بررسی نقش رفتارهای بهداشتی بر سلامت افراد
بیش از اندازه میخورند و فعالیت بدنی کمی دارند، در عین حال بسیاری از مردم به دلیل تشخیص پیامدهای ناشی از اینگونه عوامل خطرزا و برای حفظ سلامتشان، به اصلاح رفتارهای خود پرداختهاند. البته ایجاد تمامی تغییرات توصیه شده در شیوه زندگی موجب نمیشود زندگی جاودان داشته باشیم؛ اما میتوان ادعا کرد که در صورت برگزیدن شیوهای از زندگی که موجب ارتقای سلامت شود، مانند داشتن عادتهای غذایی سالم، مرگهای ناشی از عوامل عمده را میتوان به گونهای چشمگیر کاهش داد.
اصولا رفتارهای بهداشتی نقش پیشگیرانهای دارد؛ به این صورت که انجام دادن آنها به حفظ یا بهبود سلامت و اجتناب از بیماریها کمک میکند. اما زمانی که فرد احساس عافیت میکند، ممکن است تمایلی به انجام دادن رفتارهای بهداشتی که مستلزم تلاش است، نداشته باشد. ممکن است افراد تابع این نظریه باشند که «تا وقتی چیزی نشکسته است، نباید آن را تعمیر کرد.» بنابراین، انجام دادن رفتارهای بهداشتی تاحد زیادی به عوامل انگیزشی، بویژه درک فرد از خطر بیماری، تاثیر رفتار بهداشتی در کاهش این خطر و جذابیت رفتار متقابل بستگی دارد. رفتارهای غیربهداشتی، از جمله سیگار کشیدن یا نوشیدن مشروبات الکلی، اغلب به نظر لذتبخش میآیند، در نتیجه بسیاری از افراد در برابر وسوسه در پیش گرفتن این رفتارها مقاومت نمیکنند و حاضر به پذیرفتن توصیه برای ترک آنها نیستند؛ چرا که بعضی از مردم میپندارند که سلامت و لذت مغایر یکدیگرند و زندگی، با تاکید بر رفتارهای بهداشتی، خستهکننده و توام با ترس از بیماری خواهد بود. از آنجا که عادتها بسختی تغییر میکنند، باید در زندگی رفتارهای بهداشتی را زود آغاز کرد و فعالیتهای ناسالم را بسرعت کنار گذاشت. در آموزش رفتارهای بهداشتی به کودکان، خانواده نقش اصلی را ایفا میکند. به عنوان مثال، کودکان با مشاهده عادتهایی همچون تغذیه، ورزش و سیگار کشیدن در سایر اعضای خانواده، میآموزند که مانند آنان رفتار کنند. بنابراین احتمال ایجاد عادتهای سالم در کودکانی که رفتارهای بهداشتی را میبینند و برای انجام دادن آنها تشویق میشوند، بیشتر از کودکان دیگر است
.عوامل درون فردی
اصولا کسانی که به فکر ارتقای سلامتشان میافتند، اغلب با جدالی درونی روبهرو میشوند. یکی از مشکلات، آن است که بسیاری از رفتارهای بهداشتی به اندازه عادتهای روزمره فرد، لذتبخش نیستند و این مساله ممکن است موجب تضادی درونی شود. بسیاری از مردم قادرند با ایجاد تعادل در زندگی و قائل شدن مرزی معقول برای رفتارهای غیربهداشتی، با این جدال درونی خود کنار آیند. اما اکثر مردم چنین نیستند. آنان لذات را انتخاب میکنند و گهگاه به خود قول میدهند در آینده نزدیک تغییر رفتار بدهند، مثلا میگویند: «از هفته آینده رژیم میگیرم.»
از سوی دیگر، بعضی افراد چنان دلنگران پیشگیری از بیماریها هستند که بیشتر موجب زیان رساندن به خود میشوند تا سود. مشکل دیگر آن است که امکان دارد پذیرش شیوهای سالم برای زندگی، مستلزم تغییر رفتارهایی باشد که به صورت عادت درآمدهاند، مانند سیگار کشیدن یا پرخوری چنین رفتارهایی که به صورت عادت و اعتیاد درآمدهاند، بسیار سخت اصلاح میشوند. مشکل سوم آن است که افراد سالم، انگیزه کمی برای در پیش گرفتن رفتارهای بهداشتی دارند، بویژه اگر عمل به این کارها خوشایند و راحت نباشد، اما حتی افرادی که مشکلی در زمینه سلامت دارند، بسیاری از اوقات از پیگیری درمان خود سرباز میزنند یا هرگز به توصیههای پزشکان عمل نمیکنند. عوامل درون فردی مهم دیگر نیز وجود دارد. افراد برای انتخاب رفتارهای بهداشتی مناسب، برنامهریزی برای تغییر رفتار و رفع موانع ایجاد تغییر، به منابعی مانند اطلاعات و مهارت نیاز دارند. افزون بر این، افراد باید توانایی خود را در ایجاد تغییر باور کنند. نبود این باور، انگیزه فرد را برای تغییر نیز مختل میسازد. همچنین، بیمار بودن یا مصرف بعضی داروها، بر میزان انرژی و خلق افراد و در نتیجه انگیزه و ذهنیت آنان اثر میگذارد.
