بک لینک -
سايت پیش بینی
وان ایکس بت
سایت شرط بندی انفجار
سایت شرط بندی
سایت بازی انفجار
سایت شرط بندی فوتبال
سایت enfejar
بت فوروارد
جت بت
سایت پیش بینی فوتبال
ثبت نام بازی انفجار
sibbet90
سایت سیب بت
ورود به سایت بازی انفجار
وان ایکس بت
سایت بازی انفجار
پوکر آنلاین
بت بال 90
انفجار آنلاین
جت بت
بازی انفجار
سایت بازی انفجار
 مرکز خرید روغن سوخته و تصفیه روغن سوخته در سراسر کشور ایران مرکز خرید روغن سوخته و تصفیه روغن سوخته در سراسر کشور ایران .

مرکز خرید روغن سوخته و تصفیه روغن سوخته در سراسر کشور ایران

فقط بگو: بله!

  ما همیشه نمی‌توانیم «بله» بگوییم، اما می‌توانیم ارتباط مثبتی با دیگران برقرار کنیم. این کار را با گفتن «بله» در مواقعی که امکان‌پذیر باشد شروع می‌‌توانیم شروع کنیم.والدین این فرصت را دارند که به فرزندان‌شان کمک کنند تا عزت‌نفس و مهارت حل مساله را از طریق زبان مثبت و تمرکز بر خوبی‌های فرزندان‌شان در آن‌ها را تقویت کنند. زبان مثبت و محترمانه به هر دوی شما ( والد و فرزند) کمک خواهد کرد. یک کلمه‌ی محترمانه در هربار باعث ایجاد اعتماد به نفس در فرزندتان می شود.
آموزگارها دریافته اند که تربیت مثبت منجر به تقویت یادگیری و رفتار صحیح در کودکان می شود. یک تحقیق علمی مشخص کرده که هرچه معلمان پایه ی اول از کلماتی نظیر «نکن»، «نه» بیشتر استفاده کرده اند؛ دانش آموزان بیشتر بدرفتاری کرده اند. اگر معلمان و مربیان از روش مثبت استفاده کنند مشکلات کمتری پیش می آید.
اگر شما در گفت و گوی درونی مثبت ( با خودتان) موفق بوده اید احتمالا استفاده از زبان مثبت در ارتباط با دیگران نیز برای تان ساده تر خواهد بود. آیا صادقانه می توانید به خودتان چنین جملاتی بگویید: « گرچه من بی عیب و نقص نیستم اما به خاطر آنچه که هستم برای خودم احترام قائلم، من قابلیت هایی دارم که برای خانواده و جامعه ام ارزشمند است. من به نیازهای خودم توجه می کنم، به خودم علاقه مندم و نسبت به سلامت خودم احساس مسؤولیت می کنم...»
استفاده از زبان مثبت در ارتباط با دیگران شامل خوب گوش کردن نیز می شود. گوش کردن وسیله ای برای درک افکار و نیز احساسات افراد است. پیش از این که ما با دیگران ارتباطی برقرار کنیم باید احساسات افراد را تصدیق کنیم.
سعی کنید تمام چیزهای مثبت را درباره ی شخص مورد نظر شناسایی کنید، همچنین فشارهایی که او با آن ها روبرو است تشخیص بدهید و تصدیق کنید. تایید و تصدیق شما باید صادقانه، متناسب و خاص باشد. از کلمات و عباراتی که متناسب با سطح درک و فهم شخص مورد نظر است استفاده کنید. به جای این که بر قضاوت شخصی تان از فرد تاکید کنید بر قابلیت های او انگشت تاکید بگذارید. برای مثال به جای این که بگویید :«تو دختر خوبی هستی» بهتر است بگویید:«کار خوبی کردی که لباس هایت را در کمد آویزان کردی»

دستورات را به شکل مثبت بدهید
«ظرف ها را در گنجه ی ظروف بگذار» جمله ای است که به صراحت کاری که باید با ظرف ها انجام شود بیان می کند. قبل از دستور دادن تصمیم بگیرید که دقیقا چه کاری باید انجام شود، سپس دستور مورد نظر را به ساده ترین وجه بیان کنید.
زمانی که لازم می شود محدودیتی وضع کنید یا با رفتاری منفی برخورد کنید، سعی کنید از واژه ی «من» استفاده کنید. مثلا بگویید: «وقتی تو این کار را انجام می دهی من ناراحت می شوم، من انتظار دارم که ...».

از زبان مثبت استفاده کنید
گاهی بچه ها چیزهایی می خواهند که در آن لحظه امکان ندارد در اختیار آن ها گذاشته شود. به جای «نه» گفتن، به درخواست آن ها «بله» بگویید، اما برآوردن درخواست شان را به زمان خاصی موکول کنید. به این ترتیب به آن ها می‌آموزید که مشکل درخواست آن‌ها «زمان درخواست» بوده است نه خود آن. اگر بخشی از درخواست فرزندتان در حال حاضر قابل قبول است به این بخش «بله» بگویید و دلایل‌تان را برای بخش دیگر درخواست او که فعلا قابل برآوvدن نیست توضیح دهید.
از پیامد رفتارها به جای تنبیه نیز به عنوان یک نوع برخورد مثبت می توان استفاده کرد. پیامدها ممکن است نتیجه طبیعی یک رفتار باشند یا توسط والدین وضع شده باشند. مثلا «منع تماشای برنامه ی مورد علاقه به دلیل جمع نکردن اسباب بازی ها بعد از تذکرات مکرر» می تواند نمونه یک پیامد وضع کردنی توسط والدین باشد. ابتدا از خود بپرسید که آیا فرزندتان از پیامد عملش واقعا آسیب جدی را متحمل خواهد شد یا نه، اگر آسیب چندان جدی نیست او را به حال خود بگذارید، احساس ناخوشایندی که پیدا کرده است موثرتر از سرزنش های شما است.
استفاده از زبان مثبت نیاز به تمرین و التزام عملی دارد. این به این معنا است که شما احترام واقعی و خالصانه خود را ابراز کنید و حتی در شرایط سخت نیز به این امر پایبند باشید. شما شاهدبوده اید که این احترام واقعی و خالصانه، به روابط مهرآمیز در خانواده ها پایداری و استحکام می بخشد. شوخ طبعی( نه ریشخند کردن)، کلمات دلگرم کننده، و احترام قلبی چیزهایی هستند که برخورد مثبت سازنده ای را شکل می دهند. برخورد مثبت می تواند خانواده ی شما را به سمت رشد بیشتر در جهت مثبت و تصمیمات خردمندانه تر هدایت کند.



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۰۱:۰۵:۲۲ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

چگونه به کودک بیاموزیم خود را سرگرم کند

بیشتر والدین کودکان نوپا آرزو می کنند که کودکشان بتواند تنهایی خودش را سرگرم کند. این خواسته والدین منطقی است، چون کودک نوپا می تواند اسباب بازی ها را بر دارد، با آن ها بازی کند، دنبال توپ بدود و کتاب ورق بزند. نوپاها آموخته اند که می توانند خودشان کارهایی انجام دهند و اتفاقاً اغلب هم در انجام کارها توسط خودشان پافشاری و سماجت به خرج می دهند. با این همه یک بچه یک ساله همچنان دوست دارد دور و بر والدینش بچرخد، ما می توانیم به او کمک کنیم که بیاموزد چگونه خود را سرگرم کند. جین فوی، متخصص کودکان در کارولینای شمالی می گوید: "کودکان نوپا اصولاً نمی توانند برای مدت طولانی به تنهایی بازی کنند". طولانی ترین زمانی که می توانید از یک بچه یک ساله انتظار داشته باشید به تنهایی بازی کند چیزی حدود پانزده دقیقه است، دادن چنین فرصتی به کودک کاری است که به انجام دادنش می ارزد، این کار تنها به این دلیل نیست که شما فرصت داشته باشید شام را آماده کنید یا اتاق را جارو و گردگیری کنید. دکتر اسکالار متخصص رشد در مرکز مطالعات رشد و یادگیری دانشگاه کارولینای شمالی در این باره می گوید:"تنها بازی کردن، تقویت کننده استقلال، اعتماد به نفس، خلاقیت، و مهارت های زبانی است. اغلب می بینیم که یک کودک پانزده ماهه موقعی که تنها بازی می کند با خود چیزهایی زمزمه می کند، چنین بازی هایی پایه و اساس رشد مهارت های زبانی هستند."دکتر اسکالار می گوید:" قابلیت بچه ها برای تنها بازی کردن به حال و وضعیت آن ها هم بستگی دارد، اگر بچه گرسنه، خسته یا مریض باشد کمتر به تنها بازی کردن رغبت خواهد داشت. علاوه براین شما از یک نوپای کمی بزرگ تر هم نمی توانید انتظار داشته باشید که مدت طولانی تری تنها بازی کند." دکتر فوی معتقد است: "یک کودک بیست و دوماهه که از نظر شناختی و زبانی قابلیت های بیشتری از کودک یک ساله یا پانزده ماهه دارد تمایل روز افزونی برای کسب استقلال در خود می بیند، بنابراین بیش از پیش دوست دارد با شکستن حد و مرزهایی که شما وضع کرده اید آن ها را و شما را امتحان کند و بنابراین این نیاز بیشتری به نظارت و توجه مداوم و از نزدیک دارد".برای افزایش ظرفیت کودکتان در تنها بازی کردن، چهار کلمه را به خاطر بسپارید:" علاقه،ایجاد عادت، سازماندهی، و جهت دهی".اول سعی کنید کودکتان را به فعالیتی مشغول کنید که به آن واقعاً علاقه دارد، اگر از نظر شما کمی شلوغ کاری اشکالی ندارد به او اجازه دهید اگر دوست دارد لیوان ها و قاشق ها را جابه جا کند یا لباس ها را از کشوی کمد بیرون بکشد. ژولیت که یک پسر پانزده ماهه دارد دو کشوی پایین کابینت آشپزخانه را پر از بطری، قاشق و پیمانه های پلاستیکی کرده تا هنگامی که او مشغول درست کردن شام است، پسرش با آن ها مشغول بازی شود و کاری به کار او نداشته باشد. بنابراین می بینیم که چه طور سرگرم کردن بچه به کار مورد علاقه اش می تواند او را به سمت تنها بازی کردن سوق بدهد.چنان که گفتیم دومین نکته ای که باید به ذهن بسپارید "ایجاد عادت" است. وقتی کودک شما کاملاً مشغول بازی شد، به آرامی کمی دور شوید یا یک مجله به دست بگیرید. وقتی او اسباب بازی به سمت شما می اندازد تا شما را به بازی بکشاند، به راحتی اسباب بازی را به خودش برگردانید و جمله کوتاهی درباره بازیش بگویید و لبخند بزنید. طی روزها و هفته های بعد بتدریج و آرام آرام سعی کنید فاصله فیزیکی و ذهنی خود را از او بیشتر کنید و بیشتر پی کار خودتان باشید، اما هرگز کودکتان را بدون مراقبت رها نکنید. دقت داشته باشید در محلی که کودک مشغول بازی است شئ یا موقعیتی وجود نداشته باشد که امنیت و سلامت کودک را به خطر بیندازد. کودک یک ساله در کی از خطر ندارد. نکته دیگری که در این مورد برشمردیم " سازماندهی " فعالیت کودک بود. پر کردن اطراف کودک از اسباب بازی های جورواجوری که دوست شان دارد منجر به دستپاچگی و گیج شدن او می شود. به جای این کار، هر بار تنها یک اسباب بازی در اختیار او بگذارید و به نوبت اسباب بازی ها را عوض کنید. تری می گوید:"من وقتی می خواهم کتابی بخوانم یا حساب خریدهای روزانه ام را بکنم؛ از همین روش استفاده می کنم، کتابم را به اتاق فرزندم می برم و آن جا اول عروسک پشمالویش را به او می دهم، بعد از چند دقیقه توپ را و بعد از مدتی دو تا کتاب در اختیارش می گذارم، به این ترتیب او مرتب مشغول بازی است و با هر اسباب بازی به نوبت حسابی بازی می کند و سرگرم می شود، و من هم به کارم می رسم."یک کودک یک ساله نیاز به جهت دهی دارد، از این رو وقتی احساس می کنید کودکتان آرام آرام علاقه اش را به بازی با یک اسباب بازی از دست می دهد، با پرسیدن یک سؤال دوباره او را تحریک کنید. مثلاً وقتی کودکتان مشغول بازی با بلوک هایش است، در حین این که مشغول کار خودتان هستید بدون این که مستقیماً وارد بازی با او شوید، با او صحبت کنید. مثلاً می توانید بگویید:" عجب! تو سه تا مکعب رو روی هم گذاشتی. می تونی یکی دیگه هم بهشون اضافه کنی؟"سعی کنید برنامه تنها بازی کردن بخشی از برنامه روزانه بچه باشد. کلر لرنر، متخصص رشد کودکان در واشینگتن می گوید:" کلید تقویت توانایی تنها بازی کردن در بچه ها این است که با افزایش تدریجی زمان تنها بازی کردن، او را به این کار عادت دهید." البته ممکن است اولین تلاش های شما برای وادار کردن کودک به تنها بازی کردن بیش از چند دقیقه نتیجه ندهد و کودک پس از دقایقی کوتاه داد و فریاد راه بیندازد و شما را بطلبد، در این هنگام سعی کنید سریع به او پاسخ ندهید، به او فرصتی بدهید تا خودش با مسأله کنار بیاید. یک زمان مناسب برای ایجاد عادت تنها بازی کردن، بعد از حمام یا ناهار است، این زمانی است که کودک راضی و خشنود به نظر می رسد. زمان هایی که خودتان خسته هستید برای این کار انتخاب نکنید. دکتر فوی می گوید:" خستگی و تنشی که شما در درونتان احساس می کنید ممکن است در رفتار کودکتان منعکس شود."در ضمن به خاطر بسپارید که این فرایند همیشه با یک الگو و با یک کیفیت ثابت نخواهد بود. کودکی که یک روز خیلی خوب خودش را به تنهایی سرگرم می کند، روز بعد ممکن است کاملاً از این کار امتناع کند، اما شما باید تلاش کنید که فرصت های لازم را برای او فراهم کنید تا تنها بازی کردن را به مرور بیاموزد. پیش از این که شما فکرش را بکنید خواهید دید که توانسته اید پانزده دقیقه تمام به حال خودتان باشید و کودک کاری به شما نداشته و شادمانه خود را در دنیای بازی غرق کرده است!


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۰۱:۰۵:۲۲ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

خانواده ی خوشبخت

خانواده ی خوشبخت!

شاید فکر کنید در این زمانه پر مشغله، وقتی برای استراحت یا تفریح در کنار اعضای خانواده باقی نمی ماند، اما با کمی دقت و حوصله در خواهید یافت که راههای بسیار ساده و ملموسی وجود دارد که از آن طریق می توانید برای لحظاتی آرامش بیشتری در روزهای پر مشغله به دست آورید.
شوخی و تفریحات خودجوش، گفت و گوهای صمیمانه، تغییر و اصلاح شرایط زندگی، بخشی از این راههاست. زیرا سبب می شود بچه ها احساس بهتری نسبت به خودشان داشته باشند و شما و همسرتان نیز به عنوان والدین، احساس اطمینان و شایستگی کافی بکنید، ضمن آن که این روشها نیاز به زمان زیاد، پول فراوان یا برنامه ریزی گسترده ندارند، اما تغییر قابل ملاحظه ای در زندگی شما به وجود می آورند و احساس شادی، خوشبختی و رضایت را در زندگی شما تقویت می کنند.
می پرسید چگونه؟ به نمونه های زیر توجه کنید.

صبح تعطیل: فرصت بزرگ
از صبح روزهای تعطیل نهایت استفاده را ببرید. از بچه ها بخواهید برای 15 دقیقه همگی به تخت خواب شما بیایند، آنها را در آغوش بگیرید و ببوسید و محبت تان را بی دریغ به آنها ابراز کنید.
به رغم این که برنامه هر روزه شما این است که صبح از جا بپرید و سریع همه کارها را انجام دهید تا همه سر موقع به محل کار، مدرسه یا مهد کودک برسند، روز تعطیل سعی کنید هیچ برنامه زود هنگامی نچینید، به این ترتیب می توانید لحظاتی را بی دغدغه با هم وقت بگذرانید و احساس صمیمیت بیشتری با یکدیگر داشته باشید.

نفس عمیق یادت نره!
زمانی که احساس می کنید دیگر نمی توانید بچه ها را تحمل کنید نفس عمیقی بکشید تا آرام شوید. تحقیقات نشان می دهد که نفس عمیق به عنوان یک مکانیزم آرامش بخش تأثیر به سزایی بر افراد دارد، این کار برای کودکان نیز مؤثر است. مادری که در خانه اغلب از تکنیک نفس عمیق استفاده می کرد، یک روز متوجه شد که دختر شش ساله اش هم وقتی با برادر کوچکترش درگیر می شود برای بازیافتن آرامش نفس عمیق می کشد. جالب این که وقتی این مادر از دست بچه ها خشمگین می شد، دخترش به او یادآوری می کرد که: "مامان، نفس عمیق یادت نره!"

