بک لینک -
سايت پیش بینی
وان ایکس بت
سایت شرط بندی انفجار
سایت شرط بندی
سایت بازی انفجار
سایت شرط بندی فوتبال
سایت enfejar
بت فوروارد
جت بت
سایت پیش بینی فوتبال
ثبت نام بازی انفجار
sibbet90
سایت سیب بت
ورود به سایت بازی انفجار
وان ایکس بت
سایت بازی انفجار
پوکر آنلاین
بت بال 90
انفجار آنلاین
جت بت
بازی انفجار
سایت بازی انفجار
 مرکز خرید روغن سوخته و تصفیه روغن سوخته در سراسر کشور ایران مرکز خرید روغن سوخته و تصفیه روغن سوخته در سراسر کشور ایران .

مرکز خرید روغن سوخته و تصفیه روغن سوخته در سراسر کشور ایران

تغییرا ت آ ب و هوا

 

در سال‌های اخیر تغییرات آب و هوایی تمامی مناطق جهان را درگیر مسائل و بحران‌های خود کرده است. این معضل‌ها و بحران‌ها آنقدر شدت یافته که دیگر راهی جز پیشگیری از شدت این تغییرات برای بشر نمانده است.
برای آشنایی با راه‌حل‌های احتمالی و معضلات موجود در زمینه تغییرات آب و هوایی نظر 2 تن از کارشناسان خبره زیست محیطی را بررسی کردیم. ال‌گور، کاندیدای سابق ریاست جمهوری آمریکا سال‌هااست برای حفاظت از کره زمین و محیط زیست مبارزه می‌کند.

او به دلیل فعالیت‌هایش جایزه نوبل صلح را برده است. ال‌گور بشدت با سیاست‌های ایالات متحده در زمینه صنعت و اقتصاد مخالف است؛ کشوری که یکی از بزرگ‌ترین تولیدکنندگان گازهای گلخانه‌ای در جهان است.

از طرفی، گفتگویی با دکتر اسماعیل کهرم انجام شد. شکاربان بزرگی که دکتری محیط ‌زیست خود را از انگلستان دریافت کرده و سال‌هاست در دانشگاه‌های کشورمان تدریس می‌کند. کهرم نیز از بزرگ‌ترین و شایسته‌ترین فعالان زیست‌محیطی کشورمان محسوب می‌شود.
در پروتکل کیوتو کشورهای توسعه‌یافته و صنعتی جهان متعهد شدند میزان انتشار گازهای گلخانه‌ای خود را به 2/5 درصد به زیر سطح انتشار سال 1990 برسانند. آنها باید این تعهد را در محدوده سال‌های 20122008 از طریق جایگزینی انرژی‌های پاک‌تر به انجام برسانند. اما در این میان کشورهایی چون آمریکا و استرالیا تعهد را امضا نکردند. تعهد کیوتو قدم کوچکی برای کشورهای پیشرفته به منظور کاهش میزان گرمایش جهانی است.

دکتر کهرم در این زمینه می‌گوید: «درست است که کشور صنعتی بزرگی چون آمریکا که از بزرگترین تولیدکنندگان گازهای گلخانه‌ای در جهان است، متعهد به این پروتکل نشد؛ اما سال گذشته در کنفرانس بالی، مساله از دست سیاسی‌ها خارج و دست دانشمندان افتاد. سال‌های سال برخی دانشمندان ناسا، سازمان هوافضای آمریکا، گرم‌شدن کره زمین را قبول نمی‌کردند چون تحت‌کنترل و نفوذ سیاستمداران بودند، ولی الان ناسا به این نتیجه رسیده که این گرمایش جهانی دارد به بحران بزرگی تبدیل می‌شود. از این رو به سیاستمداران فشار می‌آورد که چاره‌ای بیندیشند. با این‌که هنوز آمریکا اقدام جدی‌ای در این زمینه انجام نداده، ولی به هر حال جای امیدواری است این معضل جهانی به دست دانشمندان افتاده است».

از طرفی، ال‌گور در سخنرانی خود گفته است: «امروز من ملتم را به مبارزه می‌خوانم. تمام آمریکایی‌ها در هر پست و مقامی باید برای حل این بحران کمک کنند. ما می‌توانیم طی 10 سال انرژی‌های پاک و قابل تجدیدی را جایگزین سوخت‌های فسیلی کنیم. من برنامه 10 ساله‌ای برای رویارویی با تغییرات آب‌وهوایی دارم. آمریکا از هر جهتی که فکر کنید، دارد تاوان تغییرات آب و هوایی و گرمایش جهانی را می‌دهد. بلایای طبیعی ناشی از این تغییرات است. هزینه‌های سوخت بسیار بالاست. اقتصاد آمریکا نمی‌تواند بیشتر از 10 سال 2 میلیارد دلار در هر 24 ساعت به کشورهای خارجی برای نفت بپردازد. سربازان و خانواده‌های آمریکا دیگر نمی‌توانند 10 سال دیگر برای تکرار لشکرکشی‌ها به مناطق خطرناک برای تصاحب منابع نفتی دوام بیاورند. در حال حاضر، در آمریکا 3 مساله مهم داریم: بحران اقتصاد، امنیت ملی و پیامدهای زیست‌محیطی. به نظر من دلیلی که ما هرگز به هدف و موفقیت نمی‌رسیم این است که همیشه در بحران‌ها اشتباه می‌کنیم. در بحران‌ها همیشه تمایل به راه‌حل‌های قدیمی داریم، راه‌حلی‌های تاریخ مصرف گذشته که نه تنها تاثیری ندارند، بلکه باعث ایجاد بحران‌های دیگری هم می‌شوند. چرا هیچگاه از دیگران نظری نمی‌خواهیم؟»

آمریکا و کشورهای بسیاری با اتکا به سوخت‌های فسیلی و کربن تمام جهان را در معضلی خطرناک قرار داده‌اند. به نظر می‌رسد فعلا بهترین راه‌حل استفاده از انرژی‌های جایگزین است. اما آیا می‌توان تنها به انرژی‌های نو اتکا کرد؟

راه‌حل‌های پیشنهادی برای مبارزه‌

کارشناسان مهمترین راهکار را برای مقابله با تغییرات آب و هوایی، استفاده از انرژی‌های نو و قابل تجدید می‌دانند. ال‌گور در این زمینه می‌گوید: «ما باید طی 10‌سال استفاده از سوخت‌های فسیلی را کنار بگذاریم. حال زمانه‌ای است که باید از انرژی سلول‌‌های خورشیدی، انرژی باد و زمین گرمایی استفاده کرد. ما باید از فناوری به نام سوخت پاک استفاده کنیم. فناوری‌‌ای که به ما انرژی می‌دهد، بدون آن که مواد آلاینده وارد اتمسفر کند. من موافق انرژی هسته‌ای وابسته به شکافت هسته‌ای نیستم؛ چون آن نیز آلودگی و تشعشعات خاص خود را دارد. اما می‌توان روی انرژی‌های طبیعی متمرکز شد. سوخت‌های فسیلی علاوه بر آن که باعث آلودگی می‌شوند، هر روز نیز به قیمتشان افزوده می‌شود و همین مساله اقتصاد ما را نیز در معرض خطر قرار داده است.

ال‌گور افزود: دانشمندان با تحقیقات خود فهمیده‌اند انرژی خورشیدی به مقدار کافی روی سطح زمین می‌رسد. هر 40 دقیقه انرژی خورشیدی که به زمین می‌رسد، می‌تواند 100 درصد انرژی کل مورد نیاز جهانیان را برای یکسال تامین کند. به دام افتادن تنها قسمت کوچکی از این انرژی‌ خورشیدی می‌تواند کل نیاز الکتریسیته آمریکا را برآورده کند. از طرفی انرژی بادی بتنهایی کم نیست و می‌تواند الکتریسیته صد درصدی آمریکا را تامین کند. انرژی بادی زیادی در شرق و غرب کشورمان داریم که با آن می‌توانیم نیاز این شهرها را برآورده کنیم. انرژی زمین گرمایی هم مثل آن دو می‌تواند مقدار زیادی از الکتریسیته آمریکا را تامین کند. من اعتقاد دارم ما طی 10 سال می‌توانیم تمام این کارها را کنیم و به جایی برسیم که 100 درصد نیاز الکتریسیته‌مان را از سوخت‌های پاک تامین کنیم.

ال‌گور در پاسخ به آنها که می‌گویند چنین چیزی امکان ندارد و 10 سال زمان کمی است می‌گوید: به اینها که همیشه مخالف پیشرفت بشر هستند می‌گویم و از آنها می‌خواهم که با من بیایند و مبتکرانی را ببینند که این انقلاب بزرگ و پاک را راه انداخته‌اند. من دیده‌ام آنها چه می‌کنند و چه اهداف بزرگی در سر دارند.

کهرم نیز مهمترین راهکار را استفاده از سوخت‌های جایگزین و کاهش مصرف انرژی می‌داند. او در این زمینه می‌گوید: اولین مساله و دغدغه برای ما باید کاهش مصرف انرژی باشد. ما باید وسایل و سیستم‌هایی را درگیر کنیم که انرژی کمتری مصرف کنند، بعد به فکر انرژی‌ هانو بیفتیم. در حال حاضر در ایران به ازای هر کیلووات الکتریسیته حدود 550 گرم دوده و مواد آلاینده تولید می‌شود. این مقدار کم نیست؛ اگر هر کس در ایران در جایگاه خودش بداند از انرژی کمتری استفاده کند، به نفع همه مردم دنیا کار کرده است. می‌توان حتی از کارهای کوچکی چون کنترل تعداد چراغ‌های روشن یا استفاده از لامپ‌های کم‌مصرف شروع کرد. در تابستان کولر لازم نیست 24 ساعته روشن باشد. ما در برابر کل جهان مسوولیم. در هیچ برهه‌ای از زمان اعمال بشر اینقدر تاثیر در بیماری یا سلامتی محیط زیست نداشته است. این را باید باور کنیم.

کهرم ادامه داد: مصرف بیش از حد و اسرافی آب در ایران واقعا معضل شده است. الان ایران با کم‌آبی روبه‌روست. آن وقت در کوچه و خیابان می‌بینیم که با شلنگ ماشین می‌شویند و آن وقت که اعتراض می‌کنی، می‌گویند پولش را می‌دهم! اصلا مساله پول نیست. شما حق نداری این کار را بکنی. ما به ازای این پول شما آب را از دست داده‌ایم.
آبی که دیگر از دسترس خارج شده و برنمی‌گردد. تو مسوولی به عنوان یک انسان و حق نداری آنقدر الکتریسیته مصرف کنی که جهان گرم‌تر شود، سیل راه بیفتد، جنگل‌ها نابود شود، چون ما می‌خواهیم چلچراغ درست کنیم و در خیابان‌ها برای تفریح گاز بدهیم.

بحران‌های اقتصادی‌

کهرم، ایران را یکی از کشورهایی می‌داند که بشدت از تغییرات آب و هوایی جهان تاثیر می‌پذیرد چون کشوری نیمه‌خشک است و خیلی بیشتر از کشورهای مناطق سرد و پرآب در معرض خطر قرار دارد. دکتر کهرم می‌گوید: «بسیاری از تالاب‌های ما خشک شده‌اند. زاینده‌رود، تالاب هامون، تالاب گاوخونی، طشک و نی‌ریز و بختگان و قسمت‌هایی از تالاب انزلی خشک شده‌اند. جیره‌بندی آب و کمبود آب، کشاورزان را با مشکلات جدی روبه‌رو کرده است. در کردستان و کرمانشاه دامداران دام‌هایشان را به مناطق حفاظت شده‌ای بردند که پرآب بوده و حالا حیات وحش آن مناطق هم دارد از بین می‌رود.

اگر برق ما روزی دو سه ساعت یا حتی 4 ساعت قطع می‌شود علتش این است که پشت سدها آبی نیست که توربین‌ها را بچرخاند و برق تولید کند. در حال حاضر نیروگاه‌ها مجبور شده‌اند با وزارت نفت قرارداد ببندند تا این نیروگاه‌ها سوخت مصرف کنند. الان 20 درصد از برق ما از راه سوخت تامین می‌شود. سوخت هم که این‌روی مصرفش بالا می‌رود هوا را آلوده‌تر می‌کند، در نتیجه خشکسالی باز هم بیشتر می‌شود. ما داریم در دایره مینا به سر می‌بریم. دایره مینا یعنی از بد به بدتر تا از بدتر به بدترتر و بدتر و بدتر و همینطور این روند ادامه می‌یابد و اقتصاد ما برای جبران این خسارات مرتب لطمه می‌خورد.

ال گور معتقد است آمریکا و بسیاری از کشورها از نظر اقتصادی در بحران جدی قرار گرفته‌اند، بخصوص کشوری مثل آمریکا که اقتصاد و صنعتش بسیار وابسته به سوخت‌های فسیلی است. ال گور در این زمینه اظهار کرده است: «ما باید در روند اقتصادیمان تجدید نظر کنیم. به جای آن که این همه هزینه کنیم و برای جنگ به خلیج فارس برویم تا نفت گیرمان بیاید، باید راه‌های دیگری بیابیم؛ راه‌هایی که این‌گونه هزینه‌های سرسام‌آور نداشته باشند و امنیت ملی‌مان را به خطر نیندازند. بانک‌ها، شرکت‌ها و موسسات ما همگی تحت فشارند. ما فقط می خواهیم سریع به اهداف خود برسیم. با سرعت صنعت و فناوری‌مان را پیش ببریم غافل از آن که باعث تغییرات زیاد زیست‌محیطی و اقتصادی در جهان می‌شویم. اگر به 3 مشکل اساسی‌مان همزمان نگاه کنیم: اقتصاد، محیط زیست و امنیت ملی، خطر و هسته مشترکی را در میان آنها می‌بینیم و آن سوخت‌های فسیلی است. ما از چین پول قرض گرفته‌ایم تا از خلیج فارس نفت بخریم و آن را برای تخریب هرچه بیشتر کره زمین بسوزانیم. 32 سال پیش که به کنگره‌ای رفته بودم، کارشناسان می‌گفتند وقتی قیمت نفت به 35 دلار برای هر بشکه رسید، آن وقت باید به فکر منابع انرژی قابل تجدید بیفتیم. امروز قیمت نفت بیشتر از 135 دلار برای هر بشکه است و ما هنوز شروع به تجدید نظر نکرده‌ایم.»

ال گور اضافه کرد: «قیمت گازوئیل و بنزین هر روز بیشتر می‌شود. دیگر مردم ما نمی‌توانند این هزینه‌ها را بپردازند. در طول تاریخ شرکت‌های نفتی سودهای کلانی کرده‌اند و هرگز قیمت‌ها پایین نیامده است. باید بپذیریم که هیچ سیاستمداری نمی‌تواند قیمت گازوئیل را پایین بیاورد، در حالی که انفجار تقاضا برای نفت وجود دارد. تنها راهی که باعث می شود قیمت نفت پایین بیاید این است که وابستگی ما به نفت پایان یابد. باید به این هزینه‌هایی که برای نفت و گازوئیل پرداخت می‌شود، خسارات ناشی از آسیب‌های زیست‌محیطی را هم افزود. تا کی باید با تورنادوهای بیشتر، طوفان‌های عظیم‌تر و سیل‌های بزرگ‌تر و بیشتری روبه‌رو شویم. آتش‌سوزی‌های جنگل‌های کالیفرنیا همه ناشی از بالا رفتن‌ دمای هوا و گرمایش جهانی است، در تمام دنیا این اتفاقات در حال رخ دادن است. خسارات ناشی از این اتفاقات را چگونه می‌توان جبران کرد؟ با اقتصاد ما که رو به ضعف و بن‌بست است؟!»

بحران‌های زیست محیطی

بحران آب و هوایی هر روز بد و بدتر می‌شود و سریع‌تر از پیش‌بینی‌های کارشناسان رخ می‌دهد.

ال‌گور به برخی از این بحران‌ها و معضلات ناشی از تغییرات آب و هوایی و استفاده روزافزون از سوخت‌های فسیلی اشاره می‌کند: «دانشمندان پیش‌بینی کرده‌اند طی 5 سال و در ماه‌های تابستانی 75 درصد کل یخچال‌های قطبی قطب شمال ناپدید خواهند شد. هر روز 20 میلیون تن از یخ‌ها ذوب می‌شوند. این میزان برابر مقدار آبی است که هر سال توسط ساکنان نیویورک مصرف می‌شود! کارشناسان اخطار جدی در مورد امنیت ملی کشورها داده‌اند و پیش‌بینی کرده‌اند که باید منتظر صدها میلیون آواره ناشی از تغییرات آب و هوایی در سراسر جهان باشیم. گرمایش جهان باعث می‌شود علفزارها خشک‌تر شوند. دانشمندان علم ژئوفیزیک اظهار کرده‌اند به ازای یک درجه افزایش دما، 10 درصد صاعقه افزایش می‌یابد. این صاعقه و خشک‌تر شدن علفزارها باعث آتش‌سوزی جنگل‌ها در سراسر جهان می‌شود، از جمله آتش‌سوزی اخیر جنگل‌های کالیفرنیا.

کهرم نیز کشور در حال توسعه ایران را بسیار متاثر از این تغییرات می‌داند. او اظهار کرده: «من این بحث را با مثالی آغاز می‌کنم. در زابل تالاب هامون را داشتیم که 10 میلیارد متر مکعب آب می‌گرفت. بادی که از روی این دریاچه می‌گذشت، می‌آمد و روی شهر زابل و آب و هوای شهر را با طراوت می‌کرد؛ اما وقتی این تالاب خشک شد دیگر از آن طراوت هم خبری نیست. از طرفی به خاطر هامون سطح سفره آب زیرزمینی زابل بالا بود. بعد که هامون خشک شد آن سفره زیر زمینی هم از بین رفت و دامداران و کشاورزان برای یافتن آب در زمین پایین‌تر و پایین‌تر رفتند و آب شورتر و شورتر شد. آن باد باطراوت هم به بادی تبدیل شد که با خود شن و ماسه می‌آورد. این شن‌ها تا پشت دیوار خانه‌ها آمد و جمع شد. در زمان آقای خاتمی 10 میلیارد تومان هزینه کردند تا آنجا موانعی در سر راه شن‌ها بگذارند؛ اما خیلی زود پشت این دیوارها هم پر شد. از تمام استان‌ها کامیون روانه شد که این شن‌ها را جمع‌آوری کنند و به جاهای دیگر ببرند. اینها را هیچ رایانه‌ای نمی‌توانست نشان دهد. همین خشک شدن هامون ببینید چقدر عواقب بدی داشت. حدود 240 هزار نفر بی‌خانمان شدند و زندگی‌شان نابود شد. اینها همه به خاطر گرمایش جهانی است.

حال تالاب انزلی با این معضل روبه‌رو شده است؛ اما الان کسی قدر و اهمیت آن را نمی‌داند و به فکر چاره اساسی نیست. اگر از یک ماهی قدر و ارزش آب را بپرسیم نمی‌داند چیست، اما اگر همان ماهی را در خشکی بیندازیم تازه می‌فهمد آب چه بوده و برایش حیات می‌‌آورده است.»

این استاد دانشگاه افزود: «بادها و توفان‌ها و غبارهایی که خوزستان را درگیر و زندگی مردم این نواحی را مختل کرده است هم بر اثر همین تغییرات است. غبارهایی که از عربستان می‌آید، باید اثر بدش را ببینیم ما همه مثل زنجیر به هم متصلیم. زمانی که صدام چاه‌های نفت کویت را آتش زد آن‌طرف در هندوستان باران دوده آمد و کشاورزان ضرر کردند. یا مثلا در حادثه چرنوبیل که در شوروی سابق اتفاق افتاد تا 6000 کیلومتر به سمت غرب، زمین‌های غرب انگلستان مسموم شدند و گیاهان و دام‌ها از بین رفتند.

آینده سیاره در خطر

بسیاری از مردم نگران وضعیت آینده جهان هستند. آیا کره زمین تا 10 سال، 20 یا 50 سال دیگر دوام می‌آورد؟ کهرم در این خصوص اظهار کرده است: بشر نمی‌تواند دست روی دست بگذارد و کاری نکند. تحلیل‌ها نشان داده جنگ‌های آینده بر سر آب خواهد بود! اگر کاری نکنیم معلوم نیست چه بلایی به سرمان خواهد آمد. قحطی و گرسنگی و کم‌آبی رو به افزایش است. غرب هم از همین می‌ترسد. می‌ترسد که در کشورهای فقیر آسیا و آفریقا آن‌قدر فقر و گرسنگی زیاد شود که یک مهاجرت توده‌ای و میلیونی به سمت غرب صورت گیرد و ساختارهای آنها از هم بپاشد.

البته بشر نشان داده که در مقابل مشکلات و مسائل همیشه دنبال چاره است. الان کنوانسیون‌ها و کنگره‌های بسیاری برای حل این مشکل تشکیل می‌شود. من به عنوان یک شکاربان محیط زیست امیدوارم و به انسان، به فکرش و به عقیده‌اش و به تواناییش معتقدم.

ال گور نیز در این زمینه گفته است: «ما در مورد آب و هوا در مرحله‌ای بحرانی قرار داریم. تا کی می‌توانیم تقاضای نفت و زغالسنگ را تامین کنیم. هر چقدر هم که این تقاضا بالا می‌رود قیمت‌ها نیز افزایش می‌یابد. ایالات متحده باید به کمیته جهانی بپیوندد. در سال آینده کنگره‌ای در کپنهاک تشکیل می‌‌شود. این گردهمایی برای حل معضل تغییرات آب و هوایی و بحران‌هایی چون فقر و بیماری ناشی از این تغییرات تشکیل می‌شود. باید تمامی کشورهای جهان در این گردهمایی‌ها و کنگره‌ها مشارکت داشته باشند. از همین الان ما با معضل بیکاری مواجه‌ایم. آیا کارگران کارخانه‌هایی که دیگر منبع و سوختی برای تامین انرژی خود ندارند، می‌توانند بیش از این بیکار بمانند؟ در هر 24 ساعت 2 میلیارد دلار برای خرید نفت از کشورهای خارجی هزینه می‌شود. ما پول به این کشورها می‌دهیم، آنها آسمانخراش‌های جدید می‌سازند و ما شغل از دست می‌‌دهیم. اگر برای ساخت سلول‌های خورشیدی و آسیاب‌های بادی پول بپردازیم، ایجاد رقابت می‌کنیم و در خانه شغل ایجاد می‌کنیم. این 10 سال، 10 سال تلاش و ساختن آینده‌ای جدید است. دانشمندان هشدار داده‌اند که در آینده با خطرات بسیاری روبه‌رو خواهیم بود و باید بهای سنگینی بپردازیم. ما باید حرکت کنیم و برای شروع باید طی این 10 سال صددرصد الکتریسیته بدون کربن تولید کنیم. این آرمان و هدف ما باید باشد باید تاریخ را تغییر دهیم و گام بزرگی برای بشریت برداریم.

اینک اندیشمندانی در دو سوی سیاره به لزوم مبارزه و قیام علیه گرمایش زمین تاکید می‌کنند و به نقش افراد در نجات سیاره پا می‌فشارند. به نظر می‌‌رسد کفه سیاره اینک در دستان ما قرار گرفته است و ما هر یک می‌توانیم نقش موثری در نجات تنها سیاره مسکونی منظومه ایفا کنیم



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۱۲:۵۶:۲۰ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

تاثیر ظروف بر غذا

استفاده از ظروف مختلف برای پخت و پز غذا، از اهمیت ویژه ای در تغذیه برخوردار است. چون برخی از ظروف با آزاد کردن یون ها و ترکیبات مختلفی که در جنس، رنگ و یا لعاب آنها به کار گرفته شده است، موجب ایجاد تاثیرات سوئی بر بدن می شوند. شاید در نظر اول، کیفیت و طعم غذا مورد توجه قرار گیرد ولی باید به خاطر داشت کیفیت ظرفی که در آن غذا می خورید نیز به اندازه کیفیت مواد غذایی مورد مصرف، مهم است. به همین خاطر، کارشناسان از دیدگاه علمی، در مورد استفاده از ظروف با جنس های مختلف، نظر می دهند و گاه حتی درباره کاربرد بعضی از آنها، هشدار می دهند.

برای آگاهی بیشتر از فواید و مضرات ظروفی که برای پخت و پز به کار می رود با دکتر "سید ضیاء الدین مظهری" ، رئیس انجمن تغذیه ایران، گفتگویی انجام داده ایم که از نظر شما می گذرد.

آیا استفاده از ظروف آلومینیومی برای پخت غذا، سبب کم خونی می شود ؟
استفاده طولانی مدت از ظروف آلومینیومی برای پخت مناسب نیست، چرا که این ظروف با آزاد کردن یون آلومینیوم در غذا، سبب انتقال این یون ها به بدن می شوند و در دراز مدت می تواند مشکلاتی برای بدن، از جمله کم خونی، ایجاد کند. ظروفی که در آشپزخانه عمدتا به آن "روحی" می گویند که بعضا با "رویی" اشتباه می شود، عمدتا از جنس آلومینیوم هستند. اگر ظرفی واقعا از جنس روی باشد، خروج یون های روی از ظرف و ورود آن به غذا، باعث جبران کمبود روی در بدن می شود و برای ما مفید خواهد بود. ولی یون های آلومینیوم این خاصیت را ندارد. بهتر است از ظروف آلومینیومی برای پخت غذاهایی استفاده شود که نیاز به مدت زمان پخت کمتری دارد.
از سوی دیگر سبزیجات برگی و غذاهای اسیدی یا نمکی اگر در ظرف آلومینیوم پخت شوند میزان زیادی آلومینیوم را به خود جذب می کنند در نتیجه آلومینیوم بیشتری وارد بدن می شود که مضر است.
ظروف لعابی یا سفالی برای پخت غذا، تا چه قدر مناسبند ؟
ظروف سفالی بدون لعاب برای نگهداری یا پخت غذا مورد استفاده قرار نمی گیرند، چون دارای خلل زیادی می باشند که سبب نفوذ و باقی ماندن غذا در آنها می شود. اگر پایه رنگ هایی که برای این ظروف به کار می رود، حاوی فلزات سنگین مثل سرب باشد، استفاده از آنها برای سلامتی مضر است و باعث کند ذهنی، افسردگی و بعضی مسمومیت های درازمدت دیگر می شود. ظروف لعابی زردرنگ که در قدیم از آنها استفاده می شد، بهترین نوع این ظروف برای پخت و پز و نگهداری غذا هستند. ظروف سرامیکی هم نوعی از ظروف سفالی می باشند که اگر از لعاب مناسبی برای آنها استفاده شده باشد، هیچ مشکلی برای پخت و پز ندارند.
ظروف مسی چگونه اند ؟
ظروف مسی از بهترین نوع ظروف پخت غذا محسوب می شوند، البته در صورتی که قلع اندود شده باشند. اگر ظروف مسی به شکل مناسبی قلع اندود نشده باشند و یا از مواد حاوی سرب برای قلع اندود شدن، استفاده شده باشد، این عنصر می تواند پس از ورود به غذا، در دراز مدت سبب ایجاد مسمومیت شود. در صورتی که ظروف مسی، قلع اندود نشده باشد، ورود یون مس به غذا در طولانی مدت، سبب تاثیر نامطلوبی بر احشاء و اندام داخلی بدن شده و ذخیره شدن آن در کبد به مرور به از کار افتادن این عضو، کمک می کند. به همین دلیل آن را با فلزی دیگر مثل قلع می پوشانند. بنابراین باید در هنگام شستشو احتیاط کرد که این لایه از بین نرود یا خش بر ندارد. از سوی دیگر مواد اسیدی یا غذاهای ترش، سبب از بین رفتن لایه رویی ظروف مسی می شود بنابراین هر چند وقت یکبار، باید این ظروف، قلع اندود شود.
در حال حاظر ظروف ملامین چندان مورد استفاده قرار نمی گیرند.آیا این ظروف برای سلامتی، مشکلی به وجود نمی آورند، به ویژه که گفته می شود ملامین های رنگی برای سلامتی مضرند، چون به مرور زمان، رنگ های آنها وارد غذا می شوند اگر فرآیند تولید این ظروف، علمی و اصولی باشد، مشکلی برای سلامتی افراد به وجود نمی آورد ؟
لعابی که برای محافظت روی ملامین پوشانده می شود، بسیار نازک است. بنابراین باید مانع از بین رفتن آن شد تا میکروب وارد ظرف نشود. به دلیل نفوذ میکروب، استفاده از ملامین های ترک دار و کهنه توصیه نمی شود. اگر این ظروف، سالم باشد و لعاب آنها هم از بین نرفته باشد، غذاهای ترش و اسیدی هم نمی توانند تاثیری بر آن داشته باشند.
درباره ظروف بلوری، پیرکس و شیشه ای ؟
ظروف شیشه ای و پیرکس، جزو ظروف مناسب برای پخت غذا هستند، چون مواد اسیدی یا بازی، روی آنها تاثیری نمی گذارد و در اثر حرارت نیز یونی وارد غذا نمی شود.
ظرف های استیل چه تاثیری می تواند بر غذا داشته باشد ؟
این ظروف از ترکیب آهن و فلزات دیگر ساخته شده اند و در هنگام پخت، یونی وارد ماده غذایی نمی کنند! اما باید توجه داشت که از نگهداری غذاهای اسیدی و نمکی برای مدت طولانی در ظروف استیل، خودداری شود.
سرو غذا در ظروف پلاستیکی و یکبار مصرف از نظر بهداشتی چه مشکلاتی به همراه دارد ؟
این روزها استفاده از ظروف یکبار مصرف، متداول شده است. حتی بعضی خانواده ها برای پخش غذاهای نذری یا در مهیمانی های خود از این ظروف استفاده می کنند باید توجه داشت که استفاده از ظروف یکبار مصرف شفاف و بی رنگ، برای نوشیدنی های داغ مثل قهوه و چای، اصلا مناسب نیست، چرا که حرارت بالا، سبب آزاد شدن بعضی مواد آلی و ترکیبات شیمیایی موجود در دیواره آنها و انتقال آن به نوشیدنی می شود و ورود این مواد و ترکیبات به بدن عامل بروز بعضی از سرطان هاست. این ظروف توانایی نگهداری رنگ را هم ندارند بنابراین با ریختن غذا و نوشیدنی داغ درون این ظروف، لایه ای از رنگ داخل محتویات، حل و وارد بدن می شود که سرطان زاست.
اگر چه ظروف تفلون یا نچسب، طرفداران زیادی دارد ولی در مورد مضرات و تاثیرات نامطلوب آن هم صحبت های زیادی می شود. آیا از ظروف تفلون برای پخت و پز غذا، استفاده کنیم یا خیر ؟
مطالعات و تجربیات زیادی در زمینه آسیب حیوانات و خصوصا پرندگان در اثر استنشاق بخارات حاصل از گرم شدن تفلون وجود دارد. از جمله در تحقیقی که در آمریکا انجام شده، نشان داده شده است که وقتی دمای ظروف تفلون، از حد معینی بالا برود، در اثر تجزیه لایه پوشاننده آن، حدود 15 نوع ذره بخار سمی آزاد می شود. در تحقیقات انجام گرفته، مشخص شده که یکی از مواد سرطان زای موجود در ظروف تفلون، در موش 4 نوع سرطان شامل سرطان کبد، پانکراس، سینه و بیضه ایجاد می کند. بر همین اساس می توان احتمال داد که استفاده دراز مدت از این ظروف و مواجهه زیاد با این ماده در انسان نیز چنین اثرات سوئی داشته باشد.
هرچه ظروف با پوشش تفلون، گرم تر شود، احتمال آزاد شدن بخارات سمی از آنها بیشتر است. از سوی دیگر تحقیقات علمی ثابت کرده است که هر چه سن ظروف، کمتر، یا به عبارتی ظرف، نوتر باشد، در صورتی که حرارت زیادی به ظرف خالی داده شود، تاثیرات سوء آن بیشتر است. نکته مهم دیگر این است که باید از بازسازی ظروف تفلون، جدا خودداری کرد، چون نوع ماده مصرفی و نحوه کار مورد تایید وزارت بهداشت نیست.
در حال حاضر ظروف سنگی بیشتر جنبه تزئینی پیدا کرده است، ولی هنوز هم موارد استفاده از آنها مشاهده می شود. آیا این ظروف برای پخت مناسبند ؟
ظروف سنگی جزو ظروف مناسب برای پخت غذا محسوب می شوند، هر چند این ظروف در حال حاضر چندان مورد استفاده قرار نمی گیرند. این ظروف از نظر بهداشتی سالمند و تغییر در غذا ایجاد نمی کنند.

 

برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۱۲:۵۶:۱۹ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

پیامدهای تُند غذا خوردن

 

با عجله و تند غذا خوردن از جمله عادات نامطلوبی است که آثار سویی به دنبال دارد و از جنبه های مختلف قابل بررسی است. اغلب مردم تند غذا می خورند و برای این عمل توجیهاتی نیز می آورند و البته بی توجه از این موضوع رد می شوند.
اما موارد نادری وجود دارد که افراد واقعا عجله دارند و ناگزیرند که غذای خود را به سرعت صرف کنند تا به موقع به کار خود برسند و اغلب توجیه قابل قبولی برای این رویه غذا خوردن وجود ندارد، چرا که این عده هیچ گاه از خود نمی پرسند چرا با عجله غذا خوردن دایما و همه روزه برایشان تکرار می شود؟
به نظر می رسد مردم عمدتا حوصله ی جویدن بیشتر لقمه ی غذا را ندارند و غذا خوردن شان حالت روزمرگی و رفع تکلیف دارد.
اما از زاویه ی دیگری هم می توان به مقوله ی غذا خوردن نگریست. خداوند در این عالم لذایذ مباحی قرار داده است از جمله لذت غذا خوردن. بنابراین چه بهتر که به نحو مناسب از این لذت و موهبت استفاده کنیم. اکنون باید به این سوال جواب داد که آیا کسی که با سرعت تمام غذای خود را می بلعد از غذایی که می خورد لذت می برد، یا کسی که ابتدا به ظرف غذای خود می نگرد و به آهستگی و در کمال آرامش غذای خود را میل می کند؟ بدون تردید حالت دوم لذت بخش است. ضمن آن که آرام غذا خوردن موجب تحکیم و گرمای بیشتر محیط خانواده می گردد. اما از این جنبه احساسی که بگذریم، از نظر فیزیولوژی دستگاه گوارش و عمل بلع، می توان به طور علمی پیامدهای تند غذا خوردن را مورد تحلیل قرار داد. برای این منظور به اختصار، نگاهی به فیزیولوژی غذا خوردن می اندازیم:

جویدن:
در هنگام جویدن، غذا به قطعات کوچک مناسب برای بلعیدن تبدیل می شود. حرکات بالا و پایین فک موجب خرد شدن غذا توسط دندان های پیشین یا ثنایا (Incisor ) می شود و حرکات مشابه، دندان های آسیا را قادر می سازد تا غذای خورده شده را خرد کنند. اندازه ی قطعات خرد شده ی غذا متغیر بوده و به عوامل بیرونی مثل تربیت اولیه، نوع غذا، مکالمه ی تلفنی، تماشای تلوزیون و عادت بستگی دارد. جویدن به طور رفلکسی موجب ترشح بزاق و شیره های گوارشی معده می شود. انسان ممکن است روزانه تا یک لیتر بزاق تولید کند. بزاق حاوی آنزیم های آمیلاز و لیپاز است و پلی ساکاریدهایی مثل نشاسته را هیدرولیز می کند و به این ترتیب نقش مهمی در هضم کربوهیدرات ها دارد. یکی از اعمال مهم بزاق تولید موکوس است که نه تنها در دهان و مری بلکه در نواحی دیگر دستگاه گوارش نقش مهمی را ایفا می کند. از جمله اینکه موکوس با داشتن خاصیت چسبندگی خود موجب به هم چسبیده شدن اجزای غذایی کوچک و آماده شدن آنها برای بلع می گردد. موکوس علاوه بر این موجب لیز شدن دستگاه گوارش و در نتیجه عبور آسان مواد غذایی در طول آن می گردد. زیاد جویدن موجب تحریک اعصاب سمپاتیک شده و ترشح بزاق را تا 5 الی 6 برابر حد معمولی خود یعنی 3 میلی لیتر در دقیقه اضافه می کند.

بلعیدن:
بلعیدن شامل دو مرحله ی ارادی و حلقی است. در مرحله ی ارادی لقمه به داخل حلق رانده شده و در مرحله ی حلقی لقمه طی یک فرایند غیر ارادی (deglutition reflex) وارد مری می گردد. عمل بلعیدن توسط تحریک گیرنده های موجود در دهان و حلق شروع شده و منجر به فرستادن امواج عصبی از طریق اعصاب زبانی حلقی و عصب واگ به مرکز بلعیدن در بصل النخاع می شود. دهان توسط لب های به هم فشرده شده بسته می گردد. نوک زبان به طرف بالا و سقف دهان حرکت کرده و مانع برگشت غذا به طرف عقب می شود. لقمه نیز در انحنای دهان قرار می گیرد.
البته مکانیزم بلع پیچیدگی های بیشتری دارد که از حوصله ی این مقاله خارج است و به همین مقدار بسنده می کنیم.
اکنون که مختصرا فیزیولوژی جویدن و بلع را دانستیم ، می توانیم بهتر پیامدهای با عجله و تند غذا خوردن را بررسی کنیم:
1.فردی که به سرعت لقمه های غذا را بر می دارد و در دهان می گذارد، با هر لقمه مقداری هوا نیز می بلعد (Aerophagia ) که این هوای اضافی در معده تولید گاز کرده و نهایتا یکی از ناراحتی های گوارشی یعنی نفخ را که می تواند مزمن هم باشد به وجود می آورد.
2. تند غذا خوردن موجب تحریک بیشتر اسید معده می شود، زیرا اولا قطعات غذای خورده شده درشت بوده و موجب انقباضات قوی و یعضا دردناک مری می گردد و به همین دلیل مدت زمانی که غذا به منظورعمل هضم توسط آنزیم های معده و شیره های گوارشی در معده می ماند نیز افزایش پیدا می کند و ثانیا در اثر ترشح بیشتر اسید و آنزیم های گوارشی در طولانی مدت مخاط داخلی معده دچار آسیب می شود. درشتی قطعات غذای بلعیده شده حتی می تواند موجب دیسفاژی (dysphagia) شود.
3.افرادی که تند غذا می خورند غالبا پرخور هم هستند، به عبارت دیگر با عجله غذا خوردن می تواند منجر به اضافه وزن و حتی چاقی شود؛ زیرا در این حالت فرد قبل از ترشح هورمون انسولین و در نهایت ارسال پیام سیری به مرکز سیری در هیپوتالاموس، غذای خود را تمام کرده است.
4.در شرایطی که لقمه ی غذا به خوبی جویده نشده است، هضم اولیه ای که می بایست توسط آنزیم های آمیلاز و لیپاز بزاق انجام شود، صورت نمی گیرد؛ به این ترتیب روند هضم به کندی انجام شده و علاوه بر آن جذب مواد مغذی نیز به خوبی انجام نمی گیرد.

نتیجه:
مجموعه ی عوامل یاد شده سبب می گردد معده تدریجا ضعیف شده و کارایی خود را برای هضم مناسب غذا از دست بدهد. لذا بهتر است رفتار بهتری جایگزین تند غذا خوردن گردد. برای این منظور توصیه می شود زمان صرف وعده های غذایی دست کم به 20 تا 25 دقیقه افزایش یافته و هر لقمه ی غذا حدود 30 بار جویده شود. بد نیست اشاره شود که در فرهنگ دینی و اسلامی ما هم به این مقوله پرداخته شده و حضرت امیر علیه السلام در یکی از توصیه های خود به فرزندشان امام حسن علیه السلام به جویدن بیشر غذا و آرام غذا خوردن تاکید کرده اند. امروزه بسیاری از دانشمندان علم روانشناسی نیز معتقدند آرام غذا خوردن موجب آرامش و تمدد اعصاب می گردد. ■



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۱۲:۵۶:۱۹ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

تشخیص مشکلات اجرایی برای مدیران

یکی از سخت ترین کارهای هر مدیر یا ناظر این است که دلیل یک مشکل اجرایی را پیدا کند. از آنجا که تصمیم گیری برای حل این مشکل تاحد زیادی به تشخیص آن بستگی دارد، ارزیابی درست اهمیت بسیار زیادی پیدا می کند. در این مقاله، یک نمونه از فاکتورها و عواملی را طرح می کنیم که می تواند بر عملکرد کارمندان تاثیر بگذارد، تا عامل احتمالی یک مشکل اجرایی را کمتر نادیده بگیرید.

طبیعت عملکرد

عملکردهای کاری تحت تاثیر عوامل مختلفی هستند. وقتی عملکرد عالی باشد، درنتیجه موقعیت های مختلفی ایجاد شده است که به اتفاق هم تلاش کرده اند و این نتیجه عالی را به وجود آورده اند. درنتیجه، عملکرد عالی مستلزم این است که همه تاثیرات ممکن و مربوط بر روی آن در جای مناسب خود قرار داشته باشند.

متاسفانه، عملکرد ضعیف می تواند در نتیجه یک عامل خاص اتفاق افتاده باشد که به طور قابل ملاحظه ای تاثیرگذاری آن را کاهش می دهد. معمولاً یک مشکل اجرایی و عملکردی که کنترل و بازبینی روی آن صورت نگیرد، آنقدر گسترش می یابد که سایر تاثیرات نیز از مثبت به منفی تبدیل می شوند.

مدل 7 عاملی

ما 7 عامل را پیشنهاد می کنیم که می تواند بر سطح عملکرد فرد تاثیر بگذارد. این فاکتورها می توانند افزاینده باشند. برای آندسته از شما که درس محبوبتان در مدرسه ریاضی نبوده است، این یعنی عملکردتان به قدرت ضعیف ترین حلقه در زنجیره عوامل تعیین کننده خواهد بود. اگر در هر کدام از فاکتورهای زیر نقص داشتید، مطمئناً عملکرد شما دچار مشکل خواهد شد.

فاکتور 1:  استعداد

استعداد به توانایی ذاتی فرد برای انجام کارهای مختلف اطلاق می شود. هرکدام از ما، نقاط ضعف و قدرتی داریم که تعیین می کند می توانیم یک کار را یاد بگیریم یا نه. استعداد ضعیف در یک کار خاص به این معنی است که آن فرد هیچوقت نمی تواند یاد بگیرید که چطور باید آن کار را خوب یاد بگیرد، حتی وقتی بهترین پشتیبان ها را هم در آن زمینه داشته باشد. ارزیابی استعداد کاری فوق العاده دشوار است.

فاکتور 2:  سطح مهارت

حتی ساده ترین مسئولیت ها هم نیاز به مهارت دارد. تفاوت مهارت با استعداد در این است که تا سطحی که استعداد مقدور کند، قابل یادگیری هستند. برای ارزیابی اینکه نقص در عملکرد درنتیجه فقدان مهارت ایجاد شده است یا نه می توانید سوال کنید، "آیا اگر زندگی آن فرد به آن کار بستگی داشت، می توانست آنرا انجام دهد یا نه؟" اگر پاسخ آن منفی بود، آنوقت می توانیم بگوییم که مشکل سطح مهارت بوده است.

فاکتور 3: درک مسئولیت

فرد باید ذات آن کار را بفهمد و بداند که چه انتظاری از آن می رود. اگر این ارتباط مشخص وجود نداشته باشد، هر میزان مهارت و استعداد و انگیزه هم که فرد داشته باشد، هیچ تاثیر مثبتی روی عملکرد وی نخواهد داشت. مدیریت عملکرد یکی از راه های متداول برای انتقال درک از آن کار است. بهترین راه برای ارزیابی درک کارمند از آن وظیفه خاص، این است که سوالاتی طی آن عمل از او بپرسید.

فاکتور 4:  انتخاب به کار گیری تلاش

این فاکتور به همراه فاکتور بعدی، فاکتورهای انگیزه ای هستند. اگر یک فرد استعداد کاری را داشته باشد، مهارت آن را نیز کسب کرده باشد و درک خوبی هم از نحوه انجام آن داشته باشد، ممکن است عواملی وجود داشته باشد که فرد همه تلاش خود را برای انجام آن عمل خاص به کار نگیرد. این مشکل می تواند کاملاً شخصی یا مربوط به مخیط کار باشد. ارزیابی وجود مشکلات انگیزه ای کار بسیار دشواری است و به بهترین روش با آزمایش شاخص های رفتاری دیگر (غیبت فرد، شرکت نکردن در میتینگ ها، یا سایر عواملی که می تواند نشاندهنده فقدان انگیزه در وی باشد)  قابل انجام است.

فاکتور 5:  انتخاب میزان به کار گیری تلاش

گاهی اوقات مسئله به کار گرفتن یا نگرفتن تلاش و کوشش فرد نیست. یک کارمند ممکن است تلاش خیلی کمی را در کار بگذارد و درنتیجه کارش حاصل خوبی در بر نداشته باشد.

فاکتور 6:  پشتکار

عملکرد مستلزم این است که تلاشی که فرد به کار می گیرد، در طول زمان همچنان پابرجا باشد. این عامل انگیزشی می تواند منجر به پروژه هایی شود که شروع می شوند اما هیچوقت تکمیل نمی شوند. اگر کارمندی در انجام کارهای خود پشتکار نداشته باشد، می تواند نشاندهنده خستگی، ترس از شکست، یا نداشتن مهارت باشد. برای کشف دلیل این مسئله، نیاز به بحث های محتاطانه و دیپلماتیک است.

فاکتور 7:  عوامل خارجی

عملکرد می تواند به خاطر عواملی که خارج از کنترل فرد باشد نیز پایین بیاید. خود سازمان می تواند موانعی بر سر راه عملکرد افراد ایجاد کند یا ممکن است فرد همکاران یا مدیرانی داشته باشد که به هیچ وجه حس همگاری نداشته باشند. صحبت کردن با کارمند حین مدیریت عملکرد باید عوامل خارج از کنترلی که می تواند از پیشرفت او جلوگیری کند را نیز در نظر داشته باشد.  اگر به این عوامل خارجی اجازه ادامه یافتن داده شود، سطح انگیزه فرد پایین خواهد آمد و مشکل حادتر و پیچیده تر می شود.

نتیجه گیری

مشکلات اجرایی و عملکردی باید به محض اینکه اتفاق می افتند، رسیدگی شوند و برای این منظور می توان از عواملی که در بالا ذکر شد استفاده کرد. وقتی با کارفرما با همکاری و مساعدت کار کنید، کنترل و حل این مشکلات بسیار آسانتر خواهد شد.


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۱۲:۵۶:۱۸ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

روشهای مقابله با کمر درد دوران بارداری

هرچه بارداری شما جلوتر می رود و رحم شما بزرگتر می شود، ناراحتی های شما نیز بیشتر می شود. کمر درد از جمله متداولترین شکایات خانم های باردار است.

اما نباید کمر درد را بخشی از حاملگی خود بدانید و اصلاً خم به ابرو نیاورید. راه های زیادی برای برطرف کردن این درد وجود دارد. پس بهتر است همین حالا این تکنیک ها را یاد بگیرید چون بعد از وضع حمل هم برای بلند کردن نوزاد 3 تا 5 کیلوییتان لازمتان می شود.

علت کمردرد دوران بارداری چیست؟

حداقل 50% از خانم ها در دوران بارداری خود دچار کمردرد می شوند. خانم های باردار به دلایل مختلف در معرض این مشکل قرار می گیرند:

- وزن اضافی: وزنی که در دوران بارداری اضافه می کنید برای نوزاد شما خوب است اما می تواند روی کمرتان فشار وارد کند.

- تغییر مرکز ثقل: وقتی رحمتان بزرگتر می شود، مرکز ثقل بدن شما به سمت جلو تغییر می کند. به تدریج—و احتمالاً بدون اینکه متوجه بشوید—سعی می کنید حالت قرارگیری بدنتان و طریقه حرکت کردنتان را برحسب آن تغییر دهید. این اصلاحات ممکن است منجر به کمردرد شود.

- هورمون ها: در طول دوران بارداری، هورمون رلاکسین باعث می شود رباط های بین استخوان لگن صاف شوند و مفاصل شما برای آماده سازی برای وضع حمل شل شوند. هرچه ساختاری که از لگن شما حفاظت می کند نرم تر می شود، ناراحتی شما در ناحیه کمر بیشتر می شود، مخصوصاً موقع راه رفتن و بالا و پایین رفتن از پله ها.

کمردرد ممکن است در هر زمان در دوره بارداری اتفاق بیفتد. این مشکل در خیلی از خانم ها در فعالیت های روزمره و خوابیدن آنها تداخل ایجاد می کند.

چه باید بکنید؟

این تکنیک ها می تواند به شما برای برطرف کردن ناراحتی و درد کمر کمک کند:

- توجه به حالت قرارگیری بدن: سالمترین حالت قرارگیری بدن که قبل از بارداری می دانستید برای ماه های اول بارداری که هنوز رحم بالاتر از نافتان نرفته است خوب است. شانه ها را به عقب داده، باسن را به سمت پایین فشار دهید و صافِ صاف بایستید.

با پیش رفتن بارداری و بزرگتر شدن رحم، به طور طبیعی شانه هایتان را بیشتر به سمت عقب می دهید تا کمی از وزن رحم که شما را به سمت جلو می کشد را برطرف کنید. همین عمل منجر به فشار آوردن روی کمر خواهد شد. به همین دلیل لازم است که درمورد طرز ایستادن و نشستن خود با پزشکتان مشورت کنید تا بهترین حالت را به شما معرفی کند.

- ایجاد اصلاحاتی موقع نشستن و ایستادن: وقتی می نشینید پاهایتان را کمی بالاتر قرار دهید و به هیچ عنوان چهارزانو ننشینید. در نشستن های طولانی مدت، هر از گاهی وضع نشستنتان را تغییر دهید. اگر لازم است که مدتی سر پا بایستید، یک پا را روی یک پله کوتاه استراحت دهید.

- تنظیم بالش ها موقع خواب: به پهلو بخوابید، درحالتی که یکی یا هر دو زانو را خم کرده باشید. بالشی بین زانوهایتان و یک بالش دیگر هم زیر شکمتان قرار دهید.

- خودداری از بلند کردن اشیاء سنگین و کودکان: وقتی می خواهید شیء را از روز زمین بلند کنید، از کمر خم نشوید. درعوض، با پا روی زمین چمباتمه بزنید، زانوها را خم کرده و روی پاهایتان فشار بیاورید نه کمرتان. از حرکات ناگهانی دست و دراز کردن بیش از اندازه آن بالای سر خودداری کنید.

- لباس مناسب: کفش های پاشنه کوتاه و راحت بپوشید. شلوارهایتان هم باید شلوار مخصوص حاملگی با خطر کمر پایین باشد.

- ماساژ، گرما و سرما: پشتتان را گرم کنید، می توانید از حمام داغ، حوله های داغ، بطری های آب داغ و زا این قبیل استفاده کنید. خیلی از خانم ها هم با گذاشتن یک بسته یخ روی کمرشان از درد راحت می شوند. ماساژ پشت هم می تواند برایتان مفید باشد.

- حفظ تناسب اندام: تا آنجا که پزشک مخصوصتان توصیه می کند، یک برنامه ورزشی می تواند کمرتان را قوی و سالم نگه دارد  و درد کمر شما را هم از بین ببرد. خیلی از خانم های باردار از شنا لذت می برند و پزشکان نیز خیلی به این ورزش در دوران بارداری توصیه می کنند. پیاده روی یا ورزش های مخصوص قبل از وضع حمل یا یوگا نیز برای شما مفید است. یک حرکت تمرینی دیگر هم هست که خیلی برای برطرف کردن کمر درد کمک می کند: روی کف دست ها و زانوها خم شوید طوریکه دست ها در خط پشتتان قرار داشته باشند. شکمتان را تو کشیده و تیره پشتتان را به سمت بالا قوس دهید. چند ثانیه این حالت را نگه دارید و بعد آزاد کنید. سه تا پنج مرتبه یک حرکت را تکرار کنید و کم کم تعداد تکرارها را به 10 برسانید.

اگر این تکنیک ها کمردرد شما را بهتر نکرد، حتماً با پزشکتان در این مورد صحبت کنید. پزشکتان احتمالاً رویکردها و تکنیک های دیگری مثل حرکات کششی خاص که بتواند بدون ایجاد مشکل برای نوزاد، درد را تسکین دهد، توصیه خواهد کرد.

درد کمر اگر سخت و تسکین ناپذیر باشد و همراه با علائم دیگر ظاهر شود، می تواند نشانه یک مشکل جدی تر باشد. درد شدید پایین کمر می تواند علامت وضع حمل یا وضع حمل زودرس باشد. به همین دلیل نباید به هیچ عنوان دردهای کمر را نادیده بگیرید.



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۱۲:۵۶:۱۸ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

چگونه بدانیم که با فردی مناسب خود ازدواج می کنیم؟

هیچوقت با فکر اینکه عشق مهمترین چیز است، وارد زندگی نشوید

سوالی که خیلی از شما عزیزان در ایمیل های خود برای ما میفرستید این است که، "از کجا باید بفمیم فردی که می خواهیم با او ازدواج کنیم، برای ما مناسب است؟"

چطور با فرد مناسب خود ازدواج کنیم

پیدا کردن زن یا مرد ایدآل اصلاً کار ساده ای نیست. وقتی فکر میکنید که فرد ایدآل خود را پیدا کرده اید، هنوز هم ممکن است تردید داشته باشید. شک داشتن به کسی که می خواهید با او ازدواج کنید، نه تنها کاملاً نرمال و طبیعی است، بلکه کاملاً سالم است.

خوشبختانه احتمالاً تا الان می دانید که نباید با کسی که بیش از حد مشروب می خورد، بیش از حد الواتی می کند، بیش از حد کار می کند، بیش از حد لاف می زند، معتاد است، بی وفا است و خیانت می کند، خشن و بیرحم است یا صادق نیست، ازدواج کنید.

اگر همسر آینده تان عاری از این صفات است و هنوز هم در ازدواج با او شک دارید، حتماً این مقاله را دنبال کنید. ما به شما کمک می کنیم که ببینید آیا این تردیدهایتان منطقی است و ارزش توجه دارد یا نه یا اینکه فقط بدون هیچ دلیل منطقی نگران هستید.

خوشبختی و حمایت احساسی

گرچه انتظار داشتن اینکه همسرتان همیشه و در همه حال شما را شاد کند، کمی غیرمنطقی است اما اگر همسرتان، مرد/زن ایدآل و مناسب شما باشد، خود به خود موجب شادی شما می شود و به شما حس قدرت در زندگی می دهد.

- وقتی احساس کنید که کسی هست که از رشد احساسی و عقلانی شما حمایت کرده و در این راه تشویقتان می کند، آنوقت است که می فهمید با فردی مناسب خود ازدواج کرده اید. خواست فرد ایدآل شما این است که از نظر احساسی سالم باشید و بتوانید روی پاهای خودتان بایستید. وقتی با فرد مناسب خود باشید، احساس بسیار خوبی درمورد خودتان خواهید داشت و حس اطمینان و امنیت خواهید کرد.

- فرد ایدآل شما هیچوقت منفی گرا، خودخواه، کم مایه و سست، ساکت، خجالتی، انتقادی، یا شلخته نیست. چرا باید وقتتان را با یک نادان بگذرانید؟

محبت، عشق و سکس

اهمیت زیادی دارد که کسی که با او ازدواج می کنید کسی باشد که با شما تفاهم داشته باشد و درمورد مسائل جنسی و عشقی، نیازها و خواسته های شما را درک کند.

- اگر همسر آینده تان "دوستت دارم" را نه فقط زبانی بلکه با اعمال محبت آمیز نشان دهد، می فهمید که می خواهید با فرد مناسبی ازدواج کنید. اعمال محبت آمیز به چیزهایی مثل این گفته می شود: اینکه وقتی خسته اید بفهمد، روز تولدتان را به یاد داشته باشد، دوست داشته باشد که وقتش را با شما بگذراند، به حرفهایتان گوش کند، به شما احترام بگذارد، وقتی دیر کردید به شما زنگ بزند، به شما محبت کند، اگر چیزی را نفهمیدید، درمقابلتان صبور باشد. موقع سلام و خداحافظی ببوسدتان، بدون هیچ دلیلی در آغوشتان بگیرد.

- اگر از نظر جنسی با همسر آینده تان تطابق داشته باشید، آنوقت می فهمید که می خواهید با فرد مناسبی ازدواج کنید. اگر هر دو شما به صمیمیت جنسی به شکل متفاوتی نگاه کند یا امیال جنسیتان متفاوت باشد، رابطه زناشوییتان به خطر می افتد.

- فرد مناسب برای ازدواج کسی است که دوستش داشته باشید و دوست شما باشد. او از گذران وقت با شما لذت می برد. اگر شما دو نفر با هم دوست نباشید، عشق و ازدواج شما خیلی زود محو خواهد شد.

- فرد مناسب برای ازدواج مهربان، باملاحظه و مودب است. مسائل پیش پا افتاده زندگی مثل گفتن "متشکرم" یا باز کردن در شاید قدیمی به نظر برسد اما نشان دهنده میزان احترام و علاقه و مهربانی فرد به شماست.

ارتباط، اهداف، و ارزش ها

شما و فرد مناسب شما برای ازدواج، اهداف و ارزشهای یکسانی دارید.

- داشتن علایق و نظرات مختلف اشکالی ندارد فقط به شرط اینکه درمورد عدم تفاهم در آنها به تفاهم رسیده باشید. بااینکه ممکن است همیشه با یکدیگر هم عقیده نباشید، صحبت کردن با فرد مناسب برای ازدواج همیشه جالب است وهیچوقت خسته تان نمی کند. او افکار و عقاید خود را طوری با شما مطرح می کند که ناراحتتان نکند.

- فرد مناسب برای ازدواج با درک اینکه تنها مسئله ثابت در زندگی، تغییر است، دوست دارد درمورد مسائل و مشکلات زندگی هم قبل و هم بعد از ازدواج با شما صحبت کند.

- فرد مناسب برای ازدواج شما را تشویق می کند که با تغذیه سالم و ورزش برای داشتن سبک زندگی سالمتر، تصمیم بگیرید. او برای توازن بخشیدن به کار و زندگی فردی شما، همراه و همگام با شما کار می کند.

- اینکه شما تنها کسی باشید که باید خانه را مرتب کند و از بچه ها مراقبت کند، دیگر خیلی قدیمی شده است. مرد مناسب شما در این مسئولیت ها خود را با شما شریک می داند.

- پیدا کردن فرد مناسب برای ازدواج به این معنا نیست که دیگر هیچ مشکل و اختلافی با هم نخواهید داشت. اما با فرد مناسب برای خود دیگر مطمئن هستید که می توانید به همراه هم مسائل و مشکلات را بررسی کرده و طوری آنها را حل کنید که هیچ صدمه این به ازدواجتان وارد نشود.

اعتماد و صداقت

فرد مناسب برای ازدواج، با شما صادق و روراست است.

- فرد مناسب برای ازدواج به شما اعتماد دارد و تلفن ها و استفاده شما از کامپیوتر را کنترل نمی کند، مدت زمانی که با دیگران می گذرانید را محدود نمی کند. وقتی همسر آینده تان سعی نکند که شما را از دوستان و خانواده تان جدا کند، آنوقت می فهمید که فردی مناسب برای ازدواج است. فرد مناسب برای ازدواج هیچوقت نمی خواهد که زندگی شما را کنترل کند، بلکه می خواهد زندگیش را با شما تقسیم کند.

- با فرد مناسب برای ازدواج هیچوقت نباید لازم باشد که از حریم شخصی خود دفاع کنید. وقتی از شما درمورد ساعتی که نیاز دارید به تنهایی بگذرانید سوال نشود، می فهمید که فرد مناسب برای خود را پیدا کرده اید.

- فرد مناسب برای شما به شما اطمینان دارد و جاسوسی شما را نمی کند. اگر قرار باشد هر حرکت خود را توجیه کنید، زندگی واقعاً سخت می شود.

پرچم های قرمز در روابط

اگر متوجه شدید که مسائل و مشکلاتی در روابطتان وجود دارد، به راحتی از آنها نگذرید و به هیچ وجه فکر نکنید که این مشکلات اهمیت زیادی ندارند یا با گذر زمان درست می شوند و طرفتان عوض می شود. برای داشتن یک ازدواج موفق، به  چیزهایی فرای عشق نیاز دارید.



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۱۲:۵۶:۱۷ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

اصول انجام فعالیتهای ورزشی

پیـش از اقـدام بـه فـعالیت هـای ورزشـی بـاید بدن را طی مراحلی برای حداکثر نتیجه و به حداقل رساندن آسیبهای جسمی آماده ساخت. هر برنامه ورزشی دارای 2 مرحله بسیار با اهمیت و ضروری میباشد:


1- گرم کردن بدن(WARM UP): نخستین گام برای آغاز یک فعالیت بدنی گرم کردن بدن میـباشد. مزایای گرم کردن بدن به قرار زیر است:


- افزایش سرعت انقباض و از انقباض خارج گشتن عضلات.
- تسهیل مصرف اکسیژن. زیرا در عضلات گرم شده سرعت آزادسازی اکسیژن از هموگلوبینها افزایش می یابد.
- تسهیل جریانات عصبی و متابولیسم داخل عضلات بدن.
- افزایش جریان خون به عضلات.
- افزایش تدریجی حرارت بدن.
- کاهش آسیب ها و صدمات ورزشی به خاطر افزایش قابلیت ارتجاعی عضلات.
- کاهش گرفتگی عضلات و جلوگیری از افزایش ناگهانی فشار خون و حرارت بدن.
- آماده سازی سیستم عصبی،رباطها،مفاصل،عضلات،سیستم قلبی-عروقی و سیستم عصبی برای انجام فعالیت ورزشی خاص.
- بهبود جریان خون قلب و افزایش انعطاف پذیری عضلات.
- آماده سازی ذهن و روان ورزشکار.

 اجزاء تشکیل دهنده مرحله گرم کردن
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

- دویدن آهسته به مدت 5 تا 10 دقیقه. هدف آن: افزایش حرارت بدن و عضلات.
- حرکات کششی به مدت 10 تا 15 دقیقه. هدف آن: افـزایش دامنه حرکت و نرم کردن عضلات.
- تمرینات ویژه ورزش مورد نظر به مدت 10 دقیقه.

2- انجام فعالیت ورزشی مورد نظر.

3-سرد کردن بدن(COOL DOWN):پس از پایان یافتن فعالیت بدنی می باید اقدام به سرد کردن تدریجی بدن کرد. معمولا اغلب افراد این مرحله را حذف میکنند اما باید بدانند که این مرحله بسیار مهم بوده و حذف آن می تواند منجر به آسیبهای نا خواسته گردد. مزایای این مرحله به قرار زیر است:

- کاهش احتمال سرگیجه و حتی از هوش رفتن به سبب تجمع خون سیاهرگی در انتهای دستها و پاها.
- کاهش تدریجی درجه حرارت بدن.
- کمک به پراکنده سازی و پاک سازی عضلات از مواد زائد حاصل از متابولیسم (اسید لاکتیک)تجمع اسید لاکتیک سبب درد عضلات پس از فعالیت بدنی میگردد.
- کاهش گرفتگی و درد عضلانی.
- کاهش سطح آدرنالین درخون.

اجزاء تشکیل دهنده مرحله سرد کردن
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

- دویدن آهسته به مدت 5 تا 10 دقیقه. هدف آن: کاهش تدریجی دمای بدن و زدودن مواد زائد حاصل از متابولیسم در عضلات.
- حرکات کششی به مدت 5 تا 10 دقیقه. هدف آن: کاهش گرفتگی و درد عضلات پس از فعالیت بدنی و زدودن مواد زائد.

انعطاف پذیری (FLEXIBILITY):قابلیت عضلات و تاندونها برای کشیده شدن انعطاف پذیری نام دارد. در واقع انعطاف پذیری توانایی استخوانهای بدن در میزان حرکت آنها در جهات مختلف حول مفاصل میباشد.

قدرت(STRENGTH):میزان توانایی عضلات برای اعمال نیرو در زمان کوتاه.

استقامت:(INDURANCE):میزان توانایی عضلات در انجام فعالیت گروهی در مدت زمان طولانی.

چالاکی(AGILITY):میزان توانایی فرد در تغییر دادن جهت حرکت بدن بطور سریع.

تعادل(BALANCE):توانایی حفظ تعادل در وضعیت سکون و یا حرکت.

سرعت(SPEED):توانایی حرکت دادن بخش و یا تمام بدن بطور سریع.

حرکات کششی(STRETCHING):حرکات کششی بسیار ضروری و مفید میباشند انواع گوناگونی دارند که به شرح زیر است:

- پویا(DYNAMIC): در این نوع حرکات کششی عضلات نیز حرکت دارند.شامل حرکات آرام و کنترل شده ای میباشند که به تدریج به سرعت و دامنه آنها افزوده میگردد. مانند بالا و پایین کردن دستها از ناحیه کتف. نباید آن را با حرکات کششی بالستیک(BALLISTIC) اشتباه گرفت. حرکات کششی بالستیک شدید بوده وهدف آن انجام حرکات فراتراز دامنه حرکت مفاصل و عضلات میباشد که خطرناک بوده و انجام آن را توصیه نمیکنیم.

- ایستا(STATIC):بی خطر تر از بقیه میباشد. در این کششها در مفاصل حرکت وجود نداشته و عضلات بتدریج کشیده میگردند. در واقع عضلات تا یک حدی کشیده شده و در همان وضعیت ثابت نگاه داشته میگردد (20-6 ثانیه). خود آن به دو نوع تقسیم بندی میگردد یکی حرکات کششی ایستایی فعال مانند خم کردن و بالا آوردن پا از ناحیه کمر و بالا نگاه داشتن آن تنها توسط عضلات و دیگری حرکات کششی ایستایی منفعل و یا غیر فعال مثلا همان مثال فوق اما نگاهداشتن پا در وضعیت ثابت با کمک دست و یا قرار دادن پا روی میز و یا گرفتن پا توسط فرد دیگر.

- ایزومتریک(ISOMETRIC):در این حالت همانند حالت حرکات کششی ایستا حرکت در مفاصل وجود ندارد. اما تفاوت آن این میباشد که هرگاه عضله ای کشیده میگردد فرد سعی میکند نیروی مقاومی بر خلاف آن کشش اعمال کند مثلا در مثال فوق هنگامی که پا بالا آورده میشود و روی میز قرار داده میگردد فرد به آرامی سعی میکند پای خود را به سمت پایین بازگرداند

بر اساس آنکه بدن چگونه انرژی لازم برای فعالیت عضلات را تامین می کــند، فعالیتهای بدنی به 2 دسته تقسیم بندی میگردند:

1- فعالیتهای هوازی(AEROBIC):مانند دویدن هدف از این نوع فعالیت افزایش استقامت و کارایی قلب و عروق میباشد.

2- فعالیتهای بی هوازی(ANAEROBIC):مانند بدنسازی. هدف از این نوع فعالیت افزایش قدرت و استقامت عضلات میباشد.

عضلات بدن انرژی مورد نیاز خود را از ماده ای بنام آندوزین تری فسفات (ADENOSINE TRIPHOSPHATE=ATP) تامین میکند. در واقع این ماده تشکیل شده است از نوکلئیتید آدنین که با 3 گروه از مولکول فسفات پیوند بر قرار کرده است. هنگامی که این پیوندها گسسته میگردند انرژی آزاد میشود. هنگامی که گروه نخست فسفات از آ-ت-پ جدا میگردد. آ-ت-پ تبدیل به (ADENOSINE DIPHOSPHATE= ADP) آدنوزین دی سولفات و یک مولکول آزاد فسفات میگردد.در صورت نیاز باز این روند ادامه یافته و گروه دوم از فسفات از ساختار مولکولی آ-ت-پ جدا گشته و مبدل به آدنوزین منو فسفات میگردد(AMP) در نخستین مرحله هنگامی که عضلات شروع به فعالیت شدید میکنند. عضلات انرژی خود را از ATP موجود در اطراف سلولهای ماهیچه ای تامین میکنند. هنگامی کهATP تبدیل به ADP میگردد مجددا توسط یک ترکیب فسفات دار پر انرژی بنام کراتین فسفات(CREATINE PHOSPHATE) تبدیل به ATP میگردد. این عمل توسط آنزیم کراتین کیناز (CREATINE KINASE) انجام میپذیرد بطوری که این آنزیم مولکول کراتین فسفات را تجزیه کرده و گروه فسفات آن را جدا میسازد این گروه فسفات نیز با متصل گشتن به ADP مبدل به ATP میگردد. این چرخه تنها قادر به فعالیت تا مدت 10-8 میباشد زیرا به مرور از سطح کراتین فسفات کاسته میگردد.

در مرحله بعد بدن میباید انرژی خود را از طریقی دیگری که گلیکوژن-لاکتیک(GLYCOGEN LACTIC) نام دارد تامین کند. گلیکوژن ذخیره کربوهیدراتی عضلات میباشد که سلولهای ماهیچه ای آن را به گلوکز تجزیه کرده و با انجام تنفس بی هوازی(ANAEROBIC) گلوکز را تبدیل به ATP و یک فراورده جانبی به نام اسید لاکتیک میکنند.12 واکنش شیمیایی متناوب برای این نوع تنفس باید صورت پذیرد. این نوع تامین انرژی نیز تنها تا 90 ثانیه جوابگو میباشد زیرا پس از این مدت با تجمع اسید لاکتیک در عضلات بدن سبب خستگی و درد عضلانی میگردد.

هنگامی که بدن فعالیت شدیدی را میخواهد در زمان اندکی انجام دهد مجبور به استفاده از دو روش فوق میباشد زیرا در این مدت اندک بدن قادر به تامین گلوکز و رساندن آن به عضلات نمیباشد اما پس از سپری شدن مراحل فوق نوبت به تنفس هوازی(AEROBIC) عضلات میرسد. پس از سپری شدن 2 دقیقه از آغاز فعالیت تنفس هوازی آغاز میگردد. در این تنفس گلوکز تبدیل به دی اکسید کربن، آب و انرژی میگردد. گلوکز مورد نیاز از 3 طریق تامین میگردد:

1-جذب از طریق روده کوچک.
2- تجزیه گلیکوژن موجود در کبد.
3- و تجزیه گلیکوژن باقی مانده در سلولهای ماهیچه ای.

پس از پایان یافتن ذخیره گلوکز در بدن، انرژی مورد نیاز از تجزیه چربی ها به گلوکز و در موارد گرسنگی شدید و فعالیت شدید (که بسیار نادر است) گلوکز از تجزیه اسیدهای آمینه پروتئینها تامین میگردد.

تعداد ضربان قلب در وضعیت استراحت در کودکان (15-6 سال): 100-70 ضربان در دقیقه
و در بزرگسالان (18 سال به بالا): 100-60 ضربان در دقیقه میباشد. اما حداکثر ضربان قلبی که در یک فعالیت شدید پدید می آید  "بیشینه تعداد ضربان قلب " نامیده  میگردد

(MAXIMUM HEART RATE) برای بدست آوردن این میزان از فرمول زیر استفاده کنید:

برای مردان:              سن - 220 = ماکسیمم ضربان قلب
برای زنان:                سن - 226 = ماکسیمم ضربان قلب

اما رسیدن ضربان قلب به حداکثر قابلیت خود میتواند برای افراد بویژه افرادی که به تازگی شروع به فعالیت بدنی و  ورزشی کرده اند بسیار خطرناک باشد به  همین  لحاظ
ضربان قلب برای افراد مبتدی نباید بیش از %60 ماکسیمم ضربان قلبشان فراتر رود. و کلا محدوده بی خطر بین %85-60 ماکسیمم ضربان قلب میباشد.

چگونه از کم آب شدن بدن حین فعالیت بدنی جلوگیری کنیم:

1- روزی 12-8 لیوان آب بنوشید.
2- در آب و هوای گرم و مرطوب بدن به آب بیشتری نیاز دارد.
3- نیم ساعت پیش از فعالیت بدنی یک لیوان آب بنوشید.
4- در فواصل زمانی 20-15 دقیقه حین فعالیت بدنی 2-1 فنجان آب بنوشید.
5- از نوشیدن مشروبات الکلی و نوشابه های گاز داد و همچنین نوشیدنیهای کافئین دار خودداری ورزید.

فواید و مزایای فعالیت بدنی منظم و مستمر
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

1-افزایش توانایی بدن در جذب و استفاده از اکسیژن.
2- کاهش فشار خون، افزایش حجم و وزن قلب، افزایش بروندهی قلب. بهبود جریان خون در کل بدن.
3- بهبود قدرت و انعطاف پذیری عضلات. افزایش واکنش عضلات به محرکها.
4- تحکیم استخوانهای بدن.
5- کاهش چربی بدن.
6- کاهش استرس ، اضطراب، افسردگی و تنش.
7- تقویت اعتماد بنفس .
8- غلبه بر بی خوابی .
9- پیشگیری و یا بهبود بیماریهای فشارخون بالا، چاقی، دیابت، پوکی استخوان، قلبی-عروقی و سرطان.
10- افزایش انرژی بدن. افزایش شادابی و سرزندگی.
11- افزایش تمرکز فکری.
12- کاهش %60 احتمال ابتلا به سرطان سینه و کاهش دردهای قاعدگی.
13- افزایش قدرت و استقامت بدن.
14- بهبود سیستم گوارش بدن و افزایش اشتها.
15- بهبود تناسب اندام.
16- افزایش هماهنگی و تعادل در اعضاء بدن. افزایش چابکی وفرزی.
17- افزایش قوه جنسی.
18- تسکین علایم واریس.
19- بهبود عملکرد کبد.
20- سلامتی عمومی بدن و طول عمر بیشتر.

                                                        همیشه ورزش کنید!



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۱۲:۵۶:۱۷ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

آشنایی با گروه های خونی

تاکنون 29  سیستم گروه خون انسانی ثبت گردیده که مهمترین آنها دو سیستم گروه خونی ABO و Rh می باشند. دانسـتن گروه خونی هنگام دریـافـت و یـا پـیـوند عضـو از اهـمیت بالایی برخوردار است. دریافت خون
نـامتـجــانس میتواند به واکنش شدید ایمنی و تخریب گسترده گلبولهای قرمز، افت فشار خون، نارسایی کلیوی، شوک، لخته شدن خون، حـمـله قلبی، آمبولی، سکته مغزی و حتی مرگ بیانجامد.

نکته: گروههای خونی در جانداران متفاوت می بـاشد، سـگ هـا 4 گروه خونی، گربه ها 11 گروه خونی و گاوها 800 گروه خونی دارند.

نکته:گروه خونی یک ویژگی وراثتی است و از والدین به ارث میرسد.

3 شکل ژن (آلل) مطابق شکل گروه خونی شما را کنترل میکنند. شما 2 آلل دارید که یکی را از پدر و دیگری را از مادر به ارث میبرید، که ژنوتیپ شما میباشد:

274_1

- AA یا iAo:گروه خونی A

- BB یا iBo:گروه خونی B

- AB:گروه خونی AB

- oo:گروه خونی O

بنابراین میتوان گروه خونی فرزندان را مطابق شکل پیش بینی کرد:



275_1



آنتی بادی یا پادتن یا آنتی کور یا ایمنوگلوبین (antibody/immunoglubin): پروتئین های  Y شکلی میباشند، که سیستم ایمنی بدن برای شناسایی و خنثی کردن عوامل بیگانه مانند باکتریها و ویروسها از آنها استفاده میکند. هر آنتی بادی(پادتن) قادر به شناسایی یک آنتی ژن (پادگن) خاص میباشد.

آنتی ژن یا پادگن(ANTIGEN):ماده ای است که پاسخ ایمنی بدن را تحریک و تولید پادتن خاص خود را سبب میگردد.

ایمنوگلوبینهای (IgM):بزرگترین آنتی بادیهای بدن بوده که مسئول فرآیند آگلوتیناسیون(AGGLUTINATION) گلبولهای قرمز خون میباشند. هنگامی که دو گروه خونی نامتجانس با یکدیگر امتزاج می یابند، گلبولهای قرمز به هم چسبیده و به شکل توده در می آیند (دلمه میشوند). پادتن های ANTI-A و ANTI-B همان IgM میباشند.

آگلوتیناسیون(AGGLUTINATION):فرایند به هم چسبیدن و به شکل توده در آمدن گلبولهای خون و یا باکتریها ،در پاسخ به برخی آنتی بادیها.

آگلوتینوژن(AGGLUTINOGEN):همان آنتی ژن است.

آگلوتینین(AGGLUTININ): همان آنتی بادی  است.

سیستم خونی ABO:

حضور و یا فقدان آنتی ژن های A وB روی غشاء خارجی گلبولهای قرمز(RBC) تعیین کننده گروههای ABO میباشند.

گروه خونی A:آنتی ژن A روی سطح گلبولهای قرمز حضور دارد،در خون آنتی بادی ضد B در گردش است.

گروه خونی B:آنتی ژن B  روی سطح گلبولهای قرمز حضور دارد،در خون آنتی بادی ضد A در گردش است.

گروه خونی AB:هر دو آنتی ژن های A و B  روی سطح گلبولهای قرمز حضور دارد،خون فاقد هرگونه آنتی بادیهای ضد A و B است.

گروه O:سطح گلبولهای قرمز فاقد هرگونه آنتی ژن های A و یا B است، اما در خون هر دو آنتی بادی های ضد A و B در گردش میباشند.



276_1

نکته: در ایران گروه خونی 38% افراد O،33% A،22% B و 7% AB میباشد.

نکته:سیستم ABO در شامپانزه ها و گوریل ها نیز وجود دارد.

سیستم (RHESUS) و یا فاکتور RH و یا آنتی ژن RH D:

چنانچه سطح گلبولهای قرمز فردی واجد این آنتی ژن(D) باشد، گروه خونی فرد RH+­ و چنانچه فاقد این آنتی ژن باشد RH- میباشد، که در کنار سیستم ABO بصورت (+) و یا (-) نشان داده میشود. از آنجایی که نخستین بار در میمون (RHESUS) شناسایی گردید به این نام خوانده میشود.

نکته:85 تا 90 درصد ایرانیان RH+ میباشند.

پیش بینی گروه خونی فرزندان بر حسب آنتی ژن RH D:

چنانچه هر دو والدین RH+ باشند، فرزندانشان ممکن است RH+ و یا RH- شوند.

چنانچه هر دو والدین RH-­ باشند، فرزندانشان RH-­ خواهند بود.

چنانچه یکی از والدین RH+­ و دیگری RH- باشد، فرزندانشان RH+­ و یا RH- خواهند شد.

نکته:بنابراین مثلا حتی اگر گروه خونی پدر و مادر هر دو O+ باشد ممکن است فرزندی با گروه خونی O- بدنیا آورند.

اشخاص RH مثبت و RH منفی هیچکدام دارای آگلوتینین ضد D به طور طبیعی در پلاسمایشان نیستند، و آگلوتینین ضد D فقط در نزد اشخاص RH منفی در صورتی بوجود می آید که به آنها خون RH مثبت داده شده باشد. پس از یکبار انتقال خون RH مثبت، آگلوتینین ضد D در تمام طول زندگی شخص باقی خواهد ماند و این شخص دیگر نخواهد توانست خون RH مثبت دریافت کند. این موضوع فقط در مورد اشخاص RH منفی صدق میکند. افراد RH مثبت فاقد آگلوتینین ضد D در پلاسمای خود بوده، بنابراین میتوانند هم از خون منفی و هم از خون RH مثبت استفاده کنند.

RH مثبت و زنان:

در مورد مردان اگر RH منفی باشند، و بر اثر اشتباه به آنها خون RH مثبت داده شود، تنها ناراحتی که پیش می آید این است که آگلوتینین ضد D در آنها تولید میشود و از این به بعد انتقال خون باید محدود به خون RH منفی گردد.

در مورد زنان هرگز نباید در سنین باروری و یا جوانتر از آن آگلوتینین ضد D ایجاد شود. زیرا آگلوتینین ضد D ممکن است زن را از بدنیا آوردن نوزاد زنده محروم سازد.

1- چنانچه مرد با RH مثبت با زن RH منفی صاحب فرزند شوند، جنین ممکن است RH مثبت و یا RH منفی گردد(بسته به ژنوتیپ پدر).

2- چنانچه جنین RH مثبت باشد، از آنجایی که برخی سلولهای خونی جنین میتواند از جفت عبور کرده و وارد خون مادر گردد، در خون مادر آگلوتینین ضد D تولید خواهد شد.

3- در زایمان نخست مشکلی برای نوزاد پیش نخواهد آمد.

4- در بارداری های بعدی، چنانچه نوزاد RH مثبت باشد، آنتی بادیهای ضد D موجود در خون مادر، وارد گردش خون جنین شده و گلبولهای قرمز جنین را تخریب میکند. نوزاد بدنیا آمده در این شرایط دچار "بیماری همولیتیکی نوزادان" میشود. علایم این بیماری شامل: یرقان (به علت تجمع بیلی روبین در خون)، کم خونی، عقب ماندگی ذهنی، نارسایی قلبی، اشکال در تنفس، ادم شدید کل بدن، بزرگ شدن اندازه قلب، کبد و طحال و مرگ میباشد.

5- در چنین مواقعی برای نجات زندگی نوزاد تعویض خون (یعنی تخلیه کامل خون RH مثبت از بدن نوزاد و تزریق خون RH منفی به جای آن)  انجام میگیرد.

6- با تزریق عضلانی آمپول روگام(RHOGAM) (که گاماگلوبولین ضد D میباشد) به مادر یکبار در هفته 28 م حاملگی و علاوه بر این،  چنانچه نوزاد Rh مثبت باشد 72 ساعت پس از زایمان، میتوان از بروز این اختلال جلوگیری بعمل آورد. در این حالت آنتی بادیهای ضد D قبل از آنکه در خون مادر آنتی بادی ضد D تولید شود، اقدام به نابود کردن سلولهای RH مثبت می کنند. این آمپول در مادرانی استفاده می شود که Rh منفی هستند و همسرانشان Rh مثبت دارند.

277_1


سازگاری گروه های خونی:
278_1


- گروه خونی A:میتواند به گروه های AB و A خون اهدا کند و از گروه های خونی A و O خون دریافت کند.

- گروه خونی B:میتواند به گروه های AB و B خون اهدا کند و از گروه های خونی B و O خون دریافت کند.

- گروه خونی AB:تنها میتواند به گروه خونی AB خون اهدا کند ،ولی از تمام گروه ها ی خونی میتواند خون دریافت کند.

- گروه خونی O:به تمام گروه های خونی میتواند خون اهدا کند، اما فقط میتواند از گروه خونی O خون دریافت کند.

279_2

نکته:گروه خونی O- اهدا کننده عمومی و گروه خونی AB+ گیرنده عمومی نامیده میگردند.

نکته: در مواقع اورژانس که فرصت کافی برای شناسایی گروه خونی بیمار وجود ندارد، از گروه خونی O- برای بیمار استفاده میشود. 

نکته: در دریافت پلاسمای خون شرایط عکس میشود. یعنی گروه AB میتواند به تمام گروه ها پلاسما اهدا کند، اما گروه O فقط میتواند به گروه خونی O پلاسما اهدا کند.


280_1

فراورده های خونی:

پس از اهدای خون، خون کامل (شامل قسمت سلولی+پلاسما) به اجزای خون تفکیک میگردند. یعنی گلبولهای قرمز، پلاکت ها، فاکتورهای انعقادی، پلاسما، آلبومین و ایمنوگلوبین ها. سپس هر کدام از این فراورده ها به بیماران بر حسب نیازشان داده میشود.مثلا گلبولهای قرمز به افرادی که در اثر آسیبها و عمل جراحی خون از دست داده اند، و یا دچار کم خونی هستند، داده میشود. و یا پلاسما عمدتا برای بیماران دچار سوختگی استفاده میگردد. بنابراین به ندرت خون کامل به بیمار تزریق میشود.

دو باور رایج اما غیر علمی:

1- به عقیده برخی گروه خونی ارتباط تنگاتنگی با شخصیت افراد دارد، به ویژه در کشور چین و ژاپن.

2- به عقیده برخی افراد بایستی رژیم غذایی خود را منطبق با گروه خونی خود انتخاب کنند .



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۱۲:۵۶:۱۶ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

کلیات قانون مواد خوردنی‌، آشامیدنی، آرایشی و بهداشتی

این قانون در سال 1346 به تصویب رسید و مشتمل بر 18 ماده و 9 تبصره به شرح ذیل می باشد :

  ماده 1 و اصلاحات بعدی آن کارهای خلافی را که از لحاظ قانون جرم شناخته می شود وهرکس آن ها را نجام دهد باید مجازات شود مشخص می نماید .

  مواد 2و 3 و اصلاحات بعدی آن ها و هم چنین ماده 4 نوع و میزان مجازات های افرادی را تعیین می کند که مرتکب کارهای خلاف قانون و جرم های مذکور در ماده 1 بشوند . نوع و میزان این مجازات ها برحسب وسعت و عمق خلاف و آثار آن بر روی مصرف کننده از جریمه نقدی شروع و تا حبس و محرومیت از کار و بالاخره اعدام برای کسانیکه با ساخت و تهیه و توزیع مواد غذایی و آرایشی و بهداشتی فاسد و تقلبی باعث مرگ مصرف کننده بشوند ادامه پیدا می کند.

  ماده 5 نوع و میزان مجازات افرادی را که در تولید و تهیه مواد غذایی و بهداشتی اقدام به رقابت مکارانه نماید تعیین می کند .

  جریمه ها و مجازات مربوط به افراد که به دلیل بی احتیاطی یا بی مبالاتی با نداشتن مهارت در تهیه، ساخت، فروش و عرضه مواد غذایی و بهداشتی باعث بیماری مصرف کننده می شوند در ماده 6 مواد خوردنی و بهداشتی بیان می شود . موارد 7و8 و9 و10 به موضوع اخذ پروانه های بهداشتی برای ساخت و تولید مواد خوراکی و بهداشتی در کارخانجات اشاره دارد . طبق مفاد ماده 11، تولید کنندگان داخل کشور موظفند مشخصات کامل تولیدات خود را طبق دستور وزارت بهداشت با خط فارسی خوانا بر روی بسته بندی محصولات تولیدی بنویسند .

  ماده 12 مقررات و هم چنین مجازات های تخلف از مقررات مربوط به مصرف غیر مجاز رنگ ها، اسانس ها، سفید کننده ها، پاک کننده ها، ظروف و بسته بندی ها در مواد خوراکی، آشامیدنی، آرایشی و بهداشتی را بیان می کند .

  ماده 13 و اصلاحات بعدی آن، آئین نامه ها و مقررات بهداشتی محل های تهیه، تولید، توزیع، عرضه و حمل و نقل مواد خوردنی، آشامیدنی، آرایشی و بهداشتی و هم چنین اماکن عمومی را از لحاظ مسائل بهداشت فردی شاغلین، ابزار و لوازم کار و شرایط بهسازی محیط مشخص و نحوه برخورد با متخلفین را بیان می نماید .

  مواد 14 و15 چگونگی برخورد قانونی با مواد تقلبی، فاسد یا تاریخ مصرف گذشته و هم چنین افرادی که این مواد را خریداری می کنند تعیین می نماید .

  طبق مفاد ماده 16 تمام صادر کنندگان و وارد کنندگان مواد غذایی و آرایشی و بهداشتی ملزم می شوند که حتماً برای صادر یا وارد کردن مواد مذکور از وزارت بهداشت پروانه مخصوص اخذ نمایند .

  قانون اصلاح ماده 13

  نظر به اینکه از یک سو ماده 13 سابق و آئین نامه اجرایی آن جواب گوی نیازهای جامعه از لحاظ مسائل و استانداردهای بهسازی محیط، ابزار کار، آموزش و بهداشت فردی دست اندر کاران و شاغلین در کارگاه ها و کارخانجات و محل های تولید و توزیع و عرضه و مصرف مواد غذایی و هم چنین امکنه عمومی نبوده و از سوی دیگر میزان جرائم تعیین شده برای متخلفین در آن زمان در مقایسه با جرائم تخلفات مشابه در سال های اخیر بسیار کم و ناچیز بوده و بالاخره همکاری نیروهای انتظامی در ماده مذکور تامین نشده بود لذا با هدف رفع نارسایی های مذکور و تقویت بنیه قانونی عوامل و واحدهای نظارتی در سال 1377 پیش نویس اصلاحیه ماده13 تدوین و برای طی مراحل تصویب به مراجع ذیربط ارسال گردید که خوشبختانه در آذرماه 1379 تحت عنوان قانون مواد خوردنی، آشامیدنی، آرایشی و بهداشتی از تصویب مجلس محترم شورای اسلامی و هم چنین شورای محترم نگهبان گذشت و به وزارت بهداشت ابلاغ گردید که به دنبال آن آیین نامه اجرایی ماده مذکور با حدود دویست ماده و بند و تبصره به تصویب مقام محترم وزارت بهداشت رسید وبه سراسر کشور برای اجراء ابلاغ گردید . نکته قابل توجه اینکه :

  در ماده 1 آیین نامه مقررات بهداشتی این ماده کلیه تولید کنندگان، پیشه وران، کارگران و تمام شاغلین در مواد غذایی و امکنه عمومی موظف شده اند ابتدا دوره مخصوص بهداشت عمومی و بهدات مواد غذایی را طی کرده، گواهینامه مریوطه را اخذ و سپس اجازه کار داشته باشند .

  اکنون بدلیل اهمیت موضوع عین « قانون اصلاح ماده 13 » و قسمت های مهم از آئین نامه اجرایی و مقررات بهداشتی ماده مذکور را در ذیل بیان می کنیم .

  قانون اصلاح ماده ( 13 ) قانون مواد خوردنی، آشامیدنی، آرایشی و بهداشتی

  ماده واحده ماده 13 قانون مواد خوردنی، آشامیدنی، آرایشی وبهداشتی مصوب سال 22/4/1346 به شرح زیر اصلاح می گردد .

  ماده 13 تخلف از مقررات بهداشتی نظیر عدم رعایت بهداشت فردی، وضع ساختمانی، وسائل کار ممنوع است و مستوجب مجازات می باشد . مقررات بهداشتی مربوط به مراکز تهیه و تولید، نگهداری، توزیع و فروش و حمل ونقل مواد خوردنی، آشامیدنی، آرایشی و بهداشتی و اماکن عمومی در آئین نامه اجرایی این ماده تعیین خواهد شد . تخلف از مقررات مذکور مستوجب مجازات های بازدارنده از بیست وپنج هزار (25000) تا پانصد هزار (500000) ریال جریمه نقدی به ازای هر مورد نقص مقررات بهداشتی خواهد بود . میزان مجازات های یاد شده براساس نرخ تورم ( هرسه سال یک بار ) بنا به اعلام بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران و تایید هیئت وزیران قابل افزایش است .

  مامورینی که از طرف وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکــی برای نظارت بهداشتـی اماکـن و مراکز موضــوع این ماده تعیین می شوند مکلفند متخلفین از مقررات بهداشتی را با ذکر موارد تخلف با تنظیم گزارشی به مسئول بهداشت محل معرفی نمایند . مسئول بهداشت محل در صورت تأیید گزارش به صاحب مرکز و یا مسئولین مربوطه اخطار می نماید تا نسبت به رفع نواقص بهداشتی در مهلت تعیین شده اقدام کنند . در صورت عدم رفع موارد تخلف، دستور تعطیل محل و مهر و موم لاک و مهر آن را صادر می نماید و پس از بر طرف شدن نواقص و تائید مسئول بهداشت محل از واحد مربوطه رفع تعطیل و فک مهر و موم خواهد شد . در تمام موارد مذکور پرونده جهت رسیدگی به دادگاه صالح ارجاع می گردد .

  مقررات بهداشتی، وظایف و مسئولیت های مسئول بهداشت محل و مامورین نظارت، مدت زمان لازم برای رفع نواقص بهداشتی و سایر امور مربوطه در اجرای این ماده واحده در آئین نامه اجرایی این قانون مشخص خواهد شد .

  تبصره 1- صاحبان مراکز مزبور در صورتی که اقدامات انجام داده را خلاف قانون و مقررات مربوطه بدانند می توانند به مراجع قضایی صالح شکایت نمایند .

  تبصره 2- مامورین انتظامی موظفند در تمام مراحل اجرای عملیات بازرسی، تعطیل و مهر و موم یا لاک و مهر کردن محل، همکاری لازم را با مامورین وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی به عمل آورند .

  تبصره 3- آئین نامه اجرایی این قانون توسط وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی تدوین می گردد .

  آئین نامه اجرائی قانون اصلاح ماده 13 قانون مواد خوردنی،آشامیدنی،آرایشی و بهداشتی

  آئین نامه اجرائی ماده 13 مشتمل بر 5 فصل،95 ماده،54تبصره و 46 بند می باشد که بر اساس 12 فرم به شرح ذیل به صورت یک نواخت در سراسر کشور اجرا می گردد .



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۱۲:۵۶:۱۶ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

کلیات قانون تعزیرات حکومتی اموربهداشتی و درمانی

این قانون مشتمل بر 4 فصل و 44 ماده در سال 1367 به تصویب مجمع محترم تشخیص مصلحت نظام رسید .

  فصل سوم این قانون تحت عنوان :

  « تعزیرات تولید، توزیع و فروش مواد خوردنی، آشامیدنی، آرایشی وبهداشتی ‌» ‌جمعاً مشتمل بر 10 ماده ( از ماده 31 تا 40 ) و فصل چهارم آن تحت عنوان :

  « سایر مقررات »

  جمعاً مشتمل بر 4 ماده ( از ماده 41 تا ماده 44 )

  و این دو فصل مجموعاً مشتمل بر 14 ماده نحوه برخوردهای تعزیراتی با متخلفین از مقررات بهداشتی در تمام مراحل تولید، نگهداری، توزیع و فروش مواد خوردنی، آشامیدنی، آرایشی وبهداشتی را بیان می کند که در زیر به برخی موارد آن اشاره می شود .

 

  ماده 34 : کلیه تولید کنندگان موظفند برچسب اطلاعاتی بر روی کلیه محصولات و فرآورده های تولیدی خود الصاق نمایند و شماره پروانه ساخت و مهلت اعتبار مصرف ( تاریخ مصرف ) را نیز روی محصولات، حسب مورد ، درج نماینــد . تخلف از این امر جــرم می باشد . و متخلف بار اول به 200 هزار ریال، باردوم به 500 هزار ریال و بار سوم به یک میلیون ریال جریمه نقدی محکوم خواهد شد .

 

  ماده 36 : شرکت های پخش، فروشگاه ها، سوپرمارکت ها، تعاونی ها و سایر اماکن که حق فروش یا توزیع کالای خوردنی، آشامیدنی، آرایشی وبهداشتی را دارند مجاز به عرضه و فروش آن دسته از کالاهای مشمول قانون مواد خوردنی، آشامیدنی، آرایشی و بهداشتی هستند که پروانه ی ساخت معتبر و یا مجوز ورود از وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی داشته باشند . تخلف از این امر جرم بوده و متخلف اگر شرکت باشد بار اول به اخطار و ضبط کالا، بار دوم علاوه بر محکومیت بار اول، جریمه نقدی تا یک میلیون ریال و بار سوم علاوه بر محکومیت بار دوم، مدیر عامل شرکت نیز به زندان از یک تا شش ماه محکوم خواهد شد . و اگر فروشگاه و سوپرمارکت و سایر اماکن باشد بار اول به اخطار و ضبط کالا به نفع دولت، بار دوم علاوه بر محکومیت بار اول، جریمه نقدی تا یک صد هزار ریال و بار سوم علاوه بر مجازات مرتبه اول، جریمه نقدی تا پانصد هزار ریال و در صورت تکرار به تعطیل محل از یک تا شش ماه محکوم خواهد شد .

 

  ماده 37 : فروشگاه ها، سوپرمارکت ها، تعاونی ها و سایر اماکن باید از عرضه و تحویل کالای غیر بهداشتی خودداری نمایند، عرضه و تحویل کالابا علم به غیر بهداشتی بودن آن تخلف محسوب شده و متخلف به مجازات های زیر محکوم می شود .

  بار اول اخطار کتبی و ضبط کالا به نفع دولت، بار دوم علاوه بر مجازات های مرتبه اول، جریمه نقدی تا مبلغ یک میلیون ریال و بار سوم علاوه بر مجازات های مرتبه دوم تعطیل واحد از یک تا شش ماه .

 

  ماده 39 : متصدیان و مسئولین کارخانجات و کارگاه ها و مراکز تهیه و توزیع مواد خوردنی، آشامیدنی، آرایشی و بهداشتی، اماکن عمومی، مراکز بهداشتی درمانی، مراکز آموزشی و پرورشی، محل های نگهداری و پرورش دام و طیور و کشتارگاه ها ملزم به رعایت ضوابط و مقررات بهداشت محیطی در محل فعالیت خود می باشند . متخلفین از مفاد این ماده به ازای هر مورد نقص بهداشتی به مجازات های زیر محکوم می شوند .

 

  مرتبه اول - جریمه نقدی از مبلغ یک هزار ریال تا پنجاه هزار ریال

  مرتبه دوم جریمه نقدی از مبلغ دو هزار ریال تا یک صد هزار ریال

  مرتبه سوم جریمه نقدی از چهارهزار ریال تا دویست هزار ریال

  مرتبه چهارم علاوه بر مجازات های مرتبه سوم، زندان از یک تاشش ماه

  تبصره در صورت عدم رفع نقایص بهداشتی در پایان مهلت مقرر، با لغو پروانه کسب متصدی ویا مسئولین، محل تعطیل خواهد شد و ادامه کار منوط به اخذ پروانه جدید و رفع نقص می باشد .

 

  ماده 40 : در کلیه مراحل مربوط به مواد این قانون در صورتی که تخلف در بخش غیر خصوصی صورت گرفته باشد حسب مورد مقام مجاز دستور دهنده و یا مباشر و یا هردو متخلف محسوب و به مجازات های زیر محکوم می گردند .

  مرتبه اول اخطار کتبی و جریمه نقدی تا مبلغ یک میلیون ریال

  مرتبه دوم جریمه نقدی تا مبلغ پنج میلیون ریال

  مرتبه سوم تعلیق از خدمت به مدت سه تا شش ماه

  مرتبه چهارم – زندان از یک تا شش ماه

 

  قانون مجازات اسلامی

 

  قانون مجازات اسلامی مشتمل بر 729 ماده در سال 1375 و بالاخره اصلاح تبصره 1 ماده 688 آن در سال 1376 از تصویب مجلس محترم شورای اسلامی گذشت . در این قانون نیز مواد و مطالب بسیار مهم و مؤثری در ارتباط با رعایت اصول و موازین و مقررات بهداشت عمومی، بهداشت محیط و بهداشت مواد غذایی و هم چنین موارد تخلفات مرتبط با اموربازرسی و شکستن مهر و پلمپ و بالاخره اهانت به مقامات مسئول و مامورین دولتی وجود دارد که به دلیل اهمیت و ارتباط موضوع ماده 688 و تبصره های آن ( مربوط به اقداماتی که تهدید علیه بهداشت عمومی شناخته می شود مانند تولیــد و توزیــع و فروش مواد غذایی غیر بهداشتی )، مــاده 543 ( مربوط به شکسته یا محو کردن مهر و پلمپ ) ، ماده 608 ( مربوط به توهین به افراد ) و بالاخره ماده 609 ( مربوط به اهانت به مقامات و مامورین دولت حین انجام وظیفه ) در زیر عیناً درج می شود .

  ماده 688 هر اقدامی که تهدید علیه بهداشت عمومی شناخته شود از قبیل آلوده کردن آب آشامیدنی یا توزیع آب آشامیدنی آلوده، دفع غیر بهداشتی فضولات انسانی و دامی و مواد زاید، ریختن مواد مسموم کننده در روخانه ها، زباله در خیابان ها و کشتارغیر مجاز دام، استفاده غیر مجاز فاضلاب خام یا پساب تصفیه خانه های فاضلاب برای مصارف کشاورزی ممنوع می باشد و مرتکبین چنان چه طبق قوانین خاص مشمول مجازات شدیدتری نباشند به حبس تا یک سال محکوم خواهند شد .

  قانون اصلاح تبصره ( 1) ماده 688 قانون مجازات اسلامی :

  ماده واحده : تبصره ( 1) ماده 688 قانون مجازات اسلامی به شرح زیر اصلاح می گردد .

  تبصره 1- تشخیص این که اقدام مزبور تهدید علیه بهداشت عمومی و آلودگی محیط زیست شناخته می شود و نیز غیر مجاز بودن کشتار دام و دفع فضولات دامی و هم چنین اعلام جرم مذکور حسب مورد به عهده وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی، سازمان حفاظت محیط زیست و سازمان دامپزشکی خواهد بود .

  ماده 543 هرگاه محلی یا چیزی برحسب امر مقامات صالح رسمی مهر یا پلمپ شده باشد و کسی عالماٌ و عامداً آنها را بشکند یا محو نماید یا عملی مرتکب شود که در حکم محو یا شکستن پلمپ تلقی شود، مرتکب به حبس از3 ماه تا دو سال محکوم خواهد شد در صورتی که مستحفظ آن مرتکب شده باشد به حبس از یک سال تا دوسال محکوم می شود و اگر ارتکاب به واسطه اهمال مستحفظ واقع گرددمجازات مستحفظ یک تا شش ماه حبس یا حداکثر 74 ضربه شلاق خواهد بود .

  ماده 608 توهین به افراد از قبیل فحاشی و استعمال الفاظ رکیک چنان چه موجب حد قذف نباشد به مجازات شلاق تا 74 ضربه و یا 50000 تا یک میلیون ریال جزای نقدی خواهد شد .

  ماده 609- هر کس با توجه به سمت یکی از رؤسای سه قوه یا معاونین رئیس جمهور یا وزراء یا یکی از نمایندگان مجلس خبرگان یا اعضای شورای نگهبان یا قضات یا اعضای دیوان محاسبات یا کارکنان وزارتخانه ها و مؤسسات و شرکت های دولتی و شهرداری ها در حال انجام وظیفه یا به سبب آن توهین نماید به سه تا شش ماه حبس و یا تا 74 ضربه شلاق و یا 50000 تا یک میلیون ریال جزای نقدی محکوم می شود .

 



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۱۲:۵۶:۱۵ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

به بچه‌ها کمک کنیم تا خودشان فکر کنند و تصمیم بگیرند

در کلاس محیطی حمایت کننده به وجود بیاوریم

برای ایجاد اعتماد به نفس ریاضی در بچه‌ها سعی کنید جو کلاس به جای "رقابتی" ، "حمایتی" باشد. یک راه خوبش این است که از بچه‌ها بخواهید در گروه های کوچک و با همکاری روی حل یک مسأله ولی با استراتژیهای متفاوت کار کنند. مثلاً در هر گروه یک دانش آموز می‌تواند از مکعب های بازی استفاده کند، یکی دیگر نمودار بکشد و دیگری از محاسبات جبری استفاده کند. نفر چهارم هم می‌تواند تمام مراحل حل را بنویسد. درعین حال بچه‌ها را تشویق کنید به طور منظم از همدیگر کمک و راهنمایی بگیرند و مدام منتظر شما نباشند تا کمکشان کنید. این جمله را در کلاس مد کنید که "قبل از من، از سه نفر دیگر بپرس!" این پیغام ساده به دانش آموزان یادآوری می‌کند که آنها دانش لازم برای کمک کردن به هم را دارند و به آنها می‌گوید: بچه‌ها - و نه فقط معلم‌ها - می‌توانند درست جواب بدهند!"

وقتی بچه‌ها شروع به همکاری و پاسخ دادن به سوالات هم می‌شوند، در معرض انواع زیادی از فرآیندهای حل مسأله قرار می‌گیرند. بالاتر از این در کلاس جو اعتماد، همکاری و مشارکت به وجود می‌آید و تمام اینها برای بالا بردن سطح اعتماد به نفس و کارایی زمان امتحان کودکان، موثر است.

استقلال دانش آموز را تشویق کنید

بیشتر کردن آگاهی دانش آموزان از خودشان به عنوان یادگیرنده های توانا و مستقل قدمی در جهت موفقیت در امتحان است. این کار را با در دسترس قرار دادن تمام منابع درسی شروع کنید. به بچه‌ها یاد بدهید که ابزارها (لغتنامه ، ماشین حساب، وسایل کمک درسی ) به همه تعلق دارند و باید در زمان لازم مصرف شوند. به این ترتیب به بچه‌ها اجازه میدهید بفهمند که شما مطمئنید آنها می‌توانند مساله را حل کنند و منابع مورد نیازشان را فراهم بیاورند. استراترژی دوم این است که به بچه‌ها دوره کردن آنچه قبلاً می‌دانسته اند را یاد بدهید. مثلاً به آنها نشان بدهید چطور " با استفاده از کتاب درسی به دالان حافظه شان سفر کنند". این کار به خصوص وقتی با موضوعات درسی جدیدی دست به گریبانند، مفید واقع می‌شود. مثلاً اگر تفریق اعداد بزرگ ایجاد مشکل کرده است، از بچه‌ها بخواهید صفحاتی را پیدا کنند که برای اولین بار تفریق دو رقمی در آنجا تدریس شده است. شما می‌خواهید بچه‌ها را تشویق که به تدریج این کار به عقب برگشتن را خودشان انجام دهند. این عمل بچه‌ها را به یاد موفقیت های گذشته شان در یاد گرفتن می‌اندازد و معلومات گذشته و جدید را به نحوی به هم وصل می‌کند.

تفکر روشن و واضح را به بار بیاورید

وقتی مسایل کلامی و بیانی را حل می‌کنید، به بچه‌ها جرأت بدهید تا ایده هایشان را به روشنی - اول شفاهی و بعد کتبی - بیان کنند. این فعالیت مهمی است و کمک می‌کنند مهارتهای تفکر بحرانی دانش آموزان گسترش پیدا کند. علاوه بر این آنها کم کم زبان و ساختار سوالات را تشخیص می‌دهند و با آنچه به موفقیت می‌رساندشان آشنا می‌شوند. این رویه قدم به قدم را امتحان کنید:

قدم اول: فکر کنید
از بچه‌ها بخواهید در سکوت به راهی که برای حل مسأله دارند فکر کنند، بعد استراتژی هایشان را برای پیدا کردن راه حل در گروه به بحث بگذارند. از آنها بخواهید از اعداد در استراتژیهایشان استفاده نکنند. این کار باعث می‌شود به جای حل یک مسأله خاص، روی فرآیند حل مسأله تمرکز کنند.

قدم دوم: بنویسید

بعد از انجام قدم اول از بچه‌ها بخواهید به طور فردی یا دو نفری با توضیح دادن مراحل کارشان شرحی درباره درستی جوابشان بنویسند. مطمئن شوید که بچه های ما می‌فهمند از آنها می‌خواهید که به محاسباتی که انجام داده اند، رجوع کنند.

قدم سوم: ارزیابی کنید
نمونه جوابها را در کلاس ارائه و درباره شان بحث کنید. به جای اینکه خودتان مساله را ارائه کنید، بچه‌ها را تشویق کنید خودشان معیاری درست کنند که بتوانند نشان بدهند عناصر در جواب کامل کدام‌ها هستند. این فرآیند فهم بچه‌ها را از یک جواب قوی و موفق زیاد می‌کند.

به بچه‌ها واژگان ریاضی بدهید
بچه‌ها برای اینکه بتوانند واقعاً ترمینولوژی ریاضی را بفهمند و به خاطر بسپارند احتیاج دارند تا با کلمات مهم حل مساله آشنا شوند و آنها واژگان را درونی کنند. برای همین در کلاستان اصطلاحات ریاضی را به گوش همه برسانید. مثلاً با دانش آموزانتان یک دیوار کلاس را به لغات ریاضی اختصاص بدهید. با جلو رفتن درس ها، کلمه های جدید را به دیوار را به دیوار اضافه کنید و به این شکل دایره المعارفی از کلمات مورد نیازتان درست کنید. یا در شروع هر فصل از بچه‌ها بخواهید با همکاری هم فهرستی از اصطلاحات درست کنند و با نقاشی آنها را نشان بدهند. این قبیل کارها هم به استقلال و هم به دیکته بچه‌ها کمک خواهد کرد و وقتی زمان امتحان برسد، بچه های شما همه این کلمات را صدها بار قبل از این دیده اند!

به بچه‌ها مثالهای خوب بدهید

وقتی به بچه‌ها می‌گوییم جواب این مساله را بنویسید، معمولاً همیشه توضیحاتی ناکافی یا حتی نامربوط می‌نویسند که نشان گر میزان معلوماتشان نیست. در بسیاری از موارد، آنها اصلاً نمی دانند یک جواب خوب چه شکلی است و شامل چه چیزهایی است. برای امتحان هم که شده از دانش آموزان بخواهید یک برگه ارزیابی را به عنوان راهنمای نوشتن یا ابزار "خود ارزیابی" استفاده کنند. مثلاً یک چنین برگه ای در درس ریاضیات شامل این سوالات است:
• آیا راه حل درست است؟
• آیا به سوال مطرح شده به روشنی و تکمیل پاسخ داده شده است؟
• آیا از اصطلاحات ریاضی مناسب استفاده شده است؟
• آیا راه حل، قدم به قدم توضیح داده شده است؟
• آیا درستی پاسخ با استفاده از "کنترل محاسباتی"، تخمین یا استدلال منطقی امتحان شده است؟
با استفاده از برگه ارزشیابی، بچه‌ها بهتر می‌فهمند که جواب خوب چه اجزایی دارد و بهتر می‌توانند به هنگام امتحان از این دانش استفاده کنند.

در برابر اصرار به کمک مقاومت کنید
گاهی اوقات وقتی دانش آموزی دفترچه به دست میزتان می‌آید، مقاومت در برابر اصرارش به حل کردن یا درست کردن جواب بسیار مشکل است. اغلب اوقات ما بار مسئولیت خودمان، یادگیری بچه‌ها را به دوش می‌کشیم. به این ترتیب آنها در مهارتهایشان خود را به ما متکی و بی اطمینان به نفس می‌یابند. اما وقتی به آنها کمک می‌کنند استفاده از دانش خود و منابع موجود را یاد بگیرند، به آنها فرصت به خود بالیدن در کارشان اهدا می‌کنیم.

هر چه کلاستان یاد بگیرد بیشتر به خود متکی باشد، می‌بینیید که بیشتر بچه‌ها را به سوی منابع و دیوار لغات می‌فرستید، کمتر به آنها می‌گویید با مسأله چه کار کنند و از شنیدن ایده هایشان شادتر می‌شوید. به زودی آنها اعتماد به نفس بهتری می‌یابند و حتی در امتحانات سخت توانایی و جرات لازم برای کسب بهترین نتیجه‌ها را دارند.



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۱۲:۵۶:۱۵ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

چگونه یک مدیر موفق باشیم

آنچه میخوانید فهرستی از احکام اصلی مدیریت است که تمام مدیران آنها را تایید میکنند، اما تنها مدیران موفق و خوب از آن پیروی میکنند.


هر مدیر باید از آنچه در قلمرو او میگذرد، باخبر باشد.
این گفته به این معنا نیست که شما برای مطلع بودن از تمام جزئیات-گاهی بی اهمیت- کاری که به کارمندان خود سپرده اید، دست به هر کاری بزنید. مداخله شما هرگز نباید مانع اجرای کار شود. با اینحال این واقعیت وجود دارد که هرقدر مدیر اطلاعات بیشتری داشته باشد، میتواند به شکل بهتری از اداره کار بربیاید.

لزوما نباید تمام کارها را خودتان انجام دهید
حتی در صورتی که قادر باشید تمام امور را به تنهایی پوشش دهید، باید مسئولیتها را بر عهده دیگران نیز بگذارید.البته متکی بودن بیش از حد به تنها یک نفر هم کار عاقلانه ای نیست و از طرفی در حق دیگر کارکنان نیز اجحاف خواهد شد. روئسا و مدیران باید کار خود را چنان سازمان دهی کنند که اگر لازم باشد از محل دور شوند، از انجام بدون اشکال امور مطمئن باشند. یکی از بهانه های بسیار رایج برای در دست گرفتن همه امور این است که مدیر میگوید کارمندان بسیار جوان یا بی تجربه اند. ارتقا دادن دانش و توانایی کارکنان از وظایف مدیر است و با محول کردن مسئولیتهای مختلف، کارکنان با تدبیر و خلاق شده و میتوانند در هر مورد تصمیم گیریهای صحیحی انجام دهند.

در کار خود اولویتها را رعایت کنید
از آنجایی که معمولا برای انجام تمام کارها زمان کافی وجود ندارد، بسیار مهم است که عادت کنید در ابتدا تنها بر روی امور مهم متمرکز شوید. امور مهم، کارهایی هستند که شما به طور مستقیم مسئول اجرای آنها هستید. اگر در زمینه وظایف اصلی خود چندان مطمئن نیستید، هرچه زودتر پاسخ را پیدا کنید. امور مذکور باید در هنگام تقسیم بندی زمانی، در اولویت اجرایی اول قرار بگیرند و پس از آن شما میتوانید کارهایی که در درجه دوم اهمیت قرار دارند را به کارکنان خود واگذار کنید. یک قانون عمومی مفید این است که هرگز کاری که از عهده کارکنان یا بخش دیگری از اداره برمی آید را خودتان بر عهده نگیرید.

عادت تبدیل کردن مسائل به ساده ترین شکل را ترویج کنید
بعضی از افراد علاقه وافری به گل آلود کردن آب دارند یا از آن دسته افرادی هستند که به دلیل وجود درختان نمیتوانند جنگل را ببینند. عادت جمع بندی، فشرده سازی، خلاصه و ساده کردن مسائل را در خود ایجاد کنید. این نوع انضباط ذهنی و به عبارتی رفتن به سراغ "لب مطلب" یکی از با ارزشترین ویژگیهای یک مدیر موفق است.

هنگام وقوع امور اضطراری هیجان زده نشوید
بسیاری از شرایط بحرانی آنقدر که در ابتدا به نظر میرسد بد نیستند، پس اصولا موقعیتهای ناگوار را بیش از آنچه هست بزرگ نکنید. از ابتدا نشانه های بروز مشکل را ندیده نگیرید تا بعد غافلگیر نشوید. با اینحال بیاموزید که بین موارد استثنایی و همه گیر تفاوت قائل شوید.

اتفاقات خطیر موجب واکنشهای آنی و پرخاشجویانه میشوند. اما نکته مهم این است که در ابتدا جویای حقایق باشید و بلافاصله پس از تهیه مدارک و شواهد کافی از منابع موثق، که به شما امکان تصمیم گیری منطقی میدهند، وارد عمل شوید.

جلسات نباید بسیار بزرگ یا بسیار کوچک باشند.
این که در جلسات بزرگ معمولا موضوع اصلی در میان مخالفتها یا نظرهای نامربوط حاضرین گم میشود، حقیقت دارد، اما اینکه چنین اتفاقی بیافتد یا خیر، کاملا به تواناییهای اداره کننده جلسه بستگی دارد.

برای مدیریت جلسات بزرگ و نگهداشتن گفتگو در مسیر مورد نظر، احتراز از پراکنده گویی و دور شدن از موضوع یا تکرار مباحث عنوان شده، به مهارت زیادی نیاز داریم. نکته مهم در هر جلسه مواجه شدن با موضوع، حل کردن مسئله و پرداختن به مورد بعدی است. بسیاری از اوقات موضوعاتی وجود دارند که همه علاقمند به نادیده گرفتن یا به تعویق انداختن آنها هستند و یا میگذراند ماجرا "بالاخره یک جوری خودبخود حل شود". شکی نیست که در نهایت همه چیز به خودی خود سرانجامی پیدا خواهد کرد، اما چنین روشی حاکی از ضعف مدیریت است.

اگر شما هر جلسه ای را که با درک کامل از آنچه باید انجام شود، کسانی که قرار است کار را انجام دهند و زمان اجرای موضوع، به پایان نرسد، یک شکست کامل بدانید، هرگز جلسات را "همینطوری" به پایان نخواهید برد.

عادت کنید تصمیماتی سریع و صریح اتخاذ کنید.
این کار مشکلترین و مهمترین بخش کار مدیریت است. بعضی از مدیران حتی برای اتخاذ تصمیات بسیار جزئی نیز دچار کشمکشی شدید میشوند زیرا هرگز بر ترس خود از اشتباه کردن فائق نشده اند.

در صورتی که اطلاعات اصلی و ضروری را در دست داشته باشید، تصمیمگیری ساده تر شده و دفعات بیشتری درست خواهد بود. اینجاست که مطلع بودن از امور یا به دست آوردن حقایق مربوط به ماجرا اهمیت خود را آشکار میکنند. توانایی قضاوت صحیح، نیازمند اصول، سیاست و برقراری مقررات است. لزومی ندارد که همیشه تصمیم درستی اتخاذ کنید، میگویند کافی است که یک مدیر خوب تنها 51% از دفعات، درست تصمیم بگیرد. سعی در خوشحال نگهداشتن همه به جایی نمیرسد. هنگامی که همه طرفین حرف خود را زده و هرچه داشتند رو کردند، تصمیم نهایی و قطعی خود را اعلام کنید، حتی اگر با اینکار کسانی را ناراحت کنید. در غیر این صورت همه ناراضی خواهند بود.

انتظارات خود از کارکنانتان را واضح و روشن بیان کنید.
امیدوار بودن به اینکه بدون زمینه قبلی رفتار خاص یا عملکرد ویژه ای از کارمندانتان سر بزند، انتظار بیهوده ایست و میتوان گفت که در اکثر اوقات ناامید خواهید شد. مدیران موفق اهداف و انتظارات خود را برای کارکنان خود به روشنی و صراحت بیان کرده و با نظارت و پشتیبانی از آنان کار را دنبال میکنند.

شما وظیفه دارید کارکنان خود رابه طور صحیح از اوضاع و شرایط کار مطلع کنید.
همانطور که قبول مسئولیت بدون اقتدار، ناممکن است، پذیرش مسئولیت بدون آگاهی نیز امکان پذیر نیست. اینکه از دیگران بخواهیم به بهترین شکل و با به خطر انداختن اعتبار خود برای انجام پروژه ای که چیزی از مشکلات گذشته، موقعیت فعلی و برنامه های آینده آن نمیدانند، بکوشند، منصفانه نیست. یک روش عالی برپا کردن جلسات بنا به موقعیتهای مختلف است تا در آنها کارکنان از سیاستهای اصلی، تصمیمات جدید و پیشرفتهای قسمت خود و کل شرکت مطلع شوند.

کارمند خود را در مقابل دیگران، به خصوص در مقابل کارمندان خودش، سرزنش نکنید.
این کار به آبرو و روحیه هردو طرف لطمه میزند. به خصوص متوجه باشید که به خاطر اشتباه خودتان، دیگران را سرزنش نکنید. در اکثر موارد امکان پیگیری ریشه این خطا به سمت شما عملی است و به شدت موجب لطمه اعتبارتان خواهد شد.

به کاری که کارمندانتان انجام میدهند علاقه نشان دهید
هنگامی که رئیس نسبت به کار کارمندان علاقه نشان ندهد، چیزی درباره آن نپرسد یا نظری درباره آن ارایه ندهد، موجب دلسردی آنان خواهد شد. کمی توجه تاثیری بسیار زیاد خواهد داشت، پس قدری وقت بگذارید.

هرگز فرصت تشویق کسی که کاری را خوب انجام داده، از دست ندهید.
به یاد داشته باشید که کار شما تنها انتقاد کردن و ترساندن کارکنان نیست. یک مدیر درجه یک همانقدر که منتقد است باید رهبر و مشوق خوبی هم باشد. مهمترین بخش کار شما کمک کردن، توصیه دادن، تشویق کردن و ایجاد انگیزه در کارمندان است.

همواره مسئولیت گروه خود و اعضای آن را بر عهده بگیرید.
هرگز تقصیر را به گردن دیگران نیاندازید یا هیچ یک از کارمندان خود را محکوم نکنید، حتی اگر آنها مایوستان کرده باشند. قرار است شما کنترل کامل را در دست داشته باشید و همانطور که خوب انجام شدن یک کار موجب بالا رفتن اعتبار "شما" میشود، تقصیر اصلی در به سرانجام نرسیدن آن هم متوجه شما خواهد بود.





برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۱۲:۵۶:۱۴ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

لبخند بزن



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۱۲:۵۶:۱۴ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

نحوه صحیح برخورد با فرزندان در سن بلوغ

زمانیکه کودک متولد می شود، پدران و مادران با مشکلات
بسـیار زیادی روبرو می شوند، در دوران نـوزادی بـاید نــیمه
های شب بیدار شوند و کارهای مربوط به او را انجام دهند،
روزهـای مـدرسه رفتـن هـم چنـدان ســاده نیستند، گاهی
اتفاق می افتد که کودک دچار ناراحتی شـده، اصلاً دوست
ندارد به مدرسه برود و این والدین هستند که باید از پس روزهایی که دلم نمی خواهد به مدرسه بروم، بر بیاند. با وجود همه این مشلات شاید برخی از افراد تصور کنند که چرا دوران نوجوانی، زمانی که فزرند پا به سن بلوغ می گذارد، سخت تر از سایر دوره های زندگی اوست؟

باید در نظر داشت که این دوران از حساس ترین دوره های زندگی همه افراد به شمار می رود و فرزند شما، هم از نظر فیزیکی و هم از نظر روحی و اخلاقی دچار تغییرات بیشماری می شود. این مرحله برای اکثر خانواده قدری گیج کننده و مشکل آفرین است.

شاید زمانی که صحبت از این دوره زندگی بچه ها به میان می آید، برخی از افراد تفکرات منفی داشته باشند، اما بر خلاف تصور عموم، نوجوان در این دوران دارای انرژی سرشاری شده، فکر می کند، ایده آل گرا می شود، و به دنبال امتیازات مساوی و حقوق مسلم خود بر می آید. در طی این زمان وظیفه والدین است که به فرزند خود کمک کنند تا رشد کرده و خصوصیات غریزی خود در جهت رسیدن به کمال سوق دهد.

درک صحیح دوران بلوغ

خوب سن بلوغ دقیقاً چه زمانی است؟ پاسخی که شما می توانید در برابر این پرسش به فرزند خود بدهید بدین شرح است: این سن در هر فرد متفاوت است. برخی از افراد خیلی سریع بالغ می شوند، عده ای دیر تر و بعضی ها هم به طور متعادل به این سن می رسند. به هر حال همه این دوره ها جزء موردهای طبیعی به شمار می روند.

اما به هر حال خانواده ها باید توان تشخیص کودکی و نوجوانی را داشته باشند. بیشتر افراد این تفاوت را از روی تغییراتی به این شرح متوجه می شوند: رشد سینه ها، شروع عادت ماهیانه، رشد موهای شرمگاهی و صورت. این موارد از جمله مشهود ترین علائم رسیدن به سن بلوغ قلمداد می شوند؛ اما نوجوانان بین سن 10 تا 14 سالگی و شاید کمی کمتر، در دوره بلوغ قرار می گیرند و تغییرات بیشمار دیگری را نیز تجربه می کنند. به مجموعه کل تغییرات جسمی و روحی، "بلوغ" اطلاق می شوند.

اکثراً گزارش می شود که رفتار نوجوانان در این زمان با پدر و مادرها عوض می شود. آنها تمایل پیدا می کنند تا هر چه بیشتر از خانواده های خود جدا شده و مستقل شوند. به همین دلیل تمایل پیدا می کنند تا هر چه بیشتر خودشان را از پدر و مادر خود دور کنند. در این سن اهمیت آنها به دیگران به ویژه هم سن و سال هایشان بیشتر می شود و هر کاری را که آنها انجام می دهند، روی خودشان پیاده می کنند.

آنها خودشان را به شکل های مختلف در آورده و در غالب افراد دیگر می روند. روی این نکته که تا چه حد با هم سن و سال های خودشان تفاوت دارند، توجه بسیار زیادی می کنند و همین امر باعث می شود تا درگیری ها و بحث های بیشتر در خانه بوجود آید.

کله شق بودن

یکی از رایج ترین انواع درگیری هایی که در این سن بوجود می آید، مخالفت مکرر با پدر و مادر است. نوجوانان در این سن قدری سرکش می شوند و در هر مورد با والدین خود مخالفت می کنند. البته نمی توان گفت که همه نوجوانان دچار یک چنین مشکلی میشوند، اما در اکثر موارد این اتفاق روی می دهد. دلیل این امر تغییرات روانی و احساسی در وجود نوجوان ذکر شده است.

به هر حال نوجوانان هر کاری که انجام می دهند، تنها یک هدف را دنبال می کنند و آن هم رسیدن به استقلال است. به این منظور آنها سعی می کنند تا آنجایی که میتوانند خودشان را از خانواده دور کنند. به ویژه بچه هایی که بیش از اندازه به خانواده وابسته هستند، تلاش بیشتری در این زمینه از خود نشان می دهند. آنها این امر را به واسطه نظرهایی مخالف با نظر والدین نشان می دهند و آنچنان که قبلاً با پدر و مادر ارتباط برقرار می کردند، با آنها رابطه برقرار نمی کنند.

همچنان که بزرگتر می شوند، تمایل پیدا می کنند تا نسبت به مسائل مختلف دقیق تر و منطقی تر فکر کنند. آنها در ذهن خود ارزش های اخلافی مختلفی را تعریف میکنند، یک نظام ارزشی جداگانه را برای خود در نظر می گیرند، و راهکارهای پدر و مادر که تا چند وقت پیش برای آنها کارگشا بود، مشکل آفرین جلوه می دهد.

وظیفه پدر و مادر این است که ببیند تا چه حد به فرزند خود فضا می بخشد و به او اجازه می دهد که احساس استقلال پیدا کند. والدین در این زمان باید سوالاتی به این شرح را از خود بپرسند: "آیا بیش از اندازه او را کنترل می کنم؟" و یا "آیا به اندازه کافی به حرف های او گوش می دهم؟" و "آیا به او اجازه می دهم تا نظر های مثبت خودش را در کارها اعمال کند؟"

نکاتی برای تربیت بهتر فرزندان در دوران نوجوانی

دنبال یک طرح کامل برای هدایت صحیح فرزندان خود در این دوران هستید؟ در این قسمت بهترین شیوه های تربیتی را در اختیار شما قرار می دهیم:

آگاهی خود را افزایش دهید

در مورد نوجوانان کتاب های مختلف بخوانید. باید به طور دقیق بدانید که چگونه میتوانید با غرور جوانی برخورد نمایید. تغییر حالات نوجوان در این سن یک امر کاملاً طبیعی است. باید آنقدر آگاهی داشته باشید که بتوانید حالت بعدی فرزند خود را پیش بینی کنید. والدینی که توانایی انجام چنین کاری را داشته باشند به طور حتم برنده میدان خواهند شد، و از سوی دیگر هر چقدر که شما اطلاعات بیشتری داشته باشید، راحت تر می توانید فرزند خود را هدایت کرده و او را در مسیر مناسب قرار دهید.

خیلی زود در مورد سن بلوغ با او صحبت کنید

صحبت کردن در مورد عادت ماهیانه و یا خواب های مرطوب کننده، زمانیکه نوجوان آنها را به خودی خود تجربه می کند، بدان معناست که شما صحبت کردن در مورد این مسائل را قدری دیر شروع کره اید. سوال های ابتدایی نظیر تفاوت میان بدن زن و مرد و اینکه بچه ها از کجا بوجود می آیند را پاسخ دهید، اما باید دقت داشته باشید که اطلاعات اضافی که نمی تواند هیچ کمکی به او کند را نیز در اختیارش نگذارید. فقط به سوالاتشان جواب دهید.

شما فرزند خودتان را بهتر می شناسید و می توانید متوجه شوید که چه زمان شروع به تعریف کردن لطیفه های جنسی می کند و چه زمان توجه او نسبت به ظاهر افراد افزایش پیدا میکند. این موقع زمان بسیار مناسبی است که سوالات خودتان را از او پرسید:

آیا در بدن خود متوجه تغییراتی شده ای؟
آیا احساسات تغییر کرده و متوجه بروز احساسات تازه ای شده اید؟
آیا گاهی اوقات بدون دلیل احساس ناراحتی می کنی؟
سالانه این کار را انجام دهید تا آنها شما را در جریان تغییراتی که در بدنشان رخ میدهد، قرار دهند. پزشک هم می تواند کودک را آزمایش کند و شما را در جریان روند تغییرات او در یکی و دو سال آینده قرار دهد. آزمایش پزشک می تواند شرایط مناسب را برای شما فراهم آورد تا با فرزند خود در مورد نوجوانی و بلوغ صحبت کنید. هر چقدر که این بحث را به آینده موکول کنید، سوء تفاهم کودک افزایش پیدا کرده و از تغییرات روحی و جسمی که برایش اتفاق می افتد بیشتر رنج خواهد برد.

از این گذشته هر چه زود تر آنها را با این مقوله آشنا کرده و سر صحبت را باز کنید، آنها با چشم های بازتری این دوران را سپری خواهند کرد. به آنها کتاب هایی را در مورد نوجوانی و دوران بلوغ که برای گروه سنی خودشان تالیف شده است، بدهید تا با اطلاعات مفید در این زمینه آشنا شوند. برایشان داستان هایی از دوران نوجوانی خود تعرف کنید. دانستن این مطلب که پدر و مادر هم چنین دورانی را پشت سر گذاشته اند به کودک آرامش بیشتری می دهد.

خودتان را جای او بگذارید

با فرزند در حال رشد خود اظهار همدردی کنید. به او بگویید که کاملاً طبیعی است که قدری مضطرب شود. به او بگویید که کاملاً طبیعی است که یکی از دوستانش امسال به سن بلوغ برسد و دیگر یکی دو سال دیگر.

موضع خود را معین کنید

اگر نوجوان خواست موهایش را رنگ کند، ناخن هایش را لاک بزند، لباس های پانکی بپوشد، پیش از ممنوع کردن این موارد یک بار دیگر در مورد تقاضای آنها فکر کنید. آنها هیچ ابایی از شکه کردن شما ندارند به همین دلیل برای جلوگیری از این امر بهتر است هر چند وقت یکبار به آنها اجازه بدهید تا یکی از موارد مورد علاقه خودشان را انجام دهند. اعتراض را برای کارهایی بگذارید که واقعاً مشکل آفرین هستند مانند: تنباکو، مواد مخدر، الکل.

انتظارات خود را ثابت نگه دارید

نوجوانان معمولاً از انتظاراتی که والدین از آنها دارند، دل خوشی ندارند؛ اما باید بدانند که پدر و مادر آنها را دوست می دارند و برایشان اهمیت و ارزش قائل هستند که یک چنین انتظاراتی را از آنها دارند. زمانیکه نمره خوبی در مدرسه گرفتند، آنها را تشویق کنید، اگر به اصول خانه پایبند بوده و قوانین را رعایت کردند نیز از آنها تقدیر و تشکر نمایید. اگر والدین انتظارات بجایی داشته باشند، نوجوانان هم آنها را رعایت خواهند کرد.

به او آگاهی بدهید و خودتان نیز اطلاعات جدید داشته باشید

دوران بلوغ بیش از هر زمان دیگر نوجوانان را ترغیب به کسب تجربه می کند و این تجربیات شامل موارد خطرناک نیز می شوند. انتظار نداشته باشد که نوجوان هیچ چیز در مورد مشروب، رابطه جنسی، و یا مواد مخدر نداند. پیش از آنکه کودک در معرض یک چنین مسائلی قرار بگیرد، این مسائل را با او در میان بگذارید و خیلی صریح در مورد آنها با او صحبت کنید. با این کار نوجوان در زمان بروز مشکل کاملاً مسئولانه می تواند از خود واکنش نشان دهد.

دوستان کودک خود را بشناسید، و همچنین با پدر و مادرهای آنها هم آشنا شوید. گفتگو با والدین آنها می تواند راه حل روشنی را در مقابل شما بگشاید. والدین میتوانند یکدیگر را از فعالیت های مختلف کودکان آگاه کنند بدون اینکه فرزاندانشان احساس کنند تحت کنترل هستند و با این کار محیط پاک و سالمی را برای آنها بوجود آورند.

با علائم خطر آشنا شوید

کمی تغییر و تحول در طی این دوران کاملاً طبیعی است، اما مشکلات حاد و تغییرات مکرر در رفتار نوجوان می تواند حاکی از وجود یک مشکل بزرگ باشد. در صورت بروز علائم زیر می توانید با پزشک متخصص تماس بگیرید:

افزایش بیش از اندازه وزن
مشکلاتی پیرامون خواب
تغییرات سریع و شگرف در اخلاق و روحیات
تغییر در انتخاب دوست
فرار از مدرسه به طور مکرر
افت تحصیلی
صحبت کردن درباره خودکشی
مشاهده علائم استفاده از تنباکو، الکل، یا مواد مخدر
شکستن قوانین حاکم بر جامعه

هر گونه رفتار عجیب دیگری که برای مدت زمانی بیش از 6 ماه باقی بماند، جزء علائم مشکوک محسوب می شود. کمی تغییر کاملاً طبیعی است، اما تبدیل شاگرد اول به تنبل ترین شاگرد کلاس قدری مشکوک است. مشاور مدرسه، روانشان یا متخصص اعصاب و روان می توانند به شما کمک کنند تا بهترین شیوه درمان برای نوجوان را پیدا کنید.

به تنهایی او احترام بگذارید

برخی از والدین با این مورد به سختی کنار می آیند. آنها تصور می کنند که هر کاری که فرزندشان انجام دهد، به هر نحوی که شده به خودشان ارتباط پیدا می کند؛ اما برای اینکه به او کمک کنید تا بتواند پا به عرصه بزرگسالی بگذارد باید قدری به او تنهایی بدهید.

به زبان دیگر اتاق نوجوان و تماس های تلفنی او می توانند کاملاً خصوصی باشند. همچنین نباید انتظار داشته باشید که فرزندتان تمام افکار و تمایلات و فعالیت هایی را که انجام می دهد با شما در میان بگذارد. البته به دلیل مسائل ایمنی باید بدانید که او کجا می رود و مشغول انجام چه کاری است، اما لازم نیست که از کلیه جزئیات مطالب اطلاع داشته باشید. همچنین نباید انتظار داشته باشید که شما را به جمع خودشان دعوت کنند!

ببینید چه چیزی می خواند و نگاه می کند

برنامه های تلویزیونی، مجله، روزنامه، کتاب، اینترنت و ... کودک از منابع بیشماری میتواند اطلاعات بسیار زیادی بدست آورد. نگران نباشید اگر نوجوان شما ساعات طولانی جلوی تلویزیون می نشیند و یا با اینترنت کار می کند. فقط کافی است بدانید که مشغول انجام چه کاری است، و یا با چه کسانی ارتباط برقرار می کند.

قوانین منطقی تعیین کنید

وقت خواب برای نوجوان باید کافی باشد، درست مانند زمان کودکی. زمانیکه کودک با شما صادقانه برخورد میکند، او را تشویق کنید. اگر نسبت به خوابیدن راس ساعت 10 از خود واکنش نشان می دهد، زمان خواب او را به 30/10 افزایش دهید. باید بر روی کارهایی که انجام می دهید یک مرتبه دیگر به طور دقیق فکر کنید و باز اندیشی انجام دهید. شما هم وقتی به سن آنها بوده اید همین مشکلات را با خانواده خود داشتید.

آیا این دوران تمام شدنی است؟

همچنان که کودک در طی دوران بلوغ رشد می کند، شما خودتان به راحتی متوجه افت و خیزهای این دوران خواهید شد. به مرور زمان صاحب فرزندی می شوید که مستقل تر، منطقی تر، و مسئول تر است. بنابراین شعاری که والدین موفق به فرزند خود می دهند را به یاد داشته باشید: "با کمک هم وارد این دوران می شویم و با کمک هم از آن خارج می شویم!"



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۱۲:۵۶:۱۳ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

طلاق و آثار سوء آن به روی فرزندان

حال که تصمیم نهایی مبنی بر جدا شدن والدین از یکدیگر شده، به راستی این امر چه عواقبی را برای خود آنان و چه مشکلاتی را برای فرزندانشان در بر خواهد داشت؟ هر چند طلاق همواره مراحل قانونی خود را طی می کند و یک سیر منطقی را دنبال مینماید، اما بسیاری از وجوه احساسی آن در بیرون از جلسه دادگاه خودشان را نشان می دهند. والدین موظفند تا با آموزش های لازم در زمینه تاثیرات سوء آن، هم در مورد خود و هم در مورد فرزندانشان آشنایی پیدا کنند.

زمانیکه سخن از در نظر گرفتن حقوق فرزندان و طرز برخورد با آنها به میان می آید، باید مراقب بود تا هیچ گاه قوانین زیر از ذهن دور نشوند: تنها افرادی که در بطن ماجرای طلاق گرفته اند، اما با این وجود باز هم به فرزندان خود علاقمند هستند، پدر و مادر میباشند. در حالیکه وکلا، قضات، مشاوران اجتماعی و مسئولان بهزیستی از هیچ تلاشی برای یافتن علایق کودکان کوتاهی نمی کنند، تنها والدین هستند که بر اساس عشق لایزال خود می توانند تصمیمات صادقانه ای در جهت رشد و ارتقای آنها بگیرند. به علاوه پدران و مادران همراهان همیشگی  هستند که : 1) حتی زمانیکه طلاق قطعی شده و به مرحله اجرا در می آید، باز هم در کنار فرزندان خود باقی می مانند و به آنها عشق می ورزند؛ 2) پس از جدایی به اندازه کافی در کنار آنها باقی بمانند تا بتوانند تاثیرات سوء طلاق را بر روی آنها از نزدیک مشاهده کنند؛ 3) و نهایتا این قدرت و اختیار را دارند تا تصمیمات مهم را در مورد فرزندانشان اتخاذ نمایند.

خوشبختانه تفاوت کمی میان فرزندان طلاق و کودکانی که در کنار هر دو والدین خود زندگی می کنند، وجود دارد. به همین دلیل چندان دور از تصور نیست که پس از طلاق کودک از نظر روان شناسی همچنان به رشد طبیعی خود ادامه دهد و با سلامت نسبی پرورش پیدا کند. البته باید توجه داشته باشید که این امر یک نتیجه گیری کاملا کلی است و ممکن است در موارد اختصاصی نتیجه با آنچه در این قسمت ذکر شد به طور کلی متفاوت باشد.

مسئله دیگری که در این قسمت باید مورد توجه قرار داد، این است که آیا تغییرات ایجاد شده در رفتار کودکان صرفاً به دلیل ماهیت طلاق و جداشدن والدین از یکدیگر صورت می پذیرند، یا اینکه به دلیل مناقشه هایی است که در خانه از نظر آنها می گذرد. به عبارت دیگر آیا مشکلات فرزندان برخاسته از تغییر در سیستم بنیادین خانواده است، یا اینکه تنها پی آمد درگیری های پی در پی، تنش های اقتصادی، و مراقبت های ناکافی است؟ اگر مبنا را بر روی کشمکش ها و درگیری های خانوادگی و نه جدا شدن پدر و مادر از یکدیگر بگذاریم، آنگاه باید اذعان داشت که تاثیرات سوء آن شایع تر شده و منطقه وسیع تری از مشکلات را به خود اختصاص می دهند. البته اگر بنا را بر اساس چنین فرضیه ای استوار کنیم، تئوری دیگری مطرح خواهد شد: در خانواده هایی که پدر و مادر در کنار هم زندگی می کنند نیز ممکن است فرزندان شاهد جر و بحث و مشاجره های گاه و بی گاه باشند؛

چه کمکی از دست والدین مطلقه بر می آید

والدین باید چه کاری انجام دهند

در مورد طلاق با فرزندان صحبت کنید

اگر آنها به اندازه کافی بزرگ شده اند و معنا و مفهوم زندگی مشترک را درک می کنند، می توانید با دیدی باز وضعیت موجود را برایشان توضیح دهید. سن فرزندان، تعیین کننده طرز بیان و نوع مطالبی است که در طی گفته های خود باید به آنها اشاره داشته باشید.

کودک را نیز در جریان امور قرار دهید:

سعی نکنید از زیر بار مسئولیت های خانوادگی خود شانه خالی کنید. نقش های قبلی خود که قبل از طلاق نیز وجود داشته اند را به دست فراموشی نسپارید.

چیزی بیش از یک حمایت معمولی به آنها ارائه دهید

میزان حمایتی که زن و شوهر هر یک در فرآیند هضم جریان طلاق از محیط بیرون دریافت می کنند، تاثیر بسزایی بر روی حس مسئولیت پذیری آنها در قبال فرزندانشان دارد. تحقیقات گویای این مطلب هستند که 30 درصد از خانم ها و آقایون پس از جدا شدن از همسرانشان دچار افسردگی می شوند. اگر در یک چنین شرایط بقرنجی قرار گرفتید، می توانید به دنبال پشتیبانی و حمایت از جانب اقوام، دوستان، مراکز مشاوره اجتماعی و....باشید. البته باید بدانید که تاثیرات سوء طلاق حتی منابع حمایت شما را نیز تحت الشعاع قرار می دهند. دوستان و خانواده ممکن است به دلیل ثبت تجربه طلاق در زندگی از شما فاصله گرفته و تمایل چندانی به ساپورت فرزندان شما از خود نشان ندهند.

ارتقا توانایی های فردی

قابلیت ها و مهارت های شخصی والدین، ارتباط مستقیمی با توانایی حمایت آنها از فرزندانشان دارد. پژوهش های اخیر به پدر و مادرهای تازه طلاق گرفته پیشنهاد میکند که: 1) توانایی خود را در عرصه شغلی ارتقا بخشند (شغل جدیدی را شروع کنند)؛ 2) گرایشات سنتی خود را در مورد سکس تغییر دهند ( این امر به آنها کمک می کند تا به وسیله اراده با احساسات منفی مقابله کرده و آنها را تغییر دهند)؛ 3) توانایی های فردی خود را به منظور ایجاد روابط جدید اجتماعی افزایش دهند؛ 4) در صدد ادامه تحصیل برآیند ( شاید این امر از نظر اقتصادی چندان مقرون به صرفه به نظر نرسد)؛ 5) درآمد خود را افزایش دهند ( طلاق معمولا باعث می شود تا نحوه زندگی از نظر کیفی، از استاندارهای معقول فاصله بگیرد، به ویژه برای خانم های خانه داری که پس از مدت ها مجبور می شوند از خانه، وارد محیط جدید کاری بشوند)؛ 6) از نظر احساسی خود را متحول کنید و عواطف درونی تان را رشد دهید؛ 7) با یک نیروی تازه در صدد جبران گذشته برآیید و سعی کنید سلامت عاطفی خود را از نو بدست آورید ( ارتباط مستقیمی بین میزان آسیب و توانایی افراد در وقف دادن خودشان با شرایط جدید وجود دارد). هر چه والدین سریعتر و راحتتر بتوانند خود را با شرایط موجود وقف دهند و سریعتر بهبودی حاصل نمایند، این روند در فرآیند بهبودی فرزندانشان نیز تاثیر گذاشته و آنها را قادر می سازد تا زودتر به شرایط آرمانی پیش از طلاق باز گردند.

تعریف تازه از نقش های والدین

کودک باید به طور کامل در جریان امور قرار گرفته و تغییر و تعدیل در نقش های خانوادگی والدینش را به درستی درک کند، او باید بداند از این پس چه کسی، چه نقشی را به عهده خواهد داشت. چه کسی آشپزی می کند؟ و این کار را چه زمانی می تواند انجام دهد؟ کدامیک از آنها از این به بعد او را از کلاس فوتبال به خانه بر میگردانند؟ و ... البته پیش از اینکه اینطور مسائل را با فرزندان خود در میان بگذارید، ابتدا خودتان باید بر سر آنها به توافقق دست پیدا کنید. یکی دیگر از مواردی که به واسطه طلاق تحت الشعاع قرار می گیرد مقوله نظم و انضباط است. چه کسی تصمیمات نهایی را می گیرد و چگونه آنها را به مرحله اجرا خواهد گذاشت؟ باید دانست، یکی دیگر از مضرات طلاق از این قرار است که توقع و انتظارات معقول پدر و مادر از فرزندان کاهش پیدا کرده و به همین دلیل تمایل کمتری برای گفتگو با آنها از خود نشان می دهند و چندان رقبتی به برقراری ارتباط ندارند. می بایست تلاش کنید و تا آنجا که می توانید انتظارات خود را با موارد مشابه آن در پیش از طلاق مطابقت دهید. اگر نسبت به رفتار فرزند خود بی توجهی کنید و روی او کنترلی نداشته باشید، در آینده شاهد تاثیرات زننده این بی توجهی بر روی خصوصیات اخلاقی کودک خود خواهید بود.

ایجاد سازگاری میان کودک و همسالانش

کودکان معمولا از قضیه طلاق پدر و مادر خود خجالت می کشند و از درمیان گذاشتن این موضوع با هم سن و سال های خود به شدت می هراسند. فرزند شما چگونه میتواند این موضوع را با همسالان خود مطرح کند؟ این امر چه تاثیری در رابطه او با جمع دوستانش می گذارد؟ آیا مجبور می شود دوستان قبلی خود را ترک کرده و در پی یافتن دوستان جدیدی براید؟ لازم به ذکر است که نقش والدین در تفهیم این تغییر ناگهانی به فرزندان از اهمیت ویژه ای برخوردار است.

آسیب هایی که در پی تشخیص اشتباه والدین در ازدواج پدید می آید:

زن و شوهرهایی که از یکدیگر جدا می شوند، به درستی می دانند که خودشان جزء تنها افرادی نیستند که نتوانسته اند زندگی مشترک موفقی را دنبال کنند؛ اما باید این مطلب را نیز در نظر داشت که عواقب طلاق فقط محدود به زن و مرد نمی شود، بلکه کل خانواده را در بر می گیرد. آیا کودک شما هم می تواند قبول کند که مبحث طلاق برای بسیاری از افراد دیگر در سطع جامعه عمومیت دارد؟ پدر و مادر باید به عمق آثار طلاق در فرزندان خود بیندیشند و همواره راههای مکالمه و گفتگو و ارتباط متقابل با فرزندانشان را باز نگه دارند.

پذیرش ازدواج مجدد پدر و مادر:

اگر یکی از والدین و یا هر دوی آنها تصمیم به ازدواج مجدد بگیرند، الزامی است پیش از اینکه دست به هر گونه اقدامی بزنند، تاثیرات بالقوه این امر بر روی کودکان را در نظر گرفته و پیشاپیش خود را برای رویارویی با آنها آماده سازند.

مواردی که والدین باید حتی الامکان از آن اجتناب ورزند

مشاجره و کشمکش:

کودکان به مشاجره های پس از طلاق به مثابه نوعی تفرقه نگاه می کنند و این مسئله سبب می شود میزان آسیب دیدگی آنها از این تعارض خانوادگی افزایش پیدا کند.

ناسازگاری بیشتر والدین:

پس از طلاق، انتظارات والدین از فرزندان خود نسبت به گذشته تغییر پیدا می کند. به علاوه آنها تصور می کنند که نباید اجازه دهند فرزندشان بیش از این از نظر احساسی آسیب ببیند، به همین دلیل در نحوه منطقی انجام وظایف پدری و مادری خود خلل ایجاد کرده و با دید عاطفی و احساسی با قضیه برخورد می کنند. آنها باید مطلع شوند که اگر تنها به خاطر حفظ سلامت روانی کودکانشان هم که شده، باید از نظر تربیتی، یک محیط کاملا پایدار و با ثبات را ایجاد نموده و برای نگهداری و مراقبت فرزندان خود از تکنیک های موثر و علمی بهره بجویند.

حمایت کمتر از فرزندان:

کودکان پس از طلاق نیاز به حمایت عاطفی بیشتری نسبت به گذشته پیدا می کنند. متاسفانه چنین نیازی درست مصادف می شود با موقعی که مدت زمان وجود پدر و مادر در کنار بچه ها کاهش پیدا می کند . آنها باید تا آنجایی که می توانند تلاش کنند تا نیازهای روحی و عاطفی کودکان خود را برآورده سازند.

استفاده ابزاری از کودک بر علیه همسر:

متاسفانه در حین طلاق، خانم ها و آقایون درگیر جنگ های عاطفی با یکدیگر میشوند. هنگامیکه خشم و خشونت بر آنها مستولی می شود، حاضرند تا هر کاری که از دستشان بر می آید برای مقابله با طرف دیگر انجام دهند. در این شرایط هیچ قربانی دیگری بهتر از فرزندانشان را پیدا نمی کنند. ابراز خشونت وجوه متفاوتی دارد که میتواند شامل موارد زیر نیز باشد: نسبت دادن صفات نا مناسب به کودک، سلب کردن حقوق مسلم او، اهانت و تهدید های بیجا و بی مورد و غیره. این امر کودک را در موقعیت روحی نامطلوبی قرار داده و سبب می شود تا احساس ناکامی عاطفی و اضطراب غیر قابل وصفی در او ایجاد شود.

دو گانگی و تغییر مالکیت در والدین

گاهی اوقات یکی از طرفین، برای خوار کردن طرف مقابل، او را در نظر فرزند کوچک میکند و دست به تحقیر جایگاه اجتماعی او میزند. با استناد به دلایل روان شناختی، جدایی فرزند و ایجاد فاصله میان او و پدر یا مادر مسئله خوشایندی نبوده و عواقب خطرناکی را در آینده و حال او به وجود خواهد آورد.

فاکتورهای کلی موثر بر میزان آسیب

مطالبی که در این قسمت از نظر شما خواهد گذشت، حالت کلی داشته و تقریبا به صورت تعمیم داده شده بیان شده اند. شاید برخی از آنها راجع به یک موضوع خاص صحت داشته باشند ولی برای شرایط مشابه دیگر، صادق نباشند.

کیفیت رابطه

اگر ارتباط فرزند با پدر و مادر در سطح بالایی باشد و از نظر عاطفی وابستگی شدیدی نسبت به آنها داشته باشد، پس از طلاق، آسیب های بزرگتری متوجه او خواهند بود. تصور عام از این قرار است که اگر فرزند بتواند در جریان طلاق، ارتباط مناسبی با یکی از والدین خود برقرار کند، آنگاه آسیب کمتری دیده و از ضرر و زیان مشاجرات خانوادگی در امان خواهد بود. اما "لاتزک" و همراهانش بر طبق بررسی های علمی که در سال 1996 انجام دادند، به این نتیجه رسیدند که این باور از دیدگاه علمی، هیچ گونه جایگاهی ندارد و کودک می بایست با هر دو نفر (یعنی هم پدر و هم مادر) رابطه مناسبی برقرار کند.

مهیا کردن محیط خانه

سن کودک نقش مهمی را در برداشت او از طلاق بازی می کند. همچنین محیط خانه نیز درک او را نسبت به موضوع جدایی تحت الشعاع قرار می دهد. تحقیقات حاکی از این مطلب هستند که تعداد بسیاری از کودکان، محیط خانه را حتی پیش از طلاق، رضایتبخش تصور می کنند و به آن علاقه دارند.  پژوهشگران بر این باورند که اگر کودک، به غلط محیط ناخوشایند خانه را در ذهن خود فضایی شاد و سالم بپندارد، انگاه واکنش او نسبت به طلاق حادتر و جدی تر خواهد بود. از سوی دیگر کودکانی که می دانند خانه آنها پیش از طلاق دارای محیط چندان خوشایندی نیست، شاید در ذهنشان بتوانند به این نتیجه دست پیدا کنند که طلاق راه حل مشکل والدینش می باشد. همچنین توصیه می شود مشاجرات خانوادگی در حضور کودک انجام نشود چراکه در غیر اینصورت او از رشد عاطفی و درک منطقی محروم می ماند.

جنسیت کودک

کودکان در صورتیکه نتوانند نیازهای عاطفی خود را در محیط خانه برآورده سازند، به سمت مربی و یا معلم خود متمایل می شوند، کاری که برای دخترها خیلی راحت تر از پسر هاست. با توجه به مطالعات انجام شده در این زمینه، می توان گفت تاثیرات سوء طلاق بر روی فرزندان پسر خیلی بیشتر از دختران است چراکه معمولا در جریان جدایی، پسرها مجبور می شوند از فرد همجنس خود که نقش الگو را برایشان بازی می کرده، جدا شوند. عکس العمل فرزندان پسر به این قضیه شامل موارد زیر می باشد: 1) در مقایسه با فرزندان دختر از نظر اجتماعی سطح پایینی از توانایی ها را از خود بروز می دهند (پسرها اغلب متوقع، ناسازگار، پرخاشگر، نابالغ، و دارای مشکلات درونی شخصی بیشتری خواهند شد)؛ 2) تنبیهات و تعارضاتی که از طرف والدین نسبت به فرزندان اعمال می شود، در مواجهه با فرزند پسر شدید تر است؛ 3) مشکلاتی برای پسران در رابطه با مدرسه، ابراز خشونت، مخالفت با جمع، و عمل بر طبق انگیزه های آنی در آنها ایجاد می شود که به وفور در آنها قابل مشاهده خواهد بود.

ارتباط میان پدر و مادر

مهم ترین فاکتور برای ارزیابی میزان حاد بودن ضربه ای که از جانب طلاق متوجه فرزندان می شود، در ارتباط مستقم با مشاجرات و دعواهای خانوادگی است.

ازدواج مجدد:

هر چند ازدواج مجدد والدین، می تواند پشتوانه خوبی هم از نظر مالی و هم از حیث حمایت و نظارت عاطفی را فراهم آورد، اما متاسفانه شواهد کمی در این زمینه وجود دارد که اثبات کند، ازدواج مجدد، می تواند موفقیت و سلامت کودک را تضمین کند.

سن کودک:

تحقیقات نتایج مختلفی را در این زمینه به فرد ارائه می دهند که در موارد بسیاری با یکدیگر متناقض هستند؛ اما به هر حال باید اذعان داشت که سن کودک در این جریان، نقش مهمی را بازی می کند.

سن کودک، نظریات احتمالی مختلفی را پیش رو قرار می دهد:

نوزادان و کودکان نو پا

اگر چه اطلاعات کاملی در این زمینه در اختیار نداریم، اما مسئولیت تمام امور به عهده خود والدین می باشد. آنها باید تعیین کنند که فرزند، از نظر عاطفی با کدامیک از آنها رابطه تنگاتنگ و شدید تری برقرار کرده. او در سنی است که به سرعت از محیط اطراف تاثیر می پذیرد، بنابراین نیازمند یک محیط کاملا امن و آرام است. والدین باید سعی کنند رفتار خود را مانند گذشته ادامه دهند تا کودک متوجه تغییر خاصی نشده و به رشد سالم خود ادامه دهد. باید توجه داشت که اگر کودک ارتباط شدید تری با مادر داشته باشد و مادر از نظر فیزیکی در دسترس نباشد ( محصل یا شاغل باشد ) این مورد می تواند نتایج نه چندان مطبوعی را به همراه داشته باشد. بررسی های علمی گویای این مطلب هستند که پس از طلاق، برخی از نوزادان برخی از توانایی های قبلی خود را از دست می دهند؛ (به عنوان مثال توانایی کنترل ادرار، تمایل به بغل شدن) این کودکان حالاتشان دائما در حال تغییر است و به نظر می رسد که از چیزی می ترسند.  همچنین ممکن است با مشکلاتی در غذا خوردن و خوابیدن نیز مواجه شوند.

سن 3-9

در این سن چون کودکان هنوز وارد مدرسه نشده و با محیط جمعی آشنایی زیادی ندارند، ( به ویژه از سن 3 تا 6 سالگی ) افکار آنها ماهیت خود محوری دارد و خودشان را در مرکز تمام اتفاقات زندگی قرار می دهند، به همین دلیل در تصوراتشان، خود را مقصر اصلی طلاق فرض می کنند و دائما در حال سرزنش کردن خود هستند. در حالیکه خودشان را مقصر فرض می کنند، همزمان این قدرت را نیز به خود می دهند که دو مرتبه پدر و مادر را مجددا کنار هم بیاورند؛ به عنوان مثال با خود تصور می کنند که: اگر من بچه خوبی باشم، پدر، دوباره به خانه بر می گردد. انفصال عاطفی و احساسی کودک چه از پدر و چه از مادر بسیار دشوار است و اگر دقیق تر به قضیه نگاه کنیم متوجه می شویم که بدترین جای طلاق هم همین قسمت می باشد. در این سن، کودک روزنه های اجتماعی کمتری دارد تا بتواند در صورت نیاز به آنها پناه ببرد. نقش والدین در چنین مواقعی به بالاترین میزان خود می رسد. هر چند این گروه سنی نسبت به گروه قبلی از توانایی درک بالاتری برخوردار است و راحت تر می تواند مشکلات را تحلیل و بررسی نماید، اما بازهم به مثابه درک و فهم خود، غم و غصه و اندوه بیشتری را تجربه خواهد کرد. در چنین مواقعی افسردگی در این کودکان به وفور زیاد می شود. هر چه سن کودک در این گروه بالاتر برود، بیشتر می تواند از افکار خودمحورانه فاصله بگیرد؛ اما هر چه سن او به 3 سالگی نزدیک تر باشد، سرزنش های فردی بیشتر شده و خودش را عامل این طلاق می داند؛ هر چه بزرگتر شود، سعی می کند تا با استدلالهای شخصی، یکی از طرفین و یا هر دوی آنها را مقصر بداند.

9 سالگی به بعد

در این سنین، فرزندان دیگر نسبتا به راحتی قادر به تشخیص محیط ناخوشایند خانه هستند. البته طلاق در نظر آنها امری کاملا غریب الوقوع می نماید و بالطبع تحت تاثیر آسیب های شدید روانی و اجتماعی قرار می گیرند. هر چه کودک بزرگتر شود، دوستان و مدرسه می توانند از نظر اجتماعی بیشتر به او کمک کنند. خودش هم بهتر می تواند از پشتیبانی های عاطفی والدین، برای رسیدن به خواستهایش، بهره بگیرد. والدین باید بدانند که هر چه فرزندان بزرگتر می شوند و به مرحله ای می رسند که نوبت برقراری روابط صمیمی با جنس مخالف است، همواره با ترس جلو می روند و همیشه توانایی های خود را زیر سوال می برند که آیا می توانند رابطه را حفظ کنند یا خیر.

تاثیرات روانشناختی طلاق بر روی کودکان

بر خلاف والدین، بچه ها به هیچ وجه نمی توانند خودشان را آماده کنند تا از محیط خانوادگی خارج شوند. برای بیشتر بچه ها زندگی کردن با یکی از والدین تنها به معنای مردن نفر دوم است. پژوهشگرانی با نام های "آماتو" و "کیت" در تحقیقاتی که در سال 1991 انجام دادند، به این نتیجه دست پیدا کردند که : "فرزندانی که مرگ یکی از والدین خود را تجربه می کنند، خیلی راحت تر می توانند نسبت به کودکانی که قربانی طلاق شده اند، با قضیه کنار بیایند." هم پدر و هم مادر باید خودشان را آماده پذیرایی از افکارهای کوکشان مبتین بر مردن دیگر شریک زندگی کنند. ممکن است کودک پیش از طلاق ارتباط عاطفی شدیدی را با یکی از والدین خود برقرار کرده باشد؛ حال اگر شخصی که فرزند از نظر عاطفی به او دلبستگی شدیدی دارد، پس از جدایی نقش کمرنگتری را در پرورش او ایفا کند و همچنین فرد دیگری که بیشتر اوقات درکنار فرزند باقی می ماند اعمال نفر دیگر را خوار کرده و شخصیت او را در نظر کودک تحقیر نماید صرفا با این کار خود موجبات ناراحتی کودک را فراهم می آورد. برخی احساست عمومی در چنین کودکانی عبارتند از: 1)انکار و تکذیب؛ 2)احساس باخت؛ 3) اضطراب؛ 4) ناسازگاری؛ 5) تنهایی؛ 6)خشونت؛ 7) نداشتن ثبات قدم؛ 8) مظالم بدنی ( نظیر: سردرد، بی اشتهایی، حالت تهوع، استفراغ و اسهال)

مشکلات رفتاری مشترک در فرزندان طلاق

طلاق و مسائل روان شناختی که همراه با ان وارد زندگی می شوندف موجب میشوند تا کودک یک سری حالات غیر متعادل را از خود بروز دهد. سوء رفتار و بی انضباطی در خانه و محل تحصیل افزایش پیدا می کند. رفتارهای نامتعارفی که باید مراقب آنها بود به شرح زیر می باشند:

مشکلات تحصیلی

پرخاشگری در مقابل والدین (به عنوان مثال زمانی که برای دیدار یکی از والدین ‌‌[که مراقبت او را به عهده ندارد] می روند، موقع برگشت به خانه بهانه جویی می کنند)

مصرف الکل و مواد مخدر

گرایش به برقراری رابطه جنسی

تاثیرات دراز مدت احتمالی

در حالیکه طلاق برای تمام کسانیکه درگیر آن می شوند، بسیار دردناک می باشد، تحقیقات دراز مدت در این رابطه نشان داده اند که گذر زمان نقش مثبتی را در این زمینه ایفا می کند. تاثیرات سوء آغاز طلاق، پس از دو سال تقریبا می توانند به دست فراموشی سپرده شوند و شرایط به حالت عادی بازگردد. با این حال بازهم مشکلات احتمالی مداومی حتی تا سال های متمادی پس از طلاق نیز ادامه خواهند داشت. هر چه درگیری میان والدین بیشتر باشد، مشکلات پش از طلاق نیر مدت زمان بیشتری می طلبند تا به دست فراموشی سپرده شوند. از این نوع مشکلات می توان به این موارد اشاره داشت: 1) عدم توانایی کودک در برقراری رابطه با والدین؛ 2) درصد بالای مشکلات رفتاری؛ 3) درصد احتمالی بالای اخراج از مدرسه

تحصیلات:

تحقیقات معین می کنند که احتمال ترک تحصیل فرزندان طلاق نسبت به کودکانی که در کنار پدر و مادر زندگی می کنند، بیشتر است. این حقیقت در مورد خانم ها بیشتر از آقایون صحت دارد. فرضیه بر این است که آنها از نظر مالی کمتر از طرف والدین حمایت می شوند که این امر تاثیر مخرب تری بر روی خانم ها دارد تا آقایان. تحصیلات پایین به نوبه خود مشکلات بسیار بزرگتر و جدی تری را در آینده برای فرد به وجود می آورند.

مشکلات بستری

در نتیجه طلاق برخی از کودکان در زمان بزرگسالی در ربطه خود با جنس مخالف و دیگر روابط رمانتیک خود دچار مشکل می شوند. به دلیل تجربه طلاق در زندگی خانوادگی، آنها همیشه با این ترس زندگی می کنند که امکان خیانت وجود  دارد، و تصور می کنند که "الزام به سرسپردگی" از نظر ماهیت، امر بی معنایی است.

مداخله

سن و درمانهای پزشکی

برای کودکان پیش دبستانی مداخله پزشکی باید از طریق گردآوری و نمایاندن نقش خانواده برای کودک به مرحله اجرا در آید. در جلسات باید با کودک گفتگو شود و جایگاه اصلی او را در ذهنش تثبیت کنند. همچنین باید به والدین گفت که توانایی ها تعلیم و تربیتی خود را افزایش داده و از مشاجره های گاه و بی گاه پرهیز نمایند. کودکان در این سن معمولا هیچ تمایلی به صحبت کردن در مورد طلاق و جدایی از خود نشان نمیدهند؛ بنابراین باید در مورد این موضوع بطور غیر مستقیم با آنها صحبت کنید. به عنوان مثال (من بچه ای را می شناسم که از جدا شدن پدر و مادرش، احساس ناراحتی می کند.) به احتمال زیاد تاثیرگذاری با اتکا به چنین شیوه ای مثمر ثمرتر خواهد بود. اما با بچه های بزرگتر، باید بطور مستقیم رفتار نمود. در سنین بالاتر بچه ها راحت تر می توانند خوب و بد را از هم تشخیص داده و احساسات خود را با طرف مقابل در میان بگذارند.

معالجه گروهی

در این بخش بچه ها با بچه های دیگر و به همراه یک مشاور در کنار هم می نشینند و صحبت می کنند. در طول جلسه بچه ها تجربیات و احساسات خود را مطرح می کنند؛ مشاور آنها را با راه حل های متفاوت و تکنیک ها نوین حل مشکل آشنا می کند و همچنین می توانند از حمایت و پشتیبانی همسالان خود نیز بهرمند شوند.

مسئولیت مشترک

اگر پدر و مادر بتوانند بدون جر و بحث و مشاجره هر دو با هم مسئولیت نگهداری از فرزند خود را به عهده بگیرند، آنگاه پژوهشگران معتقدند که این کار هم به نفع والدین است و هم به نفع کودک. با یک چنین برنامه ریزی  کودک هم از نظر مالی و هم از نظر اقتصادی تحت حمایت مکفی قرار خواهد گرفت.

سایر منابع کمکی

متخصصان سلامت رفتاری تعلیم دیده اند که چگونه با کودکان و نوجوانان به منظور حل مشکلات روحی و اجتماعی وارده از سوی طلاق ارتباط برقرار کنند. سایر مواردی که می توانید از طریق آن حمایت شوید عبارتند از:  روانشاس، مشاور، مامور اجتماعی، روان درمانگر، مشاور مدرسه، معلم، پزشک خانوادگی، پزشک اطفال، عالم مذهبی، بیمه و مراکز خدمات رسانی، مراکز بهزیستی، خدمات اعصاب و روان و...می باشند .   


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۱۲:۵۶:۱۳ توسط:123 موضوع: نظرات (0)