امام حسین (ع) :
حسین فرزند علی پسر ابوطالب و فاطمه دختر محمد پیامبر اسلام و امام سوم شیعیان است. حسین ۳ شعبان ۴ هجری قمری زاده شده و در ۱۰ محرم ۶۱ در کربلا کشته شد.
در میان شیعیان، از وی با القابی همچون «اباعبدالله»، «ثارالله» و «سیدالشهدا» نام برده میشود.[۱]سجاد، امام چهارم شیعیان فرزند وی بوده و بنا بر روایتی حاصل ازدواج او با شهربانو، دختر یزدگرد سوم ساسانی میباشد
حسین بن علی هنگام زمامداری پدرش علی بن ابی طالب او را در جنگهای جمل و صفین و نهروان همراهی کرده بود. سال ۵۰ هجری وقتی که برادرش حسن پسر علی را به قتل رساندند، معاویه حدود ۱۰ سال به عنوان خلیفه باقی بود. معاویه سال ۶۰ هجری درگذشت و پسرش یزید را به جانشینی انتخاب کرد. حسین از همان ابتدا بیعت با یزید را نپذیرفت. یزید نامهای به حاکم مدینه نوشت و به او دستور داد که از حسین برای یزید بیعت بگیرد و اگر حاضر نشد او را به قتل برساند. حسین که حاضر به بیعت کردن با یزید نبود با خانواده خود برای حج از مدینه به مکه رفت.
در این هنگام عدهای از مردم کوفه که از مرگ معاویه با خبر شده بودند نامههایی برای حسین نوشتند و از او خواستند تا به عراق و کوفه بیاید. حسین نیز که مسلم بن عقیل را به کوفه فرستاده بود، خود مراسم حج تمتع را به عمره تبدیل کرد و بطرف کوفه حرکت نمود. ابتدا شماری از مردم کوفه با مسلم بن عقیل همراه شدند؛ اما با ورود عبیداللّه پسر زیاد که از طرف یزید به حکومت کوفه گمارده شده بود و خبر آورده بود که حسین بن علی مراسم حج را نیمه کاره گذاشته و شریح قاضی فتوای قتل او را داده است و مردم کوفه را تهدید کرده بود مسلم را ترک کنند تا بلکه حسین را از ترک حج و آمدن به کوفه منصرف کرده و مانع بیعت مردم کوفه با وی شوند، مردم کوفه بیعت خود را از حسین بن علی پس گرفتند و به روی او شمشیر کشیدند
حکومت وقت
حسین بن علی خود گفته است:«من برای اصلاح و سامان دادن در امت جدم رسول خدا قیام کرده ام، می خواهم امر به معروف و نهی از منکر نموده و به سیره جدم و پدرم علی بن ابی طالب عمل کنم.» حسین بن علی موافق راه و روش حکومت هم عصر خود نبود.[
انگیزه
میان شیعیان در مورد انگیزه وی از حرکت به سوی کربلا دو نظر متفاوت وجود دارد. گروه اول معتقدند حسین بن علی با توجه به دریافت تعداد زیادی نامه (که تعداد آن را تا هفتاد هزار ذکر کرده اند) از سوی مردم کوفه و پس از حصول اطمینان از اصالت آنها با تایید مسلم بن عقیل، و با اتکا به حمایت آنان به منظور سرنگونی حکومت منحرف و جایگزینی حکومت اصیل اسلامی به سوی کوفه حرکت کرد ولی به دلیل عهد شکنی مردم کوفه نتوانست به منظور نهایی خود برسد ولی با این حال تبدیل به الگوی مبارزه گردید.[۷] علی شریعتی میگوید:«پس این امام حسین که خودش را، زندگی اش را و خانواده اش را و همه و همه را با این شکل نابود کرد برای زندگی من و تو نبود؟ برای اینکه پیروش از زیر بار ستم و ظلم و بیعت دروغ و جور خلاص شود نبود؟ برای این بود که ما اینجا گناه کنیم و بعد برای او گریه کنیم که در قیامت از ما شفاعت کند؟ در دنیا به درد ما نمیخورد؟»[۸]
گروه دیگر معتقدند که با داشتن علم به غیب، وی از ابتدا میدانست که چه اتفاقی خواهد افتاد ولی با این وجود پای در این راه گذاشت. این گروه انگیزههای گوناگونی مانند الگو شدن برای شیعیان و یا بخشایش گناهان کسانی را که به وی ارادت دارند یا بر وی سوگواری میکنند را انگیزه اصلی حسین بن علی میدانند.[۹] این دو عقیده گاه در تاریخ تشیع و میان دانشمندان شیعه بحث هایی به دنبال داشته است که آخرین مورد آن در زمان انتشار کتاب شهید جاوید بوده است. این کتاب نظر گروه اول را تایید میکند، حسینعلی منتظری به اتفاق علی مشکینی برای کتاب شهید جاوید یادداشت تأیید آمیزی نوشتند که به عنوان تقریظ در ابتدای کتاب آمده است. صالحی نجف آبادی نویسنده کتاب گفته است «یک کتاب نوشته ام که بیش از ۴۰ کتاب ردیه علیه آن چاپ شده است
آرامگاه
آرامگاه حسین بن علی در کربلا، عراق. شیعیان خصوصاً در تاسوعا و عاشورا این مکان را زیارت میکنند.
قبر او در کربلا قرار دارداما همچنین در شهرستان صاحب استان کندز آرامگاهیاست که عدهٔ کمی از شیعیان افغانستان، آن را محل دفن سرِ بریدهٔ حسین بن علی امام سوم شیعیان میدانند.همچنین مقبره ای به نام راس حسین(سر بریده حسین )در مصر وجود دار
واقعه کربلا
یکی از نامهایی است که اشاره به نبردی دارد که در روز دهم محرم سال ۶۱ هجری قمری اتفاق افتاد و به عاشورا معروف است.این نبرد بین سپاه حسین ابن علی و سپاه یزید ابن معاویه در نزدیکی محلی با نام کربلا در گرفت. با گاهشماری هجری خورشیدی این روز با ۲۱ مهر سال ۵۹ شمسی مطابق است.
حسین ابن علی روز دوم محرم به کربلا رسید و روز سوم عمر بن سعد با چهارهزار نفر[نیازمند منبع] در کربلا اردو زد و از آن روز به بعد، هر روز بر تعداد این نیروها[نیازمند منبع] افزوده میشد، که عدهٔ کثیری از آنان را با وعدههای مختلف از جمله مال و ثروت آمده بودند[نیازمند منبع].
در روز هفتم محرم آب را بر حسین و همراهانش بستند و در نهمین روز از ماه محرم شمر با چهار هزار نفر و نامهای از طرف عبید الله بن زیاد وارد کربلا شد، او در این نامه به عمر سعد دستور داده بود با حسین بجنگند و او را به قتل برسانند و اگر اینکار از دوست او بر نمیآید، فرماندهی را به شمر واگذار کند.
روز دهم حسین بن علی با ۳۲ سواره نظام و ۴۰ پیاده[۲] و دشمن با ۳۰۰۰۰ نفر[نیازمند منبع]، در مقابل هم قرار گرفتند، جنگ آغاز شد و امام حسین و یارانش کشته شدند. بعد از جان باختن حسین سپاه عمر بن سعد سر ۷۰ تن از لشکریان حسین را جدا کرد و بر بالای نیزهها گذاشت و فقط سر حر و علیاصغر را از تن جدا نکردند[نیازمند منبع].
خیمهها غارت و در نهایت آتش زده شد، ساربان شترهای کاروان حسین بن علی به نام بجدل بن سلیم برای بدست آوردن انگشتر حسین بن علی، انگشت وی را برید تا انگشتر را بدست آورد و در نهایت سپاه عمر بن سعد اجساد شهدای کربلا را در بیابان رها کرد و این اجساد بعد از سه روز توسط قوم بنیاسد دفن شدند
بن علی هنگام زمامداری پدرش با او در جنگهای جمل و صفین و نهروان همراهی کرد. سال ۵۰ هجری هنگام کشته شدن برادرش حسن پسر علی، معاویه حدود ۱۰ سال به عنوان خلیفه باقی بود. بر پایه قرارداد صلح با امام حسن، طبق بند دوم صلحنامه معاویه نمیبایست برای خود جانشینی انتخاب کند.[۴] معاویه در سال ۶۰ هجری مرد و پسرش یزید رابه جانشینی انتخاب کرد. حسین از همان ابتدا بیعت وی را نپذیرفت. یزید نامهای به حاکم مدینه نوشت و به او دستور داد که از حسین برای یزید بیعت بگیرد و اگر حاضر نشد او را به قتل برساند. حسین که حاضر به بیعت کردن با یزید نبود با خانواده خود از مدینه به مکه رفتند.