تحسین غیرمستقیم
گاهی بچه ها تحسین و تشویق مستقیم را به حساب نمی آورند یا از آن خجالت می کشند، از این رو بد نیست گه گاه برای تحسین آنها از روش غیرمستقیم استفاده کنید، به این ترتیب که بگذارید بشنوند که پیش دیگران از آنها تعریف می کنید. یک تمجید غیرمستقیم می تواند محرک قوی تری برای اعتماد به نفس کودک باشد، چون بچه می فهمد که تمجیدتان جدی و صادقانه است.

صحبت به نوبت
اگر موقع غذا خوردن، زمان درگیری و بحث و جدل در خانه شماست، روش صحبت به نوبت را به کار ببرید. یک دستمال سفره رنگی سر میز یا سفره بیاورید و در طول غذا خوردن این دستمال دست به دست بگردد و به دست هر کس رسید می تواند چند دقیقه بدون وقفه حرف بزند، این روش خوبی - حتی برای بچه های کوچکتر - است که گوش کردن و صحبت کردن درباره اتفاقات روزانه شان و مراعات نوبت و اظهار احترام به دیگران را تمرین کنند.

بعد از جشن تولد
برگزاری جشن تولد برای بچه ها و تدارک برای مهمانان مدعو به زحمتش می ارزد، اما خستگی و گرفتگی پس از جشن تولد برای والدین و کودک نیز پدیده رایجی است. بنابراین، بهتر است پس از رفتن آخرین مهمان شما و کودکتان نیز خانه را ترک کنید، می توانید با هم برای کمی قدم زدن در پارک یا خوردن یک بستنی بیرون بروید. در این فرصت در مورد اتفاقات و نکات جالب جشن تولد با هم صحبت کنید. پس از این وقفه کوتاه، کودک آرامتر خواهد بود و حال بهتری خواهد داشت، شما نیز آمادگی بیشتری برای جمع و جور کردن ریخت و پاش مهمانها خواهید داشت.

تکرار دستور
این تکنیک ساده به سرعت ارتباطات خانوادگی شما و همکاری در خانواده را بهبود می بخشد. روش کار این است که به سادگی از کودک بخواهید دستوری را که به او داده اید برای شما تکرار کند. به طور مثال بپرسید: "لطفاً چیزی را که گفتم تکرار کن".
والدین اغلب تعجب می کنند وقتی متوجه می شوند که اغلب اوقات بچه های کوچکتر اصولاً حرف آنها را نفهمیده اند. شما ممکن است گفته باشید: "تلویزیون ساعت هشت خاموش می شود" در حالی که فرزندتان آن را این طور شنیده: "من تا ساعت هشت نمی توانم تلویزیون تماشا کنم." کاهش میزان چنین بدفهمی هایی، دلخوری و بی حوصلگی را در هر دو طرف کم می کند.

ده دقیقه در روز مخصوص بچه هاهر روز ده دقیقه را در زمان معینی به بازی با بچه ها اختصاص دهید و بعد دوباره به امور روزمره خود بپردازید. برای مثال بعضی خانواده ها به شطرنج، کارت بازی، درست کردن پازلهای صد قطعه ای، خواندن دو صفحه از کتاب مورد علاقه بچه ها یا کارهایی مانند اینها می پردازند. چنین فعالیتهایی به مرور به صورت یک سنت خانوادگی در می آید و به کودکان و والدین آرامش و پیوند بیشتری می دهد.

وقت اختصاصی
هفته ای یک بار، یک ساعت با هر یک از فرزندانتان به تنهایی وقت بگذرانید، هر کاری که بچه دوست دارد همراه او انجام دهید، ممکن است یکی از بچه ها دوست داشته باشد دوشنبه ها بعدازظهر یک ساعتی با شما بازی رایانه ای بکند یا دیگری چهارشنبه شبها شطرنج را ترجیح بدهد یا از فوتبال در عصرهای سه شنبه با شما لذت ببرد. وقتی کودکان بدانند هر کدام زمان منحصر به فردی توجه اختصاصی شما را برای مدتی طولانی در اختیار دارند، می آموزند که به اوقات دیگران نیز احترام بگذارند و صبر کنند تا نوبت خودشان برسد.

تغییر وضعیت
گاهی برای تغییر وضعیت و خروج از کشمکش بهتر است صحنه را تغییر بدهید. یک راه این است که اعلام کنید قصد دارید همه را به گردش ببرید، اعضای خانواده را بردارید و بیرون بروید؛ سری به پارک محله، کتاب فروشی، کتابخانه یا کافی شاپ برای خوردن بستنی و ... بزنید حتی اگر این گردش فقط یک ساعت طول بکشد سرگرمی و تفریحی که به وجود می آید حواس افراد را از موضوعات جزیی که در منزل تحریک کننده هستند، پرت می کند.

ذکری از موهبت های روزانهقبل از خواب یا بعد از شام دقایقی را به صحبت در مورد چیزهای خوبی که در زندگیتان هست، اختصاص دهید. در این کار زیاده روی و بزرگ نمایی نکنید، برای مثال فقط بگویید:" می دانید بهترین اتفاقی که امروز برایم افتاد چی بود؟ این که ... " و به همین ترتیب از بقیه اعضای خانواده هم بخواهید که چیزها و اتفاقات خوبی که در طول روز داشته اند را تعریف کنند.
این کار راه خوبی برای پایان دادن یک روز با نگرشی مثبت است.

غروب جمعه
احتمالاً شما نیز مثل بسیاری از خانواده های دیگر غمزدگی بعدازظهر روزهای جمعه را چشیده اید. برای از بین بردن این حالت می توانید یکی - دو دوست یا همسایه یا فامیل را همراه بچه هایشان دعوت کنید، قرار بگذارید که در این گردهماییها هر کس خوراکی مختصری همراه خودش بیاورد، گپ و گفت بزرگترها و بازی بچه ها اوقات خوشی را در بعدازظهر جمعه برای اعضای خانواده فراهم خواهد کرد و از دلگیری غروب جمعه خواهد کاست.

کیک تولد نصفه
جشن تولدی ساده، نمادین و کم خرج برگزار کنید! جالب می شود اگر یک کیک تولد نصفه بپزید، تعداد شمعهای تولد را به اضافه نصف از یک شمع در نظر بگیرید، و هدیه های کوچک تهیه کنید. هر دلیلی برای جشن گرفتن، هر چند جشنی کوچک باشد روحیه اعضای خانواده را شاداب می کند و آنها را از روزمرگی خارج می کند.

توضیح اضافه ممنوع
یکی از منابع مهم استرس برای والدین این است که وقتی می خواهند بچه ها کاری را انجام دهند به توضیحات زیاد و تذکرهای مکرر متوسل می شوند. تصمیم بگیرید که توضیحات تان را به یک یا دو جمله محدود کنید. برای مثال وقتی با بچه ها به پارک می روید فقط یک بار بگویید "وقت رفتنه، چون هوا دارد تاریک می شود" به این جمله عبارت دیگری مثل: "وقت حمام است" یا "وقت شام است" یا هر دلیل دیگر اضافه نکنید.
موجز بودن توضیحات مانع از این می شود که در دور باطلی از بحث و جدل پایان ناپذیر با بچه ها گرفتار شوید. توضیحات زیاد تنها باعث گیج شدن آنها می شود، اگر از همان ابتدا بر تمایل خود به توضیح دادن زیاد غلبه کنید، شما و بچه ها احساس آرامش بیشتری می کنید.

یک شب در هفته: رسانه ها و بازی های پیشرفته ممنوع
یک شب در هفته اجازه ندهید کسی در خانه تلویزیون، رایانه، ویدیو، سی دی و ضبط صوت روشن کند. این موقعیت فرصتی فراهم می آورد تا به بازیهایی بپردازید که واقعاً بازیهای تعاملی محسوب می شوند و دو طرف بازی مجبورند به طور واقعی با هم ارتباط برقرار کنند، بازیهای قدیمی مختلف، منچ، شطرنج، کتاب خوانی، جوک تعریف کردن و حتی گفت و گوهای دوستانه معمولی نمونه های مناسبی در این زمینه هستند.

احترام به طبیعت
زمانی را صرف این کنید که به فرزندتان احترام به طبیعت را بیاموزید. بگذارید بازوانش را به دور یک درخت حلقه کند و آن را در آغوش بگیرد، گلهای رز را بو کند، یا شبانگاه به ستارگان خیره شود. به این کارها نه به عنوان یک فرصت آموزشی بلکه به عنوان روشی بنگرید که از این طرح کودک احساس می کند جزیی از یک کل بسیار عظیم است. بسیاری از افراد در جامعه و بسیاری از روشهای تربیت فرزند مایلند که کودکی پرورش دهند که سرشار از حس بزرگی، قدرت، استثنایی و فوق العاده بودن و تنهایی باشد. اما حقیقت این است که اگر کودکان بدانند مرکز عالم امکان نیستند بلکه تنها بخشی از این دستگاه عظیم محسوب می شوند، احساس امنیت و آرامش خاطر بیشتری خواهند داشت.


برچسب: ،
ادامه مطلب

امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۰۱:۰۵:۲۱ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

راز ازدواج نکردن حضرت معصومه (س)

راز عدم ازدواج حضرت معصومه و خواهران او را نه در وصیت پدر باید جستجو کرد و نه در نبود همسر متناسب و هم کفو، علت آن، وجود اختناق شدید هارونی و مأمونی بود که باعث شد احدی جرات نکند به راحتی به خانه موسی بن جعفر و بعد از او فرزندش رفت و آمد داشته باشد.

حضرت معصومه در یک نگاه

حضرت فاطمه معصومه(س) در اول ذیقعده 173 در مدینه منوره چشم به جهان گشود. پدر بزرگوارش حضرت موسی بن جعفر (ع) و مادر گرامی‌اش نجمه خاتون است. او از کودکی تا جوانی تحت تربیت پدر بزرگوارش و برادر مکرّمش حضرت رضا(ع) قرار داشت و در علم و تقوا و پاسخ به پرسش‌های مراجعان به مقامی رسید که مدال افتخار فداها ابوه از پدر خود دریافت داشت. بعد از ورود حضرت رضا (ع) به مرو آن حضرت نامه‌ای را به وسیله یکی از غلامان خویش برای خواهرش فرستاد که با رسیدن نامه، بلافاصله فاطمه معصومه(س) آماده سفر گشت.[1] آن حضرت در سال 201 هجری به همراه پنج تن از برادران (فضل، جعفر، هادی، قاسم، زید) و تعدادی از برادرزادگان و کنیزان روانه خراسان شدند.[2]
هنگامی که موکب حضرت معصومه(س) به ساوه رسید، عده‌ای از دشمنان اهل بیت، به اشاره مأمون عباسی راه را بر آنان بستند و در یک درگیری نابرابر، تمام برادران و بیشتر همراهان او به شهادت رسیدند و حضرت معصومه(س) بر اثر شدّت تألمات و بنا بر قولی بر اثر مسمومیت[3] بیمار گشت.
در روز 23 ربیع الاوّل 201 هجری فاطمه معصومه(س) وارد قم شد و ناقه حضرت در محلی که امروز به نام میدان میر نامیده می‌شود، زانو به زمین زد و این افتخار نصیب موسی بن خزرج ، بزرگ اشعریان، شد تا هفده روز میزبان دختر، خواهر و عمه امام باشد.
آن بانو سرانجام در روز دهم ربیع الثانی 201 هجری از دنیا رحلت کرد و با تجلیل فراوان مردم قم، و به وسیله دو فرد ناشناس، به خاک سپرده شد.[4]

اهمیت ازدواج در اسلام


پیش از ورود به مبحث اصلی این مقاله، باید یاد آورشویم که در اسلام بر امر ازدواج تأکید و سفارش فراوان شده است؛ تا آنجا که در قرآن، این معجزه ماندگار الهی، آیات متعددی در این باره وجود دارد؛ از جمله می‌فرماید: )وَأَنْکِحُوا اْلأَیامی‏ مِنْکُمْ وَ الصّالِحینَ مِنْ عِبادکُمْ وَ إِمائِکُمْ إِنْ یَکُونُوا فُقَراءَ یُغْنِهِمُ اللّهُ مِنْ فَضْلِهِ وَ اللّهُ واسعٌ عَلیم([5]؛ باید مردان بی زن و زنان بی‌شوهر و کنیزان و بندگان خود را به نکاح درآورید. اگر آنان فقیر باشند، خداوند آنان را از فضل خویش بی‌نیاز خواهد ساخت؛ زیرا خداوند وسعت دهنده و داناست.
خداوند در آیه دیگری می‌فرماید: و از نشانه‌های او (خداوند) اینکه همسرانی از جنس خود شما برای شما آفرید، تا در کنار آنها آرامش یابید و در میان شما مودّت و رحمت قرار داد. در این نشانه‌هایی است برای گروهی که تفکر کنند.
در روایات نیز تعبیرات تأمل برانگیزی دربارة ازدواج آمده است که به راحتی نمی‌توان از کنار آن گذاشت. پیامبر اکرم(ص) فرمود:اَلنِّکاحُ سُنَّتی فَمَنْ رَغِبَ عَنْ سُنَّتی فَلیس مِنّی[6]؛ ازدواج سنت من است؛ هر کس از سنت من رو بگرداند، از من نیست.
زنی به امام باقر(ع) عرض کرد: من زن تارک دنیا هستم. حضرت فرمود: منظورت از ترک دنیا چیست؟ عرض کرد: نمی‌خواهم هرگز ازدواج کنم. حضرت پرسید: چرا؟ عرض کرد: دنبال کسب فضیلت هستم. حضرت فرمود: از این کار دوری کن. اگر در این کار فضیلتی بود، فاطمه از تو به آن سزاوارتر بود. هیچ کس نیست که در فضیلت بر او سبقت گیرد.[7]
آن حضرت در جای دیگر فرمود: ما بُنیَ فِی الاِسلامِ بناءً اََحَبُّ الِی اللهِ وَ اَعَزّ مِنَ التَّزویجِ[8]؛ هیچ بنای در اسلام محبوب‌تر و عزیز‌تر از ازدواج در نزد خداوند نیست.
از طرف دیگر، عزب بودن و مجرد زندگی کردن به شدّت نکوهش شده است. پیامبر اکرم(ص) فرمود: شَرارُکُمْ عُزَّابُکُمْ، رَکْعَتانِ مِنْ مُتَأهِّلٍ خَیْرٌ مِنْ سَبعینَ رکْعَةً مِنْ غیْرِ مُتَأهِّلٍ؛[9] بدترین شما، عزب‌ها (و بی همسران) هستند. دو رکعت نماز فرد متاهّل، بهتر است از هفتاد رکعت نمز غیر متأهل.
حال این پرسش رخ می‌نماید که حضرت معصومه(س) با آن مقام علمی و آگاهی‌ای که از دستور‌های اسلام و سنّت پیامبر اکرم(ص) داشت، چرا ازدواج نکرد و تشکیل خانواده نداد؟ از طرف دیگر، بر اثر موقعیت علمی و معنوی و زیارتی آن حضرت، بسیاری از دختران امروز آن حضرت را به عنوان اسوه برای خود پذیرفته‌اند که روشن نشدن راز ازدواج آن حضرت، ممکن است بهانه‌ای برای فرار از ازدواج باشد.
این نکته را هم اضافه کنیم که نه تنها حضرت معصومه(س) ازدواج نکرد، بلکه هیچ یک از دختران موسی بن جعفر ازدواج نکردند.

بررسی نظریات مختلف


احتمالات و نظریات مختلفی برای ازدواج نکردن آن حضرت بیان شده است که به برّرسی و صحت و سقم هر یک می‌پردازیم.

