هیپنوتیزم» و کاربردهای آن
اینکه اغلب مردم علاقه زیادی به خرید کتابهای علوم باطنی دارند و به انجام تمرین هایی در این زمینه می پردازند نشان از بیقراری و اضطرابی است که انسان عصر حاضر بدان دچار گشته و تنها راه علاج را نه در داروهای شیمیایی، که در تقویت فکر و روح می داند. لزوم شناختن خویش و تعالی روح نیز حتی مورد توجه پیشوایان مذهبی بوده است، چنانکه پیامبر گرامی اسلام می فرماید: «مَنْ عَرَفَ نَفْسَه فَقَدْ عَرَفَ رَبَّه» یعنی «کسی که خود را بشناسد، خدای خود را نیز می شناسد». این جمله کوتاه نشان دهنده این مطلب مهم است که وقتی انسان روح خویش را متعالی ساخت، خود را می‌شناسد که چه موجودی است و چه استعدادهای شگرفی دارد و زمانی که این استعدادها را تقویت کند می تواند با دیده بصیرت، خدا را نیز بشناسد.
پس انسان تنها با تقویت روح خویش به درک حقیقی ذات باریتعالی نائل می شود و در این زمان که انسان با تمام وجود به خدا که همانا سرمنزل مقصود می باشد، رسید و او را پشتیبان خود یافت، به آرامش حقیقی دست یافته و از هیچ پیشامدی ترس به خویش راه نمی دهد بنابراین نتیجه می گیریم که تمرین های هیپنوتیزم که به منظور تقویت روح و روان صورت می گیرد، نه تنها به انسان آرامش فوق العاده ای می بخشد، بلکه مکمل دین و شناخت خدا نیز هست.
حال ببینیم هیپنوتیزم چیست؟ هیپنوتیزم کلمه ای است که از واژه یونانی هیپنوز که به معنای خواب است مشتق گردیده است. تا به حال تعاریف زیادی از هیپنوتیزم شده، مثلاً: «هیپنوتیزم تمرکز فوق العاده ذهن است». یا «هیپنوتیزم بازگشتن به سیر قهقرایی می باشد» و یا «هیپنوتیزم خوابی است که در اثر تلقین به خواب رفته (سوژه) دست می دهد». ولی بهترین تعریفی که می توان از هیپنوتیزم کرد، این می باشد: «هیپنوتیزم عبارت است از تثبیت تمرکز سوژه از طریق چشمها، که بتدریج با ایجاد خستگی در چشمها و تلقینات هیپنوتیزور، سوژه به خواب مصنوعی می رود و عامل (هیپنوتیزور) با تلقین و تصوراتی که به سوژه ارائه می دهد، تلقین پذیری او را بالا برده دستورات عامل را مشروط بر اینکه در چهارچوب اخلاقی باشند اجرا می کند. در این حالت، سوژه به خواب نمی رود بلکه به مقدار زیادی خواب آلود است».
بر اثر هیپنوتیزم، تلقین پذیری سوژه زیاد می شود و هرچه را که عامل به وی القا نماید پذیرفته حس می نماید که گفتار او کاملاً در روح و جسمش نفوذ می کند و تثبیت می گردد. به همین سبب می توان در جهت رفع اختلالات فکری و حتی جسمی نیز از این تکنیک بی نظیر سود جست. برای اینکه بفهمیم تلقینات چگونه بر روان انسان تاثیر می گذارند، لازم است ابتدا ضمیر ناخودآگاه را بشناسیم.
تشریح ضمیر ناخودآگاه:
شخصیت و روان هر انسانی از دو بخش تشکیل شده است: 1-ضمیر خودآگاه (شعور ظاهری) 2-ضمیر ناخودآگاه (شعور باطن).ضمیر خودآگاه مسئول کنترل حواس بوده ما را در زمانی که هوشیار و بیدار هستیم هدایت می کند و به عبارتی اعمال جسمی و فکری ارادی انسان را کنترل می کند. ضمیر ناخودآگاه کنترل‌کنندة اعمال جسمی غیرارادی، مثل: ضربان قلب، گردش خون و تنفس و همچنین عادات و افکار غیرارادی انسان است. به عنوان نمونه شما نمی توانید ضربان قلب خود را کنترل کنید یا از ورود بعضی از افکار به ذهن خود جلوگیری نمایید. به علاوه ضمیر ناخودآگاه مخزن خاطرات دوران کودکی تا حال ماست و عواطف، احساسات، عادات و کلاً رفتار ما را کنترل می کند و اگر مغز انسان را به یک کوه یخ تشبیه کنیم، شعور ظاهر قسمت کمی است که از آب بیرون آمده و نمایان می باشد، در حالی که شعور باطن قسمت اعظم کوه است که در زیر آب پنهان مانده.
