معمولا خانوادهها در برخورد با فرزندانشان با مشكلات متعددي مواجه هستند. مشكلاتي از قبيل: پرخاشگري، بينظمي، بدغذايي، بدخوابي و ... .
رفتاردرماني از تكنيكهايي است كه براي مواجه با اين مشكلات و فائق آمدن بر آنها كاربرد بالايي دارد.
اين تكنيكها به دليل سهولت به كارگيري و اثرمندي بالا، موجب ميشوند تا والدين به طريقه مناسب و صحيح بتوانند مشكلات رفتاري فرزندانشان را برطرف كرده و رفتارهاي نامطلوب آنها را به سمت رفتارهاي مطلوب سوق دهند.
با استفاده از روشهاي تغيير رفتار و رفتاردرماني، والدين ميتوانند مجموعهاي از فنون يادگيري را كه هدف آن اصلاح رفتار، افزايش رفتار مطلوب، كاهش رفتار مطلوب و حذف رفتار نامطلوب است را در مورد فرزندان خود به كار بندند، لذا بهتر است كه ابتدا نوع رفتار و رفتار هدف مشخص شده و سپس راه حل مناسبي براي تغيير رفتار تعيين گردد.
افزايش رفتار صحيح و مطلوب:
در برخي موارد ديده شدهاست كه كودك رفتاري را آموخته است اما به حد كافي آن رفتار را تكرار نميكند. براي مثال كودكي را در نظر بگيريد كه مشق نوشتن، غذا خوردن و سلام كردن را آموخته است اما به ميزان كافي و مطلوب اين رفتارها را انجام نميدهد.
در اين موارد ميتوان به يكي از روشهاي ذيل عمل كرد:
الف: تقويت مثبت:
در تقويت مثبت زماني كه رفتار مطلوب را در كودك مشاهده كرديم، محركي را كه براي كودك مطلوب است ارائه ميكنيم. براي مثال از تشويق، جايزه دادن، لبخند زدن، توجه كردن، در آغوش گرفتن و ... استفاده مينماييم.
تقويت مثبت يكي از بهترين روشها براي افزايش رفتار مطلوب است، اما چيزي كه در اينجا اهميت دارد نوع تقويتي است كه به كودك ارائه ميشود. ممكن است برخي از محركها براي كودكي تقويتكننده باشند حال آنكه براي كودكي ديگر تقويت كننده نباشند. براي مثال ممكن است كه انواع خوراكيها براي كودكي خوشايند بوده، در صورتي كه كودكي ديگر هيچ گونه تمايلي به خوراكي نداشته باشد. بنابراين بايد توجه داشته باشيم محركهاي خوشايند كودكمان را شناسايي كرده و در موارد مناسب به كار بنديم.
مورد ديگري كه بايد در نظر گرفت، تعداد و زمان ارائه تقويت كننده است. تقويت مداوم و زيادي از حد براي هر نوع فعاليتي كه كودك انجام ميدهد باعث ميشود كه كودك رشوه گير و پرتوقع بارآمده و علاوه بر آن خودجوشي و خودانگيختگياش از بين برود.
بنابراين بهتر است كه براي ارائه تقويت مثبت به ترتيب ذيل عمل نماييم:
رفتاري كه قصد افزايش آن را داريم شناسايي كنيم.
در ابتداي اجراي برنامه تغيير رفتار، در مقابل هر رفتار مطلوب، كودك را تقويت نماييم.
زماني كه رفتار مطلوب افزايش پيدا كرد، به مرور تعداد تقويتها را كاهش دهيم.
در نهايت بعد از مدتي كه رفتار به طور كامل و مداوم انجام شد، تقويت را حذف كنيم.
مثال: كودكي را در نظر بگيريد كه فقط در برخي موارد سلام ميكند. هدف ما اين است كه كودك رفتار سلام كردن را افزايش دهد. لذا در ابتداي امر، در هر زماني كه سلام كرد او را تقويت ميكنيم.حال ممكن است كه اين تقويت بصورت بوسيدن، تحسين كردن، لبخند زدن و ... باشد. بعد از مدتي تنها در بعضي موارد او را تقويت كرده و در نهايت تقويت را حذف ميكنيم تا رفتار بصورت دروني و خودانگيخته انجام شود.
موارد ديگري كه بايد در مورد تقويت مثبت در نظر داشته باشيم به شرح ذيل هستند:
هميشه از يك نوع تقويت كننده خاص استفاده نكنيم چرا كه اثربخشي آن به مرور زمان از بين خواهد رفت. تنها در صورتي رفتار را تقويت نماييم كه پيشرفتي در رفتار مشاهده كنيم. در غير اين صورت رفتار نامطلوب كودك نيز تقويت خواهد شد.