1. وصیّت موسی بن جعفر(ع)


یکی از احتمالات که در واقع یکی از پاسخ‌ها به پرسش فوق است، این است که خود حضرت موسی بن جعفر به دخترانش وصیت کرده تا ازدواج نکنند!
ابن واضح یعقوبی طرفدار این نظریه است. سخن او در این باب چنین است: موسی بن جعفر را هیجده پسر و 23 دختر، پسران عبارت بودند از : علی‌رضا، ابراهیم، عباس، قاسم، اسماعیل، جعفر، هارون، حسن، احمد، محمد، عبیدالله، حمزه، زید، عبدالله، اسحاق، حسین، فضل و سلیمان.
موسی بن جعفر وصیت کرد که دخترانش شوهر نکنند و هیچ کس از آنان شوهر نکرد، مگر ام سلمه که در مصر به ازدواج قاسم بن محمد بن جعفر بن محمد در آمد و در این‌باره میان قاسم و خویشاوندانش جریان سختی پیش آمد؛ تا آنجا که قاسم قسم خورد که جامه از وی دور نکرده است و جز آنکه عقد موقتی بسته شده برای محرمیّت در مسیر رفتن به حج رفتن منظوری نداشته است.[10]
در پاسخ به سخنان یعقوبی اولاً، باید گفت: چنین وصیّتی برخلاف سنت رسول الله(ص) و سیرة امامان اهل بیت عصمت و طهارت است و هرگز چنین وصیتی از امام معصوم صادر نمی‌شود.
ثانیاً، متن وصیت حضرت موسی بن جعفر غیر از آن چیزی است که یعقوبی ادّعا دارد. برای قضاوت در این زمینه، ابتدا متن وصیت حضرت را مرور می‌کنیم. ابراهیم بن عبدالله از موسی بن جعفر(ع) نقل کرده که آن حضرت جمعی را مانند اسحاق بن جعفر، ابراهیم بن محمد و جعفر بن صالح و ... را بر وصیت خود شاهد گرفت و فرمود: اُشْهِدُ هُمْ اَنّ هَذهِ وَصِیَّتی ... اَوصَیْتُ بها اِلی عَلَیٍٍّ اِبْنی ... و اِنْ اَرادَ رَجَلٌ مِنْهَم اَنْ یُزَوِّجَ أختَهُ فَلَیْسَ لَهُ اَنْ یُزَوِّجَها الاّ باِذْنِهِ وَ اَمْرِهِ ... وَ لا یُزَوِّجَ بَناتی اَحَدٌ مِنْ اِخْوتِهِنَّ وَ مِنْ اُمّهاتِهِنَّ وَ لا سُلْطانٌ وَ لا عَمِلَ لَهُنّ اِلاّ برأیِهِ وَ مَشْوَرتهِ ، فَاِنْ فَعْلُوا ذلِکَ فَقَدْ خالَفُوا الله تَعالی وَ رَسُولَهُ (ص) وَ حادُّوهُ فی مُلْکِهِ وَ هُوَ اَعْرَفُ بمنالحِ قَوْمِهِ اِنْ اَرادَ اَنْ یَزَوِّجَ زَوَّجَ، وَ اِنْ اَرادَ اَنْ یَتْرَکَ تَرَکَ...[11]؛ شاهد می‌گیرم آنها را که این وصیّت من است که به فرزندم علی وصیت کرده‌ام... (از جمله وصیتم این است) اگر مردی از شما خواست خواهرش را شوهر دهد، این حق را ندارد، مگر با اجازه و فرمان او (علی) و نه دختران من (حق دارند) که یکی از خواهران خود را شوهر دهند و یا مادران آنها و نه سلطانی، و نه کاری برای آنها انجام دهد، مگر اینکه با نظر و مشورت او (علی) باشد. اگر بدون اجازه او به چنین کاری اقدام کنند، به راستی با خدا و رسولش مخالفت و در سلطنت او منازعه کرده‌اند و او (حضرت رضا) به مصالح قومش در امر ازدواج آگاه‌تر است. اگر خواست به کسی شوهر دهد، شوهر می‌دهد و اگر خواست رد کند، رد می‌کند.
در این وصیت‌نامه، حضرت موسی بن جعفر(ع) با صراحت به فرزندان اعلام می‌دارد که حجّت خدا بعد از او علی بن موسی(ع) است و خواهران باید در هر کاری از جمله مسئله ازدواج از او اطاعت کنند و هر فردی را که علی بن موسی مناسب دید، آنان با او ازدواج کنند؛ چرا که آن حضرت به مسائل ازدواج آگاه‌تر و به وضعیت بستگان آشنایان آشناتر است. در اینجا هرگز سخن از ترک ازدواج دختران موسی بن جعفر و خواهران حضرت رضا(ع) نیست؛ سخن در این است که بر ازدواج آنان حضرت رضا(ع) باید نظارت داشته باشد.
بنابراین نظریه یعقوبی بی‌اساسی است و نمی‌توان بر آن اعتماد کرد و به همین جهت، برخی محققین صریحاً سخن یعقوبی را مجعول و بی اساس دانسته‌اند.[12]

2. همتا نداشتن


نظریه دوم این است که دختران حضرت موسی بن جعفر مخصوصاً فاطمه معصومه(س) از نظر کمال علمی و معنوی در حد بالایی قرار داشتند و کسی همسنگ و همسر آنها پیدا نمی‌شد و یکی از اموری که در تزویج دختر مورد توجه قرار می‌گیرد، هم کفو بودن است.
این نظریه نیز نمی‌تواند قابل تأیید باشد؛ زیرا اولاً سیرة ائمه اطهار این نبوده که دختران خود را به جهت پیدا نشدن همسنگ در خانه نگه دارند و مانع ازدواج آنان شوند، بلکه آنان، هم در قول، و هم در عمل خود، مؤمن و مؤمنه رکفو یکدیگر می‌دانستند. از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است که آن حضرت فرمود: هر گاه کسی به خواستگاری دختر شما آمد که دینداری و امانتداری او را می‌پسندید (هر چند در حد دختر شما نباشد) شوهر دهید و اگر شوهر ندهید، در زمین فتنه و فساد بزرگ بر پا می‌شود.[13]
ثانیاً، در عصر امام کاظم(ع) جوانان شایسته‌ای از تبار امام حسن مجتبی(ع) و حضرت سیدالشهدا(ع) و نیز در میان شیعیان افرادی وجود داشتند که می‌توانستند همسران مناسب برای آنان باشند.

3. اختناق هارونی


احتمال و نظریه سوم آن است که اختناق هارون الرشید و وجود خفقان در آن دوران، چنان شدید بود که حتی کسی جرئت نداشت برای پرسیدن مسائل شرعی به در خانه موسی بن جعفر(ع) مراجعه کند، تا چه رسد به اینکه به عنوان داماد آن حضرت رفت و آمد دائمی با خانواده موسی بن جعفر(ع) داشته باشد؛ چرا که همین ارتباط نسبی زمینه‌ای را فراهم می‌ساخت تا هارون به اذیت و آزار او بپردازد. البته با اینکه هارون در مواردی تظاهر به دینداری می‌کرد، ولی ستمگری بی‌رحم بود. یکی از مورّخین می‌گوید:هارون هنگام شنیدن وعظ از همه بیشتر اشک می‌ریخت و در هنگام خشم و تندی از همه ظالم‌تر بود.[14] و همین مرد دو هزار کنیز داشت که سیصد نفر آنان مخصوص آواز خوانی و رقص و خنیاگری بودند.[15]
شیعیان در عصر خلافت هارون در تنگنا و فشار قرار داشتند و کسانی چون علی بن یقطین در تقیه به سر می‌بردند و کوچک‌ترین حرکاتشان زیر نظر بود. نمونه بارز آن داستان لباسی است که هارون به علی بن یقطین داد. این لباس ویژه خلفا بود و علی بن یقطین آن را به موسی بن جعفر(ع) اهدا کرد. حضرت آن را قبول نکرد و فرمود: این لباس را نگهدار و از دست مده؛ زیرا در حادثه‌ای که برایت پیش می‌آید، به کار می‌آید.
چندی بعد یکی از خدمتگزاران علی بن یقطین، نزد هارون شکایت کرد و گفت : لباس مخصوص را به موسی بن جعفر اهدا کرده است. هارون بلافاصله او را احضار کرد و از لباس پرسش کرد. او گفت: آن را در بقچه‌ای نگه داشته‌ام. هارون دستور دارد تا فوراًَ آن را بیاورد. وقتی که نگاهش به لباس افتاد، گفت: بعد از این هرگز سخن سعایت کننده‌ای را درباره تو باور نخواهم کرد.[16]
این گونه قضایا نشان می‌دهد که ارتباط موسی بن جعفر(ع) کنترل می‌شد و از طرفی زندانی شدن امام نیز، انگیزه خواستگاری از دختران آن حضرت را کاهش می‌داد. بعد از شهات امام وحشت بیشتری بر مردم حاکم شد و حضرت رضا(ع) نیز تحت نظر قرار‌گرفت. در زمان مأمون آن حضرت به خراسان احضار شد و بعد از یک سال، حضرت معصومه(س) و جعمعی از برادران او به خراسان حرکت کردند، اما در راه، حضرت معصومه(س) پیش از دیدن برادر، دار فانی را وداع کرد و امر ازدواج او هم تحقق نیافت.
بنابراین راز عدم ازدواج حضرت معصومه و خواهران او را نه در وصیت پدر باید جستجو کرد و نه در نبود همسر متناسب و هم کفو، علت آن، وجود اختناق شدید هارونی و مأمونی بود که باعث شد احدی جرئت نکند به راحتی به خانه موسی بن جعفر و بعد از او فرزندش رفت و آمد داشته باشد و داماد آن خانواده گردد. از طرف دیگر، زندانی شدن حضرت موسی بن جعفر(ع) و سرانجام شهادت او، و احضار شدن حضرت رضا(ع) به خراسان و دورافتادن از خواهران، مزید بر این علت بود.

حسن ختام
سخن را با معرّفی برخی کتب درباره زندگانی کریمة اهل بیت حضرت معصومه(س) به پایان می‌بریم:
1. احوالات حضرت معصومه،محمد حسین مفلس، مخطوط.
2. انوار المشعشعین، شیخ محمد علی بن حسن کاتوزیان تهرانی، 1327 هجری، 243صفحه.
3. بارگاه حضرت معصومه، بیژن سعادت، چاپ 1977، فلورانس ایتالیا.
4. بارگاه حضرت معصومه، نشریه شهرداری قم، 73 صفحه.
5. بدر فروزان، عباس فیض، 1364 هجری، قم، 452 صفحه.
6. تاریخ مشاهیر و قبور واقعه در بلدة قم، افضل الملک، 1348 هجری، 72 صفحه.
7. التحفة الفاطمیة الموسویه، محمد‌علی کچوئی قمی، 1320هجری.
8. تربت پاکان، سید حسین مدرسی طباطبائی، 1355، دو جلد، 1238صفحه.
9. تعزیه حضرت معصومه، صادق همایونی، مجله کاوه شماره 41 و 42، 1352، مونیخ.
10.چکامه، عباسخان افشار متخلص به پریشان، موجود در کتابخانه آستانه.
11.حیات حضرت معصومه قم، سید حیدر مهدی، 1983، حیدرآباد، 100صفحه.
12.حیات الست، شیخ مهدی منصوری، م 1406، چاپ 1380 ه، قم.
13.زندگانی حضرت معصومه، محمد شیرین کلام، چاپ قم.
14.فاطمه بنت الامام موسی الکاظم، محمد هادی امینی، 1405ه، قم، 160صفحه.
15.فاطمه بنت الامام موسی بن جعفر، سید محمد باقر ابطحی، 1409ه.
16.معصومه قم، سید تقی طباطبائی قمی، 1365، 48 صفحه.
17.ودیعة آل محمد فاطمه معصومه، محمد صادق انصاری، 1414ه، قم.
18.وسیلة المعصومیّه، میرابوطالب مشهور به سید بیوک واعظ تبریزی، 106صفحه.
19.زندگانی حضرت معصومه و تاریخ قم، سید مهدی صحفی، 1390ه، قم، 132صفحه.
20.بارگاه حضرت معصومه تجلیگاه فاطمه زهرا3، سید جعفر میر عظیمی، انتشارات مشهور، 229صفحه.
21.تاریخچة قم و حضرت معصومه، محمد محمدی اشتهاردی، 96صفحه.
22.حضرت معصومه و شهر قم، محمد حکیمی، 1365 مشهد، 135صفحه.
23.در حریم حضرت معصومه، علی اکبر مهدی‌پور، 1415، قم.
24.زندگینامة حضرت معصومه، محمد محمدی اشتهاردی، 1350، 218صفحه.
25.چهل حدیث قم و حضرت معصومه، محمود شریفی، نشر معروف، 13صفحه.
26.کریمه اهل بیت، علی اکبر مهدی‌پور، 1415ه، 536صفحه.[17]
27.نگین قم، جواد محدثی، 1380ش، 80صفحه.

پی نوشت :


[1] . من لا یحضره الخطیب، ج 4، ص 461، به نقل از بارگاه فاطمه معصومه، سید جعفر عظیمی، ص30.
[2] . بارگاه فاطمه معصومه، سید جعفر عظیمی، ص31؛ کریمه اهل بیت، ص174.
[3] . الحیاة السیاسیه للامام رضا، سید جعفر مرتضی عاملی، ص 428.
[4] . بحارالانوار ، ج 48، ص 290؛ تاریخ قم ، ص 213.
[5] . نور / 32.
[6] . بحارالانوار، دارالکتب الاسلامیه، ج 103، ص 220، حدیث 23؛ منتخب میزان الحکمه، محمدی ری شهری، دارالحدیث، ص233، حدیث 2774.
[7] . بحارالانوار، دارالکتب الاسلامیه، ج 103، ص219 ، حدیث 13.
[8] .همان.
[9] . منتخب میزان الحکمه، ص 233؛ کنزالعمال، متقی هندی، روایت 44448.
[10] . تاریخ یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب (ابن واضح)، وزارت فرهنگ و آموزش عالی ، ترجمه محمد ابراهیم آیتی، ج 2، ص 421.
[11] . بحارالانوار، داراحیاء التراث العربی، ج 48، ص276 ـ 280؛ عیون الاخبار، ج 1، ص 26؛ عوالم، ج 21، ص 475؛ اصول کافی، ج 1، ص 317.
[12] . ر. ک : حیاة الامام موسی بن جعفر، قرشی، ج 2، ص497.
[13] . منتخب میزان الحکمه، ص234؛ بحارالانوار، دارالکتب الاسلامیه، ج 103، ص237، حدیث25.
[14] . الاغانی، ابوالفرج اصفهانی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ج5، ص241.
[15] . تاریخ تمدن اسلام، جرجی زیدان، ترجمه علی جواهر کلام، مؤسسه امیرکبیر، ص162.
[16] . الارشاد، شیخ مفید، بصیرتی قم، ص 293؛ شبلنجی ، نورالانوار، ص 150، با اختصار.
[17] . ر.ک: بارگاه فاطمه معصومه، همان، ص 219ـ229.

 


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۰۱:۰۵:۲۰ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

چگونه بفهمیم کم خونی داریم؟

کم خونی یعنی کاهش تعداد گلبول‏های قرمز خون و علل متفاوتی دارد، ولی مهم‏ترین آنها کمبود آهن در بدن است.

اگر کم‏خونی خفیفی داشته باشید، ممکن است علامتی دیده نشود و حتی اگر دیده شود، ممکن است متوجه کم‏خونی خود نشوید، یا آن را با بیماری دیگری اشتباه بگیرید.

حال ما به شما می گوییم که علائم شایع کم خونی چیست تا با مشاهده ی آنها به پزشک مراجعه کنید:

1- به پوست خود دقت کنید. آیا پوستتان رنگ پریده است؟

در حالت کم‏خونی، حتی اگر رنگ پوستتان معمولی باشد، ولی لب‏های شما، کمرنگ‏تر از حد طبیعی است و پوست شما بی‏حال و خسته (شل) می باشد.

2- آیا همیشه احساس خستگی و بی‏حالی می کنید؟ این ها از علائم شایع کم‏خونی است.

3- آیا سردردهای پی در پی دارید؟ و یا اشتهایی برای غذا خوردن ندارید؟ این ها از علائم اولیه کم‏خونی هستند.

4- آیا مبتلا به یبوست شده‏اید؟ این هم یکی از علائم اولیه کم خونی است و بدون هیچ‏ تغییری در عادات غذایی به وجود می‏آید (یعنی مثلا بدون کاهش مصرف میوه و سبزی، دچار یبوست می شوید).

تنها راه تشخیص کم‏خونی، دادن آزمایش خون است.

5- آیا تمرکز فکری برای شما سخت شده است؟ این مسئله روی کار شما یا انجام تکالیف درسی شما تاثیرگذار است.

6- آیا دوست دارید مواد عجیب و غریب را که خوراکی نیستند، بخورید، مثل خاک یا کاغذ. چنین حالتی، «پیکا» نام دارد.

7- به حالات روحی و روانی خود دقت کنید. کم‏خونی می‏تواند باعث احساس افسردگی شود.

8- آیا احساس تنگی نفس دارید؟ گلبول‏های قرمز خون، بخش حیاتی فرآیند تنفس را تشکیل می دهند و این علامت در کم‏خونی متوسط تا شدید بروز می‏کند.

9- آیا احساس می‏کنید انگشتان دست و پای شما همیشه سرد هستند؟ این حالت به دلیل کاهش جریان خون در انگشتان دست و پا، در اثر کم‏خونی اتفاق می‏افتد.

10- آیا احساس ضعف یا سرگیجه دارید؟ در کم‏خونی شدید، هنگام برخاستن از رختخواب احساس ضعف زیادی دارید و یا هنگام بلند شدن از جایتان، احساس سرگیجه می‏کنید.

هشدارها:

* اگر به طور ناگهانی، زخم‏هایی روی زبان یا دهانتان پیدا شد، یا اگر خانم هستید و یک مرتبه دچار قطع قاعدگی شدید، نشان می‏دهد دچار کم‏خونی هستید.

* اگر بیشتر اوقات غذاهای فرآیند شده و آماده بخورید، یا بعضی وعده‏های غذایی (مثل صبحانه) را از برنامه غذایی تان حذف کنید، یا ریزه خواری داشته باشید، یا از همه گروه های غذایی استفاده نکنید، ممکن است آهن و سایر مواد مغذی را به مقدار کافی دریافت نکنید. در این صورت، اگر علائم ذکر شده در بالا را داشتید، احتمالا دچار کم‏خونی هستید.

* کم‏خونی می‏تواند در اثر مشکلات پزشکی اصولی و دریافت یا جذب ناکافی آهن در بدن به وجود آید. تنها راه تشخیص کم‏خونی، دادن آزمایش خون است. اگر فکر می‏کنید دچار کم‏خونی هستید، حتماً به پزشک مراجعه کنید.

* اگر نسبت به کم‏خونی خود شک دارید، هرگز مقادیر بالای مکمل‏های آهن را مصرف نکنید، زیرا دریافت مقادیر زیاد آهن، مسمومیت زاست و عوارض بدی دارد.

برای تشخیص قطعی کم‏خونی باید به پزشک مراجعه کنید و خودتان بر اساس علائم بالا نمی‏توانید بگویید حتما دچار کم‏خونی هستید، زیرا علائم کم‏خونی می‏تواند مشابه علائم سایر بیماری‏ها باشد و کمبود آهن به تنهایی، علت بروز کم‏خونی نیست.

* اگر علائم بالا در شما ادامه داشت، یا دچار یک مشکل خاص پزشکی هستید، حتماً به پزشک مراجعه کنید. اطلاعاتی که در این مقاله برای شما ارائه شده، نمی‏تواند جایگزین توصیه‏ها یا درمان تخصصی پزشکی شود.

 



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۰۱:۰۵:۲۰ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

در چه ماهی باید متولد می‌شدید؟ (تست هوش)

این تست را بادقت جواب دهید و گزینه‌هایی که انتخاب می‌کنید اعداد مقابلشان را باهم جمع کنید تا در آخر معلوم شود شما در چه ماهی باید متولد می‌شدید

1- آیا خود را فردی خودکاو و درونگر تلقی می‌کنید؟
الف) بله قطعا(3) ب) گاهی اوقات(2) ج) خیر به هیچ وجه (1)
2- چگونه با تغییرات مواجه می‌شوید؟
الف) به پیشواز و استقبال آنها می‌روید(3)
ب) به خوبی خود را با آنها سازگار و هماهنگ می‌کنید(2)
ج) تا جای ممکن از آنها فرار می‌کنید(1)
3- از کجا ، بیشترین قدرت احساسی تان را دریافت می‌کنید؟
الف) از درون خود (2) ب) از محیط اطرافتان(1)
4- آیا به جزییات اهمیت زیادی می‌دهید و به اصطلاح مو را از ماست بیرون می‌کشید؟
الف) بله(3) ب) تا حدی( 2) ج) خیر (1)
5- آیا در قبال ارتباطهایتان احساس تعهد و مسئولیت می‌کنید؟
الف) بله (3) ب) گاهی اوقات(2) ج) خیر (1)
6- کدام یک از گزینه‌های زیر بهتر از همه خصوصیات شما را توصیف می‌‌کند؟
الف) پرشور، مشتاق، پر حرارت و سرشار از انرژی (3)
ب) با ثبات، پیگیر، منطقی و اهل عمل(4)
ج) عاطفی و روشنفکر(2)
د) حساس، تحریک ذیر و شهوتی(1)
7- آیا خود را فردی کاری و فعال تلقی می‌کنید؟
الف) بله کاملا(3) ب)تا حدی(2) ج) خیر اصلا (1)
8- آیا در زمینه خرج کردن پول، خوب و حساب شده عمل می‌کنید؟
الف) بله کاملا(3) ب)تا حدی(2) ج) خیر اصلا (1)
9- آیا خود را فردی مبتکر و خلاق تلقی می‌کنید؟
الف) بله کاملا(3) ب)تا حدی(2) ج) خیر اصلا (1)
10- آیا فردی جسور و بی پروا هستید؟
الف) بله (3) ب) گاهی اوقات(2) ج) خیر (1)
11- آیا خود را فردی لذت طلب تلقی می‌کنید؟
الف) بله کاملا(3) ب)تا حدی(2) ج) خیر اصلا (1)
12- آیا فردی کمال گرا هستید؟
الف) بله (2) ب) خیر (1)
13- آیا احساسات و عواطف خود را بروز می‌دهید؟
الف ) بله همیشه(3) ب) گاهی اوقات (2) ج) خیر اصلا (1)
14- اطرافیانتان شما را چگونه توصیف می‌کنند؟
الف) فردی واقع نگر (2) ب) فردی آرمانگرا (1)
15- در یک مهمانی معمولا:
الف) به پذیرایی از دیگران می‌پردازید (6)
ب) با گفتن لطیفه دیگران را به خنده وا می‌دارید(5)
ج) در کنار دوستان یا خویشاوندان می‌نشینید و سخت سرگرم گپ زدن با آنها می‌شوید (4)
د) خاطرات شیرین و جالبتان را برای دیگران تعریف می‌ کنید (3)
ل) با همه سر صحبت را باز می‌کنید و هر چند دقیقه یک بار کنار فرد جدیدی می‌نشینید(7)
م) در گوشه‌ای دنج می‌نشینید و در سکوت و تنهایی رفتار دیگران را زیر نظر می‌گیرید(1)
ی) برای مهمانان میوه پوست می‌کنید و توجه همه را به خود جلب می‌‌کنید (2)

نتیجه تست
اگر نتیجه تست به دست آمده با هر کدام از گزینه‌های زیر مطابقت داشت، شما باید در آن ماه خاص متولد می‌شدید چرا که خصوصیات تان بیشتر با ویژگی های منحصر به فرد آن برج سازگار است و اگر نتیجه تست با ماه تولدتان یکی باشد، قطعا شرایط خاص ردیف بودن سیاره‌ها و وضعیت کره ماه در هنگام تولدتان مناسب بوده است
اگر امتیازتان بین 15 تا 17 است: شما می‌بایست در ماه اسفند متولد می‌شدید
اگر امتیازتان بین 18 تا 20 است: شما می‌بایست در ماه بهمن متولد می‌شدید
اگر امتیازتان بین 21 تا 23 است: شما می‌بایست در ماه دی متولد می‌شدید
اگر امتیازتان بین 24 تا 26 است: شما می‌بایست در ماه آذر متولد می‌شدید
اگر امتیازتان بین 27 تا 29 است: شما می‌بایست در ماه آبان متولد می‌شدید
اگر امتیازتان بین 30 تا 32 است: شما می‌بایست در ماه مهر متولد می‌شدید
اگر امتیازتان بین 33 تا 35 است: شما می‌بایست در ماه شهریور متولد می‌شدید
اگر امتیازتان بین 36 تا 38 است: شما می‌بایست در ماه مرداد متولد می‌شدید
اگر امتیازتان بین 39 تا 41 است: شما می‌بایست در ماه تیر متولد می‌شدید
اگر امتیازتان بین 42 تا 44 است: شما می‌بایست در ماه خرداد متولد می‌شدید
اگر امتیازتان بین 45 تا 46 است: شما می‌بایست در ماه اردیبهشت متولد می‌شدید
اگر امتیازتان 47 است: شما می‌بایست در ماه فروردین متولد می‌شدید

برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۰۱:۰۵:۱۹ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

ظروف‌چدنی‌ بخریم ‌یا نخریم ؟

رویای داشتن ته‌دیگ‌های ترد و طلایی که قالبی و یک تکه از ته قابلمه جدا می‌شوند مدت‌هاست که به لطف فناوری شکل واقعی به خود گرفته‌اند. سال‌هاست که پای ظروف تفلون به آشپزخانه‌ها باز شده است و زحمت کلنجار رفتن با ظروف رویی را کم کرده‌اند اما انگار قدرت مجذوب کردن خریداران بویژه بعد از هشدارهای مکرر متخصصان مبنی بر سرطان‌زا بودن و مسمومیت‌آور بودن ظروف تفلون در حال کم شدن است.

این روزها نسل جدید ظروف پخت و پز  چدنی به بازار مصرف آمده که محسناتشان نسبت به ظروف قدیمی سبب جذاب بودنشان شده به طوری که حتی قیمت‌های نسبتا زیاد آنها مانع انتخابشان هنگام خرید خانم خانه نمی‌شود.
 
ظروف چدنی:
چدن آلیاژی مرکب از آهن، کربن و سیلیسیم است که در شکل‌هایی چون چدن‌های ضد سایش، مقاوم به خوردگی و مقاوم در برابر حرارت وجود دارند. ظروف چدنی مخصوص آشپزخانه تقریبا تمام این ویژگی‌ها را یکجا دارند و در صورت مراقبت از آنها می‌توانند تا مدت نامحدودی سبب لذت آشپزی شوند.

در واقع این ظروف مقاومت بالایی دارند، رنگ آنها از بین نمی‌رود و زنگ نمی‌زنند، لب پر نمی‌شوند، طعم و عطر غذا را حفظ می‌کنند و استفاده از آنها آسان است.

اما با وجود تمام این ویژگی‌ها اگر در استفاده از این ظروف‌‌ نیز دقت نشود آنها نیز همانند ظروف تفلون پس از مدتی کارایی خود را از دست می‌دهند و خیلی زود باید تعویض شوند. پس برای داشتن ظروف سالم چدنی باید نکاتی را مورد توجه قرار داد.

برای گرفتن نتیجه بهتر از این ظروف باید از حرارت کم یا متوسط استفاده کرد. هنگام آشپزی باید دقت کرد تا ظرف 2 تا 3 دقیقه پیش از ریختن روغن گرم شود. این در حالی است که هنگام پخت غذا باید از قاشق‌های پلاستیکی، چوبی یا نایلونی استفاده شود چرا که قاشق‌های فلزی ممکن است به لعاب ظرف آسیب برسانند.

همچنین هنگام برداشتن این ظروف از روی شعله اجاق گاز باید حتماً از دستکش یا دستگیره استفاده شود چون این ظروف هنگام پخت و پز بسیار داغ می‌شوند. دقت داشته باشید که ظرف داغ را نباید به صورت مستقیم روی پیشخوان آشپزخانه یا دیگر سطوح سرد که اختلاف دمای زیادی دارند قرار داد. همچنین باید بشدت مراقب ضربه نخوردن ظروف چدنی بود چون این ظرف‌ها در صورت برخورد با سطوح سخت ممکن است بشکنند یا لب‌پر شوند.

تمام این ظروف را می‌توان داخل فر (تا دمای 260 درجه سانتی‌گراد) و همچنین روی انواع اجاق گاز قرار داد اما هرگز نباید فراموش شود که ظرف داغ را نباید بلافاصله داخل آب سرد یا فریزر قرار داد چون بهترین کار پس از پخت و پز سرد شدن تدریجی ظرف‌هاست.حالا اگر تمام این موارد به درستی رعایت شود وقت آن است تا با رعایت روش‌های درست شستشو عمر مفید ظرف‌های چدنی را بالا ببریم.

این ظروف را باید با آب گرم و مایع ظرفشویی شست که بهتر است برای این کار از اسفنج و مایع ظرفشویی استفاده شود. به کار بردن مایع سفیدکننده (وایتکس) در شستشوی این ظروف باید فراموش شود چرا که به هیچ روی نیازی به این کار نیست.

قبل از این‌که ظروف سر جای خود و درون کابینت قرار بگیرند باید کاملا خشک شوند، برای همین قرار دادن ظروف خیس در قفسه‌ها توصیه نمی‌شود.

در صورت چسبیدن مواد غذایی به ته قابلمه نباید از پاک‌کننده‌های قوی یا ابزار تیز استفاده شود بلکه باید اجازه داد تا ته ظرف مدتی با آب گرم خیس بخورد و سپس ظرف شسته شود.

این ظروف این قابلیت را دارند (به غیر از ظروفی که دسته چوبی دارند) که با ماشین ظرفشویی شسته شوند البته به شرطی که در موقع قرار دادن ظروف چدنی سنگین داخل ماشین ظرفشویی احتیاط شود.

برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۰۱:۰۵:۱۹ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

نشانه ایی که دروغگوها را لو می‌دهد !!

آیا می‌دانستید تمام مردم جهان به‌طور میانگین روزی دو مرتبه دروغ می‌گویند؟ برخی افراد دروغگوهای خوبی نیستند و زود لو می‌روند اما برخی دیگر دروغگوهای قهاری هستند. آیا دوست دارید بدانید طرف مقابل‌تان در یک رابطه دروغ می‌گوید یا راست؟ به این هفت نشانه ‌ها دقت کنید:

1 - شناخته شده ‌ترین نشانه‌ای که می‌تواند یک فرد دروغگو را لو دهد، عرق کردن و استرس اوست. زمانی که ما دروغ می‌گوییم همیشه می‌ترسیم لو برویم. به همین دلیل دچار استرس می‌شویم و استرس با افزایش ضربان قلب و عرق کردن همراه است.اما این موضوع در رابطه با همه مردم صادق نیست. برخی افراد به دروغگویی عادت دارند و دچار استرس نمی‌شوند!

2 - روان‌شناسان معتقدند صدا علامت خوبی برای شناسایی دروغگو است. چرا؟ در واقع این ما نیستیم که صدا را کنترل می‌کنیم. مغز براساس احساساتی که داریم آن را به شکل اتوماتیک تنظیم می‌کند. وقتی دروغ می‌گوییم، می‌ترسیم رسوا شویم. به همین علت معمولا تن صدا تغییر می‌کند و خیلی زیر یا خیلی بم می‌شود.

3 - به دلیل ترس از رسوا و شرمگین شدن تعادل احساسی درستی ندانسته و حتی حرف‌های آنها کم و بیش ضد و نقیض است. برای آنکه مطمئن شوید یک فرد دروغ می‌گوید از او بخواهید دقیقا حرفی را که در یک موقعیت خاص زده برای شما در مواقع مختلف تکرار کند، حتی سوالات متفاوت و مدام در مورد همان مسئله می‌تواند ثبات فکری دروغگو را بر هم بریزد.

4 - پلک زدن‌های مداوم، مالیدن پلک و نگاه‌های مبهم همگی نشانه میمیک صورت یک فرد حین دروغ گفتن است. صورت دقیقا احساساتی را که داریم نشان می‌دهد و کنترل عمقی آنها کمی سخت است. اگر فردی میمیک غیرطبیعی و غیرمعمول دارد و حین صحبت با شما دچار تیک خاصی مثل مالیدن پلک می‌شود، می‌توانید به حرف‌های او شک کنید.

5 - سرفه کردن درون مشت، بالا بردن دست روی سر و عقب بردن بالاتنه موقع حرف زدن از جمله ژست‌های آدم‌های دروغگو است. البته باید مراقب هم بود. برخی دروغگوها برای آنکه احساسات‌شان نمایان نشود حین حرف زدن کاملا خنثی عمل می‌کنند.

6 - دروغگوها معمولا در صحبت کردن وسواس به خرج نمی‌دهند و همه مسائل را رو نمی‌کنند. اگر شما حین صحبت‌ها از فردی بخواهید با دقت بیشتری مسائل را برای شما بیان کند و به عبارتی وسواسی‌تر از او سوال کنید، معمولا دروغگو چون حافظه خوبی ندارد و در دور بعد قادر به بیان همان جواب‌ها نیست، درنهایت می‌توانید از زبان او این جمله را بشنوید «به من اعتماد نداری؟»

برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۰۱:۰۵:۱۸ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

آیا میدانید معنی نام ماه های ایرانی چیست ؟

فروردین
فروردین نام نخستین ماه از فصل بهار و روز نوزدهم هر ماه در گاه شماری اعتدالی خورشیدی است. در اوستا و پارسی باستان فرورتینام، در پهلوی فرورتین و در فارسی فروردین گفته شده که به معنای فروردهای پاکان و فروهرهای ایرانیان است.   بنا به عقیده پیشینیان، ده روز پیش از آغاز هر سال فروهر در گذشتگان که با روان و وجدان از تن جدا گشته، برای سرکشی خان و مان دیرین خود فرود می آیند و ده شبانه روز روی زمین به سر می‌برند. به مناسبت فرود آمدن فروهرهای نیکان، هنگام نوروز را جشن فروردین خوانده اند. فروهران در ده روز آخر سال بر زمین هستند و بامداد نوروز پیش از بر آمدن آفتاب، به دنیای دیگر می‌روند.

اردیبهشت
طبیعت

اردیبهشت نام دومین ماه سال و روز دوم هر ماه در گاه‌شماری اعتدالی خورشیدی است. در اوستا اشاوهیشتا و در پهلوی اشاوهیشت و در فارسی اردیبهشت گفته شده که کلمه‌ای است مرکب از دو جزء: جزء اول “اشا” از جمله لغاتی است که معنی آن بسیار منبسط است، راستی و درستی، تقدس، قانون و آئین ایزدی، پاکی…. و بسیار هم در اوستا به کار برده شده است. جزء دیگر این کلمه که واژه “وهیشت” باشد.   صفت عالی است به معنای بهترین، بهشت فارسی به معنی فردوس از همین کلمه است. در عالم روحانی نماینده صفت راستی و پاکی و تقدس اهورامزداست و در عالم مادی نگهبانی کلیه آتش های روی زمین به او سپرده شده است. در معنی ترکیب لغت اردیبهشت “مانند بهشت” هم آمده است.

خرداد
طبیعت

خرداد نام سومین ماه سال و روز ششم در گاه‌شمار اعتدالی خورشیدی است. در اوستا و پارسی باستان هئوروتات ،در پهلوی خردات و در فارسی خورداد یا خرداد گفته شده که کلمه ای است مرکب از دو جزء: جزء هئوروه که صفت است به معنای رسا، همه، درست و کامل. دوم تات که پسوند است برای اسم مونث، بنابراین هئوروتات به معنای کمال و رسایی است. ایزدان تیر و باد و فروردین از همکاران خرداد می‌باشند. خرداد نماینده رسایی و کمال اهورامزداست و در گیتی به نگهبانی آب گماشته شده است.

تیر
تماشای جنگل در جزیره

تیر نام چهارمین ماه سال و روز سیزدهم هر ماه گاه‌شماری اعتدالی خورشیدی است. در اوستا تیشریه، در پهلوی تیشتر و در فارسی صورت تغییر یافته آن یعنی تیر گفته شده که یکی از ایزدان است و به ستاره شعرای یمانی اطلاق می‌شود. فرشته مزبور نگهبان باران است و به کوشش او زمین پاک، از باران بهره مند می‌شود و کشتزارها سیراب می‌گردد. تیشتر را در زبان های اروپایی سیریوس خوانده اند. هر گاه تیشتر از اسمان سر بزند و بدرخشد مژده ریزش باران می‌دهد. این کلمه را نباید با واژه عربی به معنی سهم اشتباه کرد.

مرداد
جنگل

مرداد نام پنجمین ماه سال و روز هفتم هر ماه در گاه‌شماری اعتدالی خورشیدی است. در اوستا امرتات ،در پهلوی امرداد و در فارسی امرداد گفته شده که کلمه ای است مرکب از سه جزء:اول “ا” ادات نفی به معنی نه، دوم “مرتا” به معنی مردنی و نابود شدنی نیست و سوم تات که پسوند و دال بر مونث است. بنابراین امرداد یعنی بی مرگی و آسیب ندیدنی یا جاودانی. پس واژه “مرداد” به غلط استعمال می‌شود. در ادبیات مزدیسنا امرداد یکی از امشاسپندان است که نگهبانی نباتات با اوست.

در مزدیسنا شخص باید به صفات مشخصه پنج امشاسپند دیگر که عبارتند از:
نیک اندیشی، صلح و سازش، راستی و درستی، فروتنی و محبت به همنوع، تامین اسایش و امنیت بشر مجهز باشد تا به کمال مطلوب همه که از خصایص امرداد است نایل گردد.

شهریور
جنگل

شهریور نام ششمین ماه سال و روز چهارم هر ماه در گاه‌شماری اعتدالی خورشیدی است. در اوستا خشتروئیریه، در پهلوی شتریور و در فارسی شهریور می‌دانند. کلمه ای است مرکب از دو جزء: خشتر که در اوستا و پارسی باستان و سانسکریت به معنی کشور و پادشاهی است و جزء دوم صفت است از ور به معنی برتری دادن وئیر یه یعنی برگزیده و آرزو شده و جمعاً یعنی کشور منتخب یا پادشاهی برگزیده .   این ترکیب بارها در اوستا به معنی بهشت یا کشور آسمانی اهورامزدا آمده است. شهریور در جهان روحانی نماینده پادشاهی ایزدی و فر و اقتدار خداوندی است و در جهان مادی پاسبان فلزات. چون نگهبانی فلزات با اوستاو را دستگیر فقرا و ایزد رحم و مروت خوانده اند. روایت شده است شهریور آزرده و دلتنگ می‌شود از کسی که سیم و زر را بد به کار اندازد یا بگذارد که زنگ بزند.

مهر
محیط زیست

در سانسکریت میترا، در اوستا و پارسی میثر و در پهلوی میتر و در فارسی مهر گفته می‌شود. که از ریشه سانسکریت آمده به معنی پیوستن. اغلب خاورشناسان معنی اصلی مهر را واسطه و میانجی ذکر کرده اند. مهر واسطه است میان آفریدگار و آفریدگان. میثره در سانسکریت به معنی دوستی و پروردگار و روشنایی و فروغ است و در اوستا فرشته روشنایی و پاسبان راستی و پیمان است. مهر ایزد هماره بیدار و نیرومند است و برای یاری کردن راستگویان و بر انداختن دروغگویان و پیمان شکنان در تکاپوست.   مهر از برای محافظت عهد و پیمان و میثاق مردم گماشته شده است. از این رو فرشته فروغ و روشنایی نیز هست که هیچ چیز ار او پوشیده نمی‌ماند. برای آن که از عهده نگهبانی بر آید اهورامزدا به او هزار گوش و ده هزار چشم داده است. مقام مهر در بالای کوه “هرا” است، انجایی که نه روز است و نه شب، نه گرم است و نه سرد، نه ناخوشی و نه کثافت .مهر از آنجا بر ممالک آریایی نگران است. این آرامگاه خود به پهنای کره زمین است یعنی مهر در همه جا حاضر است و با شنیدن آوای ستمدیدگان آگاه گشته به یاری آنان می‌شتابد.

آیین مهر در دین مسیح نیز مشهود است. ایزد مهر در اصل بجز ایزد خورشید بوده است اما بعدها آندو را یکی دانسته اند. مورخان یونانی مهر را به نام میترس یاد کرده اند و کر کرده اند که ایرانیان خورشید را به اسم “میترس” می‌ستایند.از این خبر پیداست که در یک قرن پیش از میلاد مسیح آندو با یکدیگر مخلوط شده اند. نگهبانی ماه هفتم و روز شانزدهم هر ماه را به عهده ایزد مهر است.

آبان
محیط زیست

در اوستا آپ در پارسی باستان آپی و در فارسی آب گفته می‌شود. در اوستا بارها “آپ” به معنی فرشته نگهبان آب استعمال شده و همه جا به صیغه جمع آمده است. نام ماه هشتم از سال خورشیدی و نام روز دهم از هر ماه را، آبان می دانند. ایزد آبان موکل بر آهن است و تدبیر امور و مصالح ماه به او تعلق دارد. به سبب آنکه “زو” که یکی از پادشاهان ایران بود در این روز با افراسیاب جنگ کرده، او را شکست داده، تعاقب نمود و از ملک خویش بیرون کرد، ایرانیان این روز را جشن می گیرند، دیگر آنکه چون مدت هشت سال در ایران باران نبارید مردم بسیار تلف گردیده و بعضی به ملک دیگر رفتند. عاقبت در همین روز باران شروع به باریدن کرد و بنابراین ایرانیان این روز را جشن کنند. آفتاب در این ماه در برج عقرب یا کژدم قرار می‌گیرد.

آذر
محیط زیست

در اوستا آتر، آثر، در پارسی باستان آتر، در پهلوی آتر، و در فارسی آذر می‌گویند. آذر فرشته نگهبان آتش و یکی از بزرگتری ایزدان است. آریائیان(هندوان و ایزدان) بیش از دیگر اقوام به عنصر آتش اهمیت می دادند. ایزد آذر نزد هندوان ،آگنی خولنده شده و در “ودا” (کتاب کهن و مقدس هندوان) از خدایان بزرگ به شمار رفته است. آفت اب در این ماه در برج قوس یاکماندار قرار می گیرد.

دی
زمستان، یخ ، برف رودخانه

در اوستا داثوش یا دادها به معنی آفریننده، دادار و آفریدگار است و غالبا صفت اهورامزدا است و آن از مصدر “دا” به معنی دادن و افریدن است. در خود اوستا صفت دثوش (=دی)برای تعیین دهمین ماه استعمال شده است. در میان سی روز ماه، روزهای هشتم و بیست و سوم به دی (آفریدگار،دثوش) موسوم است. برای اینکه سه روز موسوم به “دی” با هم اشتباه نشوند نام هر یک را به نام روز بعد می‌پیوندند. مثلا روز هشتم را “دی باز” و روز پانزدهم را “دی بمهر” و….دی نام ملکی است که تدبیر امور و مصالح روز و ماه دی به او تعلق دارد.

بهمن
برف

در اوستا وهومنه ،در پهلوی وهومن، در فارسی وهمن یا بهمن گفته شده که کلمه ای است مرکب از دو جزء: “وهو” به معنی خوب و نیک و “مند” از ریشه من به معنی منش: پس یعنی بهمنش، نیک اندیش، نیک نهاد. نخستین آفریده اهورامزدا است و یکی از بزرگترین ایزدان مزدیسنا. در عالم روحانی مظهر اندیشه نیک و خرد و توانایی خداوند است. انسان را از عقل و تدبیر بهره بخشید تا او را به آفریدگار نزدیک کند. یکی از وظایف بهمن این است که به گفتار نیک را تعلیم می دهد و از هرزه گویی باز می‌دارد.   خروس که از مرغکان مقدس به شمار می‌رود و در سپیده دم با بانگ خویش دیو ظلمت را رانده، مردم را به برخاستن و عبادت و کشت و کار می‌خواند، ویژه بهمن است. همچنین لباس سفید هم از آن وهمن است. همه جانوران سودمند به حمایت بهمن سپرده شده اند و کشتار در بهمن روز منع شده است. بنا به نوشته ابوریحان بیرونی جانوران سودمند به حمایت بهمن سپرده شده اند و کشتار در بهمن روز منع شده است. بهمن اسم گیاهی است که به ویژه در جشن بهمنجه خورده می‌شود و در طب نیز این گیاه معروف است.

اسفند
دویدن در برف زمستانی

در اوستا اسپنتا آرمیتی، در پهلوی اسپندر، در فارسی سپندار مذ، سفندارمذ، اسفندارمذ، و گاه به تخفیف سپندار و اسفند گفته شده که کلمه ای است مرکب از دو جزء: سپند، که صفت است به معنی پاک و مقدس، یا ارمئتی هم مرکب از دو جزء: اول آرم که قید است به معنی درست، شاید و بجا. دوم متی از مصدر من به من معنی اندیشیدن. بنابراین ارمتی به معنی فروتنی، بردباری و سازگاری است و سپنته آرمتی به معنی بردباری و فروتنی مقدس است.   در پهلوی آن را خرد و کامل ترجمه کرده اند. سپندارمذ یکی از امشاسپندان است که مونث و دختر اهورامزدا خوانده شده است. وی موظف است که همواره زمین را خرم ، آباد، پاک و بارور نگه دارد، هر که به کشت و کار بپردازد و خاکی را آباد کند خشنودی اسپندارمذ را فراهم کرده است و آسایش در روی زمین سپرده به دست اوست و خود زمین نیز نماینده این ایزد بردبار و شکیباست و مخصوصاً مظهر وفا و اطاعت و صلح و سازش است. بیدمشک گل مخصوص سپندارمذ می‌باشد.

برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۰۱:۰۵:۱۸ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

خواب دیدن به چه اندازه اعتبار دارد؟

برخی زندگی، آینده‌ و همه چیز را بر اساس خواب هایی که می بیند محاسبه می کنند. این خواب به چه اندازه درست است؟
خواب‌ها سه گونه‌اند:
1ـ عین آنچه در خواب می‌بیند در خارج هم اتفاق می‌افتد.
این خواب بهترین نوع خوابی است که می‌شناسیم. که شبیه‌اش در قرآن، درباره خواب حضرت ابراهیم(علیه السلام)که حضرت اسماعیل(علیه السلام) فرزندش را ذبح می‌کرد آورده شده است.
معمولاً هرچه انسان ایمانش قوی تر و انسان جدیی تر باشد خواب او اعتبارش بیشتر می شود.
2ـ خوابی که انسان می‌بیند تعبیر دارد.
یعنی آنچه در خواب دیده شکل برزخی یک مسأله است و دنیایی و زمینی آن چیز دیگری است. مثلاً اگر دید که مورچه شده است یعنی متکبر است. شکل برزخی معنای خاص خود را دارد و باید به کسی که متخصص است مراجعه کرد. این نوع خواب هم در قرآن هست. مانند داستان حضرت یوسف و خواب عزیز مصر.
3ـ خوابی که اعتبار ندارد. این نوع خواب بستگی به این دارد که آدم شب چه چیزی و چه مقدار خورده باشد. و به روابط و فعالیت‌های ذهنی و فکری فرد در روز بستگی دارد. در قرآن از این گونه خواب ها به اضغاث احلام(خواب‌های آشفته) تعبیر شده است که هیچ ارزشی ندارند.
حالا خود خواب ارزش دارد یا نه؟
اگر خواب اول باشد ارزش دارد. اگر خواب دوم باشد تا حدودی و اگر خواب سوم باشد اصلاً ارزش ندارد. خواب را با میزان شرع و عقل می‌سنجیم و نه چیز دیگر. اگر فرض کنیم در مورد کسی خوابی دیدم حق ندارم آبرویش را ببرم ممکن است خواسته‌اند چیزی را بدانید ولی نباید به کسیی چیزی بگویید. ممکن است فرد گاهی از آینده، از خودش خبردار شود. این ها چیزی نیست که برملا شود.
هر چیزی که در ظاهر افراد می‌بینیم همان معیار ماست و ما باید به ظواهر عمل کنیم.
خواب بعضی اوقات برای خودمان مفید است. مثلاً من اگر پیش استادی رفت و آمد می‌کنم خواب‌هایی را که دیده‌ام از من می ‌پرسد. به خاطر اینکه این خواب‌ها نشان می ‌دهد من چه کار می کنم؟ در خودسازی یکی از چیزهایی که کمک استاد است همین خواب است. به وسیله خواب‌های شما می ‌گوید شما چه کاره‌ هستید. معمولاً می ‌تواند تا حدودی بفهمد و خود انسان هم می ‌فهمد.
معروف است پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) صبح که با اصحاب برخورد می‌کردند می‌فرمود: آیا نزد شما مبشّراتی هست؟ گفتند مبشّرات چیست؟ فرمود: خواب خوبی است که از آینده خبر دهد. این نشان می‌دهد که خواب می‌تواند کمک باشد.
مثلاً: کسی که در بیداری بعضی گناه ها را انجام می دهد و یا فکر یک سری گناه ها را می کند، در خواب راحت‌تر گناه انجام می ‌دهد تا بیداری.
شما هرچه به من پول دهید محال است که به ناموس مردم نظر کنم. آیا این از روی تقوای من است و یا از ترس اجتماع؟ برای همین است که بعضی افراد را می ‌بینید که انسان‌های محترم، با ادب و خوبی هستند اما موقعی که امتحانِ سخت‌تری فرا می‌رسد رد می‌شوند. این ها انسان‌های ارزانی هستند.
در خواب این حالت را انسان می‌فهمد. در خواب احساس آزادی می‌کند خیلی چیزها شکسته می‌شود. مناصب و مسؤولیت‌ها و القاب‌ها نیست. در این حالت ممکن است  که به ناموس مردم نظر کند، در این حال است که می ‌فهمیم خیلی ایمان نداریم و خواب کمک‌کار است.
مرحوم آیت‌ا... شیخ عبدالکریم حائری استاد حضرت امام می ‌فرمود: من در خواب هم با نامحرم تماس نمی‌گیرم. یکی از برکات خواب این است که میی فهمد چند مرده حلاج است چون خیلی از کارها را می ‌شود انجام داد که در بیرون نمی شود و وقتی در بیرون انجام نمی ‌دهیم خیال می‌کنیم آدم خوبی  هستیم. ولی انگار این خبرها نیست.
آداب خواب
کسی که می‌خواهد الهی سیر کند چگونه باید بخوابد؟
نوشته‌ای از مرحوم آسید احمد کربلایی تهرانی (از شاگردان مرحوم ملاحسینقلی همدانی از فقهای بسیار متبحّر و از انسان‌های بسیار خودساخته و استاد مرحوم آسیدعلی آقای قاضی) است که می‌فرماید: پیش از خواب تلاش کن چند چیز را رعایت کنی:
1ـ با طهارت باش: همیشه با طهارت باشید. در روایت است کسی که با وضو است در واقع مسلح در برابر شیطان است. گذشته از اینکه وضو نور است آدم اگر زره پوشیده باشد اگر تیر بزنند فرو نمی‌رود. قدرت دفاعی فرد بالا می‌رود. آنهایی هم که چشم برزخی دارند آدم‌های با وضو را نورانی می‌بینند و آدم‌هایی که وضو ندارند را تاریک می‌بینند.
در روایات هست قبل از خواب فرد خود را به دستشویی عرضه کند که برای سلامتی بدن لازم است.
2ـ رو به قبله بخواب: فرد موقع خوابیدن مستحب است رو به قبله بخوابد مانند مرده در قبر یعنی سینه‌ و صورتش به سمت قبله باشد.
3ـ با ذکر و نام خدا بخوابد.
4ـ روح خود را تسلیم خداوند کند.
در قرآن هست که وقتی انسان می‌خوابد روحش گرفته می‌شود روح انسانی‌اش بالا می‌رود و روح حیوانی باقی می‌ماند. اگر بخواهند برش می‌گردانند وگرنه بر نمی‌گردد.
به مقتضای آیه شریفه در مقام تسلیم روح خود به حضرت دوست جل و عَلی برآمده و بگوید:
این جان عاریت که به حافظ سپرده دوست
روزی رخش ببینم و تسلیم وی کنم
5ـ تلاوت 3 بار سوره توحید
6ـ تسبیحات حضرت زهرا(سلام الله علیها)
7ـ ادای شکر هنگام برخواستن از خواب
مستحب است بعد از بیدار شدن سر به سجده بگذارد و بگوید:
«الحمدلله الذی ردّ علیَّ روحی لِاَحْمَدهُ و اَعْبُدَه ؛ خدایا شکر که روحم را برگرداندی تا حمدت بگویم و بندگیت کنم».
8ـ قرائت آیت‌الکرسی بعد از بیدار شدن
9ـ نگاه به آسمان کردن و تلاوت این آیات: (آیه 190ـ‌ 194 سوره آل عمران)
اِنّ فی خلق السموات و‌الارض وَاختلاف اللیل والنهار لِآیاتِ لاولی الالباب
الذین یذکرون الله قیاماً و قعوداً و یتفکرون فی خلق السموات والارض ربنا ما خلقت هنا باطلاً سُبْحانکَ فَقِنا عذاب‌النار
ربّنا انّک من تُدخِلِ النارُ فَقَد اَخْزیْتَه و باللظالمین مِن انصار
ربّنا اِنّنا سَمِعْنا منادیاً ینادی لِلایمان اَن آمنوا بربّکم فآمنّا
ربّنا فاغفرلنا ذُنوبنا و کفّر عنا سَیئاتنا و تَوفّنا مع‌الابرار
ربّنا آتنا ما وعَدتنا علی رُسُلک و لا تُخذنا یوم القیامه انک لا تخلفُ المیعاد
وقتی از خواب بیدار می‌شود این آیات مستحب است خوانده شود یعنی هدف از زندگی، راه و مسیر خود را معین کند.
این آیات را آیات معهوده می‌گویند.
10ـ خواندن نماز شب
نماز شب روزی معنوی انسان را بسیار زیاد می‌کند.

برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۰۱:۰۵:۱۷ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

خواص طبی و بی نظیر نماز خواندن !

برخی از کارشناسان معتقدند نماز خواندن تنها غذای روح انسان نیست , بلکه جسم انسانها را نیز تقویت می کند و آنها را در مبارزه با مشکلات روزمره یاری می دهد .   وقتی چشمها در حالت نماز ثابت می ماند جریان فکر هم خود به خود آرام شده و در نتیجه تمرکز فکر افزایش می یابد. ثابت ماندن چشم باعث بهبود ضعف و نواقصی مانند نزدیک بینی می شود و به لحاظ روانی این حالت باعث افزایش مقاومت عصبی فرد شده و بیی خوابی و افکار نا آرام را از انسان دور می کند.
ایستادن در حالت نماز باعث تقویت حالت تعادلی بدن شده و قسمت مرکزی مخچه که محل کنترل اعمال و حرکات ارادی است را تقویت می کند و این عمل باعث می شود فرد با صرف کمترین نیرو و انرژی به انجام صحیح حرکات بعدی بپردازد.   نماز قسمت فوقانی بدن را پرورش داده و ستون مهره ها را تقویت کرده و آن را در حالت مستقیم نگاه می دارد. تقویت احشاء و ماهیچه های شکم , حفظ سلامت دستگاه گوارش و رفع یبوست مزمن سوء هاضمه و بی اشتهایی از دیگر خواص نماز خواندن و رکوع در نماز است.   کارشناسان می گویند در حالت رکوع ماهیچه های اطراف ستون مهره ها منبسط می شود کخ در متعادل و آرام کردن سمپاتیک موثر است.
مدت زمان خواندن ذکر رکوع نیز باعث تقویت عضلات صورت و گردن ساق پا و رانها می شودو به این ترتیب به جریان خون در قسمتهای مختلف بدن سرعت می بخشد.
تنظیم متابولیسم بدن فراهم نمودن زمینه از بین رفتن اکثر بیماری ها از بدن , کمک به افزایش حالت استواری و استحکام مغز و بهبود ناراحتی های تناسلی و نارسایی های تخمدان از دیگر خواص رکوع در نماز است.
سجده نیز ستون مهره های بدن را تقویت کرده و دردهای سیاتیک را آرام می کند. سجده علاوه بر از بین بردن یبوست و سوء هاضمه ,پرده دیافراگم را تقویت کرده و به دفع مواد زاید بدن به دلیل فشرده شدن منطقه شکمی کمک می کند.
سجده همچنین باعث افزایش جریان خون در سر شده که این امر با تغذیه این غدد باعث حفظ شادابی , زیبایی و طراوت پوست می شود.
حالات سجده به واسطه باز شدن مهره ها از یکدیگر باعث کشیده شدن اعصابیکه قسمتهای مختلف بدن را به مغز وصل می کند,شده و این  اعصاب را در یک حالت تعادلی قرار می دهد که این عم برای سلامت انسان بسیار حائز اهمیت است.
سجده باعث آسودگی و آرامش در فرد شده و عصبانیت را تسکین می دهد. استحکام بخشیدن و تقویت عضلات پاها و ران ها , کمک به نفخ معده و روده  , بهبود فتق  , از خواص نشستن بعد نماز است.
روشن است که نماز فلسفی خاص خود را دارد که معراج مومن و مایه ی قرب به حق است و آن را باید فقط برای خداوند تعالی خواند و نه به انگزه فواید و آثاری از این دست, ولی آگاهی از این دست نظرات علمی نیز می تواند برای برخی مفید باشد.

برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۰۱:۰۵:۱۷ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

دلایل پایین بودن فشارخون

وضعیت هایی که حجم خون را کم می کند، بازده قلبی (میزان خونی که توسط قلب پمپاژ می شود) را کاهش می دهند و برخی داروها، ازجمله دلایل اصلی پایین بودن فشارخون هستند.

*کم آب شدن بدن در میان بیماران با حالت تهوع و استفراغ و اسهال طولانی مدت متداول است. میزان قابل توجهی آب در مواقع اسهال و استفراغ از بین می رود، مخصوصاً اگر بیمار برای جایگزین کردن آب از دست رفته، به میزان کافی از مایعات استفاده نکند.

سایر علل کم آب شدن بدن عبارتند از: ورزش، عرق کردن، تب، و خستگی ناشی از گرما. افراد مبتلا به کم آبی خفیف فقط دچار تشنگی و خشکی دهان می شوند. کم آبی متوسط تا شدید ممکن است موجب فشارخون بسیار پایین شود (که با سرگیجه یا ضعف هنگام بلند شدن از جا همراه است). کم آبی شدید نیز ممکن است منجر به شوک، نارسایی کلیه، پریشانی، اسیدوز (وجود اسید زیاد در خون)، کما، و حتی مرگ شود.
*خونریزی متوسط تا شدید می تواند به سرعت خون فرد را تخلیه کرده و منجر به فشارخون پایین شود. خونریزی می تواند ناشی از زخم، مشکلات جراحی، یا ناهنجاری های معدی روده ای مثل زخم، تومر یا دیورتیکولوز باشد. گاهاً خونریزی می تواند بسیار شدید و سریع باشد (مثلاً خونریزی ناشی از پاره شدن عروق) که سریعاً موجب شوک و مرگ می شود.
*التهاب جدی اندام های درون بدن مثل پانکره آتیت (التهاب لوزالمعده) نیز می تواند منجر به فشارخون پایین شود. در پانکره آتیت شدید، مایعات رگ های خونی را برای وارد شدن به بافت های ملتهب دور لوزالمعده و همچنین حفره شکمی ترک می کنند و حجم خون پایین می آید.

علل فشارخون ناشی از بیماری های قلبی

*ضعیف شدن عضلات قلبی می تواند منجر به نارسایی قلب شده و میزان خون پمپاژ شدن توسط آن را کاهش دهد. یکی از دلایل اصلی ضعیف شدن عضلات قلب، مرگ تعداد زیادی از عضلات قلب به خاطر یک حمله قلبی شدید یا تکرار حملات قلبی خفیف است. سایر دلایل ضعیف شدن عضلات قلبی عبارتند از داروهایی که برای قلب سمی باشند، عفونت های عضلات قلب توسط ویروس ها و بیماری های دریچه های قلبی مثل تنگی آئورت.

*پریکاردیت التهاب پریکارد یا آبشامه قلب است (کیسه ای که اطراف قلب را فراگرفته است). پریکاردیت می تواند باعث شود که مایعات درون پریکارد جمع شوند و قلب فشرده شود و توانایی آنرا برای پمپاژ خون کاهش دهد.

*انسداد خون ریوی وضعیتی است که در آن یک لخته خون در رگ قطع شده و به سمت قلب حرکت می کند و در آخر به ریه ها می رسد. یک لخته بزرگ خون می تواند جریان خون را از ریه ها به سمت بطن چپ مسدود کرده و به طور جدی خونی که برای پمپاژ به سمت قلب برمی گردد را کاهش دهد. انسداد خون ریوی یک وضعیت اورژانسی بسیار خطرناک به حساب می آید.

*کندی ضربان قلب می تواند مقدار خون پمپاژ شده توسط قلب را کاهش دهد. ضربان قلب زمان استراحت برای افراد بزرگسال بین 60 تا 100 ضربه در دقیقه می باشد. کندی ضربان قلب (یعنی ضربان قلب استراحت کمتر از 60) همیشه منجر به فشارخون پایین نمی شود. درواقع، برخی از ورزشکاران حرفه ای می تواند ضربان قلب استراحتی بین 40 تا 50 ضربه در دقیقه داشته باشند بدون اینکه علامتی مشاهده کنند. اما در بسیاری از بیماران کندی ضربان قلب می تواند منجر به پایین آمدن فشارخون، سرگیجه و حتی غش شود.

برخی از دلایل کندی ضربان قلب عبارتند از: 1) سندرم سینوس بیمار، 2) انسداد قلبی، و 3) مسمومیت دارویی.  بسیاری از این مشکلات در افراد سالخورده اتفاق می افتد.

1.  سندرم سینوس بیمار: زمانی اتفاق می افتد که سیستم الکتریکی بیمار قلب نتواند پیام ها را با سرعت کافی برای حفط ضربان قلب عادی تولید کند.

2.  انسداد قلبی: زمانی اتفاق می افتد که بافت های ویژه که جریان الکتریکی را در قلب منتقل می کنند با حملات قلبی، تصلب شریان، و داروها آسیب می بینند. انسداد قلبی جلوی برخی از پیام ها را گرفته و اجازه رسیدن آنها به قلب را نمی دهد و این مسئله باعث می شود قلب با سرعت کافی منقبض شود.

3.  مسمومیت دارویی: داروهایی مثل دیگوکسین (لانوکسین) یا بتابلاکرها مخصوص فشارخون بالا می تواند انتقال الکتریکی درون قلب را از لحاظ شیمیایی کند کرده و منجر به کند شدن ضربان قلب و فشارخون شود.

*ضربان قلب بسیار بالا نیز منجر به پایین آمدن فشارخون می شود. متداولترین نمونه این وضعیت که منجر به پایین آمدن فشارخون می شود فیبریلاسیون دهلیزی می باشد. فیبریلاسیون دهلیزی اختلال قلبی است که با ترشحات الکتریکی سریع و نامنظم از عله قلب شناخته می شود که موجب می شود بطن های قلب به طور نامنظم و سریعی منقبض شوند. بطن هایی که به طور نامنظم و سریع منقبض می شوند زمان کافی برای پر کردن کامل خون را قبل از هر انقباض ندارند و باوجود ضربان قلب بالاتر، مقدار خون پمپاژ شده کاهش می یابد. سایر ریتم های نامنظم قلبی هم می توانند منجر به پایین آمدن فشارخون شوند.

داروهایی که منجر به پایین آمدن فشارخون می شوند

*داروهای مثل بلاکرهای شبکه کلسیم، بتابلاکرها و دیگوکسین (لانوکسین) می تواند سرعت انقباض قلب را پایین بیاورند. برخی از افراد سالخورده شدیداً به این داروها حساسیت دارند چون احتمال بیماری قلبی در آنها بیشتر است. در برخی افراد، ضربان قلب می تواند حتی با مصرف مقدار بسیار کمی از این داروها به طرز خطرناکی کند شود.

*داروهایی که برای فشارخون بالا مصرف می شود (مثل بازدارنده های ASC، آبلاکرهای گیرنده نژیوتنسین، بتابلاکرها، بلاکرهای شبکه کلسیم، و آلفا بلاکرها) هم می توانند فشارخون را به طرز شدیدی پایین آورده و منجر به فشارخون پایین به ویژه در بین افراد سالخورده شود.

*قرص های ادرارآور مثل فروسمید (لاسیکس) می توانند با ایجاد ادرار بیش از حد، حجم خون را پایین بیاورند.

*داروهایی مثل آمیتریپتیلین (الاویل) که برای درمان افسردگی، داروهایی مثل لوودوپا-کاریدوپا (سینمت) که برای درمان بیماری پارکینسیون استفاده می شوند، داروهایی مثل سیلدنافیل (ویاگرا)، واردنافیل (لویترا) و تادالافیل (سیالیس) که برای بدکاری نعوظ (ناتوانی جنسی) مصرف می شوند وقتی همراه با نیتروگلیسیرین استفاده شوند موجب پایین آمدن فشارخون می شوند.

*موادمخدر و الکل نیز می توانند منجر به پایین بودن فشارخون شوند.

سایر عوامل ایجادکننده فشارخون پایین

*واکنش عصب واگ وضعیتی بسیار متداول است که در آن فردی سالم به طور موقت دچار فشارخون پایین، ضربان قلب پایین و گاهاً غش می شود. این واکنش معمولاً با احساساتی مثل ترس یا درد مثل شروع تزریق درون رگی یا ناراحتی معدی روده ای. واکنش های عصب واگ با فعالیت سیستم عصبی غیرارادی به ویژه عصب واگ ایجاد می شود که هورمون هایی ترشح می کند که قلب را کند کرده و رگ های خونی را گشاد می کند. عصب واگ ضربان قلب را کنترل می کند (آنرا کند می کند). همچنین عملکرد دستگاه گوارش را کنترل می کند. به همین دلیل خیلی افراد با فشار ناشی از حالت تهوع و استفراغ دچار واکنش عصب واگ می شوند.

*فشارخون پایین ناشی از وضعیت قرارگیری بدن، افت ناگهانی فشارخون است که زمانی اتفاق می افتد که فرد از حالت نشسته، چمباتمه یا خوابیده می ایستد. وقتی فرد می ایستد، نیروی جادبه باعث می شود خون وارد رگ های پا شود به همین دلیل خون کمتری برای پمپاژ وارد قلب می شود و درنتیجه فشارخون پایین می آید. بدن با بالا بردن ضربان قلب و باریک کردن رگ ها برای برگرداندن خون بیشتر به قلب، اتوماتیک وار به افت فشار واکنش می دهد. در بیمارانی که مبتلا به این نوع افت فشار هستند، این واکنش جبران کننده اتفاق نمی افتد و باعث بروز فشارخون پایین می شود. این نوع افت فشار برای همه سنین اتفاق می افتد اما درمیان افراد سالخورده متداولتر است مخصوصاً آنها که از داروهای مخصوص فشارخون بالا یا داروهای ادرارآور استفاده می کنند. سایر عوامل این نوع فشارخون پایین عبارتند از: کم آب شدن بدن، نارسایی غده فوق کلیوی، دیابتی که موجب آسیب رسیدن به اعصاب غیرارادی می شود، مصرف الکل که به اعصاب غیرارادی آسیب بزند، و برخی سندرم های عصبی نادر که به اعصاب غیرارادی صدمه بزند.

*نوع دیگر فشارخون پایین ناشی از وضعیت بدن معمولاً در افراد جوان سالم اتفاق می افتد. بعد از ایستادن های طولانی مدت، ضربان قلب و فشارخون فرد افت می کند و موجب سرگیجه، حالت تهوع و گاهاً غش می شود. در این افراد، سیستم عصبی غیرارادی به طور اشتباه با هدایت قلب به کندتر شدن و رگ ها به گشادتر شدن، به ایستادن های طولانی واکنش می دهد.

*سنکوپ ادراری افت موقتی فشار و از دست دادن هوشیاری است که با ادرار کردن اتفاق می افتد. این وضعیت معمولاً در افراد سالخورده رخ می دهد و می تواند به خاطر ترشحات هورمون ها توسط اعصاب غیرارادی باشد که فشارخون را پایین می آورد.

*نارسایی غده آدرنال، مثلاً به خاطر بیماری آدیسون، می تواند فشارخون را پایین بیاورد. بیماری آدیسون اختلالی است که در آن غدد آدرنال تخریب می شوند. این غدد تخریب شده دیگر قادر به تولید هورمون های آدرنال کافی نیستند (مخصوصا کورتیزول) که برای حفظ عملکردهای طبیعی بدن لازم است. کورتیزول عملکردهای زیادی دارد که یکی از آنها حفظ فشارخون و عملکرد قلب است. بیماری آدیسون با کاهش وزن، ضعف عضلانی، خستگی، فشارخون پایین و گاهی اوقات تیره شدن پوست همراه است.

*سپتی سمی (عفونت خون بوسیله ارگانیسم های چرکی) عفونت بسیار جدی است که در آن باکتری ها (یا سایر ارگانیسم های عفونی مثل قارچ ها) وارد خون می شوند. این عفونت معمولاً از ریه ها، مثانه، یا در شکم به خاطر دیورتیکولیت یا سنگ صفرا آغاز می شود. بعد باکتری وارد خون شده که در آنجا سمومی ترشح می کند و موجب پایین آمدن فشارخون به طرز وحشت آور و خطرناکی می شود که معمولاً به چند عضو بدن صدمه می زند.

*آنافیلاکسی یک شوک کشنده حساسیتی به داروهایی مثل پنیسیلین، ید درون وریدی که در برخی مطالعات رادیولوژی ساتفاده می شود، غذاهایی مثل بادام زمینی یا نیش زنبور می باشد. علاوه بر افت شدید فشار افراد دچار کهیر، خس خس در تنفس، و متورم شدن گلو و تنگی نفس می شوند. این شوک با بزرگ شدن رگ های خونی حاوی خون و فرار آب از خون به سمت بافت ها اتفاق می افتد.

برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۰۱:۰۵:۱۶ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

با 19 روش از قلب خود محافظت کنید

با 19 روش از قلب خود محافظت کنید

پیشنهاد می کنیم که برای حفظ سلامت قلب خود به نکات زیر توجه کنید، اما این نکته را متذکر می شویم که با پزشک نیز مشورت کنید:

1 - روزی 30دقیقه ورزش کنید.

2 - هر دو ساعت یک لیوان آب بنوشید.

3 - اگر می توانید روزی 20دقیقه دوچرخه سواری کنید.

4 - طبق نظر پزشک، هر روز ویتامین ب کمپلکس مصرف کنید.

5 - صدای خود را در شب حین خواب ضبط کنید یا از اطرافیانتان بخواهید تا توجه کنند که آیا در خواب خر و پف می کنید یا نه. اگر جواب مثبت بود با پزشک مشورت کنید چرا که این امر می تواند در تنفس و فشارخون شما اختلال به وجود آورد و در نهایت سلامت قلبتان را در معرض خطر قرار دهد.

وقت کافی به گردش و هم صحبتی با آنهایی که دوستشان دارید اختصاص دهید.

6 - حداقل روزی دو فنجان چای نوش جان کنید.

7 - هر هفته مقدار کمی کاکائوی تلخ بخورید.

8 – شب ها حداقل هفت ساعت بخوابید. کم خوابی می تواند یکی از دلایل حمله قلبی باشد.

9 - دست کم هفته ای یک بار ماهی مصرف کنید.

10- از خوردن صبحانه کامل و سرشار از فیبر غافل نشوید.

11- مواد غذایی دارای امگا 3 را در برنامه غذایی بگنجانید.

12- به مصرف لوبیا نیز توجه کنید و آن را به شکل خوراک یا بر روی سالاد میل نمایید.

13- طبق نظر پزشک هر روز یک آسپیرین بچه بخورید.

14- خوب است بدانید خوردن آلبالو برای سلامت قلب خالی از لطف نیست.

15- هر روز پرتقال بخورید. می توانید به جای آن از آب پرتقال هم استفاده کنید منتهی اگر خود پرتقال برایتان فراهم بود، آن را ترجیح دهید.

16- در روزهای تعطیل فقط استراحت کنید. تلفن همراه و رایانه را کنار بگذارید.

17- از استرس پرهیز کنید.

18- به مصرف مولتی ویتامین نیز اهمیت دهید اما پیش از آن نظر پزشک را بخواهید.

19- وقت کافی به گردش و هم صحبتی با آنهایی که دوستشان دارید اختصاص دهید.



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۰۱:۰۵:۱۶ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

به مناسبت روز جهانی قلب

آخرین یکشنبه ماه سپتامبر میلادی، هر ساله "روز جهانی قلب" نام دارد که امسال مصادف بود با 5 مهر ماه 1388. البته این نامگذاری ربطی به ولنتاین ندارد، بلکه تنها به سلامت قلب می‌اندیشد. فرقی ندارد شاعر باشید و قلب را مرکز عواطف و احساسات بدانید، یا پزشک باشید و به آن به چشم تلمبه‌ای گوشتی بدون احساس ‌بنگرید، آنچه در نگاه همه مشترک است زندگی است.

همه قلب را منشا زندگی می‌دانند و تپش‌های آن را گرامی می‌دارند. تلمبه‌ای عضلانی که در سینه قرار دارد و بزرگی آن به اندازه مشت انسان است و وزنش کمتر از یک قوطی نوشابه که روزانه 100 هزار بار می‌تپد و به طور مداوم در حال کار کردن و تلمبه زدن است، اما آنقدر مهم است که نه تنها یک روز در سال، بلکه باید همه سال به آن اندیشید.

بیماری های قلبی-عروقی یکی از بیماری‌های شایع در تمام دنیاست و سالانه 17/2 میلیون نفر را به کام مرگ می‌‌کشاند که 7/2 میلیون نفر به علت بیماری ایسمیک قلبی و 5/5 میلیون نفر به علت حوادث عروق مغزی و 3/3 میلیون نفر به دلیل فشار خون بالا فوت می‌کنند. در کشور ایران نیز 38 درصد مرگ‌ها و 23 درصد از ناتوانی‌ها به علت همین بیماری‌هاست. این بیماری اولین علت مرگ و میر در کشور‌های پیشرفته است و در کشورهای در حال توسعه به سرعت رو به گسترش است.

در سال 1910، 10 درصد مرگ و میرها در دنیا به علت بیماری‌های قلبی-عروقی بوده است، اما این وضعیت در سال 2000 به 50 درصد رسید و پیش‌بینی می شود این آمار در سال 2020 به 75 درصد مرگ و میرهای شایع در جهان برسد.

بیشتر از 46/6 درصد مرگ ناشی از بیماری‌های قلبی عروقی پیش‌بینی شده در سال 2020 در کشورهای در حال توسعه اتفاق می‌افتد و بیش از نیمی از مرگ‌ها در این کشورها در زیر 70 سالگی رخ می‌دهد.

روز قلب‌ها

به علت اهمیت موضوع و ضرورت جلب توجه مسوولان در برنامه‌ریزی برای پیشگیری از بروز این بیماری‌ها، اطلاع رسانی مناسب به افراد جامعه و مبارزه همه جانبه با عوامل خطرساز بیماری‌های قلبی، دولت‌ها و مردم به فکر مقابله با این بیماری‌ها افتادند. از جمله نهادهای مردمی مانند فدراسیون بین‌المللی قلب‌شناسی و انجمن بین‌المللی قلب‌شناسان، در سال 1978 میلادی تاسیس گردید که مسوولیت آن پیشگیری و کنترل بیماری‌های قلبی عروقی بود. با ادغام این دو انجمن با یکدیگر و تغییر نام آنها رسما از سال 1998 ، فدراسیون جهانی قلب تشکیل شد. فدراسیون جهانی قلب با این نگرش که تمام کشورهای عضو این فدراسیون می‌توانند به ریشه‌کنی همه‌گیری جهانی بیماری‌های قلبی عروقی کمک کنند، با همکاری سازمان بهداشت جهانی آخرین یکشنبه ماه سپتامبر هر سال را به عنوان روز جهانی قلب تعیین کرد و هرساله با شعاری متفاوت این روز گرامی داشته می‌شود. در روز جهانی قلب فعالیت‌های مختلف مانند کلاس‌های آموزشی، مسابقات ورزشی، نمایش‌ها و نمایشگاه‌ها و بسیج‌های اندازه‌گیری فشار خون، کلسترول خون و... برگزار می‌شود.

از سال 1378 مراسم روز جهانی قلب در کشور ما نیز هر ساله برگزار می‌شود.

روز جهانی قلب فرصتی برای حساس‌سازی جامعه و زمینه سازی برای اصلاح شیوه‌های نامناسب است و مردم را تشویق می‌کند تا درباره عادات خوب زندگی که منجر به زندگی طولانی‌تر و قلب سالم‌تر می‌شود، فکر کنند.

شعار روز جهانی قلب در سال 2008 «آیا عوامل خطر بیماری‌های قلبی خود را می‌شناسید؟» و در سال 2007 «چقدر قلب خود را سالم و جوان نگه داشته‌اید؟» بود و شعار امسال «سلامت قلب در محیط کار» است.

روز جهانی قلب سال 2009

دکتر طاهره سماوات، رییس اداره قلب وزارت بهداشت در مراسم روز جهانی قلب که در تالار امام بیمارستان امام خمینی (ره) برگزار شد، گفت: علت انتخاب شعار «سلامت قلب در محیط کار» برای روز جهانی قلب در سال جاری، آن است که کارمندان حدود 60 درصد از مدتی را که بیدار هستند در محیط کار می‌گذرانند و به دلیل مشغله زیاد به خود توجهی ندارند. کارمندان به دلیل بی تحرکی، مصرف سیگار، استرس محیط کار، غذای نامناسب و ... در معرض خطر ابتلا به بیماری‌های قلبی قرار دارند.

از آنجا که کارمندان نیروهای مولد جامعه هستند، توجه به آنها علاوه بر آن که می‌تواند بخش عظیمی از عوامل خطر بیماری‌های قلبی عروقی در جامعه را کاهش دهد، در عین حال به سلامت اقتصاد جامعه نیز کمک می‌کند.

به گفته دکتر سماوات، عدم مصرف سیگار و برخورداری از تحرک بدنی کافی می‌تواند تا 80 درصد از بار بیماری‌های قلبی عروقی بکاهد.

قلب‌های بیمار

بیماری‌های قلبی عروقی شایع‌ترین علت مرگ و میر در کشور ما هستند. متاسفانه نزدیک به 40 درصد علت فوت جوانان در کشور به دلیل بیماری‌های قلبی عروقی است و این آمار به سرعت در حال افزایش است.

شیوع این بیماری‌ها در سال‌های گذشته در کشور ما روند صعودی داشته است. براساس برآوردها، بیش از 2 میلیون نفر از مردم کشورمان مبتلا به بیماری عروق کرونر هستند.

قلب

نکته نگران‌کننده دیگر این است که حدود سنی مبتلایان در ایران نسبت به کشورهای توسعه یافته پایین‌تر است. در بررسی انجام شده در مرکز قلب تهران میانگین سن بیمارانی که تحت عمل قلب باز یا آنژیوگرافی قرار گرفته‌اند، حدود 58 سال است، در حالی که این سن در کشورهای دیگر، 68 سال می باشد.

چقدر قلب‌تان را می‌شناسید

علائم بیماری‌های قلبی در بسیاری از موارد دیر ظاهر می‌شوند و نداشتن علامت، دلیل بر سلامت قلب نیست. اولین گام برای داشتن یک قلب سالم، شناخت عوامل خطری است که قلب را تهدید می‌کنند.

پزشکان معتقدند، هر چه میزان کلسترول بد یا LDL در خون شما بالاتر باشد و تعداد بیشتری از عوامل خطرزا را داشته باشید، به همان اندازه در معرض خطر بیشتری برای ابتلا به بیماری های قلبی قرار دارید.

افرادی که قبلا مبتلا به بیماری قلبی بوده اند، در معرض خطر بیشتری برای وقوع یک حمله قلبی مجدد هستند.

سایر افرادی که در معرض خطر بیشتری هستند عبارتند از: مبتلایان به بیماری دیابت (که عامل خطرزای نیرومندی است) و افرادی که ترکیبی از عوامل خطرزای ابتلا به بیماری قلبی را دارند.

عوامل خطرزای اصلی عبارتند از:

- استعمال سیگار

- فشار خون بالا

- میزان کم کلسترول خوب یا HDL (کمتر از 40 میلی گرم در دسی لیتر)

- سابقه خانوادگی بیماری‌های قلبی زودرس

- سن (در مردان 45 سال یا بیشتر و در زنان سن 55 سال یا بیشتر)‌

اگرچه چاقی و نداشتن فعالیت بدنی در فهرست بالا نیامده است، ولی باید توجه داشته باشیم که این عوامل نیز در بروز بیماری های قلبی موثر هستند.

برای آن که مشخص شود تا چه اندازه در معرض خطر بیماری‌های قلبی قرار دارید، باید به پزشک مراجعه کنید.

اگر از موارد بالا، چند عامل را دارید، باید بسیار مراقب سلامتی خود باشید. در سنین بالا برای اطمینان از سلامت قلب، حداقل باید سالی یک بار به پزشک مراجعه کرد، زیرا در صورت تشخیص بیماری در مراحل ابتدایی، می‌توانید جلوی آن را بگیرید.

سلطان قلب‌های بیمار

سیگار، چربی، نمک، چاقی و کم‌تحرکی شایع‌ترین علل بیماری‌های قلبی هستند که وضعیت همه ی این موارد در ایران نامناسب است.

سیگار: در ایران سالانه 12 میلیون سیگاری 60 میلیارد نخ دود می‌کنند و سن مصرف سیگار در ایران به 10 تا 13 سال کاهش یافته است. همچنین سالانه 50 هزار ایرانی بر اثر استعمال دخانیات جان خود را از دست می‌دهند.

چربی: سالانه 2/1 میلیون تن روغن جامد در کشور مصرف می‌شود که این امر می‌تواند آمار وحشتناک مرگ و میرها بر اثر بیماری‌های قلبی عروقی را توجیه کند. سرانه مصرف روغن جامد در ایران 17 کیلوگرم و در دنیا 5/12 کیلوگرم است.

نمک: نمک یکی دیگر از عوامل خطر ابتلا به بیماری‌های قلبی عروقی است. ایرانی‌ها به طور متوسط بیش از 3 برابر میزان مجاز نمک مصرف می‌کنند. استاندارد مصرف نمک بین 4 تا 5 گرم در روز است که ایرانی‌ها به طور متوسط روزانه 13 تا 15 گرم نمک مصرف می‌کنند. به این ترتیب 5/18 تا 20 درصد مردم ایران مبتلا به فشار خون بالا هستند. فشار خون بالا از مهم ترین عوامل خطرساز برای بیماری قلبی است.

کم تحرکی: 69 درصد ایرانی‌ها تنبل بوده و تحرک بدنی کافی ندارند که 22 درصد بیماری‌های قلبی نیز به دلیل کم‌تحرکی است.

دیابت: دیابت یکی دیگر از عوامل خطر بروز بیماری‌های قلبی است. 7 میلیون ایرانی به دیابت مبتلا هستند که به طور کلی سالانه یک درصد به آمار دیابتی‌ها اضافه می‌شود. سن ابتلا به دیابت در ایران حداقل 10 تا 15 سال پایین‌تر از سن شایع ابتلا در کشورهای توسعه یافته است.

چاقی: نسل امروز ایران 3 تا 4 کیلوگرم چاق‌تر از نسل‌های قدیمی است. 43 درصد افراد بالای 15 سال کشور اضافه وزن دارند، زیرا مصرف نان، غلات، چربی‌ها، قند و شکر بسیار بیشتر از استاندارد جهانی است.

ضرورت فرهنگ‌سازی روز جهانی قلب

برای درمان بیماری‌های قلبی بسیاری از امکانات در کشور وجود دارد، البته اقدامات زمانی مفید هستند که افراد نیازمند کمک، به موقع به آنها مراجعه کنند و اساسا به آن دسترسی داشته باشند.

اما آنچه بسیار مهم‌تر است، اطلاعات لازم قبل از بیماری است که به پیشگیری کمک می‌کند. مردم باید بدانند و آگاه باشند از 25 سالگی به بعد باید به منظور بررسی فاکتورهای مهم، تحت آزمایش خون قرار گیرند. باید بدانند چربی خون بالا چه تبعات ناخوشایندی را در پی دارد. باید آگاه باشند اگر دچار درد قفسه سینه شدند، به راحتی از کنارش نگذرند و به پزشک مراجعه کنند. باید مطلع باشند اگر در فامیلشان سابقه بیماری قلبی وجود دارد، بیشتر در معرض خطر هستند. باید آگاه باشند سیگار کشیدن واقعا خطر مشکلات قلبی را افزایش می‌دهد. باید بدانند رژیم غذایی پرچرب، سلامت قلب و عروق آنها را در معرض خطر قرار می‌دهد و همه این ها از طریق سیستم‌های اطلاع‌رسانی باید به گوش مردم برسد.

این کار جز به مدد فرهنگ‌سازی و اطلاع‌رسانی جامع و گسترده توسط صداوسیما، روزنامه‌ها و مجلات، وزارت بهداشت و مراکز غیردولتی فعال در زمینه سلامت قلب میسر نخواهد شد. این سازمان‌ها و نهادها با تنظیم برنامه‌ای مدون قادر خواهند بود آگاهی‌های لازم را به افراد جامعه ارائه کنند. در کنار این موضوع امکانات پزشکی نیز وجود دارد و پزشکان هم آماده هستند اطلاعات را به افراد منتقل و در صورت نیاز، بیماران را درمان کنند.

این کار گروهی که در فلسفه روز جهانی قلب بر آن تاکید شده، ساده‌ترین و در عین حال مهم‌ترین بخش کار اطلاع‌رسانی است و هدف روز جهانی قلب هم همین آگاه‌سازی است. مطمئنا افراد برای کسب آگاهی راهی ندارند جز این که پیام‌ها، توصیه‌ها و راهکارها را از طریق رسانه‌ها بشنوند و ببینند و بعد در صورت نیاز مراجعه کنند.



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۰۱:۰۵:۱۵ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

به مناسبت روز جهانی قلب

آخرین یکشنبه ماه سپتامبر میلادی، هر ساله "روز جهانی قلب" نام دارد که امسال مصادف بود با 5 مهر ماه 1388. البته این نامگذاری ربطی به ولنتاین ندارد، بلکه تنها به سلامت قلب می‌اندیشد. فرقی ندارد شاعر باشید و قلب را مرکز عواطف و احساسات بدانید، یا پزشک باشید و به آن به چشم تلمبه‌ای گوشتی بدون احساس ‌بنگرید، آنچه در نگاه همه مشترک است زندگی است.

همه قلب را منشا زندگی می‌دانند و تپش‌های آن را گرامی می‌دارند. تلمبه‌ای عضلانی که در سینه قرار دارد و بزرگی آن به اندازه مشت انسان است و وزنش کمتر از یک قوطی نوشابه که روزانه 100 هزار بار می‌تپد و به طور مداوم در حال کار کردن و تلمبه زدن است، اما آنقدر مهم است که نه تنها یک روز در سال، بلکه باید همه سال به آن اندیشید.

بیماری های قلبی-عروقی یکی از بیماری‌های شایع در تمام دنیاست و سالانه 17/2 میلیون نفر را به کام مرگ می‌‌کشاند که 7/2 میلیون نفر به علت بیماری ایسمیک قلبی و 5/5 میلیون نفر به علت حوادث عروق مغزی و 3/3 میلیون نفر به دلیل فشار خون بالا فوت می‌کنند. در کشور ایران نیز 38 درصد مرگ‌ها و 23 درصد از ناتوانی‌ها به علت همین بیماری‌هاست. این بیماری اولین علت مرگ و میر در کشور‌های پیشرفته است و در کشورهای در حال توسعه به سرعت رو به گسترش است.

در سال 1910، 10 درصد مرگ و میرها در دنیا به علت بیماری‌های قلبی-عروقی بوده است، اما این وضعیت در سال 2000 به 50 درصد رسید و پیش‌بینی می شود این آمار در سال 2020 به 75 درصد مرگ و میرهای شایع در جهان برسد.

بیشتر از 46/6 درصد مرگ ناشی از بیماری‌های قلبی عروقی پیش‌بینی شده در سال 2020 در کشورهای در حال توسعه اتفاق می‌افتد و بیش از نیمی از مرگ‌ها در این کشورها در زیر 70 سالگی رخ می‌دهد.

روز قلب‌ها

به علت اهمیت موضوع و ضرورت جلب توجه مسوولان در برنامه‌ریزی برای پیشگیری از بروز این بیماری‌ها، اطلاع رسانی مناسب به افراد جامعه و مبارزه همه جانبه با عوامل خطرساز بیماری‌های قلبی، دولت‌ها و مردم به فکر مقابله با این بیماری‌ها افتادند. از جمله نهادهای مردمی مانند فدراسیون بین‌المللی قلب‌شناسی و انجمن بین‌المللی قلب‌شناسان، در سال 1978 میلادی تاسیس گردید که مسوولیت آن پیشگیری و کنترل بیماری‌های قلبی عروقی بود. با ادغام این دو انجمن با یکدیگر و تغییر نام آنها رسما از سال 1998 ، فدراسیون جهانی قلب تشکیل شد. فدراسیون جهانی قلب با این نگرش که تمام کشورهای عضو این فدراسیون می‌توانند به ریشه‌کنی همه‌گیری جهانی بیماری‌های قلبی عروقی کمک کنند، با همکاری سازمان بهداشت جهانی آخرین یکشنبه ماه سپتامبر هر سال را به عنوان روز جهانی قلب تعیین کرد و هرساله با شعاری متفاوت این روز گرامی داشته می‌شود. در روز جهانی قلب فعالیت‌های مختلف مانند کلاس‌های آموزشی، مسابقات ورزشی، نمایش‌ها و نمایشگاه‌ها و بسیج‌های اندازه‌گیری فشار خون، کلسترول خون و... برگزار می‌شود.

از سال 1378 مراسم روز جهانی قلب در کشور ما نیز هر ساله برگزار می‌شود.

روز جهانی قلب فرصتی برای حساس‌سازی جامعه و زمینه سازی برای اصلاح شیوه‌های نامناسب است و مردم را تشویق می‌کند تا درباره عادات خوب زندگی که منجر به زندگی طولانی‌تر و قلب سالم‌تر می‌شود، فکر کنند.

شعار روز جهانی قلب در سال 2008 «آیا عوامل خطر بیماری‌های قلبی خود را می‌شناسید؟» و در سال 2007 «چقدر قلب خود را سالم و جوان نگه داشته‌اید؟» بود و شعار امسال «سلامت قلب در محیط کار» است.

روز جهانی قلب سال 2009

دکتر طاهره سماوات، رییس اداره قلب وزارت بهداشت در مراسم روز جهانی قلب که در تالار امام بیمارستان امام خمینی (ره) برگزار شد، گفت: علت انتخاب شعار «سلامت قلب در محیط کار» برای روز جهانی قلب در سال جاری، آن است که کارمندان حدود 60 درصد از مدتی را که بیدار هستند در محیط کار می‌گذرانند و به دلیل مشغله زیاد به خود توجهی ندارند. کارمندان به دلیل بی تحرکی، مصرف سیگار، استرس محیط کار، غذای نامناسب و ... در معرض خطر ابتلا به بیماری‌های قلبی قرار دارند.

از آنجا که کارمندان نیروهای مولد جامعه هستند، توجه به آنها علاوه بر آن که می‌تواند بخش عظیمی از عوامل خطر بیماری‌های قلبی عروقی در جامعه را کاهش دهد، در عین حال به سلامت اقتصاد جامعه نیز کمک می‌کند.

به گفته دکتر سماوات، عدم مصرف سیگار و برخورداری از تحرک بدنی کافی می‌تواند تا 80 درصد از بار بیماری‌های قلبی عروقی بکاهد.

قلب‌های بیمار

بیماری‌های قلبی عروقی شایع‌ترین علت مرگ و میر در کشور ما هستند. متاسفانه نزدیک به 40 درصد علت فوت جوانان در کشور به دلیل بیماری‌های قلبی عروقی است و این آمار به سرعت در حال افزایش است.

شیوع این بیماری‌ها در سال‌های گذشته در کشور ما روند صعودی داشته است. براساس برآوردها، بیش از 2 میلیون نفر از مردم کشورمان مبتلا به بیماری عروق کرونر هستند.

قلب

نکته نگران‌کننده دیگر این است که حدود سنی مبتلایان در ایران نسبت به کشورهای توسعه یافته پایین‌تر است. در بررسی انجام شده در مرکز قلب تهران میانگین سن بیمارانی که تحت عمل قلب باز یا آنژیوگرافی قرار گرفته‌اند، حدود 58 سال است، در حالی که این سن در کشورهای دیگر، 68 سال می باشد.

چقدر قلب‌تان را می‌شناسید

علائم بیماری‌های قلبی در بسیاری از موارد دیر ظاهر می‌شوند و نداشتن علامت، دلیل بر سلامت قلب نیست. اولین گام برای داشتن یک قلب سالم، شناخت عوامل خطری است که قلب را تهدید می‌کنند.

پزشکان معتقدند، هر چه میزان کلسترول بد یا LDL در خون شما بالاتر باشد و تعداد بیشتری از عوامل خطرزا را داشته باشید، به همان اندازه در معرض خطر بیشتری برای ابتلا به بیماری های قلبی قرار دارید.

افرادی که قبلا مبتلا به بیماری قلبی بوده اند، در معرض خطر بیشتری برای وقوع یک حمله قلبی مجدد هستند.

سایر افرادی که در معرض خطر بیشتری هستند عبارتند از: مبتلایان به بیماری دیابت (که عامل خطرزای نیرومندی است) و افرادی که ترکیبی از عوامل خطرزای ابتلا به بیماری قلبی را دارند.

عوامل خطرزای اصلی عبارتند از:

- استعمال سیگار

- فشار خون بالا

- میزان کم کلسترول خوب یا HDL (کمتر از 40 میلی گرم در دسی لیتر)

- سابقه خانوادگی بیماری‌های قلبی زودرس

- سن (در مردان 45 سال یا بیشتر و در زنان سن 55 سال یا بیشتر)‌

اگرچه چاقی و نداشتن فعالیت بدنی در فهرست بالا نیامده است، ولی باید توجه داشته باشیم که این عوامل نیز در بروز بیماری های قلبی موثر هستند.

برای آن که مشخص شود تا چه اندازه در معرض خطر بیماری‌های قلبی قرار دارید، باید به پزشک مراجعه کنید.

اگر از موارد بالا، چند عامل را دارید، باید بسیار مراقب سلامتی خود باشید. در سنین بالا برای اطمینان از سلامت قلب، حداقل باید سالی یک بار به پزشک مراجعه کرد، زیرا در صورت تشخیص بیماری در مراحل ابتدایی، می‌توانید جلوی آن را بگیرید.

سلطان قلب‌های بیمار

سیگار، چربی، نمک، چاقی و کم‌تحرکی شایع‌ترین علل بیماری‌های قلبی هستند که وضعیت همه ی این موارد در ایران نامناسب است.

سیگار: در ایران سالانه 12 میلیون سیگاری 60 میلیارد نخ دود می‌کنند و سن مصرف سیگار در ایران به 10 تا 13 سال کاهش یافته است. همچنین سالانه 50 هزار ایرانی بر اثر استعمال دخانیات جان خود را از دست می‌دهند.

چربی: سالانه 2/1 میلیون تن روغن جامد در کشور مصرف می‌شود که این امر می‌تواند آمار وحشتناک مرگ و میرها بر اثر بیماری‌های قلبی عروقی را توجیه کند. سرانه مصرف روغن جامد در ایران 17 کیلوگرم و در دنیا 5/12 کیلوگرم است.

نمک: نمک یکی دیگر از عوامل خطر ابتلا به بیماری‌های قلبی عروقی است. ایرانی‌ها به طور متوسط بیش از 3 برابر میزان مجاز نمک مصرف می‌کنند. استاندارد مصرف نمک بین 4 تا 5 گرم در روز است که ایرانی‌ها به طور متوسط روزانه 13 تا 15 گرم نمک مصرف می‌کنند. به این ترتیب 5/18 تا 20 درصد مردم ایران مبتلا به فشار خون بالا هستند. فشار خون بالا از مهم ترین عوامل خطرساز برای بیماری قلبی است.

کم تحرکی: 69 درصد ایرانی‌ها تنبل بوده و تحرک بدنی کافی ندارند که 22 درصد بیماری‌های قلبی نیز به دلیل کم‌تحرکی است.

دیابت: دیابت یکی دیگر از عوامل خطر بروز بیماری‌های قلبی است. 7 میلیون ایرانی به دیابت مبتلا هستند که به طور کلی سالانه یک درصد به آمار دیابتی‌ها اضافه می‌شود. سن ابتلا به دیابت در ایران حداقل 10 تا 15 سال پایین‌تر از سن شایع ابتلا در کشورهای توسعه یافته است.

چاقی: نسل امروز ایران 3 تا 4 کیلوگرم چاق‌تر از نسل‌های قدیمی است. 43 درصد افراد بالای 15 سال کشور اضافه وزن دارند، زیرا مصرف نان، غلات، چربی‌ها، قند و شکر بسیار بیشتر از استاندارد جهانی است.

ضرورت فرهنگ‌سازی روز جهانی قلب

برای درمان بیماری‌های قلبی بسیاری از امکانات در کشور وجود دارد، البته اقدامات زمانی مفید هستند که افراد نیازمند کمک، به موقع به آنها مراجعه کنند و اساسا به آن دسترسی داشته باشند.

اما آنچه بسیار مهم‌تر است، اطلاعات لازم قبل از بیماری است که به پیشگیری کمک می‌کند. مردم باید بدانند و آگاه باشند از 25 سالگی به بعد باید به منظور بررسی فاکتورهای مهم، تحت آزمایش خون قرار گیرند. باید بدانند چربی خون بالا چه تبعات ناخوشایندی را در پی دارد. باید آگاه باشند اگر دچار درد قفسه سینه شدند، به راحتی از کنارش نگذرند و به پزشک مراجعه کنند. باید مطلع باشند اگر در فامیلشان سابقه بیماری قلبی وجود دارد، بیشتر در معرض خطر هستند. باید آگاه باشند سیگار کشیدن واقعا خطر مشکلات قلبی را افزایش می‌دهد. باید بدانند رژیم غذایی پرچرب، سلامت قلب و عروق آنها را در معرض خطر قرار می‌دهد و همه این ها از طریق سیستم‌های اطلاع‌رسانی باید به گوش مردم برسد.

این کار جز به مدد فرهنگ‌سازی و اطلاع‌رسانی جامع و گسترده توسط صداوسیما، روزنامه‌ها و مجلات، وزارت بهداشت و مراکز غیردولتی فعال در زمینه سلامت قلب میسر نخواهد شد. این سازمان‌ها و نهادها با تنظیم برنامه‌ای مدون قادر خواهند بود آگاهی‌های لازم را به افراد جامعه ارائه کنند. در کنار این موضوع امکانات پزشکی نیز وجود دارد و پزشکان هم آماده هستند اطلاعات را به افراد منتقل و در صورت نیاز، بیماران را درمان کنند.

این کار گروهی که در فلسفه روز جهانی قلب بر آن تاکید شده، ساده‌ترین و در عین حال مهم‌ترین بخش کار اطلاع‌رسانی است و هدف روز جهانی قلب هم همین آگاه‌سازی است. مطمئنا افراد برای کسب آگاهی راهی ندارند جز این که پیام‌ها، توصیه‌ها و راهکارها را از طریق رسانه‌ها بشنوند و ببینند و بعد در صورت نیاز مراجعه کنند.



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۰۱:۰۵:۱۵ توسط:123 موضوع: نظرات (0)