مرکز خرید روغن سوخته و تصفیه روغن سوخته در سراسر کشور ایران مرکز خرید روغن سوخته و تصفیه روغن سوخته در سراسر کشور ایران .

مرکز خرید روغن سوخته و تصفیه روغن سوخته در سراسر کشور ایران

چگونه ما شروع به غذا خوردن می کنیم و یا اینکه چه چیزهایی ما را وادار به خوردن غذا می کند؟

چگونه ما شروع به غذا خوردن می کنیم و یا اینکه چه چیزهایی ما را وادار به خوردن غذا می کند؟

1. عوامل اجتماعی و محیطی : ساعت غذا خوردن؛ منظره ظرف غذا؛ بوی غذا؛ وجود افراد دیگر در هنگام غذا خوردن که هرچه تعداد افراد بیشتر باشد بیشتر غذا می خوریم؛ مزه غذا و .... اینها عواملی هستند که حتی ممکن است یک فرد را بدون اینکه احساس گرسنگی هم داشته باشد؛ مجبور به خوردن غذا نماید.

2. انتخاب غذا ها و تجربیات غذایی: انسان همه چیز خوار برای تأمین همه نیازهای خود باید انواع غذاها را بخورد؛ تجربه غذاهای خوش طعم قبلی هم می تواند عاملی برای خوردن باشد. به عنوان مثال خوردن بستنی و چیپس و آجیل و این قبیل مواد غذایی که خیلی هم پرکالری هستند امروزه به عنوان مکمل غذا مصرف می شود و رابطه زیادی با گرسنگی افراد ندارد

3. اتمام مواد غذایی موجود در خون : زمانی که خون از گلوکز خالی شود احساس گرسنگی ظاهر می شود.

4. فرضیه گلوکو استاتیک: نورون های گلوکزسنج با کاهش سطح گلوکز در مایع بین سلولی فعال می شوند و علامتی ایجاد می کنند که رفتار غذاجویی و خوردن را بر می انگیزد.

5. محرک های اشتها آور مانند بوی غذا، طعم و منظره غذا سبب ترشح انسولین می شود و انسولین خیلی سریع باقیمانده گلوکز خون را به درون سلول ها فرستاده و گرسنگی را تشدید می کند(علت چاقی افرادی که در رستوران ها کار می کنند)

چرا دست از غذا خوردن می کشیم؟

این عومل را که در واقع مکانیسم های سیری در انسان هستند به چند دسته تقسیم می کنند:

1.      عوامل سری: چشم ها، بینی، زبان و حلق میزان کالری مواد غذایی را مورد سنجش قرار می دهند. بنابراین کسانی که هنگام غذا خوردن این عوامل را درگیر کارهای دیگر نکرده باشند و یا اینکه این عوامل را هر چه بیشتر در معرض غذایی که مصرف می کنند قرار دهند کمتر دچار مشکلات اضافه خوری می شوند پس باید به عوامل زیر دقت نمود:

·         هنگام غذا خوردن به تلوزیون نگاه نکنید تا چشمان شما بتوانند ارزیابی درستی از میزان کالری غذا به مغز ارسال نمایند

·         غذا به آرامی در دهان قرار گیرد تا حس بویایی هم بتواند ارزیابی درستی از غذا داشته باشد

·         غذا خوب جویده شود تا زبان و حلق بتوانند اطلاعات دقیقی از نوع غذاها به مغز ارسال نمایند

2.      عوامل معدی: هرچند معده در گرسنگی نقش زیادی ندارد ولی در احساس سیری نقش مهمی ایفا می کند گیرنده های معدی توسط عصب واگ پیامی را  منتقل کرده و مانع از زیاد خوردن و آسیب به معده می شوند

3.      عوامل روده ای: ورود غذا خصوصاً غذاهای چرب از معده به روده سبب ترشح هورمونی به نام هورمون کوله سیستوکینین(cck) می شود و این هورمون یک علامت شیمیایی ارسال کرده و سبب ایجاد یک حالت بیزاری(تهوع) می شود.

