جوک
حیف نون داشت گریه می کرد. باباش پرسید چی شده؟ گفت: عاشق شدم! باباش گفت حالا عاشق کی هستی؟ گفت: هر کسی که شما صلاح بدونی!
حیف نون داشته تو خیابون به یه دختر نگاه می کرده. یکی بهش میگه مگه تو خواهر و مادر نداری؟ میگه چرا... ولی به این خوشگلی نیستند!
حیف نون میره ماه عسل. وقتی برمیگرده همه بهش میگن خوش گذشت؟ میگه آره خیلی عالی بود. میگن پس چرا زنت داره گریه میکنه؟ میگه: اِ اِ ... دیدی چی شد؟ اینو یادم رفته بود با خودم ببرم!
حیف نون تو زمستون یه اسب می بینه که از دهنش بخار میومده... میره جلو نگاه می کنه میگه: جل الخالق! اسب بخار که میگن همینه؟
حیف نون داشته هلو می خورده، به هسته اش که می رسه میگه به به! گردو هم داره!
حیف نون میره مکه می خواست گوسفند قربانی کنه، چاقو پیدا نمی کنه گوسفنده رو خفه می کنه!
خواننده تو یه مجلس عروسی می گه: خانوما، آقایون! دستا بالا می خوایم بریم بندر!
حیف نون می گه: کجا؟ ما تا شام نخوریم هیچ جا نمی ریم!
نیروی انتظامی می ریزه خونه حیف نون.
حیف نون با منقل می پره تو استخر میگه از اینجا به بعدش به شما ربطی نداره به نیروی دریایی ربط داره
برچسب: ،