خصوصیت بارز این قسمت از روان (ضمیر ناخودآگاه)، تلقین پذیری زیاد آن می باشد. بدین معنی که با تلقین و تصور می توان بر ضمیر ناخودآگاه تاثیر گذاشت و در آن تغییرات دلخواه بوجود آورد. عملی که هیپنوتیزم انجام می دهد، تضعیف ضمیر خودآگاه و تقویت و بیدار کردن ضمیر ناخودآگاه است که در این حال می توان با دادن تلقین و تصورات مورد نظر، هر تغییری را در رفتار خویش بوجود آورد. مثلاً: اگر بخواهیم شجاع باشیم باید در حالت «خودهیپنوتیزم»، تلقین شجاع بودن کرده و سپس تصور کنیم در موقعیت های مختلف شجاع هستیم. (توضیح: هیپنوتیزم شدن توسط یک هیپنوتیزور را (دگر هیپنوتیزم) می گویند، در حالی که به هیپنوتیزم شدن توسط خود (خود هیپنوتیزم) گفته می شود. در حالت خودهیپنوتیزم، ضمیر خودآگاه شخص، نقش هیپنوتیزور را ایفا می کند.)بنابراین، شعور باطن یا ضمیر ناخودآگاه مثل یک کامپیوتر می باشد که انسان می تواند بر روی آن برنامه های دلخواه خود را ضبط کند تا بعداً اجرا شوند و زبان برنامه نویسی این کامپیوتر تلقین و تصور است.
از دیگر اعمال شعور باطن راه یابی به گذشته و اختراع و اکتشافات و قدرتهای متافیزیک می باشد. پس نتیجه می گیریم ضمیر ناخودآگاه، همان نیروی عظیم و الهی است که خدای متعال در تمام انسان ها به ودیعه گذاشته و تنها راه تأثیر گذاشتن بر آن، موقعی است که ضمیر خودآگاه کنار رفته و ضمیر ناخودآگاه پدیدار گردد، که این حالت را می توان در خلسه هیپنوتیزمی ایجاد نمود. اینکه دیده یا شنیده اید که 90% از قوای درونی انسان راکد مانده منظور این است که متاسفانه اکثر انسانها طریقة فعال کردن شعور باطن خود را نمی دانند و اگر افرادی قدرت شفا دادن بیماری های صعب العلاج و دیگر کرامات را دارند، تقویت و استفاده از این نیروی الهی می باشد.
بیرون ز تو نیست هرچه در عالم هست
از خود بطلب هر آنچه خواهی که تویی
بنابراین، فواید هیپنوتیزم عبارتند از درمان: بی‌خوابی، زودرنجی، ترس، وسواس، اضطراب، اعتیاد و کلیه بیماری‌هایی که منشاء روانی دارد و ایجاد آرامش، نشاط، شجاعت، حافظه قوی، خونسردی، تمرکز فکر و مجموعاً تسلط و حکومت کامل بر تن و روان. به علاوه امروزه از هیپنوتیزم، استفاده های وسیعی در عالم پزشکی می شود، چنان که جهت بی حسی موضعی در دندانپزشکی، عملیات جراحی و زایمان بی‌درد از این شیوه استفاده می کنند. همچنین روان پزشکان و روانکاوان توسط هیپنوتیزم، بیماران روانی را خیلی سریع‌تر و بهتر مداوا می کنند و پیش بینی میشود که در آینده به کارگیری این روش در معالجه بیماران امری لازم و ضروری گردد
برچسب: ،
