راهنمايي(GUIDANCE)
يك جريان ياري دهنده است كه از طريق يك سلسله فعاليت هاي منظم و سازمان يافته به رشد متعادل و همه جانبه انسان مي انجامد و موجبات بهره گيري از حداكثر توانايي هاي با لقوه فرد را فراهم مي آورد.راهنمايي بيشتر جنبه پيشگيري دارد.
مشاوره:
يك فعاليت تخصصي است كه به تجزيه و تحليل مشكل و يافتن راه حل هاي مناسب مبادرت مي شود و از طريق گفتگوي انجام شده ، مراجع به درك بهتري از خود دست مي يابد ، راه صحيح تصميم گيري را مي آموزدو سرانجام راه حلي براي مشكلش پيدا مي كند.
مشكلات مراجع مي تواند در زمينه هاي عاطفي،اجتماعي،ذهني،اخلاقي، خانوادگي،تحصيلي يا شغلي باشد.محيطي كه مشاوره در آن صورت مي پذيرد بايد به گونه اي باشد كه مراجع احساس آرامش و امنيت كند.
نكته : مشاوره قلب راهنمايي محسوب مي شود.
· ارتباط حسنه بين مشاور و مراجع يك اصل است. امنيت و اعتماد نيز دو شرط لازم و اساسي مشاوره به شمار مي رود.
· دادن اطلاعات صرف نصيحت گويي، و پند دادن و نلقين عقايد، مشاوره محسوب نمي شود.
1. سه نقش اصلي مشاور عبارت است از :
/:مشاوره،
/مشورت دهي
/ ايجاد هماهنگي
نكته : ارتباط ميان مشاور و مراجع ، راتباطي دو سويه است .
مشاور مراجع
تعاريف راهنمايي و مشاوره گروهي:
راهنمايي گروهي:
تجمع افراد است كه براي رسيدن به هدف و يا هدف هاي معيني فعاليت مي كنند. در راهنمايي گروهي هدف ها ، نوع عضويت، نوع رهبري و موقعيت گروه از عوامل تعيين كننده اند.
به نظر مهلر هدف اصلي راهنمايي گروهي كسب اطلاعاتي در زمينه هاي تربيتي ، شغلي، اجتماعي و بهداشتي مي باشدراهنمايي گروهي از ايجاد مشكل پيشگيري مي كند.تعداد شركت كنندگان در راهنمايي گروهي معمولا" بيست تا سي وپنج نفر است.
در راهنمايي گروهي رهبر گروه به تخصص و مهارت خاصي نياز ندارد. زيرا در اين گروه حل مشكل و يا مساله عاطفي و رواني مطرح نيست و هر فردي مي تواند راهنمايي گروهي را اجرا كند در اين راهنمايي از ابزار و وسايل متعددي مانند فيلم، اسلايد، بروشور شغلي و ... استفاده مي شود تا يادگيري تسهيل گردد.
مشاوره گروهي:
1. با راهنمايي گروهي تفاوت دارد.اولسن معتقد است مشاوره گروهي يك سلسله فعاليت هاي سازمان يافته است كه با تعداد معيني شركت كننده در يك زمان انجام مي گيرد.بيشتر جنبه درماني و پيشگيري دارند.در مشاوره گروهي يك يا دو مشاور با تقريبا"هشت نفر شركت كننده دور هم مينشينندو به بررسي و تجزيه تحليل موضوعي عاطفي و رواني مي پردازند.
2. هدف مشاوره گروهي در وهله اول حل مشكل و در مرحله بعد جلوگيري از بروز مشكلات مي باشد.رهبر مشاور گروهي به تبحر و تخصص نياز دارد.
3. در مشاور گروهي تعداد اعضاء محدود است و هيچگاه نبايد از دوازده نفر بيشتر باشد.
روان درماني گروهي:
يك سلسله فعاليت هاي سازمان يافته است كه بوسيله درمانگر با تعداد معيني شركت كننده براي درمان مشكلات عميق شخصيتي انجام مي پذيرد .
ماهلر معتقد است كه درمانگر گروهي بايد از تخصص و تبحر زيادي برخوردا ر باشد و با شيوه هاي كار كردن با مشكلات عميق شخصيتي آشنا باشد.
برامر و شوستروم بيان ميكنند:تفاوت چنداني بين مشاوره و روان درماني وجود ندارد.
گزدا رابطه راهنمايي گروهي ، مشاوره گروهي،و روان درماني گروهي را در شكل زير ارايه مي دهد:
(نوع گروه)
روان درماني
مشاوره گروهي
راهنمايي گروهي
(هدف اوليه)
درمان
درمان + پيشگيري
پيشگيري
مقايسه راهنمايي و مشاوره گروهي با راهنمايي و مشاوره انفرادي:
محاسن:
1. از نظر زمان و هزينه مقرون به صرفه است .در زماني كم مي توان اطلاعات زيادي را منتقل نمود .
2. در گروه ، افراد بهتر مي توانند رابطه برقرار كنند،عده اي نقش رهبر را به عهده مي گيرند ، تعدادي با هم رقابت مي كنندو گروهي در مورد هم قضاوت مي كنند.پس گروه موقعيت يادگيري بيشتري را براي افراد فراهم مي كند .
3. تصميمات گروهي معمولا"ضمانت اجرايي بيشتري دارندچون اعضاي گروه معمولا تفاوت سني زيادي با يكديگر ندارند و از يكپارچگي بيشتري بر خوردارند لذا تصميمات آنها با توافق بيشتر و به دور از فشار و اجبار اتخاذ مي گردد.
4. عكس العمل هاو تعامل در مشاوره گروهي به مراتب بيشتر از مشاوره انفرادي مي باشد.
تعداد عكس العمل ها و افزايش روابط بين اعضاء عامل مهمي در يادگيري و تغيير رفتار است.
5. مشاوره گروهي مي تواند مقدمه اي براي مشاوره انفرادي باشد يعني افرادي را كه به مشاوره انفرادي نياز دارند از اين طريق مي توان شناسايي كرد.
6. فرد متوجه مي شود كه افراد ديگري مانند او نيز داراي مشكلات مشابهي هستند و لذا از مقاومت او در مقابل تغيير پيشنهاد شده كاسته ميشود .
محدوديت ها:
1. جلسات اوليه مشاوره گروهي معمولا" دلسرد كننده است زيرا افراد اعتماد لازم و كافي نسبت به يكديگر ندارند .در اين جلسات نقش رهبر از اهميت ويژه اي برخوردار است گاهي به دليل كمبود رهبران لايق براي اداره گروه هاي مشاوره بسياري از افراد اعتماد خود را به كارايي مشاوره گروهي از دست مي دهند.
2. بر اثر برخي فشار هاي گروهي، تعدادي از اعضا فرديت خود را از دست مي دهند و علي رغم خواست و اراده خود ، بالاجبار با گروه هماهنگ و همراه مي شوند.
3. گروهي در كار خويش موفق خواهد بود كه از همگني و يكپارچگي بيشتري بر خوردار باشد و تا حد امكان اعضا متجانس تري در گروه حضور داشته باشند . نقش رهبر گروه در اين مورد بسيار حائز اهميت است
تاريخچه گروه درماني
انسان ذاتا" موجودي اجتماعي است و براي راحت انجام دادن كارها و كسب رضايت بيشتر به عنوان يك ضرورت به گروه روي آورده است.
ارسطو انسان را ذاتا" حيوان اجتماعي قلمداد مي كند.
دوركيم،تعلق فرد را به گروه موجب رضايت خاطر و رشد شخصيت مي داند.
هابس و لاك معتقدند زندگي گروهي ،باعث حل مشكل و شادي و پيشرفت مي گردد.
مسمر كه در پيدايش گروه درماني نقش بسزايي داردبه وجود نيروي مرموز مغناطيس حيواني در بدن انسان معتقد است.
روش هاي راهنمايي گروهي
اين روش ها بسيار متنوع و متعددند كه برخي از آنها بشرح زير مي باشد:
1. ايجاد جلسات معارفه كه در طي آن مشاور نقش و برنامه هايش را معرفي مي كند .
2. تشكيل جلسات گروهي به منظور شناسايي مشاغل
3. بازديد علمي
روش مشاوره گروهي
مشاوره گروهي مستلزم ايجاد رابطه اي عاطفي براي رسيدن به هدف ها و مقاصد گوناگون است .مهمترين در تشكيل مشاوره گروهي ،تعيين هدف ها و مقاصد گروه مي باشد.
قوانين اساسي گروه
پس از تشكيل گروه تمام اعضا بدان تعلق دارند وقابل احترام هستند اعتقاد اعضا به كار آمدي مشاوره گروهي و اثرات درماني آن ، موجب تعلق و وابستگي بيشتر به گروه مي شود.
/هر چيزي براي هر فرد تا بدان حد اهميت دارد كه با نحوه تفكر ،احساس ، و شيوه زندگيش كه تابع احساسات دروني و تفكراتش است سازگار باشد.