در این هنگام مردم کوفه که از مرگ معاویه با خبر شده بودند نامههای زیادی برای حسین نوشتند و از او خواستند تا به عراق و کوفه بیاید. حسین نیز مسلم بن عقیل را به کوفه فرستاد. ابتدا هزاران نفر از مردم کوفه با مسلم بن عقیل همراه شدند. اما با ورود عبیداللّه پسر زیاد که از طرف یزید به حکومت کوفه گمارده شده بود و مردم کوفه را تهدید کرده بود مسلم را تنها گذاشتند.
در نتیجه عبیداللّه، مسلم بن عقیل را دستگیر نموده و به قتل رسانید. حسین با خانواده و یاران خود به طرف کوفه حرکت کرد و در نزدیکی کوفه بود که خبر پیمان شکنی مردم کوفه و قتل مسلم را آوردند.
عبیداللّه که بر اوضاع کوفه تسلط پیدا کرده بود حر پسر یزید ریاحی را برای دستگیر کردن حسین و همراهانش فرستاد. و سپس عمر پسر سعد را با سی هزار نفر[نیازمند منبع] به کربلا اعزام نمود. این امر موجب شد تا تعداد زیادی از افرادی که با حسین بودند او را رها کنند وتنها حدود ۷۰ تن با او باقی بمانند. عبیداللّه به عمر بن سعد وعده داده بود که اگر حسین را به قتل برساند او را حاکم ری خواهد کرد ولی پس از این ماجرا این کار را نکرد.
روز نبرد
روز عاشورا، حملهای سراسری و شدید از سوی سپاه عمر سعد به اردوگاه حسین انجام گرفت. این حمله که با تیراندازی عمر سعد به طرف اردوگاه حسین شروع شد[نیازمند منبع]، با تیرهای نیروهای سعد ادامه یافت. شمر هم به نیروهای خود دستور داد که حمله گروهی انجام دهند و افراد حسین را بکلی نابود سازند. همه گردانهای سپاه کوفه در این حمله شرکت داشتند. یاران حسین هم در مقابل این هجوم سعی کردند که از خود دفاع کنند[نیازمند منبع]و نیمی از یاران او (غیر از بنی هاشم) در این حمله نخست کشته شدند. عده کشته شدگان این حمله را ۴۱ نفر گفتهاند. تعدادی از آنان (غیر از ده نفر از غلامان حسین و دودمانش و دو تن ازغلامان علی)، عبارتاند از:
نعیم بن عجلان، عمران بن کعب، حنظله، قاسط، کنانه، عمرو بن مشیعه، ضرغامه، عامربن مسلم، سیف بن مالک، عبدالرحمان درجی، مجمع عائذی، حباب بن حارث، عمرو جندعی، حلاس بن عمرو، سوار بن ابی عمیر، عمار بن ابی سلامه، نعمان بن عمر، زاهر بنعمر، جبلة بن علی، مسعود بن حجاج، عبدالله بن عروه، زهیر بن سلیم، عبدالله و عبیدالله پسران زید بصری.
کشته شدن امام حسین
عمربن سعد دستور داد حسین بن علی بن ابیطالب و همراهانش را محاصره کنند و آب را بر روی آنان ببندند. سرانجام حسین بن علی در روز عاشورا، ۱۰ محرم سال ۶۱ در کربلا به شهادت رسید.وتمامی خیمههای خانواده ویارانش رابه آتش کشیدند
پس از نبرد
پس از کشته شدن یاران و خانواده حسین ابن علی در واقعه کربلا، عمر بن سعد دستور داد تا سرهای آنها را ببرند. پس از آن، سرها را بین قبایل قسمت نمودتا آنان بدین وسیله به ابن زیاد تقرب جویند. لذا قبیله کنده سیزده سر، به ریاست قیس بن اشعث کندی، قبیله هوازن دوازده سر، به ریاست شمر بن ذی الجوشن، تمیم هفت سر، بنی اسد شانزده سر بر نیزه کرده، و در مجموع با ۷۱ سر بریده وارد کوفه شدند.
