پژوهش چالشهای جمعیتی ایران
همانند اکثر کشورهای در حال توسعه،ایران نیز بعد از جنگ جهانی دوم طی مراحل انتقال جمعیتی را با کاهش اساسی و مستمر مرگ و میر آغاز کرد. در فاصله دهة 1330 تا دهة 1360 ایران با رشد بیسابقه و شتابان جمعیت مواجه بود. به طوری که معدل رشد سالانه جمعیت در این چهار دهه به رقمی حدود 3 درصد بالغ میشد. رشد سالانه 3 درصد، سبب شد جمعیت هر 23 سال یکبار دو برابر و در طول یک قرن بیش از شانزده برابر شود. رشد سالانه 3 درصد سبب شد، جمعیت ایران از رقمی کمتر از 19میلیون نفر در سال 1335 به رقمی در حدود 50 میلیون نفر در سال 1365 بالغ شود. پیشرفت بهداشت و گسترش آن و به تبع آن کاهش میزانهای مرگ ومیر به ویژه مرگ ومیر نوزادان و اطفال نقش اصلی و تعیین کننده در شتاب رشد جمعیت داشتهاند.
چنین روندی میزان سالانه رشد طبیعی جمعیت در فاصله سالهای 1355 تا 1365 را به رقم بیسابقه2/3 درصد رساند. جالب آنکه با توجه به ورود مهاجرین و معاودین عراقی و هجوم آوارگان و پناهندگان افغانی در این فاصله، مهاجرت هم حدود 8/. واحد میزان رشد سالانه جمعیت را افزایش داد و رقم رشد مطلق سالانه جمعیت به 4 درصد بالغ شد.
پس از انجام سرشماری 1365 و وقوف به جمعیت 50 میلیونی کشور، و از آن مهمتر وقوف به روند بیسابقه رشد شتابان جمعیت،دولت ودستگاه های برنامهریزی لزوم اتخاذ سیاست هائی در جهت تعدیل میزان رشد جمعیت از طریق تشویق و ترغیب برنامههای تنظیم خانواده و کاهش سطح زاد ولد و باروری را اجتناب ناپذیر دانستند، به طوری که از سال 1367 این سیاست ها در متن اولین برنامه توسعه اقتصادی و اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی قرار گرفت.
خانوادهها و زوجین با آشنایی قبلی با برنامههای تنظیم خانواده و توجه به بهداشت و آموزش فرزندان و به طور کلی توسعه خواهی و توجه به کیفیت زندگی هم از برنامههای تنظیم خانواده و تحدید موالید استقبال کردند. بدین ترتیب برنامهریزی و مساعدت دولت وآمادگی و استقبال خانواده ها و زوجین، در دهة1370 سطح باروری را در ایران با سرعتی استثنائی که در سطح بینالمللی کم سابقه و شاید هم بیسابقه بود کاهش داد. بطوریکه در حال حاضر شاخص های باروری و به تبع آن میزان رشد سالانه جمعیت در مقایسه با سال 1365 به کمتر از نصف تقلیل یافته است. میزان باروری کل از 5/6 نوزاد زنده برای هر زن در سال 1365 به کمتر از 3 نوزاد زنده و به تبع آن میزان رشد طبیعی سالانه جمعیت از 2/3 درصد در سال 1365 به کمتر از 5/1 درصد در حال حاضر تنزل یافته است.
کاهش سطح زاد و ولد و باروری علاوه بر تأثیر قاطعی که بر میزان رشد جمعیت و از آن طریق تعدیل شتاب افزایش تعداد جمعیت داشته بر ترکیب و ساختار جمعیت نیز تأثیر خواهد گذاشت. کاهش مستمر زاد و ولد و انتقال از باروری طبیعی به باروری کنترل شده به تدریج ساختار سنی جمعیت را از وضعیت جوانی خارج و به طرف سالخوردگی سوق میدهد. به همین لحاظ هرم سنی جمعیت ایران که به جرأت میتوان گفت در طول تاریخ همواره قاعدهای گسترده داشته و به لحاظ تمرکز بیش از 40 درصد از کل جمعیت در سنین کمتر از 15 سال از ساختاری جوان برخوردار بود، در دو دهة اخیر به سبب کاهش باروری تغییر شکل داده و نوعی فرورفتگی درقاعده هرم سنی ایجاد شده است . به همین سبب تغییر شکل هرم سنی نسبت جمعیت کمتر از 15 سال از رقمی بیش از 45 درصد در سال 1365 به رقمی اندکی بیش از 30 درصد در حال حاضر کاهش و در واقع در فاصله کمتر از 20 سال با روندی بی سابقه به دو سوم تقلیل یافته است. روند کاهش جمعیت کمتر از 15 ساله تا چند دهة دیگر ادامه خواهد داشت و به حدود 20 درصد نیز خواهد رسید.