/اعضاي گروه بايد با كمك يكديگر احساسات و افكار خود را روشن تر و عميق تر بررسي كنند اگر فرد آمادگي براي طرح مشكلاتش را در گروه ندارد اعضاي گروه نبايد او را براي بازگو كردن مشكلات تحت فشار قرار دهند
/هدف هاي اوليه گروه آن است كه اعضا با يكديگر ارتباط و تماس برقرار كنند و هدف هاي ديگر در درجات بعدي اهميت قرار مي گيرند. كساني از مشاوره گروهي بيشتر بهره مي گيرند كه قبل از مشاركت در گروه بتوانند انتظارات و چشم داشت هاي خود را از شركت در گروه معين و مشخص كنند.
/هر فردي بايد حتي الا مكان احساسات واقعي خود را در گروه بروز دهد و درباره آن صحبت كند.بروز احساسات واقعي و صداقت در گفتار ، ايجاد ارتباط و تماس بين اعضاي گروه را تسريع مي كند.
/فرد در گروه بايد درباره مشكلش بطور صادقانه صحبت كند.گفتار منعكس كننده درون است.اگر اعضاي گروه احساس امنيت كنند، امكان طرح مشكل ،بحث آزاد،قبول مسئوليت و بروز احساسات واقعي افزايش مي يابد.
/گفتار و مباحث جلسه گروهي بايد محرمانه تلقي شود.
/تمام اعضاي گروه بايد در تصميم گيري ها دخالت موثر داشته باشد اگر فردي در گروه با تصميمات اتخاذ شده مخالف است بايد به صراحت آنرادر گروه مطرح سازد و به بحث و استدلال درباره آن بپردازدومسئوليت تمام اعضا در گروه مشترك است و آن نيل به هدف هاي تعيين شده و اتخاذ تصميمات مناسب است.
/شركت منظم و به موقع در جلسه مشاوره گروهي لازم و ضروري است و افراد بايد تا پايان بحث در جلسه حضور داشته باشند
/چنانچه مشاور در موقعيتي خروج يكي از اعضا را به صلاح گروه و به نفع خود فرد تشخيص دهد ، مجاز است از آن فرد بخواهد كه جلسه را ترك كند كه البته مشاور بعدا"بايد طي جلسه انفرادي با مراجع گفتگو كند.
/هر عضوي بايد قبل از تشكيل جلسه مشاور را از عامل و يا عواملي كه به نوعي مانع از شركت فعالانه اش در گروه مي گردند مطلع سازد.
/هر عضو گروه ممكن است به هنگام ضرورت تحت مشاوره انفرادي نيز قرار گيرد و در اين صورت ممكن است محتواي اين مشاوره با ساير اعضاي گروه نيز در ميان گذاشته شود.
اهداف مشاوره و روان درماني
1)تغيير رفتار مراجع
تغيير رفتار مراجع يكي از مهمترين اهداف مشاوره است .اين تغيير رفتار باعث بهبود مراجع مي گردددر واقع مشاوره ،تغيير نسبتا"پايداري در سازمان شخصيت و رفتار فرد ايجاد ميكند.و حاصل آن برداشت واقعي تر از خويشتن و سازگاري بهتر با زندگي و جهان خارج است.
2)بهبود كارآيي شخصي مراجع
يكي از هدفهاي مراجع اين است كه كارآيي خود را افزايش دهد.بلاكر مي گويد: انساني كارا است كه بتواند نسبت به طرحهاي مختلف در زندگي تعهد عمل داشته باشدو در وقت وانرژي خود صرفه جويي كند و خطرات معمول بدني، اقتصادي و رواني را بپذيرد و بتواند مشكلات را تشخيص دهد و در حل آن اقدام نمايد. انسان كارا مي تواند به صورتي خلاق فكر كند و كششهاي دروني خويش را كنترل نمايد
از نظر بلاكر ، هدف هاي مشاوره عبارتند از :
الف)افزايش آزادي فرد با توجه به محدوديت هايي كه بوسيله محيط بر او تحميل شده است
ب)افزايش كارآيي فرد بدين وسيله كه فرد نحوه كنترل خود بر محيط و پاسخهاي مناسب به محيط را فرا گيرد.
3/كمك به حل مشكلات مراجع
فرايند تشكيل مشاوره گروهي:
گام اول-انتخاب اعضاء
بين اعضا گروه در زمينه هاي جنس ،سن، آشنايي قبلي وتفاوت هاي شخصيتي بايد هماهنگي وجود داشته باشد به منظور انتخاب اعضاء معمولا" يك مصاحبه تشخيصي با كليه داوطلبان شركت كننده در مشاوره گروهي لازم و ضروري است تا داوطلب انتظاراتش را از خود و از گروه بشناسد؛ناراحتي ها و نگراني هاي خود را بطور كلي شناسايي كند؛قبل از شركت در گروه درباره مشكلاتش صحبت كند و با برخي از قوانين اساسي گروه آشنا گردد.
به عقيده اولسن، تشخيص و مصاحبه مقدماتي با داوطلبان شركت در مشاوره گروهي لازم و ضروري است او عقيده دارد كه مشاور بايد در انتخاب و گزينش اعضاي گروه آزاد باشد تا افرادي كه از مشاوره گروهي بيشتر سود مي برند انتخاب گردند.
مشاوره گروهي چيست؟
مشاوره گروهي فرصتي را فراهم مي آورد تا فرد در وحله اول درباره مسائل و مشكلاتش صحبت كند سپس احساساتش را در گروه بروز دهد و باز خورد دريافت كند و درنهايت طرز تلقي و گرايش ديگران نسبت به خود را تعينن كند .
نكته : مشاركت در گروه مهارت هاي اجتماعي فرد را تقويت مي كند و روابط بهتري با ديگران برايش بوجود مي آورد
زمان تشكيل جلسات مشاوره گروهي :
مشاور گروهي حداقل هفته اي يك بار و براي چندين هفته متوالي تشكيل مي شود.مدت زمان آن يك الي دو ساعت است تعداد كل جلسات به هدف و نوع مشكل بستگي دارد.
چه كساني مي توانند در گروه شركت جويند؟
هر جلسه از شش الي دوازده نفر مراجع و يك يا دو نفر مشاور تشكيل مي شود اعضاي شركت كننده از نظر جنس و سن و ساير متغير ها با توجه به نوع مشكل و توافق اعضاء و مشاور تعيين مي شوند.
از شركت در گروه چه نتيجه اي عايد مي شود؟
فرد در گروه مي تواند ديگران را بهتر بشناسد؛با شناخت عقايد ديگران نسبت به خودش ؛مي تواند در رفتار و اعمالش تجديد نظر كند؛ با نقاط قوت و ضعفش آشنا گردد در مي يابد كه ديگران نيز مشكلاتي دارند
انتظار مي رود كه شركت كننده در گروه حضور يابد ؛در اعمال و گفتارش صادق و راستگو باشد.در حد امكان به پرسش هاي اعضاي ديگر پاسخ دهد.
گام دوم – اندازه گروه
تعيين تعداد اعضاي گروه به هدف ها و نيز نوع مشكلات اعضاي گروه بستگي دارد .به عنوان مثال در صورت وجود مشكلات عاطفي شديد تر ،گروه معمولا" با كمترين تعداد يعني شش نفر تشكيل مي شود نكته مهم اينكه تشكيل مشاوره گروهي با كمتر از 5 نفر نمي تواند مفيد باشد.و فشارهاي وارده بر افراد جهت مشاركت در فعاليت هاي گروهي زياد مي باشد.در حاليكه اعضاء بيش از 5 نفر تنوع تجربات و زمينه هاي قبلي اعضاء باعث يادگيري بيشتر مي شود
دامنه اختيار و نوع فعاليت رهبر گروه با توجه به اندازه گروه تغيير مي كند.هر چه گروه كوچكتر باشد ، رهبري گروه ساده تر بوده و قدرت و اراده رهبري بيشتر خواهد بود . در گروه بزرگتر تصميم گيري به طور جمعي تر انجام شده و اراده رهبر تاثير كمتري بر تصميمات گرفته شده خواهد داشت .
موارد زير در زمينه تعداد اعضاي گروه قابل ذكر است:
1. افزايش تعداد بيشتر باعث ميشود گروه از نظر نيروي انساني قويتر و براي ادامه فعاليت آماده تر گردد .
2. افزايش تعداد اعضاءگروه باعث روابط متقابل بين افراد مي شود و وابستگي فرد به كل گروه كاهش مي يابد
3. با افزايش تعداد ،ايجاد توافق و نتيجه گيري در گروه مشكل تر مي شود و زمان بيشتري براي توافق و هماهنگي لازم است.
4. با افزايش تعداد اعضاي گروه ،نياز به ايجاد سازماني منظم تر در گروه ،بيشتر احساس مي شود
5. با افزايش تعداد اعضاي گروه، ايجاد رابطه حسنه و نزديكي بين اعضاي گروه مشكل تر مي شود.
6. هر چه گروه متجانس تر باشد اختلاف ها و تضاد هاي درون گروهي كمتر مي شود .
گام سوم-تواتر تشكيل جلسات
مشاوره گروهي معمولا"هفته اي يك بار تشكيل ميشود . بر اساس هدف تعيين شده تواتر جلسات مي تواند ماهيانه ، هفتگي( يك يا دو بار ) نير تعيين گردد ..ماهلر معتقد است كه اگر اعضاء داراي مشكلات حادي باشند و گروه بتواند در تخفيف آلام آنان موثر باشد جلسات گروهي مي تواند همه روزه و يا لااقل سه بار در هفته تشكيل گردد.
گام چهارم-تداوم جلسات
معمولا" جلسات مشاوره گروهي تا زماني ادامه مي يابد كه اعضاي گروه به هدف هاي تعيين شده نايل آيند.
گام پنجم-طول هر جلسه
به تواتر آن در هفته و به نوع گروه ارتباط دارد.
گام ششم-فراهم آوردن موقعيت
مشاوره گروهي بايد براي تمام اعضا فضاي كافي بوجود آورد و از هيا هو و مزاحمت دور باشد.اگر اعضا دور هم وبه صورت دايره بر روي صندلي و يا زمين بنشينند ،آرامش بيشتري احساس خواهند كرد.
گام هفتم-مشاركت اعضاء
زماني كه فرد در جلسات گروه وارد مي شود با يك سري سوالات مواجه مي شود كه مشاور با شناسايي اين سوالات در هدايت كردن گروه موفق خواهد بودالبته تا زماني كه فرد جواب قابل قبولي براي اين سوالات نيابد قادر به مشاركت واقعي نخواهد بود اين نكات را مي توان تحت عناوين زير خلاصه كرد:
هدف ها :
هدف از تشكيل گروه چيست؟ آيا بين هدف كلي گروه و هدف هاي اكثريت اعضا همخواني و هماهنگي وجود دارد؟هر عضوي تاچه اندازه در رسيدن به هدف هاي كلي گروه تلاش مي كند؟آيا اعضا خود را به هدف هاي كلي گروه مقيد مي دانند؟
هويت:
با وجود اينكه هر فردي شناختي از خويشتن دارد ولي با عضويت در گروه اين سوال برايش پيش مي آيد در اين گروه چه نقشي دارم؟با عضويت در آن به چه نوع مهارت ها ، رفتار،و دانشي خواهم رسيد؟آيا در اين گروه به مقام و موقعيتي خواهم رسيد؟چه كمكي به گروه مي توانم ارائه دهم؟
هماهنگي:
چگونه ارزشها وفرديت من با عضويت در گروه حفظ مي شود؟ تا چه حد مي توانم ديگران را در گروه بپذيرم؟و عقايد اعضاي گروه را تاچه حد مي توانم رد كنم؟آيا مي توانم به علت عضويت در گروه از نظريات و ارزشها مورد قبول خودم صرفه نظر كنم؟
اقتدار:
نحوه اداره گروه چه گونه است؟ تا چه حد مي توانم رهبر گروه را تحت تاثير خود قرار دهم؟
صراحت:
تا چه حدي در گفتارم د ر گروه صادق و بي ريا هستم ؟ آيا مي توانم بدون پرده پوشي با گروه احساساتم را مطرح كنم؟
اعتماد:
تا چه حد در گفتارم جنبه احتياط را رعايت كنم؟ تاچه حد با ديگر اعضا رابطه خصوصي برقرار كنم؟آيا مي توان به گروه اعتماد كرد و اطلاعات دقيقي درباره خودم به آنها ارائه دهم؟
نكته :
مشاور نقش اصلي در آغاز فعاليت گروهي دارد. شروع مشاوره گروهي، به چندين روش مي تواند انجام پذيرد يكي از روش ها اين است كه مشاور در مورد هدف ها و روش هاي كار گروهي بحث را شروع مي كندو از اعضا مي خواهد كه در اين خصوص اظهار نظر كنند.دومين روش اينكه برخي از قوانين اوليه و اساسي گروه توسط مشاور مطرح مي شود .و اعضاء در جريان قرار مي گيرند.در روش سوم از افراد خواسته مي شود تاخود را به ديگراعضاي گروه معرفي كند.
گام هشتم-تشخيص انواع گروه
با توجه به نوع شركت كنندگان گروه را به دو دسته مي توان تقسيم كرد:گروه داوطلب،كه با ميل و رغبت خود در گروه عضو شده اند؛گروه اجباري كه اعضا به عللي به شركت در گروه وادار شده باشند.
اگر اعضا با ميل و رغبت در گروه عضو شده باشند مشاوره گروهي با علاقه بيشتري صورت مي گيرددر حاليكه اگر از روي جبر به عضويت گروه در آمده باشد در برابر فعاليت هاي گروهي مقاومت خواهد كرد.
گام نهم-تعيين گروه باز و بسته
از نظر نوع مشاركت اعضاء ، گروه به دو نوع باز و بسته تقسيم مي شود.گروه باز؛هر زماني عضو جديدي مي تواند وارد گروه گرددويا از آن خارج شودولي گروه بسته تا پايان فعاليت عضوي را نمي پذيرد. در اولين جلسه نوع گروه با توافق اعضا تعيين ميشود .
نكته :
معمولا"گروههايي كه براي حل مشكلات عاطفي بوجود مي آيد از نوع بسته مي باشد.
گام دهم-پايان دادن به جلسه مشاوره گروهي
پايان دادن به جلسه نظير آغاز آن از اهميت خاصي برخورداراست مشاور بايد دقايقي قبل از پايان جلسه، فرارسيدن ختم جلسه را اعلام داردو از بحث مشاوره يك خلاصه وجمع بندي ارائه دهد. پايان دادن جلسه بدون بحث و نتيجه گيري ،كار صحيحي نيست.
فرايند عملكرد مشاوره گروهي
به اعتقاد ماهلر مراحل مشاوره گروهي را مي توان به شرح زير برشمرد:
1. مرحله شناسائي و مكاشفه
در اين مرحله هر يك از اعضاء در صددند تا يكديگر را بشناسند و دريابند كه آيا مي توانند به يكديگر اعتماد كنند يا نه ؟عواملي نظير نوع گروه، خصوصيات اعضاء،وشيوه رهبري گروه در طي مرحله مكاشفه موثرند.
2. مرحله انتقال در اين مرحله روابط اعضا با شك وترديد همراه مي باشدزيرا هنوز اين روابط عميق نشده است.نقش مشاور در اين مرحله حساس است و بايد اعضا را به صحبت كردن و بحث درباره مشكل تشويق كند وافكار و احساسات آنان را منعكس سازد و جريان گروه را تداوم بخشد.
3. مرحله عمل و فعاليت يا سازندگي
پس از عميق تر شدن روابط و اعتماد اعضا اين مرحله آغاز مي گردداعضا سعي مي كنند مدد كار يكديگر باشند و در مواجهه با مشكلات از يكديگر حمايت كنند.
4. مرحله پايان
بهترين زمان براي خاتمه دادن به جلسات مشاوره گروهي ،هنگامي است كه گروه به هدف هاي تعيين شده نايل آمده باشد
در پايان جلسه بايد خلاصه اي از بحث توسط خود مشاور و يا به كمك اعضا بيان گردد و مسير فعاليت جلسه آينده گروه مشخص شود.
رهبري مشاوره گروهي
مشاور نقش بسزايي در اولين جلسات مشاوره دارد.رهبري مفيد و سازنده مستلزم آن است كه رهبر گروه شخصا"از توانايي عقلاني و عاطفي كافي برخوردار باشدهدف رهبر گروه بايد تسهيل و هماهنگي در فعاليت ها و ارتباطات گروه باشد.انجام كارهاي زير براي رهبري گروه توصيه ميشود:
1. رهبر ،خود را در جلسه اول مشاوره گروهي به اعضاي گروه معرفي ودر زمينه علايق خود با اعضا كمي صحبت مي كند.همچنين از اعضا خواسته مي شود تا درباره هدفهايش از مشاركت در گروه صحبت كنند
2. رهبر گروه بايد حد ومرز مشخص براي رفتارهاي خاص در گروه را معين و مشخص كند اين قوانين بايد توسط رهبر به اعضا گروه اعلام شود.
3. بهتر است رهبر به عنوان عضوي از گروه در مباحث شركت جويد زيرا در اين صورت اعضا اعتماد بيشتري به رهبر پيدا خواهند كرد.
4. رهبر مشاوره گروهي بايد افراد را تا پايان همراهي كند به اين معني كه با حركات سر گفتار و اعضا نشان دهد كه گفتار و احساسات افراد را درك مي كند.رهبر گروه بايد از طريق گوش دادن فعال تماس چشمهاو... به اعضا نشان دهد كه در كنار آنها خوشحال است.
5. رهبر گروه بايد گفتار اعضا را به خوبي درك كندو در مواردي كه متوجه منظور اعضا نشد بطور صريح و مودبانه از اعضا بخواهدتا توضيح بيشتري راجع به موضوع بدهند.
6. رهبر بايد از افراد بخواهد تا احساسات و گفتارشان را در زمان حال مطرح كنند و از پرداختن به مسائل و مشكلات گذشته پرهيز كنند. براي اين كار مي تواند از طريق گفتن اين سوال كه اكنون چه احساسي داريد؟اعضا را به گفتگو در زمان حال ترغيب كند.
7. رهبر گروه از به وجود آمدن سكوت در گروه نبايد هراسي داشته باشدزيرا در لحظات سكوت ،مراجعان به خود-كاوي مي پردازند.و به تجزيه و تحليل درونشان مشغول هستند.
8. رهبر بايد به تمام افراد اجازه اظهار نظر بدهد و مشاركت همه را جلب نمايد افرادي كه تمايل به شركت در بحث را ندارند نبايد مجبور به صحبت كرد اين وظيفه رهبر است كه محيطي آرام و آزاد بوجود آورد كه افراد با طيب خاطر در بحث هاي گروهي شركت كنند.براي هر مشكلي راههاي متفاوتي وجود داردو پيش بيني اين راه حل ها از طرف رهبر گروه كار سخت و مشكلي است رهبر بايدبر اساس تجربياتش و همچنين در نظر گرفتن موقعيت گروه روش مناسب را انتخاب و به اعضا پيشنهاد كند
نكته : معيار هاي تعيين راه حل
انتخاب روش مناسب وسيله اي است براي اجراي مشاوره گروهي. براي رسيدن به يك راه حل خوب مي بايست به اين نكات دقت نمود .
/ راه حل با توجه به سودمندي ،هدف ونتايج موردنظر تعيين گردد.
/روشي انتخاب گردد كه كاربردش براي مشاور راحت تر باشد
/ اين روشها متناسب با سن و توانايي هاي اعضاي گروه باشد.
/اين روشها با توجه به امكانات محيطي وحداكثر مشاركت اعضا انتخاب شوند.
9. اگريكي از اعضا گروه تحت تاثير احساسات قرار گيرد و بار عاطفي مشكل باعث ايجاد گريه و ناراحتي در فرد گردد.رهبر موظف است كه به احساسات فرد احترام گذاشته و اورا در تخليه كردن احساسات دردناك كمك كند.
10. مطالب مطرح شده در گروه بايد بصورت محرمانه باقي بماندورهبر به عنوان فردي امانتدار بايد محتواي جلسه آموزشي را محفوظ نگه دارد.
11. رهبر بايد زمان را درنظر داشته باشد و در پايان خود ،يا با كمك اعضا به خلاصه كردن بحث بپردازد.همچنين رهبر بايد از كار هايي نظير كشيدن سيگار پرهيز كند زيرا ممكن است باعث آزار عده اي شود و اين افراد نتوانند احساسات خود را ابراز كنند.
ارزيابي فرايند مشاوره گروهي
مشاوره گروهي داراي محتوا و فرايند است :
/ محتوا :موضوعي كه بحث بر آن قرار دارد و مورد توجه اعضا مي باشد
/ فرايند: چگونگي وقوع وقايعي است كه در جريان مشاوره گروهي بين اعضا اتفاق مي افتد.
در واقع محتوا در جواب سوال چه چيزي و فرايند در پاسخ به پرسش چگونه؟ مشخص مي گردد.
پويايي گروه با چگونگي محيط و جو گروه ،احساسات افراد ،تاثير اعضا بر يكديگر ،ميزان مشاركت اعضا و شيوه هاي رهبري بستگي دارد.
نقش اعضا در مشاوره گروهي
نقش هايي كه اعضا در جلسات مشاوره گروهي ايفا مي كنند طبق نظر اولسن به شرح زير اعلام مي شوند:
· مبتكر: فرد ايده هاي خود را به گروه عرضه ميكندو گروه را در جهت نيل به اهدافش ياري مي دهد.و براي دريافت نقطه نظرات ديگران در گروه تلاش مي كند.
· بررسي كننده:عضو بررسي كننده نكات مبهم را مشخص مي كند و اطلاعات لازم را جمع آوري مي نمايدو گروه را در جهت رسيدن به هدفهايش ياري ميدهد البته اين شخص از اظهار نظر شخصي پرهيز نمي كند.
· هماهنگ كننده: بين روابط و عقايد متعدد اظهار شده در گروه ،هماهنگي بوجود مي آوردواز تفرقه و جدايي در گروه جلوگيري مي كند وامكان مشاركت كليه اعضا در بحث را فراهم مي كند.
· ارزياب: فرد با توجه به هدفهاي تعيين شده و مقايسه آن با دست آوردهاي كنوني گروه را مورد ارزشيابي قرار ميدهد.در نتيجه گروه را براي بحث و تصميم گيري فعال تر ميكند و به گروه جهت مي دهد.
· پيرو: اين فرد پيگير كارهاي گروه است و بدون هيچ بحثي افكار و عقايد گروه را مي پذيردوهيچ خلاقيتي از خود نشان نمي دهد و براي اينكه اين فرد را وادار به صحبت كرد بايد در او انگيزه كافي ايجاد كرد.
· مهاجم: اين فرداز هيچ كاري كه باعث تضعيف گروه شود دريغ نميكند.با ارزشها و آرمانهاي گروه مخالفت ميكندنسبت به مشكلات مطرح شده توسط اعضا بي توجه است وحتي اگر بتواند ديگران را مسخره مي كند وبه افراد فعال در گروه نيز خشم ميورزد.
· مانع پيشرفت: فردي است كه عقايد منفي ارائه مي دهددر برابر گفته ديگر اعضاي گروه مقاومت ميكند.فردي خود-مدار است و تنها به خواست خود اهميت مي دهد و گروه را در جهت تمايلات شخصي خود سوق ميدهد و سعي مي كند از موضوع اصلي فاصله بگيرد.
· توجه طلب: كسي است كه تمايل دارد مورد ستايش گروه قرار گيرد و براي جلوگيري از تحقير در گروه به دروغ و گزافه گويي مي پردازدو به هر شكلي سعي دارد كه در گروه تحقير نشود.
· مسلط: فردي كه ميخواهد قدرت خود را به ديگران ثابت كنداين شخص معمولا"در گروه نقش مبتكر يا هماهنگ كننده را ايفا مي كند.
· متظاهر: اين شخص بيش از حد مضطرب يا متظاهر باشد ،ممكن است معلومات زيادي داشته باشد، يا اينكه آدم پر حرفي است اين فرد هرگز نبايد مورد سرزنش قرار گيرد چون باعث پيشرفت گروه مي گردد.
تصميم گيري در مشاوره گروهي
در همه گروه ها در پايان بايد در مورد مسائل مطرح شده تصميم گيري شود كه مناسب ترين تصميم آن است كه با توافق همه اعضا اتخاذ شود.موانع تصميم گيري در گروه بسيار متعدد هستند مهمترين آنها را نا تواني اعضا در تصميم گيري و نداشتن مهارت لازم مي توان ناميد. اين مهارت ها عبارتند از: مهارت در گوش كردن به گفتار و عقايد ،مهارت در تعبير وتفسير گفتار و رفتار، مهارت در بيان نياز هاي فردي و...
همچنين كمبود يا عدم اعتماد متقابل ميان اعضا گروه ممكن است موجب تصميم گيري نا مناسب شود.و نكته ديگر اينكه رقابت نا درست ميان اعضا مي تواند يكي از عواملي باشد كه اين مشكل را بوجود مي آورد....
شيوه رفتار گروه مي تواند معين كننده نوع تصميم گيري شود:
گروه همكاري كننده
گروه رقابت كننده
رفتار هدفمند و در جهت تامين هدفهاي كلي تمام اعضا گروه است
رفتار هدف جويانه در جهت رسيدن به
هدفهاي فردي است
اعضا به راحتي مسائل خود را مطرح ميكنند
اعضا به راحتي مسائل خود
رامطرح نمي كنند.
سطح درك در گروه بالاست.
سطح درك بيشتر فردي است.
رفتار قابل پيش بيني است.
رفتارغير قابل پيش بيني است.
ترس و وحشت وجود ندارد.
ترس و وحشت و بلوف وجوددارد.
مباحث بيشتر انتقادي و ابتكاري است
مباحث بيشترغير منطقي و پراكنده است
مثبت نگري در گروه بالا مي باشد
احساس خشم و خصومت نسبت به
يكديگر بالاست
روش هاي مشاوره گروهي
مشاوره گروهي در واقع يك روش ياري دهنده است كه فرد را از اضطراب،ترس،اغتشاش فكري و... رها مي سازد. مهارت بهتر زيستن را مي آموزدبراي آشنايي بيشتر با مشاوره گروهي برخي از نظريه ها و روش ها را مورد بررسي قرار مي دهيم
برچسب:
،
ادامه مطلب
بازدید: