???? ?????

خنده بازار

پرایده داشته از بغل فلکس قورباغه ایه رد میشده، ازش میپرسه: داداش، چشمات چرا زده از حدقه بیرون؟! فلکسه میگه: اگه موتور تورم درمیاوردن میچپوندن به ما تحتت، چشمات میزد از حدقه بیرون!!! hypnotized

توی یه تاکسی یه زنه با بچه اش و یه مرد تنها نشسته بودن زنه میخواسته به بچه اش شیر بده!
هی میگه : میخوری یا بدم این آقا بخوره میخوری یا بدم این آقا بخوره ، 5 دقیقه همینجوری میگذره .
آخرش مرده شاکی میشه به بچهه میگه : عزیزم تکلیف مارو روشن کن اگه میخوریش من پیاده شم ، سه تا کوچه از خونمون گذشته

پسره از باباش میپرسه بابا فرق حادثه با بدبختی چیه ؟ میگه پسرم فکر کن ما رفتیم شمال یه موج بزرگ میاد مادرتو میبره تو دریا، به این میگن حادثه. حالا اگه یکی پیدا شه مادرتو نجات بده بهش میگن بدبختی... whistling
اصفهونیه از ماه عسل بر میگرده ازش میپرسن خوش گذشت میگه خیلی میگن پس چرا زنت گریه میکنه میگه اخه دیدم خرجمون زیاد میشه اونو با خودم نبردم rolling on the floor

یه روز غضنفر عصبانی میشه به شکمش میگه: چقدر من کار کنم تو بخوری؟
شکمش جواب میده میخوای من کار کنم تو بخوری.
یه روز غضنفر میره بانک تا چکش رو نقد کنه. بانکیه بهش میگه چک سیباس؟ غضنفر جواب میده نه! مال گردوهای پارساله.