در حال حاضر هرم سنی جمعیت ایران در حال انتقال از جوانی به سالخوردگی است. بدین ترتیب اگر نقطة شروع کاهش اساسی و مستمر باروری در ایران را سال1365 در نظر بگیریم تا پایان ربع اول قرن پانزدهم هجری شمسی (1425) ساختار جمعیت ایران ساختاری کاملاً سالخورده خواهد بود. در حالیکه تا سال 1375 همواره کمتر از 5 درصد از کل جمعیت ایران در سنین بالاتر از 65سال قرار داشته و هنگام نیل به سالخوردگی کامل جمعیت ( دهه سوم قرن پانزدهم) نسبت درصد جمعیت 65 ساله به بالا به حدود 15 درصد رسیده و در واقع بیش از سه برابر خواهد شد.
از نظر روند تحولات ساختاری ناشی از کاهش مستمر باروری آنچه در حال حاضر مسئله محوری است تراکم نسبت زیادی از جمعیت در سنین نوجوانی و جوانی یعنی 15 تا 24 سالگی است. افراد واقع در این گروه سنی هنگامی که سطح باروری کشور بالا بوده( دهه اول بعد از انقلاب اسلامی) بدنیا آمدهاند و به همین لحاظ تراکم نسبی بالا را با خود به این سنین منتقل کردهاند. نسبت درصد جمعیت 15 تا 24 ساله از کل جمعیت برای اولین بار در سال 1375 به بیش از 20 درصد رسید و از آن پس نیز روندی رو به افزایش داشته است. بطوریکه در حال حاضر نسبت مذکور به رقمی نزدیک 25 درصد رسیده و در طول دهه 1380 نیز این افزایش ادامه خواهد داشت. تأمین نیازهای مرتبط به آموزش عالی،ایجاد اشتغال و بالاخره ازدواج و تشکیل خانواده خیل عظیم نوجوانان و جوانان در دهه جاری از مسائل اصلی و محوری کشور است. در دهة 1380 میزان ازدواج و به تبع آن باروری افزایش خواهد یافت که این منجر به نوعی مقاومت موقت در مقابل روند رو به کاهش باروری خواهد شد.
علاوه بر چالشهای مرتبط به تغییرات ساختار سنی جمعیت، کشور در سالهای آتی با چالشهای دیگری در ارتباط با مهاجرت و توزیع مکانی جمعیت، نیروی انسانی و اشتغال، تنظیم خانواده و بهداشت باروری، تحولات خانواده و بالاخره تأثیر تحولات جمعیتی بر روابط اجتماعی و فرهنگی مواجه است.
مهاجرت و توزیع جمعیت: آنچه در بحث مهاجرت بیش از همه اهمیت دارد شناخت عوامل زمینه ساز مهاجرت ها و اقداماتی است که باید در جهت دهی آن صورت گیرد. این عوامل به اجمال عبارتند از: بالا بودن میزان رشد جمعیت و عدم هم آهنگی آن با امکانات زیست در بعضی از مناطق کشور، ناهمگونی های اقلیمی و زمین شناختی که امکان استقرار جمعیت در بخش وسیعی از کشور را محدود کرده است، توسعه نامتوازن نواحی مختلف کشور و شرایط و اوضاع و احوالی که برعدم توانمندی محیط در نگهداری جمعیت افزوده است، بالا بودن تعداد آبادی های بسیار کوچک و کم اهمیت و اتکاء آنها بر زراعت دیم که به سرعت از صرفه اقتصادی تهی شده و به مهاجرت دامن میزنند، جاذبههای شهری و سطوح بالای درآمدی آنها در مقایسه با وضع روستائی وسطوح بسیار پایین درآمدی آنها، پایین بودن سرانه سرمایهگذاری در نیمی از استان های کشور . مضافاً آنکه شکاف موجود بین حداکثر و حداقل سرانه سرمایهگذاری در استان ها بیش از سه برابر است.
برای حل مسائل فوق اقداماتی به شرح زیر ضروری است:
" توسعه زیرساخت ها در نقاط روستایی وکاهش شکاف درآمدی میان جوامع شهری وروستائی.
" تلاش برای ایجاد تعادل زیستی معیشتی و کاهش نابرابری ها و ناهماهنگیهای موجود.
