مركز خريد روغن سوخته و تصفيه روغن سوخته در سراسر كشور ايران مركز خريد روغن سوخته و تصفيه روغن سوخته در سراسر كشور ايران .

مركز خريد روغن سوخته و تصفيه روغن سوخته در سراسر كشور ايران

علل پديد آمدن تب

تب جزئي از مكانيسم دفاعي بدن است. زماني كه بدنمان با مرضي در حال مقابله است، درجه حرارت بدنمان بالا مي رود. اما چـرا؟ اين مقاله را بخوانيد تا به پـاسـخ اين سـوال بــرسيد و مطالب بيشتري در مورد تب بدانيد.

تب بالا رفتن درجه ي حرارت بدن از حالت نرمال 98.6 درجه ي فارنهايت است. تب بخشي از مكانيسم دفاعي بدن است. زماني كه بدنمان با مرضي در حال مقابله است، درجه حرارت بدنمان بالا مي رود. اما چرا؟ تب يكي از علائم بيماري است، تقريباً همه ي انواع بيماري هايي كه بشر تاكنون شناخته است. بيماري هايي كه در آن ويروس و باكتري ها به بدن تجاوز مي كنند و باعث بيماري ما مي شوند. اگر سيستم دفاعي بدنمان نباشد كه با اين امراض مقابله كند، ممكن است حتي جانمان را از دست بدهيم. سرماخوردگي، ورم لوزه، آماس گوش، آنفولانزا، برنشيت، كزاز، سرخك، گوشك، آبله مرغان، ايدز و سينه پهلو همه جزء بيماري هاي ويروسي و باكتريايي هستند. درجه ي حرارت بدن معمولاً با گذاشتن يك دماسنج زير زبان به مدت 5 تا 8 دقيقه انجام مي گيرد. ساير انواع گرفتن درجه ي حرارت بدن، مقعدي و زيربغلي و يك نوع مخصوص دماسنج كه در گوش استفاده مي شود هستند.

تب چيز خوبي است. به نظرتان عجيب بود، نه؟ تب واكنش طبيعي بدن نسبت به ميكرب است. علائم تب عبارتند از:  سرد شدن، درد در تمامي نقاط بدن، بيحالي و سستي، بالا رفتن درجه ي حرارت بدن، قرمز شدن گونه ها، احساس گرمي و سردي و لرز. هنگامي كه تب بالا مي رود بدن سرد مي شود و  مي لرزد و هنگامي كه تب پايين مي آيد بدن عرق مي كند.

علت تب مسئله ي كاملاً پيچيده اي است. خون و سيستم لنفاوي بدن ما گلوبول هاي سفيد خوني مي سازند كه با امراض مقابله مي كنند. زماني كه تعداد گلوبول هاي سفيد خود بالا مي رود، براي مقابله با ميكرب ها، در تقلا براي از بين بردن و جنگ با ويروس ها و باكتري ها مي شوند و با اين كار بدن گرم مي شود و باعث مي شود كه درجه حرارت بدن بالا رفته و تب كنيم. هيپوتالاموس در مغز كه مكانيسم تنظيم حرارت بدن را بر عهده دارد توسط ماده ي تب آور يا گلوبول هاي سفيد كه براي مقابله با امراض ساخته شده اند آسيب مي بيند. از اينرو مي توانيم بگوييم كه تب همان چيزي است كه با ويروس ها و باكتري ها مقابله مي كند. به همين خاطر درست نيست كه تب را يكباره و زود پايين بياوريم. دماي 100 تا 101 درجه فارنهايت براي بدن خوب است چون نشان مي دهد كه بدن در حال مقابله با امراض است. اما اگر تب خيلي بالا رفت بايد تلاش كرد تا كمي آن را پايين تر آورد. معمولاً براي پايين آوردن تب از آنتي پيرتيك ها يا تب بر هايي از قبيل تيلنول، آسپيرين و امثال آن استفاده مي شود. هيچوقت به بچه هايي كه محتمل است به آبله مرغان يا آنفولانزا مبتلا شده اند آسپيرين ندهيد. ممكن است باعث كشتن آنها شود.

تب 104 يا 105 درجه ي فارنهايت تب بالا به حساب مي آيد. تب بالاي 105 درجه هم ممكن است باعث صدمه زدن به سيستم عصبي بدن شود. زماني كه بدن تب دارد، هرچند كه مشغول كمك كردن به بدنتان براي از بين بردن ميكرب هاست، اما احساس بدي داريد. براي كاهش ناراحتي معمولاً از درمان هايي مثل گذاشتن حوله خيس سرد روي پيشاني استفاده مي شود. در اينگونه مواقع از دوش آب گرم جداً خودداري كنيد چون دماي بدنتان را بالاتر خواهد برد. سعي كنيد در اين مواقع نوشيدني ها و آبميوه هاي خنك بنوشيد تا آب بدنتان تامين شود. از نوشيدن نوشيدني هاي الكلي جداً پرهيز كنيد. روي بدن فرد را با پتويي سبك بپوشانيد تا از سرد شدن او جلوگيري شود.

در برخورد با بيماري هاي التهابي مثل ورم مفاصل و سرطان خون كه بدن گلبول هاي سفيد بي مصرف توليد مي كند نيز فرد دچار تب مي شود ولي اين گلبول ها توانايي مقابله با امراض و ميكرب ها را ندارند و مكانيسم حرارتي بدن به درستي تنظيم نميشود، بدن نمي تواند حرارت را پايين بياورد و عرق هم نمي كند. موقعيتي بسيار خطرناك است كه به درمان هاي اورژانسي نياز است. و تب بايد به سرعت با دوش آب سرد، خوردن نوشيدني هاي خنك و دور كردن فرد از زير اشعه ي خورشيد و بردن او به جاهاي خنك تر پايين آورده شود.

حتماً بيمار تب كرده را به پزشك نشان دهيد



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۰۱:۰۵:۵۸ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

علل ايجاد رعشه (لرزش)

رعشه (tremor) و يـا لـرزش عبـارت اسـت از حـركـات غـير ارادي، اسپـاسم گـونـه، ريتـيـمـك و نـوسـانـي بـخـش و يـا بـخشـهـايـي از بـدن. رعشـه بـه عـلـت انـقـبـاضـات و شـل شـدن هـاي مكرر عضلات روي مي دهد. رعشه در درجات مخـتلف در تـمـام افـراد وجـود دارد. بـراي مثال وقتي دستهايتان را بصورت كشيده نگاه مي داريد، دست هـا اندكي لـرزش پـيدا مي كنند. اين لرزش اندك و سريع طبيعي مي باشد

تقسيم بنديهاي رعشه:

1- سرعت رعشه (فركانس) كه يا سريع است و يا آهسته.

2- دامنه رعشه كه يا خشن است و يا ظريف.

3- شدت و تناوب رعشه.

4- رعشه در هنگام استراحت، حركت و يا انتهاي حركت هدفمند.

انواع رعشه :

1- رعشه ايستا و يا در حالت استراحت(resting/static tremor): لرزشي است كه در دستها و يا پاها وقتي عضلات در حالت استراحت بوده و كاملا در برابر گرانش زمين حمايت شده باشند (قرار داشتن دستها روي دسته مبل) روي ميدهد. اين لرزش با انجام حركات ارادي كاهش مي يابد. علل آن ميتواند پاركينسون، بيماري ويلسون (مسموميت با فلز مس) و يا مسموميت با فلزات سنگين باشد. اين نوع رعشه آهسته و خشن ميباشد.

2- رعشه حركتي و يا جنبشي(action/kinetic tremor): لرزشي است كه هنگام انجام عملي مانند حركت قلم بروي كاغذ ايجاد ميشود. اين رعشه آهسته اما پردامنه است. اين رعشه با حركت اندام درگير ايجاد و با بي حركتي آن ناپديد ميشود. علل آن ميتواند رعشه فاميلي، بيماري ام اس(ms)، تومور مغزي، الكليسم، سكته، اختلالات متابوليك و يا مصرف بيش از اندازه آرام بخشها باشد. نوعي رعشه حركتي وجود دارد كه رعشه هدفمند(intention tremor) ناميده ميشود. اين نوع رعشه وقتي دست به سمت يك هدف مشخص هدايت ميشود و يا حركت با چشم هدايت ميشود ايجاد ميگردد.

3- رعشه وضعيتي(postural tremor): لرزشي است كه در دستها و يا بخش ديگري از بدن هنگامي كه در يك وضعيت خاص بطور ثابت نگاه داشته ميشوند (به ويژ در برابر گرانش زمين) ايجاد ميشود، مثل كشيده نگاه داشتن دستها. علت آن ميتواند استرس، الكليسم، مصرف برخي داروها (ضد افسردگي ها)، مسموميت با فلزات سنگين، بيماري ويلسون و رعشه فاميلي باشد.


رعشه فاميلي(essential/familial tremor):

لرزش در اين نوع رعشه ظريف و سريع است. اين نوع رعشه معمولا موروثي بوده و در هر سني ممكن است بروز يابد، اما با افزايش سن تشديد ميشود. اين رعشه ممكن است تارهاي صوتي و سر را نيز درگير كند. علت آن ناشناخته است. هنگام فعاليت(نوشتن و يا بلند كردن ليوان) ايجاد ميشود و با بي حركتي متوقف ميشود. اين نوع رعشه معمولا دوطرفه است. مصرف الكل ميتواند از اين نوع لرزش بكاهد، اما الكل راه درمان مناسبي براي آن نيست.(essential) يعني اين نوع لرزش مرتبط با بيماري ديگري نميباشد.


رعشه ارتواستاتيك(orthostatic tremor):

نوع  نادري از رعشه است كه در آن هنگامي كه فرد بطور ثابت مي ايستد، در دستها و پاها ايجاد لرزش ميشود كه با حركت و يا نشستن لرزش متوقف ميشود.

نكته:تمام رعشه ها هنگام خواب يا كاملاً ناپديد شده و يا بسيار كاهش مي يابند.

نكته: رعشه ايستا به علت اختلال در سلولهاي عصبي مخ و رعشه حركتي به علت آسيب به مخچه ايجاد ميشود.


فاكتورهايي كه رعشه را افزايش ميدهند:

1- استرس و اضطراب.

2- خستگي و فعاليت فيزيكي شديد.

3- مصرف الكل و محروميت از الكل.

4- پر كاري غده تيروئيد.

5- مصرف كافئين و ساير محرك ها.

رعشه طبيعي:

لرزش دستها و ديگر اعضا در افراد كاملا سالم ميتواند به علل ترس شديد، گرسنگي، سرماي شديد، هيجانات شديد، خستگي، فعاليت فيزيكي شديد، استرس، خشم و اضطراب ايجاد گردد.

رعشه مرتبط با بيماريها:

پاركينسون، بيماري ام اس، پر كاري تيروئيد و كاهش قند خون ميتوانند ايجاد رعشه كنند.

پاركينسون: پاركينسون ايجاد رعشه ايستا ميكند (كه با حركت كاهش مي يابد) كه با كندي حركت، سفتي عضلات، دشواري در راه رفتن، اشكال در گفتار و خميدگي قامت همراه است.

پر كاري تيروئيد: ايجاد رعشه وضعيتي ميكند.

بيماري ام اس: ايجاد رعشه حركتي ميكند.

نكته: مسموميت با فلزات سنگين و اختلالات متابوليكي نيز ميتوانند ايجاد لرزش كنند.  

آزمايشات تشخيصي نوع رعشه:

1-آزمايش خون (هورمونهاي تيروئيد، گلوكز خون و تعداد گلبولهاي خون)

2-آزمايش ادرار.

3-سي تي اسكن و ام آر آي (mri) از سر.


درمان رعشه:

رعشه هاي طبيعي با كاهش استرس و فراگيري تكنيكهاي  تن آرامي درمان ميشوند. رعشه هاي خفيف نيز تا آنجايي كه در فعاليت هاي روزمره فرد تداخل ايجاد نكرده باشند نيازي به درمان ندارند.

درمان رعشه هاي شديد:

1-درمان دارويي: تجويز آرام بخشها، بلوك كننده هاي بتا، ضد تشنج ها (پروپرانولول، پريميدون، كلونازپام)

2- تزريق بوتوكس(botox): درون عضلات درگير كه باعث فلجي آنها ميشود.

3-تالاموتومي(thalamatomy):برداشت بخشي از تالاموس.

4-تحريك عميق مغز(dbs):به كاشت ضربان ساز(pacemaker) در مغز ميگويند. اين دستگاه با ارسال پالسهاي الكتريكي به تالاموس باعث قطع سيگنالهايي كه در تالاموس ايجاد رعشه ميكنند، ميشود



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۰۱:۰۵:۵۷ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

حقايقي اعجاب انگيز درباره مغز انسان

آيـا تـا كنون اتـفاق افـتاده كـه در مـورد مـغز خود فكر كنيد و نسبت به عملكرد آن اظهار تعجب نماييد؟

در اين مقاله قصد داريم تا شما را با چند نمونه از سحرآميز ترين حقايق موجود درمورد مغز شگفت انگيزتان آشنا كنيم.


- وزن طبيعي مغز يك انسان معمولي چيزي در حدود 1300 تا 1400 گرم مي باشد، چيزي در حدود يك كيسه شكر.


- مغز انسان از مغز فيل ها كوچكتر است. وزن مغز يك فيل چيزي در حدود 6000 گرم اندازه گيري شده است. اين در حالي است كه مغز انسان از مغز ميمون ها بزرگتر است. مغز يك ميمون وزني معادل 95 گرم دارد! مغز سگ ها چيزي در حدود 72 گرم و گربه ها 30 گرم برآورد مي شود.

- ميزان وزن پوست كلي بدن دو برابر ميزان وزن مغز انسان مي باشد!


- وزن مغز انسان %2 از كل وزن بدن او را تشكيل مي دهد. حداكثر عرض آن 14ميلي متر، طول 167 ميلي متر و ارتفاع 93 ميلي متر دارد.


- در ماه هاي اوليه حاملگي، ياخته هاي عصبي موجود در مغز با سرعتي معادل 2500 نرون در دقيقه توليد مثل مي كنند.


- 60 درصد كل حجم مغز را سلول هاي سفيد و 40 درصد آنرا سلول هاي خاكستري تشكيل مي دهند.


- سرعت انتقال اطلاعات در نرون هاي مختلف، متفاوت است. نرخ اين انتقال مي تواند به كندي 5/0 متر در ثانيه باشد و يا به تندي 120 متر بر ثانيه باشد. رقم 120 متر در ثانيه معادل عددي نزديك به 268 مايل در ساعت مي باشد.


- 75% از مغز يك انسان را آب تشكيل مي دهد.


- مغز انسان قادر است بيش از تعداد كل اتم هاي موجود در كل دنيا، ايده در خود داشته باشد و آنها را تجزيه تحليل نمايد!


- اگر مي شد نيرويي كه در مغز جريان دارد را مهار نمود، به واسطه آن مي توانستيد يك لامپ 10 واتي را روشن نگه داريد.


- "من 10 سال پيش عمل جراحي مغز انجام دادم، به همين دليل اطلاعات بسيار جالبي در مورد مغز دستگيرم شد. به عنوان مثال متوجه شدم كه خود مغز هم ميتواند درد را احساس كند. (مي توان نتيجه گرفت كه عمل جراحي مغز درد زيادي به همراه دارد!)"


- 20% از كل اكسيژني كه در بدن پمپاژ مي شود، به مغز مي رسد.


- و در حدود 75 ميلي ليتر از خون در هر دقيقه به مغز پمپاژ مي شود.


- مغز شما حاوي 100 ميليارد ياخته ي عصبي است.


يعني چيزي در حدود 166 برابر كل افرادي كه بر روي كره زمين زندگي مي كنند.


حتي مي توانيم در حدود 3171 سال به عقب باز گرديم و تمام انسان هايي را كه از آن موقع تا كنون بر روي زمين زندگي مي كرده اند را نيز در شمارش خود به حساب آوريم، آنوقت شايد تعداد آنها با نرون هاي موجود در مغز برابري كند.


- زماني كه شما به دنيا آمديد مغزتان چيزي در حدود 300 تا 400 گرم بود، اما تمام سلول هايي را كه مي بايست تا آخر عمر داشته باشيد، در مغزتان وجود داشت. در حقيقت مي توان گفت كه مغز يكي از اندام هايي است كه در زمان تولد از ساير اندام ها به فرم بلوغ يافته ي خود نزديك تر است.


و ...


- رشد مغز در سن 18 سالگي متوقف مي شود.


- تعداد گذرگاههاي انديشه اي كه مغز مي تواند توليد كند عبارت است از:


يك عدد 1 كه جلوي آن 5/10 ميليون كيلومتر صفر با خط معمولي تايپ شده باشد!


- بيهوشي 8 تا 10 ثانيه پس از نرسيدن خون به مغز اتفاق مي افتد.


- كل مقوله هاي مربوط به "تفكر" توسط جريان الكتريسته و تغيير و تحولات شيميايي ميسر مي شوند.


اطلاعاتي در مورد مغز


مغز چيست؟


مغز انسان يكي از جالب ترين چيزهايي است كه بر روي اين سياره يافت مي شود.


اين ماده گرم و نرم گوشتي به شما اجازه فكر كردن، راه رفتن، صحبت كردن، ياد گرفتن، دوست يابي، درك احساسات، و درك معناي زنده بودن را مي دهد.


كدام حيوان بزرگترين مغز را دارد؟


وال برگترين مغز را دارد به طوريكه وزن مغز اين حيوان چيزي نزديك به 6 كيلوگرم مي باشد.


با در نظر گرفتن نسبت وزن كلي بدن به وزن مغز، انسان ها بزرگترين مغز را نسبت به وزن بدن خود دارند.


سلول هاي مغزي چه كاري انجام مي دهند؟


هر يك از سلول ها با هزاران سلول ديگر مغزي در ارتباط هستند. هر بخش از مغز مسئول انجام كار مخصوص به خود مي باشد (بوييدن، ديدن، صحبت كردن و غيره). ارتباط سلول هاي مغزي به گونه اي است كه در كنار هم يك شبكه عظيم متصل را تشكيل مي دهند. اگر شما بتوانيد كل ثانيه هايي را كه از زمان دايناسورها تا كنون گذشته است را بشماريد، آنوقت مي توانيد ارتباطاتي را كه ميان سلول هاي عصبي مغز وجود دارد را بشماريد.


آيا مغز هنگاميكه چيزي را ياد مي گيريم تغيير مي كند؟

دانشمندان بر اين باورند كه هر بار كه يك فكر جديد به ذهنتان خطور مي كند و يا چيزي را در ذهن خود حفظ مي كنيد، يك پيوند عصبي جديد در مغز ايجاد مي شود.


