مركز خريد روغن سوخته و تصفيه روغن سوخته در سراسر كشور ايران مركز خريد روغن سوخته و تصفيه روغن سوخته در سراسر كشور ايران .

مركز خريد روغن سوخته و تصفيه روغن سوخته در سراسر كشور ايران

توصيه هايي براي تقويت خواندن در كودكان

 آموزش خواندن را از زماني آغاز كنيد كه فراگيران شما به خوبي قادر باشند، هر كلمه را كه مي شنوند ، درست تلفظ كنند و معني و مفهوم آن را بدانند.
* با تمرين و تكرار دانش آموزان را عادت دهيد كه درهنگام خواندن ، شكل كلي كلمه را بخوانند و چشم آنها روي اجزاي كلمه مكث نكند.
* به فرا گيران عادت دهيد كه در هنگام خواندن كلمه ها ، به معني و مفهوم ان چه مي خوانند ، توجه كنند.
* به فراگيران عادت دهيد كه در هنگام خواندن ، دايره ي ديد خود را روي روي كلمه هاي بعدي آن جمله نيز گسترش دهند تا ارتباط كلمه هاي يك عبارت با مكث هاي نا بجا قطع نشود.
* به فراگيران ياد دهيد كه در هنگام خواندن ، با توجه به معني جمله و نشانه هاي نقطه گذاري ، آهنگي مناسب به كلام خود بدهند . آنان بايد بدانند كه تكيه ي صدا بايد روي كدام كلمه يا كدام صدا در كلمه باشد ؛ در كجا بايد مكث كنند ؛ بايد بتوانند حالت هاي تعجب و شادي ، طلب ، خشم ، خبر ، سئوال و ... را با آهنگ صدا مجسم و بيان كنند.
* دانش آموزان بايد به تدريج عادت كنند كلمه هايي را كه خوانده اند ، بدون اعراب نيز بخوانند و درست تلفظ كنند.
* خواندن را به صورت عادت در دانش آموزان به وجود بياوريم ( از اول سال و در كلاس درس )
* توجه به فعاليت هاي يادگيري خواندن از طريق سرگرمي ها ، داستان ، قصه گويي و قصه خواني
* آموزش مهارت هاي حل مسئله ، تفكر انتقادي ، پرسشگري ، ارزيابي و قضاوت در دانش آموزان به ويژه درخواندن متون و درك مطلب
كاربرد در تدريس : راهنماي آموزش اولين خواندن

1 ـ خواندن و فعاليت هاي حاشيه اي آن را لذت بخش كنيد . كودكان براي اين كه خوانندگان خوبي شوند بايد وقت و تلاش كافي صرف مطالعه كنند . مطالعه بايد لذت بخش باشد تا كودك به خواندن علاقه نشان دهد و از آن رويگردان نشود . براي بسياري از كودكان آغاز به خواندن كار سختي است ، ولي اگر كار دشوار با نفريح توام باشد مطبوع تر مي شود.
2 ـ بر بهره گيري از تجاربي كه به موفقيت مي انجامد تاكيد كنيد . خيلي مهم است كه فعاليت هاي مربوط به آغاز خواندن با دقت برنامه ريزي شود ، به نحوي كه كودك موفقيت در خواندن را احساس كند . نه تنها فعاليت ها بايد موفقيت را تسهيل كند ، بلكه هر كودك بايد احساس كند كه كاري واقعي انجام مي دهد . 3 ـ بر تجربه ي خواندن با معنا تاكيد كنيد . زيرا يادگيري كامل زماني رخ مي دهد كه تجارب كودكان با اطلاعات قبلي او پيوند خورده وبه بيان ديگر ، تجارب جديد او معنا دار شود . بر اساس اين ديدگاه ، معلم بايد خواندني را با دقت به نحوي انتخاب و يا تدوين نمايد كه لغات و مفاهيمي را كه جزو دانش قبلي كودك است در بر گيرد.
4 ـ در تدريس خواندن از روش هاي آموزشي متنوع استفاده كنيد . هيچ روش واحدي وجود ندارد كه بتوان گفت كليد سحر آميز موفقيت است . تدريس خواندن در چنين دوره ي حساسي بايد حتي الامكان با نياز هاي فردي كودك تطبيق كند .
5 ـ از دانش آموزان بخواهيد موادي را كه از قبل با آن آشنا هستند دوباره باز خواني كنند . دانش آموزان احتياج دارند در خواندن ، اعتماد به نفس لازم به دست آورند و اين احساس را كه « من واقعا ً مي توانم آن را انجام دهم » تجربه كنند . يكي از راه هاي پرورش حس اعتماد به نفس در خواندن ، قرائت مجدد مطالبي است كه دانش آموز از قبل در باره ي آن كسب مهارت كرده است .


6 ـ به جاي خطا هاي دانش آموزان بر موفقيت هاي آن ها تاكيد كنيد . خوانندگان مبتدي اشتباه مي كنند . تاكيد بايد بر تشخيص بهبود كيفيت خواندن كودك باشد و نه بر اشتباهات او.

7 ـ اجازه دهيد دانش آموزان حدس برنند . خوانندگان مبتدي ، با استفاده از تصاوير و يا زمينه هاي كلامي داستان ، اغلب مي توانند معناي كلمات را در حين خواندن حدس بزنند . اين روش ناپسندي نيست . ما بزرگسالان نيز معناي كلمات نا آشنا را اغلب بر اساس زمينه و متن حدس مي زنـيم . روان بودن خواندن در مـورد خوانندگان مبتدي مهم تر از بي نقص بودن آن است .

8 ـ تمرين كنيد ، تمرين كنيد . دلايل آن روشن و صريح است . هر چه دانش آموزان بيشتر بخوانند بهتر خواهند خواند . همان طور كه در مورد هر مهارت ديگري نيز صادق است ، براي بهبود توانايي خواندن دانش آموز نيز تمرين ضروري است .

9 ـ مشكلات احتمالي دانش آموز در زمينه ي دريافت را تشخيص دهيد و هر چه سريعتر درمان كنيد . به رغم آن كه بيشتر نتايج آزمايش هاي چشم و گوش دانش آموزان در مدارس انجام مي شود ، با وجود اين ، برخي از اشكالات مشخص نمي گردد . اگر مشكوك شديد كه كودك در درك و دريافت مطالب مشكل دارد ، فوراً اوليا و مسئولين مدرسه را مطلع سازيد . آغاز به خواندن ، حتي بدون وجود مشكلات دريافتي ، في نفسه دشوار است .

10 ـ مطالع ي آزاد و دلخواه را جزوه برنامه هاي دانش آموزان قرار دهيد . حداقل هفته اي يك بار وقت معيني را براي استفاده ي دانـش آموزان از كتا بخانه ي مدرسه اختصـاص دهيد تا به
اختيار خود كتاب هايي را براي مطالعـه بر گزينند .

11 ـ خواندن در منزل را تشويق كنيد . خوانـدن در منزل تاثيـرات بسيار مثبتي بر رشـد مهارت هاي خوانـدن
دانش آموزان دارد . علاوه براين ، افتخار دانش آموزبه مهارت جديدشان ممكن است با خواندن براي پدر و مادر و خويشاونداني كه مشوق آن ها هستند تقويت شود . هم چنين فراموش نكنيد كه پدر و مادران را تشويق كنيد تا خواندن كتاب را براي دانش آموزان ادامه دهند . اين كار تنها يك فعاليت لذت بخش نيست ، بلكه تاثيرات آزمايش شده و مفيدي بر افزايش مهارت خواندن كودك دارد .

12 ـ يادداشت برداري را تقويت كنيد. به منظور كمك به دانش آموزان براي تركيب اطلاعات جديد دريافتي درساختارهاي موجود ذهني خود ، مهارت در يادداشت برداري را به او آموزش دهيد . به ويژه ،ياد داشت هايي را كه دانش آموز از طريق آن مي تواند اطلاعات جديد را در قالب هاي معنا دار سازمان دهد .


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۱۲:۵۶:۴۱ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

روش هاي ايجادانگيزه دريادگيرندگان

ژان ژاك روسومعلم بزرگ فرانسوي درارتباط با معلم خوب بودن ورسالت اصلي معلم مي گويد : معلم خوب كسي نيست كه بيشترين چيزها را در كمترين زمان آموزش مي دهد ، بلكه آن كسي است كه شوق آموختن وفهميدن رادردانش آموزان ايجادمي كند.

روان شناسان علاقه وانگيزه راسائقي مي دانندكه شخص رابه سوي هدفي مي راند. ازطرفي ديگرمتخصصان آموزشي براين باورندكه يادگيري مطلوب درنتيجه ي فعاليت ودرگيري  يادگيرنده درفرايند يادگيري وبا مطالب ومفـــاهيم حاصل مي شود و درغيراين صورت تغييرات موردنظرومطلوب دررفتارعيني وذهني يادگيرنده ايجادنخواهدشد. اين فرايندنيزاتفاق نخواهدافتاد مگراين كه انگيزه ي كاروفعاليت ويادگيري وجودداشته باشد.

انگيزه وعلاقه ازجمله مواردي است كه هم با اهداف كوتاه مدت مانند خشنودي ورضايت يادگيرنده ونيزصرف بهينه ي انرژي درايام تحصيل پيوند دارد وهم با اهداف درازمدت چون ادامه ي موفق زندگي وكاروپيگيري مطالعات پس از پايان تحصيلات رسمي ويادگيري درسراسر عمر مربوط مي گردد ، ازاين روست كه اين ميحث به نظر نگارنده ازمسائل مهم تحصيل ويادگيري است كه لازم است هركس كه قدم در مسيرآموزش ويادگيري مي نهد ازآن آگاهي كامل داشته باشد . اين شيوه ي برخورد مي تواند يادگيري وآموزش رانيز اقتصادي ترنمايدوموجب  گردد تا از زمان ، انرژي و امكانات مادي ومالي به شيوه ي بهينه  و اقتصادي بهره برداري شود.

براساس مطالعات وتحقيقات انجام شده ، ميزان همبستگي ميان انگيزش وپيشرفت تحصيلي حدود 50 درصد تعيين شده است . به عبارتي مي توان گفت كه ۲۵ درصد پيشرفت تحصيلي افرادبه ميزان انگيزه ي آنان  مربوط است.( سيف 1370)

باتوجه به عبارات فوق الاشاره ، چنانچه بتوانيم دركوتاه مدت وبه ويژه دربلندمدت انگيزه ي مطلوب ومربوط به اهداف آموزشي رادريادگيرندگان ايجادكنيم ، درواقع بهترين نوع سرمايه گذاري راانجام داده ايم كه مي تواندمنافع بسياري را به همراه داشته باشد.يكي ازاين منافع كه سايرمنافع رانيزدرخود جاي داده است ، سرعت وكيفيت يادگيري است . بارهاوبارها شاهدبوده ايم كه كودكي به خاطر علاقمندي ، به طورمثال كتابي 200 صفحه اي راشايددرمدتي كمتراز يك هفته به اتمام رسانده است كه بدون وجودعلاقه وانگيزه ي خاص ، شايد طي يك سال هم

آن را با آن كيفيت نمي توانست آن رابه اتمام  رساند.

پيشنهاد مي شود كه براي دسترسي به اين هدف درابتداكمي ازمحتواومطالب بكاهيم وبيشترديد كيفي را لحاظ نماييم ، البته جوانب ديگررانيزبايد مد نظرقراردهيم.لازم به يادآوري  است  كه درجهت ايجاد انگيزه كه يك بحث نگرشي است نبايد شتابزده عمل كنيم بلكه بايد دردرازمدت شاهد تغييرات نگرشي موردنظرباشيم.

به لحاظ اهميت مطلب  وعملياتي نمودن موضوع يادشده  به مواردي چنددرجهت ايجادانگيزه وعلاقمندي در آموزش و يادگيري  اشاره مي شود. اميد است اجراي آن ها بتواند كمك لازم را به معلمان تلاشگر ونيك انديش ودانش آموزان علاقمند بنمايد.

1-     تا آنجا كه ممكن است مطالب وتكاليف آسان شود تا يادگيرنده بتواند با تلاش متعارف ومعمول ازعهده ي انجام آن برآيد يا به عبارتي ديگر مطالب ومفاهيم براساس پيش نيازها ارائه شود. چنانچه مطالب پيش نياز شناسايي شده وپس ازيادگيري وتسلط بر آن ها مطالب بعدي آموزش داده شود مشكلات يادگيري تاحدود زيادي كاهش خواهديافت ودرنتيجه انگيزه ي يادگيري افزايش مي يابد. به عبارتي ديگرحركت ازمعلوم به مجهول موجب يادگيري بهتروعميق ترشده ، اين روند نيز علاقمندي را به همراه مي آورد. گفتني است مطالب خيلي آسان نيزانگيزه ايجادنمي كنند، درنتيجه بايد سطح متعادلي رابراي مطالب ومحتواي آموزشي درنظرگرفت كه پياژه ازاين وضعيت به " تازگي معتدل " ( Novelty Moderate) تعبيرمي نمايد، يعني ارائه ي محتواي نه زيادپيچيده ونه زيادآسان بلكه آن گونه ازمحتوا وفعاليتها كه يادگيرنده باتلاش مناسب به حل مشكل ويادگيري آن موضوع خاص دست يابد.

{آزوبل Ausubel از روانشناسان برجسته ي پرورشي وواضع نظريه ي يادگيري معني دار كلامي دراين رابطه مي گويد : موثرترين راه ايجادانگيزه براي يادگيري اين است كه برجنبه هاي شناختي يادگيري تاكيدشود نه بر جنبه هاي عاطفي آن . 1 }{ايشان دراهميت يادگيري معني دار وتوجه به پيش نيازها درآموزش ويادگيري اشاره مي كند كه : اگرقراربود تمام مطالب روان شناسي پرورشي راتنهادريك اصل خلاصه كنم ، آن اصل اين بود كه ، تنهاعامل مهمي كه بريادگيري بيشترين تاثيررادارد آموخته هاي قبلي (پيش دانسته هاي) يادگيرنده است.2 }

برمبناي مطالب يادشده مي توان گفت ، درصدبالايي ازكاستي ها درانگيزه وعلاقمندي به يادگيري ، به غيرقابل فهم بودن وپيچيدگي مطالب ومفاهيم مربوط مي شود و كافي است با اندكي تامل ويا بادرنظرگرفتن فرصت هايي جهت جبران عقب ماندگي ها وبه تعبير آزوبل معني داركردن مطالب ومفاهيم ، سنگ بناي يادگيري ودرنتيجه ايجادعلاقه وانگيزه را پي ريزي نماييم.  به نظرجناب آزوبل نيازي نيست كه ما قبل ازارائه ي مطالب به دنبال ايجاد انگيزه باشيم وانرژي قابل توجهي رادراين جهت صرف نماييم ، بلكه تنها كافي است مطالب درحدفهم ارائه شود.

 دراين رابطه همكاران گرامي حتما به مواردي برخورده اند كه دانش آموزي درهنگام درس باوجوددقتي كه به خرج داده ، چيزي يادنگرفته است و فعاليت هاي كلاسي ، حاصلي جزكلافه شدن و وخستگي برايش به دنبال نداشته است ، اين موضوع به احتمال زياد به عدم وجوديك ساختارروشن ازمفاهيم ومطالب ياغيرمعني داربودن اطلاعات وي مربوط است.

 دراين حالت دانش آموزباوجود اطلاعات فراوان ممكن است درك روشني از موضوع موردنظرنداشته باشد . معلم آگاه درمواجهه با  اين وضعيت، با توضيحات موردنياز وروشن نمودن بخشي يا تمام مطلب وبرقراري  پيوند وايجادساختار مناسب بين اطلاعات قبلي  دانش آموزدرزمينه ي موضوع يادگيري وپيش نيازموضوع جديد ، درك روشني از مطالب درذهن وي ايجادخواهدكرد. بااين اقدام منطقي معلم است كه  دانش آموزممكن است بگويد" تازه متوجه موضوع شده ام" .

لازم نيست كه تمام پيش نيازها ومطالب مورد نياز به وسيله ي معلم ، دريك زمان كوتاه  وفقط درسركلاس ارائه شود، بلكه فرصت هاي گوناگوني ازجمله ، تكاليف منزل ، كمك از هم كلاسي ها ، كتاب هاي غيردرسي ، مجلات وروزنامه ها و...نيز دركنار معلم يافت شده كه با اندكي زحمت مي توان به مديريت آن ها وبرنامه ريزي درجهت استفاده ازاين فرصت ها جهت رسيدن به هدف جبران ضعف هاي يادگيري دانش آموزان اقدام نمود.  

{جي ام ِكِلر (1983)درالگوي طراحي انگيزه اي خود، انگيزش را چهارجزء دانسته است : انتظار ، رضايت ، ارتباط و علاقه .  انتظارازخود ونيزانتظارديگران ازفرد يكي ازعوامل موثردرموفقيت ياشكست تحصيلي وي است.} 3  كِلِِِِِِِر به منظور ايجادانگيزه ي يادگيري ازجنبه هاي چهارگانه ي يادشده ، روش هايي را پيشنهاد مي كندكه درزير به آن ها اشاره مي شود.

2- {انتظارموفقيت را بايد با افزودن تجارب موفق افزايش داد. 3 } درزندگي روزمره بسياراتفاق مي افتد كه با تاييد فعاليت هاي افراد به وسيله ي ديگران ، انگيزه ي ادامه ي كار درآنان  ايجاد شده و درمقابل ، با عدم تاييد ويا بي تفاوتي دچارنااميدي ودلسردي شده اند.اين موردبا شماره (1) بالا نيز ارتباط دارد. چنانچه مطالبي كه آموزش داده مي شود درحدفهم شاگردان باشد ، با يادگيري آن مطالب تجربه ي موفقي رادر پيش رو خواهندداشت وبا علاقه ي بيشتري فعاليت هاي يادگيري را پيگيري خواهندنمود ودرصورتي كه نتوانند آن مطالب رايادبگيرند، شكستي برايشان محسوب شده  وادامه يادگيري وفعاليت نيز تحت تاثير اين شكست قرارخواهدگرفت وانگيزه وعلاقه نيزكاهش مي يابد.

3- {با به كارگيري استراتژي هاي آموزشي خاصي كه معيارهاي موفقيت را به طور روشن بيان مي كنند ، مي توان انتظار موفقيت را در يادگيرندگان تقويت كرد. 3 }ازجمله ي اين استراتزي ها ي آموزشي ، بيان اهداف به صورتي دقيق ورفتاري است كه در آن شرايط ، معيار ورفتار عملكرد به صورتي روشن معين مي گردد ودرنتيجه ي آن يادگيرنده تكليف خودرا دقيقا مي داند ودرابهام قرار نمي گيرد .

4-{ باارائه ي بازخوردهاي مناسب مي توان كمك كرد تا يادگيرنده موفقيت راناشي ازكوشش وتوانايي فردي تلقي نمايد(انتظارموفقيت ازكوشش) . براي مثا ل ، مي توان درصورت بهترشدن نمره ي امتحاني شاگرد نسبت به دفعات قبلي به وي گفت : آفرين ،اين بارچون تلاش بيشتري داشتي نمره ي بهتري گرفتي . بازخورد ارتباط نمره ي خوب با كوشش وي درواقع احتمال زيادترشدن تلاش يادگيرنده  را براي يادگيري هاي بعدي افزايش خواهدداد. 3 }  

5- {با ارائه وآموزش روش هاي كنترل موفقيت مي توان انتظار موفقيت رادريادگيرنده تقويت نمود. 4 }آموزش شيوه هاي كاربردي مانند ، كنترل احساس شكست وياموفقيت ، روش هاي درست مطالعه ، چگونگي استفاده ازمنابع انساني وغيرانساني ، برنامه ريزي تحصيلي وتمام روش هايي كه موجب موفققيت در جنبه هاي گوناگون مربوط به تحصيل مي شوند ، مي تواند دررسيدن به موفقيت، بسيارراهگشا باشد.

6- {براي ايجادوحفظ رضايت دروني مانند رضايت ناشي ازدستيابي به هدف ويادگيري بايداز تشويق ها ، جوايز و نتايج مطلوبي كه طبيعتا از انجام كار بدست مي آيد ، استفاده كرد. بهتراست اين تشويق ها غير منتظره وغير قراردادي باشد زيرا تشويق هاي عادي وبدون تنوع كسالت آوروخسته كننده خواهدبود.لازم است بازخوردهاي موردنيازدرموردميزان درستي ويا نادرستي عملكرد وتشويق هاي مطلوب بلافاصله پس ازارائه ي عملكرد كه ازكارآيي مطلوبي برخورداراست ، درنظرگرفته شود تا رضايت دروني مناسب ايجادوتقويت گردد.

{كِلر معتقداست كه آموزش بايدازجنبه هاي گوناگون پاسخگوي نيازهاي فرد باشد تا زمينه ي شركت فعال وي رادرآموزش فراهم نمايد. دراين زمينه بايد ارتباط ميان موضوع آموزش با نيازهاي اساسي يادگيرنده به روشني مشخص شود. اين موضوع درچند شماره فهرست مي شود.

7- براي برانگيختن نياز به قدرت در يادگيرندگان بايد امكان انتخاب ، قبول مسئوليت وتاثيرات متقابل را براي آنان فراهم كرد. 

8- اگر يادگيرنده دستيابي به اهدافي را مقدمه ي رسيدن به اهداف آتي خود تلقي كند انگيزه ي وي افزايش مي يابد.  مانندگرفتن ديپلم جهت ورودبه دانشگاه يا اعتبار اجتماعي وكسب درآمد با تحصيلات دانشگاهي .

9- {اگرموضوع آموزش ازنظر ارزش هاي اجتماعي حاكم تاييد شودانگيزه ي يادگيري افزايش مي يابد.5}



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۱۲:۵۶:۴۱ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

ايجاد علاقه درفراگير ان در جلسا ت آموزشي

۱- از پديده هاي بديع ، ناهماهنگ ومتضادومتناقض استفاده كنيد.ايجادتغيير ناگهاني دروضع موجودتوجه يادگيرنده را برمي انگيزد.

۲- درموضوعات صرفا نظري يا عملي به منظورافزودن عناصرعاطفي واحساسي از نقل قولها وسرگذشتهاي كوتاه استفاده نماييد.

۳- علاوه برموضوعات آشنا كه دانش آموزان از آن اطلاع دارند ازموضوعات ناآشناوغيرمنتظره نيزاستفاده شود.

۴- از تمثيل هايي به منظور تبيين مسائل ناآشنا ونمايش جنبه هاي عجيب مسائل آشنا استفاده نماييد.  ]مثا ل ها ازآن دسته انتخاب شود كه براي يادگيرندگان قابل لمس وكاربردي باشد وبه زندگي وفعاليت هاي آنان مربوط باشد.[

۵- براي افزايش كنجكاوي روند طرح سوال وتحقيق رادنبال كنيد.معلم مي تواندهرجا كه احساس مي كند علاقه ي دانش آموزان نسبت به محتوا كمتر ازحد لازم است ، بااستفاده ازروش تدريس حل مساله و پرسش وپاسخ  اين كمبود را جبران نمايد.

۶- وجودنقص ياابهام در مطالب . اين شيوه معمولا درسريال هاي تلويزيوني ويادرداستان هاي سلسله وار قصه گويان ماهر ديده مي شود.روان شناسان نيز براي پي بردن به افكار وپنهانيهاي ذهن وروان افراد جملات وتصاوير نيمه تمام ومبهم را دراختيار مراجع قرارداده تا آن راتكميل وتفسير نمايند وبدين وسيله به مسائل نهاني روان وذهن آنان پي ببرند. اصولا انسان ها بدليل دارابودن غريزه ي كنجكاوي و جستجوگري براي رفع ابهامات و موارد نامعين ،مشتاقانه درصدد يافتن پاسخ پرسش ها ورفع ابهامات برآمده وچون خودبه جستجو وفعاليت اقدام مي كنند، ازاين عمل نيزاحساس لذت مي كنند.

۷- موفقيت ها وشكست ها به ميزان تلاش يادگيرنده نسبت داده شودنه به كل شخصيت وهويت يادگيرنده. وقتي درقبال نمره ي كم ، به دانش آموز عنوان بي عرضگي داده مي شود ،به تمام شخصيت وي حمله كرده ايم ونه ميزان تلاش او. درعين حال حمله واعتراض به ميزان تلاش ويابخشي ازعملكرد وي  نيز بايدبسياربااحتياط وعلمي باشد تاكمترين آسيب روحي ورواني را باخودبه همراه نداشته باشد.

۸- سعي شود به جاي استفاده از يكي از حواس مثل شنوايي ازتعداد بيشتري ازحواس ها استفاده شود. دركنارروش گفتاري وتوضيحات شفاهي ،از روش هاي كارگاهي وعملي ، ترسيم طرح وتصوير ، تصويرخواني ، بحث وتحقيق فردي وگروهي وسايرروش ها ي يادگيري ورسانه هاي آموزشي نيزاستفاده شود.