تقويت بايد بلافاصله بعد از ارائه رفتار مطلوب صورت گيرد چرا كه اگر تاخيري در ارائه تقويت انجام شود تاثير اندكي در افزايش رفتار مناسب خواهد داشت. اين حالت در مورد كودكان خردسال اهميت بيشتري دارد.
ب) تقويت منفي:
در اين روش، در صورت ارائه رفتار مطلوب از جانب كودك، محركي كه براي او نامطلوب و آزار دهنده است را حذف ميكنيم.
مثال: كودكي را در نظر بگيريد كه براي جلب توجه و اينكه او را در آغوش بگيرند، جيغ و داد راه انداخته و گريه ميكند. در صورتي كه والدين كودك در اين زمان به خواسته او توجه كنند اين رفتار كودك تقويت خواهد شد و در موارد مشابه تكرار خواهد گرديد.
حال اگر در اين زمان به كودك بيتوجهي كنند، رفتار كودك به مرور از بين خواهد رفت چرا كه متوجه ميشود اين روش برايش كارساز نبوده است.
در اين صورت اگر والدين در زماني كه كودك رفتار مطلوبي از خود نشان داد، او را در آغوش بگيرند و به او توجه كنند (عدم توجه را حذف كنند)، رفتار مطلوب جايگزين رفتار نامطلوب خواهد شد.
روشهاي ايجاد رفتار مطلوب: روشهاي ايجاد رفتار مطلوب زماني به كار ميرود كه كودك رفتاري را نياموخته باشد و ما در صدد باشيم تا اين رفتار را به او بياموزيم.
مانند: آموزش توالت، غذا خوردن و ... كه براي اين كار ميتوانيم از روشهاي ذيل استفاده نماييم.
الف) قرار دادن الگو يا سرمشق اجتماعي:
والدين بهترين الگو و سرمشق براي كودكانشان هستند، چرا كه كودكان در بسياري از موارد از والدين خود تقليد ميكنند. چنانچه كودكي شاهد دروغ گفتن پدر خود باشد چه بسا در موارد مشابه دست به دروغ گفتن بزند.بنابراين همان مقدار كه مشاهده رفتار مطلوب در رفتار كودك موثر خواهد بود، مشاهده رفتار نامطلوب نيز در رفتار او اثر خواهد داشت. بنابراين يكي از بهترين روشها براي ايجاد رفتار مناسب (آموزش رفتار مناسب) همراه شدن والدين با كودك است كه در اين صورت ميتوان براي تحكيم اين رفتار آموخته شده از تقويتكنندهها استفاده كرد.
مثال: در صورتي كه والدين بخواهند رفتار مسواك زدن را به كودك خود بياموزند ميتوانند در ابتدا براي انجام اين عمل با كودك خود همراه شوند و بعد از اينكه كودك اين عمل را آموخت، جهت تحكيم آن از روشهاي تقويت كه شرحآن آمد استفاده نمايند.
مورد ديگري كه بايد در نظر داشته باشيم اين است كه براي الگو قرار دادن، داستانها و افسانهها نيز تاثير به سزايي در رفتار كودك خواهند داشت. با شنيدن داستانها كودكان با شخصيت اصلي داستان همانند سازي كرده و رفتارهاي او را ميآموزند.
علاوه بر داستانها، فيلمها و كارتونهايي كه كودكان مشاهده ميكنند و همچنين بازيهاي كامپيوتري كه انجام ميدهند نيز بر عملكرد و رفتار آنها بياندازه موثر است. لذا انتخاب داستانها، كارتونها، فيلمها و بازيهاي كامپيوتري مناسب براي كودك از اهميت به سزايي برخوردار است.
ب) شكلدهي گام به گام رفتار:
در اين روش، رفتار هدف به بخشهاي كوچكتري تقسيم شده و هر بخش براي تثبيت شدن تقويت ميگردد. در اينجا والدين براي تقويت كردن نبايد منتظر بمانند كه رفتار بطور كامل نمايان شود. حتي در برخي موارد ميبايست رفتاري را كه كاملا درست نيست تقويت كرد. اين روش براي استفاده مناسب از توالت بسيار موثر است.
مثال: براي آموزش استفاده از توالت در ابتدا به محض اينكه كودك اعلام كرد كه آماده رفتن به توالت است حتي اگر پوشك خود را كثيف كرده بود، تقويت ميشود. بعد از اينكه اين رفتار به طور كامل شكل گرفت و كودك در هر نوبت اعلام كرد كه آماده رفتن به توالت است، تقويت را كاهش داده و در نهايت حذف ميكنيم و تنها در صورتي كه كودك زمان توالت رفتن خود را اعلام كرد و پوشك خود را كثيف نكرده بود، او را تقويت مينماييم. اين مراحل را تا جايي ادامه ميدهيم كه رفتار به طور كامل شكل بگيرد. البته بايد توجه داشته باشيدكه در پايان، زماني كه كودك كاملا آموزش ديد، تقويت به مرور و به طور كامل حذف گردد تا رفتار بصورت خودانگيخته صورت گيرد.