هنگام طلوع آفتاب سرهای کشته شدگان و کاروان اسرا از باب الساعات وارد مسجد اموی شد. آنگاه به دستور یزید، تمامی سرها به مدت سه روز بر دروازههای شهر و مسجد اموی آویزان گردید. علی پسر حسین پس از چندی موافقت یزید را گرفت تا سرها را به بدنها ملحق سازد و لذا سر حسین و سایر کشته شدگان را به کربلا برده و به اجسادشان ملحق کرد.در عین حال چند سر را در باب الصغیر به خاک سپردند. این سرها عبارتاند از:
1. سر ابوالفضل العباس.
2. سر علی اکبر.
3. سر حبیب بن مظاهر.
امام حسین (ع)و عاشورا در اندیشه بزرگ
شخصیت و عظمت امام حسین(ع) همچون خورشیدی عالم تاب است که همه جا را فرا گرفته و تمامی انسانهای بیدار در طول تاریخ همواره از صفات والای آن حضرت یاد میکنند. هرکس با زبانی از این امام بزرگ و همیشه پیروز تاریخ در هر عصر و زمانی به نیکی یاد میکند. قیام امام حسین(ع) منبع الهام بخشی برای به ثمر رساندن حق و عدالت در جهان است. عظمت روح، همت مردانه، نظر بلند، فداکاری بیدریغ و جانبازی بزرگ سالار شهیدان را هرگز نمیتوان بیان کرد و یا به قلم آورد.
با آنکه در هر عصر و زمانی باطل پرستان تلاش کردند تا نام حسین (ع) را از سر زبانها بردارند، اما هرگز موفق به انجام این کار نشدند. تاریخ، هرگز حسین(ع) را فراموش نمیکند. پیامبر گرامی اسلام در این رابطه میفرمایند. حرارت محبت حسین(ع) در دلهای مردان با ایمان آنچنان نفوذ کرده است که هرگز به سردی تبدیل نمیشود.
عظمت قیام و اوج فداکاری و ویژگیهای دیگر امام و یارانش سبب شده که اظهار نظرهای بسیاری درباره این نهضت و حماسه آفرینان عاشورا داشته باشند . در اینجا تعدادی اندک از اظهار نظرهای مسلمان و غیر مسلمان در این باره اورده میشود :
بیش از دو تن از دانشمندان اهل سنت به سندهای مختلف از جابر بن عبدالله روایت کردهاند که از رسول خدا(ص) درباره حسین(ع) شنیدیم که میفرمود: هرکس دوست دارد به آقای جوانان اهل بهشت نگاه کند به حسین بن علی(ع) نظر افکند . فاروق احمد خان لغاری(رئیس جمهور اسبق پاکستان):زندگانی مبارک حضرت امام حسین (ع)برای ما راه هدایت است . با پیروی از این راه، ما میتوانیم توطئههای دشمنان را خنثی کنیم .
بی نظیر بوتو(نخست وزیر اسبق پاکستان): مسلمانان فلسطین ، کشمیر و بوسنی باید بر سیره امام حسین (ع) عمل کنند
چوهدری الطاف حسین (استاندار ایالت پنجاب پاکستان): بهترین راه برگزاری عاشورا این است که ما نقش امام حسین(ع) را بشناسیم و فلسفه شهادت را در پرتو قرآن و سنت ببینیم . ما باید در روز عاشورا پیمان ببندیم که طبق اصول راستی ، عدل ، مساوات ، صبر ، برادری و تمیز حق از باطل ، زندگی خود را اداره کنیم .
مهاتما گاندی (رهبر استقلال هند): من زندگی امام حسین(ع) آن شهید بزرگ اسلام را به دقت خواندهام و توجه کافی به صفحات کربلا نمودهام. بر من روشن است که اگر هندوستان بخواهد یک کشور پیروز گردد، بایستی از امام حسین(ع) پیروی کند و راه او را در پیش گیرد .
محمدعلی جناح (قائد اعظم پاکستان): هیچ نمونهای از شجاعت را، بهتر از امام حسین(ع) به لحاظ فداکاری و تهورش در عالم نمیتوان یافت. به عقیده من تمام مسلمین باید از این شهیدی که خود را در سرزمین عراق قربان کرد، سرمشق بگیرند و از آن پیروی نمایند.
