مرکز خرید روغن سوخته و تصفیه روغن سوخته در سراسر کشور ایران مرکز خرید روغن سوخته و تصفیه روغن سوخته در سراسر کشور ایران .

مرکز خرید روغن سوخته و تصفیه روغن سوخته در سراسر کشور ایران

بیچاره بچه های ما!

هوای تهران و برخی کلان شهرهای دیگر یک ماه در شرایط اضطرار و بحران قرار گرفت، آنقدر که آمار مرگ و میر بالا رفت ، نفس کشیدن سخت شد و مقررات ترافیکی سختگیرانه ای مانند زوج و فرد کردن تردد خودروها و نیز تعطیلی مدارس و ادارات به اجرا درآمد. حتی آسمان تهران را آب پاشی هم کردند تا لااقل در آن وانفسای نفس کشیدن، سوژه ای برای خنده مردم پیدا شود.

با این حال، در آن شب بارانی که با وزش باد نسبتا تندی همراه بود، بخش مهمی از آلودگی هوا از فراز تهران و برخی شهرها زدوده شد. آن باد و باران، البته تنها آلودگی را از بین نبردند، بلکه آن باد و باران گویا بر حافظه جمعی ما نیز وزیدن و باریدن گرفتند تا به سرعت برق و باد، موضوع مهمی مانند آلودگی هوا را به فراموشی بسپاریم و دیگر، نه سراغی از خودروسازان بگیریم و بر آنها نهیب بزنیم که این چه وضع خودروسازی است و نه پیگیر مساله بنزین استاندارد شویم و نه حمل و نقل عمومی را به عنوان مطالبه ای ملی دنبال کنیم.
مسوولان مربوط به این حوزه ها هم که از خدا چه می خواهند؟ ملتی فراموشکار و رسانه هایی خاموش!

***
ما چه بخواهیم و چه نخواهیم، چه یادمان باشد و چه فراموش کنیم، این یک واقعیت تلخ و مرگبار است:‌ استمرار وضعیت کنونی در سوءمدیریت کنترل کیفی هوای تهران و کلان شهرها، دارد همه مان را آرام آرام خفه می کند. درست مانند محکوم به اعدامی که طناب دار دور گردنش هست و او را به نابودی می کشاند با این تفاوت که چوبه دار ظرف چند ثانیه و دقیقه می کشد و این یکی آرام و بی صدا در زمانی طولانی تر، زجرکش مان می کند.

جالب اینجاست که در این میان، مسوولان هر کدام از بخش ها، تقصیرها را متوجه دیگری کردند و نهایتا به این جمع بندی رسیدند که منتقدان را عامل استکبار معرفی کنند و تقصیر آلودگی هوا را متوجه خدا کنند که باد و بارانش را از ما دریغ کرده است!

و کسی نیست از آقایان و خانم های مسوول که بر صندلی های ریاست و وزارت و وکالت تکیه زده اند بپرسد که مگر درکشورهای دیگر جهان هم این گونه است که اگر چند ماهی باد و باران نیاید، مردم خفه می شوند؟
پس شماها پشت آن میزها چه می کنید و به چه دردی می خورید؟

تهران و کلان شهرها، این روزها، بار دیگر در آستانه بحران جدید آلودگی هوا قرار گرفته اند. این خبر بدی است، اما خبر بدتر آنکه این وضعیت دارد برای ما عادی می شود، هم برای مردم و هم برای مسوولان!

اما شما را به هر آنکه می پرستید سوگند! اگر به خودتان رحم نمی کنید لااقل دلتان به حال بچه های مان بسوزد که به خدا هیچ تقصیری در این وضعیت اسفناکی که ما برایشان ساخته ایم ندارند؛ طفلک بچه های ما که در روزگاری به دنیا آمده اند که پدران و مادرانشان، حتی نتوانسته اند یک هوای سالم برای تنفس کشیدن شان تامین کنند.



برچسب: ،
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۰۱:۰۷:۱۲ توسط:123 موضوع: نظرات (0)