آيا مي توانم حافظه خود را تقويت كنم؟


البته؛ حافظه شما هم مانند يك ماهيچه ها، شبيه به ماهيچه هاي ديگر بدن است. هرچقدر بيشتر از آن استفاده كنيد، بهتر مي شود. بنابراين مي توانيد براي آن تمرينات روزانه اي در نظر بگيريد. به عنوان مثال در مورد ريزترين جزئيات كارهايي كه در طول امروز انجام داده ايد، فكر كنيد: زمانيكه در حال قدم زدن به طرف محل كار يا مدرسه بوديد، زماني كه با كسي صحبت مي كرديد يا سعي كنيد تمام چهره هاي جديد، نام ها، بوها، و يا مكان هايي كه را كه امروز با آنها آنها شديد را به خاطر بياوريد.


آيا مي توانم يادبگيرم كه سريع تر فكر كنم؟


بله، مانند ساير چيزهاي ديگر، زمانيكه تمرين كنيد، مطمئناً مي توانيد از عهده آن بر بياييد. مثلاً در مورد تمام لغاتي كه با حرف "پ" شروع مي شوند، و يا به ياد آوردن نام تمام حيوانات، شروع كنيد. حل جداول حروف متقاطع، پازل، و معما نيز انعطاف پذيري مغز را بيشتر كرده و به شما اجازه مي دهند تا روند تفكر خود را تسريع بخشيد.


آيا مغز اينشتين بزرگتر از افراد عادي بوده؟


نه، حتي مي توان گفت كه مغز او از حالت طبيعي هم كوچك تر بوده. هوش بالاي او به واسطه پيوند هاي ايجاد شده ميان سلول هاي عصبي مغزش ايجاد شده بود. هر زمان كه شما چيز جديدي ياد مي گيريد، يك ارتباط جديد ميان سلول هاي مغزتان ايجاد ميشود



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۰۱:۰۵:۵۷ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

ريزش موي منطقه‌اي نشانه ي چيست؟

ريزش موي منطقه‌اي يك نوع از ريزش مو است كه يك درصد از مردم دچارش مي‌شوند. معمولا يك يا دو نقطه گرد بدون مو روي پوست سر يا ريش شروع به ريزش مي‌كند. معمولا ناگهاني است و با ريزش موهاي اطراف، لكه ممكن است بزرگ‌تر شود.
در اغلب موارد فقط چند لكه فاقد مو ايجاد مي‌شود و ريزش مو بعد از چند هفته متوقف مي‌شود. گاهي بيماري پيشرفت‌ كرده و مناطق فاقد مو به هم متصل و طاسي كامل ايجاد مي‌شود.
گاهي موهاي ساير نقاط بدن (ابروها و مژه‌ها) هم مي‌ريزد. معمولا بعد از چند ماه موها خود به خود مي‌رويند. البته هر چه بيماري بيشتر طول بكشد شانس رشد مجدد كمتر مي‌شود.
هر چه ريزش مو وسيع‌تر بوده و در سنين پايين‌ترين شروع شود احتمالا بيماري پايدارتر است. علت بيماري،ناشناخته است.
بعضي متخصصان عقيده دارند اين بيماري، خود ايمني (آلرژي به خود) است و بدن موهاي غيرسفيد را غريبه تصور كرده و بر ضد آنها وارد عكس‌العمل‌ مي‌شود. اين عارضه به كسي سرايت نمي‌كند.
تمايل فاميلي براي ابتلا به اين نوع ريزش مو وجود دارد. بعضي از موارد اين نوع ريزش مو را به استرس‌هاي شديد نسبت مي‌دهند. در اغلب موارد علت خاصي براي اين ريزش مو وجود ندارد. اين بيماري تمايل به عود دارد. در مواردي كه ريزش مو وسيع نيست ممكن است درمان لازم نباشد اما گاهي پزشك براي شما پماد يا تزريق در نواحي فاقد مو را توصيه مي‌نمايد.
در مواردي كه ريزش مو محدود است مي‌توان مدل مو را براي پوشاندن نواحي بدون مو تغيير داد. در ديگر موارد مي‌توان از كلاه‌گيس استفاده كرد. در مواردي كه تمام موهاي سر از دست رفته، كلاه‌گيس‌هاي مخصوصي با قدرت اتصال به سر براي محكم نگه داشتن موي مصنوعي روي سر وجود دارد.  

برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۰۱:۰۵:۵۶ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

حنا چه فوايدي دارد؟

حنا در جلوگيري از ريزش مو تاثيري ندارد.
ترشح هورمون‌ها،بالا رفتن سن، كم خوني واسترس در ريزش مو موثر هستند.

يك متخصص پوست و مو اظهار كرد: سدر از جمله محصولات گياهي موثري است كه در ايجاد لطافت موي سر تاثيرگذار بوده و گياهان ديگر مانند حنا هيچ نقشي در جلوگيري از ريزش مو ندارند.

دكتر سعيد حبيبي در گفت وگو با خبرنگار بهداشت و درمان ايسنا واحد علوم پزشكي ايران گفت: بيماري‌هاي عصبي و روش‌هاي غيرعلمي كاهش وزن از عوامل محيطي تعيين كننده در ريزش موي سر افراد است. استفاده از داروهاي گياهي براي كنترل ريزش مو و تحريك پياز مو براي رشد موهاي جديد باوري غلط است و تنها گياه سدر در لطافت موي سر تاثيرگذار است.

وي با اشاره به تاثير ترشح هورمون‌ها، مسايل ژنتيكي و گذشت زمان در افزايش ميزان ريزش موي سر اظهار داشت: علاوه بر موارد ذكر شده عوامل محيطي چون كم خوني، بيماري‌هاي دستگاه عصبي، كاهش وزن، زايمان، استرس، انجام عمل‌هاي جراحي و مصرف برخي از داروها، ريزش موي سر را به دنبال خواهند داشت.

وي افزود: در روش‌هاي پزشكي مي‌توان با تجويز داروهاي خاص، ميزان ترشح هورمون‌هاي مردانه را در زنان كنترل كرد اما اين روش براي مردان به دليل كاركرد متفاوت هورمون‌ها تاثيري ندارد.
اين متخصص پوست و مو تاكيد كرد: براي مردان استفاده از روش‌هايي مانند تجويز محلول هاي تحريك كننده رشد مو چون ماينوكسيديل كه به صورت مقطعي بر ترشح هورمون مردانه تاثير مي‌گذارد، تجويز مي‌شود.

وي در پايان گفت: موي سر با افزايش سن و گذر زمان دچار تغيير و تحولاتي مي‌شود بنابراين نبايد با ايجاد استرس نسبت به كاهش ميزان موي سر، موجب ريزش موهاي جديد شويم.

برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۰۱:۰۵:۵۶ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

بهترين زمان براي مصرف شير

مصرف شير در وعده صبحانه بي‌حوصلگي و عصبانيت را كاهش مي‌دهد  يك متخصص تغذيه گفت: مصرف شير در وعده صبحانه بي‌حالي، بي‌حوصلگي و عصبانيت را كاهش مي‌دهد. سيد ضياءالدين مظهري افزود: نوشيدن شير در وعده صبحانه كه مهمترين وعده غذايي تلقي مي‌شود بي‌حالي، بي‌حوصلگي و عصبانيت را كاهش مي‌دهد. وي گفت: براي داشتن خواب آرام، پردامنه و آماده‌سازي مغز براي يادگيري بيشتر و يادآوري آسان‌تر مي‌توان يك ليوان شير، يك عدد سيب، هويج، يك دانه خرما و يك قاشق مرباخوري عسل قبل از خواب مصرف كرد. اين متخصص تغذيه گفت: براي خواب بهتر مي‌توان از مخلوط آب كاهو و سيب استفاده كرده و آرامش را براي خود فراهم ساخت يا از ساير فرآورده‌هاي لبني مثل ماست و دوغ استفاده كرد. مظهري افزود: ظرفيت، توان يادگيري، هوش و استعداد زمينه ارثي دارد ولي عوامل مختلف طبيعي به خصوص نوع، مقدار، كيفيت مواد خوراكي روزمره، تناسب، تعادل و تنوع در تمام دوران‌ زندگي بر قدرت فعاليت‌هاي مغز تأثيرگذار است. مظهري اضافه كرد: بدن افراد با طلوع و غروب آفتاب تنظيم مي‌شود. مصرف هرچه بيشتر كربوهيدرات‌هاي تصفيه شده موجب اختلال در ريتم بيولوژيكي يا ساعت دروني بدن مي‌شود و آنزيم‌ها و هورمون‌هاي ساخت و ساز در روز را فعال مي‌سازد. وي افزود: انواع شيريني، كيك، آب نبات، نوشابه يا آبميوه‌هاي شيرين شده، قهوه، كاكائو، سطح گلوگز خون را افزايش مي‌دهند و موجب تحريك و ترشح بيشتر انسولين مي‌شوند كه با سرازير شدن انسولين به جريان خون، سرعت انتقال گلوكز به درون سلول‌ها بيشتر مي‌شود. اين متخصص تغذيه اضافه كرد: سرعت انتقال گلوكز به درون سلول‌ها موجب افت سطح قند خون مي‌شود كه كاهش فشار خون را به همراه دارد و فرد را دچار خواب‌آلودگي، كم‌طاقتي، بي‌حوصلگي، ولع بيشتر به خوردن مواد قندي مي‌كند و اين موضوع نه تنها باعث كاهش يادگيري مي‌شود بلكه زمينه چاقي و افزايش وزن را نيز در فرد ايجاد مي‌كند.

برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۰۱:۰۵:۵۵ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

چرا شير به بعضي‌ها نمي‌سازد؟

شير براي بسياري از ما نوشيدني خوش‌طعمي است كه صبح يا عصر، آن را با لذت، همراه با تكه‌هايي از يك كيك يا بيسكوييت مي‌نوشيم اما براي خيلي‌ها، همين نوشيدني گوارا، مايه دردسر و دل‌درد است؛ طوري كه ترجيح مي‌دهند براي درد نكشيدن، دور شير و بقيه لبنيات را خط بكشند... براي آنكه بفهميم چرا دسته‌اي از مردم، نسبت به شير اين‌گونه عكس‌العمل نشان مي‌دهند و راهكار درست براي مقابله با اين مشكل چيست، گفت‌وگويي داشته‌ايم با دكتر محمدرضا وفا، متخصص تغذيه و رژيم‌درماني و دانشيار دانشكده بهداشت دانشگاه علوم پزشكي ايران.
اينكه مي‌گويند بعضي‌ها عدم تحمل لاكتوز شير دارند، يعني چه؟ اين مشكل به چه علتي پيش مي‌آيد؟ عدم تحمل لاكتوز يك مشكل متابوليسمي ژنتيكي و مادرزادي است كه باعث مي‌شود به طور طبيعي، آن آنزيمي كه قند شير را به گلوكز و فروكتوز مي‌شكند (آنزيم لاكتاز)، در بدن توليد نشود.

از آنجا كه قند اصلي شير، لاكتوز است؛ وقتي اين افراد شير مي‌نوشند، نمي‌توانند اين قند را به تركيبات ساده‌تر بشكنند و مقدار زيادي از اين قند كه از طريق شير و لبنيات وارد دستگاه گوارش‌شان مي‌شود و امكان هضم ندارد، باقي مي‌‌ماند و توسط ميكروارگانيسم‌هاي موجود در دستگاه گوارش تخمير مي‌شود و در نتيجه، تركيبات حد واسطي ايجاد مي‌شوند كه فشار اسمزي ايجاد مي‌كنند و اين به اسهال و نفخ مي‌انجامد. اين بيماري مي‌تواند بسيار شديد باشد و جذب موادمغذي را مختل كند و نهايتا به مشكلات متابوليسمي و سوءتغذيه منجر شود.

 اما بعضي‌ها در دوران شيرخوارگي به راحتي شير را هضم مي‌كنند اما در سنين بالاتر دچار اين عدم تحمل مي‌شوند! خب، عدم تحمل به لاكتوز ممكن است به شكل سازشي هم به وجود آيد. به عبارت ديگر، كساني كه تا 2 سالگي مصرف شير مادر در برنامه غذايي‌شان هست و بعد از اين سن شير را به طور كامل حذف مي‌كنند و به مدت طولاني مصرف نمي‌كنند، اگر در سنين ديگر (مثلا در دوران دبيرستان) مجددا بخواهند به دليل نقش شير در رشد و نمو و تامين كلسيم و حتي توصيه‌هاي والدين و مربيان يك دفعه شير مصرف كنند، از آنجا كه ژن‌هايي كه در بدن، سنتز اين آنزيم را برعهده دارند، براي مدت طولاني خاموش بوده‌اند، سنتز لاكتوز و آنزيم مربوط به آن در بدنشان به اندازه كافي نخواهد بود و ممكن است عوارضي مشابه افرادي كه به‌طور ژنتيكي، اين آنزيم را از بدو تولد نداشته‌اند، در آنها ديده شود.
 يعني افرادي كه مبتلا به اين ناراحتي هستند، مجبورند شير و لبنيات را به كلي از برنامه غذايي‌شان حذف كنند؟ نه! بهترين انتخاب براي تمام آنها مصرف شير كم‌لاكتوز يا بي‌لاكتوز است. در صنايع غذايي به كمك دستگاه‌هاي مخصوصي لاكتوز را از شير حذف يا كم كرده‌اند و آن را به قندهاي تشكيل‌دهنده آن (گلوكز و فروكتوز) شكسته‌اند و به اين ترتيب، ديگر نيازي به هضم قند لاكتوز در بدن نيست.    افرادي كه حتي با خوردن شير بدون لاكتوز هم دچار دل‌درد مي‌شوند، چه كار بايد بكنند؟ بعضي‌ها وقتي براي مدت زمان بسيار طولاني يك ماده غذايي را مصرف نكنند، ممكن است به تركيبات مختلف موجود در آن نيز حساسيت نشان دهند. ناسازگاري‌هايي نظير دل‌درد مربوط به عدم استفاده طولاني‌مدت از يك ماده غذايي است. بنابراين مصرف كم و تدريجي اين ماده غذايي مي‌تواند بدن را سازگار و مشكلات را رفع كند.

پس دسته دوم كه مشكل ژنتيكي عدم تحمل به لاكتوز ندارند، مي‌توانند دوباره شير معمولي بخورند؟ بله؛ اين دسته از افراد اگر شير را به مقدار كم به برنامه‌غذايي خود اضافه كنند، مي‌توانند كم‌كم مشكل خود را برطرف كنند تا آنزيم‌هاي مورد نياز آنها به‌تدريج بازسازي شود.
 آيا اين افراد مي‌توانند ساير مواد لبني يا شيرهاي مخلوط را مصرف كنند؟ لاكتوز قند شير است و مخلوط كردن آن با كاكائو، شكلات يا انواع ميوه‌ها هيچ تغييري در نوع قند آن به وجود نمي‌آورد. البته اين افراد مشكلي در مصرف ماست و پنير ندارند چون در ماست فرآيند تخمير انجام مي‌شود و طي آن قند لاكتوز به اسيدلاكتيك تبديل مي‌شود كه براي هضمش نيازي به آنزيم لاكتاز نيست.

 در جامعه ما تعداد افرادي كه به‌طور ژنتيكي مبتلا به عدم تحمل لاكتوز هستند بيشتر است يا تعداد افرادي كه به دليل نخوردن طولاني‌مدت شير دچار اين عارضه شده‌اند؟ خب، درصد قابل‌توجهي از افراد جامعه ما از گروه دوم هستند و چون مدت طولاني شير و لبنيات را از برنامه غذايي خود حذف كرده‌اند وقتي در سنين و شرايط مختلف مجبور مي‌شوند شير را در برنامه غذايي خود وارد كنند با عدم تحمل اتفاقي كه به دليل مدت طولاني عدم مصرف شير به وجود آمده، مواجه خواهند شد اما با مصرف حجم كم شير رقيق‌شده مي‌توان دستگاه گوارش را به ترشح آنزيم مورد نظر وادار كرد و از آن به بعد، اين نوشيدني ارزشمند را در برنامه غذايي روزانه گنجاند.  

برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۰۱:۰۵:۵۵ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

زندگي آلبرت انيشتين در يك نگاه

زندگي آلبرت انيشتين در يك نگاه

گروه اينترنتي پرشين استار | www.Persian-Star.org

اين سخن بسيار گفته شده است كه براي پي بردن به ساختمان پركاهي با عمق و دقت؛ بايد جهان را به درستي شناخت امّا آن كس كه بتواند با چنين عمق و دقتي به ساختمان پركاهي پي برد در هيچ يك از امور جهان نكته تاريكي نخواهد يافت، من براي شرح حال و زندگي انيشتين را نه براي رياضيدانان و نه براي فيزيكدانان، نه براي اهل فلسفه نه براي طرفداران استقلال يهود بلكه براي آن كساني كه مي خواهند چيزي از جهان پرتناقض قرن بيستم درك كنند و اينك شرح حال زندگي او از كودكي تا پايان عمر را مرور كنيد :

آلبرت انيشتين در چهاردهم مارس 1879 در شهر اولم كه شهر متوسطي از ناحيه وورتمبرگ آلمان بود متولّد شد. امّا شهر مزبور در زندگي او اهميتي نداشته است. زيرا يك سال بعد از تولّد او خانواده وي از اولم عازم مونيخ گرديد.


گروه اينترنتي پرشين استار | www.Persian-Star.org

:: آلبرت اينشتين در چهار سالگي ::


پدر آلبرت، هرمان انيشتين كارخانه ي كوچكي براي توليد محصولات الكتروشيميايي داشت و با كمك برادرش كه مدير فني كارخانه بود از آن بهره برداري مي كرد اما در كار معاملات بصيرت كامل نداشت. پدر آلبرت از لحاظ عقايد سياسي نيز مانند بسياري از مردم آلمان گرچه با حكومت پروسي ها مخالفت داشت امّا امپراتوري جديد آلمان را ستايش مي كرد و صدراعظم آن "بيسمارك" و ژنرال "مولتكه" و امپراتور پير يعني "ويلهم اول" را گرامي مي داشت.

مادر انيشتين كه قبل از ازدواج پائولين كوخ نام داشت بيش از پدر زندگي را جدي مي گرفت و زني بود از اهل هنر و صاحب احساساتي كه خاصّ هنرمندان است و بزرگترين عامل خوشي او در زندگي و وسيله تسلاي وي از علم روزگار موسيقي بود.

گروه اينترنتي پرشين استار | www.Persian-Star.org

گروه اينترنتي پرشين استار | www.Persian-Star.org

گروه اينترنتي پرشين استار | www.Persian-Star.org


آلبرت كوچولو به هيچ مفهوم كودك اعجوبه اي نبود و حتّي مدّت زيادي طول كشيد تا سخن گفتن آموخت بطوريكه پدر و مادرش وحشت زده شدند كه مبادا فرزندشان ناقص و غيرعادي باشد امّا بالاخره شروع به حرف زدن كرد ولي غالباً ساكت و خاموش بود و هرگز بازيهاي عادي را كه ما بين كودكان انجام مي گرفت و موجب سرگرمي كودك و محبّت في ما بين مي شود را دوست نداشت.