چارلز دیکنز (نویسنده نامدار انگلیس): من نمیفهم! اگر منظور امام حسین(ع) جنگ در راه خواستههای دنیایی بود، چرا خواهران، زنان و اطفالش به همراه او بودند؟ پس عقل چنین حکم مینماید که او فقط به خاطر اسلام فداکاری کرد.
توماس کارلایل (فیلسوف و مورخ انگلیسی): مهمترین درسی که از تراژدی کربلا میگیریم، این است که حسین (ع) و یارانش ایمان استوار به خدا داشتند. آنها با عمل خود ثابت کردند که تفوق عددی در جایی که حق با باطل روبرو میشود، اهمیت ندارد و پیروزی حسین(ع) با وجود اقلیتی که داشت باعث شگفتی من است
ادوارد براون (شرق شناس مشهور انگلیس): آیا قلبی پیدا میشود که سخن کربلا را بشنود و آغشته با حزن و اندوه نگردد؟ حتی غیر مسلمانان نیز نمیتوانند پاکی و صداقت روحی را در این جنگ اسلامی انکار کنند.
فردریک چمس: درس امام حسین(ع) و هر قهرمان شهید دیگری این است که، در دنیا اصول ابدی عدالت، ترحم و محبت وجود دارد. هرگاه کسی برای این صفات مقاومت کند، آن اصول همیشه در دنیا پایدار خواهد ماند.
ل. م. بوید: من مسرورم پاک نی که این فداکار عظیم (امام حسین(ع) ) را از جان و دل ثنا میگویند شریک هستم،هر چند که 1300 سال از تاریخ آن گذشته است.
واشنگتن ایرونیگ (مورخ مشهور آمریکایی): برای امام حسین(ع) ممکن بود ،که زندگی خود را با تسلیم شدن به ارادة یزید نجات بخشد، لیکن مسئولیت پیشوای انقلابی اسلام اجازه نمیداد که او ، یزید را به عنوان خلیفه بشناسد. او خود را برای پذیرش هر ناراحتی و فشاری به منظور رها ساختن اسلام از چنگال بنی امیه آماده ساخت.
توماس ماساریک: گرچه کشیشان ما هم از ذکر مصائب حضرت مسیح، مردم را متأثر میسازند، ولی آن شور و هیجانی که در پیروان حسین یافت میشود در پیروان مسیح یافت نخواهد شد، گویا سبب این باشد که مصائب مسیح در برابر مصائب حسین مانند پر کاهی است در مقابل یک کوه عظیم پیکر.
موریس دو کبری:در مجالس عزاداری گفته می شود که حسین، برای حفظ شرف و ناموس مردم و بزرگی مقام و مرتبة اسلام، از جان و مال و فرزند گذشت و زیر بار استعمار و ماجراجویی یزید نرفت. پس بیایید ما هم شیوة او را سرمشق قرار داده، از زیر دستی استعمارگران خلاصی یابیم و مرگ با عزت را بر زندگی با ذلت ترجیح دهیم.
ماربین آلمانی (خاورشناس): حسین با قربانی کردن عزیزترین افراد خود و با اثبات مظلومیت و حقانیت خویش، به دنیا درس فداکاری و جانبازی آموخت و نام اسلام و اسلامیان را در تاریخ ثبت و در عالم بلند آوازه ساخت. این سرباز رشید عالم اسلام به مردم دنیا نشان داد که ظلم و بیداد و ستمگری پایدار نیست و بنای ستم هر چه ظاهرا عظیم و استوار باشد، در برابر حق و حقیقت چون پر کاهی بر باد خواهد رفت.
بنت الشاطی: زینب، خواهر حسین بن علی، لذت پیروزی را در کام ابن زیاد و بنی امیه خراب کرد و در جام پیروزی آنان قطرات زهر ریخت. در همة حوادث سیاسی پس از عاشورا، همچون قیام مختار و عبدالله بن زبیر و سقوط دولت امویان و بر پایی حکومت عباسیان و ریشه دواندن مذهب تشیع، زینب قهرمان کربلا نقش برانگیزنده داشت.
لیاقت علی خان (نخست وزیر پاکستان): این روز محرمبرای مسلمانان سراسر جهان معنی بزرگ دارد. در این روز، یکی از حزن آورترین و تراژدیک ترین وقایع اسلام اتفاق افتاد. شهادت حضرت امام حسین(ع) در عین حزن، نشانة فتح نهایی روح واقعی اسلامی بود. زیرا تسلیم کامل به ارادة الهی به شمار میرفت. این حادثه به ما میآموزد که مشکلات و خطرات هر چه باشد، نبایستی بیپروا از راه حق و عدالت منحرف شویم.
جرج جرداق (دانشمند و ادیب مسیحی): وقتی یزید، مردم را تشویق به قتل حسین و مأمور به خونریزی میکرد، آنها میگفتند: «چه مبلغ میدهی؟» اما انصار حسین به او گفتند: ما با تو هستیم. اگر هفتاد بار کشته شویم، باز میخواهیم در رکابت جنگ کنیم و کشته شویم.
عباس محمود عقاد (نویسنده و ادیب مصری): جنبش حسین، یکی از بینظیرترین جنبشهای تاریخی است که تا کنون در زمینه دعوتهای دینی یا نهضتهای سیاسی پدیدار گشته است. دولت اموی پس از این جنبش، به قدر عمر یک انسان طبیعی دوام نداشت. از شهادت حسین تا انقراض آنان بیش از شصت و اندی سال نگذشت.
احمد محمود صبحی: اگر چه حسین بن علی، در میدان نظامی یا سیاسی شکست خورد، اما تاریخ، هرگز شکستی را سراغ ندارد که مثل خون حسین به نفع شکست خوردگان تمام شده باشد. خون حسین، فریادی شد که آن تختها و حکومتها را به لرزه در آورد.
آنطون بارا (مسیحی): اگر حسین از آن ما بود، در هر سرزمینی برای او بیرقی بر میافراشتیم و در هر روستایی برای او منبری برپا مینمودیم و مردم را با نام حسین به مسیحیت فرا میخواندیم.
گیبون (مورخ انگلیسی): با آنکه مدتی از واقعة کربلا گذشته و ما هم با صاحب واقعه هم وطن نیستیم، معذالک مشقات و مشکلاتی که حضرت حسین تحمل نموده، احساسات سنگین دل ترین خواننده را بر میانگیزد، چندانکه یک نوع عطوفت و مهربانی نسبت به آن حضرت در خود مییابد.
نیکلسون(خاورشناس معروف): بنی امیه، سرکش و مستبد بودند. قوانین اسلامی را نادیده انگاشتند و مسلمین را خوار نمودند… و چون تاریخ را بررسی کنیم، گوید: دین بر ضد فرمانروایی تشریفاتی قیام کرد و حکومت دینی در مقابل امپراتوری ایستادگی نمود. بنابراین، تاریخ از روی انصاف حکم میکند که خون حسین به گردن بنیامیه است.
سرپرسی سایکس (خاور شناس انگلیسی): حقیقتا آن شجاعت و دلاوری که این عده قلیل از خود بروز دادند، به درجهای بوده است که در تمام این قرون متمادی هرکسی آن را شنید، بیاختیار زبان به تحسین و آفرین گشود. این جمع دلیر غیرتمند، مانند مدافعان ترموپیل، نامی بلند غیر قابل زوال برای خود تا ابد باقی گذاشتند.
تا ملاس توندون (هندو، رییس سابق کنگره ملی هندوستان): این فداکاریهای عالی از قبیل شهادت امام حسین، سطح فکر بشریت را ارتقا بخشیده است و خاطرة آن شایسته است که همیشه باقی بماند و یادآوری شود.
محمد زغلول پاشا: حسین، در این کار، به واجب دینی و سیاسی خود قیام کرده و اینگونه مجالس عزاداری، روح شهادت را در مردم پرورش میدهد و مایة قوت ارادة آنها در راه حق و حقیقت میگردد.
عبدالرحمان شرقاوی (نویسنده مصری): حسین برای به دست آوردن فرصت و از سر گرفتن جهاد و دنبال کردن از جایی که پدرش رها کرده بود، در آتش شوق میسوخت. او زبان را دربارة معاویه و عمالش آزاد کرد، تا به حدی که معاویه تهدیدش نمود. اما حسین ، حزب خود را وادار کرد که در طرفداری حق سختگیر باشند.
