مرکز خرید روغن سوخته و تصفیه روغن سوخته در سراسر کشور ایران مرکز خرید روغن سوخته و تصفیه روغن سوخته در سراسر کشور ایران .

مرکز خرید روغن سوخته و تصفیه روغن سوخته در سراسر کشور ایران

بیماری تب برفکی

تب برفکی یک بیماری ویروسی بشدت مسری دامهای زوج سم است. اگرچه تلفات آن در دامهای بالغ کم است و بندرت اتفاق می افتد ولی در دامهای جوان بخصوص بره و بزغاله تلفات قابل توجهی دارد و از همه مهمتر خسارات بسیار شدید اقتصادی و اجتماعی ناشی از کاهش تولیدات دام و کاهش بهره وری دام را بهمراه دارد و صادرات دام و فراورده های آن را متوقف میسازد.
پراکنش جهانی تب برفکی ( World Distribution ) :
تب برفکی و با میزان شیوع متفاوت در بسیاری از کشورهای آفریقا، خاورمیانه، آسیا و بخشهائی از کشورهای آمریکای جنوبی بشکل بومی میباشد.
اروپا، آمریکای شمالی و مرکزی، کشورهای اقیانوسیه و کارایئب از بیماری پاک شده اند. طی دهه گذشته پراکنش سروتایپ های مختلف که گزارش شده است بشرح زیر است :
ـ تایپ O : آسیا، بخشهائی از آفریقا و آمریکای لاتین ( جنوبی ) و اخیراً کشور انگلستان و بخشهائی از اروپای غربی ( اپیدمی سال 2001 ـ 2000 ).
ـ تایپ A : آسیا، قسمتهائی از آمریکای جنوبی و آفریقا.
ـ تایپ Asia : آسیا و کشورهای جنوب شرقی اروپا ( گرجستان، ارمنستان و ..... ).
ـ تایپ SAT 1 : آفریقا و کشورهای غربی حوزه خلیج فارس.
ـ تایپ SAT 2: آفریقا و کشورهای حوزه خلیج فارس.
ـ تایپ 3 SAT  : کشورهای جنوب آفریقا.
ـ تایپ C : کشورهای جنوب آسیا و شرق آفریقا.
تکامل سریع فراگیر آسیایی تیپ O ویروس تب برفکی :
در سالهای اخیر مثال خوبی است که بیانگر قدرت بیماریزائی و انتشار غیر منتظره و ناگهانی ویروس تب برفکی در سطح جهانی است. این تیپ ویروس تب برفکی ابتدا در سال 1990 در شمال هند شناسائی گردید و سپس در سال 1993 در پنال و در سال 1994 از عربستان سعودی جدا شد و در خلال همین مدت در اکثر کشورهای خاورمیانه پخش و منتشر گردید. سپس در سال 1996 در قسمتهای غربی ترکیه، بلغارستان و یونان و در سال 2000 پس از ده سال از روسیه، مغولستان، جمهوری کره و ژاپن جدا شد و نهایتاً در سال 2001 به کشورهای انگستان، فرانسه، ایرلند، هلند و ( قاره اروپا ) رسید و اپیدمی شدیدی همراه با خسارات اقتصادی هنگفتی را ایجاد نمود. ( فقط در انگلستان 11 میلیون پوند خسارت اقتصادی مستقیم همراه با توقف صادرات بصورت موقت را برجا گذاشت ).
اتیولوژی :
ویروس تب برفکی از جنس Aphtovirusو از خانواده پیکور ناوریده( Picornaviride ) است. یا بعبارتی از گروه ویروسهای کوچکی هستند که غیر پوشش دار بوده و حدود 25 ضخامت و تقارن هشت ضلعی دارد. همچنین حاوی یک مولکول ( RNA )تک رشته ای و 60 نسخه از چهار پلی پپتید ساختمانی (VP1 , VP2 , VP3 , VP4 ) تشکیل شده است.
از میان آنها پلی پپتید VP1 شامل شاخصهای آنتی ژنتیکی مهمی است که در تحریک سیستم ایمنی و تولید آنتی بادی خنثی کننده در دامهای حساس نقش بسزائی دارد و پلی پیتید ایمونوژن نامیده میشود.
در حال حاضر 7 سروتایپ مختلف ویروس تب برفکی وجود دارد که عبارتند از :
( A , O , ASIAI , C , SAT1 , SAT2 , SAT3 ) تمام این سروتایپ های تب برفکی میتوانند بیماری را بشکلی ایجاد نمایند که از نظر درمانگاهی غیر قابل تفکیک ولی از نظر ایمنی شناختی با یکدیگر متفاوت هستند. هیچگونه ایمنی متقاطع بین سروتایپها وجود ندارد. در آزمایشات سرولوژیکی و تشخیصی سروتایپها توسط آزمایشات ELISA الیزا و CFT تثبیت کمپان و VNTخنثی سازی ویروس قابل تفکیک هستند. در هر سروتیپ، طیفی از اختلافات آنتی ژنتیکی و در میان سویدهای با ارتباط نزدیک و دور با یکدیگر وجود دارد. آنالیز سویه های ویروس تب برفکی با توجه به ویژگیهای ژنتیکی و آنتی ژنتیکی در مطالات اپیدمیولوژیکی برای انتخاب بهترین و مؤثرترین سویه های واکسن برای کشورهائیکه سیاست کنترل بیماری با انجام واکسیناسیون پایه ریزی مینمایند.
همانطور که گفته شد بیشترین تغییرات آنتی ژنتیکی در تیپA ویروس تب برفکی دیده میشود.
ویروس تب برفکی نسبت به محیطهای اسیدی و بازی حساس است و در PHهای کمتر از 4 و بیشتر از 11 غیر فعال و کشته میشوند و در PH 4/7 تا 6/7 از بیشتری پایداری برخوردار است. اختلالات میان سویه ای در خصوص مقادیر متوسط و میانگین وجود دارد ولی مهمترین عامل تعیین کننده دما است. ویروسهای تب برفکی میتوانند عفونت زائی خود را در PH بین 5/9 ـ 7/6 و در 4 درجه سانتیگراد یا پائینتر حفظ مینمایند ولی با بالا رفتن درجه حرارت میزان عفونت زائی این طیف با افزایش وبا کاهش می یابد.
تأثیر درجه حرارت محیط بر عفونت زائی ویروس تب برفکی بستگی به ترکیب مواد موجود در محیط دارد بطوریکه ویروس تب برفکی میتواند در محیطهای حاوی مواد آلی به مدت زیادی دوام آورده و غیر فعال نشود. ویروس تب برفکی در درجه حرارت زیر صفر و شرایط انجماد بطور نامحدودی زنده باقی میماند. حتی در شرایط 4 درجه و در محیطهای ساده ویروس تب برفکی تا بیشتر از یک سال عفونت زائی خود را حفظ می‌نماید. سوسپانسیون تهیه شده ویروس در درجه حرارت معمولی محیط ( درجه 22 ) بین 8 تا 10 هفته و در درجه حرارت 37 درجه تا 10 روز خاصیت عفونت زائی خود را حفظ میکند و در درجه حرارتهای بالاتر بسرعت غیرفعال میشود. بطور مثال درجه حرارت 56 درجه به مدت 30 دقیقه جهت غیر فعال نمودن اکثر سویه های ویروس تب برفکی کافی میباشد.
نور خورشید تأثیر کمی در غیر فعال شدن ویروس دارد و بطور کلی غیر فعال شدن ویروس در شرایط محیطی بستگی به میزان رطوبت ( رطوبت نسبی کمتر از 60 % ) و درجه حرارت دارد. ترکیبات اسیدی و قلیایی مؤثرترین مواد برای ضدعفونی سازی هستند.
خصوصیات اپیدمیولوژیکی تب برفکی :
دامهای حساس :
حیوانات اهلی شامل گاو، گاومیش، گوسفند، بز، خوک و گوزن به بیماری تب برفکی حساس هستند. بیماری معمولاً با شدت وحدت بیشتری در گاو و خوک بروز میکند. خانواده شترسانان شامل شتر و لاما حساسیت کمی به این ویروس دارند زوج سمان وحشی به بیماری حساس هستند و موارد بیماری بطور نادر در فیل، خارپشت و برخی جوندگان ثبت گردیده است. گاومیشهای آفریقائی ( Sunce rus Caffer )معمولاً به سروتیپهای ( SAT ) مبتلا میشوند اگرچه بروز ضایعات کلینیکی در آنها نادر است.
بعضی از سویه های تب برفکی تمایل محسوسی برای برخی از گونه های دامی دارند و بطور مثال میتوان از سروتایپ O خوکی ( Porcinophilic ) نام برد که در سالهای اخیر در قسمتهای شرقی آسیا در حال چرخش است .
ابتلاء انسان به بیماری تب برفکی اگرچه گزارش شده است ولی بسیار نادر و خفیف میباشد. با این وجود فرد میتواند ویروس را برای بیش از 24 ساعت بدون آنکه هیچگاه علایم بالینی را ظاهر سازند در دستگاه تنفس حفظ نماید.
بقاء ویروس ( In the Environed ) :
در محیط ویروس تب برفکی در محیط بشرطی که دور از خشکی، حرارت و شرایط نامساعد PH باشد عفونت زائی خود را حفظ نماید.
به طور مثال :
ـ ویروس میتواند بمدت 14 روز در فضولات خشک شده دام ( پهن و کود )
بمدت 6 ماه در لجن زمستان نه بمدت 28 روز در خاکهای سطحی در پائیز و بمدت 3 روز در خاکهای سطحی در تابستان و 39 روز در ادرار عفونت زائی خود را حفظ نماید.
این مشاهدات در کشورهائی انجام شده اند که در دمای معتدلی دارند و طبیعی است که زمانهای فوق الاشاره در کشورهای گرم کوتاهتر خواهد بود.
در بدن میزبان دستگاه تنفس مهمترین راه ابتلاء نشخوارکنندگان است و تعداد اندک ویروس میتواند سبب آغاز عفونت گردد. ویروس تب برفکی هم چنین میتواند از راه خراشیدگی های جلدی یا مخاصات در نتیجه جراحات ناشی از مصرف دانه ها، علوفه خشبی، گندیدگی سم، تروما ناشی از ماشین شیردوشی یا ناخنها هنگام مهار گاو به شیوه دماغ گیری انتقال یابد.
بعد از استنشاق ذرات بسیار کوچک حاوی ویروس تب برفکی بواسطه حرکات حشره‌ ها به ناحیه حلقی وارد میشوند و متعاقب تکثیر و تزاید اولیه در این ناحیه وارد سیستم لنفاوی میگردند. در مرحله بعد ویروس از طریق جریان خون به بافتهای ثانویه شامل غدد لنفاوی غده ها، بافتهای اپی تلیوم اطراف دهان، پاها و پستانها در دام ماده وارد میشود. واژن و حشفه نیز ممکن است مورد حملة ویروس قرار گیرد. در دامهای جوان نیز عضلات قلب بعنوان هدف ثانویه مورد هجوم ویروس قرار میگیرند.
ویروس تب برفکی به مقدار زیاد همراه هوای بازدمی در محیط اطراف دام پخش و منتشر میشود. همچنین در تمام ترشحات و دفعیات از جمله شیر و اسپرم و همچنین از طریق وزیکولهای ترکیده ویروس تب برفکی وجود دارد. خوک مقادیر بسیار زیادی ویروس تب برفکی را (3000 بار ) بیشتر از گاو در هوا منتشر میکند.
دفع ویروس تب برفکی از ترشحات دام تا 4 روز قبل از مشاهده شدن علائم درمانگاهی آغاز میشود که از نظر اپیدمیولوژیکی بسیار حائز اهمیت است.
پخش و انتشار ویروس تب برفکی 4 تا 6 روز پس از پیدایش وزیکولها ادامه داشته و دامهای مبتلا مقادیر بسیار زیادی ویروس را به محیط اطراف پخش مینمایند. پخش ویروس تب برفکی در دامهای مبتلا پس از پیدایش آنتی بادی خنثی کننده متوقف میشود.
حضور ویروس تب برفکی در بافت اپی تلیال دست و پا یک تا دو روز بیشتر از بافتهای دهان تداوم می یابد.
بنابراین ضایعات و جراحات سم در مواردی که نمونه برداری دیر انجام میگیرد نمونة بهتری را از جراحات دهان جهت تشخیص این بیماری بدست میدهد. ویروس تب برفکی از گاوهائیکه به روش تجربی آلوده شده بودند بمدت 26 روز از شیر و 56 روز از اسپرم جدا گردیده است.
بعد از بهبود علائم درمانگاهی 80% دامهای نشخوارکننده ممکن است بصورت حامل ویروس در بیایند.
این وضعیت به نام حامل یا کاریر نامیده میشود و به حمل ویروس بیش از 28 روز بعد از ابتلاء به عفونت اولیه تعریف میگردد. چنین عفونت مزمن ویروس تب برفکی در بافت پوششی ناحیه حلق و قسمت پیشین گلو ایجاد میشود. مدت زمان حالت حامل بودن بستگی به سویه ویروس تب برفکی و سایر فاکتورهای احتمالی دیگر دارد. حداکثر زمان حالت حامل بودن در گاو سه سال و نیم، در گوسفند و بز 9 ماه و برای گاومیش‌های آفریقائی 5 سال یا بیشتر گزارش شده است.
ویروس تب برفکی را میتوان بطور منقطع از نمونه های بافتی اخذ شده از ناحیه حلق این حیوانات به روش اخذ نمونه با استفاده از قاشقک پروبانگ جداسازی نمود.
مقدیر و توالی ویروس تب برفکی در دامهای حامل ویروس بتدریج با گذشت زمان کاهش پیدا میکند. گوزن، بز کوهی و شتر لاما نمی توانند حامل ویروس تب برفکی باشند یا فقط برای مدت کوتاهی این کار را انجام میدهند و در مورد ناقل بودن گاومیش آبی ( Water Buffaloes )اطلاعات کمی وجود دارد. خوک برای مدت زمان طولانی ناقل ویروس تب برفکی نمی شود و معمولاً‌ انتشار ویروس تب برفکی توسط این حیوان سه تا 4 هفته پس از آلودگی متوقف میگردد.
در فرآورده های دامی اگرچه ویروس تب برفکی در گوشت متعاقب کشتار و رسیدن گوشت به حالت اسیدی بی اثر یا غیر فعال میگردد ولی بمدت طولانی در بافتهای لنفاوی سرد یا منجمد، در مغز استخوان و لخته های خونی باقی‌می‌ماند و در احشاء بمدت کمتری فعال باقی‌می‌ماند. گوشت نمک سود و خام، ‌پوست خام نمک سود شده، شیر غیر پاستوریزه و برخی از فرآورده های خام دامی میتوانند ویروس تب برفکی را بمدت طولانی در خود حفظ نمایند.
انتقال بیماری :
بیماری تب برفکی را میتوان به جرأت مسری ترین بیماریهای دام نامید. خوک مهمترین میزبان تشدید کننده بیماری تب برفکی است چرا که هم میتواند از راه تنفسی و هم از راه خوراکی مبتلا شود و مقادیر بسیار زیادی از ویروس را از طریق هوای تنفسی خوددرمحیط پخش نماید.
گاو میزبان نشانگر و شاخص خوب ویروس تب برفکی است زیرا بشدت در برابر ابتلاء از راه تنفسی حساس است و علائم درمانگاهی به شکل کلاسیک در این دام مشاهده میشود.
گوسفند را میتوان بعنوان میزبان نگهدارنده ویروس تب برفکی نام نهاد زیرا علائم درمانگاهی در این دام در مورد برخی از سویه ها خفیف و یا مشهود نمی باشد. البته به این موضوع باید توجه داشت که نه تنها ویروسهای تب برفکی ممکن است شیوه یکسان اپیدمیولوژیکی مشابهی نداشته باشند بلکه چه بسا از نظر انتخاب میزبان هم رفتار مشابهی ندارند.
به طور کلی بیماری تب برفکی میتوان از طرق مختلفی انتشار پیدا کند که عبارتند از :
تماس مستقیم :
بیماری تب برفکی از طریق تماس مستقیم بین حیوانات آلوده و دامهای حساس منتشر میشود و این مهمترین روش انتقال بیماری بحساب می آید. تراکم و ازدیاد دام در یک محل رابطه مستقیم با سرعت انتقال بیماری دارد. بیماری در مناطق و دامداریهای با سیستم بسته و متراکم دام بسرعت و برای مدت بیشتری انتقال پیدا میکند و برعکس در مناطق غیر متراکم و بخصوص در شرایط محیطی و هوای گرم بیماری معمولاً کمتر مشاهده میشود.
سطح ایمنی دام چه ایمنی ناشی از عفونت طبیعی ( متعاقب بهبودی ) و یا ایمنی ناشی از واکسیناسیون میتواند بر انتشار و نقل و انتقال ویروس تب برفکی در یک گله یا روستا مؤثر باشد.
تجمع حیوانات بطور مثال در کنار آبشخوار عمومی، تجمع در محل واکسیناسیون، محل حمام دادن دام و جمع آوری گله ها جهت پشم چینی و کوچ دامهای عشایر، مناسبترین روش پخش و انتشار ویروس تب برفکی بحساب می‌آیند.
ویروس تب برفکی همچنین براحتی میتواند از طریق میادین دام و محلهای برگزاری نمایشگاههای دام منتقل گردد زیرا در این حالات دامهایی که در مرحله اولیه بیماری هستند و علائم مشهود درمانگاهی ندارند از طریق ترشحات خود ویروس را پخش می نمایند.
نقش دامهای آلوده بطور مزمن در انتقال و انتشار بیماری ناشناخته مانده است. انتقال بیماری توسط دامهای ناقل به دامهای حساس بصورت تجربی نشان داده نشده است. اگرچه شواهدی دردست است که درآفریقا گاومیش‌های حامل بیماری میتوانند ویروس را به گاوها در شرایط میدانی منتقل نمایندکه البته این پدیده نیازمندتماس نزدیک دام آلوده ودام سالم است که ندرتاً اتفاق می‌افتد.
انتقال غیر مستقیم :
ویروس ‌تب برفکی بصورت مکانیکی با انواع وسائل و ابزار دامداری از قبیل وسائط نقلیه کاربردی در توزیع غذای دام، ماشین و وسائل حمل و شیر، بستر دام، وسائل نگهداری و مقید سازی دام، لباس و سایر ابزار آلات دامپروری آلوده به ویروس تب برفکی و همچنین توسط ترشحات دام از قبیل بزاق، شیر و مدفوع منتقل میشوند. دامپزشکان و سایر پرسنل دامداری که تماس نزدیک با دام دارند میتوانند در انتقال بیماری از یک مزرعه به مزرعه دیگر مؤثر باشند.
انتشار از طریق باد :
اعقتاد بر این است که انتقال بیماری توسط باد و پس از طی مسافتهای قابل توجه در شرایط آب و هوائی معتدل در بسیاری از نقاط اروپا اتفاق افتاده است. اگرچه بیشترین موارد رخداد بیماری ناشی از انتقال توسط باد در مسافتی حدود 10 کیلومتر گزارش شده است ولی در سال 1981 در اروپا ویروس تب برفکی توانست یک مسافت 250 کیلومتری را با باد طی نماید. پدیده انتقال ویروس تب برفکی توسط باد معمولاً‌ از طریق خوک به گاو اتفاق می افتد جائیکه تعداد زیادی خوک به شکل متراکم نگهداری میشود و حجم زیادی از ویروس در هوای اطراف پراکنده شود. از طرفی جهت انتقال ویروس بوسیله باد وجود سایر عوامل از جمله وزش باد ملایم با سرعت ثابت، جهت باد، بالا بودن رطوبت نسبی ( حداقل 60% ) تابش ضعیف نور آفتاب و عدم بارشهای تند لازم است. انتقال بیماری توسط باد در مسافتهای طولانی در آفریقا خاورمیانه، آسیا و آمریکای لاتین گزارش نشده است.
تلقیح مصنوعی :
انتقال بیماری تب برفکی میتواند از طریق تلقیح مصنوعی و با استفاده از اسپرمهای آلوده به ویروس صورت گیرد. اگرچه انتقال جنین که بنحو مطلوب و مطابق با دستورالعمل انجمن بین الملل انتقال جنین تهیه شده باشد خطری در بر ندارد.
الگوهای بیماری :
ورود ویروس تب برفکی یا سرو تایپهای جدید ویروس تب برفکی بداخل گله، مناطق و یا کشورهائیکه قبلاً از بیماری پاک بوده اند بسرعت به یک اپیدمی با نسبت بالای واگیری تبدیل میشود.
الگوهای اپیدمیولوژیکی بیماری در مناطق معتدل، حاره ای و نیمه حاره ای در جهان متفاوت است. در مناطق معتدل بقاء بیشتر ویروس در محیط به این معنی است که انتقال غیر مستقیم از طریق ذرات آلوده از اهمیت برابر با انتقال بیماری به روش تماس مستقیم بین دام آلوده و دام حساس برخوردار است. انتقال بیماری توسط باد تحت تأثیر برخی از شرایط محیطی و آب و هوائی امکانپذیر است. از طرف دیگر در شرایط آب و هوایی گرمتر شیوه انتقال بیماری به روش غیر مستقیم اهمیت کمتری نسبت به تماس مستقیم دارد.
بنابراین در این مناطق نقل و انتقالات دامهای بالقوه آلوده و الگوهای تجارت دام کلید درک وضعیت اپیدمیولوژیکی بیماری خواهند بود.
علائم درمانگاهی :
دوره بیماری کمون در موارد ابتلاء به شکل طبیعی متغیر است و عمدتاً بستگی به نوع دام، سویه ویروس، مقدار یا دز ویروس و راه ابتلاء دارد. این دوره در کوتاهترین حالت خود 2 تا سه روز به درازا میکشد که میتواند در شرایطی که دام با مقادیر بسیار پائین ویروس آلوده شده باشد 10 تا 14 روز به طول بیانجامد. دوره کمون بیماری برای موارد شاخص در یک کانون در مقایسه با موارد بعدی بیماری طولانی تر خواهد بود. در موارد ایجاد بیماری بصورت آزمایشی، دوره کمون بیماری میتواند کوتاه شده و به 24 ـ 18 ساعت برسد.
علائم درمانگاهی بیماری تب برفکی در گاو :
اولین یافته درمانگاهی و مهم بیماری، تب ناگهانی و شدید است به طوری که درجه حرارت بدن تا 42 درجه سانتیگراد میرسد. سایر علائم شامل پریشانی، بی اشتهایی و قطع ناگهانی تولید شیر نیز در مراحل اولیه همراه با تب مشاهده میگردند. این وضعیت ممکن است یک روز یا بیشتر طول بکشد و سپس مرحله بعدی یا فاز وزیکولی یا (طاولی) بیماری پدیدار میشود. در فاز وزیکولی بافتهای اپیتلیال دهان، سم پستان و دستگاه تولید مثل مورد هجوم ویروس قرار میگردند. ضایعات وزیکولی در زبان، لبها، پای دندانها،‌ کام، منخرین ، پوست بین انگشتی، نوارهای تاجی برآمدگیهای پاشنه پا سر پستانهای در گاوهای شیری ظاهر و بر گسترش آنها اضافه میگردد. در بعضی مواقع و در حالات شدید بیماری وزیکولها در داخل پوزه و یا روی پوزه گوشه چشم، حشفه یا واژه ظاهر میشود.
در ابتدا ضایعات بشکل کانونهای کوچک پرخون در یک یا چندین ناحیه از نواحی ذکر شده ظاهر و با پیشرفت بیماری این ضایعات کوچک به یکدیگر پیوسته و ضایعات وزیکولی بزرگتری را ایجاد میکنند که 1 تا 2 سانتیمتر وسعت داشته و به آن وزیکول یا طاول اولیه گفته میشود. با اتصال طاول های اولیه، طاول های وسیعتر و بزرگتری ایجاد میشوند که سطح زیادی از مخاط یا اپلی تلیوم زبان و یا دهان را در بر میگیرند. وزیکولهای اولیه و زیکولهای بزرگتر حاوی مایع زرد کهربایی میباشند که حاوی مقادیر بسیار زیادی از ویروس تب برفکی بوده و سطحشان نسبت به سایر قسمتهای پوست رنگ خود را از دست میدهد.
طاول شکل گرفته با فاصله 24 ساعت ترکیده و تبدیل به زخم دردناکی میگردد که بافت مخاط نکروزه با لبه‌های نامنظم آنرا احاطه نموده است.
در دهان معمولاً‌ طاول ها بیشتر در سطح زبان، پای دندانها و کام دیده میشود. در مواردی بیماری ممکن است بیشتر قسمت بافت اپلی تلیوم سطح بالائی زبان بطور کامل جدا شود.
تورم دردناک دهان همراه با طاول های سالم و به تازگی پاره شده، موجب ترشح زیاد بزاق از دهان، عدم تمایل به خوردن غذا و مکیدن لبها و صدای حاصل از آن میگردد.
در این مرحله دام مبتلا بطور کامل از خوردن غذا دست میکشد و متعاقب آن کاهش شدید یا قطع تولید شیر و کاهش شدید وزن دچار میشود..
در اشکال عادی بیماری، ضایعات دهانی و وزیکولی در مدت زمان حدود 10 روز بهبودی پیدا میکنند و اشتها و غذا خوردن دام نیز چند روز پس از پارگی وزیکولها بهبود می یابد. لنگش حاد و عدم تمایل به حرکت ناشی از وجود ضایعاتی در ناحیه پا و عفونت های ثانویه به فاصله های شدید بافتهای زیرین پا می‌انجامد. عدم توانایی حرکتی ممکن است به دهیدتاسیون شدید، کاهش وزن بدن و ناتوانی منجر شود چرا که دام مبتلاء حتی قادر به راه رفتن برای دسترسی به آبشخور و آخور را نیز نمی باشد. ضایعات نوک پستان نیز ممکن است بدنبال ورم پستان ثانویه پیچیده تر شوند.
شدت واگیری بیماری تب برفکی بسیار بالا است ولی میزان مرگ و میر آن در دامهای بالغ معمولاً کمتر از 5% ولی در دامهای جوان بخصوص بره و بزغاله بسیار بالا میباشند.
اغلب مرحله بهبودی از بیماری نسبتاً طولانی است. بهبودی دامهای مبتلا در حالات عادی تا یک ماه طول میکشد و در اشکال شدید دامها توان حرکتی و تولید خود را از دست میدهند و نهایتاً بروز این بیماری در یک گله یا منطقه خسارات اقتصادی زیادی بلحاظ کاهش تولید شیر و گوشت بهمراه دارد. لازم بذکر است این خسارات، خسارات مستقیم حاصل از بیماری تب برفکی است و خسارات غیر مستقیم آن بسیار بیشتر حائز اهمیت میباشد که مهمترین آنها شامل : ـ سقط جنین دامهای آبستن.
ـ درمان طولانی ضایعات سمی و اندامهای حرکتی دام.
ـ تغییر شکل سم و ضایعات غیر قابل برگشت اندامهای حرکتی.
ـ ضایعات شدید و دائمی بر روی پستان و غدد مولد شیر.
ـ ضایعات شدید بر غدد درون ریز که با عدم تحمل گرما و سندروم له‌له زنی مزمن یا علائم نفس تنگی و ناتوانی مشخص میگردد و نازائی های دائمی و مزمن.
ـ تلفات ناگهانی در گوساله های جوان و بره و بزغاله جوان که هیچگونه وزیکول یا ضایعات مشهودی ندارند. ( شکل قلبی تب برفکی ).
میزان تلفات در این قبیل دامها ممکن است به 50% یا بیشتر نیز برسد. قطع شیر در دامهای مبتلا بخصوص گوسفند و بز سبب میشود دامهای تازه تولد یافته بخوبی تغذیه نشوند و بطور غیر مستقیم رشد آن کاهش یافته و تلفات آنها بیشتر شود.
گاوهای نژاد خالص از بیماری تب برفکی بشدت آسیب می بینند و علائم درمانگاهی در آنها شدیدتر و طولانی تر از گاوهای بومی است. علائم درمانگاهی در گاوهای بومی و در مناطق آندمیک بیماری به شکل خفیفتری نسبت به گاوهای پر تولید و خالص مشاهده میشود.
علائم درمانگاهی در گوسفند و بز :
بیماری تب برفکی در گوسفند و بز معمولاً‌ به فرم خفیف تری نسبت به سایر دامهای حساس بروز میکند و در اغلب اوقات قابل شناسائی نیست. ضایعات و طاولهای دهانی در تب برفکی گوسفند و بز واضح نیست. وزیکولها اکثراً در کام و سطح پشتی زبان دیده میشوند، که کوچک بوده و بسرعت بهبودی پیدا میکنند.
ضایعات ناحیه سم در تب برفکی گوسفند و بز در اکثر موارد در ناحیه نوار تاجی مشاهده میشود که البته تشخیص آن براحتی ممکن نیست و جهت مشاهده و معاینه آن لازم است با تراشیدن یاکنارزدن موهای نوار تاجی آن قسمت سم را بدقت معاینه نمائیم.
لنگش اغلب تنها علامت بارز درمانگاهی و مهمترین علامت درمانگاهی تب برفکی گوسفند و بز است که بایستی از سایر عوامل ایجاد لنگش از جمله گندیدگی سم تشخیص تفریقی داده شود.
ضایعات ناحیه سم معمولاً در اثر هجوم باکتریهای ساپروفیت بشدت عفونی شده و سبب تورم شدید و عوارض غیر قابل برگشت سم و ناتوانی حرکتی در دام میگردد.
تب برفکی در گوسفند و بز ( بره و بزغاله ) همانند سایر دامها تلفات ناگهانی دامهای جوان را به همراه دارد. خسارات و تلفات ناشی از تب برفکی در این گروه شکلی از بروز موارد فرم قلبی است و شدت تلفات در آن معمولاً‌ در موارد عادی بیماری تا 50% نیز میرسد اگرچه در مواردی در فرمهای شدید تا بیش از 90% نیز مشاهده شده است.
تعیین سن ضایعات بافتی در بیماری تب برفکی :
شناسائی دقیق سن ضایعات بافتی و وزیکولهای تب برفکی بخصوص در زمانی که بیماری برای اولین بار در یک منطقه یا گله ظاهر میشود، میتواند در تشخیص زمان اولیه ابتلاء دامها مورد استفاده قرار گیرد وبراساس آن اطلاعات اپیدمیولوژیکی بمنظورشناسائی مبداء و مأخذعفونت بعمل آید.
در جدول زیر شاخص هایی ارائه شده اند که پیدایش وزیکولها در فازهای مختلف پیدایش آنها را میتوان با به کارگیری آنها مشخص نمود. این شاخص ها بیشتر برای گاو ارزشمند است تا دامهای نشخوار کننده کوچک، زیرا علائم درمانگاهی تب برفکی در گوسفند و بز معمولاً‌شکل خفیف تری دارد.
ضایعات سن احتمالی، ظاهر ضایعات :
روزاول:وزیکولهای‌سالم‌حاوی مایعات وزیکولی بهمراه علائم اولیه نکروزبافت اپیتلیوم.
روز دوم : وزیکولهای سالم و حاوی مایعات وزیکولی همراه با نکروز بافت اپیتلیوم روی آنها.
روز سوم : وزیکولهای ترکیده، و اروزیون ظاهر میشود. در مرحله اول مراکز ضایعات به رنگ روشن است و سپس رنگ قرمز شروع بدنبال ترکیب فیلبرین تغییر میکند.
روز چهارم : اروزیون با مقدار کمی بافت اپیتلیوم همراه آن، اطراف زخم منظم تر شده و آثار اولیه رشد و تکثیر مجدد بافت اپتیلیوم در لبه های زخمها مشاهده میشوند.
روز 7 ـ 10 : بهبود زخمها با پیدایش بافتهای و فیبروژه.
آسیب شناختی ظاهری :
به غیر از طاول هایی که در معاینات بالینی در دهان، سم و پستان دام مبتلا مشاهده میشود ضایعات وزیکولی ممکن است در بافتهای اپیتلیومی و پرزهای شکمه و احتمالاً‌ سایر قسمتهای دستگاه گوارش نشخوار کنندگان نیز مشاهده شود.
ضایعات قلبی معمولاً در دامهای جوان اتفاق می افتد که بشکل نقاط نا منظم خاکستری رنگ و گاهی نواری شکل در بافت میوکارد / اپی کارد قلب مشاهده میشود که اصطلاحاً‌ از آن تحت عنوان قلب ببری یا (Tiger Heart ) نام برده میشود.
سیتووپاتولوژی :
ضایعات هسیتو پاتولوژیکی تب برفکی خیلی هم اختصاصی نیستند. طاولهای چند حفره ای مملو از مایعات در لایه خاردار و سلولهای در حال آکانتولیز قابل مشاهده است. در موارد منجر به مرگ تب برفکی دژنراسیوه هیالن میو هیوکاردی دیده‌میشود.تائیدتشخیصی بیماری بنایی براساس یافته‌های هیتوپاتولوژیک است.
ایمنی :
آنتی بادی خنثی کننده به فاصله 4 تا 10 روز پس از ابتلاء در خون قابل شناسائی است. دامهای بهبود یافته معمولاً دارای ایمنی طولانی مدت نسبت به عفونت مجدد هستند ( حداقل تا 5 سال ). البته این امر نسبتاً در مورد سروتایپهای عامل بیماری و یا سویه‌های کاملاً نزدیک به آن صادق است ولی دام مبتلا بطور کامل در مقابل سایر سروتایپها و یا سروتایپهائی که با سروتایپ ویروس اولیه و ایجاد کننده بیماری مراتب آنتی ژنتیکی ندارند همچنان حساس خواهد بود.
میزان قدرت محافظت کنندگی، متعاقب واکسیناسیون دام، ارتباط زیادی به شباهت آنتی ژنتیکی ویروس واکسن با ویروس در چرخش یا ویروس چالش دارد.
واکسن فقط بصورت نسبی در برابر تغییرات آنتی ژنی از یک سروتیپ ایمنی ایجاد میکند. واکسنهای مؤثر معمولاً 4 روز بعد از واکسیناسیون ایمنی لازم را ایجاد میکند. اگرچه ایمنی حاصل از واکسن دوام چندانی نداشته و نیاز به واکسیناسیونهای مجدد ( با فاصله 6 تا 12 ماه ) وجود دارد که این فاصله بستگی به نوع، کیفیت و مقدار آنتی ژن واکسن دارد ( مقدار PD50).
سازندگان تجاری واکسن تب برفکی معمولاً تزریق یک نوبت واکسن و سپس تزریق نوبت دوم فاصله 3 تا 4 هفته بعد راتوصیه میکنند.با این وجود در مناطق آندمیک بیماری بابهره گیری ازواکس مؤثر با حداقل PD50 و نوبت واکسیناسیون با فاصله شش ماه و سپس تکرار سالیانه متداولتر است.
بطور معمول درصدی از دامهای واکسینه شده نسبت به ابتلاء علائم درمانگاهی بیماری تب برفکی محافظت میشوند ولی ممکن است تحت تأثیر ویروس در چرخش آلوده شده و پس از ابتلاء به شکل تحت بالینی نسبت به پخش و انتشار ویروس عمل نمایند. این نکته مهم را باید متذکر شد علیرغم واکسیناسیون در دامهائی که در مرحله کمون بیماری تب برفکی هستند ممکن است این دامها بیمار و علائم درمانگاهی تب برفکی اغلب به شکل ملایمتر را نشان دهند و 14 ـ 7 روز بعد از واکسیناسیون نیز بیماری را به سایر دامها انتقال دهند.
تشخیص :
1ـ تشخیص میدانی :
در معاینه دامهای حساس در مرحله نخست افزایش ترشح بزاق، لنگش و سایر علائم درمانگاهی نشانگر باید مورد توجه قرار گیرد. معاینات درمانگاهی بافت اپلی تلیوم دهان، دست و پا و پستانها بمنظور یافتن طاولها باید بطور دقیق صورت گیرد.
در صورت مشاهده علایم درمانگاهی تب برفکی باید سریعاً اقدامات مناسبی جهت حفاظت منطقه یا گله‌ها بمنظور جلوگیری از انتشار بیماری به همراه اقدامات مربوط به تشخیص قطعی بیماری و نوع ویروس آن بعمل آید. این اقدامات سریع شامل برداشت نمونه مرضی ( اپیتلیوم تازه )، درخواست از تیم دامپزشکی مجرب و متخصص بیماری تب برفکی بمنظور بازدید از محل بروز بیماری، اطلاع رسانی به مسئولین دامپزشکی شهرستان، استان و سازمان مرکزی و برقراری اقدامات و عملیات قرنطینه ای ـ بهداشتی بمنظور جلوگیری از گسترش بیماری، اقدامات بهداشتی و قرنطینه ای فردی پس از انجام معاینات و برداشت نمونه‌های مرضی بهمراه اقدامات بهداشتی و ضدعفونی سازی وسائل و ابزار دامپزشکی و نمونه برداری است و به هیچ وجه نباید بازدید و معاینه از گله، منطقه یا فارم دیگری در همان روز توسط افراد فوق در آن روز بعمل بیاید.
2ـ تشخیص تفریقی :
بیماری تب برفکی از نظر درمانگاهی با سایر بیماریهای ویروسی طاولی دام براحتی قابل تشخیص نمی باشد که عبارتند از :
1ـ بیماری طاولی خوک، که تنها در خوک بروز میکند.
2ـ اگزانتمای طاولی که تنها در خوک بروز میکند.
3ـ استوماتیت طاولی که در گاو، اسب و خوک بروز میکند.
این بیماریها در مراحل درمانگاهی و حاد بیماری یعنی قبل از پاره شدن یا ترکیدن طاولها نسبتاً قابل تفکیک میباشند اگرچه میزان شیوع و وقوع بیماریهای فوق، ضایعات و سبب شناسی آنها باید از طرق مختلف بررسیهای ویروس شناسی مورد مطالعه قرار گیرد.
تعداد دیگری از بیماریهای ویروسی ممکن است با بیماریهای وزیکولی ویروسی اشتباه شوند به خصوص در مراحل پیشرفته درمانگاهی که این بیماریها عبارتند از :
ـ طاعون گاوی.
ـ استوماتیت پاپولار گاوان.
ـ مخاطی یا اسهال ویروس گاوان.
ـ رینوتراکیت عفونی گاوان.
ـ بلوتانگ .
ـ طاعون نشخوار کننده های کوچک یا PPR.
ـ بیماری اکتیمای واگیر.
اگرچه جراحات دهانی و پوزه‌ای این بیماریها طاولی نیستند ولی ممکن است با جراحات قدیمی تب برفکی اشتباه گرفته شوند. از میان بیماریهای فوق ضایعات ناحیه سم فقط در بلوتانگ و بیماری مخاطی گزارش شده است.
سایر بیماریهائی که ممکن است با بیماریهای طاولی ویروسی اشتباه گرفته شوند عبارتند از :
ـ درماتوفیلوس و سایر موارد استوماتیت ناشی از سایر گونه های قارچها.
ـ درماتیت فتوتوکسیک با تشکیل طاولهایی حاصل از تماس با برگهای گیاهان خانواده آذین پناه ( زردک وحشی، جعفری و کرفس ).
ـ آزردگی و سوختگی ناشی از تماس با مواد شیمیائی.
ـ گندیدگی سم.
ـ ضایعات ترومایی داخل دهان و یا در پاها.
زخمها و یا ضایعات ناشی از بیماری تب برفکی اغلب ممکن است با عفونهای ثانویه همراه دیده شوند و در این حالت ممکن است عامل اولیه بیماری ( تب برفکی ) در خفاء قرار گرفته و به آن توجهی نشود و این امر سبب اشتباه در تشخیص بیماری گردد.
وقتی که گاو یا گوسفند و بزی مورد بازرسی یا بررسی از نظر وجود بیماری تب برفکی قرار میگیرد لازم است سم دامهای مبتلا و یا مظنون کاملاً شسته و از موادخارجی و گل پاک گردد تا تشخیص و شناسائی جراحات امکانپذیر شود.
سم دامهای مبتلا معمولاً گرمتر از معمول هستند و بهتر است موهای اطراف ناحیه نوار تاجی را کنار زد تا زخم و ثبورات تب برفکی را بهتر مشاهده و تشخیص داد. در خوکها ضایعات یا زخمهای ناشی از بیماری انسفالو میوکاردیت ( EMC ) ممکن است با ضایعات مشابه تب برفکی در بچه خوکها اشتباه گرفته شود.
بطور معمول اگر تلفات غیر منتظره و ناگهانی در نشخوارکنندگان جوان دیده شد در تشخیص تفریقی بیماریهایی از قبل تب دره ریفت، آنتروتوکسمی و بلوتانگ علاوه برتب برفکی بایستی مورد توجه قرارگیرند.
3ـ تشخیص آزمایشگاهی :
تشخیص قطعی آزمایشگاهی موارد تشخیص اولیه بیماری تب برفکی بر مبنای جداسازی ویروس و شناسائی آنتی ژن و یا تشخیص و شناسائی آنتی بادی ناشی از عفونت ویروس تب برفکی استوار باشد در صورتیکه میتواند نشان داده شود که آنتی بادی ها ناشی از تزریق واکسن هست یا از ابتلاء به بیماری حاصل شده است.
جزئیات روشهای آزمایشگاهی و استاندارد برای انجام آزمایشات تشخیص تب برفکی و همچنین کنترل کیفی واکسن تب برفکی درکتاب راهنمای استانداردآزمایشات تشخیصی وکنترل واکسنهای OIEموجود میباشد.
در اینجا بخشهای مهمی از روشهای تشخیص آزمایشگاهی متداول را بشرح زیر ملاحظه می نمائید :
جمع آوری و ارسال نمونه های مرضی :
بهترین نمونه جهت آزمایشات ویروس شناسی، جداسازی ویروس و همچنین شناسائی و تشخیص آنتی ژن ا تا 2 سانتیمتر مربع اپلی تلیوم وزیکولهای سالم به تازگی پاره شده بهمراه مایعات وزیکولی میباشد ( مایعات داخل وزیکولها حاوی مقادیر بسیار زیادی از ویروس زنده تب برفکی است ).
نمونه باید در ظروف نمونه گیری مخصوص دارای محیط کشت مخصوص حمل و نقل حاوی مقادیر مساوی فسفات بافر و گلیسرول ( همراه با مقادیری از آنتی بیوتیک ) جمع آوری و ارسال گردد.
تشخیص آزمایشگاهی و انجام تستهای تشخیصی باید منحصراً توسط افراد مجرب، آموزش دیده و در آزمایشگاههایی که جهت این امر اختصاص یافته و بنحو شایسته و مطلوبی از نظر امنیت حیاتی تجهیز شده‌اند صورت گیرد.
لازم بذکر است نمونه های مرضی برداشت شده حتماً‌ باید در مراحل اولیه بیماری و ترجیحاً از طاولهای نترکیده اخذ شده باشند. جهت بهداشت ضایعات ناحیه سم ابتدا باید بطور مناسب سم را از وجود فضولات و اجسام خارجی پاک و سپس اقدام به نمونه برداری کرد. نمونه نبایستی به هیچ عنوان از طاولها یا زخمهای درمان شده و دامهای بیمار در مراحل پیشرفته بیماری برداشت شود. وزیکولهای نکروزه و کهنه نیز در آزمایشات شناسائی ویروس و یا جداسازی و شناسائی آنتی ژن ویروس جواب منفی بهمراه دارند و یا قابل آزمایش نیستند.
نمونه های برداشت شده باید در اسرع وقت و کمتر از 72 ساعت به آزمایشگاه ارسال و در آزمایشگاه بلافاصله تستهای تشخیصی روی آنها آغاز گردد. هر گونه تأخیر در جمع آوری و ارسال نمونه و انجام تستهای تشخیصی موجب نابودی ویروس و از بین رفتن آنتی ژنهای ویروس خواهد شد که در تستهای آزمایشگاهی براحتی قابل تشخیص و شناسائی نخواهد بود و پاسخ منفی به همراه دارد.
جداسازی ویروس :
ویروس تب برفکی بخوبی میتواند در محیطهای کشت سلولی حاوی سلولهای اولیه تیروئید گاو و یا خوک و کلیه گوساله یا بره رشد کرد و تکثیر یابد. استفاده از خطوط سلولی مانند IBRS – 7 , BHK – 21 در آزمایشگاه نیز معمول میباشد و این مواد نیز میتوانند مورد استفاده قرار گیرند. اگرچه حساسیت کمتری را دارا میباشند. ویروس تب برفکی را میتوان با تزریق نمونه های مرضی به بچه موشهای شیرخوار جداسازی کرد.
نتایج منفی در مورد نمونه های مرضی فقط زمانی میتواند صادر شود که نمونه های مرضی که بنحو مطلوب و استاندارد تهیه و ارسال شده است حداقل در 2 نوبت پاساژ سلولی نتایج منفی به دست داده باشند. این آزمایشات به حداقل 4 روز وقت نیاز دارد. لذا برداشت و ارسال نمونه مرضی مطابق استاندارد و موارد اشاره شده میتواند شانس جداسازی و شناسائی ویروس تب برفکی جهت اجرای سایر اقدامات پیشگیری و کنترل بیماری را به حداکثر ممکن برساند.

تشخیص آنتی ژن :
در شرایط حاضر دو روش آزمایشگاهی جهت شناسائی آنتی ژن ویروس تب برفکی بکار گرفته شدند که عبارتند از:
1ـ آزمایش تثبیت کمپلمان.
2ـ ‌الیزا (
ELISA ) آزمایش ساندویچ غیر مستقیم.
در شرایط حاضر روش الیزا در بیشتر آزمایشگاه جایگزین روش CFT شده است. روش اخیر حساسیت بالائی دارد و به آسانی قابل انجام است اگرچه همانند تمام تستهای آزمایشگاهی نیازمند استفاده از مواد و همچنین روش استاندارد دارد تا حساسیت و ویژگی تست در حداکثر ممکن باشد.
تشخیص :
تستهای سرولوژیکی برای تشخیص تب برفکی عبارتند از :
ـ آزمایش خنثی سازی ویروس که یک تست حساس برای شناسائی سروتایپهای ویروس تب برفکی است و معمولاً سه روز جهت کسب نتیجه به زمان نیاز دارد.
ـ‌ الیزا که یک تست حساس و اختصاصی برای تشخیص سروتایپهای ویروس تب برفکی میباشد و در شرایط حاضر بشکل وسیعی در بسیار نقاط جهان مورد استفاده قرار میگیرد زیرا نتایج در زمان کوتاهی قابل حصول میباشدونیازبه ‌امکانات مورد نیاز برای کشت سلول مشابه آنچه در خنثی سازی ویروس مورد استفاده قرار میگیرد را ندارد.
تتایج مثبت به فاصله 5 ساعت پس از تحویل نمونه به آزمایشگاه قابل حصول است.
ـ الیزا برای تشخیص آنتی بادی پروتئینهای غیر ساختاری ( Non structural Proteins )یا NSPمصرف واکسنهای جدید موجب کاهش و از میان رفتن NSP ها گردیده است.
سرم دامهای واکسینه معمولاً حاوی آنتی بادی علیه پروتئینهای ساختاری ویروس تب برفکی از جمله پروتئینهای (VP1)میباشد و فاقدآنتی بادی علیه پروتئینهای غیرساختاری نظیر 3 ABC یا 2C است.
روش تست الیزا برای شناسائی آنتی بادی های غیر ساختاری روش جدیدی است که میتوان با بکارگیری آن آنتی بادی ناشی ازآلودگی طبیعی به ویروس تب برفکی را از آنتی بادی ناشی ازمصرف واکسن تشخیص داد.
هر دو تست خنثی سازی ویروس و الیزا روشهای توصیه شده OIEدر خصوص تجارت بین الملی دام و فرآورده های دامی میباشند.
شناسائی ژنوم ویروس تب برفکی روش آزمایش :
این روش در شرایط حاضر مهیا و قابل اجرا است. اگرچه روش PCR از حساسیت و ویژگی فوق العاده ای برخوردار است ولی به دلیل احتمال آلودگی متقاطع و هزینه بالای آن فقط به آزمایشگاههای با پیچیدگی خاص و برخوردار از ظرفیت لازم برای سایر بیماریها محدود میشود.
روشهای آزمایشگاهی در حال ابداع :
در حال حاضر روشهای آزمایشگاهی جدیدی در حال طراحی و ارزشیابی است که مهمترین آنها شامل : آزمایشات داخل آغلی برای شناسائی آنتی ژن و آنتی بادی ویروس تب برفکی و کاربرد وسائل آزمایشگاهی تشخیصی سریع اتوماتیک و متحرک ویروس تب برفکی به روش ( PT – PCR ) میباشد.



برچسب: ،
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۰۱:۰۲:۵۵ توسط:123 موضوع: نظرات (0)