مرکز خرید روغن سوخته و تصفیه روغن سوخته در سراسر کشور ایران مرکز خرید روغن سوخته و تصفیه روغن سوخته در سراسر کشور ایران .

مرکز خرید روغن سوخته و تصفیه روغن سوخته در سراسر کشور ایران

مدیریت بحران

برنامه ریزی تمرینات ، آزمایشها و مانورها در مدیریت بحران

تهیه برنامه های مدیریت بحران گامی اساسی در مدیریت بحران تلقی می شوند ولی برنامه های زمانی از کارایی لازم برخوردار خواهند بود که دائما بروز شده و از اجرایی بودن آنها بخوص آن قسمتهایی که به مرحله واکنش و پاسخگویی در بحرانها مربوط می شوند اطمینان کافی وجود داشته باشد . به همین دلیل انجام تمرینات ، مانورها و آزمایشات در شرایط عادی به منظور اطمینان از اینکه تیم های مختلف نقش و وظیفه خود را می دانند و هماهنگی لازم بین افراد و گروهها برقرار است و تجهیزات مورد نیاز در شرایط بحرانی به درستی عمل می کنند و مردم نیز از اقدامات احتمالی که باید انجام دهند آگاهی دارند ، بخش مهمی از وظایف مدیران بحران در شرایط عادی برنامه ریزی برای تمرینات و اجرای مرتب آنها در سطوح مختلف است . آزمایشات و تمرین ها ما را نسبت به روز بودن برنامه ها اطمینان داده و نقاط ضعف برنامه ها راشناسایی کرده و تجربه عملی افراد شرکت کننده را افزایش می دهد .

بطور کلی روشهای زیر برای تمرینات ، آزمایشها و مانورهای مدیریت بحران وجود دارند :

1-    روش چک لیست

2-    روش رومیزی

3-    روش شبیه سازی

 

در روش چک لیست که ساده ترین و کم هزینه ترین روش آزمایش برنامه های مدیریت بحران است و در شرکت امدادگران گیل نیز بصورت هفتگی انجام می گیرد ، روش چک لیستی تهیه می شود و پرسنل شرکت مورد به مورد را چک کرده تا اطمینان حاصل نماید که  در صورت بروز بحران ، آمادگی فعال شدن را دارا می باشند .

 

در روش رومیزی معمولا اقداماتی که باید حین بحران انجام شوند ، بطور شفاهی و هنگامی که افراد مدیریت کننده بحران در دور میزی جمع می شوند ، تمرین و آزمایش  می شود . این روش از روش چک لیست بهتر است ولی نیاز به هماهنگی و برنامه ریزی بیشتر دارد. افراد شرکت کننده در تمرین ، فهرست وظایف و اقداماتشان داده شده و معمولا بر اساس  سناریویی به ایفای نقش خود در سناریوی بحران می نمایند .  این روش به دلیل کم هزینه بودن و انعطاف پذیری که دارا استزیاد مورد استفاده قرار می گیرد . کارایی آن بسته به دقت در طراحی آزمایش و همچنین اجرای درست آن و شرکت فعال و جدی افراد دارد .

روش شبیه سازی به شبیه سازی واقعی سناریوی بحران پرداخته و افراد در فضایی شبیه سازی شده به مدیریت بحران شبیه سازی شده مطابق با نقش و وظایف خود می پردازند . این نوع تمرینات می تواند بسیار گسترده و یامحدود باشند . همچنین این نوع تمرینات ممکن است با اعلام قبلی و یا بدون اعلام قبلی صورت پذیرد . این نوع تمرینات نیاز به برنامه ریزی گسترده تر داشته و معمولا دارای هزینه ای زیادی می باشند . به همین دلیل معمولا تعداد کمتری از این نوع تمرینات در طول سال انجام می گردند . برای برنامه یزی این تمرینات مراحل زیر باید دنبال شوند :

1-     تعیین مکان تمرین واطلاعات مربوط به آن

2-     تعیین اهداف کلان و موضوع و حوزه پوشش تمرین

3-     شناسایی و تعیین سناریو

4-     تعیین اهداف جزیی تمرین

5-     تهیه دستورالعمل ها و خط مشی های انجام تمرین

6-     تعیین فهرست کامل وقایعیکه در سناریوی مورد نظر روی می دهند .