عبدالمجید جوده السمار (نویسنده مصری): حسین نمیتوانست با یزید بیعت کند و به حکومت او تن بدهد، زیرا در آن صورت، بر فسق و فجور، صحه میگذاشت و ارکان ظلم و طغیان را محکم میکرد و بر فرمانروایی باطل تمکین مینمود. امام حسین به این کارها راضی نمیشد، گرچه اهل و عیالش به اسارت افتند و خود و یارانش کشته شوند.
علامه طنطاوی (دانشمند و فیلسوف مصری): «داستان حسینی» عشق آزادگان را به فداکاری در راه خدا بر میانگیزد و استقبال مرگ را بهترین آرزوها به شمار میآورد،چندانکه برای شتاب به قربانگاه، بر یکدیگر پیشی جویند.
العبیدی (مفتی موصل): فاجعة کربلا در تاریخ بشر نادرهای است، همچنان که مسببین آن نیز نادرهاند… حسین بن علی سنت دفاع از حق مظلوم و مصالح عموم را بنا بر فرمان خداوند در قرآن به زبان پیغمبر اکرم وظیفة خویش دید و از اقدام به آن تسامحی نورزید. هستی خود را در آن قربانگاه بزرگ فدا کرد و بدین سبب نزد پروردگار، «سرور شهیدان» محسوب شد و در تاریخ ایام ، «پیشوای اصلاح طلبان» به شمار رفت. آری، به آنچه خواسته بود و بلکه برتر از آن، کامیاب گردید.
ابن ابی الحدید (دانشمند مصری): مانند حسین، چه کسی را سراغ دارید که درباره اش گفته اند: روز عاشورا هنگامی که تمام یاران و برادران و فرزندان خود را از دست داده و دشمن از همه سو او را احاطه کرده بود، چون شیر میغرید و جنگاوران دلیر را از پای در میآورد.
هلال بن نافع (یکی از سپاهیان ابن زیاد): من در نزدیکی حسین ایستاده بودم که او جان میداد. سوگند به خدا که من در تمام مدت عمرم هیچ کشته ای را ندیدم که تمام پیکرش بخون خودآلوده باشد و چون حسین صورتش نیکو و چهرهاش نورانی باشد، به خدا سوگند درخشش نور چهرة او مرا از تفکر در کشتن او باز میداشت.
شیخ جعفر شوشتری: از عظمت بلکه معجزه قرآن آن است که بر خلاف دیگر کتابها تکرارش ملال آور نیست،بلکه لطفش بیشتر می گردد، مصیبت امام حسین(ع) هم همینطور است . هر چه خوانده یا شنیده شود باز تازه است. دیگر آنکه نگاه کردن به خط قرآن عبادتست، تلاوت و گوش دادن به آن عبادتست،مرثیه امام حسین(ع) هم چنین است، خواندنش و گوش دادنش عبادتست، گریاندنش و گریه کردنش نیز عبادتست «من بکی او ابکی او تباکی وجبت له الجنه» از جمله آنکه قرآن مجید به جمیع شئون معجزه است و … و امام حسین(ع) هم به سر بریدهاش، به اعضایش، به بدنش همه معجزه است.