۹- دربسياري ازموارد فراگيران مي توانند كمك هاي  موثري درتهيه مطالب وارائه ي آن به كلاس وگردش كار آن به معلم بنمايند . اين گونه فعاليت ها داراي منافع گوناگوني براي تمام اعضاي كلاس وآموزشگاه است ،ازجمله ي اين منافع ايجادانگيزه درخود افرادوساير يادگيرندگان است.

۱۰- يكي ازموارداساسي درايجادانگيزه دريادگيرندگان داشتن ديدگاه تلفيقي است . چنانچه معلم زيست شناسي، اشعار فارسي رابداندوبه موقع به كارببرد، ازجامعه شناسي سردربياورد وازروانشناسي آگاه باشد وهمه ي اين هارا به طرز مناسب تلفيق نموده وبه موقع دركلاس مورداستفاده قراردهد،دانش آموزان باانگيزه ي بيشتري دركلاس حضورخواهنديافت. شاهداين گفتارسخنراني هاي آقاي دكترالهي قمشه اي وسايرانديشمنداني چون ايشان است كه داراي جاذبه ي خاصي است وآن هم به دليل تسلط وبه كارگيري بسياري ازرشته ها درهنگام سخنراني است.    

۱۱- دانايي وتسلط علمي آموزش دهنده دركنارتعادل اخلاقي ، رواني ورفتاري وي مي تواند كمك بسياري درايجادوتقويت انگيزه دريادگيرندگان باشد.صرف نظرازمشكلات وموانع ، معلم ومدرس بايدازتمام جنبه هابراي يادگيرنده الگو باشدويكي ازاين جنبه ها كه بسيارمهم است، دارابودن انگيزه ونگرش مثبت نسبت به علم ، يادگيرنده (دانش آموز) وحرفه ي تدريس است . اين انگيزه مي تواند مستقيم ويا غيرمستقيم به يادگيرنده منتقل شود وفعاليت هاونگرش هاي امروزوفردايش را تحت تاثير قراردهد.

۱۲ -برخورد انساني با يادگيرنده ورعايت شان انساني وي مي تواندعلاوه برايجادوتقويت انگيزه ، نگرش هاي مثبتي رادروي ايجادوگسترش دهد كه براي زندگي امروز وفرداي وي ازضروريات است وموجب مي شود پيشرفت هاي خاصي نصيب او شده وموانع بسياري راازميان بردارد .علاقمندي وارج نهادن به تمام معلمين به خاطرعلاقه به معلم دردوران مدرسه اي نمونه اي ازاين موارداست .

۱۳- تكاليف، متنوع وغيرتكراري ، جالب ، كاربردي  ومبتني برنياز واقعي بوده  و همچنين يادگيرنده رابه چالش وفعاليت ذهني وعملي وادارد. گروه معلمان هم پايه ياهم رشته مي توانند چنين تكاليفي رادرگروههاي آموزشي مختلف طرح نمايند. رعايت تفاوت هاي فردي درتعيين تكاليف بسيارمهم است.

۱۴- درصورت امكان فرصتي رابراي بحث هاي آزاد وخودماني درنظربگيريم . با طرح پيشنهادها ، گلايه ها وانتقادات به شكل كتبي وبدون نام هم مي توان بسياري ازخواسته ها ونيازها رادريافت نمود.

۱۵- ايجاد يك جوّ نسبتا آزاد كه درآن بتوان نيازها وخواسته هاي اساسي رادريافت كرد. يكي ازاين موارد طرح پرسش براي يادگيري بهتر ورفع ابهام است كه درصورت وجود يك جوّ امن وآرام قابل اجرا خواهد بود.

۱۶- براي تلاش فرد به عنوان يك فعاليت مطلوب ارزش قائل شويم وفقط به نتيجه ، پايان كار ونمره  توجه نداشته باشيم . بهتراست بيشتر فرايندمحورباشيم ودركنار آن، نتيجه هم مدنظرقرارگيرد.



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۱۲:۵۶:۴۰ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

روان شناسي خالي بندي

اين روزها عبارت خالي بندي به معني دروغ گرفتن و لاف زدن رايج شده است اما پيشينه اين واژه به دهها سال پيش يعني زمان سلطنت رضا شاه بر مي گردد ! نقل مي كنند كه در زمان رضاشاه بدليل كمبود اسلحه، بعضي از پاسبانهايي كه گشت مي دادند فقط غلاف خالي اسلحه يعني همان جلدي كه اسلحه در آن قرار مي گيرد را روي كمرشان مي بستند و در واقع اسلحه اي در كار نبود. دزدها و شبگردها وقتي متوجه اين قضيه شدند براي اينكه همديگر را مطلع كنند به هم ميگفتند كه طرف "خالي بسته" و منظورشون اين بود كه فلان پاسبان اسلحه ندارد و غلاف خالي اسلحه را دور كمرش بسته به اين معني كه در واقع براي ترساندن ما بلوف مي زند كه اسلحه دارد و روي همين اصل بود كه واژه خالي بندي رواج پيدا كرد. ولي اين واژه هيچ ارتباطي به دروغگويي و لاف زدن به صراحت زمان حاضر نداشت. حالا چرا در اين چند دهه ي اخير اين واژه متداول شده و همچنان هم رو به تزايد است مشخص نيست ولي شايد بايد آن را به حساب شيوايي بيش از حد زبان فارسي و غير منتظره بودن اعمال ما ايراني ها گذاشت كه خيلي از كارهامون از روي يك روش منطقي و نشات گرفته از يك اعتقاد راسخ نيست بلكه احساسي، الگويي و متاسفانه قابليت جوگير! شدن هم هست. البته شايد هم در دوران گذشته نيازي به كاربرد اين كلمه به تعبير فعلي نبوده چون هيچوقت جامعه ما اين همه خالي بند نداشته است!
 تقريبا همه دروغ مي گويند، اما دروغ داريم تا دروغ ! جان هالند راست مي گويد دروغ داريم تا دروغ : دروغ شاخ دار، دروغ مصلحت آميز، دروغ كودكانه و... اما دروغ هاي بي خطر يا كم خطري هم هست كه همه ما در زندگي روزمره مان زياد گفته يا شنيده ايم. در زمانه اي كه مي شود به كمك انواع روش هاي ارتباطي، ياد بگيريم كه صادق باشيم و با يكديگر با احترام رفتار كنيم، چرا به دروغ گويي عادت كرده ايم و چگونه مي توانيم از شر اين عادت مزاحم، خلاص شويم؟ روان شناسان به اين پرسش ها، پاسخ هاي علمي و دقيقي مي دهند.
 


1- دروغ گوهاي مرضي : فرآيند دروغ گويي از سن 4 تا 5 سالگي آغاز مي شود، يعني همان زماني كه كودك، نسبت به استفاده از زبان، آگاهي پيدا مي كند. البته دروغ كودكان، معمولا بي ضرر و صرفا به قصد رهايي از مخمصه يا رسيدن به آن چيزي است كه دوست دارند داشته باشند. اما در ميان بزرگسالان، اگر دروغ هاي مصلحتي را كنار بگذاريم، به اشخاصي برمي خوريم كه خيلي زياد و در مسائل كوچك و بزرگ، دروغ مي گويند.

روان شناسان به اين افراد مي گويند: دروغ گوهاي مرضي. دروغ گوهاي مرضي، دروغ مي گويند تا در خيال خودشان از حريمشان محافظت كنند، دوست داشتني و موجه به نظر برسند، به منافع مادي يا اجتماعي بيشتري دست پيدا كنند و يا اين كه از مجازات فرار كنند. البته در بيشتر مواقع، آن هايي كه از چنين افرادي دروغ مي شنوند، خودشان تا درجاتي متوجه اند كه فرد مقابلشان دارد دروغ مي گويد و چه بسا كه دلشان هم براي آن فرد بسوزد كه چرا چنين ذهن بيماري دارد. دستة ديگري از دروغ گوها هستند كه حساب شده، عامدانه و براي كسب منافع شخصي، دروغ مي گويند و اين كار را هم زياد و به صورت حرفه اي انجام مي دهند. روان شناسان، اين افراد را جزو شخصيت هاي ضداجتماعي طبقه بندي مي كنند. اين گروه معمولا زياد سر و كارشان به پليس، دادگاه و زندان مي افتد. دروغ گويي معمولا با گذشت زمان، بدتر و بدتر مي شود. چرا كه اصل بر اين است كه وقتي آدم يك دروغ مي گويد، بعدها ناچار مي شود كه براي رفع و رجوع آن دروغ، دروغ هاي بيشتري بگويد.

2- تمرين حقيقت چرا؟ : اصلا چرا دروغ مي گوييم؟ روان شناسان، برخي از مهم ترين دلايلي را كه باعث مي شود دروغ بگوييم، اين گونه فهرست مي كنند: مي خواهيم از درگيري پرهيز كنيم. نمي خواهيم باعث خشم يا صدمة كسي بشويم. نمي خواهيم احساسات كسي را جريحه دار كنيم. مي خواهيم كسي را تخريب يا روحيه اش را تضعيف كنيم. مي خواهيم احترام و تحسين ديگران را جلب كنيم. دوست داريم به قدرت بيشتري برسيم. نمي خواهيم با حقيقت تلخي دربارة خودمان مواجه شويم. دوست نداريم به اشتباهاتمان اعتراف كنيم. مي خواهيم فعلا روي قضيه اي را بپوشانيم، به اين اميد كه شايد بعدا اوضاع، بهتر شود.

جالب اين كه خيلي از مواقع، ممكن است نيت شخص دروغ گو هم خيرخواهانه باشد، هر چند كه دروغ گويي در اكثر مواقع، ريشه در خود شخص و خودخواهي شخص دروغ گو دارد. اما سؤال مهم تر، اين است كه آيا مي توانيم با يادگيري و تمرين مهارت هاي ويژه اي، خودمان را مقيد كنيم كه هميشه و تحت هر شرايطي، حقيقت را بگوييم و از دروغ گويي خودداري كنيم؟ پاسخ روان شناسان، اين است كه بله، اين كار در بيشتر مواقع امكان پذير است، اما به تمرين و ممارست نياز دارد. بايد ياد بگيريم الگوهاي فرار از حقيقت را كه در ذهنمان شكل گرفته، كم كم از بين ببريم تا بتوانيم نوعي رابطة سالم و احترام آميز را با مخاطبانمان سر و شكل بدهيم.

3- تغيير ذهنيت با فرض اين كه شخص دروغ گو از نظر رواني دچار مشكل حادي نيست، روان شناسان مي گويند كه دروغ گو به خاطر فقدان مهارت، دست به نوعي انتخاب اشتباه مي زند و از بين راست و دروغ، دروغ را انتخاب مي كند تا به زعم خودش، شرايط را به نحو مؤثري مديريت كرده باشد. دروغ گويي هاي بي خطر يا كم خطر نيز در بيشتر موارد، صرفا ريشه در يك تنبلي ذهني دارد و به شكل يك عادت غلط در روح و روان شخص دروغ گو رسوخ مي كند. روان شناسان اعتقاد دارند براي كسي كه به دروغ گويي عادت كرده، بهتر اين است كه اول از همه، ذهنيت (mindset) خودش را تغيير بدهد تا بتواند راست گويي مهارتي (skillful honesty) را بياموزد و به كار ببندد.

4- تصميم عجولانه، ممنوع چه چيزي باعث مي شود ما به اين فكر بيفتيم كه دروغ گفتن، بهترين راه حل در وضعيت موجود است؟ چه ترسي در پشت اين انتخاب اشتباه، پنهان شده است؟ ترس از اين كه اشتباه كرده باشيم؟ ترس از اين كه ديگران از ما خوششان نيايد؟ ترس از اين كه قادر نباشيم حقيقت را در قالبي محترمانه، قابل پذيرش و قابل تحمل عرضه كنيم؟ چرا فكر مي كنيم كه دروغ در شرايط خاصي مي تواند نتيجة خوبي به همراه داشته باشد؟ و... سؤالات بالا را به دقت بررسي كنيد و دربارة پاسخ هايتان عادلانه قضاوت كنيد. وقتي انگيزه هاي دروغ گويي تان معلوم شد، بهتر مي توانيد خودتان را مجهز كنيد تا اگر دوباره سر و كلة ميل به دروغ گويي پيدا شد، آن را از سر راه برداريد. اما قبل از اين كه بخواهيد كاري بكنيد يا عكس العملي از خودتان نشان بدهيد، تمام گزينه هاي احتمالي را بررسي كنيد. دروغ گويي در خيلي از موارد، نتيجة تصميم گيري هاي عجولانه و عاري از تدبير است. وقتي متوجه شديد كه داريد دروغ سر هم مي كنيد، مكث كوتاهي بكنيد و از مخاطب خودتان اجازه بخواهيد تا بار ديگر، سؤال او و شرايط و موضوع مورد بحث را بررسي كنيد. شايد زمان، اين اجازه را به تان بدهد كه سر و ساماني به افكار تان ببخشيد. در همين زمان مي توانيد در كنار بررسي مسأله، نيت و انگيزة خود تان را نيز ارزيابي كنيد.ذهنتان را متوجه شخص يا جملة قصاري كنيد كه شما را به راست گويي دعوت مي كند. چه بهتر كه پيشاپيش، مجموعه اي از اين نوع جملات سودمند و پرمغز فراهم كرده باشيد يا پيشاپيش، فهرستي از كساني را كه دوستشان داريد و مورد احترام تان هستند، گردآورده باشيد. صادقانه از خودتان بپرسيد كه در شرايط كاملا واقع بينانه، اگر راستش را بگوييم، بدترين اتفاقي كه ممكن است بيفتد، چيست؟

5- درك طرف مقابل تصور كنيد شما باعث شده ايد موقعيتي متفاوت از آن چه كه بايد، به وجود بيايد و فرض كنيد كه شما مسبب اين وضع نابهنجار بوده ايد. اگر فكر مي كنيد كه شايد با بحث بتوانيد به يك درك متقابل برسيد و تلخي حاصل از ابراز حقيقت را بگيريد، بهتر است از اين نوع عبارات و جملات استفاده كنيد: شايد اين حرفي كه مي خواهم بزنم، درست نباشد، اما لطفا صبور باشيد... برداشت من اين است كه... آيا شما هم چنين برداشتي داريد؟ مي دانم كه شايد اشتباه كرده باشم، اما مي خواهم شما هم بدانيد كه... سعي كنيد حتما نشان بدهيد كه احساس طرف مقابل را درك مي كنيد. مثلا ابتدا بگوييد: من درك مي كنم كه تو عصباني هستي و... و سپس نظر خودتان و در صورت امكان، راه حل هاي پيشنهادي تان را ارائه دهيد. سعي كنيد احساستان را به نوعي در كلام، لحن و رفتار خودتان به مخاطب منتقل كنيد:
من هم از اين كه فلان كار، رأس زمان مقرر تمام نمي شود، واقعا ناراحتم.
شما مي توانيد اين ناراحتي را در صدا و چهره من ببينيد... سپس توضيح بدهيد كه قصدتان اين نبوده و سريع نتيجه گيري كنيد كه: الان مي خواهم در حضور شما برنامه اي تنظيم كنم كه هر چه سريع تر، كار تكميل شود. و دقيقا مشخص كنيد كه كدام بخش از گفته هايتان واقعيت است و كدام بخش، تصورات و نظرات شماست. اگر اين كار را نكنيد، ممكن است كم كم به سراغ جعل واقعيت و نهايتا سراغ دروغ گويي برويد.
 

چند روش تمريني براي اينكه هيچوقت خالي نبنديم!

گفتن حقيقت وظيفه ماست!


مسدود كردن آن دسته از مسيرهاي ذهني كه منجر به دروغ گويي مي شود، نياز به تمرين دارد. وقتي شخصي با يك موقعيت خطير و پراسترس مواجه مي شود، ممكن است در يك آن، دوباره به سراغ روش هاي آشناي قديمي براي دروغ گويي برود. روان شناسان توصيه مي كنند با به خاطر سپردن 6 نكته زير، مي توانيم از مهارت راست گويي كه در وجود همگي مان هست، بهره مند شويم. آن ها به ما مي گويند:

۱ـ خونسردي خود را حفظ كنيد. وقتي كه خونسرد باشيد و تمركز حواس داشته باشيد، خيلي راحت تر و بهتر مي توانيد از مهارت هاي خودتان استفاده كنيد.

۲ـ وقتي حقيقت را مي گوييد، ممكن است بعضي ها عكس العمل منفي از خودشان نشان بدهند. البته شايد هم دليل موجهي براي اين ابراز خشم و ناراحتي وجود داشته باشد. مثلا شايد اين حقيقت، نشان دهنده بدقولي شما در اجراي يك قرارداد باشد. اما به هر حال بايد بياموزيد كه اين وظيفة شماست كه مانند يك آدم بالغ و مسؤوليت پذير، در لحظات خشم و ناراحتي مخاطب تان هم در كنار او حضور داشته باشيد. روان شناسان بر اين باورند كه گاهي اوقات، ضعف و خطايي كه در وجود ديگران مي بينيم، ناشي از رويكرد اشتباهي است كه ما خودمان انتخاب كرده ايم. در واقع، اين زاوية ديد خودمان است كه ايراد دارد. شايد از يك زاوية ديگر هم بشود به هر چيزي نگاه كرد. اين مي تواند اولين قدم باشد براي اين كه به مهارت هاي بيشتر برسيد، چرا كه هيچ كس نمي تواند چيزي كه وجودش را باور ندارد، بهبود ببخشد.

۳ـ برنامه ريزي داشته باشيد. مديريت زمان، يكي از كليدي ترين عناصر لازم براي رسيدن به آسودگي خاطر است. وقتي كه مي دانيد چه تعهداتي داريد و چه زماني بايد آن ها را انجام دهيد، بهتر مي توانيد براي آن برنامه ريزي كنيد. اين طوري، كمتر ممكن است در شرايطي گير كنيد كه در آينده مجبور به دروغ گويي شويد.

۴ـ از عذرخواهي نترسيد. تا حالا چند بار مجبور به دروغ گويي شده ايد فقط به اين خاطر كه نخواسته ايد عذرخواهي كنيد؟ وقتي اشتباهي مرتكب شديد، نفس عميقي بكشيد، اشتباه را بپذيريد و بابت عمل يا رفتار اشتباه تان عذرخواهي كنيد. عذرخواهي نه تنها احساس گناه و استرس را از شما دور مي كند، بلكه باعث مي شود آسيب ها و خسارت هاي احتمالي تان نيز جبران شود. به علاوه، اعتراف به اشتباه و عذرخواهي كردن، دو نشانة مهم از شخصيت قوي و روحيه ي بالاست.

۵ـ يك منبع الهام بخش براي خودتان فراهم كنيد. تاريخ پر است از انسان هاي بزرگ و سخنان پرمغزي كه هر كدام مي تواند به ما انگيزه اي قوي بدهد. براي اين كه مهارت هاي راست گويي خودتان را هر از چند گاهي تقويت كنيد، به زندگي اين افراد و سخنان با ارزششان دقت كنيد. ممكن است بدون تجديد قواي اينچنيني، باز هم فيلتان ياد هندوستان كند و...

۶ـ بر روي آن چه بيش از هر چيز ديگري برايتان اهميت دارد، تمركز كنيد. حواس خودتان را متمركز كنيد بر روي رفتاري كه دوست داريد و تصوير ايده آلي كه از خودتان و در ذهن خودتان ساخته ايد. اين تصوير مي تواند شما را در ادامه ي راه هدايت كند و باعث شود انگيزه ي بيشتري براي حفظ مهارت هاي راست گويي و استفاده از آن ها داشته باشيد.



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۱۲:۵۶:۴۰ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

زن وشوهرها، دعوا كنيد تا سالم بمانيد!

اين هم يك توصيه عجيب و غريب ديگر از محققان علوم ارتباطات و روان‌شناسي؛

آنها مي‌گويند زن و شوهرها اگر مي‌خواهند سالم بمانند و مدت بيشتري عمر كنند، بهتر است به جاي اين كه دلخوري‌ها و غم و غصه‌هاي‌شان را توي دل‌شان بريزند، آن را بيان كنند، حتي اگر اين بيان، موجب جنگ و دعوا و درگيري بين زن و شوهر بشود

اين نتيجه مطالعه‌اي است كه محققان دانشگاه ميشيگان انجام داده‌اند و قرار است در شماره ژانويه نشريه علمي «ارتباطات خانوادگي» منتشر شود.

 اساس ايده اين مطالعه از آنجا شكل گرفت كه تحقيقات قبلي نشان داده بود بيان احساسات، به ويژه بيان احساسات منفي، نه تنها در سلامت روح و روان انسان‌ها تأثير خوبي دارد، بلكه كاهش استرس مي‌تواند به پيشگيري از برخي بيماري‌هاي جسمي، مانند بيماري‌هاي قلبي نيز، كمك كند.

 به گزارش خبرگزاري فرانسه، در اين مطالعه تعداد محدودي از زن و شوهرهاي سفيدپوست، از طبقه متوسط كه در ميشيگان زندگي مي‌كردند، انتخاب شدند و پرسشنامه‌اي در مورد روابط بين آنها به آنها داده شد.

در اين پرسشنامه با پرسش‌هاي متعدد از آنها خواسته شده بود توضيح دهند كه آيا وقتي از همسرشان عصباني مي‌شوند، آن را بيان مي‌كنند يا اين كه به روي خودشان نمي‌آورند. سپس زن و شوهرها به مدت 17 سال، از نظر طول عمر و بيماري‌هايي كه به آن مبتلا مي‌شوند، بررسي و پيگيري شدند.

 نتيجه اين شد كه همسراني كه به‌طور معمول عصبانيت‌ها و دلخوري‌هاي‌شان را بيان نمي‌كردند، تا 5 برابر بيشتر از بقيه  احتمال داشت كه طي اين 17 سال بررسي، از دنيا بروند و احتمال ابتلاي آنها به بيماري‌هاي قلبي و نيز فشارخون، حدود 26 درصد بيشتر بود.

 در اين مطالعه، اثر ساير عوامل خطر ابتلا به بيماري‌هاي قلبي، مانند سيگار، وزن و فشارخون قبلي، حذف شده است.

 به گفته كارشناسان، مهارت كاهش استرس و تنش‌هاي رواني، از جمله مهارت‌هايي است كه همه افراد،  بايد آن را بياموزند؛ چرا كه استرس طولاني‌مدت، نه تنها مي‌تواند كارآيي آنها را در امور زندگي كاهش دهد، روي تربيت فرزندان اثر نامطلوب به جا بگذارد و رضايت از زندگي را كاهش دهد، بلكه تحريك مدام سامانه عصبي با واسطه‌هاي شيميايي و هورموني استرس، باعث مي‌شود فرد در معرض ابتلا به بيماري‌هاي جسمي نيز قرار بگيرد.

 البته توانايي كنترل خشم نيز يكي از مهارت‌هايي است كه براي يك زندگي سالم مورد نياز است، اما نكته در اينجاست كه اگر شما مي‌توانيد خشم خود را در مواقع بحراني بروز ندهيد، بايد بتوانيد موضوع را درون خودتان حل كنيد، نه اين كه كشمكش را از موقعيت خارجي و در تقابل با طرف مقابل، مثلا همسرتان، به درون خودتان منتقل كنيد و ادامه بار فرايند خشم و دعوا را، فقط خودتان متحمل شويد.

 مشاوران توصيه مي‌كنند اگر دلخوري‌اي از كسي، به ويژه از همسرتان داريد، سعي كنيد مهارت بيان آن را  بياموزيد. گاهي گره يك سوءتفاهم كوچك، اگر بيان شود، مي‌تواند خيلي راحت با دست باز شود و ديگر نيازي به باز كردن آن با دندان نباشد.

 ضمن اين كه پيش از اين مطالعات زيادي هم انجام شده بود كه نشان مي‌داد بيان و ابراز هيجانات، مي‌تواند نقش مهمي در كاهش هيجانات شديد رواني و واكنش‌هاي عاقلانه و منطقي داشته باشد.

 به‌عنوان مثال يكي از اين تحقيقات كه در دانشگاه كاليفرنيا انجام شده و چند ماه پيش گزارش آن در نشريه «علوم روان‌شناسي» منتشر شد، نشان مي‌داد كه فعاليت قسمتي از مغز به نام «آميگدال»، كه مسئول بروز هيجان‌ها و عواطفي مثل ترس، اضطراب و خشم است، بعد از بيان احساسات، به‌طور قابل‌ملاحظه‌اي كم مي‌شود.

 اين در حالي است كه «پره‌فرونتال»، ناحيه‌اي از كورتكس مغز كه مسئول قضاوت و تمركز و كلا بروز رفتارهاي عاقلانه است، با اين روش، فعال مي‌شود. بنابراين عاقلانه است اگر روش بيان احساسات را، روش خوبي براي حل دعواهاي زن و شوهري هم بدانيم.

 

برچسب: ،
ادامه مطلب

امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۱۲:۵۶:۳۹ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

بيما ري پـاركينسون

اگر چه در چند سال گذشته پيشرفت چشم گيري در درمان بيماري پاركينسون صورت گرفته است اما اين بيماري هنوز هم راز گونه است. ما مي دانيم كه برخي نواحي كوچك اما مهم مغز دچار استعاله مي شود اما اين بيماري صرفا ناشي از كهولت سن نيست تاثيرات آن پيچيده است . اما عمده ترين آنها كمبود ناقل شيميايي بسيار مهمي به نام دوپامين است كه درمانهاي دارويي كنوني به خوبي اين كمبود را جبران مي نماييد و اين كار ساليان سال زندگي كامل و فعالي را براي بيماران به ارمغان مي آورد.

اگر چه در بسياري از موارد با عارضه اي سركار داريم كه روند پيشرفت آن كند است اما بايد به خاطر داشته باشيم كه اكثر بيماران از عمر طبيعي برخوردار خواهند بود كه به معني چندين سال فعاليت داشتن ولذت بردن از زندگي است . مبتلايان به بيماري پاركينسون مي توانند با خوش بيني معقول منتظر آينده اي خوب و مثبت باشند.

بيماري پاركينسون چيست؟

مشخصه بيماري پاركينسون ، مجموعه اي از علايم است كه سيستم عصبي را درگيرمي نمايد و مهمترين آنها عبارتند
از :

l كندي حركت                                                           

l سفتي : دستها و پاها سنگين و سفت مي شوند                

l لرزش و سفتي به دو دست و دو پا سرايت مي كند                         

l اختلال در طرز نشستن و حالت بدن : گردن و بالا تنه بيمار حالتي خميده به خود مي گيرد و دست ها به هنگام
راه رفتن آزادانه جلو عقب نمي روند .

l كلام ناواضح و جويده جويده ادا مي شود

l اين بيماري در اثر تحليل سلولهاي رنگ دانه دار عصبي در مغز بوجود مي آيد

l معمولا در دهه هاي 50 و 60 عمر انسان شروع مي شود .

l مي تواند ماه ها و يا سالهاي متمادي ثابت و بدون پيشرفت باقي بماند، اما عموماً پيشرفت مي كنند و به ندرت پيش مي آيد كه بيماري پاركينسون طول عمر را به ميزان چشم گيري كاهش دهد.

چه افرادي به اين بيماري مبتلا مي شوند؟

بيماري پاركنيسون مي تواند افراد همه طبقات جامعه و از همه نژادها را مبتلا سازد و در سرتا سر جهان نيز ديده شده است. افزايش سن آن را تشديد مي نمايد كه البته افزايش سن دليل اصلي بروز آن نيست به طور كلي از هر 1000 نفر يك نفر به اين بيماري مبتلا مي شود اما در دهه هاي 70 و80 عمر انسان ، اين نسبت به يك درصد نفر افزايش مي يابد.

بسياري از افراد مسن به نوع خفيف آن مبتلا هستند كه مي تواند به آساني از آن چشم پوشي نمود . ميزان ابتلاي زنان و مردان به اين بيماري يكسان است و به ندرت اين بيماري جنبه ارثي دارد . پس بنابراين پاركينسون بيماري عفوني نيست.

نشانه هاي شايع بيماري پاركينسون:

اگر چه نشانهاي شايع بيماري پاركينسون در ميان بيماران متفاوت ،مختلف هستند اما طيفي از ويژگي هاي مشترك نيز به چشم مي خورند.

1- دشواري بستن دكمه ها

2- ناتواني از چرخيدن    

3- ناتواني از برخاستن از روي صندلي      

4- صورت بدون احساس

5- افتادن مكرر

6- خشك شدن پاها      

7- پوست چرب

8- پلك زدن اندك

9-كشيدن پاها روي زمين به هنگام راه رفتن

10- خوردن كند

11- حركت كند

12- صداي آهسته

13- عضلات سفت

14- لرزش

نحوه تشخيص بيماري

مردم همواره مي پرسند كه اين بيماري را چگونه تشخيص مي دهند. اين تشخيص همواره تصميمي كلينيكي است كه بر مبناي علائم بخصوص نشانه هاي كه پزشك مجرب در طول معاينه مشاهده مي نمايد ،قرار دارد.

تست هاي آزمايشگاهي و عكس برداري با اشعه هاي ايكس معمولا ضرورتي ندارد و تست هاي ويژه همچون
سي تي اسكن و تصوير برداري تشديد مغناطيسي (ARI) عموماً بي فايده هستند در واقع اين نوع اسكن ها نتايج را در بيماري پاركينسون طبيعي نشان مي دهند.

نحوه درمان بيماري

درمان اين بيماري مبتني بر جايگزين نمودن مواد شيميايي مضر است كه در اثر بروز پاركينسون كاهش و يا اتمام
يافته اند. مهمترين ماده شيميايي كه در اثر بيماري روبه كاهش مي نهد دوپامين است كه چندين سال قبل از آشكار شدن هر گونه علامتي به آهستگي كاهش مي يابد. برآورد مي شود كه قبل از پديدار شدن علائم 80% از دوپامين درمناطق حساس مهم مغز از بين مي رود . دوپامين را مي توان در گروه هايي از سلول هاي عصبي يا به مغز كه
عقده هاي پايه اي ناميده مي شوند، يافت.

براي بيماري دارويي به نام (لوود وپا) جهت جايگزيني دوپامين استفاده مي شود . البته به اين منظور از داروهاي ديگري نيز استفاده مي شود.فيزيوتراپي ، گفتار درماني و كار درماني از انواع درمانهاي فيزيكي و جسماني ارزشمندي هستند كه در برخي مراحل بيماري پاركينسون به كار مي روند.

اين نوع درمانها مكمل هستند اماجايگزين آنچنان خوبي براي درمان دارويي نمي باشند . هدف كلي درمان اين است كه فعاليت فرد تداوم يابد و اين امكان براي فرد فراهم آيد كه تا حد امكان زندگي طبيعي يا نزديك به طبيعي داشته باشند.

هشدارهايي درمورد داروها :

برخي داروها را نبايد در بيماري پاركينسون مصرف كرد. بيشتراز داروها آرام بخش فنوتيازين و داروهاي
آنتي سايكوتيك نام برده شد.

به هر حال اين داروها در درمان حالت تهوع و يا حملات سرگيجه پيشنهاد مي شود اما به ندرت در درمان بيماري پاركينسون به كار مي روند. مصرف بازدارنده هاي آنزيم (مونوآمين اكسيداز) كه در درمان افسردگي به كار مي روند مجاز نيست اما داروهاي ضد افسردگي (تري سيكليك) را مي توان مصرف نمود . بيماران مبتلا به برخي انواع آب سياه و يا ملانوم پوستي نيز نبايد داروهاي لوودوپا را مصرف كنند .

ژن درما ني :

علاوه بر داروهاي جديد ، روش هاي درماني نويني نيز ابداع شده است . ژن درماني قابليت چشم گيري در درمان بيماري سيستم عصبي مركزي دارد . وارد كردن ژن هاي كارآمد به مغز بيماران مبتلا به پاركينسون روش مفيدي است تا اين ژن هاي سالم جايگزين ژن هاي معيوب شوند هدف از انجام اين كار وارد كردن پروتئيني است كه از آسيب سلولي ممانعت نمايد و يا عملكرد سلول آسيب ديده را مجدداً برقرار مي نمايد و يا امكان انتقال فيزيولوژيكي را در ناقلين عصبي ناقص فراهم آورد. راه بردهاي روش ژن درماني فراتر از شيوه هاي قديمي جايگزين كردن دوپامين بوده و به سوي استفاده از عواملي رفته است كه باعث رشد سلول عصبي مي شوند، آن هم از طريق افزايش عملكرد سلول و يا ممانعت از مرگ سلول .



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۱۲:۵۶:۳۹ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

ارتباط ميان غدد جنسي و غدد درون ريز

در ارگانيسم بدن انسان 7 غده مترشحه داخلي وجود دارد. هر يك از اين غدد هورمون هاي متفاوتي را ترشح مي كنند كه پيام هاي مختلفي را به اعضاي ديگر منتقل ميسازند. اين غدد مسئول تنظيم و تعديل عملكردهاي مختلف بدن از جمله رشد، فشار خون، دماي بدن، ميزان كلسيم، شكر، فسفر، و از همه مهمتر عملكرد جنسي افراد هستند. زماني كه هر يك از اين غدد به نحوي قادر به نشان دادن واكنش درست از خود نباشند، بدن ممكن است با انواع و اقسام مختلف اختلالات مواجه شود. به همين دليل است كه برخي از افرادي كه در غدد خود با اختلال روبرو مي شوند، بايد با استفاده از هورمون هاي مصنوعي نيازهاي بدن خود را مرتفع سازند.



مهمترين غده درون ريز، غده هيپوفيز نام دارد. اين غده توانايي آن را دارد كه به كل غدد درون ريز شدت و يا كسرت عمل وارد كند. غده ي هيپوفيز همچنين از جمله مهمترين غده هاي جنسي نيز محسوب مي شود.



غده معروف هيپوفيز كه محور اصلي كنترل فعاليت هاي بيضه اي/تخمداني است، كنترل كليه ي تنظيمات جنسي در بدن خانم ها و آقايون را به عهده دارد.



در مردان اين غده فعاليت هاي جنسي خود را از زمان بلوغ -يعني درست وقتي كه هورمونهايي را به منظور تحريك اعضاي جنسي به خون مي فرستد- كار خود را شروع مي كند.



در خانم ها هم غده ي هيپوفيز در دوران بلوغ با ايجاد هورمون هايي كه سبب تخمك گذاري در تخمدان ها مي شوند، كار خود را شروع مي كند. هر يك از تخمك ها حاوي هورمون هاي جنسي زنانه هستند كه سبب ايجاد و گسترش خصوصيات زنانه در بانوان مي شوند.



همه ي انسان ها در تمام طول زندگي خود دائماً در حال انتقال و تغيير شكل انرژي هستند. همه چيز در زندگي انسان ها شروع و پاياني دارد و رابطه جنسي نيز از اين امر مستثني نخواهد بود.



اندام هاي جنسي انرژي را توليد مي كنند كه باعث ايجاد تمايلات و گرايش هاي جنسي در افراد مي شود؛ اما به منظور توليد يك چنين انرژيي، اندام هاي جنسي بايد از منبع ذهني تغذيه شوند. افكار و تصورات جنسي به عنوان مواد اوليه ي توليد اسپرم و انرژي جنسي محسوب مي شوند.



زندگي يك انسان از تلفيق يك اسپرم با تخمك شكل مي گيرد. تنها يك اسپرماتوزوئيد (نطفه) اين توانايي را دارد كه يك انسان جديد خلق نمايد. گفته مي شود كه در هر بار انزال، مردها چيزي در حدود ميليون ها اسپرم از دست مي دهند.



در يك زمين كشاورزي زماني كه كشاورز تصميم مي گيرد دانه بكارد، بهترين انواع دانه ها را انتخاب مي كند، زمين را به خوبي شخم مي زند، و دو تا سه دانه مي كارد –و نه ميليونها- و زمانيكه اين دانه ها بزرگ شده و رشد كردند، از آنها استفاده كرده ميوه هايشان را ميخورد و زندگي مي كند.



به عنوان مثال يك درخت ليمو را در نظر بگيريد. اين درخت زماني به مرحله تكامل خود مي رسد كه بتواند ميوه هاي رسيده ي ليمو پرورش دهد. اما اگر كسي به اين امر توجه نداشته باشد و ميوه ها را پيش از رسيده شدن كامل از درخت بچيند، با اين كار خود به رشد درخت صدمه وارد كرده و اجازه نمي دهد كه درخت به رشد و تكامل نهايي خود برسد. اين امر در مورد ارتباط جنسي نيز صدق مي كند. اگر فرد پيش از رسيدن به بلوغ كامل بخواهد از انرژي جنسي خود استفاده كند، به بدن خود صدمات جبران ناپذيري وارد مي كند 




برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۱۲:۵۶:۳۸ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

پژوهش چالش‌هاي جمعيتي ايران

همانند اكثر كشور‌هاي در حال توسعه،‌ايران نيز بعد از جنگ جهاني دوم طي مراحل انتقال جمعيتي را با كاهش اساسي و مستمر مرگ و مير آغاز كرد. در فاصله دهة 1330 تا دهة 1360 ايران با رشد بي‌سابقه و شتابان جمعيت مواجه بود. به طوري كه معدل رشد سالانه جمعيت در اين چهار دهه به رقمي حدود 3 درصد بالغ مي‌شد. رشد سالانه 3 درصد، سبب شد جمعيت هر 23 سال يكبار دو برابر و در طول يك قرن بيش از شانزده برابر شود. رشد سالانه 3 درصد سبب شد، جمعيت ايران از رقمي كمتر از 19ميليون نفر در سال 1335 به رقمي در حدود 50 ميليون نفر در سال 1365 بالغ شود. پيشرفت بهداشت و گسترش آن و به تبع آن كاهش ميزان‌هاي مرگ ومير به ويژه مرگ ومير نوزادان و اطفال نقش اصلي و تعيين كننده در شتاب رشد جمعيت داشته‌اند.

چنين روندي ميزان سالانه رشد طبيعي جمعيت در فاصله سالهاي 1355 تا 1365 را به رقم بي‌سابقه2/3 درصد رساند. جالب آنكه با توجه به ورود مهاجرين و معاودين عراقي و هجوم آوارگان و پناهندگان افغاني در اين فاصله، مهاجرت هم حدود 8/. واحد ميزان رشد سالانه جمعيت را افزايش داد و رقم رشد مطلق سالانه جمعيت به 4 درصد بالغ شد.

پس از انجام سرشماري 1365 و وقوف به جمعيت 50 ميليوني كشور، و از آن مهم‌تر وقوف به روند بي‌سابقه رشد شتابان جمعيت،‌دولت ودستگاه هاي برنامه‌ريزي لزوم اتخاذ سياست هائي در جهت تعديل ميزان رشد جمعيت از طريق تشويق و ترغيب برنامه‌هاي تنظيم خانواده و كاهش سطح زاد ولد و باروري را اجتناب ناپذير دانستند، به طوري كه از سال 1367 اين سياست ها در متن اولين برنامه توسعه اقتصادي و اجتماعي بعد از انقلاب اسلامي قرار گرفت.

خانواده‌ها و زوجين با آشنايي قبلي با برنامه‌هاي تنظيم خانواده و توجه به بهداشت و آموزش فرزندان و به طور كلي توسعه خواهي و توجه به كيفيت زندگي هم از برنامه‌هاي تنظيم خانواده و تحديد مواليد استقبال كردند. بدين ترتيب برنامه‌ريزي و مساعدت دولت و‌آمادگي و استقبال خانواده ها و زوجين، در دهة1370 سطح باروري را در ايران با سرعتي استثنائي كه در سطح بين‌المللي كم سابقه و شايد هم بي‌سابقه بود كاهش داد. بطوريكه در حال حاضر شاخص هاي باروري و به تبع آن ميزان رشد سالانه جمعيت در مقايسه با سال 1365 به كمتر از نصف تقليل يافته‌ است. ميزان باروري كل از 5/6 نوزاد زنده براي هر زن در سال 1365 به كمتر از 3 نوزاد زنده و به تبع آن ميزان رشد طبيعي سالانه جمعيت از 2/3 درصد در سال 1365 به كمتر از 5/1 درصد در حال حاضر تنزل يافته است.

كاهش سطح زاد و ولد و باروري علاوه بر تأثير قاطعي كه بر ميزان رشد جمعيت و از آن طريق تعديل شتاب افزايش تعداد جمعيت داشته بر تركيب و ساختار جمعيت نيز تأثير خواهد گذاشت. كاهش مستمر زاد و ولد و انتقال از باروري طبيعي به باروري كنترل شده به تدريج ساختار سني جمعيت را از وضعيت جواني خارج و به طرف سالخوردگي سوق مي‌دهد. به همين لحاظ هرم سني جمعيت ايران كه به جرأت مي‌توان گفت در طول تاريخ همواره قاعده‌اي گسترده داشته و به لحاظ تمركز بيش از 40 درصد از كل جمعيت در سنين كمتر از 15 سال از ساختاري جوان برخوردار بود، در دو دهة اخير به سبب كاهش باروري تغيير شكل داده و نوعي فرورفتگي درقاعده هرم سني ايجاد شده است . به همين سبب تغيير شكل هرم سني نسبت جمعيت كمتر از 15 سال از رقمي بيش از 45 درصد در سال 1365 به رقمي اندكي بيش از 30 درصد در حال حاضر كاهش و در واقع در فاصله كمتر از 20 سال با روندي بي سابقه به دو سوم تقليل يافته است. روند كاهش جمعيت كمتر از 15 ساله تا چند دهة ديگر ادامه خواهد داشت و به حدود 20 درصد نيز خواهد رسيد.

در حال حاضر هرم سني جمعيت ايران در حال انتقال از جواني به سالخوردگي است. بدين ترتيب اگر نقطة شروع كاهش اساسي و مستمر باروري در ايران را سال1365 در نظر بگيريم تا پايان ربع اول قرن پانزدهم هجري شمسي (1425) ساختار جمعيت ايران ساختاري كاملاً سالخورده خواهد بود. در حاليكه تا سال 1375 همواره كمتر از 5 درصد از كل جمعيت ايران در سنين بالاتر از 65سال قرار داشته و هنگام نيل به سالخوردگي كامل جمعيت ( دهه سوم قرن پانزدهم) نسبت درصد جمعيت 65 ساله به بالا به حدود 15 درصد رسيده و در واقع بيش از سه برابر خواهد شد.

از نظر روند تحولات ساختاري ناشي از كاهش مستمر باروري آنچه در حال حاضر مسئله محوري است تراكم نسبت زيادي از جمعيت در سنين نوجواني و جواني يعني 15 تا 24 سالگي است. افراد واقع در اين گروه سني هنگامي كه سطح باروري كشور بالا بوده( دهه اول بعد از انقلاب اسلامي) بدنيا آمده‌اند و به همين لحاظ تراكم نسبي بالا را با خود به اين سنين منتقل كرده‌اند. نسبت درصد جمعيت 15 تا 24 ساله از كل جمعيت براي اولين بار در سال 1375 به بيش از 20 درصد رسيد و از آن پس نيز روندي‌ رو به افزايش داشته است. بطوريكه در حال حاضر نسبت مذكور به رقمي نزديك 25 درصد رسيده و در طول دهه 1380 نيز اين افزايش ادامه خواهد داشت. تأمين نياز‌هاي مرتبط به آموزش عالي،‌ايجاد اشتغال و بالاخره ازدواج و تشكيل خانواده خيل عظيم نوجوانان و جوانان در دهه جاري از مسائل اصلي و محوري كشور است. در دهة 1380 ميزان ازدواج و به تبع آن باروري افزايش خواهد يافت كه اين منجر به نوعي مقاومت موقت در مقابل روند رو به كاهش باروري خواهد شد.

علاوه بر چالش‌هاي مرتبط به تغييرات ساختار سني جمعيت، كشور در سالهاي آتي با چالش‌هاي ديگري در ارتباط با مهاجرت و توزيع مكاني جمعيت، نيروي انساني و اشتغال، تنظيم خانواده و بهداشت باروري، تحولات خانواده و بالاخره تأثير تحولات جمعيتي بر روابط اجتماعي و فرهنگي مواجه است.

مهاجرت و توزيع جمعيت: آنچه در بحث مهاجرت بيش از همه اهميت دارد شناخت عوامل زمينه ساز مهاجرت ها و اقداماتي است كه بايد در جهت دهي آن صورت گيرد. اين عوامل به اجمال عبارتند از: بالا بودن ميزان رشد جمعيت و عدم هم آهنگي آن با امكانات زيست در بعضي از مناطق كشور، ناهمگوني هاي اقليمي و زمين شناختي كه امكان استقرار جمعيت در بخش وسيعي از كشور را محدود كرده است، توسعه نامتوازن نواحي مختلف كشور و شرايط و اوضاع و احوالي كه برعدم توانمندي محيط در نگهداري جمعيت افزوده است، بالا بودن تعداد آبادي هاي بسيار كوچك و كم اهميت و اتكاء آنها بر زراعت ديم كه به سرعت از صرفه اقتصادي تهي شده و به مهاجرت دامن مي‌زنند، جاذبه‌هاي شهري و سطوح بالاي درآمدي آنها در مقايسه با وضع روستائي وسطوح بسيار پايين درآمدي آنها، پايين بودن سرانه سرمايه‌گذاري در نيمي از استان هاي كشور . مضافاً آنكه شكاف موجود بين حداكثر و حداقل سرانه سرمايه‌گذاري در استان ها بيش از سه برابر است.

براي حل مسائل فوق اقداماتي به شرح زير ضروري است:

" توسعه زيرساخت ها در نقاط روستايي وكاهش شكاف درآمدي ميان جوامع شهري وروستائي.

" تلاش براي ايجاد تعادل زيستي معيشتي و كاهش نابرابري ها و ناهماهنگي‌هاي موجود.

" بهينه‌سازي توليد و درآمد و تلاش براي افزايش بهره‌وري آنها درنقاط روستايي .

" روزآمدكردن سازمان و تشكيلات مديريتي درمناطق آسيب‌ديده وآسيب‌پذير.

نيروي انساني و اشتغال

در زمينه مسائل مرتبط با نيروي انساني و اشتغال بر محور‌هاي زير مي‌توان تاكيد كرد:

ـ ميزان بالاي رشد جمعيت فعال در دهة اخير. در فاصله سال هاي 1375 تا 1381 رشد سالانه جمعيت فعال7/4 درصد و سه برابر رشد سالانه كل جمعيت بوده است. اگر جمعيت فعال به تفكيك شاغلين و بيكاران در جستجوي كار در نظر گرفته شوند در آن صورت در فاصله سال هاي مذكور، رشد سالانه شاغلين1/4 درصد و رشد سالانه بيكاران بيش از دو برابر و 6/9 درصد بوده است. به همين لحاظ ميزان بيكاري از 1/9 درصد در سال1375 به 3/12 درصد در سال 1381 افزايش يافته است.

ـ انتقال سهم عمده متقاضيان ورود به كار از سنين كمتر از 20 سالگي به سنين 20تا29 سالگي (اشاعه تحصيلات در چند دهه اخير نقش مهمي دراين انتقال داشته است).

ـ تغيير و تحولات ناموزون انتقال شاغلين در سه بخش كشاورزي، صنعت و خدمات و رشد بي‌رويه و تورم ناموزون بخش خدمات قبل از اشباع بخش صنعت. در سال 1381 توزيع شاغلين در سه بخش كشاورزي، صنعت و خدمات به ترتيب4/26، 26و 6/44 درصد بوده است.چنين روندي منجر به افزايش بيكاري پنهان و اشتغال كاذب و غير مولد شده است.

مشكلات و چالش‌هاي فوق اقداماتي به شرح زير را ضروري مي‌سازد:

1ـ چاره‌جوئي‌هاي علمي وعملي در زمينة كار آفريني و اشتغال زائي

2ـ ايجاد زمينه‌ها و ساختار اجتماعي و اقتصادي مناسب براي استقبال از مشاغل فني و ميداني و پرهيز از مشاغل اداري و پشت ميز نشيني .

3- توجه و تاكيد بر ايجاد اشتغال بيشتر در بخش صنعت و صنايع زير بنايي.

تنظيم خانواده و بهداشت و باروري

هر چند كاهش سريع باروري در دو دهة اخير به تدريج بار برنامه‌هاي تنظيم خانواده با هدف تحديد مواليد و تعديل رشد جمعيت را سبك تر كرده است ولي مسائل مرتبط با بهداشت باروري كماكان مطرح است و با توجه به تحولات اخير جمعيتي و پيامدهاي آن به تدريج ابعاد گسترده‌تري نيز خواهد يافت. پيامدهائي چون:

به هم خوردن تعادل موجود در تعداد مردان وزنان در معرض ازدواج.

افزايش سن ازدواج، به ويژه در مورد دختران

افزايش فاصله سن بلوغ و سن ازدواج.

افزايش باروري ناخواسته و امكان افزايش سقط جنين.

خطر افزايش بيماري هاي مقاربتي و بيماري مهلك ايدز.

با توجه به چالش هاي مرتبط با تنظيم خانواده و بهداشت باروري، لازم است در برنامه‌ريزي ها اولويت‌هاي زير مد نظر قرار گيرد:

1ـ تداوم ارائه خدمات تنظيم خانواده به صورت فعال و رايگان .

2ـ افزايش كيفيت برنامه‌هاي تنظيم خانواده و تعيين جهت برنامه‌ها به سمت برنامه‌ جامع بهداشت باروري.

3ـ توجه به ويژگي هاي خانواده و بهداشت باروري.

4ـ افزايش نقش مشاركت مردان در برنامه‌هاي بهداشت باروري و تنظيم خانواده

5ـ ارائه خدمات مشاوره‌اي و بهداشتي براي جوانان به ويژه جوانان در آستانه ازدواج

6ـ برنامه‌ريزي در جهت استفاده بيشتر و گسترده‌تر از توانائي و تخصص زنان تحصيلكرده.

خانواده و تحولات آن

در نيم قرن اخير تغييرات بنيادي در شكل و ويژگي هاي خانواده در ايران محسوس بوده است. انتقال از خانواده گسترده به هسته‌اي از بارز ترين اين تغييرات بوده و كاهش اساسي و مستمر مرگ و مير شانس دوام و بقاي خانواده را افزايش داده و از آن طريق به تثبيت خانواده‌ هسته‌اي كمك كرده است.اگر چه مناطق مختلف به طور ناهمزمان و به درجات متفاوت در معرض دگرگونيهاي اقتصادي ـ اجتماعي قرار گرفته اند و بهمين دليل به طور همزمان شاهد وجود و ادامه حيات اشكال : گسترده ، گسترده شكسته، هسته اي تكميلي، هسته اي مشاركتي و اشكال تركيبي ديگرخانواده در ايران هستيم، اما شكل غالب خانوادة شهر، هسته اي است و خانواده گسترده فرايند افول را طي مي كند.

با خروج قريب‌الوقوع ايران از دوره انتقال جمعيتي، خانواده در ايران دستخوش تغييرات شديدتري خواهد شد. از اينرو، ضرورت تقويت مطالعات خانواده و تغييرات آن از استراتژي هاي اساسي پيش رو خواهد بود. با مطالعات مسير‌هاي مختلفي كه كشور‌هاي پيراموني نزديكتر به مركز اين تحولات براي سازگار شدن با شرايط جديد پيموده‌اند مي‌توان جامعه را براي برخورد سنجيده با تغيير و تحولات آتي خانواده آماده كرد.موضوعاتي مانند همسر گزيني،سن ازدواج و تاخير آن، مضيقه ازدواج ، دوام ازدواج و بچه آوري از عمده ترين و مهمترين موضوعات مر بوط به خانواده است كه نياز مبرم به مطالعه و بررسي سراسري و منطقه اي آن وجود دارد. شيوه هاي مختلف همسر گزيني در كشور و تبعات آن ، تاخير سن ازدواج( به تبع افزايش تمايل دختران به تحصيلات دانشگاهي و افزايش نرخ بيكاري پسران فارغ التحصيل)و تبعات آن، مضيقه احتمالي ازدواج براي دختران و تبعات آن و همچنين تاثير دگرگوني هاي اقتصادي،اجتماعي و فرهنگي بر خانواده ها و دغدغه هاي مربوط به افزايش نرخ طلاق و كاهش دوام ازدواج، هر يك به دلايلي به فهرست مسائل اجتماعي كشور پيوسته است كه بايد مورد بررسي قرار گرفته و راه حلي براي آن پيدا شود.

تحولات جمعيتي و روابط اجتماعي و فرهنگي

تغيير و تحولاتي كه در مراحل انتقال جمعيتي صورت مي‌گيرد اثرات و پيامد‌هائي درارتباط با روابط اجتماعي و فرهنگي دارد. اين اثرات و پيامد‌ها در سطح خرد از طريق خانواده و در سطح كلان از طريق جامعه نمود پيدا مي‌كند. در اين زمينه علاوه بر ابعادي كه در قسمت چالشهاي مرتبط با باروري و تنظيم خانواده و نيز چالشهاي مرتبط به خانواده و تحولات آن عنوان شد مي‌توان بر ابعاد زير تاكيد كرد:

ـ ارتباط فرزندان با بزرگسالان، در خانواده‌هاي با فرزندان كمتر بيشتر از خانواده‌هاي با فرزندان بيشتر خواهد شد. چنين روندي اثرات رفتاري و از آن طريق تبعات اجتماعي و فرهنگي خواهد داشت.

ـ تغيير و تحولات مرحله انتقال جمعيتي، كه خود در بستر توسعه اقتصادي و اجتماعي تحقق مي‌يابد، منجر به افزايش ارتباط با نهاد‌هاي بيرون از خانواده و كاهش ميزان تأثير خانواده در تكوين رفتار‌هاي اجتماعي و فرهنگي مي شود.

ـ كاهش مرگ و مير و متعاقب آن كاهش زاد و ولد و باروري منجر به تغييراتي در مسير و دوره‌هاي زندگي مي‌شود. در شرايط باروري كنترل شده، معمولاً هنگامي كه والدين به سنين حدود 50 سالگي مي‌رسند فرزندان آنها استقلال نسبي پيدا كرده و پدر و مادر از مسئوليت هاي مستقيم فرزندان در ارتباط با بهداشت و آموزش فارغ‌ شده‌اند.در يك جامعه توسعه يافته، با توجه به كاهش مرگ و مير و نيل به اميد زندگي بالا( حدود 75 سال)، يك فرد 50 ساله بطور متوسط حدود 30 سال از زندگي را پيش رو دارد. بدين ترتيب دوره جديدي از زندگي كه جمعيت شناسان اجتماعي آن را دوره "بعد از پدر و مادري" ناميده اند در جوامع نوين نمود پيدا كرده است. تأمين نياز‌هاي خاص اين دوره اعم از نياز‌هاي اقتصادي و رفاهي و يا نيازهاي رواني، اجتماعي و فرهنگي اهميت خاصي پيدا كرده است.



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۱۲:۵۶:۳۷ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

بوسه مادر



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۱۲:۵۶:۳۷ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

آشنايي با كليه آزمايش هااي قبل از ازداواج

براي آغاز يك زندگي سالم، مسلماً چيزي جز سلامت و صحت طرفين ملاك نيست.به همين منظور، عروس و داماد با مراجعه به محضر از انجام پاره‌اي آزمايشات مطلع مي‌شوند. محضر، زوجين را با معرفي‌نامه عكس‌دار مهرشده به آزمايشگاه مي‌فرستد.

آزمايشات مربوطه شامل :
۱- آزمايش عدم اعتياد از هر دو نفر؛ اعتياد به عنوان يك معظل اجتماعي است و تأثيرات سويي كه بر ادامه يك زندگي دارد مورد توجه ويژه قرار گرفته است.
۲- بررسي بيماري سيفليس؛ انجام اين تست براي آقايان الزامي است.
۳- بررسي زوجين از نظر تالاسمي؛ تالاسمي يك نقص ژنتيكي است كه به دليل شيوع بالاي آن مورد توجه قرار مي‌گيرد.
۴- تزريق واكسن كزاز براي خانم‌ها.
۵- گذراندن كلاس مشاوره تنظيم خانواده.



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۱۲:۵۶:۳۶ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

نقش فسفر در بدن

به خاطر داريد در مورد كلسيم كه فراوان ترين ِ املاح در بدن بود صحبت كرديم. فسفر از نظر فراواني در بدن ، پس از كلسيم است . اين عنصر كه در گروه ماكرو ميزال ( املاح فراوان دربدن ) قرار دارد . 1 درصد وزن بدن را تشكيل مي دهد يعني اگر شما يك مرد 70 كيلوگرمي هستيد ، در بدنتان 700 گرم فسفر وجود دارد. فسفر در بيشتر غذاها موجود است ، پس نگران دريافت آن نباشيد. ولي بهتر است زنان و افراد مسن اطلاعات بيشتري راجع به آن داشته باشند چون فسفر همراه كلسيم استحكام بخش استخوان هاست.

نقش فسفر در بدن

فسفر در بدن چهار عمل مهم انجام ميدهد:
  • به رشد و ترميم بدن كمك ميكند.
  • با كمك به متابوليسم چربيها و نشاستهها، توان و نيروي لازم را در فرد بوجود ميآورد.
  • درد ناشي از ورم مفاصل را كاهش ميدهد.
  • در سلامتي دندانها و لثه مؤثر است.
از كل فسفر موجود در بدن 80 درصد آن در استخوانها موجود است و 20 درصد آن در ديگر قسمتهاي بدن وجود دارد.
عملكرد فسفر در استخوان معلوم است ، با كلسيم كريستال هايي را تشكيل مي دهند كه در اسكلت پروتئيني استخوان نشسته و موجب استحكام استخوان مي گردد.
در بقيه بخش هاي بدن فسفر به عنوان يك عنصر مهم ، نقش هاي زيادي را برعهده دارد. فسفر در ساختمان كليه كروموزوم هاي بدن ما موجود است. در غشا همه سلولهاي بدن ما وجود دارد. فعال شدن بسياري از آنزيمها با اتصال يك مولكول فسفر صورت مي گيرد و در خون به حفظ PH ثابت كمك مي كند ، و به اين ترتيب نمي گذارد خون بدن ما قليايي يا اسيدي شود. و بالاخره هر چه ماده انرژي زا در بدن ما وجود دارد مثل ATP * و CP ** همه با اتصال مولكول فسفر انرژي را در خود ذخيره مي كنند.
پس مي بينيد اگر فسفر وجود نداشته باشد حيات امكان پذير نيست. به همين دليل است كه خداوند عنصر فسفر را به وفور در مواد غذايي قرار داده است.

منابع غذايي فسفر


فسفر بيشتر در منابع حيواني موجود است . گوشتهاي گاو و گوسفند ، ماكيانو ماهي كه غني از پروتئين هستند داراي فسفر زيادي مي باشند . يعني در حقيقت هر جا پروتئين هست ، فسفر زيادي يافت مي شود. لبنيات، حبوبات مثل عدس ، دانه هايي مثل بادام و تخم مرغ نيز محتوي فسفرهستند.
جدول زير نام چند ماده غذايي و مقدار فسفر موجود در يك را بيان مي كند.

ماده غذايي مقدار ميزان فسفر موجود ماكاروني با پنير 1فنجان 322 ميلي گرم شير 2 درصد چربي 1فنجان 232 ميلي گرم گوشت گاو 90گرم 210 ميلي گرم بادام يك چهارم فنجان 184ميلي گرم عدس پخته يك دوم فنجان 178 ميلي گرم تخم مرغ 1عدد 86 ميلي گرم

هضم و جذب فسفر


هضم و جذب فسفر در دستگاه گوارش به كمك آنزيمهاي گوارشي صورت گرفته و در ابتداي روده جذب مي شود ، اين ماده سريعتر از كلسيم وارد خون شده و ذخائر بدن را تكميل مي كند . ميزان متوسط فسفر در خون 3 تا 4 ميلي گرم در 100 ميلي ليتر است. ويتامينD به جذب فسفر همانند كلسيم كمك مي كند. لازم به ذكر است كه مصرف بيش از اندازه فسفر موجب كاهش جذب كلسيم مي شود . زيرا اين دو عنصر در ورود به سلولهاي روده رقابت مي كنند. ميزان فسفر در خون ، توسط هورموني به نام پاراتورمون كنترل مي شود. اين هورمون از غده پاراتيروئيد موجود در گردن ترشح شده و در صورتي كه فسفر موجود در بدن كمتر از حد استاندارد باشد دستور به كاهش دفع و افزايش جذب فسفر مي دهد. دفع فسفراز طريق ادرار است. اگر فسفر ِ دريافتي بيش از حد نياز باشد اضافي آن از ادرار دفع مي شود.مقدار نياز بدن به فسفر روزانه 700 تا 1200 ميلي گرم در روز است.

كمبود فسفر


در انسان نادر است وليكن در اثر مصرف بعضي داروها جذب فسفر كاهش مي يابد مثل آنتي اسيدهايي كه براي معده درد تجويز مي شود ، ( مثل ئيدروكسيد آلومينيوم ) و در طولاني مدت موجب كمبود فسفر مي گردند ، البته در افرادي كه مبتلا به هيپرپاراتيروئيديسم «بزرگ شدن غده پاراتيروئيد) هستند و در كودكان نارس احتمال كمبود فسفر وجود دارد.
علائم كمبود فسفر از اختلال در عمل ATP انرژي زا شروع مي شود. در اثر كمبود فسفر ، اختلال عصبي، اسكلتي ، خوني و كليوي به جود خواهد آمد.سالمندان و بانوان يائسه متوجه باشيد كه شما نياز بيشتري به فسفر داريد تا مبتلا به پوكي استخوان نشويد.
از مصرف بيش از اندازه فسفر مسموميتي ديده نشده است وليكن در صورتي كه مصرف فسفر خيلي بيش از كلسيم باشد مثلاً فرد عادت به خوردن گوشت زياد و لبنيات كم داشته باشد ، حالتي در فرد بوجود ميآيد كه به آن هيپرپاراتيروئيديسم ثانويه گويند كه موجب افزايش گردش املاح در استخوان شده و محتوي كلسيم استخوان را كاهش مي دهد . از اينرو به كساني كه سرخود رژيم لاغري مي گيرند و فقط غذايشان گوشت گوسفند يا گوشت مرغ پخته است يا كساني كه رژيم غذايي نامتعادلي دارند توصيه مي شود مراقب استخوانهايشان باشند كه اين رژيم نادرست شكستگي هاي دوران پيري را در پي دارد .




برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۱۲:۵۶:۳۶ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

دانستنيهايي در مورد يا ئسگي

نوشته سما نه اسكنا سي

مقدمه :

قطع دائمي قاعدگي را يائسگي گويند ، كه متوسط سن آن
50 سالگي است و معمولاً از حدود 43 سالگي شروع مي شود ، در دوران يائسگي تغييرات هورموني بوجود آمده سبب ايجاد دگرگونيهاي جسمي ، روحي و رواني در زن مي شود .
علائم يائسگي نه تنها متنوع است بلكه كم و بيش به شخصيت و نگرش زن ، وضعيت روحي و رفتاري او بستگي دارد بنابراين زنان بايد از علائم و عوارض مراحل قبل و بعد از آن مطلع باشند و با استفاده از مراقبتهاي بهداشتي و
تغذيه اي به زندگي خود با آرامش خاطر ادامه دهند

مراحل يائسگي :

1-      مرحله قبل از يائسگي : در اين دوره سيكل قاعدگي نامنظم و فواصل آن كوتاهتر يا طولاني تر از معمول مي شود در اين مرحله بي نظمي قاعدگي از علائم مهم و شكايت عمده است .

2-     مرحله بعد از يائسگي : در اين مرحله فعاليت تخمدانها بتدريج از بين مي رود .

 مهمترين علائم يائسگي

5 الف : گر گرفتگي

گرگرفتگي و برافروختگي از شايعترين علائم يائسگي است و حدود 75 درصد زنان يائسه اين علامت را دارند كه از 3 ماه پس از يائسگي شروع مي شود و در بيشتر موارد 1 تا 5 سال ادامه دارد . ابتدا فرد دچار تپش قلب و احساس فشار در سر مي شود ، سپس قرمزي و برافروختگي در سر سينه و دست بوجود مي آيد كه فرد احساس گرما مي كند و سپس بتدريج پوست حرارت خود را از دست مي دهد و ضمن عرق كردن ، احساس سرما دست مي دهد

توصيه هاي بهداشتي ، تغذيه اي

انجام فعاليت فيزيكي و پياده روي ، تنفس سريع و كاهش مصرف كافئين (قهوه ، شكلات ، كاكائو) و ادويه ها حفظ تعادل درجه حرارت محيط ، استفاده از پوشش نازك نخي و گشاد ، دوري از استرس و اضطراب افزايش مصرف ويتامين E كه جوانه گندم ، غلات سبوس دار (دانه كامل گندم ، جو، بلغور جو ، نان سنگك و بربري) و سبزيهاي برگ سبز تيره و روغن زيتون منبع اين ويتامين مي باشند

5 ب : پوكي استخوان :

پوكي استخوان در زنان يائسه باعث بيشترين شكستگي استخواني مي شود اصولاً ، در دوران بعد از 50 سالگي بوده و تراكم استخوانها كاهش مي يابد به نحوي كه با ضربه كوچكي ممكن است شكستگي ايجاد شود .

  • توصيه هاي بهداشتي ، تغذيه اي

-         داشتن رژيم غذايي سرشار از كلسيم شامل مصرف روزانه لبنيات (شير ، پنير ، ماست ، دوغ)

-         مصرف ماهي كيليكا كه همراه با استخوان مصرف مي شود و علاوه بر كلسيم سرشار از ويتامين D مي باشد .

-         قرار گرفتن روزانه 15 دقيقه در آفتاب مستقيم

-         مصرف نكردن داروهاي غيرضروري حاوي كورتون و داروي ضد التهاب مانند پروفن و ايندومتاسين

5 ج : تغييرات روحي و رواني :

بسياري از زنان در دوران يائسگي دچار مشكلاتي مانند عصبانيت ، سردرد ، بي خوابي ، افسردگي ، اختلال در حافظه ، نگراني و اضطراب مي شود عامل اين تغييرات روحي عبارتند از : بيدار شدن مكرر از خواب به علت گرگرفتگي ، ناتواني بدن ، حوادث استرس آور زندگي ، ترس و اضطراب از
گفته هاي ديگران در مورد پيري

 توصيه هاي بهداشتي ، تغذيه اي

ü      پرداختن به فعاليت هاي روزانه براي جلوگيري از احساس سرباري و منزوي بودن

ü      تهيه يك اتاق مستقل براي نگهداري وسايل و يادگاريهاي شخصي

ü      معاشرت و هم صحبتي با همسالان

كم شدن ترشحات زنانه

كوچك شدن و جمع شدن دستگاه تناسلي خارجي زن را در دوران يائسگي آتروفي يا تحليل رفتن گويند ، در اين دوران بدليل كاهش ترشح هورمونهاي جنسي محيط واژن خشك ، نازك و صاف شده و خشكي محيط واژن باعث ايجاد مشكل در روابط زناشويي مي شود كه ممكن است همراه با سوزش ، خارش ، خونريزي و  عفونت همراه باشد در صورت وجود چنين مشكلاتي بايد با پزشك مشورت شود .

: ساير علائم و تغييرات

چروكيدگي پوست و كاهش شادابي آن ، كوچك شدن پستانها و دردهاي مفصلي از علائم ديگر يائسگي هستند كه با انجام ورزش به طور روزانه مي توان اين علائم را كم كرد .

مشكلات ادراري  :

در دوره يائسگي احتمال عفونت ادراري بيشتر مي شود كه معمولاً با سوزش هنگام ادرار كردن همراه است و براحتي با انجام آزمايش ادرار قابل تشخيص است .

بي اختياري ادرار نيز در دوران يائسگي به علت ضعيف بودن و شل شدن عضلات كف لگن ايجاد مي شود .

در صورت وجود مشكلات ادراري بايد با پزشك مشورت شود .

 استفاده از روش هاي پيشگيري از بارداري

بسياري از افراد « يائسگي » و قطع كامل قاعدگي در زنان را پايان باروري مي دانند ولي بهتر است بدانيد كه زنان زير 50 سال تا 2 سال پس از قطع كامل قاعدگي و زنان بالاي 50 سال تا يك سال پس از قطع كامل قاعدگي احتمال بارداري وجود دارد و بايد پس از مشورت با كاركنان بهداشتي از يك روش مناسب پيشگيري از بارداري استفاده نمود



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۱۲:۵۶:۳۵ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

ولادت ثامن آ ل محمد اما م هشتم مبارك با د

گروه اينترنتي پرشين استار | www.Persian-Star.org

برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۱۲:۵۶:۳۵ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

ختنه ي مردان احتمال آلوده شدن به ويروس ايدز را كاهش مي دهد

بنا بر تحقيات متعددي كه در آفريقا صورت گرفته، مشخص شده است كه ختنه ي مردان احتمال آلوده شدن به ويروس ايدز را به نصف مي رساند. اين تحقيقات توسط سازمان هاي متعددي چون سازمان ملي بهداشت آفريقا و سازمان بهداشت جهاني (WHO)  و متخصصان رشته هاي متعددي چون پزشكي و انسان شناسي انجام شده است. از دهه ي 80 ميلادي اين تحقيقات صورت گرفته است.اما از آنجاييكه دقت و حساسيت هاي علمي در آن كمتر به كار مي رفت نتايج درست و دقيقي بدست نمي آمد.

 Robert C. Bailey  انسان شناس پزشكي كه مجري دو پژوهش عمده در اين رابطه بود.  اين نتيجه را تحولي شگرف در تاريخ اين بيماري مي داند. او در سال 1985 زماني كه همكارانش در ميدان تحقيق متوجه شدند كه در مناطقي از آفريقا كه مردان ختنه شده اند ميزان ابتلا به بيماري ايدز كمتر است به انجام اين پژوهش ها  علاقمند شد. زماني كه مساله با پزشكان و متخصصان علم پزشكي مطرح شد. اين نظريه را مطرح كردند، كه ختنه به اين دليل از نفوذ ويروس ايدز جلوگيري مي كند كه پوستي كه در هنگام ختنه برداشته مي شود انباشته از گلبول هاي سفيد خون است كه باعث اصلي بيماري ايدز مي باشند و با برداشتن آن احتمال ابتلا به بيماري به نصف مي رسد . آنها معتقدند كه عمل ختنه در جلوگيري از انتقال عامل ساير بيماري هاي آميزشي هم بسيار موثر است. البته پژوهشگران هشدار داده اند كه اين عمل جايگزين استفاده از وسايلي چون كاندوم نمي تواند باشد و بايد از آنها هم همچنان استفاده شود. و در ضمن تذكر داده اند كه اين عمل بايد در محيطي بهداشتي و توسط افراد متخصص انجام شود چرا كه در غير اين صورت موجب بيماري و حتي مرگ فرد مي تواند شود.



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۱۲:۵۶:۳۴ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

صبحانه، موجب كاهش وزن مي‌شود

يك مطالعه نشان مي‌دهد كه صرف يك صبحانه كامل و مملو از كربوهيدارت و پروتئين، و رعايت يك رژيم غذايي كم كربوهيدارت و كم كالري در بقيه روز، موجب كاهش وزن و حفظ آن مي‌شود.

به گزارش  خبرگزاري جمهوري اسلامي (ايرنا)، از رويترز هلث، محققان مي‌گويند صرف يك صبحانه كامل تاثير زيادي در كاهش وزن دارد، زيرا خوردن صبحانه باعث كنترل اشتها مي‌شود و ميل به خوردن شيريني و نشاسته را بر طرف مي‌كند.

به گفته دكتر "دانيل ياكوبوويچ" از "بيمارستان دو كيلنيكا" در كاراكاس واقع در ونزوئلا، اين رژيم غذايي سالم تر از رژيم هاي غذايي كم كربوهيدارت براي كاهش وزن است، زيرا خوردن صبحانه امكان دريافت فيبر غذايي و ميوه هاي ويتامين دار بيشتري را براي بدن فراهم مي كند.

وي در نشست سالانه "انجمن غدد درون ريز" در "سانفرانسيسكو" گفت: اين رژيم غذايي را مدت بيش از 15 سال با موفقيت بر روي بيمارانش آزموده است.

ياكوبوويچ در يك بيانيه كتبي كه انجمن غدد درون ريز منتشر كرد اعلام نمود بيشتر مطالعاتي كه براي كاهش وزن انجام شده نشان داده اند كه رژيم هاي غذايي بسيار كم كربوهيدرات(مانند رژيم اتكينز)، روش خوبي براي كاهش وزن نيستند.

وي افزود: اين رژيم هاي غذايي ميل شخص را براي خوردن كربوهيدارت افزايش مي دهند و سوخت و ساز بدن را كند مي كنند، در نتيجه پس از يك دوره كوتاه كاهش وزن، چاقي به سرعت بازمي گردد.

صرف يك صبحانه كامل و مملو از كربوهيدارت و پروتئين، و رعايت يك رژيم غذايي كم كربوهيدارت و كم كالري در بقيه روز، موجب كاهش وزن و حفظ آن مي‌شود.

ياكوبوويچ و همكارانش از دانشگاه ويرجينيا در ريچموند رژيم غذايي شامل صبحانه كامل مملو از كربوهيدارت و پروتئين را با رژيم غذايي كم كربوهيدارت در 94 زن چاق كه زندگي كم تحركي داشتند، مقايسه كردند.

هر دو رژيم غذايي كم چرب و كم كالري بودند، اما از نظر محتواي كربوهيدارت متفاوت بودند.

در اين مطالعه ديده شد افرادي كه صبحانه كامل مي خوردند بيش از 21 درصد از وزن خود را از دست دادند، اما گروه كم كربوهيدارت تنها 5/4 درصد كاهش وزن داشتند.

همچنين به گفته ياكوبوويچ زناني كه صبحانه كامل مي خوردند، نسبت به زناني كه رژيم غذايي كم كربوهيدارت داشتند، كمتر احساس گرسنگي به خصوص براي نهار مي كردند و ميل كمتري به خوردن كربوهيدارت داشتند.

كربوهيدرات ها شامل انواع نان، برنج، ماكاروني، سيب زميني ، شيريني ها، كيك و كلوچه است.



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۱۲:۵۶:۳۴ توسط:123 موضوع: نظرات (0)