عوامل میان فردی
عوامل اجتماعی بسیاری بر پذیرش رفتارهای بهداشتی تاثیر میگذارند. از جمله این عوامل، داشتن دوستان یا خانوادهای است که چنین رفتارهایی را برگزیدهاند و به سبب تغییر شیوه زندگی خود، مورد حمایت اجتماعی و تشویق قرار گرفتهاند. زندگی با خانواده نیز ممکن است مشکلاتی در راه ارتقای سلامت ایجاد کند، زیرا هر یک از اعضای خانواده انگیزه و عادتهای ویژه خود را دارند. مثلا ممکن است فردی تصمیم بگیرد از غذاهای پرکلسترول مانند کره، تخممرغ و گوشت قرمز کمتر استفاده کند، اما سایر اعضای خانواده چنین تمایلی نداشته باشند یا فردی تصمیم بگیرد هفتهای 3 روز ورزش کند، اما این تصمیم با زندگی روزمره عضو دیگر همخوانی نداشته باشد. همکلاسان نیز ممکن است تلاشهای فرد را تحت تاثیر قرار دهند
عوامل درون جامعه
در صورت حمایت سازمانها و نهادهای مراقبتهای بهداشتی، احتمال پذیرش رفتارهای بهداشتی افزایش مییابد. امروزه متخصصان بهداشتی برای ارتقای سلامت افراد با مشکلات ویژهای روبهرو هستند. یکی از مشکلات آن است که اطلاعات مربوط به رفتارهای بهداشتی، از خود بیمار گرفته میشود و این اطلاعات ممکن است صحیح نباشد. دوم اینکه متخصصان بهداشتی ممکن است آگاهی لازم را برای ایجاد تغییر موثر در رفتارهای غیربهداشتی نداشته باشند و سرانجام آنکه به طور سنتی، توجه پزشکان به جای پیشگیری بر درمان بیماریها معطوف است. البته این مساله در حال تغییر است و پزشکان به گونهای فزاینده به پیشگیری راغب شدهاند.
جامعه نیز در پیشگیری از بیماریها و آسیبها با مشکلات متعددی روبهروست که یکی از مهمترین آنها حفظ تعامل میان بهداشت عمومی و اولویتهای اقتصادی است. به عنوان مثال، در بعضی کارخانهها، کارگران در معرض خطرات مختلف از جمله مواد سمی قرار دارند. فرض کنید چنین کارخانهای در شهری است که مردم آن شهر، از نظر کار و درآمد، به این صنعت بسیار وابستهاند و همچنین فرض کنید که هزینه ایمنسازی کارخانه، موجب ورشکستگی آن بشود. مردم آن شهر چه باید بکنند؟
عوامل تعیینکننده رفتارهای بهداشتی
یک فرد معمولی احتمالا میتواند فهرست نسبتا کاملی از رفتارهای بهداشتی را تهیه کند. برای مثال: «سیگار نکشید»، «زیاده از حد نخورید»، «به طور مرتب ورزش کنید» و ... اما عمل به آن موارد، داستان دیگری است چرا که عوامل متعددی بر رفتارهای بهداشتی اثر میگذارند که از آن جمله، وراثت قابل ذکر است. بررسیهای متعددی نقش وراثت را در الکلیسم تایید کردهاند، اما میزان تاثیر هریک از عوامل ژنتیکی و روانی اجتماعی در این بیماری هنوز مشخص نشده است. از طرف دیگر مردم رفتارهای بهداشتی را بویژه از راه شرطی شدن یاد میگیرند. در حقیقت رفتارها به دلیل پیامدهایشان، تغییر میکنند که مهمترین این پیامدها عبارتند از: تقویت، خاموشی و تنبیه.