" بهینهسازی تولید و درآمد و تلاش برای افزایش بهرهوری آنها درنقاط روستایی .
" روزآمدکردن سازمان و تشکیلات مدیریتی درمناطق آسیبدیده وآسیبپذیر.
نیروی انسانی و اشتغال
در زمینه مسائل مرتبط با نیروی انسانی و اشتغال بر محورهای زیر میتوان تاکید کرد:
ـ میزان بالای رشد جمعیت فعال در دهة اخیر. در فاصله سال های 1375 تا 1381 رشد سالانه جمعیت فعال7/4 درصد و سه برابر رشد سالانه کل جمعیت بوده است. اگر جمعیت فعال به تفکیک شاغلین و بیکاران در جستجوی کار در نظر گرفته شوند در آن صورت در فاصله سال های مذکور، رشد سالانه شاغلین1/4 درصد و رشد سالانه بیکاران بیش از دو برابر و 6/9 درصد بوده است. به همین لحاظ میزان بیکاری از 1/9 درصد در سال1375 به 3/12 درصد در سال 1381 افزایش یافته است.
ـ انتقال سهم عمده متقاضیان ورود به کار از سنین کمتر از 20 سالگی به سنین 20تا29 سالگی (اشاعه تحصیلات در چند دهه اخیر نقش مهمی دراین انتقال داشته است).
ـ تغییر و تحولات ناموزون انتقال شاغلین در سه بخش کشاورزی، صنعت و خدمات و رشد بیرویه و تورم ناموزون بخش خدمات قبل از اشباع بخش صنعت. در سال 1381 توزیع شاغلین در سه بخش کشاورزی، صنعت و خدمات به ترتیب4/26، 26و 6/44 درصد بوده است.چنین روندی منجر به افزایش بیکاری پنهان و اشتغال کاذب و غیر مولد شده است.
مشکلات و چالشهای فوق اقداماتی به شرح زیر را ضروری میسازد:
1ـ چارهجوئیهای علمی وعملی در زمینة کار آفرینی و اشتغال زائی
2ـ ایجاد زمینهها و ساختار اجتماعی و اقتصادی مناسب برای استقبال از مشاغل فنی و میدانی و پرهیز از مشاغل اداری و پشت میز نشینی .
3- توجه و تاکید بر ایجاد اشتغال بیشتر در بخش صنعت و صنایع زیر بنایی.
تنظیم خانواده و بهداشت و باروری
هر چند کاهش سریع باروری در دو دهة اخیر به تدریج بار برنامههای تنظیم خانواده با هدف تحدید موالید و تعدیل رشد جمعیت را سبک تر کرده است ولی مسائل مرتبط با بهداشت باروری کماکان مطرح است و با توجه به تحولات اخیر جمعیتی و پیامدهای آن به تدریج ابعاد گستردهتری نیز خواهد یافت. پیامدهائی چون:
به هم خوردن تعادل موجود در تعداد مردان وزنان در معرض ازدواج.
افزایش سن ازدواج، به ویژه در مورد دختران
افزایش فاصله سن بلوغ و سن ازدواج.
افزایش باروری ناخواسته و امکان افزایش سقط جنین.
خطر افزایش بیماری های مقاربتی و بیماری مهلک ایدز.
با توجه به چالش های مرتبط با تنظیم خانواده و بهداشت باروری، لازم است در برنامهریزی ها اولویتهای زیر مد نظر قرار گیرد:
1ـ تداوم ارائه خدمات تنظیم خانواده به صورت فعال و رایگان .
2ـ افزایش کیفیت برنامههای تنظیم خانواده و تعیین جهت برنامهها به سمت برنامه جامع بهداشت باروری.
3ـ توجه به ویژگی های خانواده و بهداشت باروری.
4ـ افزایش نقش مشارکت مردان در برنامههای بهداشت باروری و تنظیم خانواده
5ـ ارائه خدمات مشاورهای و بهداشتی برای جوانان به ویژه جوانان در آستانه ازدواج
6ـ برنامهریزی در جهت استفاده بیشتر و گستردهتر از توانائی و تخصص زنان تحصیلکرده.