4.      عوامل کبدی: کبد منبع ذخیره غذا است وقتی به مقدار کافی ذخیره داشته باشد سبب احساس سیری می شود.

مکانیسم های عصبی موثر در میزان مصرف مواد غذایی:

قسمت هایی از مغز اختصاصاً به میزان مصرف مواد غذایی نظارت دارند:

1.      ساقه مغز: حاوی مدارهای عصبی مربوط به دریافت و یکپارچه ساختن علایم گرسنگی و سیری و در پذیرش و امتناع از غذا نقش دارد

2.      هیپوتالاموس: دو ناحیه از هیپوتالاموس یکی در گرسنگی و دیگری در سیری نقش دارد هسته های جانبی به عنوان مرکز گرسنگی و هسته شکمی میانی به عنوان مرکز سیری عمل می کند

چند نکته بسیار مهم و علمی در زمینه تغذیه :

1.      خوردن یک رفتار است که می تواند مثل بقیه رفتارها تغییر یابد

2.      بسیاری از جنبه های جامعه مدرن و صنعتی موجب تضعیف نقش عوامل کنترل کننده می شود

3.      آموزش های دوره کودکی مثلاً تشویق بچه ها به خوردن همه غذای داخل بشقاب؛ نقش کنترلی مغز را از بین می برد

4.      کودکی زمان بسیار مهمی در تنظیم وزن است سلولهای جدید چربی در این دوره تشکیل می شوند و وقتی تشکیل شدند از دست دادن آنها کار پیچیده ای است در دوره کودکی و خصوصاً شیرخوارگی سرعت تشکیل سلولهای جدید چربی فوق العاده بالا است.

5.      لذت ناشی از غذاهای خوشمزه عوامل بازدارنده را تا حدی سرکوب می کند.

6.      عوامل روانی مثل عدم تحمل در مقابل گرسنگی؛ ناتوانی در به تأخیر انداختن نیازها؛ سریع خوردن و غیره تآثیر فراوانی در نحوه تغذیه افراد دارد

7.      افسردگی می تواند تمام مکانیسم های کنترلی را متوقف کند

8.      تفاوت ژنتیکی در میزان سوخت و ساز در افراد مختلف انسان ها هم مثل اتومبیل های مختلف مصرف کالری متفاوتی دارند بنابراین گاهی وقت ها دو فرد از نظر وزن و قد و سن و جنسیت یکسان ممکن است هر دو مقدار غذای یکسانی دریافت کنند ولی یکی چاق و یکی لاغر شود.

گرفتن رژیم غذایی:

وقتی فرد چاق مدتی به خود تحمل گرسنگی می دهد و وزن خود را کاهش می دهد بدنش از کفایت سوخت و سازی بیشتری برخوردار می شود و بنابراین فرد مذکور از این به بعد با کمی ناپرهیزی در غذا خوردن به وزن قبلی برگشته و حتی امکان زیادی دارد که چاق تر از قبل هم شود.

یک نمونه عملی: دانشمندان برای اینکه مورد بالا را مورد ارزیابی قرار دهند آزمایشی را انجام دادند :

مطالعه : در دو نوبت موش هایی را تحت غذاهای زیاد و بعد رژیم قرار دادن

1. در نوبت اول برای اینکه موش ها چاق شوند 46 روز طول کشید و برگشت به حالت اول 21 روز طول کشید

2. در نوبت دوم برای اینکه موش ها چاق شوند 14 روز طول کشید و برگشت به حالت اول 46 روز طول کشید

بعداً این آزمایش در مورد انسان هم انجام گرفت و نتایج مشابهی به دست آمد



برچسب: ،
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۰۱:۰۹:۳۱ توسط:123 موضوع: نظرات (0)