آلبرت مرتباً و هر سال از پس سال ديگر طبق تعاليم كاتوليك تحصيل كرد و از آن لذّت فراوان برد و حتّي در مواردي از دروس كه به شرعيات و قوانين مذهبي كاتوليك بستگي داشت چنان قوي شد كه مي توانست در هر مورد كه همشاگردانش قادر نبودند به سوألهاي معلّم جواب دهند او به آنها كمك مي كرد.


گروه اينترنتي پرشين استار | www.Persian-Star.org

گروه اينترنتي پرشين استار | www.Persian-Star.org

گروه اينترنتي پرشين استار | www.Persian-Star.org

گروه اينترنتي پرشين استار | www.Persian-Star.org


انيشتين جوان در ده سالگي مدرسه ابتدائي را ترك كرد و در شهر مونيخ به مدرسه متوسطه "لوئيت پول" وارد شد. در مدرسه متوسطه اگر مرتكب خطايي مي شدند راه و رسم تنبيه ايشان آن بود كه مي بايست بعد از اتمام درس، تحت نظر يكي از معلّمان، در كلاس توقيف شوند و با در نظر گرفتن وضع نابهنجار و نفرت انگيز كلاسهاي درس، اين اضافه ماندن شكنجه اي واقعي محسوب مي شد.

ذوق هنري:

ذوق هنري انيشتين چنان بود كه او وقتي پنج ساله بود روزي پدرش قطب نمايي جيبي را به وي نشان داد. خاصّيت اسرار آميز عقربه مغناطيسي در كودك تأثير عميقي گذاشت با وجود آنكه هيچ عامل مرئي در حركت عقربه تأثيري نداشت كودك چنين نتيجه گرفت كه در فضاي خالي بايد عاملي وجود داشته باشد كه اجسام را جذب كند.


گروه اينترنتي پرشين استار | www.Persian-Star.org

:: آلبرت اينشتين در چهارده سالگي ::


وقتي كه انيشتين پانزده ساله بود حادثه اي اتفاق افتاد كه جريان زندگي او را به راه جديدي منحرف ساخت : هرمان پدر او در كار تجارت خويش با مشكلاتي مواجه شد و در پي آن صلاح را در آن ديدند كه كارخانه خود را در مونيخ بفروشد و جاي ديگري را براي كسب و كار خود ترتيب دهند. از آنجا كه وي خوش بين و علاقمند به كسب لذّتهايي بود تصميم گرفت كه به كشوري مهاجرت كند كه زندگي در آن با سعادت بيشتري همراه باشد و به اين منظور ايتاليا را انتخاب كرد و در شهر ميلان مؤسسه ي مشابهي را ايجاد كرد. هنگاميكه وارد شهر ميلان شدند آلبرت به پدر خود گفت كه قصد دارد تابعيت كشور آلمان را ترك گويد. آقاي هرمان به وي تذكر داد كه اين كار زشت و نابهنجار است.

دوران دانشجويي:


در اين دوران مشهورترين مؤسسه فني در اروپا مركزي به استثناي آلمان، مدرسه ي دارالفنون سوئيس در شهر زوريخ بوده است. آلبرت در امتحان داوطلبان شركت كرد ولي بخاطر اينكه در علوم طبيعي اطلاّعاتي وسيع نداشت در امتحان پذيرفته نشد. با اين حال مدير دارالفنون زوريخ تحت تأثير اطلاّعات وسيع او در رياضيات واقع شد و از او درخواست كرد كه ديپلم متوسطه اي را كه براي ورود به دارالفنون لازم است در يك مدرسه سوئيسي بدست آورد و او را به مدرسه ممتاز شهر كوچك "آآرائو"كه با روش جديدي اداره مي شد معرفي كرد. بعد از يك سال اقامت در مدرسه مذبور ديپلم لازم را بدست آورد و در نتيجه بدون امتحان در دارالفنون زوريخ پذيرفته شد. با اينكه درس هاي فيزيك دارالفنون آميخته با هيچ گونه عمق فكري نبود باز هم حضور در آنها آلبرت را تحريك كرد كه كتب جستجوكنندگان بزرگ اين را مورد مطالعه قرار دهد. او، آثار استادان كلاسيك فيزيك نظري از قبيل: بولترمان، ماكسول و هوتز را با حرص عجيبي مطالعه كرد. شب و روز اوقات او با مطالعه اين كتابها مي گذشت و ضمن مطالعه آنها با هنر استادانه اي آشنا شد كه چگونه بنيان رياضي مستحكمي ساخت. او درست در خاتمه قرن 19 تحصيلات خود را پايان داد و به مسأله مهم تهيه شغل مواجه شد. از آنجا كه نتوانست مقام تدريسي در مدرسه پولي تكنيك بدست آورد تنها راهي باقي ماند و آن اين بود كه چنين شغل و مقامي را در مدرسه ي متوسطه اي جستجو كند.


گروه اينترنتي پرشين استار | www.Persian-Star.org

گروه اينترنتي پرشين استار | www.Persian-Star.org

گروه اينترنتي پرشين استار | www.Persian-Star.org
 

اكنون سال 1910 شروع شده و آلبرت بيست و يك سال داشت و تابعيت سوئيس را بدست آورده بود. او در آن هنگام داوطلب شغل معلّمي خصوصي گرديد و پذيرفته شد. انيشتين از كار خود راضي و حتّي خوشبخت بود كه مي تواند به پرورش جوانان بپردازد امّا بزودي متوجّه شد كه معلمّان ديگر نيكي را كه او مي كارد ضايع و فاسد مي كنند و اين شغل را ترك كرد. بعد از اين دوران تاريك، ناگهان نوري درخشيد و بعد از مدّتي در دفتر ثبت اختراعات مشغول به كار شد و به شهر"برن" انتقال يافت. كمي بعد از انتقال به شهر برن انيشتين با ميلواماريچ همشاگردي قديم خود در مدرسه ي پولي تكنيك ازدواج كرد و حاصل آن دو پسر پي در پي بود كه اسم پسر بزرگتر را آلبرت گذاشتند. كار انيشتين در دفتر اختراعات خالي از لطف نبود و حتّي بسيار جالب مي نمود وظيفه ي وي آن بود كه اختراعاتي را كه به دفتر مذبور مي آوردند مورد آزمايش اوّليه قرار مي داد. شايد تمرين در همين كار موجب شده بود كه وي با قدرت خارق العاده و بي مانند بتواند همواره نتايج اصلي و اساسي هر فرض و نظريه جديدي را با سرعت درك و استخراج كند. چون انيشتين به خصوص به قوانين كلي فيزيك علاقه داشت و به حقيقت در صدد بود كه با كمك محدودي ميدان وسيع تجارت را به وجهي منطقي استنتاج كند.


گروه اينترنتي پرشين استار | www.Persian-Star.org

:: ساعت مخصوص آلبرت اينشتين ::


در اواخر سال 1910 كرسي فيزيك نظري در دانشگاه آلماني پراگ خالي شد. انتصاب استادان اين قبيل دانشگاهها طبق پيشنهاد دانشكده بوسيله ي امپراتور اتريش انجام مي گرفت كه معمولاً حقّ انتخاب خويش را به وزير فرهنگ وا مي گذاشت. تصميم قطعي براي انتخاب داوطلب، قبل از همه، بر عهده ي فيزيكداني به نام"آنتون لامپا" بود و او براي انتخاب استاد دو نفر را مدّ نظر داشت كه يكي از آنها "كوستاويائومان" و ديگري"انيشتين" بود. "يائومان" آن را نپذيرفت و پس از كش و قوسهاي فراوان انيشتين اين مقام را پذيرفت. وي صاحب دو ويژگي بود كه موجب گرديد وي استاد زبردستي گردد. اوّلين ويژگي آنها اين بود كه علاقه ي فراوان داشت تا براي عدّه ي بيشتري از همنوعان خود و بخصوص كسانيكه در حول وحوش او مي زيسته اند مفيد باشد. ويژگي دوّم او ذوق هنريش بود كه انيشتين را وا مي داشت كه نه فقط افكار عمومي خود را به نحوي روشن و منطقي مرتّب سازد بلكه روش تنظيم آنها به نحوي باشد كه چه خود او و چه مستعدان از نظر جهان شناسي نيز لذّت مي برند.

هدف انيشتين اين بود كه فضاي مطلق را از فيزيك براندازد تئوري نسبي سال 1905 كه در آن انيشتين فقط به حركت مستقيم الخط متشابه پرداخته بود انيشتين با كمك از "اصل تعادل" پديده هاي جديدي را در مبحث نور پيش بيني كند كه قابل مشاهده بوده اند و مي توانست صحت نظريه جديد او را از لحاظ تجربي تأييد كرد.

عزيمت از پراگ:


در مدّتي كه انيشتين در پراگ تدريس مي كرد نه فقط نظريه جديد خود را درباره غير وي بنا نهاد بلكه با شدّت بيشتري نظريه ي خود را درباره ي كوآنتوم نو را كه در شهر برن شروع كرده بود، توسعه داد. با همه ي اين تفاصيل انيشتين به دانشگاه پراگ اطّلاع داد كه در خاتمه دوره تابستاني سال 1912 خدمت اين دانشگاه را ترك كرد. عزيمت ناگهاني انيشتين از شهر پراگ موجب سر وصداي بسيار در اين شهر شد در سر مقاله بزرگترين روزنامه ي آلماني شهر پراگ نوشته شد:"كه نبوغ و شهرت فوق العاده انيشيتن باعث شد كه همكارانش او را مورد شكنجه و آزار قرار دهند و به ناچار شهر پراگ را ترك كرد." انيشتين عازم شهر زوريج گرديد و در پايان سال 1912 با سمت استادي مدرسه ي پولي تكنيك زوريج مشغول به كار شد شهرت انيشتين به تدريج تا آنجا رسيده بود كه بسياري از مؤسسات و سازمانهاي علمي جهان علاقه داشتند كه وي بعنوان عضو وابسته با مؤسسه ايشان در ارتباط باشد. سالها بود كه مقامات رسمي آلمان كوشش مي كردند كه شهر برلن نه فقط مركز قدرت سياسي و اقتصادي باشد بلكه در عين حال كانون فعّاليّت هنري و علمي نيز محسوب گردد بهمين جهت از انيشتين دعوت بعمل آوردند. مدّت كمي بعد از ورود انيشتين به برلن، انيشتين از زوجه ي خويش هيلوا كه از جنبه هاي مختلف با او عدم توافق داشت جدا گرديد و زندگي را با تجرد مي گذارند. هنگاميكه به عضويت آكادمي پادشاهي انتخاب شد سي و چهار سال سن داشت و نسبت به همكاران خود كه از او مسن تر بودند بيش از حد جوان مي نمود. در اين حال همه انيشتين را در وهله ي اوّل مردي مؤدب و دوست داشتني به نظر مي آوردند.


گروه اينترنتي پرشين استار | www.Persian-Star.org

:: تصويري از پاسپورت آلبرت اينشتين ::


فعّاليّت اصلي انيشتين در برلن اين بود كه با همكاران خويش و يا دانشجويان رشته ي فيزيك درباره ي كارهاي علمي مصاحبه و مذاكره كند و آنها را در تهيه برنامه ي جستجوي علمي راهنمايي كند. هنوز يكسال از اقامت انيشتين در برلن نگذشته بود كه ماه اوت 1914 جنگ جهاني شروع شد. در مدّت جنگ جهاني اوّل، تيترهاي روزنامه هاي برلن همه روزه از وقايع جنگ و شروع فتوحات ارتش آلمان بود. در عين حال انيشتين در منزل خود با دختر عمه ي خويش الزا آشنايي پيدا كرد. الزا زني مهربان و خونگرم بود و همچنين او از شوهر مرحوم سابق خود دو دختر داشت با اينحال انيشتين با او ازدواج كرد. جنگ بين المللي و شرايط معرفت النفسي كه در نتيجه ي آن بر دنياي علم تحصيل گرديد مانع از آن نشد كه انيشتين با حرارت فوق العاده به توسعه و تكميل نظريه ي ثقل خويش بپردازد. وي با پيمودن راه تفكّري كه در پراگ و زوريخ پيش گرفته بود توانست در سال 1916 نظريه اي براي ثقل بپردازد. و جاذبه ي عمومي بنا نهد كه موردي مستقل از نظريه هاي گذشته و از نظر منطقي داراي وحدت كامل بود.


گروه اينترنتي پرشين استار | www.Persian-Star.org

گروه اينترنتي پرشين استار | www.Persian-Star.org


اهّميّت نظريه جديد به زودي مورد تأييد و توجّه دانشمنداني واقع گرديد كه داراي قدرت خلاق علمي بودند تأييد تجربي نظريه انيشتين توجّه عموم مردم را به شدّت جلب كرده بود از اين پس ديگر انيشتين مردي نبود كه فقط مورد توجّه دانشمندان باشد و بس. به زودي وي نيز همچون زمامداران مشهور ممالك، بازيگران بزرگ سينما و تئاتر شهرت عام بدست آورد.

مسافرتهاي انيشتين:


تبليغات مخالف و حملاتي كه عليه انيشتين مي شد موجب گرديد كه در تمام ممالك جهان و در همه ي طبقات اجتماعي توجّه عموم مردم به سوي تئوريهاي او جلب شود. مفاهيمي كه براي توده هاي مردم هيچگونه اهّميّتي نداشته است و عامه ي ايشان تقريبأ چيزي از آن درك نمي كردند موضوع مباحث سياسي گرديد. انيشتين در اين زمان سفرهاي خود را آغاز كرد ابتدا به هلند، بعد به كشورهاي چك و اسلواكي، اسپانيا، فرانسه، روسيه، اتريش، انگليس، آمريكا و بسياري كشورهاي ديگر. امّا نكته قابل توجّه اين است كه وقتي انيشتين و همسر او به بندرگاه نيويورك وارد شدند با استقبال شديد و تظاهرات پر شوري مواجه شدند كه به احتمال قوي نظير آن هرگز هنگام ورود يكي از دانشمندان رخ نداده بود.


گروه اينترنتي پرشين استار | www.Persian-Star.org

:: جشن تولد 70 سالگي آلبرت اينشتين ::


انيشتين به آسيا و به كشورهاي چين، ژاپن و فلسطين سفر كرده است و اين خاتمه ي سفرهاي او بود. در سال 1924 بعد از مسافرتهاي متعدد به اكناف جهان انيشتين بار ديگر در برلن مستقر گرديد. حملات همچنان بر او ادامه داشت و نظريات او را بعنوان بيان افكار قوم يهود و به سوي فاشيسم مي دانستند به اين دليل انيشتين به شهر پرنيستون در آمريكا مي رود. بعد از چندي همسرش الزا در سال 1936 از دنيا مي رود و خواهر انيشتين كه در فلورانس بود به شهر پرنيستون نزد برادرش آمد. در همين دوران انيشتين تابيعت كشور آمريكا را مي پذيرد. انيشتين در سال 1945 طبق قانون بازنشستگي مقام استادي مؤسسه مطالعات عالي پرنيستون را ترك كرد ولي اين تغيير سمت رسمي، تغييري در روش زندگي و كار او به وجود نياورد وي كماكان در پنيستون بسر مي برد و در مؤسسه ي مزبور تجسّسات خود را ادامه داد.

گروه اينترنتي پرشين استار | www.Persian-Star.org
 

آخرين سالهاي زندگي انيشتين:

اين دوران تجسّس در نيمه انزواي شهر پرنيستون به تدريج با اضطراب آميخته مي شد. هنوز ده سال ديگر از زندگي انيشتين باقي مانده بود ليكن اين دوره ي ده ساله درست مصادف با هنگامي بود كه عهد بمب اتمي شروع مي گرديد و بشريّت تمرين و آموزش خويش را در اين زمينه آغاز مي كرد. بنابر اين مسأله واقعي كه براي او مطرح شد موضوع چگونگي پيدايش بمب اتمي نبود با وجود اينكه منظور ما در اين جا دادن چشم اندازي مختصر از روابط انيشتين با حوادث بزرگ سياسي آخرين سالهاي زندگي او مي باشد باز هم اگر از دو موضوع اساسي ياد نكنيم همين چشم انداز هم ناقص خواهد بود يكي از آنها نامه ي مشهوري است كه وي مي بايست براي همكاري خود در شوروي بفرستد و دوّم شرح وقايعي است كه در اوضاع و احوال فيزيكدانان آمريكايي، خاصه دانشمندان اتمي، در داخل مملكت خودشان تغيير بسيار ايجاد كرد.


گروه اينترنتي پرشين استار | www.Persian-Star.org
:: آلبرت اينشتين در حال اعلام مخالفت خود در برابر استفاده از بمب اتم ::


اكنون مي توانيم بصورت شايسته تري همه ي آنچه را كه گهگاه موجب تيره شدن پايان زندگي وي مي شد مشاهده كنيم و سرانجام روز هجدهم آوريل 1955 بزرگترين دانشمند و متفكر قرن بيستم، پيغمبر صلح و حامي و مدافع محنت ديدگان جهان، مردي كه احتمالأ همراه با ناپلئون و بتهوون مشهورتر از همه ي مردان جهان بوده است، در شهر پرنيستون واقع در ممالك متحده آمريكاي شمالي از زندگي و تفكر و مبارزه دست كشيد و از دار دنيا رفت و در گذشت.


گروه اينترنتي پرشين استار | www.Persian-Star.org
 

در پايان به اظهار نظرهاي برخي از مشاهير درباره ي انيشتين بعد از وفات وي مي پردازيم:

پيشرفتي كه انيشتين نصيب معرفت ما درباره ي طبيعت كرد از قدرت مهمّ جهان امروزي خارج است. فقط نسلهاي آينده خواهند توانست مفهوم واقعي آن را درك كنند. "دكتر هارولددوز رئيس دانشگاه پرنيستون در آمريكا"

وي دانشمند بزرگ اين عصر و به واقع يكي از جويندگان عدالت و راستي بود كه هرگز با ناراستي و ظلم مصالحه نكرد." "جواهر لعل نهر نخست وزير هند"



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۰۱:۰۵:۵۴ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

روغن هاخوراكي

اگر روغن مايع (انواع مختلفي مانند كنجد، كلزا، آفتابگردان، زيتون و ...) را جايگزين روغن جامد كنيم و در پخت و پز از آن ها استفاده كنيم باز هم دچار چاقي و مشكلات قلبي عروقي مي شويم؟ به عبارت ديگر روغن جامد چه تفاوتي با روغن هاي مايع دارد؟

سوال جالبي است خيلي ها فكر ميكنند نوع روغن در چاق شدن اثر دارد اتفاقا نظر سنجي جالبي در چند ماه پيش در بهسايت.پرسيده بوديم سوال اين بود مصرف زياد كدام يك از روغن هاي باعث چاقي‌ نمي شود؟..تنها كمي بيشتر از نصف پاسخ دهندگان (52 در صد) جواب درست داده بودند و گفته بودند همه روغن ها چاق مي‌كنند

بايد بدانيم كه همه چربيها و روغن ها دوبرابر پروتيين ها و مواد نشاسته اي يا كربو هيدراتها در بدن ما كالري توليد مي‌كنند . يعني يك گرم گوشت يا يك گرم برنج 4 كالري ولي يك گرم روغن يا هر نوع چربي 9 كالري ايجاد مي‌كند .

تمام مواد غذايي چرب كه ما چربي آنها را نمي‌بينيم مثل گردو ، پسته ،گوشت ، بيسكوييت ها ،انواع شيرينيها ،كراكر ها ، ماست و شير و پنير خصوصا پرچرب ها ..... به دليل چربي پنهان يا نا مشهودشان و به اندازه چربي كه دارند كالري بيشتري ايجاد مي‌كنند و اگر بي رويه مصرف شوند چاق مي‌كنند.

ممكن است اطلاعات بيشتري از اين تحقيق بدهيد؟

بله حدود 3 درصد پاسخ دهندگان گفته اند كه روغن جامد و 2.7 درصد گفته بودند روغن هاي مايع چاق نمي كنند. جوابي كه درست نيست و شايد آنهاييكه اين گزينه را زده اند با ما شوخي كرده اند چون انتظار ميرود همه كساني كه به يك سايت دسترسي پيدا ميكنند اطلاعات عمومي شان در اين حد باشد كه بدانند چربي و روغن جامد و مايع فرقي نمي كند همه كالري بالايي ايجاد مي‌كنند .

ولي آنچه واقعا تعجب من و گروه هيئت تحريريه را برانگيخت اين بود كه 37 در صد گفته بودندروغن زيتون چاق نمي كند و همين پاسخ بما نشان مي‌دهد كه بايد در زمينه تغذيه و آموزش تغذيه بيشتر كار كنيم

آيا روغن هاي مايع و مايع مخصوص سرخ كردن فاقد چربي اشباع و ايزومر ترانس هستند ؟

متاسفانه روغن هاي مخصوص سرخ كردن هم چربي اشباع دارند و هم ايزومر ترانس ولي مقدار آنها كمتر از روغن جامد قبلي است براي همين درخواست ديگر ما از مسوولين در همان زير ذره بين اين بود كه ميزان آنها روي قوطي يا ظرف روغن درج شودو ضمنا بهتر است مردم هميشه مقدار كمي از اين روغن را بكار ببريد و بعد اگر خواستند خورشت يا غذايتان چرب تر باشد (كه اميدواريم نخواهند) ميتوانند كمي روغن مايع در حين پخت به غذا اضافه كنند .

حال كه صحبت از مصرف روغن ها شد اشاره كنيم كه غذاهاي سنتي ما ايراني ها اغلب يك بخش سرخ كردني دارد بهتر است تفت دادن با روغن كمتر را جايگزين سرخ كردن كنيم و براي اين كار از روغن مايع مخصوص سرخ كردن كه تحمل حرارت بالا را دارد مصرف كنيم وهيچوقت روغن مايع را براي سرخ كردن استفاده نكنيم چون روغن هاي مايع اكثرا در حرارت بالا ميسوزند و مواد سرطانزا در آنها توليد مي‌شود.

در حال حاضر روغن هاي مايع زيادي در بازار وجود دارد شما كدام نوع را توصيه مي‌كنيد؟

بله حق با شماست بايد به اصل تنوع فكر كنيم روغن هاي مايع همه نباتي يعني منشا آنها گياه است و اگر مجوز از وزارت بهداشت داشته باشند همه مورد قبول هستند ولي نكته اي مهم است و آن اينكه اين روغن ها همه حاوي اسيد هاي چرب مختلف هستند و همه هم براي بدن مفيدند خصوصا روغن هاي مايع مثل كلزا ، آفتاب گردان، كنجد،سويا ، زيتون ، روغن هسته انگور و.... ولي اسيد هاي چرب آنها متفاوت است براي رعايت تنوع كه هميشه در تغذيه صحيح از آن ميگوييم بهتر است هميشه پابند مصرف يك نوع روغن نشويم و روغن هاي مايع مختلف را كه اسيدهاي چرب متفاوت دارند و همه بنوعي مورد نياز بدن هستند استفاده كنيم. گاهي توصيه ميشود دونوع روغن مايع با هم مخلوط شوند مثل روغن زيتون و كلزا تا تقريبا كليه اسيد هاي چرب مورد نياز بدن را داشته باشند.

چه توصيه اي براي خوانندگان ما و مسوولين داريد ؟

· موقع خريد روغن ها به تاريخ توليد توجه كنند و روغن تازه تر را بخرند.

· به برچسب روغن توجه كنندد و روغني كه چربيهاي يا اسيد چرب اشباع كمتري دارد و خصوصا اسيد چرب ترانس كمتري دارد را بخرند چربيهاي اشباع و اسيد چرب ترانس براي عروق ما و خصوصا عروق قلب و مغز خطر ناك هستند.

· غذا ها را كمتر سرخ كنيم و اگر لازم است تفت بدهيم.

· كمتر مواد چرب و روغن مصرف كنيم خصوصا اگر اضافه وزن داريم ويا چاق هستيم

· متاسفانه اكثر شيريني ها با روغن ها ي جامد تهيه ميشوند . اميد وارم بزودي توليد كنندگان شيريني ها هم بتوانند در جهت سلامت شهروندان مصرف روغن هاي سالم تر را جايگزين كنند.

براي مسوولين توصيه ميكنم كه ظروف روغن مخصوص سرخ كردن را كوچك كنند و همه روغن ها در ظروفي باشند كه نور نبينند ضمنا بعضي از برچسب ها هنوز اطلاعات درستي نميدهند مثلا برچسب بعضي از روغن هاي مخصوص سرخ كردن (روغن سرخ كردني قو) نوشته شده بدون ايزومر ترانس ولي از ميزان اسيد چرب اشباع هيچ ذكري نشده و اين درست نيست.



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۰۱:۰۵:۵۴ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

كم خوني ( آنمي)

كم خوني يا آنمي چيست ؟

وقتي كه  خون شما به اندازه كافي هموگلوبين نداشته باشد  دچار آنمي مي شويد.

هموگلوبين كمك ميكند كه گلبولهاي قرمز خون، اكسيژن را از ريه ها به همه قسمتهاي بدن برسانند .

چه چيزي باعث بوجود آمدن آنمي ميشود ؟

آنمي انواع مختلف دارد كه هر كدام به دلايل مختلفي ايجاد مي شوند.

كم خوني فقرآهن (IDA) شايع ترين نوع كم خوني است وزماني اتفاق مي افتد كه دخيره آهن دربدن شما كم شده است. بدن شما به آهن احتياج دارد تا هموگلوبين بسازد. آهن بدن دراثر عوامل متعددي  از قبيل عادت ماهيانه ،  زخمها ، ورم روده يا سرطان روده خون از دست مي رود.

درصورتي كه برنامه غذايي آهن كافي نداشته باشد نيز ،بدليل كمبود اهن ممكن است كم خوني ايجاد شود.

كمبود آهن   رژيم غذايي دردوران بارداري منجر به بروز كم خوني فقرآهن در مادرباردار مي شود. شما ميتوانيد آن را با مصرف غذاهاي  جاوي اهن از قبيل گوشت  ها ، صدف ، اسفناج ، عدس ، سيب زميني پخته با پوست ، تخمه افتاب گردان به دست اوريد.

كم خوني مگالوبلاستيك نوع ديگري از كم خوني است كه به علت كمبود اسيد فوليك ( يكي از ويتامين هاي گروه   ) ويا ويتامين B12  بروز مي كند. اين ويتامين ها براي خونسازي وسلامت  سيستم عصبي لازمند.با اين نوع  كم خوني بدن شما گلبول قرمزي مي سازد كه نمي تواند اكسيژن را بطور موثري به سلولهاي بدن تحويل دهد.

قرص هاي  اسيد فوليك براي پيشگيري از  اين نوع كم خوني سودمند است.

شما همچنين مي توانيد با مصرف موادغذايي حاوي اسيد فوليك مثل حبوبات (لوبيا ، عدس)، آب ميوه ها و مركبات ، غلات سبوس دار مثل نان هاي سبوس دار ،برگهاي سبز تيره سبزيجات و ماكيان ، گوشت ها قرمز وسفيد ( ماهي وماكيان )،  وجگر مقادر كافي از اين ويتامين را به دست اوريد . گاهي اوقات  كمبود ويتامين B 12 تشخيص داده نمي شود . مثلا در صورت ابتلا به كم خوني   پرني شيوز كه به ان كم خوني كشنده هم مي گويند ، كمبود ويتامين   B 12 ايچاد مي شود. كم خوني كشنده  يك بيماري خود ايمني است كه موجب اختلال در جذب ويتامين B 12 مي شود. .كمبود B 12  در بعضي افراد ممكن است با بيماريهاي ديگر خود ايمني مانند بيماري هاي كرون همراه باشد.  بي حسي وسوزن سوزن شدن كف پا و ساق پاها ، اشكال درراه رفتن ، فراموشي وضعف حافظه و مشكل ديد از علائم ديگر كمبود ويتامين  B12 ميباشد .

درمان بستگي به نوع كم خوني وعلت آن دارد ولي  كمبود ويتامين B12 با مصرف آمپول و يا قرص  زير نظر پزشك جبران مي شود. بيماري هايي كه  درزير شرح داده شده است  ، مي توانند قدرت بدن شما را براي ساختن گلبول قرمز كم  كرده وشما را مستعد كم خوني كنند.

بيماري هاي كليوي : بيماران كليوي بخصوص افرادي كه دياليز مي شوند بشتر در معرض خطر كم خوني قراردارند.

 چون كليه انها هورمون كافي براي ساختن گلبول قرمز خون نميسازد و آهن هم در اثر دياليز از بين مي رود.

بيماري هاي خوني ارثي : اكر در خانواده شما سابقه بيماري خوني  وجود دارد ، شما هم امادگي ابتلا به اين بيماري را داريد . يك نوع از اين بيماري ، كم خوني سلول داسي شكل است كه در آن ،به جاي  يك گلبول قرمز با فرم طبيعي كه به راحتي داخل رگ ها حركت ميكنند ، سلول هاي داسي شكل  با لبه مورب  وجوددارند  .اين گلبول ها نميتوانند داخل رگ هاي خوني حركت كنند و راه رگ ها را براي رساندن خون به ارگان هاي بدن سد ميكنند . بدن شما  اين گلبول هاي داسي شكل را به سرعت از بين مي برد ، ولي نميتواند سريعا گلبول قرمز طبيعي بسازد درنتيجه ، كم خوني بروز مي كند.

 نوع ديگر بيماري خوني ارثي ، بيماري  تالاسمي است . اين بيماري زماني بروز مي كند كه بدن ژن هاي بخصوصي را از دست ميدهد يا وقتي كه بجاي ژ ن هاي  طبيعي كه مسئول ساخته شده همو گلوبين هستند ، ژنهاي غيرطبيعي از والدين به فرزندان مي رسد.

كم خوني آپلاستيك (APLASTIC) : اين نوع كم خوني زماني اتفاق ميافتد كه بدن شما به اندازه كافي گلبول قرمز خون نمي سازد . از انجايي كه اين بيماري گلبول هاي سفيد خون را هم تحت تاثير قرار مي دهد بدن  مستعد ابتلا به عفونت ها وخونريزي هاي خودبخودي مي شود .اين مشكل در موارد زير اتفاق مي افتد :

Ø       درمان سرطان (شيمي درماني يا راديوتراپي)

Ø      قرار گرفتن در معرض مواد شيمييايي سمي (مانند سمومي كه براي دفع حشرات استفاده ميشود ، رنگهاي شيميايي و مواد تميز كننده خانگي)

Ø      بعضي از داروها (مثل دارو هايي كه براي درمان آرتريت روماتوئيد استفاده مي شود)

Ø      بيماري هاي خود ايمني (مثل سل پوستي)

Ø      عفونت  هاي ويروسي كه مغز استخوان را درگير مي‌كند يا بيماري هاي مغز استخوان.

درمان به شدت كم خوني وميزان پيشرفت آن بستگي  دارد وشامل  تزريق خون ،  تجويز دارو يا پيوند مغز استخوان است.

نشانه هاي كم خوني چه هستند ؟

كم خوني مدتي طول مي كشد كه پيشرفت كند.در شروع شما هيچگونه علائمي نداريد. ولي با پيشرفت كم خوني شما ممكن است علائم زير را داشته باشيد :

 خستگي ، ناتواني  واحساس ضعف، افت درجه حرارت بدن و رنگ پريدگي پوست ، تپش قلب ، تنگي نفس ، درد قفسه سينه ، سر گيجه ، تحريك پذيري ، سردي و بي حسي در دستها و پاها ، سردرد.

من چه طور بفهمم كه كم خوني دارم ؟

كم خوني با آزمايش خون تشخيص داده مي شود. اگر شما كم خوني داشته باشيد پزشكتان ممكن است ازمايش هاي ديگري بدهد تا مشخص شود علت كم خوني چيست ؟ مثل (زخم معده يا زخم اثني عشر و يا پوليپ روده ).

درمان كم خوني چيست ؟

درمان بسته به علت كم خوني  متفاوت است. مثلا درمان بيماري كم خوني سلول داسي شكل با درمان  كم خوني فقر آهن  يا كم خوني ناشي از كمبود اسيد فوليك  فرق دارد . با پزشكتان در مورد بهترين درمان براي علت كم خوني مشورت كنيد.

چه طور از ابتلا به كم خوني جلوگيري كنم ؟

اين مراحل را دنبال كنيد تا بتوانيد از بعضي كم خوني ها جلوگيري كنيد :

Ø      غذاهاي پر آهن مصرف كنيد ، گوشت قرمز ، ماهي ، مرغ ، جگر ،زرده تخم مرغ ، ميوه هاي خشك ( برگه زرد آلو ، الو و كشمش ، توت خشك ،انجير خشك ،خرما) ، عدس و لوبيا ، سبزي هاي برگ سبز مثل اسفناج و بروكلي  ، برگ چغندر وبرگهاي تيره رنگ كاهو ، سويا يا غلات صبخانه كه با آهن غني شده اند منابع خوبي از آهن هستند.

براي منابع بيشتر اهن به سايت WWW.CC.NIH.GOV/CCC مراجعه كنيد .

Ø      ويتامين C   به جذب بيشتر آهن از وعده غذايي كمك مي كند .مصرف سبزي ها مثل گوجه فرنگي ،فلفل سبز ، كلم ،گل كلم ،وبروكلي ، كاهو ،جعفري و سبزي خوردن همراه با غذا جذب آهن وعده غذايي را دوبرابر مي كند .مصرف ميوه پس از غذا هم براي جذب اهن غذا سودمند است. تمام ميوه ها بخصوص مركبات (پرتقال ، ليمو،نارنگي ) ،وتوت فرنگي منابع ويتامين C هستند البته در صورتي كه تازه وخام مصرف شوند.

Ø      قهوه و چاي را با غذا ميل نكنيد .حداقل يكساعت قبل از غذا وتا دو ساعت پس از صرف غذا از خوردن چاي وقهوه خودداري كنيد.بويژه خانم ها ودختران در سنين بلوغ بايد حتما اين توصيه را رعايت كنند چون خير ابتلا به كم خوني فقرآهن در آنها بدليل قاعدگي وازدست دادن ماهيانه خون ، بيشتر است

Ø      كلسيم جذب اهن را در بدن مشكل ميكند. اگر بدن شما در جذب اهن مشكل دارد با پزشك خود در مورد جذب اهن و كلسيم مشورت كنيد . خوردن شير همراه با غذا مانع از جذب كلسيم غذا مي شود .اين عادت غلط غذايي بخصوص در مورد كودكان يكي از دلايل كمبود اهن بدن است. اگر چه ماست هم داراي كلسيم است ولي براي جذب آهن مشكلي ايجاد نمي كند زيرا ماست حاوي ماده اسيدي بنام اسيد لاكتيك است كه خود به جذب اهن كمك مي كند.

Ø      مطمئن شويد كه به اندازه كافي  اسيد فوليك و ويتامين B 12 در رژيم غذايي شما موجود است .با پزشكتان در مورد مصرف قرص آهن (مكملها) صحبت كنيد. قبل از مشورت با پزشك اين قرص ها را مصرف نكنيد . قرص ها ي آهن دو نوع اند : فرو و فريك .نوع فرو بهتر جذب  مي شود.  قرص اهن ممكن است عوارض جانبي مثل حالت تهوع ، استفراغ ، يبوست و اسهال ايجاد كنند. اين  عوارض را با اقدامات زيركم كنيد :

  •  اول با نصف مقدار (دوز) پيشنهادي شروع كنيد و به ترتيب مقدار را به اندازه كامل (يك دوز) برسانيد.
  • قرص را به دوزهاي مختلف تقسيم كنيد.
  •  قرص را همراه با غذا مصرف كنيد.
  • اگر يك نوع قرص مشكل ايجاد ميكند از پزشكتان بخواهيد نوع  ديگري برايتان تجويز كند.
  •  اگر شما  خانمي هستيد كه در سنين بار وري قرار داريد  و  شرايط زير راداريد:
  • -          مصرف كم منابع غذايي حاوي آهن

    -          تشخيص قبلي پزشك درمورد كم خوني

    -          خون ريزي شديد در دوران عادت ماهيانه

    -          مصرف زياد چاي وقهوه همراه با غذا ويا بلافاصله پس از غذا

        لازم است هر سال يكبار با انجام آزمايش خون از وضعيت كم خوني خود باخبر شويد .

    من در روز چه قدر اهن احتياج دارم ؟

    بيشتر مردم آهن روزانه را بارعايت يك رژيم غذايي مناسب وكافي دريافت مي كنند.ولي افرادي مانند

    دختران نوجوان ، زنان در سنين بار وري (كه قاعدگي شديدي دارند ، كساني كه بيشتر از يك  بارداري داشته اند ، يا خانم هايي كه از دستگاههاي داخلي ضد بار داري (IUD) استفاده ميكنند) ، كودكان زير 5 سال بخصوص شيرخواران و خانم هاي باردار بيشتر درمعرض خطر كم خوني فقرآهن قراردارند.اين گروه  ها بايد مرتبا از نظر كمبود اهن بررسي شوند.اگر آزمايشها نشان دهد كه  دچار كمبود اهن هستند بايد از مكمل هاي اهن با نظر پزشك استفاده كنند . در اين حالت ، كمبود اهن با رژيم غذايي برطرف نمي شود . بيشتر پزشكان مكملهاي اهن را در زمان حاملگي تجويز مي كنند زيرا بيشتر خانم هاي حامله اهن كافي ازبرنامه غذايي خود دريافت نمي كنند.وقتي كه رژيم غذايي به تنهايي نمي تواند سطح آهن  بدن را به حدطبيعي برساند ،مكمل هاي آهن جايگزين ها ي خوبي به حساب مي ايند.


    آيا توصيه ويژه اي مخصوص خانمهاي حامله وجود دارد؟

    خيلي از خانمهاي حامله مشكل دريافت اهن كافي دارند چون برنامه غذايي انها نمي توند آهن مورد نياز بدن در زمان بارداري را تامين كند . نياز به اهن در دوره حاملگي براي رشد جنين ،افزايش حجم خون و از دست دادن خون در هنگام زايمان بيشتر است. اگر آهن كافي دراين دوران دريافت نشود خطر زايمان زودرس و يا تولد نوزاد با وزن كم (كمتر از 2500گرم ) افزايش مي يابد اگر شما حامله هستيد اين نكات را رعايت كنيد :

     مطمئن شويد كه روزي 27 ميلي گرم اهن دريافت ميكنيد . مصرف مكمل اهن را از اولين مراجعه به پزشك شروع كرده وتا هنگام زايمان ادامه دهيد .

    من هورمون درماني ميكنم (HT) . آياا نياز به اهن بيشتري دارم ؟

     اگر در زماني كه هورمون درماني مي كنيد ، قاعده هم مي شويد ، شما ممكن است  درمقايسه با خانم هايي كه قاعده نمي شوتد و هورمون درماني هم نمي كنند به آهن بيشتري احتياج داشته باشيد .با پزشكتان مشورت كنيد.

    ايا قرص هاي ضد بار داري باعث كم خوني مي شوند ؟

    بله ممكن است . بعضي از خانم ها كه قرص ضد بار داري مصرف ميكنند در هنگام قاعدگي خون ريزي كمتري دارند وبه اين دليل خطر ابتلا به كم خوني در انها كمتر است . خانم هايي كه از دستگاههاي داخل رحمي ضد بارداري( IUD) استفاده ميكنند ممكن است در هنگام قاعدگي خون ريزي بيشتري  داشته باشند .دراين صورت احتمال بروز كم خوني در انها افزايش ميكند. .با پزشكتان مشورت كنيد .

     من يك گياه خوار هستم . چه كار كنم تا بفهمم اهن كافي دريافت مي كنم ؟ اين موضوع  بستگي به رژيم غذايي شما دارد . از ان جايي كه اهن از طريق گوشت بهتر به بدن ميرسد تا از طريق غذاهاي گياهي . بعضي از گياه خوار ها ممكن است بيشتر از افراد ديگر به اهن احتياج داشته باشند . مراحل بالا را دنبال كنيد تا از كم خوني جلوگيري كنيد و سعي كنيد قرص ويتامين   C با غذاهاي سرشار از اهن مصرف كنيد .

    اگر من زياد از حد آهن مصرف كنم چه اتفاقي مي افتد ؟

    انباشتگي آهن زماني اتفاق مي افتد كه بدن در طي سال هاي متمادي آهن زيادي جذب كرده باشد . انباشته شدن آهن در قلب و كبد مشكلات فراواني بوجود مي اورد. اين مشكل ممكن است در اثر خوردن مقدار زياد آهن در سال هاي متوالي يا از طريق تزريق خون پي در پي  ايجاد شود. در بعضي از كشور ها مثل امريكا ، مشكل انباشته شدن آهن دربدن ، بيشتر ارثي و به دليل مشكلات ژنتيكي مي باشد كه به آن همو كرو ما تو زيس وراثتي ناميده مي شود.

    علائم اوليه همو كرو ما تو زيس شامل : خستگي ، ضعف، از دست دادن وزن بدن ، دردهاي شكمي ، درد مفاصل است .

    دربيماراني كه انباشتگي اهن بوجود مي ايد ممكن است  علائمي مانند آرتروز (ارتريت) ، يائسگي زود رس ، امنوره ، كاهش ميل جنسي ، ناتواني جنسي  وتنگي نفس مشاهده شود .

    علائم همو كرو ما تو زيس پيشرفته شامل : ارتروز ، تاراحتي كبد ، بزرگ شدن كبد ، سيروز كبدي ، سرطان و از كار افتادگي كبد ، اسيب به پانكراس احتمالا به دليل بيماري قند ، درد شكمي مزمن ، چاقي شديد ، ضعف ماهيچه هاي قلب ، مشكل در ميزان و ريتم قلب ، از كار افتادگي قلب ، تغيير رنگ پوست به رتگ طوسي يا برنز مي باشد .

    درمان بستگي به ميزان ذخيره اهن اضافي دربدن دارد . در اولين مرحله هدف اين است كه از شرآهن اضافه در بدن خلاص شويم. دراين مرحله درمان  كه فل بو تو مي ناميده مي شود ، يك تا دوبار درهفته به مدت چند ماه (معمولا 4-2ماه ) تا يكسال مقداري از خون بيمار گرفته مي شود  زماني كه مقدار اهن به حد نرمال برسد. با وجودي كه درمان نميتواند مشكلي را كه دراثر همو كرو ما تو زيس بوجود آمده  درمان مي كند، اگر من همو كروماتو زيس داشته باشم چه كار كنم كه سالم بمانم ؟

     راههاي زيادي وجود دارد كه شما بتوانيد زندگي سالمتري داشته باشيد. ازجمله اينكه:

          چك آپ كنيد. مرتب اهن خونتان را اندازه گيري كنيد و خون بدهيد .

          قرص اهن  ،مكمل ها يا مولتي ويتامين ها يي كه در انها اهن وجود دارند مصرف نكنيد .ولي ميتوانيد غذاهاي اهن دار را بخوريد .

           مقدار ويتامين C را كه دريافت مي كنيد ، در نظر داشته باشيد . اين ويتامين مقدار جذب اهن بدن شما را افزايش مي دهد بنابراين قرص هايي را كه بيش از 500 mg ويتامين C دارد را در روز مصرف نكنيد خوردن غذاهايي كه ويتامين C دارند اشكالي ندارد .

          ورزش كنيد : شما ميتواند هرچه قدر ميخواهيد ورزش كنيذ .سعي كنيد روزي 30 دقيقه ورزش كنيد .




    برچسب: ،
    ادامه مطلب
    امتیاز:
     
    بازدید:

    + نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۰۱:۰۵:۵۳ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

    پشت درياها شهري است شعر از سهراب سپهري

    قايقي خواهم ساخت،
    خواهم انداخت به آب.
    دور خواهم شد از اين خاك غريب
    كه در آن هيچ‌كسي نيست كه در بيشه عشق
    قهرمانان را بيدار كند.

    قايق از تور تهي
    و دل از آرزوي مرواريد،
    هم‌چنان خواهم راند.
    نه به آبي‌ها دل خواهم بست
    نه به دريا-پرياني كه سر از خاك به در مي‌آرند
    و در آن تابش تنهايي ماهي‌گيران
    مي‌فشانند فسون از سر گيسوهاشان.

    هم‌چنان خواهم راند.
    هم‌چنان خواهم خواند:
    "دور بايد شد، دور."
    مرد آن شهر اساطير نداشت.
    زن آن شهر به سرشاري يك خوشه انگور نبود.

    هيچ آيينه تالاري، سرخوشي‌ها را تكرار نكرد.
    چاله آبي حتي، مشعلي را ننمود.
    دور بايد شد، دور.
    شب سرودش را خواند،
    نوبت پنجره‌هاست."

    هم‌چنان خواهم خواند.
    هم‌چنان خواهم راند.

    پشت درياها شهري است
    كه در آن پنجره‌ها رو به تجلي باز است.
    بام‌ها جاي كبوترهايي است كه به فواره هوش بشري مي‌نگرند.
    دست هر كودك ده ساله شهر، خانه معرفتي است.
    مردم شهر به يك چينه چنان مي‌نگرند
    كه به يك شعله، به يك خواب لطيف.
    خاك، موسيقي احساس تو را مي‌شنود
    و صداي پر مرغان اساطير مي‌آيد در باد.

    پشت درياها شهري است
    كه در آن وسعت خورشيد به اندازه چشمان سحرخيزان است.
    شاعران وارث آب و خرد و روشني‌اند.

    پشت درياها شهري است!
    قايقي بايد ساخت.
     

    برچسب: ،
    ادامه مطلب
    امتیاز:
     
    بازدید:

    + نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۰۱:۰۵:۵۳ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

    اين ۱۴ جا سالم نيست

    اين ۱۴ جا سالم نيست

     

    انتخاب جايي كه مسواك‏تان را قرار مي‏دهيد، جايي كه تلويزيون تماشا مي‏كنيد و مكاني كه مواد غذايي را نگهداري مي‏كنيد و خيلي انتخاب‌هاي ديگر مي‏تواند تاثير زيادي بر سلامت شما داشته باشد. باور نداريد؟ 14 نكته زير را بخوانيد تا ببينيد بدترين جاهاي خانه و هواپيما و كلاس‌هاي بدنسازي و... كجاست.


    بدترين جا براي نگهداري مسواك‎


    بدترين محل براي قرار دادن مسواك سينك دست‌شويي است. البته خود سينك مشكلي ندارد و همه مشكل به نزديكي آن به توالت مربوط است. به گفته محققان و ميكروب‏شناسان دانشگاه آريزونا، به طور متوسط در يك كاسه توالت حدود 3 ميليون ميكروب وجود دارد. اين ميكروب‏ها مي‏توانند تا 2 متر جابه‌جا شوند و روي زمين، ديوارها و روي مسواك قرار بگيرند. بهتر است مسواك را بيرون توالت در كابينت دارو يا يكي از كابينت‏هاي آشپزخانه نگهداري كنيد.

    بدترين جا براي گذاشتن كفش و دمپايي

     

    بدترين محل براي گذاشتن كفش و دمپايي كمد اتاق خواب است. راه رفتن در خانه با كفشي كه با آن بيرون خانه راه رفته‏ايد، مهم‏ترين راه انتقال ميكروب‏ها، مواد آلرژن و آلاينده‎ها به داخل خانه است. بهتر است كفش‏ها را در قفسه يا كمد كوچكي در نزديك‏ترين نقطه به در ورودي آپارتمان قرار دهيد و با اين كار از ورود آلودگي به خانه پيشگيري كنيد.


    بدترين جاي خواب


    بدترين محل براي خوابيدن زير پتو است. موقع خواب به طور كامل زير پتو نرويد و پتو را روي سرتان نكشيد. گرم شدن زياد موجب مي‏شود نتوانيد خواب راحتي داشته باشيد.

    هلن برگز، متخصص چرخه بيولوژيك از دانشگاه راش شيكاگو در اين باره مي‏گويد: «هنگام خواب به طور طبيعي دماي بدن كاهش پيدا مي‏كند و اين موضوع موجب مي‏شود افراد خواب راحتي داشته باشند. در واقع بدن براي داشتن خواب راحت دما را از طريق دست‏ها و پاها از دست مي‏دهد.»توصيه مي‏شود هنگام خواب ابتدا براي اتساع رگ‏ها جوراب بپوشيد بعد جوراب را درآوريد و اجازه دهيد پاهايتان از پتو بيرون باشد.

    بدترين جا براي نگهداري باقي‌مانده غذا


    بدترين محل براي گذاشتن باقيمانده غذا يخچال است. قرار دادن يك ظرف بزرگ غذاي داغ به‌طور مستقيم در يخچال روش مناسبي براي سرد كردن غذا و پيشگيري از مسموميت غذايي نيست. دكتر پيتر سيندر، محقق و استاد مديريت و تكنولوژي در اين باره مي‏گويد: «در اين صورت ممكن است براي كاهش دماي قسمت مياني غذا زمان زيادي لازم باشد و اين محل به مكان مناسبي براي رشد و تكثير باكتري‏ها تبديل شود.» شما مي‏توانيد غذا را تا يك ساعت پس از پخت براي خنك شدن بيرون نگهداريد و سپس در يخچال قرار دهيد. يا غذا را در ظروف كوچك‏تر بريزيد و در يخچال قرار دهيد. در اين صورت غذا زودتر سرد مي‏شود.


    بدترين جا براي نصب برگه‌يادآوري

    بدترين محل براي چسباندن برگه يادآوري كارها، در يخچال است. چون شما وقتي مي‏خواهيد چيزي از يخچال برداريد سراغ آن مي‏رويد و ممكن است اصلا به برگه‏اي كه روي يخچال نصب كرده‏ايد توجه نكنيد. به عقيده روان‌شناسان، ديدن كمك‏كننده است اما به شرطي كه به آن توجه شود. در يك بررسي مشخص شد نصب تابلويي كه افراد را تشويق مي‏كند به جاي استفاده از آسانسور، از پله استفاده كنند، موجب مي‏شود افراد تا 200 درصد بيشتر از پله استفاده كنند. بهتر است برگه يادآوري كارها را در محلي كه به آن توجه مي‏كنيد مثلا كنار تلويزيون قرار دهيد. نكته ديگر آنكه ذهن خيلي سريع به اين محل عادت مي‏كند و توصيه مي‏شود هر چند وقت يك بار محل برگه‌هاي يادآوري را تغيير دهيد.


    بدترين جاي هواپيما


    بدترين جاي نشستن در هواپيما انتهاي سالن است. اگر در پروازهاي هوايي حال‌تان بد مي‏شود، انتهاي سالن ننشينيد. انتهاي هواپيما از قسمت جلويي بلندتر است و هر چه از مركز دورتر شويد حركات بالا و پايين شدن را بيشتر احساس خواهيد كرد. بهترين محل براي نشستن در هواپيما نزديك‏ترين محل به بال‏هاست.

    بدترين جا براي گذاشتن

    كيف دستي


    بدترين محل براي گذاشتن كيف دستي ميز آشپزخانه است. كيف دستي شما وسيله حمل‌ونقل ميكروب‏هاست. محققان در بررسي‏هاي خود در هر سانتي‏متر مربع از سطح كيف دستي و كيسه‏هاي خريد 65 هزار باكتري مشاهده كرده‏اند. شايد باور نكنيد اما يك سوم كيف دستي‏ها و كيسه‏هاي خريد حاوي باكتري‏هاي مدفوعي بوده‏اند. خانم‏ها كيف‌شان را همه جا همراه خودشان مي‏برند. با قرار دادن كيف روي ميز رستوران، كف اتوبوس و ايستگاه مترو آلودگي‏ها روي آن قرار مي‏گيرند. بهتر است كيف‌تان را در كشو يا روي صندلي و خلاصه هرجايي به جز جايي كه غذا تهيه يا خورده مي‏شود قرار دهيد.


    بدترين جاي كلاس بدنسازي

    بدترين محل براي ايستادن در كلاس‌هاي بدنسازي و ورزش، رديف جلو و روبه‌روي آينه است. شايد به دليل اينكه خودتان را در آينه ببينيد، جايتان را تغيير دهيد اما نتايج يك بررسي كه در سال 2003 انجام شده است، نشان داده است اگر خودتان را هنگام انجام تمرينات ورزشي نبينيد، بهتر است. در اين تحقيق بررسي 58 زن كه شدت و نوع ورزش يكساني داشتند، نشان داد آنهايي كه هنگام انجام تمرين‏هاي ورزشي خودشان را در آينه مي‏ديدند در مقايسه با افرادي كه در اتاقي بدون آينه ورزش مي‏كردند احساس بدتري نسبت به بدنشان داشتند. بهتر است جايي از كلاس كه روبه‌روي آينه نباشد و در ضمن بتوانيد تمرينات را به خوبي ببينيد و تمركز داشته باشيد انتخاب كنيد.


    بدترين جاي چراغ مطالعه

    برخي افراد عادت دارند قبل از خواب مطالعه كنند و كتاب داستان بخوانند. بدترين محل تابيدن نور مطالعه شبانه بالاي سر است. نتايج مطالعات نشان داده است نور مستقيم در بالاي سر موجب تاخير در ترشح ملاتونين و اخلال در خواب شبانه مي‏شود. بهتر است يك نور موضعي ملايم را روي كتاب بتابانيد. در اين صورت شما مي‏توانيد كتاب بخوانيد در حالي‌كه اتاق تاريك است و بدن‌تان مي‏تواند براي خواب آماده شود.


    بدترين جا براي گذاشتن داروها

    بدترين محل براي نگهداري داروها قفسه دارو در حمام است. دماي يك حمام حاوي بخار به راحتي به 37 درجه سانتي‏گراد مي‏رسد كه از دماي پيشنهادي براي نگهداري بيشتر داروها بالاتر است. بهترين محل براي نگهداري داورها جايي سرد و خشك مانند يخچال است.


    بدترين جا براي گذاشتن ميوه‏ها تا قبل از شستن آنها

    بدترين جا براي گذاشتن ميوه‏ها قبل از شستن سينك آشپزخانه است. به گفته دكتر كلي رينولد استاد ميكروب‏شناسي دانشگاه آريزونا سينك آشپزخانه بيشترين ميزان ميكروب را دارد و ميزان آلودگي آن حتي از توالت بيشتر است. توصيه مي‏شود ميوه‏ها را در سبدي بگذاريد و بدون اينكه با سينك تماس داشته باشند آنها را بشوييد. اگر ميوه‏هايي مانند توت فرنگي و شاتوت كه بدون پوست كندن خورده مي‏شوند، هنگام شستن در سينك افتاد آن را دور بيندازيد و از خوردن‌اش صرف‌نظر كنيد.


    بدترين جا براي استفاده از هدفون

    بدترين محل‏ها براي استفاده از هدفون هواپيما، قطار يا ايستگاه مترو است. هرچند شايد در ظاهر گوش دادن به موسيقي دلخواه از شنيدن سر و صداي موجود در اين محل‏ها بهتر باشد اما بررسي‏ها نشان داده است استفاده از هدفون در محيط‏هاي پر سر و صدا احتمال بلندتر كردن صدا را بيشتر مي‏كند. محققان دانشگاه هاروارد دريافته‏اند افراد در محيط‏هاي آرام صدا را در سطح ايمن‏تري تنظيم مي‏كنند، اما وقتي صداي زمينه‏اي مانند سر وصداي سالن هواپيما به محيط اضافه مي‏شود تا 80 درصد و تا 89 دسي بل صدا را بالا مي‏برند. اين ميزان بلندي صدا در طولاني مدت مي‏تواند در افراد آسيب شنوايي ايجاد كند. بهتر است در محل‏هاي پر سر و صدا از هدفون استفاده نكنيد، هرچند در بررسي محققان دانشگاه هاروارد مشخص شد تنها 20 درصد افراد مورد مطالعه با بالا رفتن سر و صداي محيط استفاده از هدفون را كنار گذاشتند.


    بدترين جا براي نگهداري از قهوه

    بدترين محل براي نگهداري دانه يا پودر قهوه يخچال يا فريزر است. جان مك گرگور، متخصص صنايع غذايي و استاد دانشگاه كلمسون در اين باره مي‏گويد: «هر بار كه آن را از يخچال يا فريزر بيرون مي‏آوريد دماي آن تغيير مي‏كند و اين موضوع روي طعم قهوه تاثير مي‏گذارد. درست مثل اينكه يك فنجان قهوه را بارها و بارها بجوشانيد.» دانه‏ها يا پودر قهوه را در قوطي‏هاي شيشه‏اي نيمه شفاف دردار ريخته و در كابينت آشپزخانه نگهداري كنيد.


    بدترين جا براي تماشاي تلويزيون

    بدترين محل تماشاي تلويزيون جايي است كه غذا مي‏خوريد. بررسي‏ها نشان داده است تماشاي تلويزيون هنگام غذا خوردن موجب مي‏شود نتوانيد به مقدار غذايي كه مي‏خوريد توجه كنيد. نتايج مطالعه‏اي كه در سال 2006 روي گروهي داوطلب انجام شد نشان داد افراد هنگام تماشاي تلويزيون تندتر غذا مي‏خورند. همچنين هنگام تماشاي برنامه‏هاي تفريحي مصرف ماكاروني و پنير تا 71 درصد بيشتر مي‏شود. توصيه مي‏شود تلويزيون را در نزديكي ميز غذا خوري قرار ندهيد و هنگام غذا خوردن تلويزيون را خاموش كنيد. بهترين محل تماشاي تلويزيون جايي دور از آشپزخانه است كه حتي اگر هوس خوردن چيزي به سرتان زد مجبور شويد چند قدمي تا آشپزخانه راه برويد.



    برچسب: ،
    ادامه مطلب
    امتیاز:
     
    بازدید:

    + نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۰۱:۰۵:۵۲ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

    آناتومي بدن

    آناتومي بدن

    دستگاه گوارش
    دستگاه گوارش از لوله گوارش و اعضاي مرتبط با آن تشكيل مي شود. لوله گوارش يك لوله پيچ خورده به طول حدود7 ‌متر است كه غذا در حين هضم شدن از آن عبور مي كند. اين لوله شامل دهان، حلق، مري، معده، روده هاي كوچك و بزرگ، راست روده و مقعد است. اعضاي گوارشي مرتبط عبارتند از3 ‌جفت غده بزاقي، كبد، لوزالمعده و كيسه صفرا. دستگاه گوارش، غذا را به قطعات كوچكتر تبديل مي كند تا به وسيله سلول هاي بدن قابل استفاده شوند و مواد باقيمانده را به شكل مدفوع، دفع مي‌كند.


    صفاق
    يك غشاي چين خورده به نام صفاق، سطح دروني جدار شكم و تمامي اعضاي گوارشي را مي پوشاند.


    دهان و مري
    فرايند گوارش در دهان آغاز مي شود. عمل دندان ها و زبان در طول جويدن، غذا را براي بلع به قطعات نرم و كوچكتر تبديل مي كند و از طرفي مواد موجود در بزاق، كربوهيدارت هاي موجود در غذا را تجزيه مي كنند. در هنگام بلع، زبان لقمه غذا را از گلو به مري مي راند. در همين زمان، كام نرم حفره بيني را مي بندد و اپي گلوت كه يك زايده كوچك غضروفي در پشت زبان است، حركت كرده، حنجره را مي بندد و به اين ترتيب غذا وارد بيني يا حنجره نمي شود.


    معده
    غذا از مري به داخل معده مي رود. آنجا ممكن است به هم خوردن و تجزيه جزئي آن به وسيله مايعات گوارش كننده تا 5 ساعت طول بكشد تا تبديل به يك ماده نيمه مايع به نام سوپ معدي شود. مايعات بلعيده شده مثل آب و الكل از معده و روده مستقيماً‌ در عرض چند دقيقه عبور مي كنند.

    روده كوچك
    سوپ معدي وارد دوازدهه (قسمت اول روده كوچك) مي شود و به وسيله مايعات گوارش كننده كبد و لوزالمعده باز هم تجزيه مي شود. مرحله نهايي هضم در بقيه روده كوچك صورت مي پذيرد. در روده كوچك، مايعات گوارش كننده اي كه از جدار روده آزاد مي شوند، مواد غذايي را به واحدهاي شيميايي كوچكي تبديل مي كنند به طوري كه بتوانند از جدار روده وارد شبكه رگ هاي خوني اطراف آن شوند.

    روده بزرگ
    پس از جذب مواد غذايي در روده كوچك، مانده باقيمانده وارد روده بزرگ مي شود. بيشتر آب موجود در اين مواد به داخل بدن بازجذب مي شود و ماده دفعي نيمه جامد باقي مانده، مدفوع ناميده مي شود. مدفوع وارد راست روده مي شود و در آنجا تا زماني كه با يك حركت روده اي خارج شود نگهداري مي شوند.

    كبد، كيسه صفرا و لوزالمعده
    كبد، كيسه صفرا و لوزالمعده، به تجزيه شيميايي غذا كمك مي كنند. كبد از محصولات گوارش براي ساخت پروتئين هايي مثل پادتن ها (كه به مقابله با عفونت ها كمك مي كنند) و عوامل لخته كننده خون استفاده مي كند. كبد همچنين سلول هاي خوني فرسوده را تجزيه مي كند و مواد اضافي را به صورت صفرا دفع مي كند كه دركيسه صفرا ذخيره مي شوند و در گوارش چربي ها نقش دارند. ورود غذا به دوازدهه (اولين قسمت روده كوچك) كيسه صفرا را تحريك مي كند تا از طريق مجراي صفراوي، صفرا را به درون دوازدهه بريزد. لوزالمعده،‌ مايعات گوارش كننده قدرتمندي را ترشح مي كند كه در هنـگام ورود غذا به دوازدهـه، وارد آن مي شوند. اين مايعات، همراه با مايعات گوارش كننده اي كه به وسيله سطح داخلي روده توليد مي شوند، كمك مي كنند تا مواد غذايي به موادي تجزيه شوند كه جذب خون شده، به كبد برده مي شوند.

    اعضاي گوارشي
    كبد، كيسه صفرا و لوزالمعده كه در قسمت فوقاني شكم قرار دارند، مايعات گوارش كننده را به درون دوازدهه ترشح مي كنند. صفرا از كبد و يك صفرا وارد مجراي صفراوي مي شود و ترشحات لوزالمعده نيز مستقيماً‌به دوازدهه مي
    رود

    حركات دودي
    غذا در طول لوله گوارش به وسيله توالي مداوم انقباضات عضلاني كه حركات دودي نام دارند، به جلو رانده مي شود. ديواره هاي لوله گوارش با عضلات صاف پوشيده شده اند. براي راندن لقمه غذا به جلو، عضلات پشت غذا منقبض و عضلات جلوي آن شل مي شوند. موج دودي براي حركت دادن غذا در طول لوله گوارش، عضلات جداره ها با يك توالي به نام موج دودي منقبض و شل مي شوند. 

    دستگاه دفع ادرار


    دستگاه ادراري، مواد دفعي را از خون پاك كرده، آنها را به همراه آب اضافي با ادرار دفع مي كند. همچنين غلظت مايعات بدن را تنظيم و تعادل اسيد ـ باز بدن را برقرار مي كند. اين دستگاه از يك جفت كليه، مثانه، حالب كه كليه را به مثانه وصل مي كند( و پيشابراه )لوله اي كه از طريق آن ادرار بدن خارج مي شود تشكيل مي شود. كليه ها اعضايي لوبيايي شكل و به رنگ قرمز مايل به قهوه اي هستند كه در پشت شكم و در دو طرف ستون فقرات قرار دارند. آنها حاوي واحدهايي به نام نفرون هستند كه خوني را كه از كليه ها مي گذرد، تصفيه و ادرار توليد مي كنند. سپس ادرار از حالب ها به سمت مثانه پايين مي رود. مثانه به وسيله يك حلقه عضلاني (اسفنكتر) كه دور خروجي پاييني آن قرار دارد، بسته مي ماند. اين عضله مي تواند به طور ارادي شل شود و اجازه خروج ادرار از پيشابراه را بدهد. پيشابراه مرد، بزرگتر از پيشابراه زن بوده، به عنوان محل خروج مايع مني(مايعي كه حاوي اسپرم است و در حين فعالت جنسي خارج مي شود) عمل مي كند. از آنجا كه پيشابراه زن كوتاهتر است و نزديك به مهبل و مقعد باز مي شود، زنان بيش از مردان، مستعد عفونت هاي ادراري هستند.

    ساختار كليه
    كليه شامل3 ‌ناحيه است: قشر (لايه خارجي)، مدولا(لايه مياني) و لگنچه كليوي (ناحيه داخلي). قشر حاوي واحدهاي كاركردي به نام نفرون است. هر نفرون شامل يك گلومرول (مجموعه اي از مويرگ هاي تخصص يافته كه خون در آنها تصفيه مي شود و يك لوله كليوي كه از آن مايعات دفعي حاصله عبور كرده، به ادرار تبديل مي شوند) است. مدولا شامل گروهي از مجاري جمع كننده ادرار اسـت. ادرار از اين مجـاري وارد كاليس هاي كوچك و سپس كاليس هاي بـزرگ مـي شود كه به لگنچه كليوي باز مي شوند. از اينجا ادرار وارد حالب مي شود.


    ادرار چگونه ساخته مي شود؟
    ادرار از موادي تشكيل مي شود كه در نفرون ها بر اثر تصفيه خون ايجاد شده اند. هر كليه حدود يك ميليون نفرون دارد. هر نفرون از مجموعه اي از مويرگ هاي باريك به نام گلومرول و لوله اي به نام لوله كليوي تشكيل مي شود. اين لوله 3 قسمت دارد: لوله پيچيده نزديك، قوس هنله و لوله پيچيده دور. خون ابتدا از گلومرول عبور مي كند. ديواره هاي مويرگ ها، منافذي دارند كه اجازه عبور آب و ذرات كوچك (مثل نمك ها ) را مي دهند، ولي ذرات بزرگتر مثل پروتئين ها و گلبول هاي قرمز از آنها عبور نمي كنند. مايعي كه از خون گرفته شده است و ماده تصفيه شده نام دارد، وارد لوله كليوي مي شود و در آنجا آب و ساير مواد مفيد آن مثل گوكز و نمك ها در صورت لوزم به داخل جريان خون بر مي گرداند.

    دوران كودكي
    زماني است كه رشد و نمو جسمي، ذهني و اجتماعي قابل توجهي روي مي دهد و در طي آن شخص از يك شيرخوار وابسته، به انسان بالغ و خودكفا تبديل مي شود. علاوه بر آن كودك مهارت هايي را مي آموزد كه به او امكان مي دهد به افراد ديگر و با محيط كنش متقابل ايجاد نمايد. سرعت رشد در سال اول زندگي بيش از ساير زمان هاست و دوره ديگري از رشد سريع هم در دوران بلوغ رخ مي دهد كه دوران گذرا از كودكي به بزرگسالي است. كودكان بسياري از مهارت هاي ضروري جسمي، ذهني و اجتماعي را در5 ‌سال اول زندگي كسب مي كنند، اما فرآيند آموختن تا پايان عمر ادامه مي يابد.

    چگونگي رشد و نمو استخوان ها
    در هنگام تولد، بيشتر اسكلت از بافت غضروفي تشكيل شده است و استخوان صرفاً در تنه استخوان هاي دراز وجود دارد. در طي كودكي، به تدريج استخوان جايگزين غضروف مي شود كه به اين روند استخوان سازي مي گويند. در استخوان هاي بلند اندام ها، نواحي موسوم به صفحه رشد وجود دارند كه براي دراز شدن استخوان مرتب غضروف توليد مي كنند و سپس اين غضروف به استخوان تبديل مي شود. با شروع دوران بزرگسالي، استخوان سازي خاتمه مي يابد و اسكلت هم به بزرگترين اندازه ممكن خود رسيده است.

    استخوان هاي بلند دركودكان
    رشد و استخوان سازي (تشكيل استخوان) در انتهاي استخوان هاي بلند انجام مي شود.


    استخوان هاي بلند در بزرگسالان
    همه غضروف موجود در استخوان، استخواني شده است. يك لايه غضروفي از انتهاي استخوان محافظت مي كند.


    رشد و استخوان سازي (تشكيل استخوان) در انتهاي استخوان هاي بلند انجام مي شود.


    چگونگي تكامل مغز و جمجمه
    مجموعه نورون هاي نوزاد (سلول هاي عصبي) كامل است، اما شبكه مسيرهاي بيـن سـلولـي در نـوزاد هنوز تكامـل نيافتـه اند. در 6 سـال اول زنـدگي مغز رشـد مـي كند و شبكه عصبي (اعصاب) به سرعت پيچيده تر شده و در نتيجه يادگيري انواع رفتارها و مهارت ها براي كودك ممكن مي شود. براي آن كه بزرگ شدن مغز ممكن شود، كرانيوم (بخشي از جمجمه كه مغز را مي پوشاند) هم در فضاهاي نرم موسوم به ملاج و در فواصـل بيـن استخوان هاي جمجه موسوم به درز رشد مي كند. اين نواحي به تدريج تبديل به استخوان مي شوند. در طي بقيه دوران كودكي، مغز، شبكه عصبي و جمجمه با سرعت آهسته تري رشد مي كنند.

    مغز و جمجمه در هنگام تول
    شبكه عصبي كاملاً تكامل نيافته است. استخوان‌هاي جمجه‌ را درزها و ملاج‌ها از هم جدا نگه مي‌دارند.


    مغز و جمجه در6 ‌سالگي
    مغز تقريباً اندازه نهايي خود را يافته است و شبكه عصبي متراكم تر شده است. ملاج ها بسته شده اند و استخوان هاي جمجمه در محل درزها ثابت شده اند.


    مغز و استخوان بزرگسلان
    مغز و جمجه به حداكثر اندازه نهايي خود دست يافته اند. شبكه عصبي كمال يافته است؛ هرچند كه با ادامه دادن يادگيري فرد، آن هم ممكن است به نمو خود ادامه دهد.


    رشد بدن
    رشد دوران كودكي را هورمون ها كنترل مي كنند و علاوه بر آن، عواملي همچون رژيم غذايي و سلامت كلـي فرد هـم بر آن تأثير مي گذارند، بدن كودك مدام در حال رشد است. اما ميزان اين رشد بسته به مرحله زندگي متفاوت است. روي هم رفته رشد در دوران شيرخوارگي و دوران بلوغ سريع تر از همه دوران هاي ديگر است. علاوه بر آن بعضي از اعضاي بدن هم سريع تر از قسمت هاي ديگر رشد مي كنند كه اين امر منجر به تغيير نسبت هاي بدني كودك در حين رشد تغيير مي0شود. در هنگام تولد، اندازه سر، يك چهارم طول كل بدن است و تا6 ‌سالگي نيز به سرعت به رشد خود ادامه مــي دهد. خصيصه هـاي صورت نيـز در طـي كودكي تغييـر مـي يابند؛ بدين ترتيب كه صورت بزرگتر از باقي جمجمه مي شود. اندام ها دردوران شيرخوارگي نسبت به ساير اجزاي بدن كوچك تر هستند و با رشد كودك طويل تر مي شوند كه به ويژه اين طويل شدن در دوران بلوغ سريع تر است. نهايتاً بدن در حدود‌18 سالگي به اندازه نهايي خود مي رسد. در اين زمان، اندازه سر تقريباً يك هشتم طول كل بدن است در حالي كه اندازه پاها نصف اندازه بدن است.


    كسب مهارت‌ها در5 ‌سال اول زندگي
    نوزادان قادرند ببينند، بشنوند، اعمال بازتاب گونه داشته باشند (مثل مكيدن) و براي جلب توجه مادرخود گريه مي كنند. از هنگام تولد تا حدود 5 سالگي، خردسالان انواعي ازديگر مهارت هاي ضروري را فرا مي گيرند. مهارت هاي جسمي، چيره دستي، زبان و رفتار اجتماعي چهار جنبه مهم تكامل كودك هستند. كسب اين مهارت ها طي مراحل مشخص موسوم به ?شاخص هاي نمو? روي مي دهد. اين مراحل به ترتيب خاصي روي مي دهند و زمان آن را به صورتي نه چندان دقيق مي توان پيش بيني كرد. هر چند كه سن دقيق دستيابي به اين مهارت ها در هر كودكي متفاوت است. توانايي يادگيري مهارت هاي خاص مثل كنترل ادرار و مدفوع به بلوغ دستگاه عصبي كودك بستگي دارد. علاوه بر آن قبل از يادگيري مهارت هاي پيچيده مشخص، ابتدا لازم است كه كودكان توانايي هاي ساده تري را كسب كنند؛ براي مثال كودك بايد قبل از آن كه بتواند راه برود، بايد بتواند بايستد. مهارت‌هاي جسمي مهمترين مهارت ها، كنترل يافتن بر وضعيت بدن،‌تعادل و حركت است. شيرخوار ابتدا ياد مي گيرد چگونه سرش را بلند كند و بچرخاند. سپس سرش را بلند كنند و بچرخاند سپس مي نشيند. پس از آن ياد مي گيرد كه چگونه روي زمين بخزد، بايستند، راه برود و بدود. چيره دستي و بينايي كودكان ياد مي گيرند كه چگونه حركات دست و بينايي خود را هماهنگ كنند. تا بتوانند اعمالي همچون برداشتن اشيا و نقاشي كردن را انجام دهند. شنوايي و زبان در ابتدا كودكان فقط به سمت صدا برمي گردند و با بغ بغو كردن به آن پاسخ مي دهند. در يك سالگي كودك اولين كلمه خود را به زبان مي آورد و به تدريج معني كلمات را مي فهمد و پـس از آن يـاد مـي گيرد جمـله سازي كند. رفتار اجتماعي و بازي لبخند زدن اولين مهارت اجتماعي است كه كودك فرا مي گيرد. بعدها ياد مي گيرد كه با ديگر كودكان بازي كند و جدايي از والدين را تحمل كند. كودكان مهارت هاي عملي از قبيل تغذيه و لباس پوشيدن (به تنهايي) را نيز ياد مي گيرند.



    دستگاه تنفس


    تنفس فرايندي است كه از طريق آن،‌ بدن اكسيژن كسب مي كند (براي توليد انرژي) و دي اكسيد كربن (محصول دفعي اصلي) را دفع مي كند. هوا از طريق بيني يا دهان وارد شده، از طريق ناي (لوله هوا) به طرف برونش ها (راه هاي هوايي تحتاني) و برونشيول ها (راه هاي هوايي كوچكتر) در ريه ها مي رود. برونشيول ها به كيسه هايي به نام آلوئول ختم مي شوند كه در اطراف آنها رگ هاي خوني قرار دارد. اينجا اكسيژن وارد خون و دي اكسيد كربن وارد ريه ها مي شود تا به خارج دميده شود. تنفس توسط ديافراگم (يك عضله) و عضلات بين دنده اي انجام مي شود. دستگاه تنفسي شامل حلق (گلو)، حنجره و اپي گلوت نيز هست. لوزه ها و آدنوئيدهـاي واقع در حـلق به مبارزه با عفونت ها كمـك مي كنند. حنجره، حاوي طناب هاي صوتي است كه براي توليد صدا به لرزش در مي آيند. اپي گلوت در طول بلع، ناي را مي بندد تا غذا وارد ريه ها نشود .




    برچسب: ،
    ادامه مطلب
    امتیاز:
     
    بازدید:

    + نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۰۱:۰۵:۵۲ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

    تاريخچه DNA و اطلاعاتي از آن

    تاريخچه RFLP
    RFLP‌‌‌‌ اولين‌ بار در سال‌ 1974 به‌ عنوان‌ يك‌ ماركر ژنتيكي‌ توسطGrodzicker ‌ و همكاران براي‌ تعيين‌ جهش‌ در ويروس‌ به‌ كار گرفته‌ شد. استفاده‌ ازRFLPبه‌ عنوان‌ ماركر بيماري‌ ژنتيكي‌اولين‌ بار توسطKon ‌و Dozy (1974) براي‌ آناليز بيماري‌ كم‌ خوني‌ داسي‌ شكل‌ به‌ كار گرفته‌ شد.Botstein و همكاران‌ 1980تئوري‌ پايه‌ اين‌ روش‌ را براي‌ نقشه‌يابي‌ ژنهاي‌ مرتبط‌ با بيماري‌ درانسان‌ مطرح‌ كردند. Southern روش‌ انتقال‌ الگويDNA ‌ و پروب‌ (كاوشگر) از ژل‌ به‌غشاء نيتروسلولزي‌ درRFLPرا ابداع‌ كرد.
    Backman‌‌‌‌ (1986) براي‌ اولين‌ بار استفاده‌ از اين‌ نشانگر را مطرح‌ نمود. كاربردهاي‌ مهم همچون‌ نقشه‌يابي‌ و دستكاري‌ مكانهاي‌ ژنهاي‌ كنترل‌ كننده‌ صفات‌ كمي‌ با استفاده‌ ازRFLPدر سال‌1983 توسطBackman‌ وSoller بيان‌ گرديد. با گسترش‌ كاربرد اين‌ نشانگر قدرتمند چند ژن‌ يا ژنوم‌آناليز شدند تعدادي‌ از گونه‌هاي‌ دام‌ چون‌ گاو، گوسفند، بز، اسب، خوك‌ و جوجه‌ نيز با استفاده‌ از اين‌نشانگر آناليز شدند


    كليات‌ تكنيك‌
    ‌‌‌‌مشخص‌ شده‌ است‌ كه‌ ژنوم‌ موجودات‌ به‌ طور طبيعي‌ داراي‌ تفاوتهائي‌ در رديف‌ بازهاي‌ خطي مي‌باشند اين‌ تغييرات‌ طبيعي‌ كه‌ سبب‌ گوناگوني‌ در افراد يك‌ جمعيت‌ مي‌شود چند شكلي‌ ژنتيكي‌نام‌ دارد. اگر اين‌ چند شكلي‌ در رديف‌ بازهايDNA ‌ در جايگاه‌ شناسائي‌ آنزيم‌ محدودكننده‌ ايجادشده‌ باشند به‌ راحتي‌ قابل‌ رديابي‌ استRFLP . وجود الگوهاي‌ غيريكسان‌ است‌ كه‌ بر اثر هضم‌آنزيمي‌ يك‌ ناحيهِ خاص‌ ازDNA بوسيلهِ آنزيمهاي‌ محدود كننده‌ مشخص‌ مي‌شود. اين‌ الگوهاي‌غيريكسان‌ به‌ علت‌ تفاوتDNA ‌ بسته‌ به‌ حضور يا عدم‌ حضور جايگاه‌ آنزيمهاي‌ محدود كننده‌بوجود مي‌آيد اين‌ الگوها را به‌ دو شكل‌ مي‌توان‌ مشخص‌ كرد .
    - هضم‌ آنزيمي‌ و سپس‌ الكتروفوز و استفاده‌ از لكه‌گذاري‌ سادرن‌
    PCR فطعه‌ مورد نظر و هضم‌ آنزيميRFLP‌‌‌‌ مستقيما روي‌ تظاهر ژن‌ از طريق‌ تغيير در شكل‌گيريmRNA ‌و ميزان‌ و تعداد نسخه‌برداري‌ تاثير مي‌گذارد.
    آنزيمهاي‌ محدودگر
    ‌‌‌‌آنزيمهاي‌ برشي‌ دسته‌اي‌ از آنزيمهاي‌ آندو نوكلئاز به‌ شمار مي‌روند كه‌ يك‌ رديف‌ اختصاصي از بازها را در درون‌ مولكولDNA ‌ دو رشته‌اي‌ شناسائي‌ مي‌كنند .
    ‌‌‌‌در سال‌ 1970 سويه‌هاي‌ معيني‌ از باكتري‌ كه‌ قادرندDNA خارجي‌ را كه‌ وارد سلول‌ آن شده‌ تجزيه‌ كنند، كشف‌ گرديد. چون‌ با اين‌ آنزيمها، سويه‌هاي‌ ويژه‌اي‌ از باكتري‌ قادر بودند كه‌ آلوده‌كنندگي‌ فاژ يا ويروس‌ را كاهش‌ دهند و در واقع‌ زمان‌ ميزباني‌ باكتري‌ را محدود كنند به‌ اسم‌ آنزيم‌محدودگر ناميده‌ مي‌شذتد. به‌ دليل‌ اهميت‌ اين‌ پديده‌ و نقش‌ كليدي‌ آن‌ در پيشرفت‌ ملكولي‌ كاشفين‌اين‌ آنزيمهاي‌ محدودگر سه‌ نفر به‌ اسم‌ آلبر(Albet) )، اسميتSmith)) ‌)، ناتنز (Nathan)بودند كه‌ موفق‌ به‌ دريافت‌ جايزهِ نوبل‌ شدند ‌‌‌‌در بيشتر مواقع‌ توالي‌ شناخته‌ شده‌ اين‌ آنزيمها يك‌ پاليندروم‌ است‌ كه‌ معمولاإ شامل‌ چهار شش‌ جفت‌ باز داراي‌ تقارن‌ دو طرفي‌ است، يعني‌ از چپ‌ و راست‌ به‌ يك‌ صورت‌ خوانده‌ مي‌شود.
    ‌‌‌‌زماني‌ كه‌ يك‌ آنزيم‌ برشي‌ بهDNA ‌ اضافه‌ مي‌شودDNA از بسياري‌ از مكانها كه‌ از آنها قبلاعنوان‌ سايت‌ برشي‌ ياد شد، شكاف‌ برمي‌دارد و در اصط‌لاح‌ هضم‌ مي‌شود. حاصل‌ فرآيند هضم،تعدادي‌ قطعه‌ است، در ذيل‌ چند مثال‌ از آنزيمهاي‌ برشي‌ آورده‌ شده‌ است:
    ‌‌‌‌در روشRFLP ‌ ابتدا نمونه‌اي‌ ازDNAرا با يكنوع‌ آنزيم‌ برشي، هضم‌ مي‌كنند كه‌ در نتيجه تعداد زيادي‌ قطعه‌ با طول‌ متفاوت‌ بدست‌ مي‌آيد، سپس‌ اين‌ قطعات‌ با استفاده‌ از ژل‌ آگارز ازهمديگر جدا مي‌شوند شناسائي‌ وتشخيص‌ يك‌ قطعه‌خاص‌ با استفاده‌ از كاوشگرها امكانپذير است‌كه‌ اين‌ عمل‌ با استفاده‌ از تكنيك‌ ديگري‌ تحت‌ عنوان‌ لكه‌گذاري‌ سادرن‌ صورت‌ مي‌گيرد.
    پروب‌ يا كاوشگر
    ‌‌‌‌قطعهِ خاصي‌ ازDNAرا كه‌ متعلق‌ به‌ توالي‌ از يك‌ ژن‌ خاص‌ ياcDNA مي‌باشد، بوسيله آنزيمهاي‌ برشي‌ خاص‌ هضم‌ و قطعات‌ حاصل‌ در حاملهايي‌ (پلاسميد) كه‌ توسط‌ همان‌ آنزيم‌محدودگر برش‌ داده‌ شده‌اند جاگذاري‌ مي‌شود. اين‌ پلاسميدها جهت‌ تكثير و نگهداري‌ به‌ باكتريهاي‌آزمايشگاهي‌ كه‌ اغلب‌ اشريشا كلي‌ هستند منتقل‌ مي‌شوند. كلونهاي‌ ياد شده‌ توسط‌ راديو ايزوتوپها يامواد شيميايي‌ چون‌ بيوتين‌ نشاندار مي‌شود. در صورت‌ وجود همگني‌ رديف‌ بازي‌ مشابه‌ بين‌ پروب‌وDNA هضم‌ شده‌ اتصال‌ بين‌ اين‌ دو برقرار خواهد گرديد.
    لكه‌گذاريSouthern‌‌ ‌
    ‌‌‌‌براي‌ انجام‌ عمل‌ هيبرايداسيون‌ لازم‌ است‌ كه‌ علاوه‌ بر قطعه‌ كاوشگر، قطعاتDNA ‌هضم شده‌ نيز تك‌ رشته‌اي‌ شوند لذا ابتداDNA روي‌ ژل‌ آگارز كه‌ حاوي‌ قطعات‌ هضم‌ شده‌ است‌ درمحلولهاي‌ قليائي‌ مثل‌ اوره‌ يا فرمالدئيد يا هيدروكسيدسديم‌ تك‌رشته‌ مي‌نمايند. سپس‌ صفحه‌اي‌ ازغشاء نيترو سلولزي‌ را روي‌ قسمت‌ فوقاني‌ ژل‌ قرار داده‌ و روي‌ آن‌ غشاء مقداري‌ كاغذ جاذبه‌ الرطوبه‌مي‌گذارند محلول‌ بافر تانك‌ الكتروفوزر بوسيله‌ فشار اسمزي‌ كاغذ فوقاني‌ بالا كشيده‌ مي‌شود و حين‌عبور از ژل‌ به‌ غشاء نيترو سلولزي‌ كه‌ داراي‌ بار مثبت‌ است‌ منتقل‌ مي‌گردد. با تسهيل‌ عمل‌هيبريداسيون‌ بين‌ كاوشكر و قطعاتDNA ‌ هضم‌ شده‌ در معرض‌ پروب‌ نشاندار راديواكتيو در نقاطي‌كه‌ همولوژي‌ وجود دارد هيبريد مي‌گردد. قطعاتي‌ كه‌ هيبريداسيون‌ در آنها صورت‌ نگرفته‌ است‌ ازمحيط‌ شسته‌ مي‌شوند و سپس‌ از غشاي‌ نيترو سلولزي‌ در مجاورت‌ فيلم‌ عكاسي‌ اتوراديوگرافي‌بعمل‌ مي‌آيد پس‌ از ظهور و ثبوت‌ فيلم‌ قطعات‌ ويژه‌اي‌ ازDNA كه‌ با پروب‌ هيبريد هستند به‌صورت‌ يك‌ باند مرئي‌ ديده‌ مي‌شود شكل‌ زير مراحل‌ انجام‌ لكه‌گذاريSouthern ‌ را نشان‌ مي‌دهد.مزايايRFLP ‌ عبارت‌ است‌ از موارد زير مي‌باشد:
    - تحت‌ تاءثير محيط‌ نيست‌ و صددرصد ژنتيكي‌ است‌
    - همبارز است‌
    - تكرار پذيري‌ آن‌ بالاست‌
    PCR-RFLP(PBR)
    ‌‌‌‌در روش‌ دومRFLP ‌، ابتدا قطعه‌ حاوي‌ جايگاه‌ چند شكلي‌ را با واكنش‌ زنجيرهِ پلي‌مراز واستفاده‌ از دو پرايمر مخصوص‌ كه‌ به‌ همين‌ منظور طراحي‌ شده‌ تكثير مي‌نمايند و پس‌ از هضم‌آنزيمي، الكتروفوز مي‌كنند. درPBR جهشهائي‌ از نوع‌ نقطه‌اي‌ و حذف‌ و اضافه‌ كه‌ باعث‌ تغيير درسطح‌ قطعه‌ آنزيمي‌ مي‌گردند قابل‌ تشخيص‌ است‌
    ‌‌فرق‌ لكه‌گذاري‌ سادرن‌ وPBR
    ‌‌‌‌در RFLPسادرن‌ تنوعDNA‌در داخل‌ يك‌ منطقهKb ‌30 محصور توسط‌ پروب‌ تعيين مي‌گردد در حاليكه‌ درPBR تنوع‌ در داخل‌ منطقه‌اي‌ كه‌ از دو طرف‌ به‌ پرايمر ختم‌ شده‌ تعيين‌مي‌شود اين‌ ناحيه‌ معمولاKb2-0.5است. علاوه‌ بر اين‌ درPBRمزايائي‌ چون‌ سادگي، سرعت‌زياد، عدم‌ نياز به‌ مواد راديواكتيو و تكرارپذيري‌ بالا مطرح‌ مي‌باشد
    ‌‌‌‌ميزان‌ پلي‌مورفيسم‌ و تعداد آللها درPBR كمترازRFLPسادرن‌ مي‌باشد عباسي‌ (1376)نشانگرPBRبراي‌ تشخيص‌ پلي‌مورفيسم‌ در ژن‌ هورمون‌ رشد گاوهاي‌ هلشتاين‌ استفاده‌كرد Aggrey‌‌‌‌و همكاران‌ (1999) از ماركرPBR براي‌ تشخيص‌ پلي‌ مورفيسم‌ در ناحيهِ مجاور ژن‌ گيرنده‌ هورمون‌ رشد در گاوهاي‌ هلشتاين‌ كانادا استفاده‌ نمودند و الگوهاي‌ باندي‌ مختلفي‌ را درروي‌ ژل‌ مشخص‌ نمودند
    PCR-SSCP
    ‌‌‌‌اين‌ روش‌ در سال‌ 9891 ابداع‌ شد. زماني‌ كهDNA‌دو رشته‌اي‌ در روي‌ ژل‌ الكتروفوز حركت داده‌ مي‌شود. حركتDNA ‌ به‌ اندازه‌ قطعه‌ بستگي‌ دارد بطوريكه‌ مولكولهاي‌ كوچك‌ از منافذ ژل‌ به‌آساني‌ عبور مي‌كنند. در الكتروفوزSSCPابتدا از يك‌ مادهِ دناتوره‌ كننده‌ (واسرشت‌ كننده) مانند اوره‌براي‌ تبديلDNA ‌ دو رشته‌اي‌ به‌ تك‌ رشته‌اي‌ استفاده‌ مي‌شود.
    ‌‌‌‌در هنگام‌ راندنDNA ‌ تك‌ رشته‌ در ژل، اثر متقابل‌ داخل‌ مولكولي‌ روي‌ مي‌دهد. به‌ عبارت ديگرDNA رشته‌ قادر است‌ در بخشهائي‌ با خود باند تشكيل‌ دهد بنابراين‌ حركت‌ مولكولها دراين‌ حالت‌ بيشتر به‌ ساختار مولكوليDNA‌ تك‌ رشته‌ نيز وابسته‌ است‌ (ساختمان‌ سوم)
    ‌‌‌‌ساختمان‌ سوم‌ در قطعه‌ تك‌ رشته‌ وابسته‌ به‌ توالي‌ كل‌ قطعه‌ است‌ اگر جهش‌ در تواليA ‌ رخ‌ دهد ساختار قطعه‌ تغيير مي‌يابد. اگر پلي‌ مورفيسم‌ در قسمت‌ آغازين‌ محصولPCR ‌ باشدشناسائي‌ آن‌ باSSCP بسيار راحت‌تر است.
    PCR-DGGE
    DGGE‌‌‌‌ يكي‌ از روشهاي‌ مناسب‌ براي‌ آشكار سازي‌ جهشها است. اين‌ روش‌ بررسي فرآورده‌هاي‌ زنجيره‌ پلي‌مراز صورت‌ مي‌گيرد. در صورتيكه‌ قطعات‌ رشتهDNA ‌در يك‌ نوكلئوتيد باهم‌ متفاوت‌ باشند، الگوي‌ واسرشت‌ شده‌ متفاوتي‌ را نشان‌ مي‌دهند. در اين‌ روش‌ دو نمونهDNA ‌ دردو ستون‌ جداگانه‌ از يك‌ ژل‌ پلي‌اكريلاميد كه‌ داراي‌ نسبتي‌ از غلظت‌ ماده‌ واسرشت‌ كننده‌ (معمولافرماميد) است، مورد الكتروفورز قرار مي‌گيرد. وقتي‌ مولكولها به‌ سطح‌ بحراني‌ دناتوره‌ مي‌رسند، دورشتهDNA ‌ شروع‌ به‌ جدا شدن‌ مي‌كنند در اين‌ حالت‌ كاهش‌ معني‌داري‌ در حركت‌ قطعات‌ ايجادمي‌شود. اين‌ نقطه‌ به‌ عنوان‌ نقطه‌ ذوب‌ عمل‌ مي‌كند و باعث‌ تاءخير در حركت‌ مولكولDNA ‌ جهش‌يافته‌ نسبت‌ به‌ فرم‌ وحشي‌ مي‌گردد
    DGGE‌‌‌‌ به‌ مواد راديواكتيو و مواد شيميائي‌ سمي‌ احتياج‌ ندارد ولي‌ ابزار پيشرفته‌مي‌خواهد درصد تعيين‌ موتاسيون‌ در اين‌ روش‌ خيلي‌ نزديك‌ به‌ 100% است. نوع‌ مشابه‌اي‌ از اين‌روشTGGEمي‌باشد كه‌ در آن‌ از حرارت‌ بجاي‌ غلظت‌ مواد شيميائي‌ در ژل‌ استفاده‌ مي‌شود. شكلهاي‌ پيوست‌ چگونگي‌ انجام‌ تكنيكDGGE ‌ را نشان‌ مي‌دهد.‌‌‌‌بهترين‌ طول‌ قطعات‌ برايDGGE ‌بينbp ‌150-1500مي‌باشد. براي‌ واسرشت‌ شدن‌ كامل قطعات‌ حاصل‌ از زنجيرهِ پلي‌مراز از يك‌ ناحيه‌ حاوي‌ بالاترين‌ دماي‌ ذوب‌ مصنوعي‌ به‌ نام‌GC-clamp استفاده‌ مي‌شود نمونه‌اي‌ از استفاده‌ از ماركرDGGEراي‌ يافتن‌ پلي‌ مورفيسم‌ دراگزون‌ ده‌ گيرندهِ هورمون‌ رشد توسط‌ جيGe و همكاران‌ (1999) انجام‌ شده‌ است‌
    PCR-ARMS
    ‌‌‌‌روشARMS ‌ روش‌ سريعي‌ براي‌ تعيين‌ جهشهاي‌ نقطه‌اي‌ و حذف‌ و اضافه‌ها است. اين‌ روش‌ اولين‌ بار توسطNewton ‌ و)Groham 1994 (براي‌ آناليز بازهاي‌ متفاوت‌ دروالدين‌ حاوي‌ كمبود آنتي‌ترپيسين‌ و همچنين‌ براي‌ تشخيص‌ والدين‌ ناقل‌ بيماري‌ سيستيك‌فيبروزيس‌ و بتاتالاسمي‌ بكار گرفته‌ شد.
    ‌‌‌‌اين‌ تكنيك‌ براساس‌ طراحي‌ پرايمرهاي‌ اختصاصي‌ آللها درPCRمي‌باشد. براي‌ تشخيص يك‌ جهش‌ ويژه، دو پرايمر كنترل‌ در نزديكي‌ محل‌ موتاسيون‌ براي‌ اطمينان‌ از عمل‌ صحيحPCR ‌ طراحي‌ مي‌شود. براي‌ تكثير منطقهِ حاوي‌ جهش‌ نيز يك‌ پرايمر مشترك‌ براي‌ الل‌ موتانت‌ و وحشي‌طراحي‌مي‌گردد. دو پرايمر باقي‌ مانده‌ همان‌ پرايمرهايARMS‌ مي‌باشد كه‌ باز َ3 آنها به‌ترتيب‌ مكمل‌ توالي‌ الل‌ موتانت‌ و الل‌ وحشي‌ هستند. چنانچه‌ پرايمرARMSداراي‌ َ3 مكملDNA ‌الگو بود، همراه‌ با پرايمر مشترك‌ قطعه‌ ما بين‌ دو پرايمر تكثير مي‌گردد و ما در روي‌ ژل‌ دو باند رامشاهده‌ مي‌نمائيم.
    ‌‌‌‌اگر پرايمرARMSداراي‌ َ3 مكملDNA ‌ الگو نبود، فقط‌ يك‌ باند در روي‌ ژل‌ كه‌ حاصل‌ تكثيرمنطقه‌ بين‌ دو پرايمر كنترل‌ مي‌باشد، مشاهده‌ مي‌گردد. زيرا انتهاي‌ َ3 ناجور جفت‌ شدگي‌ دارد وباعث‌ جلوگيري‌ از عمل‌ پلي‌ مراز به‌ جهت‌ دور شدن‌ َ3 آغازگر ازDNA مي‌شود آقائي‌(1376) اولين‌ بار در ايران‌ از اين‌ نشانگر براي‌ شناسائي‌ جهشهاي‌ ژن‌ كاپاكازئين‌ در گاوهاي‌ بومي‌ايران‌ استفاده‌ نمودند
    AFLP
    Zabeau‌‌‌‌ و همكاران‌ (1993) روش‌ جديدي‌ را تحت‌ عنوان‌ تكثير قطعات‌ برش‌ يافتهِ انتخاب ابداع‌ كردند كه‌ حاصل‌ آنAFLP ‌است. اين‌ روش‌ تركيبي‌ ازPCR وRFLPمي‌باشد. درسال‌1995،Vosو همكاران‌ از اين‌ روش‌ براي‌ انگشت‌ نگاري‌ ژنومهائي‌ كه‌ از لحاظ‌ چند شكلي‌ در طول‌قطعات‌ حاصل‌ از هضم، بسيار بهم‌ نزديك‌ بودند استفاده‌ نمودند
    مزايايAFLP
    نياز به‌ پروب‌ ندارد
    دماي‌ اتصال‌ پرايمر به‌ الگو بسيار بالاست‌
    معمولا غالب‌ است‌ و زماني‌ همبارز است‌ كه‌ سايت‌ برشي‌ پلي‌ مورفيك‌ كاملا داخل‌ قطعه‌باشد


    ريزماهواره‌ها
    ‌‌‌‌واژه‌ ريزماهوار در سال‌ 1985 بوسيلهJeffery ‌ مطرح‌ گرديد و مفهوم‌ آن‌ تواليهاي‌ كوتاه‌ تكرارشونده‌ در ژنوم‌ موجودات‌ مي‌باشد. ريزماهواره‌ها توزيع‌ وسيعي‌ را در اكثر گونه‌هاي‌ مهره‌داران‌ به‌خود اختصاص‌ داده‌اند معمولترين‌ تكرارها در ژنوم‌ پستانداران، تكرارهاي‌ دو نوكلئوتيدي‌CA)n و(CT)n وdG - dT)n ) مي‌باشد.
    ‌‌‌‌تعداد باز موجود در هر رديف‌ تكرار شونده‌ ممكن‌ است‌ دو، سه، چهار يا حتي‌ بيشتر با براي‌ طراحي‌ پرايمر از خود اين‌ نوكلئوتيدهاي‌ تكراري‌ استفاده‌ مي‌شود.
    ‌‌‌‌كاربرد ميكروساتليتها به‌ عنوان‌ آغازگر اولين‌ بار توسط‌ ليكفدت‌ و همكاران‌ بحث‌ شده‌ است چون‌ ميكروساتليت‌ها چند شكلي‌ بالائي‌ دارند مي‌توانند به‌ آساني‌ درPCRرديابي‌ شوند. ‌‌‌‌نقشه‌يابي‌ ژن‌ با اين‌ ماركر در گونه‌هائي‌ مانند گاو كه‌ بيش‌ از 400ميكروساتليت‌ شناخته‌ شدهدارد، سريعتر صورت‌ خواهد گرفت‌ ‌‌در حالي‌ كه‌ هر دو الل‌ يك‌ مكان‌ ژني‌ را مي‌توان‌ باRFLPمورد تجزيه‌ قرار داد، در ميكروساتليت‌بندرت‌ مي‌توان‌ تعيين‌ كرد يك‌ قطعه‌ خاص‌ در حالت‌ هموزيگوت‌ يا هتروزيگوت‌ بوجود آمده‌ است.
    از ميكروساتليت‌ براي‌ كشف‌ اشتباهات‌ موجود در ثبت‌ والدين‌ براي‌ نتاج‌ در مراكز اصلاح‌ نژاداستفاده‌ مي‌شود و در پيش‌بيني‌ ارزشها اصلاحي‌ بكار گرفته‌ مي‌شود. بعضي‌ از مشكلات‌ استفاده‌ ازماهواركها به‌ شرح‌ زير است.
    ‌‌‌‌عمليات‌ شناسائي‌ ريز ماهواره‌ها، تعيين‌ توالي‌ بازي‌ آنها و طراحي‌ و ساخت‌ آغازگرها
    تهيه‌ نقشه‌ ژنتيكي‌ بسيار پيچيده‌ بوده‌ و مستلزم‌ صرف‌ وقت‌ و هزينه‌ فوق‌العاده‌ است.
    ‌‌‌‌به‌ علت‌ پلي‌مورفيسم‌ زيادتر از حد ريز ماهواره‌ها كاربرد آنها فقط‌ در رده‌بندي‌هاي‌ درون گونه‌اي‌ پيشنهاد مي‌گردد Lucy و همكاران‌ (1998) از اين‌ ماركر براي‌ بررسي‌ پلي‌مورفيسم‌ در ناحيه‌ پيش‌بر(پروموتور) ژن‌ گيرندهِ هورمون‌ رشد استفاده‌ نمودند
    STS وALP
    ‌‌‌‌وجود اختلاف‌ در اندازهِ قطعات‌ حاصل‌ ازPCR كه‌ در آن‌ دو پرايمر هدفمند از توالي‌ ژن بكار رفته‌ است‌ راALP گويند. اين‌ اختلاف‌ بيانگر وقوع‌ پديده‌ حذف‌ يا اضافه‌ شدن‌ اين‌ نشانگراست‌ كه‌ اولين‌ بار بوسيله Olson ‌(1989) مطرح‌ گرديد.‌‌‌‌براي‌ مشاهده‌ پلي‌ مورفيسم‌ از نوع‌ حذف‌ و اضافه‌ در ALP لازم‌ است‌ كه‌ حداقل‌ 10 جفت‌ بازدر اين‌ نوع‌ جهش‌ شركت‌ داشته‌ باشند.
    نشانگرRAPD
    ‌‌‌‌در سال‌ 1990 دو گروه‌ تحقيقاتي‌ همزمان‌ روشي‌ را براي‌ سنجش‌ ميزان‌ چند شكلي ابداع‌ كردند يك‌ گروه‌ در شركت‌ دوپونت كه‌ روش‌ خود راRAPD ناميدند و گروه‌ ديگر در موِسسه‌تحقيقات‌ زيست‌ شناسي‌ كاليفرنيا كه‌ روش‌ خود را واكنش‌ زنجيرهِ پلي‌ مراز با پرايمر تصادفي‌Arbitrarily Primed PCR ناميدند.‌‌‌‌در اين‌ روش‌ يك‌ آغازگر چند نوكلئوتيدي‌ كوتاه‌ كه‌ بطور تصادفي‌ از تواليهاي‌ بازيA ‌ انتخاب‌ شده‌ است‌ در مجاور ساير مواد لازم‌ براي‌ تكثير درPCR قرار مي‌گيرد. در اين‌ تكنيك‌ چندشكلي‌هايDNA ‌ يا از اختلافات‌ موجود در تواليDNA ‌ در مكانهاي‌ اتصال‌ آغازگر يا از طريق‌دگرگونيهائي‌ كه‌ در اثر اضافه‌ شدن‌ و حذف‌ و انورسيون‌ در نواحي‌ تكثير شده‌ روي‌ داده‌ است‌مشاهده‌ مي‌گردد.‌‌‌‌‌‌اگر مكانهاي‌ اتصال‌ آغازگر روي‌ دو رشته‌ الگو، در فاصلهِ مناسبي‌ قرار گرفته‌ باشند،DNA پليمراز قادر به‌ طي‌ كردن‌ فاصله‌ دو پرايمر اتصالي‌ خواهد بود. در اين‌ روش‌ بطور كلي‌ ازآغازگرهائي‌ با طول‌ 9-10نوكلئوتيد با حداقل‌ محتواي‌ 50 GC%استفاده‌ مي‌شود.
    ‌‌‌‌ماركرRAPDيك‌ ماركر غالب‌ است‌ و در آن‌ ژنوتيپ‌ افراد هتروزيگوت‌ رانمي‌توان‌ تشخيص داد. اين‌ مسئله‌ باعث‌ كم‌ ارزش‌ شدن‌ آن‌ درF2شده‌ است‌ ‌‌‌‌كاربردRAPDدرگونه‌هاي‌ پستاندار محدوداست‌ وكمتر درمطالعات‌ حيواني‌ استفاده‌ مي‌شودعلاوه‌بر غالبيت، دماي‌ اتصال‌ پايين‌ به‌ علت‌ كوتاهي‌ پرايمرها احتمال‌ وقوع‌ اتصالات‌ اشتباهي‌ را بالامي‌برد. ميرحسيني‌ و همكاران‌ (1374) از ماركرRAPDبراي‌ تعيين‌ چند شكلي‌ در لاين‌هاي‌ كرم‌ابريشم‌ ايران‌ استفاده‌نمود
    ‌‌‌‌آزادي‌ (1378) با استفاده‌ از اين‌ ماركر فاصله‌ ژنتيكي‌ پنج‌ نژاد گوسفند ايراني‌ را بررسيكرد (3). ولي‌الهي‌ و همكاران‌ (1379) ازماركرRAPD اولين‌ بار براي‌ مطالعه‌ گونه‌اي‌ برخي‌ باربوس‌ماهيان‌ ايران‌ استفاده‌ نمودند
    DAF
    ‌‌‌‌در سال‌ 1991 اين‌ تكنيك‌ توسطCaetano-Anolles ‌ پيشنهاد شده‌ است. اين‌ نشانگر از نظراصول‌ مشابه‌ با روشRAPD ‌ مي‌باشد و تفاوتهاي‌ آن‌ با روشRAPD ‌ در طول‌ آغازگر، سيكل‌حرارت‌ مورد استفاده‌ درPCR ، نوع‌ ژل‌ و رنگ‌ آميزي‌ مي‌باشد.
    SCAR
    Michelmore‌‌‌‌ و همكاران‌ (1993) نوع‌ جديدي‌ از نشانگرهاي‌ مولكولي‌ را كه‌ از روش RAPD مشتق‌ شده‌ بود و مشكلات‌ مربوط‌ به‌ آنها را نداشت‌ ابداع‌ نمودند.‌‌‌‌در اين‌ روش‌ قطعات‌ حاصل‌ ازRAPDرا كلون‌ و تعيين‌ توالي‌ مي‌كنند و در مرحله‌ بعد آغاز24وكلئوتيدي‌ را كه‌ مكمل‌ انتهاي‌ قطعهِ توالي‌ يابي‌ شده‌ مي‌باشد را طراحي‌ مي‌نمايند. وقتي‌ اين‌آغازگر باDNA الگوي‌ اصلي‌ درPCRبه‌ كار رود يك‌ مقرر ژني‌ كه‌ اصط‌لاحاإ اسكار(SCAR)ناميده‌مي‌شود تكثير مي‌شود




    برچسب: ،
    ادامه مطلب
    امتیاز:
     
    بازدید:

    + نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۰۱:۰۵:۵۱ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

    عقبگرد از دموكراسي ؛ طرح عجيب مجلس براي دولتي كردن شهرداري ها

    منابع پارلماني از تصويب ماده‌اي در كميسيون شوراها خبر مي دهند  كه بر مبناي آن از اين پس شهردار تهران و مراكز استان‌ها با پيشنهاد وزير كشور و راي اعتماد اعضاي شوراي شهر انتخاب مي‌شوند.
     بر اين اساس ،بعد از رد پيشنهاد انتخاب شهرداران با راي مستقيم مردم، كميسيون شوراها تصميم گرفت تا انتخاب شهرداران تهران و مراكز استان ها را به پيشنهاد وزير كشور و راي اعتماد اعضاي شوراي شهر واگذار كند 
    همچنين طبق طرح مذكور ،  شهردار شهرستان ها با معرفي استاندار و راي اعتماد اعضاي شوراي شهر منصوب مي شوند.

    با توجه به اينكه به نظر مي رسد اين طرح در كميسيون شوراها تصويب شده و در آينده اي نزديك در صحن مطرح خواهد شد لذا نظر نمايندگان محترم مجلس را به چند نكته درباره اين طرح پيشنهادي جلب مي كنيم :

    1- فلسفه وجودي شوراها مشاركت دادن مردم در تصميم گيريهاي مربوط به امور مديريت شهري و نوعي تمركز زدايي در اين زمينه است . پيشنهاد اينكه معرفي شهرداران در تهران و مراكز استان از سوي وزير كشور و در ديگر شهرستان هاي كشور از سوي استانداران صورت بگيرد ، توعي عقب گرد از اهداف اوليه تشكيل شوراها و بازگشت مجدد به سيستم مديريت متمركز است.

    2- يكي از وظايف اصلي شوراهاي شهر انتخاب شهردار و نظارت بر عملكرد مديران شهري است ، اما طرح پيشنهادي مزبور، اين حق قانوني شوراها را سلب مي كند ، چرا كه در اين صورت شوراها تبديل به ماشين امضاي فرامين وزير كشور و استانداران خواهند شد .
    طبق اين طرح ، دست شوراهاي منتخب مردم براي بررسي و انتخاب گزينه هاي متعدد براي تصدي سمت شهرداري بسته مي شود و آنها تنها خواهند توانست به فرد معرفي شده از سوي وزير يا استاندار ، رأي مثبت يا منفي دهند و اين يعني تغيير بنيادين در صلاحيت شوراها و تحديد اساسي اختيارات آن.

    3- فرض كنيم كه شوراها با نامزد معرفي شده براي تصدي سمت شهرداري مخالفت كنند ، در اين صورت بايد منتظر بمانند تا وزير كشور يا استاندار نامزد ديگري معرفي كند و اين امر اگر چند بار تكرار شود و نظر شوراها تامين نشود شوراها تحت فشار سياسي قرار مي گيرند  تا براي معطل نماندن مديريت شهري از شهردار به هر نحوي كه شده به گزينه پيشنهادي وزير كشور يا استانداران راي بدهند.

    بسيار اتفاق مي افتد كه گرايش سياسي شوراها با مسئولان دولتي يكسان نيست و از اين رو در صورتي كه مسئوليت معرفي شهردارها با وزير كشور و استانداران باشد و مسئوليت تاييد  با شوراها ، اين مساله سبب ساز مشكل خواهد شد ، چرا كه وزير كشور و استانداران تلاش خواهند كرد تا افرادي همسو با خود را به شوراها معرفي كنند و در صورت مقاومت شوراها ، اين مساله براي مديريت شهري معضل خواهد شد و ممكن است شهرهاي بزرگ ماهها بدون شهردار مانده و كار مديريت شهري روي زمين بماند.

    4- نمايندگان محترم مجلس اگر مي خواهند چنين طرحي را مصوب كنند و شوراها را از حيز انتفاع بيندازند ، بهتر است به جاي اين كار ، صادقانه طرح عزل و نصب مستقيم شهرداران توسط مقامات دولتي را قانوني كنند تا شوراها به دكوري نمايشي براي دموكراسي در شهرها تبديل شوند!
    واقعاً شرم آور  است كه بعضي ها در عدول از مظاهر مردمسالاري و حذف نقش مردم در اداره امور كشور حد و مرزي براي خود نمي شناسند و بدتر اين كه چنين رويكردي را به نام نماينده مردم انجام مي دهند ... راستي مجلسيان نمايندگان مردم اند يا كارمندان دولت در مجلس شوراي اسلامي؟!


    برچسب: ،
    ادامه مطلب
    امتیاز:
     
    بازدید:

    + نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۰۱:۰۵:۵۰ توسط:123 موضوع: نظرات (0)