ج) نشان دادن علامتي براي رفتار مطلوب:
نشان دادن علامت براي انجام رفتار مطلوب يكي از روشهايي است كه كارايي بسيار بالايي دارد. به وسيله اين روش جهت يادآوري به كودك قبل از اينكه رفتاري را انجام دهد، علامتي را نشان ميدهيم. بدين ترتيب ديگر از گفتار براي تاكيد به كودك جهت انجام رفتار مورد نظر استفاده نميكنيم. مزيت اين روش بر گفتار اين است كه اگر از گفتار استفاده كنيم حالتي مانند غر زدن پيش خواهد آمد و در مواردي كودك آزرده خواهد شد، درصورتي كه استفاده از علايم از آنجايي كه حالتي مانند بازي دارد، كودك را مشتاق به انجام رفتار مورد نظر مينمايد.
مثال: كودكي را در نظر بگيريد كه قبل از غذا خوردن دستهاي خود را نميشويد. قبلا به او آموختهايم كه قبل از خوردن غذا بايد دستهاي خود را بشويد، اما گاها كودك اين رفتار را فراموش ميكند. در اين هنگام هر روز در كنار ظرف غذاي او برچسبي به نشانه شستن دست ميچسبانيم تا كودك به محض ديدن آن به ياد شستن دستهايش بيافتد.
كاهش و حذف رفتار نامطلوب در كودكان
در برخي موارد كودكان داراي رفتارهاي نامطلوبي مانند: نخوردن غذا، صحبت كردن در ميان صحبت ديگران، بينظمي و ... هستند كه بهتر است براي از بين بردن اين نوع رفتارها با توجه به شرايط يكي از روشهاي ذيل را انتخاب كنيم.
الف) روش آستانه:
در اين روش محرك ناخوشايند كه موجب رفتار نامطلوب ميگردد تا حدي به كودك ارائه ميگردد كه رفتار نامطلوب ظاهر نشود.
مثال: كودكي را تصور كنيد كه دارو يا غذاي مخصوصي (محرك ناخوشايند) را نميخورد و اگر از او بخواهيم كه اين كار را انجام دهد شروع به گريه و زاري (رفتار نامطلوب) ميكند. در اين زمان بايد ارائه دارو يا غذا به كودك را از كمترين حد شروع كرده و سپس به مرور زمان ميزان آن را افزايش دهيم، به نحوي كه كودك آزرده نگردد.
ب) روش محروم كردن:
در اين روش محركي را كه براي كودك خوشايند است در زمان انجام عملي نامطلوب حذف ميكنيم.
بسياري از والدين با اين روش آشنا هستند و در بسياري موارد از آن استفاده مينمايند چرا كه نتيجه خوبي بهدست آوردهاند.
مثال: كودكي بر خلاف وظيفهاي كه در انجام تكاليفش دارد، اين كار را انجام نميدهد. اگر والدين او بعداز ظهر كه كودك بايد برنامه مورد علاقهاش را در تلويزيون ببيند به او اجازه اين كار را ندهند، از روش محروم كردن استفاده نمودهاند.
توجه: اگر از روش محروم كردن استفاده كرديد (اجازه ديدن تلويزيون را نداديد)، تا زماني كه كودك رفتار مطلوب را انجام نداد به او اجازه اين كار را ندهيد چرا كه كودك ياد ميگيرد كه اگر الان تلويزيون تماشا نكرد تا ساعاتي ديگر والدين او اين موضوع را فراموش كرده و او ميتواند مجددا به محرك خوشايند دست يابد. بنابراين روش محروم كردن اثر خود را از دست خواهد داد.
ج) تنبيه:
تنبيه از نامطلوبترين روشهايي است كه براي تغيير رفتار استفاده ميشود. تنبيه زماني اتفاق ميافتد كه كودك رفتار نامطلوبي انجام داده و در مقابل، محرك ناخوشايندي از سوي والدين دريافت ميدارد.
بايد توجه داشته باشيد كه تنبيه عوارض جانبي زيادي دارد، لذا تا حد امكان از انجام دادن آن بايد خودداري كرد و به ازاء آن از روش محروم كردن استفاده نمود.
تنبيه تنها يك پاسخ دارد: "ديگر اين كار را انجام نده". در حالي كه پاسخي جايگزين براي آن را ندارد. يعني به كودك نميآموزد كه اگر اين كار را انجام ندادي چه كار ديگري بايد به جاي آن انجام دهي. بهعلاوه اينكه در تنبيه كودك حالت نفرت و انزجار پيدا ميكند و ممكن است از محيطي كه در آن تنبيه شدهاست(مانند: مدرسه يا خانه) و فرد تنبيه كننده (مادر، معلم) فراري شود و در نهايت اينكه ممكن است تنبيه منجر به انجام رفتار پرخاشگرانهاي از سمت كودك گردد كه از رفتار اوليه ناخوشايندتر است.
البته بايد در نظر داشت كه هميشه تنبيه مضر نيست و ميتواند در برخي موارد مفيد نيز باشد، اما بايد در نظر داشت زماني كه از تنبيه استفاده ميكنيم حتما رفتار مطلوب در مقابل رفتار نامطلوب را هم تشويق نماييم.
روشهاي نگهداري رفتار: در نظر داشته باشيد كه ممكن است كودكي رفتاري را آموخته باشد و آن را به طور صحيح انجام دهد. در اينجا لازم است كه والدين برخوردي موثر با اين رفتار كودك داشته باشند تا مبادا زماني از بين برود.
براي مثال كودكي را در نظر بگيريد كه اين رفتار را آموخته است كه در ميان صحبت ديگران حرف نزند. حال اگر والدين به او توجهي نكنند و به او اجازه صحبت كردن ندهند بعد از مدتي كودك به رفتار اوليه خود يعني صحبت كردن در ميان صحبت ديگران دست خواهد زد.
لذا لازم است كه والدين از انواع روشهاي تقويت براي حفظ و نگهداري رفتار كودك استفاده كنند.
در اينجا انواع روشهاي تقويت را با ذكر مثال برميشماريم:
تقويت نسبي ثابت: در اين نوع تقويت، كودك براي تعداد معيني از رفتارهاي مطلوبي كه انجام ميدهد تقويت ميگردد.
مثال: والدين به كودك خود ميگويند كه بعد از هر 4 نمره خوبي كه كسب كرد براي او يك جايزه ميخرند.
همانطور كه گفته شد اين روش در ابتداي كار بسيار مفيد ميباشد اما اگر براي نگهداري رفتار از اين نوع تقويت استفاده كنيم كودك پرتوقع و رشوهگير ميشود و به علاوه آنكه اگر زماني به دلايلي بعد از 4 نمره خوب جايزه دريافت نكرد، رفتار مطلوبش كاهش پيدا ميكند.
تقويت نسبي متغير: در اين زمان تقويت نسبت به تعداد رفتارهاي مطلوب انجام ميگيرد اما مشخص نيست كه ارائه تقويت بعد از چه تعداد رفتار مطلوب انجام ميشود.
مثال: كودكي را در نظر بگيريد كه قرار است نمرات خوبي در درس رياضي كسب كند. والدين او ممكن است كه يك بار بعد از گرفتن 4 نمره خوب و يك بار بعد از گرفتن 6 نمره خوب به او پاداش دهند. موضوعي كه در اينجا مهم است اين است كه تعداد رفتارهايي كه بعد از آن كودك تشويق ميگردد براي او مشخص نميگردد.
تقويت فاصلهاي ثابت: در اين نوع تقويت، كودك بعد از مدت زماني ثابت تقويت دريافت ميدارد.
مثال: كودكي را در نظر بگيريد كه به او آموختهايم هر روز قبل از رفتن به تخت خواب مسواك بزند. حال براي اينكه رفتار او را ثابت نگهداريم در پايان هر هفته برايش جايزهاي ميخريم. در اينجا فاصله زماني مشخص است و تغيير نميكند.
اين روش نيز مانند روش اول اگر براي نگهداري رفتار استفاده شود كودك را پرتوقع ميكند..
تقويت فاصلهاي متغير: در اينجا كودك بعد از مدت زماني تقويت ميشود اما اينكه چه زماني اين تقويت صورت ميگيرد براي او مشخص نيست.
مثال: كودكي كه بعد از بازي با اسباببازيهايش آنها را جمع كرده و سرجايش ميگذارد، يك بار در آخر هفته و يك بار ديگر بعد از 3 هفته تشويق ميشود. در اينجا نيز چيزي كه حائز اهميت است اين است كه زمان براي كودك معين نميگردد.
بايد توجه داشته باشيم كه تقويتهاي متغير براي نگهداري رفتار بهترين نوع تقويتكنندهها هستند چرا كه رفتار خودانگيخته كودك را از بين نبرده و او را پرتوقع نميكند
اين در حالي است كه تقويتكنندههاي ثابت براي شكلدهي رفتار، بيشتر مورد استفاده قرار ميگيرند و تا آنجايي از آنها استفاده ميكنيم كه رفتار بهطور كامل شكل بگيرد و سپس براي نگهداري آن، همانطور كه در بالا اشاره كرديم از تقويت كنندههاي متغير استفاده مينماييم.
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید: