مرکز خرید روغن سوخته و تصفیه روغن سوخته در سراسر کشور ایران مرکز خرید روغن سوخته و تصفیه روغن سوخته در سراسر کشور ایران .

مرکز خرید روغن سوخته و تصفیه روغن سوخته در سراسر کشور ایران

ماجرای پرونده هایی که مثل برق آمدند و مثل باد رفتند!

گاهی آدم فکر می کند که حافظه تاریخی ما ایرانی ها که سهل است حافظه کوتاه مدت بسیاری از ما ایرانی ها هم بسیار ضعیف شده است ، چرا که سوژه هایی به سرعت برق و باد و بسیار عجیب به یکباره اتفاق می افتند یا از سوی کسی ادعا می شوند و... و به همان سرعتی که آمده اند با رویدادهای جدیدتر از یاد ها می روند و جای خود را به مسایلی تازه و جدید می دهند ، بدون اینکه گره مشکلات و ابهامات قبلی باز شوند .

البته این مساله " مبتلا به " همه جای دنیا است و در همه کشورها اتفاقاتی تلخ و شیرین روی می دهد و مدتی سوژه رسانه ها می شود و بعد از یادها می رود یا در یادها کمرنگ شده یا تبدیل به خاطرات تلخ و شیرین می شود .

اما کشور ما یک خاصیت خاص دارد و آن این است که عموما در کشور ما پرونده ها ناگشوده مانده و گره ها بدون اینکه باز شوند جای خود را به گره های جدید می دهند و ابهامات بر جای می مانند و آخر سر هم معلوم نمی شود که مساله یا رویداد اصلی اتفاق افتاده چه بوده و در پایان با دو یا چند روایت رسمی از موضوع و گاه دهها روایت غیر رسمی یا شایعه از موضوع اتفاق افتاده مساله به بایگانی ذهن ها و تاریخ سپرده می شود و  گاه از بسیاری از رویدادهای تاریخی که همین چند ده سال پیش اتفاق افتاده روایت های مختلف و بسیار متضاد نقل می شود و حتی گاه روایت ها از یک شخصیت تاریخی از مرز قدیسی تا مرز خیانت کاری در نوسان است .
شاید یکی از  دلایل این مساله باز نبودن فضای رسانه ای به اندازه کافی و وافی باشد ، چرا که در صورتی که فضای آزاد رسانه ای حاکم باشد نورافکن های رکن چهارم دموکراسی با تابش خود به تمامی ابعاد و زوایای پیدا و پنهان ، چیزی را از قلم بررسی فرو نمی گذارد و همه امور به زیر تیغ نقد و بررسی می رود و نتیجه کار این می شود که گره هیچ ابهامی ناگشوده نمی ماند ، اما وقتی فضای رسانه ای بسته یا نیمه بسته باشد و دایره ممنوعات بسیار زیاد باشد ، آن وقت است که بسیاری از مسایل و رویدادهای حادثه در پرده ابهام می مانند و روایت های مختلف و گاه متضاد که به صورت سینه به سینه نقل می شود - بدون اینکه تعصبی به حقیقت ماجرا داشته باشد -  روز به روز بر شاخ و برگ های زاید خود می افزاید و پس از طی چند ماه یا چند سال یا چند دهه از یک روایت مشخص تاریخی چندین روایت مجهول و گنگ ساخته می شود که گاه تفاوت آن روایت ها از زمین تا آسمان است .

باری ، پر بیراه نیست که چند پرونده بسیار جنجالی طی ماه های اخیر مرورشود  . این پرونده ها و اتفاقات و رویدادها به سرعت برق و باد آمدند ، روزها و هفته ها تیتر یک بسیاری از رسانه ها شدند و آخر سر بدون اینکه گره ناگشوده ابهام افکار عمومی و رسانه ها باز شود جای خود را به سوژه های تازه از راه رسیده دادند :

1- دزدی مجسمه ها چه شد ؟

به راستی پس از طی ماه ها از فروردین و اردیبهشت ماه سال جاری که یکی از جنجالی ترین سوژه های آن دزدی و سرقت مجسمه های تهران بود ، اصل ماجرای سرقت مجسمه های تهران چه بود و پیگیری این موضوع به کجا انجامید ؟ اگر کسی در این باره اطلاعاتی دارد و در جریان  پیگیری این پرونده در نهادها و دستگاه های مربوطه قرار دارد به ما هم اطلاع دهد!

2- ماجرای خیابان فاطمی و آن حرف ها و حدیث ها ؟

همین چند ماه پیش بود که تنی چند از نمایندگان اصولگرای مجلس با داد و قال فراوان خبر از پرونده فساد مالی یک مقام عالی دولت را دادند و نام محفل خیابان فاطمی را روی آن گذاشتند . ادعای مطروحه این بود که این مقام دولتی بانفوذ ، سر دسته  یک باند خلافکار است که در خیابان فاطمی تهران متمرکز است و چه و چه ... .

آن مقام  دولتی خبر را تکذیب و مدعیان را تهدید کرد که از دست آنها شکایت خواهد کرد و ما در همین ستون خبر ویژه در همان روزها  نوشتیم  که بهتر است برای زدوده شدن ابهامات افکار عمومی هر دو پرونده شکایت نمایندگان و آن مقام دولتی از یکدیگر رسیدگی شود تا سیه روی شود هر که در او غش باشد ، اما این اتفاقات نیفتاد و ماجرای ادعای وجود  باند خیابان فاطمی و حواشی دیگر آن در زیر موج خبرها و سوژه های داغ بعدی دفن شد و گره نا گشوده آن سر بسته ماند.

3- ماجرای شهرام امیری به کجا انجامید؟

ماجرای شهرام امیری هم یکی از همین دست پرونده هایی بود که در نهایت مشخص نشد اصل ماجرا چه بوده است ؟ روایت های مختلفی در این باره منتشر شد  و هفته ها و ماه ها تیتر یک بسیاری از رسانه های داخلی و خارجی شد و در نهایت آن قدر روایت های متضاد از این ماجرا نقل شد و آن قدر گره به ابهامات این پرونده افزوده شد که کسی نفهمید اصل ماجرا از چه قرار بود و در نهایت هم این موضوع با سوژه های جنجالی بعدی به دست فراموشی سپرده شد.

4-  "یک میلیارد" و "پنجاه و یک میلیارد" دلار آمریکا چه شد؟

همین چند هفته پیش بود که یکی از خطیبان نماز جمعه تهران  که دستی هم در تایید صلاحیت قوانین موضوعه کشور و نامزدهای انتخابات مختلف مجلس و ریاست جمهوری و امثالهم دارد در سخنانی در قم ادعا کرد که آمریکا با میانجیگری عربستان 1 میلیارد دلار به برخی رهبران مخالف  دولت داده است و به آنها وعده داده که اگر کار نظام اسلامی را تمام کنند 50 میلیارد دلار دیگر هم به آنها می دهد .

اقامه این ادعا جنجال های بسیاری به همراه داشت و چند روزی تیتر اول بسیاری از رسانه های داخلی و خارج شد اما از همین الان هشدارش را می دهیم که این سوژه نیز همانند سوژه های قبلی بدون اینکه اصل ماجرا و صحت و سقم آن روشن  شود دارد کم کم به موزه تاریخ می رود بدون اینکه گره ابهام یا صحت ادعای آن بررسی شود .

5- بررسی مدارک تحصیلی همه مسوولان

بعد از ماجرای مرحوم کردان ، موضوع مدارک تحصیلی مسوولان ، داغ شد و رئیس جمهور نیز دستور داد مدارک تحصیلی همه مسوولان در همه کشور بررسی شود. وزارت علوم هم سایتی به این منظورتشکیل داد و قرار شد مدیران دولتی اطلاعات مربوط به مدارک تحصیلی خود را درآن وارد کنند تا بررسی شود.
با این حال ، چنین اتفاقی رخ نداد و این طرح نیز مانند خدابیامرز کردان زیر خروارها خاک دفن شد.

6- حمله به کوی دانشگاه

پرونده حمله خرداد ماه سال گذشته به کوی دانشگاه نیز برغم دستورات صریح مقامات ارشد نظام ، همچنان در هاله ای از ابهام قرار دارد و بیم آن می رود این موضوع نیز به تاریخ سپرده شود.

7- ...

البته اگر بخواهیم این فهرست را ادامه دهیم ، دهها مصداق دیگر می توانیم بدان بیفزاییم  که در روزگار داغ بودن خود در پیشانی اخبار بودند و از داغی دست هر لمس کننده ای را می سوزاندند ، اماامروز فقط خاطره ای ابتر از آنها بر جای مانده است.

آیا ما ساکنان سیاره پرونده های ناتمام هستیم؟!


برچسب: ،
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۰۱:۰۴:۵۰ توسط:123 موضوع: نظرات (0)