خانواده و تحولات آن
در نیم قرن اخیر تغییرات بنیادی در شکل و ویژگی های خانواده در ایران محسوس بوده است. انتقال از خانواده گسترده به هستهای از بارز ترین این تغییرات بوده و کاهش اساسی و مستمر مرگ و میر شانس دوام و بقای خانواده را افزایش داده و از آن طریق به تثبیت خانواده هستهای کمک کرده است.اگر چه مناطق مختلف به طور ناهمزمان و به درجات متفاوت در معرض دگرگونیهای اقتصادی ـ اجتماعی قرار گرفته اند و بهمین دلیل به طور همزمان شاهد وجود و ادامه حیات اشکال : گسترده ، گسترده شکسته، هسته ای تکمیلی، هسته ای مشارکتی و اشکال ترکیبی دیگرخانواده در ایران هستیم، اما شکل غالب خانوادة شهر، هسته ای است و خانواده گسترده فرایند افول را طی می کند.
با خروج قریبالوقوع ایران از دوره انتقال جمعیتی، خانواده در ایران دستخوش تغییرات شدیدتری خواهد شد. از اینرو، ضرورت تقویت مطالعات خانواده و تغییرات آن از استراتژی های اساسی پیش رو خواهد بود. با مطالعات مسیرهای مختلفی که کشورهای پیرامونی نزدیکتر به مرکز این تحولات برای سازگار شدن با شرایط جدید پیمودهاند میتوان جامعه را برای برخورد سنجیده با تغییر و تحولات آتی خانواده آماده کرد.موضوعاتی مانند همسر گزینی،سن ازدواج و تاخیر آن، مضیقه ازدواج ، دوام ازدواج و بچه آوری از عمده ترین و مهمترین موضوعات مر بوط به خانواده است که نیاز مبرم به مطالعه و بررسی سراسری و منطقه ای آن وجود دارد. شیوه های مختلف همسر گزینی در کشور و تبعات آن ، تاخیر سن ازدواج( به تبع افزایش تمایل دختران به تحصیلات دانشگاهی و افزایش نرخ بیکاری پسران فارغ التحصیل)و تبعات آن، مضیقه احتمالی ازدواج برای دختران و تبعات آن و همچنین تاثیر دگرگونی های اقتصادی،اجتماعی و فرهنگی بر خانواده ها و دغدغه های مربوط به افزایش نرخ طلاق و کاهش دوام ازدواج، هر یک به دلایلی به فهرست مسائل اجتماعی کشور پیوسته است که باید مورد بررسی قرار گرفته و راه حلی برای آن پیدا شود.
تحولات جمعیتی و روابط اجتماعی و فرهنگی
تغییر و تحولاتی که در مراحل انتقال جمعیتی صورت میگیرد اثرات و پیامدهائی درارتباط با روابط اجتماعی و فرهنگی دارد. این اثرات و پیامدها در سطح خرد از طریق خانواده و در سطح کلان از طریق جامعه نمود پیدا میکند. در این زمینه علاوه بر ابعادی که در قسمت چالشهای مرتبط با باروری و تنظیم خانواده و نیز چالشهای مرتبط به خانواده و تحولات آن عنوان شد میتوان بر ابعاد زیر تاکید کرد:
ـ ارتباط فرزندان با بزرگسالان، در خانوادههای با فرزندان کمتر بیشتر از خانوادههای با فرزندان بیشتر خواهد شد. چنین روندی اثرات رفتاری و از آن طریق تبعات اجتماعی و فرهنگی خواهد داشت.
ـ تغییر و تحولات مرحله انتقال جمعیتی، که خود در بستر توسعه اقتصادی و اجتماعی تحقق مییابد، منجر به افزایش ارتباط با نهادهای بیرون از خانواده و کاهش میزان تأثیر خانواده در تکوین رفتارهای اجتماعی و فرهنگی می شود.
ـ کاهش مرگ و میر و متعاقب آن کاهش زاد و ولد و باروری منجر به تغییراتی در مسیر و دورههای زندگی میشود. در شرایط باروری کنترل شده، معمولاً هنگامی که والدین به سنین حدود 50 سالگی میرسند فرزندان آنها استقلال نسبی پیدا کرده و پدر و مادر از مسئولیت های مستقیم فرزندان در ارتباط با بهداشت و آموزش فارغ شدهاند.در یک جامعه توسعه یافته، با توجه به کاهش مرگ و میر و نیل به امید زندگی بالا( حدود 75 سال)، یک فرد 50 ساله بطور متوسط حدود 30 سال از زندگی را پیش رو دارد. بدین ترتیب دوره جدیدی از زندگی که جمعیت شناسان اجتماعی آن را دوره "بعد از پدر و مادری" نامیده اند در جوامع نوین نمود پیدا کرده است. تأمین نیازهای خاص این دوره اعم از نیازهای اقتصادی و رفاهی و یا نیازهای روانی، اجتماعی و فرهنگی اهمیت خاصی پیدا کرده است.
برچسب: ،