7-     تهیه لیست افراد و نحوه ارتباط برقرار کردن آنها با یکدیگر

8-     تعیین معیارهای ارزیابی تمرین

9-     تهیه داستان سناریو مورد نظر

10-     تهیه لیست نهایی اقدامات مورد نظر برای اجرا در سناریو

11-    جمع آوری داده های مورد نیاز برای اجرای سناریو و تمرین

12-     برنامه ریزی مسایل تدارکاتی ، ایمنی و امنیتی اجرای تمرین

 

با آنکه روزنامه ها و شبکه های تلویزیونی هر روز اخبار مربوط به زلزله ، سیل ، طوفان ، آنفلونزای مرغی و سایر بحران های طبیعی و غیرطبیعی راپخش می کنند ولی هنوز بسیاری از مردم خود را برای این نوع سوانح آماده نکرده و یا در این کار تعلل می کنند، سئوال اصلی این است که چرا؟ چرا واقعا مردم به آموزشهایی که در این موارد داده می شود ، توجه نمی کنند ؟

 

بطور کلی چند عامل اصلی مانع در این زمینه هستند که عبارتند از :

 

ترس : فکر کردن به این مسایل بیش از اندازه ترس آور است .

توجه : گرفتار زندگی روزمره و نداشتن وقت کافی برای یادگیری چیزهای جدید

رسانه ها : همیشه کسانی هستند که مواظب این مسایل هستند .

سطوح دانش فعلی : جعبه کمک های اضطراری برای 72 ساعت همه چیزی است که لازم است .

شیوه زندگی : تمایلی به تغییر شیوه زندگی فعلی نیست .

درآمد : درآمد لازم برای خرید لوزام و تجهیزات وجود ندارد .

انگیزه های شخصی : ما به اندازه ای هم هستیم که دیگران از ما حفظت کنند و مواظب ما باشند .

انگیزه های جمعی : من نگران خودم نیستم ، بلکه می خواهم به دیگران کمک کنم .

 

ترس

 ترس احتمالا یکی از مهمترین دلایلی است که مانع آمادگی افراد می شود . بسیاری از مردم بیش از آنکه راجع به منافع خود اتکایی و روی پای خود ایستادن در شرایط بحرانی فکر کنند به مخاطراتی که هنگام بحرانها با آن مواجه می شوند ، می اندیشند . متاسفانه بسیاری از افراد به ظاهر متخصص و کارشناس هم به خاطر آنکه دانش لازم در مورد آمادگی در برابر بحرانها ندارند بیشتر مردم را از مخاطرات و تهدیدها می ترسانند . در اینجا به تعدادی از روشهای آموزش آمادگی بدون آنکه منجر به ترس و ارعاب شود اشاره می کنیم :

  • به رفتار یک بازاریاب بیمه بنگرید . این افراد وقتی می خواهند بیمه خاصی را بفروشند بجای آنکه به شما در مورد دلایل نیاز به بیمه توضیح دهند بیشتر برروی منابع آن تاکید می کنند به عبارت دیگر هنگام آموزش عمومی آمادگی در برابر بحرانها باید به جنبه های مثبت آمادگی بجای بدترین سناریوها تمرکز کنیم .
  • از تهدیدها و مخاطراتی که مردم باآن آشناسی دارند برای آماده کردن آنها در برابر مخاطرات بزرگ و نادر استفاده کنید . به عنوان مثال مردمی که در مناطق ساحلی زندگی می کنند با طوفانهای ساحلی آشنا هستند و آن را می فهمند و آمادگی برای یادگیری روشهای تخلیه در شرایط تخلیه در شرایط طوفانی را دارند ، در همین منطقه بخواهید در مورد حادثه بزرگ شیمیایی با هسته ای کارکنید ممکن است موفقیت چندانی به دست نیاورید .
  • آمادگی را بدون ذکر تهدیدات و مخاطرات آموزش دهید . به عنوان مثال به برنامه ریزی مالی در خانه توجه کنید . برای خانوارها بسیار به صرفه است که مواد غذایی را به صورت عمده خریداری کرده و در منزل بخت نمایند . اگر خانوارها این کار را انجام دهند در آن صورت همیشه مقداری مواد غذایی در منزل دارند و در صورت وقوع بحرانی که باید در منزل بمانند می توانند تا مدتی از مواد باقیمانده استفاده نمایند ، به همین ترتیب اگر افراد را به چادر زدن تفریحی تشویق نماییم آنها آمادگی لازم را برای انجام این کار در مواقع بحرانی پیدا خواهند نمود .
  •  

    جلب توجه

    با توجه به تکنولوژی های امروزی مانند ماکروویو ، خودپردازها ، ایمیل و غیره ما در دنیای پر مشغله ای زندگی می کنیم . بسیار از ما با بمباران  اطلاعات مواجه هستیم و هنگام دریافت اطلاعات اضافی دیگر ترجیح می دهیم آنها را خلاصه تر و فشرده دریافت نماییم . ما به ندرت وقت کافی برای خواندن همه جزئیات اطلاعات دریافتی را داریم و به همین دلیل افزودن بر این لیست که حتی اگر اطلاعاتی که داده می شوند برای حفظ جان باشند هم مشکل است .

    1-     بسیاری از مردم متوجه این نکته نیستند که آماده شدن برای بسیاری از بحرانها فقط نیاز به تغییرات جزیی در شیوه زندگی روزمره دارد و نیاز به یادگیری و دانش خیلی پیچیده ای ندارد .

    2-     مردمی که در این گروه قرار دارند یعنی فقط نیاز به جلب توجه شان می باشد قدر اشاره و آموزش رامی دانند ، ولی اگر در حد خیلی کم و فشرده و آماده باشد ، به همین دلیل بهتر است برای آموزش از چک لیست های ساده بجای متون طولانی و پیچیده استفاده کنیم .

    3-     به مردم باید نشان دهیم که چطور برخی اقدامات آمادگی حتی منجر به صرفه جویی در وقت می شود . همچنین در دست داشتن کلیه مدارک کلیدی و مهم در محلی ایمن می تواند منجر به صرفه جویی بسیار زیاد در صورت وقوع بحران و پس از آن باشد .

     

    رسانه ها

    رسانه ها برای اعلام هشدار و اطلاع رسانی خوب هستند ولی برخی مواقع هشدارهای خودشان را نقض می کنند . به عنوان مثال در حالیکه گزارش هواشناسی به مردم هشدار خروج از برخی مناطق می دهد . رسانه ها خبرنگران خود را به همه مناطق می فرستند و یا نشان می دهند که در آنجا در حال تهیه گزارش هستند ، برخی از مردمی که این را می بینند به نظرشان می رسد که احتمالا اوضاع آنگونه که گفته می شود نیز خراب نیست .

    پدیده ها در صفحه تلویزیون ساده تر و آرام تر از دنیای واقعی هستند . تصویر یک مار به اندازه یک مار واقعی ترسناک نیست .

     

    سطح اطلاعاتی کنونی

    بیشتر سایتهای اینترنتی موجود در رابطه با آمادگی چیزی جز اطلاعاتی در مورد اقلام مورد نیاز در 72 ساعت اولیه بحرانی ندارند و یا برعکس حجم وسیعی از اطلاعات در این زمینه ارایه می کنند . هر دوی این سایتها به گونه ای موجب گمراهی مردم می شوند . سایت  ساده ممکن است به مردم بگوید تنها چیزهایی که در 72 ساعت اول نیاز دارند همان چیزهایی است که فهرست کرده اند و نهایتا دولت به کمک آنها می شرد . دسته دوم سایتها به مردم اینگونه القا می کنند که وضع آنقدر بد خواهد شد که همه انواع تکنیک های زنده ماندن را باید دانست . از هر دوی این روش ها باید پرهیز نمود . انتخاب حد وسط در این زمینه مفید است .

    در این رابطه باید توجه داشت که :

    1-     جعبه کمک های 72 ساعته حداقل چیزهایی است که در شرایط بحرانی لازم داریم . توصیه مردم به اینکه شما فقط کمک های اولیه برای 72 ساعت را بردارید مانند آن است که به خانواده ای که تصمیم به مسافرت دارد بگوییم فقط به میزان کافی بنزین بهمراه داشته باشید تا بتوانید به ایستگاه بنزین بعدی برسید .

    2-     اگر به مردم مهارتهای حفظ جان را آموزش می دهید به آنها بگویید که این انتخابها نزدیکترین گزینه بعد از استفاده از مواد موجود در جعبه کمکهای 72 ساعته نیستند . این گونه مهارتها در موارد و شرایط خاص کاربرد دارند .

    3-     بین این دسته از اقدامات و روشها باید از طریق آموزش روشهای ساده تر که خانواده ها می توانند جان خود و فرزندانشان را حفظ نمایند ، پلهایی زده شوند .

     

    شیوه زندگی

    وابستگی به شیوه خاصی از زندگی به خودی خود نوعی ترس است . تغییر شیوه زندگی به گونه ای که شامل آمادگی در برابر بحرانها نیز بشود از نگاه برخی افراد ترس آور و سخت است . در اینجا دو مساله مورد توجه است :

    1-     یکی از مهمترین دلایلی که ما به آمادگی در برابر بحرانها می پردازمی  آن است که می خواهیم شیوه زندگی خود راحفظ کنیم و بگذاریم بحرانها آنها را از بین ببرند ، بنا براین هدف فقط حفظ جان و اموال نیست . بنابراین وقتی در مورد بحرانها صحبت می شوند باید کل فرایند و نه فقط آثار اولیه و مستقیم آن به افراد گوشزد شوند .

    2-     آمادگی واقع بینانه مستلزم تغییرات اساسی در شیوه زندگی نیست و فقط شامل تغییرات و اصلاحات جزیی در برخی چیزهایی که داریم و یا کارهایی که می کنیم ، می شود . به عنوان مثال پرکردن بنزین وسیله نقلیه قبلاز اینکه کاملا خالی شود یک کار چندان پیچیده ای نبوده و زندگی ما را دستخوش تغییرات زیتائی نمی کند ولی اطمینان می دهد که در صورت وقوع حادثه ناخواسته ای ، حداقل بنزین مورد نیاز در وسیله نقلیه هست .

     

    درآمد

    خیلی از مردم فکر می کنند که آماده کردن خود و خانواده شان در برابر بحرانها اقدامی پرهزینه و فراتر از سطح درآمد آنها است . این تصویر ضرورتا درست نیست . اگر این اقدامات به درستی انجام شوند حتی میتوانند منجر به صرفه جویی مالی نیز بشوند و مردم باید از این موضوع اطلاع داشته باشند :

    1-     قبلا اشاره شد که که دانستن دخیره مواد غذایی به مقدار بیشتر می تواند منجر به صرفه جوییدر زمان خرید بشود . ضمن آنکه در خیلی موارد خرید در مقادیر بیشتر ارزانتر نیز می باشد .

    2-     خیلی از اقلام لازم برای مواقع بحرانی لازم نیست نو باشد . می توان از اقلام دست دوم و مناسب استفاده کرد .

    3-     بخش قابل توجه ای از آموزشهای آمادگی در برابر بحرانها باید متوجه روشهایی باشد که اجرای آنها هم آمادگی را بالا برده و هم منجر به صرفه جویی مالی در زندگی روزمره افراد می شود .

     

    انگیزه های فردی

    انگیزه های فردی دارای درجات است . در حد بالای آن افراد فکر می کنند آنقدر مهم هستند که دیگران مراقب آنها می باشند و نمی گذارند در وضعیت بحرانی دچار مشکل شوند . در سطح پایین آن افراد فکر می کنند که یا هیچ کس وجود ندارد که به داد آنها برسد و یا اینکه هیچ اتفاق مهمی در اینجا نخواهد افتاد . بنابراین نیازی به آماده شدن نیست . از نوع دیگر این تصور این است که مردم فکر می کنند این اتفاقات برای ما نمی افتد بلکه برای دیگران می افتد .

    1-     از آنجا که ما به دنبال آن هستیم که جلوی ترس را بگیریم ، نباید مردم را بترسانیم که ممکن است هیچ کس به داد شما نرسد . پس باید این اقدامت را انجام دهید . در عوض باید به مردم یاد دهیم که در خیلی از مواقع با آماده کردن خود ، دیگران را نیز تحریک به انجام این کار می کنند . وقتی افراد ، دوستان و آشنایان خود را می بینند که اقدامات آمادگی و پیشگیری را انجام می دهند ، بیشتر تشویق به انجام این می شوند .

    2-     به آن دسته از مردم نیز که دارای انگیزه های فردی پایین هستند ، باید فهمانده شود امکان خوداتکایی و روی پای خود ایستادن در شرایط بحرانی وجود دارد . این افراد نیاز به تقویت اعتماد به نفس دارند . باید به آنها نشان داد که با اقدامات خیلی ساده می توانند وضعیت آمادگی خود در شرایط بحرانی را چندین برابر افزایش دهند .

     

    انگیزه های جمعی

    خیلی از افراد آنقدر به دیگران توجه دارند که خودشان را فراموش می کنند . یکی از دلایل مشکلات روانی ناشی از بحرانها برای کسانی که مستقیما هم تحت تاثیر آنها قرار نمی گیرند ، همین است . این فشارهای روانی از انجا ناشی می شود که افراد شاهد آن هستند که مردم دچار مصیبت شده اند و آنها نمی توانند برایشان کاری بکنند .

    1-     به این افراد باید گفته شود که بهترین راه کمک به دیگران این است که خودتان را برای شرایط مشابه آماده تر نمایید .

    2-     وقتی افراد خود را آماده تر کنند ، خود هنگام بحران به کمک دیگران هم رفته اند چون به دلیل عدم نیاز آنها به برخی از کمکها، سازمانهای امداد می توانند به کمک آنها که به کک نیاز دارند ، بروند .

    3-     بالاخره اینکه با آماده کردن خود ، دیگران رانیز تشویق به اینکار می کنیم . همینطور که با بستن کمربند ایمنی دیگران را هم تشویق به این کار می کنیم .



    برچسب: ،
    امتیاز:
     
    بازدید:

    + نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۱۲:۵۶:۲۸ توسط:123 موضوع: نظرات (0)