زمانی که پیامد انجام دادن کاری خوشایند، خواستنی و رضایتبخش باشد، تمایل به انجام مجدد آن رفتار افزایش مییابد یا تقویت میشود و بالعکس زمانی که پیامد انجام کاری ناخوشایند باشد، احتمال تکرار آن رفتار کاهش مییابد.
افراد از طریق مشاهده رفتار دیگران نیز بعضی رفتارها را یاد میگیرند؛ فرآیندی که الگوبرداری نامیده میشود. در این نوع یادگیری، پیامدهایی که فرد الگو بدان دچار میشود، بر رفتار مشاهدهکننده اثر میگذارد. اگر نوجوانی مشاهده کند که افراد به سبب سیگار کشیدن مورد توجه قرار میگیرند، احتمال سیگار کشیدن او بیشتر می شود ولی اگر کسی که الگوی اوست به دلیل سیگار کشیدن تنبیه شود، مثلا همکلاسیها او را به جمع خود راه ندهند، نوجوان کمتر احتمال دارد به سیگار کشیدن رو آورد و اگر الگو جذاب باشد مانند ستارههای سینما یا ورزشکاری معروف، احتمال تقلید رفتار مشاهده شده افزایش مییابد که سازندگان پیامهای بازرگانی سالهاست بر این امر وقوف دارند و از آن استفاده میکنند
عوامل اجتماعی، شخصیتی و احساسی
بسیاری از رفتارهای بهداشتی تحتتاثیر عوامل اجتماعی قرار دارند. مقدار حمایت یا تشویقی که افراد در مقابل رفتارهایی مانند سیگار کشیدن یا ورزش کردن از آن برخوردار میشوند، یکی از عوامل اجتماعی است. دوستان و خانواده نیز به وسیله تشویق یا تنبیه، الگو بودن یا ارزش قائل شدن برای سلامت، موجب ترغیب یا تضعیف رفتارهای بهداشتی میشوند. چنین فرآیندهایی احتمالا به تفاوتهای میان دو جنس، مانند فعالیت بدنی بیشتر پسرها، منجر شده است. چرا که مثلا دیدگاه بسیاری از پدران و مادران نسبت به نوزاد پسر و دختر، از همان بدو تولد متعصبانه است، حتی زمانی که کودکان دختر و پسر از نظر جثه، وزن و وضعیت سلامت عمومی یکسانند، پدر و مادر احساس میکنند پسرانشان قویتر، محکمتر و هوشیارترند. چنین برداشتهایی معمولا ادامه مییابد و برچگونگی رفتار پدر و مادر با فرزندانشان تاثیر میگذارند، مثلا آنان با فرزندان پسرشان، به بازیهای خشنتر و دشوارتری میپردازند.
دو عامل دیگر که بر رفتارهای بهداشتی فرد تاثیر میگذارند، عبارتند از: شخصیت و وضعیت روحی فرد. یکی از ویژگیهایی که با رفتارهای بهداشتی ارتباط دارد، وظیفهشناسی است
بررسیها حاکی از آن است کسانی که در آزمون وظیفهشناسی نمره بالا گرفتهاند، در مقایسه با دارندگان نمره پایین، بیشتر احتمال دارد طبق دستور، داروهای تجویز شده توسط پزشک را مصرف کنند. نقش وضعیت روحی در رفتارهای بهداشتی را میتوان در نتایج بررسیهای مربوط جستجو کرد. نتایج بررسیها نشان داده است افرادی که زندگی پراسترسی دارند، سیگار، مشروبات الکلی و قهوه بیشتری مصرف میکنند.
اگر از مردم بپرسید چرا سیگار میکشند، بسیاری خواهند گفت «برای رهایی از تنش» کنار آمدن با استرس یکی از مهمترین دلایلی است که افراد برای ادامه مصرف سیگار مطرح میکنند
شناخت و برداشت افراد
برداشت مردم از علائم بیماری نیز بر رفتارهای بهداشتی آنان اثر میگذارد. واکنش افراد در مقابل مشاهده علائم بیماری متفاوت است، گروهی مشکل را نادیده میگیرند و برخی بسرعت به پزشک مراجعه میکنند. مسلما زمانی که علائم شدید باشد هر کسی که به سیستم مراقبتهای بهداشتی دسترسی داشته باشد، به آن مراجعه خواهد کرد. عوامل شناختی، نقش مهمی در رفتارهای بهداشتی مردم بازی میکند.
اگر از مردم بپرسید چرا سیگار میکشند، بسیاری خواهند گفت «برای رهایی از تنش»؛ کنار آمدن با استرس یکی از مهمترین دلایلی است که افراد برای ادامه مصرف سیگار مطرح میکنند
افراد به اطلاعات بهداشتی صحیح و توانایی حل مشکلات نیاز دارند که مانع در پیش گرفتن رفتارهای بهداشتی میشوند. مردم همچنین قضاوتهایی میکنند که بر سلامتشان اثر میگذارد. آنان به طور کلی سلامت خود را میسنجند؛ اما گاهی اوقات افراد براساس درک نادرست خود از وضعیتشان بر شم خود، بیش از حد تکیه میکنند مانند زمانی که فرد از روی علائمی چون سردرد، گرم یا سرخ شدن صورت، سرگیجه و عصبیشدن حدس میزند فشار خونش بالا رفته است؛ در حالی که معلوم شده است این علائم پیشبینیکنندههای ضعیفی هستند
مراحل رشد و رفتارهای بهداشتی
عوامل زیستی، روانی و اجتماعی که بر سلامت افراد موثرند در طول زندگی آنان تغییر میکنند و موجب میشوند آنان، طی مراحل رشد، با خطرها و مشکلات بهداشتی گوناگونی مواجه شوند. برای مثال، نوجوانان و جوانان بیشتر در معرض خطر نسبتا بالای جراحات ناشی از تصادفهای اتومبیل قرار دارند، اما بزرگسالان بیشتر در معرض خطر فشار خون بالا و بیماریهای قلبی هستند. بنابراین، نیازها و اهداف پیشگیرانه، با توجه به سن تغییر پیدا میکند
دوران جنینی و نوزادی
همه ساله در دنیا، کودکان ناقصی به دنیا میآیند. این نواقص شامل نابهنجاریهای جسمی و روانی نسبتا جزئی تا نقص عضوهای شدید میشود که بعضی از این نقایص، ماهها یا سالها بعد از تولد بروز میکنند. اصولا این نواقص بدو تولد، براثر نابهنجاریهای ژنتیک و عوامل مضر در محیط جنینی ایجاد میشوند که معمولا مادر میتواند محیط جنین را تا حد زیادی از طریق رفتار خود، کنترل کند. در این مرحله از رشد سه خطر عمده وجود دارد؛ نخست آن که ممکن است مادر به دلیل ناکافی بودن میزان غذا یا ناآگاهی از نیازهای تغذیهای، دچار سوءتغذیه باشد که نوزادان اینگونه مادران، معمولا کم وزناند و دستگاه ایمنی و اعصاب مرکزی آنان رشد کامل نیافته است. دوم آن که بعضی از عفونتهایی که مادر در دوران بارداری به آن مبتلا میشود، ممکن است به جنین نیز آسیب برساند و در بعضی موارد موجب صدمات دائمی یا مرگ کودک شود و سوم آن که، امکان دارد موادی که مادر مصرف میکند (به عنوان مثال مواد مخدر) وارد جریان خون او شود و به جنین آسیب برساند. میتوان گفت مهمترین اهداف بهداشتی در دوران جنینی و نوزادی عبارتند از: ایجاد شرایطی مطلوب برای مادران باردار، کمک به پدر و مادر برای کسب اطلاعات جهت تامین نیازهای فیزیکی، عاطفی و اجتماعی کودک، ایمنسازی نوزادان به منظور پیشگیری از بیماریها و تشخیص و پیشگیری از برخی بیماریها پیش از ایجاد آسیبهای جبران ناپذیر.
کودکی و نوجوانی
کودک در دومین سال زندگی، شروع به راه رفتن میکند و به همه جا سر میکشد در اینجا کودک به گونهای فزاینده در معرض خطر حوادث داخل خانه (مانند اشیای تیز) و خارج از خانه (مانند استخر و اسکیتسواری) قرار دارد. در این مرحله سنی فرآیندهای شناختی کودکان در اوایل کودکی هنوز تکامل نیافته است، ولی وقتی بتدریج و با افزایش سن کامل شود، کودکان را به اتخاذ رفتارهای بهداشتی و پذیرش مسوولیت در قبال ایمنی و سلامتشان قادر میسازد. در واقع کودکان نیازمندند که رابطه میان رفتار و سلامت را درک کنند که چنین مهمی بتدریج کامل میشود. در مرحله نوجوانی نیز پی گرفتن رفتارهای پیشگیرانه بسیار مهم است. اگرچه نوجوانان تواناییهای شناختی لازم برای تصمیمگیریهای منطقی منجر به رفتارهای بهداشتی را دارند، اما با وسوسهها و فشارهای متعددی بویژه از سوی همسالان خود مواجهند که آنان را به راههای دیگر میکشاند. در این دوران بیش از هر زمان دیگر خطر شروع سیگار کشیدن، مشروب خوردن، استفاده از مواد مخدر و داشتن روابط جنسی نامشروع آنان را تهدید میکنند و به نظر میرسد که نوجوان هنگام در پیش گرفتن اینگونه رفتارها، بیشتر به فکر تحت تاثیر قرار دادن همسالانش است تا پیامدهای دراز مدت آن. به طور کلی کودکی و نوجوانی دورههایی مهم از زندگی فرد به شمار میآیند، زیرا بسیاری از باورها و عادتهای بهداشتی، در این سالها شکل میگیرند. ما بخوبی آگاهیم که تلاش برای ارتقای سلامت، باید بسیار زود و پیش از به وجود آمدن باورها و عادتهای غیربهداشتی انجام گیرد. دوران کودکی زمان مناسبی برای ایجاد رفتارهایی مانند پیروی از رژیم غذایی مناسب، ورزش کردن، مراقبت از دندانها و استفاده از کمربند ایمنی است. در دوران نوجوانی نیز مداخلات باید در خصوص پیشگیری از سیگار کشیدن، مصرف مواد مخدر و روابط جنسی ناایمن صورت گیرد.
بزرگسالی و سنین پیری
هنگامی که مردم به سنین بزرگسالی میرسند، اغلب ارزشها و رفتارهای مرتبط با سلامت در آنها، شکل گرفته و تغییرشان مشکل است. شیوه زندگی مردم در دوران بزرگسالی و میانسالی بر احتمال ابتلای آنان به بیماریهای مزمن بویژه بیماریهای قلبی و سرطان تاثیر میگذارد. در واقع آنان هر چه زودتر رفتارهای غیر بهداشتی خود را تغییر دهند، از میزان خطر ابتلا بهآنها میکاهند.
به طور کلی بزرگسالان مسنتر بیشتر از جوانترها به رفتارهای بهداشتی مانند خوردن غذاهای سالم و انجام معاینات پزشکی مبادرت میورزند. امروزه در بیشتر نقاط دنیا، عمر مردم طولانیتر شده و نسبت افراد مسن به کل جمعیت روبه افزایش است. با پیر شدن جمعیت، نسبت افراد مبتلا به بیماریهای ناتوانکننده یا مهلک نیز افزایش پیدا میکند که این امر مستلزم خدمات بهداشتی و مداخلات روانی اجتماعی بیشتری خواهد بود. به همین دلیل باید روشهای بهتری برای کمک به خانوادهها در راه سازگار شدن با مشکلات مراقبت از افراد پیر را در نظر گرفت
عوامل فرهنگی، اجتماعی و رفتارهای بهداشتی
هماکنون در برخی از فرهنگها، هوشیاری بهداشتی مردم رو به افزایش است و رفتارهای بهداشتی مردم کشورهای صنعتی رو به بهبود است، اما میزان آن در فرهنگهای گوناگون تفاوت دارد که این تفاوتهای فرهنگی در میان مردم یک کشور نیز مشاهده میشود. امروزه اغلب آمریکاییها احساس میکنند از سلامت کاملا خوبی برخوردارند، اما این مساله درخصوص همه گروهها صدق نمیکند. مثلا آمریکاییهای آفریقاییتبار یا افراد متعلق به طبقات اجتماعی پایین، وضع سلامت خود را معمولی یا ضعیف ارزیابی میکنند که این ارزشیابیهای پایین منعکسکننده مشکلات بهداشتی افراد در این گروههاست. سلامت و طبقه اجتماعی با یکدیگر ارتباط دارند. افرادی که به طبقات پایین جامعه تعلق دارند، بیشتر از آنانی که از طبقات بالا هستند امکان دارد که:
- هنگام تولد کموزن باشند.
- در دوران نوزادی یا کودکی بمیرند.
- در دوران بزرگسالی پیش از 65 سالگی بمیرند.
- در دوران بزرگسالی به بیماریهای طولانیمدت دچار شوند.
اتفاقی نیست که رفتارها و عادتهای بهداشتی افراد طبقات پایین جامعه، به کفایت افراد طبقات بالا نمیرسد. به عنوان مثال، آنان بیشتر سیگار میکشند، کمتر در تمرینات ورزشی نشاطبخش شرکت میکنند و کمتر احتمال دارد که احساس کنند میتوانند به طور فعال در ارتقای سلامت خودشان موثر باشند
برچسب: ،