شهید آیت الله سید محمد حسین بهشتی: دوستان حسین، هواداران حسین، شیفتگان حسین،پیروان مکتب توحید و یکتاپرستی باید بدانند، مبارزه در زندگی امری است اجتنابناپذیر، از کسالت و کاهلی و از گوشهنشینی بیرون بیایند. بدانند تا بشری در دنیا زندگی میکند باید همواره مبارزه داشته باشد، شیرین مبارزات، مبارزه له حق و علیه باطل است، مبارزه برای زنده نگهداشتن فکر حق، مبارزه برای اجرای قانون حق «گفتار عاشورا ، ص 54»
شهید آیت الله سید عبدالحسین دستغیب: راه حسین، راه دل است. هر چیزی را بهاری است و بهار عزای حسین عشر عاشوراست. اسم حسین و قبر حسین موجب شکستن دل است . راه حسین راه قلب، بلکه راه خداست. اگر کسی با دل متوجه حسین شود مصائب و حالاتش را به خصوص در این ایام متذکر شود، به طور حتم دلش خواهد شکست، قیمتش کم میشود، مگر قلب که قیمتش علاوه میگردد. «بخشی از کتاب سیدالشهدا»
شهید آیت الله شیخ مرتضی مطهری: حسین فرزند پیغمبر است، او ایمان خود را به تعلیمات پیغمبر نشان میدهد. پیغمبر جلوه میکند، پیغمبر متجلی میشود،در وجود حسین دیده میشود. چطور روح بشر، این مقدار شکست ناپذیر میشود؟
سبحان الله، بشر به کجا میرسد، روح بشر چقدر شکست ناپذیر باید باشد، که بدنش قطعه قطعه میشود، جوانانش جلوی چشمش قلم قلم میشوند، در منتهی درجه تشنه میشود، و حتی به آسمان که نگاه میکند، به نظرش تیره و تار است، خاندانش اسیر میشوند، هر چه دارد از دست داده است، ولی یک چیز برای او باقی مانده و آن روحش است. هرگز روحش شکست نمیخورد. شما یک چنین صحنة نمایشی از فضایل انسانیت در غیر حادثه کربلا نشان دهید، تا به جای کربلا از آن حادثه یاد کنیم؟ پس چنین حادثهای را باید زنده نگهداریم، «حماسه حسین، ج 1، ص 169 الی 70»
امام خمینی (ره): روز مبارک سوم شعبان المعظم، روز پاسدار است، و روز تحقق پاسداری از اسلام و حقیقت از مکتب الهی، روز تولد بزرگ پاسداری که با خون خود و فرزندان و اصحابش مکتب را زنده کرد، مکتبی که میرفت با کج رویهای تفالی جاهلیت و برنامههای حساب شده، احیای ملی گرایی عروبت با شعار «لاخبر جاء و لاحی نزل» محول و نابود شود و از حکومت عدل اسلامی یک رژیم شاهنشاهی بسازد و اسلام و وحی را به انزوا بکشاند، که ناگهان شخصیت عظیم که از عصاره وحی الهی تغذیه و در خاندان سید رسل محمد مصطفی(ص) و سید اولیاء علی مرتضی تربیت و در دامن صدیقه طاهره بزرگ شده بود قیام کرد و با فداکاری بینظیر و نهضت الهی خود، واقعه بزرگی را به وجود آورد،کاخ ستمگران را فرو ریخت و مکتب اسلام را نجات بخشید، اقتباس از کتاب پیام امام خمینی، مورخ 26/3/59
ل . م . بوید : در طی قرون ، افراد بشر همیشه جرات و پردلی و عظمت روح ، بزرگی قلب و شهامت روانی را دوست داشتهاند و در همینهاست که آزادی و عدالت هرگز به نیروی ظلم و فساد تسلیم نمیشود . این بود شهامت و این بود عظمت امام حسین . من مسرورم که با کسانی که این فداکاری عظیم را از جان و دل ثنا میگویند شرکت کردهام ، هر چند که 1300 سال از تاریخ آن گذشته است .
طه حسین (دانشمند و ادیب مصری) : حسین (ع) برای به دست آوردن فرصت و از سرگرفتن جهاد و دنبالکردن از جایی که پدرش رها کرده بود ، در آتش شوق میسوخت . او زبان را درباره معاویه و عمالش آزاد کرد ، تا به حدی که معاویه تهدیدش نمود . اما حسین ، حزب خود را وادار کرد که در طرفداری حق سختگیر باشند .
استاد محمدرضا حکیمی: و عاشورا یک «ایست بزرگ» است، در برابر سیل بنیانکن جاهلیت در عصر تمدن، در برابر این سقوطها و انحطاطها، این الحادها و ضلالتها، این ستمها و بیدادها، در برابر این بشریت فرو رفته در تباهی، و این روزگار سراسر سیاهی ، در برابر پذیرش ذلت و بندگی و وداع با عزت و آزادگی.
هنگامی که مینگریم در «خطبه عاشورا» سخن از عدل میرود و از اینکه عدالت از میان رفته است.. میفهمیم که ما نیز باید با دفاع از «عدالت» فلسفة عاشورا را زنده نگاه بداریم، و با قیام برای عدالت از عاشورا دم بزنیم و خود را وارث عاشورا بدانیم. «بخشهایی از کتاب قائم جاودانه»
دکتر شریعتی:حضرت امام حسین علیه السّلام بزرگ ترین شهید دین در تاریخ است
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید: