مركز خريد روغن سوخته و تصفيه روغن سوخته در سراسر كشور ايران

شاهي:

شاهي گياهي است اشتها آور اشتها آور، مقوي، تصفيه كننده ي كبد و در بسياري از بيماري ها مانند:كبد و معده و تنبلي كليه مفيد است. و اگر آب آن را گرفته و سر خود را به ان آغشته كنيم از ريزش مو جلوگيري مي كند. در شاهي مقدار زيادي هيدراتهاي كربن و مواد سفيده اي و كلسيم، پتاسيم، آهن، مس، روي، يد، فسفر، سديم،منيزيم، ويتامين آ به مقدار كم و ب و ث نسبتاً زياد يافته اند. شيره ي شاهي را به موش مبتلا به سرطان تزريق كردند و از توسعه ي سرطان جلوگيري شد

شاهي گياه يك ساله اس است از خانواده ي چليپاييان كه خام آن به مصرف تغذيه مي رسد.در نواحي سرد و معتدل و مرطوب روييده و در مناطق گرم قبل از اينكه برگ ها به خوبي رويش كنند ايجاد بذر مي نمايد.

شاهتره:

شاهتره مشهي، مدر، تب بر، تصفيه مننده ي خون و ضد تصلب شرايين است. شاهتره براي يرقان و استفراغ هاي صفراوي و جذام، در رفتگي اعضاء، درد هاي عصبي، درد كمپرس، مؤثر است.

مقدار مصرف آن يك استكان جوشانده پس از هر غذا است. شكل تهيه ي آن به اين صورت است كه 30 تا 50 گرم آن را در 1 ليتر آب دم كرده روزي 1 استكان از آن را ميل كنيد تا هم اشتهايتان بيشتر شود و هم نارسايي كبد شما برطرف مي شود.

شنبليله:

شنبليله بيشتر در معالجه لاغري مصرف مي شود يعني اشخاص لاغر آن را مي خورند تا چاق شوند. تخم شنبليله داراي فسفات هاي آلي، ليتن و نوكليوا و آلبومين است. مصرف آن در موارد نقرس، ديابت، فقرالدم، خنازير و بيمارى هاي نرمي استخوان مفيد است و لوزالمعده را تقويت مي كند و در علاج سل و لاغري مؤثر است. در قديم آن را داروي همه ي دردها مي دانستند.بقراط اين گياه را براي بيماران ريوي تجويز مي كرد.

اين گياه هم چنين براي رشد موها و درد دندان نيز مفيد است. برگ هاي تازه وخشك آن براي خوشبو كردن غذا به كار مي رود و مقوي است.

دانه شنبليله محرك روحي و بدني و نافع لنفانتيسم، راشيتيسم، كم خوني و نقرس است كه قبل از غذا مصرف مي كنند و بعضي آن را جانشين روغن ماهي مي دانند و براي جلوگيري از لاغر شدن بيماران مرض قند و سل نيز تجويز مي شود.

شويد (شبت):

شويد مفيد براي معده و ضعف آن و امراض تناسلي و بوي دهان است. شويد داراي طبيعت گرم است و براي رفع سكسكه و تهوع و دانه شويد به صورت دم كرده به بيمار مي دهند. تخم شويد براي تسكين اعصاب، رفع درد كليه و مثانه و سوزش معده و درمان زخم معده مفيد است.

ريحان ( Basil ) ريحان از خانواده ي نعناعيان است. گياهي است علفي و كوچك وسبز رنگ به درازاي 10 تا 50 سانتي متر داراي برگ هاي متقابل كه معطر مي باشند. ريحان را به صورت سبزي خوردن و نيز جزء سبزي ها و در سالاد نيز مصرف مي كنند.همچنين در بعضي از سوپ ها نيز مي ريزند. ريحان را يكي از سبزي هاي درمان كننده مي شناسند.خاصيت درماني آن؛ ضد تشنج هاي دردناك، و بخصوص در اسپاسم هاي معده، سرگيجه، ميگرن، بي خوابي هاي عصبي، درمان نفخ و ورم كليه مفيد است.به علاوه در ضعف و بي حالي هاي عصبي و اضطراب هاي صرعي جنبه ي درماني دارد.ريحان هضم غذا را آسان مي كند و براي آن كه اثر آن تشديد شود يك قاشق غذا خوري برگ ريحان را در يك فنجان آب جوش دم كرده و پس از صرف غذا بنوشند. اشكال دارويي آن برگ و سر شاخه هاي گلدار آن است ولي براي تهيه ي اسانس از تمامي گياه تازه استفاده مي شود.

ترخون:

ترخون از سبزي هايي است كه به لحاظ وجود اسانس هاي معطر در درجه ي اول قرار گرفته است.ترخون طبيعت گرم دارد و مقوي معده و ضد نفخ و مسكن اعصاب و محرك عمل هضم است.

ترخون باعث قطع تب و تسكين دهنده ي دردهاي عصبي،مفصلي،قاعدگي،روماتيسم مي شود.( براي اين كار 5 گرم ترخون را خرد كرده در يك فنجان آب جوش بريزيد و به مدت 10 دقيقه آن را دم كنيد، اين دم كرده را بعد از غذا بنوشيد).

جعفري:

اثر نيكوي جعفري بر روي گردش خون كاملاً به اثبات رسيده است. جعفري به خاطر داشتن كلروفيل زياد، ويتامين هاي آ، ب، ث، كاروتن و مواد معدني - آهن - كلسيم - منيزيم - فسفر - پتاسيم - سديم - گوگرد، اهميت دارد. آب جعفري همچنين پاك كننده ي بدن و خون است و در تميز شدن كبد، كليه ها و مجاري ادرار به خاطر مواد موجود در آن نقش دارد.

ويتامين آ در آن موجب تقويت بينايي مي گردد.

هورمون هاي جنسي در برگ جعفري بوده و مهم ترين آن عبارت است از آپيوزيد كه از دسته گلوكزيدهاي ثابت است. برگ جعفري را به عنوان ضماد براي هر گونه زخمي استفاده مي كنند. خاصيت درماني آن عبارتست از: محرك عمومي، اشتها آور، منبسط كننده ي عروق، نرم كننده ي سينه، مقوي، خلط آور، بادشكن است و ديگر اسينكه چاقي را از بين مي برد و پوست و مو را تقويت مي كند

از غذا هاي مفيد ايراني، قورمه سبزي و كوكوي سبزي است زيرا اين دو غذا كه حاوي مفيدترين سبزي جات هستند در عين حال هم غذايند و هم دوا و هم خوشمزه، مخصوصاً قورمه سبزي!

نوشيدن يك قاشق مربا خوري عصاره ي جعفري همه روزه صبح ناشتا، كليه و عفونت هاي مجاري ادرار را به كلي از بين مي برد.

از جوشانده ي ريشه ي اين سبزي براي درمان ورم دست و پا و صورت و يرقان و سنگ هاي مجاري ادرار استفاده مي كنند.

چند خواص درماني ديگر: اشتها آور - معالج تنگي نفس - زياد كننده ي شير مادر - مفيد براي كم خوني و بوي دهان.


برچسب: ،
ادامه مطلب

ميان دوستـــان افتاده اي تك / رخت هندونه ،زلطف عين پشمك!

برايت مي زنم اينك پيامك / شب يلداي تو اي گــــــل! مبارك!

حتي طولاني ترين شب نيز به خورشيد مي رسد . .

برچسب: ،
ادامه مطلب

خوردن صبحانه كامل حاوي غلات موجب افزايش هوش كودكان مي شود. محققان دانشگاه كارديف انگلستان دريافتند كودكاني كه صبحانه كامل از غذاهايي حاوي غلات نظير گندم و جو مصرف مي‌كنند نسبت به كودكاني كه از خوردن صبحانه دوري مي‌كنند از هوش و تمركز فكري بالاتري برخوردارند. براساس اين گزارش، محققان اين دانشگاه به منظور درك دقيق تأثير صبحانه مغذي حاوي غلات بر ذهن و جسم كودكان مطالعه‌اي را بر رفتار ۲۱۳ كودك ۴ تا ۱۱ ساله از بين ۱۵۳ خانواده به مدت ۲ هفته دادند.

 اين مطالعه نشان داد كه خوردن صبحانه به كودك كمك مي‌كند آمادگي ذهني بهتري براي رفتن به مدرسه و حضور در كلاس درس داشته باشند و همچنين از خستگي و اضطراب آنان مي‌كاهد .

محققان همچنين دريافتند كودكاني كه صبحانه كامل حاوي غلات مصرف مي‌كنند از توانايي ذهني، فيزيكي و شناخت بالايي برخوردارند

برچسب: ،
ادامه مطلب

...اصلي حفظ سلامتي انسان ها در جهان بشمار مي رود.امروزه ثابت شده است كه ريشه اصلي چاقي در پر خوري و مصرف غذا هاي پر كالري نيست,بلكه علل اصلي آن تركيباتي هستند كه آن غذا ها را تشكيل مي دهند. غذا هاي ما مخلوطي از سه ماده ي انرژي زا مي باشند.كربوهيدرات ها,چربي ها و پروتئين ها.در ميان اين سه ماده حياتي انرژي زا,چربي ها و پروتئين ها چاق كننده نيستند.كربوهيدرات ها هم به دو دسته تقسيم مي شوند.كربوهيدرات هاي بد و كربوهيدرات هاي خوب.كربوهيدرات هاي خوب به آن دسته از مواد غذايي قندي گفته مي شود كه گليكمي ايندكس آن ها بين رقم هاي 1 تا 50 است. يعني آن ماده ي غذايي تا 50 درصد قدرت گلوكز را بالا مي برد و به همان نسبت انسولين از لوزالمعده ترشح مي شود و به قند خون مي ريزد.رقم گليكمي ايندكس بين 50 تا 100 قند خون را بسته به مقدار كربوهيدرت هاي بد خيلي بالا مي برد.ما مي توانيم غذا هاي مصرفي خود را به سه قسمت تقسيم كنيم: 1-غذا هايي با گليكمي ايندكس خيلي بالا كه قند خون را خيلي بالا مي برند, 2-غذا هايي با گليكمي ايندكس متوسط كه قند خون را كمتر بالا مي برد, 3-غذا هايي با گليكمي ايندكس خيلي پايين كه بر روي قند خون تاثيري ندارند. آن چه مسلم است اين كه هر چه بيشتر قند خون از طريق غذا هاي مصرفي بالا برود به همان نسبت هم انسولين به خون ريخته مي شود و يا بر عكس اگر غذا هاي مصرفي تاثير چنداني در بالا رفتن قند خون نداشته باشند به همان نسبت انسولين بسيار كمي به خون ريخته مي شود و يا اصلا به خون ريخته نمي شود.براي مبارزه با چاقي بايد سعي كنيم از غذا هايي استفاده كنيم كه زياد انسولين طلب نباشند. چرا كه انسولين چاق كننده است در حالي كه هورمون هاي ديگر مانند گلوكاگرل هورمون هاي لاغر كننده هستند.اگر ما لوزالمعده و يا پانكراس را دائما تحريك كنيم و مرتبا سبب ترشح انسولين به خون شويم,بايد بدانيم كه انسوليني كه به خون ريخته مي شود در حدود 4 ساعت در خون مي چرخد. انسولين هورموني است كه اگر زياد در خون ريخته شود ديگر به جا و محل توليدي اول خود بر نمي گردد.اين هورمون در خون اعمال فيزيولوژي بسيار مهمي را انجام مي دهد. از جمله اين كه سبب حمل قند هاي موجوددر خون (گلوكز) تا سلول هاي بدن به منظور توليد انرژي مي شود و اگر هنوز هم قند خون زياد باشد آن ها را در كبد به صورت گليكوژن در مي آورد و اگر باز هم قند خون زياد باشد به ساختن گليكوژن ادامه مي دهد و سپس آن ها را در ماهيچه ها ذخيره مي كند.گليكوژن هاي ذخيره شده در كبد و ماهيچه ها ظرفيت تا بيشتر از 500 گرم را ندارند.اين گليكوژن ها ذخيره هاي گلوكز هستند كه به صورت امانت و موقتي در آن جا ذخيره شده اند.در موقع نياز,گليكوژن بايد به گلوكز تبديل شود و قند خون را بالا ببرد.اين عمل را هورمون ديگري از لوزالمعده و يا پانكراس به نام آل هورمون گلوكاگرل به عهده دارد.گلوكاگرل وقتي به خون ريخته مي شود كه قند خون به صورت هيپو در بيايد و انسولين هم در خون موجود نباشد.فراموش نكنيم كه مقدار قند خون در يك ميزان معين ثابت مي ماند و از نظر ژنتيكي ثابت شده است كه اين ميزان 1گرم در يك ليترخون است. ثابت ماندن مقدار قند خون در خون يكي از مهم ترين اعمال فيزيولوژيكي بدن است كه خداوند متعال آن را تعيين كرده است تا از اين طريق غذاي مغز دائما تامين شود. مغز انسان در مدت 24 ساعت در حدود 100 گرم قند و يا گلوكز را از خون گرفته و مصرف مي كند. در نتيجه اين 100 گرم قند بايد خيلي سريع جانشين شود.ادامه دارد

. 

 دو عضو مهم ديگر بدن نيز همانند مغز انرژي خود را فقط از قند خون تامين مي كنند,يكي كليه و ديگري سلول هاي قرمز خون.اين دو عضو مهم بدن دائما انرژي خود را از قند خون مي گيرند و در سطح قند خون تاثير مي گذارند.حال با توجه به اين مطالب سوالي مطرح مي شود كه آيا شام خوردن عامل اصلي چاقي محسوب مي شود و اگر اينطور است چطور مي توان گرسنه خوابيد! اي كاش به جاي شام بيشتر به صبحانه خوردن اهميت مي داديم.در حال حاضر اكثريت بچه هاي محصل بدون صبحانه به مدرسه مي روند.منظور از شام نخوردن اين نيست كه اصلا شام نخوريد و گرسنه بخوابيد,بحث اصلي ما روي شام خوردن در وقت مناسب شب است.چرا كه متاسفانه در كشور ما اكثر خانواده ها در ساعات پاياني شب شام صرف مي كنند.دانشمندان طي تحقيقات زيادي به اين نتيجه رسيده اند كه مصرف غذا در دير هنگام سبب بالا رفتن وحشتناك قند خون مي شود. قدم اول براي رهايي از چاقي آن هم براي هميشه و داشتن اندام متناسب اين است كه به هر نحوي كه شده نوشابه هاي شيرين و آرد سفيد را تا جايي كه امكان دارد از برنامه غذايي خود حذف كنيم.اين مواد قند خون را به طور وحشتناكي بالا مي برند و سبب ترشح انسولين مي شوند. در حقيقت اين قند يا آرد سفيد نيست كه منجر به بروز چاقي مي شود بلكه عامل اصلي آن همان انسولين است كه در خون مي چرخد. هورمون انسولين تنها هورموني است كه به هورمون آنابول(anabole) معروف است يعني هورمون چاقي.در مقابل هورموني وجود دارد كه به هورمون كاتابول(katabole) معروف است كه همان هورمون لاغري است.هورمون هاي لاغري عبارتند از گلوكاگون كه رغيب سر سخت انسولين مي باشند و جايگاه آن در كنار سلول هاي ترشح كننده انسولين در جزاير لانگرهانس است.يكي ديگر از هورمون هايي كه دشمن واقعي هورمون انسولين است هورمون زوماتوتروپين است كه از قسمت جلوي هيپوفيز ترشح شده و به خون مي ريزد.اين هورمون كه مخفف آن sth است در صورتي به خون مي ريزد كه اولا انسان خواب باشد و ديگر اين كه انسولين در خون نباشد.اين هورمون به اصطلاح شب كار است و اين هورمون وقتي ترشح مي شود كه هورمون ملاتونين باعث خواب فرد شده باشد .عمل اصلي اين هورمون موثر در رشد بچه ها بوده و در بزرگسالان باعث ذوب چربي ها (لاغري) مي باشد.اين هورمون شب كار چربي ها را از لابه لاي ماهيچه هاي اطراف قلب و كليه ها آزاد مي كند.در اين صورت ماهيچه ها بهتر رشد كرده و كار ترميم سلول ها به راحتي صورت مي گيرد. ادامه دارد

 

برچسب: ،
ادامه مطلب

نوشيدن سه ليوان آب پرتقال در روز موجب افزايش 21 درصدي سطح HDL خون    ميشود. كلسترول خوب يا HDL ميتواند در جلوگيري از بروز حملات قلبي موثر باشد. نارنگي موجب كاهش سطح كلسترول خون مي شود.

البته اين بدين معني نيست كه هر كسي ميتواند روزانه سه ليوان آب پرتقال بخورد چون آب پرتقال هاي موجود در بازار حاوي مقادير زياد شكر هستند كه ميتواند براي سلامتي افرادي كه مستعد ابتلا به ديابت هستند مضر باشد.

مصرف پرتقال و نارنگي علاوه بر اينكه همان ميزان آب ميوه را در اختيار ما قرار ميدهد موجب ميشود كه بدن ما مقادير زيادي فيبر نيز دريافت دارد .آب مركبات حاوي فلاوونوئيد هايي به نام Hesperetin  و Naringenin ميباشد كه اين مواد از ساخته شدن كلسترول در كبد جلوگيري به عمل مي آورند. البته مقدار اين مواد در پوست مركبات بيش از باقي جاهاست .

 

برچسب: ،
ادامه مطلب

شب ميوه‌هاي رنگارنگ
اصلا چه كسي مي‌گويد اين شب هر سال كه مي‌گذرد كم‌رنگ‌تر مي‌شود؟ هيچ هم اين‌طور نيست. يك نگاهي به خيابان‌ها بيندازيد و بعد به پيشواز برويد كه از يكي دو روز ديگر اس‌ام‌اس‌هايي دريافت خواهيد كرد كه حاوي تبريك و آرزو و شعر و جملات نغز و قصار در توصيف اين شب خواهد بود. شب يلدا، بلندترين شب سال چند روز ديگر از راه مي‌رسد. شب چله كه حالا ديگر بهش مي‌گوييم شب يلدا يكي از قديمي‌ترين جشن‌هايمان است. از همين حالا برق و چشمك هندوانه‌ها و آجيل‌ها و انارها شروع شده است. حيف كه ديگر مثل قديم‌ها كرسي‌اي نيست كه دور آن بنشينيم و به ساعت نگاه كنيم و تعجب كنيم كه چقدر دير مي‌گذرد. اما مي‌توانيم دوباره خانه پدربزرگ و مادربزرگ يا يكي از بزرگ‌ترهاي فاميل جمع شويم و همه با هم باشيم و گل بگوييم و گل بشنويم و بلندترين شب سال را كه بهانه‌اي است براي جمع شدن دور هم پاس بداريم. مي‌دانيد كه شب يلدا فقط چندثانيه بلندتر از شب‌هاي قبل است. جوجه را آخر پاييز مي‌شمارند. شب يلدا وقت شمردن جوجه‌هاي يك سال گذشته هم هست.
شب يلدا از زمان باستان در ايران جشن بزرگي بوده است. ايرانيان باستان با اين باور كه فرداي شب يلدا با دميدن خورشيد، روزها بلندتر مي‌شوند و تابش نور ايزدي بيشتر خواهد شد، آخر پاييز و اول زمستان را شب زايش مهر يا زايش خورشيد مي‌دانستند و آن را جشن مي‌گرفتند.
ايراني‌هاي دوران باستان، يلدا را شب تولد ايزد مهر «ميترا» ‌‌مي‌دانستند و در اين شب دور آتش جمع مي‌شدند و سفره گسترده پهن مي‌كردند كه البته سفره‌هاي يلداي آنها طبيعي است كه با سفره‌اي كه ما پهن مي‌كنيم متفاوت و بيشتر نمادين بود تا خوشمزه!
به خودمان نگاه نكنيد كه وقتي آجيل و هندوانه و شام مفصل شب يلدا را خورديم ديگر اين شب برايمان تمام شده و سريع به رختخواب مي‌رويم. قديم‌ها اين طوري نبود. بايد تا دميدن اولين پرتوهاي خورشيد بيدار مي‌ماندي و تولد خورشيد را تماشا مي‌كردي. برخي در مهرابه‌ها (نيايشگاه‌هاي پيروان آيين مهر) به نيايش مشغول مي‌شدند تا پيروزي مهر و شكست اهريمن را از خداوند بخواهند و در شب، دعايي به نام «ني يد» مي‌خوانند كه در حقيقت شكرگزاري نعمت كرده باشند. روز بعد از شب يلدا يعني اول دي را خورروز (روز خورشيد) و ديگان مي‌خواندند و استراحت مي‌كردند و تعطيل عمومي بود. چه كيفي مي‌داد اگر حالا هم تعطيل عمومي بود و بعد از يك شب پرخوري تا ظهر مي‌خوابيديم، نه؟!

رسم يلدا در شهرهاي مختلف
- در شهرهاي شمالي و آذربايجان رسم بر اين است كه در اين شب سفره كوچكي در سيني تزيين مي‌كنند و به خانه تازه‌عروس يا نامزد خانواده مي‌فرستند. مردم آذربايجان در سيني خود هندوانه‌ها را تزيين مي‌كنند و شال‌هاي قرمزي اطرافش مي‌گذارند. درحالي كه مردم شمال يك ماهي بزرگ تزيين مي‌كنند و به خانه عروس مي‌برند.
سفره مردم شيراز مثل سفره نوروز رنگين و پر از خوراكي‌هاي جورواجور است. در سفره مركبات و هندوانه براي سردمزاج‌ها و خرما و رنگينك را براي گرم‌مزاج‌ها مي‌گذارند. حافظ‌خواني جزو جدانشدني مراسم اين شب براي شيرازي‌هاست. البته خواندن حافظ در اين شب نه‌تنها در شيراز مرسوم است، بلكه رسم كلي چله‌نشينان شده‌است.
- همداني‌ها در شب يلدا فالي مي‌گيرند كه اسمش فال سوزن است. همه دور تا دور اتاقي مي‌نشينند و مسن‌ترين زن جمع به طور پياپي شعر مي‌خواند. دختربچه‌اي پس از اتمام هر شعر روي يك پارچه نبريده و آب نديده سوزن مي‌زند و مهمان‌ها بنا به ترتيبي كه نشسته‌اند شعرها را فال خود مي‌دانند. خوردني‌ها در همدان تنقلاتي است كه مناسب با آب و هواي آن منطقه ‌است و سر سفره يلدا مي‌گذارند. در تويسركان و ملاير، گردو و كشمش و مِويز نيز خورده مي‌شود كه از معمول‌ترين خوراكي‌هاي موجود در اين استان‌هاست.
- در شهرهاي مختلف خراسان خواندن شاهنامه فردوسي مرسوم است. يكي از آيين‌هاي ويژه يلدا در استان خراسان جنوبي برپايي مراسم كف زدن است. در اين مراسم خاص، ريشه گياهي به نام چوبك را كه در اين ديار به بيخ مشهور است، در آب مي‌خيسانند و پس از چند بار جوشاندن، در ظرف بزرگ سفالي به اسم تغار مي‌ريزند. مردها و جوان‌هاي فاميل با دسته‌اي از چوب‌هاي نازك درخت انار به نام دسته گز مايع را آنقدر هم مي‌زنند تا به شكل كف درآيد و اين كار بايد در محيط سرد صورت گيرد تا مايع كف كند. كف آماده شده با مخلوط شيره شكر آماده خوردن مي‌شود و بعد از تزيين با مغز گردو و پسته آماده است براي بهره‌برداري! اين وسط گروهي از جوان‌ها قبل از شيرين كردن كف‌ها با پرتاب آن به سوي همديگر و ماليدن كف به سر و صورت يكديگر شادي و نشاط را به جمع مهمانان اضافه مي‌كنند و همه را از خوردن اين خوراك لذيذ محروم!
- در اردبيل رسم است مردم، چله بزرگ را قسم مي‌دهند كه زياد سخت نگيرد و در شب يلدا معمولا گندم برشته (قورقا) و هندوانه و سبزه و مغز گردو و نخودچي و كشمش مي‌خورند.
- در شهرهاي مختلف گيلان هندوانه را حتما فراهم مي‌كنند و معتقدند كه هر كس در شب چله هندوانه بخورد در تابستان احساس تشنگي نمي‌كند و در زمستان سرما را حس نخواهد كرد. «آوكونوس» يكي ديگر از خوردني‌هايي است كه در اين منطقه در شب يلدا رواج دارد و به روش خاصي تهيه مي‌شود. در فصل پاييز، ازگيل خام را در خمره مي‌ريزند، خمره را پر از آب مي‌كنند و كمي نمك هم به آن مي‌افزايند و در خم را مي‌بندند و در گوشه‌اي خارج از هواي گرم اتاق مي‌گذارند. ازگيل سفت و خام، بعد از مدتي پخته و آبدار و خوشمزه مي‌شود. آوكونوس در اغلب خانه‌هاي گيلاني‌ها تا بهار آينده پيدا مي‌شود و هر وقت كسي هوس كند ازگيل تر و تازه و پخته و رسيده و خوشمزه را از خم بيرون مي‌آورند و آن را با گلپر و نمك مي‌خورند.
- مردم كرمان تا سحر به انتظار مي‌نشينند تا از قارون افسانه‌اي استقبال كنند. قارون در لباس هيزم‌شكن براي خانواده‌هاي فقير تكه‌هاي چوب مي‌آورد. چوب‌ها بعد به طلا تبديل مي‌شوند و براي آن خانواده، ثروت و بركت به همراه خواهند آورد
- باور اصفهاني‌هاي قديم اين بوده كه زمستان به دو بخش چله و چله‌كوچيكه تقسيم مي‌شد كه موعد چله از اول ديماه تا 10 بهمن بود اما چله كوچيكه از دهم بهمن آغاز مي‌شد و تا سي بهمن ادامه داشت. البته آيين برگزاري شب چله در اصفهان به دو نام ‌چله زري (ماده) و عمو چله (نر) تقسيم مي‌شود زيرا از گذشته تاكنون همه موجودات و اشياء را بر اساس جنس مذكر و مونث تقسيم مي‌كردند. اصفهاني‌ها دوشب را به عنوان شب چله برپا مي‌كردند و آيين‌هاي مخصوص به اين شب را به جا مي‌آوردند. آيين شب چله در شهر اصفهان خانوادگي برگزار مي‌شده است و خانواده‌هاي اصفهاني با پهن كردن سفره‌اي با عنوان سفره شب چله ، اين شب را گرامي مي‌داشتند.
- در استان كرمانشاه شب يلدا جايگاه ويژه‌اي دارد. مردم كرمانشاه براساس آييني كهن در اين شب بيدار مي‌مانند تا با شعر خواندن، قصه گفتن، فال حافظ گرفتن و آجيل خوردن با مادر جهان در زادن خورشيد همراهي و همدردي كنند. ميوه‌هايي نيز در اين شب خورده مي‌شود كه به گونه‌اي نمادي از خورشيد است مانند هندوانه سرخ، انار سرخ، سيب سرخ يا ليموي زرد، قصه‌هايي از عشق جاودانه شيرين و فرهاد، رستم و سهراب، حكايت حسين كرد شبستري و خواندن اشعار زيبا و دلنشين شامي كرمانشاهي در گذشته نقل مجالس شب يلدا در كرمانشاه بود. آن روزها افراد فاميل بنا بر رسمي ديرينه به خانه بزرگ‌ترين فرد فاميل كه معمولا پدربزرگ و مادربزرگ بودند مي‌رفتند و باتكاندن برفهاي زمستان از لباس هايشان در گرماي آرامش بخش كرسي فرو مي‌رفتند. افراد فاميل بر سر يك سفره باهم شام مي‌خوردند و بر روي سفره مخصوص اين شب خوردني‌هاي متنوعي چيده مي‌شد.

 خوراكي‌هاي شب چله
اجداد ما سر سفره‌هايشان در شب يلدا ميوه‌هايي چون هندوانه، خربزه، انار، سيب، خرمالو و به مي‌گذاشتند و بيشتر اين ميوه‌ها را نمادي از خورشيد مي‌دانستند. هندوانه كه قاچ‌هاي مدور مي‌خورد مثل خورشيد، يادآور گرماي تابستان و فرونشاندن عطش است.
مردم تالش به جز خوردن هندوانه در شب يلدا، با پوست آن فال هم مي‌گيرند. براي اين كار پوست هندوانه‌هاي شب يلدا را برش مي‌دهند، آن را چهار قسمت كرده، چهار تكه را به دست گرفته و نيت مي‌كنند. بعد از اين‌كه نيت كردند پوست هندوانه را از جلو به پشت سر مي‌اندازند.
طبق رسم تالشي‌ها، اگر دو قطعه سبز و دو قطعه سفيد بيفتد، خوب است. يك قطعه سبز و سه قطعه سفيد، باطل است و هر چهار قطعه سبز يعني اين‌كه كسي كه نيت كرده خيلي خوش شانس است.
انار يكي ديگر از ميوه‌هاي يلداست كه نماد تناسل نسل و زايش است. آن را دانه كنيد و در ظرف سفالي رنگي بريزيد. مي‌توانيد انار را با گلپر بخوريد. گلپر علاوه بر خاصيت‌هايي كه دارد اگر با انار همراه شود از سرماخوردگي پيشگيري مي‌كند.
در شب يلدا و براساس رسوم و باورهاي قديمي، مردم با خوردن ميوه‌هاي تابستاني با آنها خداحافظي مي‌كنند تا سال بعد و با خوردن آجيل و تنقلات به استقبال زمستان مي‌روند و شب چله را جشن مي‌گيرند. پس مي‌خوريم تا با سرما، ناباروري، پژمردگي و مرگ مبارزه كرده باشيم و مي‌خوريم تا يادمان به فصل گرما، روشنايي، باروري، سبزي و زندگي باشد!
آجيل شب چله قديم‌ها شامل دانه‌هايي چون گندم و نخود برشته، تخم هندوانه و كدو، بادام، پسته، فندق، كشمش، انجير و توت خشك بود و حالا با انواع برگ‌هاي خشك شده مثل برگه هلو و آلو همراه است و در آن از تخم هندوانه و گندم خبري نيست. اما برعكس شب عيد كه پلو و ماهي غذاي مخصوص آن است، شب يلدا غذاي مخصوصي ندارد.
هر يك از خوردني‌هاي شب چله علاوه بر اين‌كه نماد چيزي هستند، خاصيت‌ درماني و طبيعي دارند. جعفر شهري در كتاب «طهران قديم» در رابطه با خواص مواد غذايي كه در اين شب خورده مي‌شود، نوشته است: «مردم معتقد بودند با خوردني‌هاي سفره شب يلدا، مثل خوراكي‌هاي پاي سفره هفت‌سين طبيعت گرم خود را مي‌توانند سرد كنند و طبيعت سرد خود را گرم كنند. به اين صورت كه اگر از گرمي مزاج رنج مي‌برند، هندوانه و انار و اگر از سردي ناراحت مي‌شوند، توت و كشمش و خرما و مثل آن بخورند.»
در واقع اين ميوه‌ها و خوراكي‌ها هر يك بار معنايي نمادين با خود دارد. يكي از رسم‌هاي شب يلدا، فال حافظ گرفتن است. غزليات حافظ يار جدانشدني سفره‌هاي يلداست.

يلدا از كجا آمد
شب يلدا در نيمكره شمالي زمين، همزمان است با انقلاب زمستاني و به همين دليل از آن شب به بعد طول روز بيشتر و طول شب كوتاه‌تر مي‌شود.
«يلدا» اسم دخترانه است و اسم بعضي از شما كه داريد اينجا را مي‌خوانيد اما در اصل برگرفته از زبان سرياني است و معنايش هم يعني تولد. جشن ميلاد مسيح كه در 25 دسامبر است، در اصل جشن ظهور ميترا بوده كه مسيحيان در قرن چهارم ميلادي آن را روز تولد مسيح قرار دادند. يلدا اول زمستان و شب آخر پاييز است كه درازترين شب سال است.
يلدا را مي‌شود جشن و گردهمايي خانوادگي هم دانست. در شب يلدا خويشاوندان نزديك در خانه بزرگ خانواده گرد مي‌آيند. در سرماي اول زمستان، دور كرسي نشستن و تا نيمه‌شب ميوه و آجيل و غذا خوردن و به فال حافظ دل سپردن از ويژگي‌هاي شب يلداست.
يلدا از كجا آمد؟ اجداد ما 7 هزار سال پيش به تقويم خورشيدي دست پيدا كردند و فكر نكنيد به همين آساني بود، كلي طول كشيد بفهمند اولين شب زمستان بلندترين شب سال است. همين نياكان حركت خورشيد را در برج‌هاي آسمان اندازه‌گيري كردند و براي هر برجي نامي گذاشتند. آنها گاه‌شماري را بر اساس چهل روز، چهل روز تقسيم كردند. در فرهنگ ايرانيان و نياكان ما عدد چهل مانند عدد شش و دوازده قداست دارد. كلمه‌هاي «چله نشستن»، «چل‌چلي» و در طبرستان واژه‌هاي «پيراچله،‌ گرماچله» اهميت اين عدد را در فرهنگ ايراني نشان مي‌دهد. باستاني‌ها ماه را به چهل روز تقسيم كردند و 9 ماه داشتند. اما بعد از مدتي اين روزها به سي‌روز تغيير پيدا كرد و ماه سي‌روزه شد.  

برچسب: ،
ادامه مطلب

ز نظر علم تغذيه، بهترين روش پخت ماكاروني همان روشي است كه اروپايي‌ها استفاده مي‌كنند، يعني ماكاروني را داخل آب مثل برنج مي‌جوشانند و بعد از اينكه ماكاروني پخت، آن را آبكش كرده با سس و مواد غذايي مختلف ديگر مخلوط كرده و مي‌خورند.

روشي كه ما ماكاروني را بعد از جوشاندن دم مي‌كنيم، چندان روش مناسبي براي تهيه اين غذا نيست زيرا در مورد تمام غذاهاي كربوهيدراتي هر چه فرآيند پخت كامل‌تر باشد، هضم و جذب تركيبات قندي و نشاسته‌اي راحت‌تر شده و سرعت جذب قند در خون افزايش يافته و در زمان كوتاه‌تري قندخون را بالا مي‌برند بنابراين مصرف كننده آنها زودتر گرسنه شده و در نتيجه تكرر در غذا خوردن موجب مي‌شود تا فرد به سمت اضافه وزن نزديك تر شود اما اين درحالي است كه خوردن اين غذاها براي افرادي كه به انرژي بيشتري نيازمند هستند، گزينه مناسبي خواهد بود...

فرآيند ياد شده را اصطلاحا «نمايه گلايسمي» مي‌گويند. نتيجه مطالعاتي كه در داخل كشور و در آزمايشگاه‌هاي خارج از كشور روي تمامي غذاهاي كربوهيدراتي انجام شده، نشان داده‌اند، هر چه فرآيند پخت غذا كامل‌تر و طولاني‌تر باشد، هضم و جذب تركيبات قندي افزايش يافته و سريع‌تر قندخون را بالا مي‌برند. اين موضوع طبيعي است كه چه براي افراد سالم، چه براي افراد مبتلا به ديابت، متخصصان تغذيه و رژيم درماني توصيه مي‌كنند غذاهاي كربوهيدراتي به گونه‌اي طبخ شوند كه نه تنها سرعت جذب قند افزايش نيابد بلكه كندتر هم بشود. براي افراد ديابتي اين مساله بسيار مهم است كه ميزان كل كربوهيدرات‌هاي برنامه غذايي به نسبت مشكلاتي كه دارند، مورد محاسبه قرار گيرد بنابراين خوردن ماكاروني‌هاي سبوس دار به همراه سس تهيه شده از سبزيجات تازه به روش آبكشي و بدون دم بردن، بيش از هر روش ديگري توصيه مي‌شود

برچسب: ،
ادامه مطلب

 ماموگرام چيست ؟

             يك تصويربرداري با استفاده از اشعه X براي به تصوير كشيدن جزئيات پستان است . در ماموگرافي از دز پائين اشعه X ، كنتراست بالا ،
             فيلم High resolution و دستگاهي كه اختصاصاً براي تصويربرداري از پستان طراحي شده است استفاده مي شود.درماموگرافي ديجيتالي             
             ( digital ) از دستگاهي با گيرنده هاي ( Receptor ) ديجيتالي و كامپيوتر به جاي كاست فيلم استفاده مي شود .

             ماموگرافي  نقش بسزايي در تشخيص سرطانهاي پستان دارد كه اين باعث افزايش شانس موفقيت درمان و بقاي بيمار مي گردد . وزارت
             دارو و غذاي آمريكا « FDA » گزارش مي دهد كه ماموگرافي مي تواند حداكثر 85% از سرطانهاي پستان را چندين سال قبل از اينكه به
             صورت يك توده ( Lump ) احساس شوند تشخيص دهد .

            چرا بعضي مواقع ماموگرافي  ناراحت كننده است ؟

             بيمار احساس فشار ، نه درد ، مي كند . اگر شما احساس ناراحتي مي كنيد لطفاً تكنولوژيست را در جريان بگذاريد .كيفيت ماموگرام
             به شدت  فشرده كردن compression پستان بستگي دارد كه آن هم بعضي وقتها باعث ناراحتي مي شود . compression حركات پستان
             را كاهش مي دهد ، اين حركات باعث عدم وضوح تصاوير   مي شوند . ضخامت زياد پستان scattering  اشعه X را افزايش مي دهد كه باعث
             خرابي تصوير مي شوند .كل دز دريافتي در پستان بوسيله يك compression خوب كاهش مي يابد. compression پستان باعث پهن شدن
              آن شده كه در نتيجه كل بافتهاي پستان در تصوير قابل رويت مي گردند .  

            چه وقت بايد ماموگرافي انجام داد ؟

             انستيتو ملي سرطان توصيه مي كند خانمهاي 40 ساله هر ساله يا دوسال يكبار يك ماموگرافي معمولي ( screening ) انجام دهند . با
             شروع سن 50 سالگي هر ساله بايد ماموگرافي  انجام شود . بيماران High risk كانسر پستان خصوصاً كسانيكه سابقه فاميلي كانسر 
             پستان دارند بايد با پزشك خود درباره شروع ماموگرافي   قبل از 40 سالگي مشورت نمايند . بسته به نتيجه ماموگرافي معمولي يا به
             عنوان قسمتي از پيگيري ، ماموگرافي تشخيصي انجام مي شود . خانمها ممكن است به ماموگرافي هاي مجدد و آزمايشات تشخيصي
             ديگر احتياج پيدا كنند . با پزشك خود مشورت كنيد .

            آيا براي انجام ماموگرافي به نسخه پزشك نيازمندم ؟

             خير ، اكثر مراكز ماموگرافي  اجازه مي دهند خانمها براي گرفتن وقت ماموگرافي  معمولي و انجام آن بدون نسخه مراجعه كنند .  مركزي كه
             ماموگرافي معمولي را تهيه مي كند به نام پزشك نيازمند است تا ريپورت را براي او ارسال نمايد . بنابراين بيمار مي تواند از اينكه اين
             آزمايش كلينيكال براي پزشك او ارسال مي شود اطمينان حاصل كند . بنابراين اگر يك آبنرمالي پيدا شد ، پزشك قادر خواهد بود آن را 
             پيگيري كند . ماموگرافي تشخيصي بر اساس آبنرماليهاي تشخيص داده شده با ماموگرافي معمولي انجام مي شود ، يا براي خانمهايي 
             كه مشكلاتي در پستان دارند . در ماموگرافي   تشخيصي حتماً نسخه پزشك الزامي است .

            آيا ماموگرافي  جانشين معاينات فيزيكي ( دستي ) مي گردد ؟

             خير ، بهترين شانس يك خانم براي تشخيص زود هنگام كانسر پستان تركيبي از ماموگرافي هاي منظم همراه با معاينات دستي
             ( فيزيكي ) پستان توسط يك پزشك با تجربه است . براي تشخيص قطعي سرطان معاينات دستي و ماموگرام تكميل كننده همديگر 
             هستند . يك خانم بايد معاينات دستي را خودش به طور ماهانه انجام دهد .

            ماموگرام Baseline ( راهنما ) چيست ؟

             ماموگرام Baseline يك سري تصاويري است كه براي مقايسه با آخرين ماموگرام استفاده مي شود و آن معمولاً اولين ماموگرام معمولي
             بيمار است ، مگر اينكه آن فيلمها غير قابل دسترسي باشد.بيماران بايد سعي كنند فيلمها را نگه دارند و يا زمان و مكان انجام ماموگرافي                             را به خاطر بسپرند . ماموگرام هاي قبلي براي كمك به تشخيص در ماموگرام هاي فعلي و آتي بسيار لازمند. بيماراني كه ماموگرام
             Baseline ندارند به احتمال زياد به نماي تكميلي ، پيگيريها و بيوپسي نياز خواهند داشت . اگر ماموگرام هاي قبلي در دسترس باشند
             مطالعات و آزمايشات تكميلي كمتري نياز خواهد بود .

            انجام ماموگرافي چقدر طول مي كشد ؟

             از مركزي به مركز ديگر متفاوت است . ولي از زمانيكه اسم بيمار خوانده مي شود ماموگرافي معمولي 15 دقيقه ، ماموگرافي تشخيصي
             دو برابر ؛ 30 دقيقه و بيوپسي پستان معمولي يكساعت زمان خواهد برد .
             Cleavage view  چيست؟
             Cleavage view  كه معمولاً ( Valley view ) خوانده مي شود ، يك ويوي ماموگرام است كه در آن تصاوير از قسمت وسطي ( مركزي ) 
             دو پستان تهيه مي گردد . وقتي تصويري از يك پستان تهيه مي شود و پستان ديگر خارج از فيلد compression قرار مي گيرد، قسمتي
             از بافت پستان مورد نظر ممكن است به خارج از فيلد كشيده شده و خارج از فيلد قرار بگيرد . براي به تصوير كشيدن هر چه بيشتر قسمت
             وسطي ، تكنولوژيست هر دو پستان را در فيلد قرار داده و از قسمت ميان هر دو پستان تصوير تهيه مي كند . Cleavage view همچنين
             زماني كه يك دانسيته مشكوك در لبه مياني پستان در فيلم ماموگرام ديده شود و راديولوژيست نياز دارد اين دانسيته را بيشتر ببيند ،
             تهيه مي گردد .همچنين زماني كه راديولوژيست يك نقطه مشكوك در نماي ابليك مديو - لترال (MLO) ببيند و نتواند آن ناحيه را در نماي
             ( CC ) كرانيو – كودال پيدا كند نماي Cleavage view تهيه مي شود .

            اگر عمل زيبايي پستان انجام داده باشم بايد ماموگرافي انجام دهم ؟

             بله ، خانمها با پستانهاي implant شده بايد مانند ديگر خانمها ماموگرافي هاي روتين را داشته باشند . به هر حال به خاطر عمل implant
             چندين نماي اختصاصي كه اجازه مي دهد هم نماي قسمت طبيعي پستان و هم قسمت implant قابل رويت باشند الزامي است. به همين
             دليل ماموگرافي تشخيصي معمولاً براي بيماراني كه عمل implant  داشته اند توصيه مي گردد . اين بيماران هميشه بايد پزشك و 
             تكنولوژيست را در جريان عمل جراحي خود قرار دهند .

  MR Imaging             : براي تصويربرداري از بافتهاي پستان و implant و براي چك كردن شرايط implant ، MR بسيار مفيد است .

MR Imaging              متد تصويربرداري براي چك كردن خود implant ( از نظر شكستگي و غيره) است در حاليكه ماموگرافي بهترين روش براي 
             بررسي بافتهاي پستان است . ماموگرافي باعث ايجاد نقص يا شكستگي در implant نمي شود .

 

             اشعه X استفاده شده براي ماموگرافي نمي تواند به خوبي از سيليكون و saline روي لايه اي يا زير لايه اي بكار برده شده در پستان بگذرد.
             بنابراين قسمتي از بافتهاي پستان در ماموگرام ديده نمي شوند ، چونكه با implant پوشانده شده اند . براي به تصوير كشيدن هر چه
             بهتر بافتهاي پستان خانمها با پستانهاي implant شده بايد 4 نماي تكميلي در ماموگرافي تشخيصي انجام شود.

           اين تصاوير تكميلي با اشعه X : ماموگرافي  displacement  implant ( ID )خوانده مي شود. قسمت implant به سمت عقب به طرف ديواره
             قفسه سينه هل داده مي شود و بافت پستان به سمت جلو كشيده مي شود . در اين حالت بخش اعظم قسمت جلويي پستان
             تصويربرداري مي شود . نماي  displacement  implant براي خانمهايي كه implant آنها شكسته يا يك Scare    سخت اطراف implant خود 
             دارند موفقيت آميز نيست.نماي ID آسانترين روش براي خانمهايي است كه implant آنهادر زير عضلات قفسه سينه كار گذاشته شده است
.           

آيا اشعه ماموگرافي  مي تواند باعث كانسر شود ؟

             ماموگرافي هاي مدرن حداقل دز اشعه X را دارند . مطالعات علمي نشان مي دهد كه دزي كه 1000 – 100 برابر بيشتر از دز ماموگرافي
             لازم است تا منجر به افزايش آماري كانسر پستان شود. ماموگرافي نقش مهمي در آسيب زدن به بافتهاي پستان ندارد و اثرات منفي
             بالقوه در مقابل فوايد ماموگرافي منظم بسيار ناچيزند.
              ( Mammography Quality standards Act )  MQSA توسط كالج راديولوژي آمريكا ( ACR ) طرح ريزي شد و توسط كنگره نيز تصويب شد:
             كه دقت و حفاظت  (Safty)   در طي ماموگرافي  الزامي است . به بيماران بايد اطمينان داد كه سيستم ماموگرافي  مدرن بكار برده شده
             بر طبق كيفيت و استاندارد ACR مي باشد .

             هر چند وقت يكبار بايد ماموگرافي  انجام داد ؟

             انستيتو ملي كانسر براي خانمهاي بالاي 40 سال هر سال يا هر دوسال يكبار ماموگرافي   معمولي را توصيه مي كند . با شروع 50 سالگي
             ماموگرافي  بايد هر ساله انجام شود . زنان High risk و يا كساني كه آزمايش مثبت ژن BRCA1 يا BRCA2  دارند بايد با پزشك خود
             صحبت كرده و ماموگرافي هاي سالانه را از سن 25 سالگي شروع كنند .

            چرا سونوگرافي ، MRI يا ديگر آزمايشات براي تشخيص كانسر پستان به كار نمي رود ؟

             اخيراً ، ماموگرافي تنها آزمايشي است كه توسط سازمان FDA آمريكا براي كمك به تشخيص كانسر پستان در زناني كه هيچ علامتي
             ( مثل توده )ندارند توصيه مي شود. ماموگرافي به تشخيص حداكثر 85% از كانسرهاي پستان كمك مي كند و باعث كاهش 2% ازمرگ و
             ميرهاي ناشي از سرطان پستان در 10 سال گذشته شده است.سونوگرافي، MRI و ديگر آزمايشات وقتي مفيدند كه ابتدا آبنرمالي توسط
             ماموگرافي يا معاينات فيزيكي تشخيص داده شود .

             اين آزمايشات بخاطر محدوديتهايي كه در ليست زير آورده شده است توسط FDA به عنوان اولين آزمايش توصيه نمي شود .

     آزمايش

                    نقاط مثبت

                  نقاط منفي

سونوگرافي

كنتراست خوب ، براي تشخيص كيستهاي غير كانسري و mass عالي است.

فقدان رزولوشن كافي ، بستگي به فرد انجام دهنده دارد .نمي تواند كلسيفيكاسيونها را نشان دهد (كه ممكن است نشان دهنده كانسر باشد) .

MRI پستان

براي به تصوير كشيدن پستانهاي سفت،
 implant ها يا زخمهاي كوچك ،
كمك بهstaging  كانسر

طولاني و پرهزينه ، به سختي بافت كانسري و غير كانسري را متمايز مي كند . كلسيفيكاسيونها را مشخص نمي كند .

    چرا تشخيص ماموگرافي صددرصد نيست ؟

             روي هم رفته ماموگرافي حداكثر 90- 8روي هم رفته ماموگرافي حداكثر 90- 85% از كل كانسرها را مي تواند تشخيص دهد . در حاليكه اكثر قريب به اتفاق آبنرماليها با ماموگرافي
             قابل تشخيص است ، قسمت كوچكي از آبنرماليها قابل تشخيص نيستند . بعضي مواقع يك بافت غير طيبعي قابل تشخيص نيست زيرا 
             آن با دانسيته بافت اطرافش يكي است .

 

             هدف ماموگرافي سعي در تشخيص كانسر پستان در خانمها است، بدون توجه به علائم آن. اگر بيمار توده يا يك تغيير ديگري در پستان
             دارد و جواب ماموگرافي منفي است ( كانسر يا بافت مشكوك ندارد)بيمار بايد قانع شود كه پيگيري هاي بيشتر بايد توسط پزشكش انجام
             شود . در موارد شبيه به اين كه توده ( Lump ) مشكوك نيست ممكن است مسئله با معاينات باليني پستان يا ماموگرافي مجدد بعد از 6 
             ماه درخواست شود . گزارش ماموگرافي   منفي ( Negative ) نبايد اين طور معني شود كه هيچ احتمالي براي كانسر وجود ندارد،وهمچنين
             به اين معني نيست كه پستان نرمال است .بيشتر ( ونه اكثر ) آبنرماليها تغييراتي مثل كلسيفيكاسيون يا mass دارند . فقط وقتي كه آن
             ناحيه تغيير مهمي نسبت به ماموگرافي  بيماران ديگر داشته باشد آبنرمالي گزارش مي شود و اين دليلي براي ضرورت ماموگرافي هاي 
             منظم و مقايسه آنها با فيلمهاي قبلي است 5% از كل كانسرها را مي تواند تشخيص دهد . در حاليكه اكثر قريب به اتفاق آبنرماليها با ماموگرافي
             قابل تشخيص است ، قسمت كوچكي از آبنرماليها قابل تشخيص نيستند . بعضي مواقع يك بافت غير طيبعي قابروي هم رفته روي هم رفته ماموگرافي حداكثر 90- 85% از كل كانسرها را مي تواند تشخيص دهد . در حاليكه اكثر قريب به اتفاق آبنرماليها با ماموگرافي
             قابل تشخيص است ، قسمت كوچكي از آبنرماليها قابل تشخيص نيستند . بعضي مواقع يك بافت غير طيبعي قابل تشخيص نيست زيرا 
             آن با دانسيته بافت اطرافش يكي است .

 

             هدف ماموگرافي سعي در تشخيص كانسر پستان در خانمها است، بدون توجه به علائم آن. اگر بيمار توده يا يك تغيير ديگري در پستان
             دارد و جواب ماموگرافي منفي است ( كانسر يا بافت مشكوك ندارد)بيمار بايد قانع شود كه پيگيري هاي بيشتر بايد توسط پزشكش انجام
             شود . در موارد شبيه به اين كه توده ( Lump ) مشكوك نيست ممكن است مسئله با معاينات باليني پستان يا ماموگرافي مجدد بعد از 6 
             ماه درخواست شود . گزارش ماموگرافي   منفي ( Negative ) نبايد اين طور معني شود كه هيچ احتمالي براي كانسر وجود ندارد،وهمچنين
             به اين معني نيست كه پستان نرمال است .بيشتر ( ونه اكثر ) آبنرماليها تغييراتي مثل كلسيفيكاسيون يا mass دارند . فقط وقتي كه آن
             ناحيه تغيير مهمي نسبت به ماموگرافي  بيماران ديگر داشته باشد آبنرمالي گزارش مي شود و اين دليلي براي ضرورت ماموگرافي هاي 
             منظم و مقايسه آنها با فيلمهاي قبلي است ماموگرافي حداكثر 90- 85% از كل كانسرها را مي تواند تشخيص دهد . در حاليكه اكثر قريب به اتفاق آبنرماليها با ماموگرافي
             قابل تشخيص است ، قسمت كوچكي از آبنرماليها قابل تشخيص نيستند . بعضي مواقع يك بافت غير طيبعي قابل تشخيص نيست زيرا 
             آن با دانسيته بافت اطرافش يكي است .

 

             هدف ماموگرافي سعي در تشخيص كانسر پستان در خانمها است، بدون توجه به علائم آن. اگر بيمار توده يا يك تغيير ديگري در پستان
             دارد و جواب ماموگرافي منفي است ( كانسر يا بافت مشكوك ندارد)بيمار بايد قانع شود كه پيگيري هاي بيشتر بايد توسط پزشكش انجام
             شود . در موارد شبيه به اين كه توده ( Lump ) مشكوك نيست ممكن است مسئله با معاينات باليني پستان يا ماموگرافي مجدد بعد از 6 
             ماه درخواست شود . گزارش ماموگرافي   منفي ( Negative ) نبايد اين طور معني شود كه هيچ احتمالي براي كانسر وجود ندارد،وهمچنين
             به اين معني نيست كه پستان نرمال است .بيشتر ( ونه اكثر ) آبنرماليها تغييراتي مثل كلسيفيكاسيون يا mass دارند . فقط وقتي كه آن
             ناحيه تغيير مهمي نسبت به ماموگرافي  بيماران ديگر داشته باشد آبنرمالي گزارش مي شود و اين دليلي براي ضرورت ماموگرافي هاي 
             منظم و مقايسه آنها با فيلمهاي قبلي است ل تشخيص نيست زيرا 
             آن با دانسيته بافت اطرافش يكي است .

 

             هدف ماموگرافي سعي در تشخيص كانسر پستان در خانمها است، بدون توجه به علائم آن. اگر بيمار توده يا يك تغيير ديگري در پستان
             دارد و جواب ماموگرافي منفي است ( كانسر يا بافت مشكوك ندارد)بيمار بايد قانع شود كه پيگيري هاي بيشتر بايد توسط پزشكش انجام
             شود . در موارد شبيه به اين كه توده ( Lump ) مشكوك نيست ممكن است مسئله با معاينات باليني پستان يا ماموگرافي مجدد بعد از 6 
             ماه درخواست شود . گزارش ماموگرافي   منفي ( Negative ) نبايد اين طور معني شود كه هيچ احتمالي براي كانسر وجود ندارد،وهمچنين
             به اين معني نيست كه پستان نرمال است .بيشتر ( ونه اكثر ) آبنرماليها تغييراتي مثل كلسيفيكاسيون يا mass دارند . فقط وقتي كه آن
             ناحيه تغيير مهمي نسبت به ماموگرافي  بيماران ديگر داشته باشد آبنرمالي گزارش مي شود و اين دليلي براي ضرورت ماموگرافي هاي 
             منظم و مقايسه آنها با فيلمهاي قبلي است .

             

برچسب: ،
ادامه مطلب

امتیاز:

 

بازدید:

براي افرادي كه از نزديك با بيماران قلبي در ارتباط هستند و يكي از اطرافيانشان از اين بيماري رنج مي برد، موضوع طفره رفتن بيمار و   خانواده اش از سفر كردن خيلي غريب نيست.

نمي توان استرس سفر را انكار كرد. زيرا سفر مي تواند فرد را در  معرض خطرهايي  قرار دهد  كه در خانه خود از آنها دور بوده است: مثل نشستن هاي طولاني مدت، كمبود اكسيژن، پرواز در ارتفاعات، قرار گرفتن در معرض آب و هواي سرد و گرم و انجام فعاليت هاي فيزيكي، بيش از حد معمول مانند حمل كردن چمدان هاي سنگين ، بنابراين لازم است بيماران قلبي محدوديت هاي خود و شيوه برخورد با آنها را بدانند تا در طول سفر دچار مشكل نشوند.

اگر شما آترواسكلروز - تصلب شرايين تاييد شده از سوي پزشك داريد حتما" بايد قبل از قرار گرفتن در معرض هر استرسي مثل سفر، از لحاظ وضعيت عروقي بررسي شويد تا باز بودن رگ هايتان مورد تاييد قرار گيرد.

اگر جزو آن دسته افراد هستيد كه در طول يك سال گذشته جواب آنژيوگرافي يا تست هاي استرسي قلب شما منفي بوده است، مي توانيد با ادامه مصرف داروهاي قبلي خود به سفر هم برويد. اگر هم در طول شش ماه گذشته تحت جراحي هايي مثل باي پس يا آنژيوپلاستي براي بهبود وضعيت جريان خون قلب خود قرار گرفته ايد، مي توانيد با اطمينان خاطر سفر كنيد، البته مثل هر جراحي قلب ديگر ، بهتر است تا دو هفته  بعد از جراحي  به استراحت پرداخته ، سپس اقدام به سفر كنيد، ولي اگر دچار نارسايي احتقاني قلب يا داراي سابقه نامنظم بودن ريتم قلب ( آريتمي ) هستيد، بايد بعد از كنترل وضعيت بيماري تان به سفر برويد. در نهايت اگر علاوه بر بيماري قلبي تان به ديابت هم مبتلا هستيد، حتما" نظر پزشك متخصص را در باره سفر كردن جويا شويد.

آمادگي هاي پيش از سفر:

بهتر است چند هفته پيش از شروع مسافرت به برنامه هاي ورزشي متوسط بپردازيد و به مرور با نزديك شدن به زمان سفر بر شدت آن بيفزاييد، البته شما بايد فعاليت هاي ورزشي خود را در  طول  سفر نيز ادامه  دهيد  كه ساده ترين آنها پياده روي است و معمولا" در هر مكان و زمان قابل اجراست.

كنترل وزن و رعايت يك رژيم سالم غذايي نيز به بهبود آمادگي جسماني شما و در نهايت ، تحمل راحت تر استرس ها كمك  مي كند، البته براي اينكه اين برنامه ها براي شما موثر باشد، بايد ماه ها قبل از سفر به آن توجه كنيد.

بهتر است تمام افراد با سابقه بيماري هاي قلبي يا كساني كه در معرض بيماري هاي قلبي هستند ، در طول سفر پرونده پزشكي خود را كه شامل اطلاعات زير است، همراه داشته باشند.

• آخرين آزمايش ها و معاينات پزشكي

• آخرين نوار قلبي و تست هاي ديگر قلبي

• كارهاي انجام شده مثل اعمال جراحي، باي پس و آنژيوگرافي

• فهرست داروهاي مصرفي فعلي

• شماره تلفن پزشك خانوادگي كه در جريان بيماري فرد قرار دارد.

هر فردي ، با وجود نداشتن سابقه بيماري قلبي، در صورت داشتن هر كدام از موارد زير جزو افراد در معرض خطر بيماري قلبي محسوب مي شود و موظف است پرونده اي حاوي اطلاعات زير داشته باشد:

سابقه مصرف سيگار ( بيش از 10 سال ) داشتن فشار خون بالا، سن بالاي 60 سال، كلسترول بالا، چاقي شديد

  4.  اگر داراي دستگاه ضربان ساز قلبي يا پس ميكر هستيد، بايد اطلاعات لازم را در باره چك كردن آن داشته باشيد، قادر به اندازه گيري فشار خون و نبض خود باشيد و بتوانيد نامنظمي هاي نبضتان را تشخيص دهيد.

5 .  وضعيت مقصد خود را كاملا" بررسي كنيد و به نكاتي مثل ارتفاع محل، دماي محل و وضعيت آلودگي هواي منطقه توجه كنيد.

6. بيشتر از نيازتان با خود دارو ببريد تا در حوادث پيش بيني نشده با مشكل مواجه نشويد. تمامي نسخه هاي دارويي خود را همراه با نام ژنريك آنها همراه ببريد، زيرا گاه نام تجاري داروها به خصوص اگر به سفرهاي  بين المللي مي رويد، متفاوت است. داروها را به جاي گذاشتن در ساك و چمدان ، در كيف دستي خود بگذاريد تا هم راحت تر به آن دسترسي داشته باشيد و هم اگر وسايل شما در حين سفر مفقود شد، از داروهايتان محروم نشويد. توصيه پزشكان به بيماران قلبي اين است كه تا دو هفته بعد از شروع يك داروي جديد اقدام به مسافرت نكنند، از جمله دلايل آنها تداخل اثر بعضي داروها با شرايط موجود در سفر مثل تغييرات دمان و ارتفاع است.

ارتفاعات اما بي خطر :

به طور كلي بيماران قلبي كه مي توانند بدون مشكلاتي مثل درد قفسه سينه يا تنگي نفس حدود يك كيلومتر قدم بزنند يا از 12 پله بالا بروند قادر به سفرهاي هوايي يا فعاليت هاي متوسط در ارتفاعات خواهند بود، حتي افرادي كه مشكل ريوي همزمان دارند، اگر بيماري انها به خوبي كنترل شده باشد قادر به تحمل اين شرايط هستند.

در سفر به مناطقي كه ارتفاعي بالاتر از سطح دريا دارند، تطابق با ارتفاع حائز اهميت است، به خصوص درباره بيماران قلبي اين موضوع اهميتي دو چندان پيدا مي كند. توصيه مي شود اين افراد از فعاليت هاي شديد بدني در چند روز اول سفر بپرهيزند و به بدن خود فرصت دهند به آرامي با شرايط جديد تطبيق پيدا كند.تحقيقات نشان داده در عرض 5 تا 7 روز، فرد توانايي خود را مثل زماني كه در مناطقي هم سطح دريا بود، بدست مي آورد.

اگر مبتلا به فشار خون هستيد، ممكن است فشار شما اندكي در ارتفاعات افزايش يابد ولي در نهايت بدن شما با شرايط جديد تطبيق مي يابد. با وجود توصيه هاي مكرر پزشكي به بيماران قلبي براي پرهيز از رفتن به ارتفاعات بالا، نتايج تحقيقات نشان داده ، ارتفاعات بالاتر باعث افزايش خطر در حوادث قلبي عروقي يا بدتر شدن وضعيت فشار خون نمي شود اگر قصد پرداختن به ورزش هايي سنگين مثل اسكي و كوهنوردي در ارتفاعات بالا را داريد، بهتر است با متخصص قلب خود مشورت كنيد و تحت آزمايش غربالگري قرار گيريد، زيرا اين آزمايش ها باعث مشخص شدن مشكلات پنهان قلب و محدوده توانايي بدني شما مي شوند.

سرد و گرم سفر :

بدن ما با گرما در مقايسه با ارتفاع آرام تر و ديرتر تطبيق مي يابد. با قرار گرفتن در معرض گرما سيستم هاي مختلفي در بدن به راه مي افتد، مثل جمع شدن خون در قسمت هاي سطحي ( پوست ) براي خنك تر كردن بدن، افزايش برون ده قلبي، افزايش ضربان قلب و افزايش فشار خون كه همه اينها منجر به افزايش كار قلب مي شود. همچنين در صورت همراهي گرما، ورزش و رطوبت باز هم نياز به افزايش برون ده قلبي نيز افزايش       مي يابد. هنگام ورزش لازم است خون به عضلات برود و افزايش فعاليت ماهيچه ها منجر به توليد بيشتر گرما مي شود و براي خروج اين گرما از بدن، قلب بايد كار بيشتري كند و اگر در اين شرايط رطوبت هم به محيط افزوده شود، باز هم به كار آن افزوده مي شود. با اطلاع از اين موارد، بهتر است پيش از سفر درشرايطي نزديك به شرايط مقصد ورزش كنيد تا راحت تر با گرما تطبيق يابيد.

برنامه هاي ورزشي باعث مي شوند كارآيي غدد عرق پوست افزايش يابد و قلب با افزايش دما تطبيق بيشتري پيدا كند. اين تطبيق باعث كاهش تعداد ضربان قلب و اندكي افزايش در دماي مركزي بدن مي شود، تحقيقات نشان داده است زنان بهتر از مردان با گرما و رطوبت مناطق مختلف تطبيق پيدا مي كنند. در ارتفاعات بهتر است فعاليت خود را روزهاي اول سفر در هواي گرم كاهش دهيد و به مرور بر ميزان آن بيفزاييد. زمان تطابق كامل يك تا دو هفته است. مصرف مقدار زياد مايعات و استفاده از لباس هاي مناسب و خنك را نيز فراموش نكنيد.

در مقايسه با گرما و ارتفاع ، اصولا" بدن انسان با سرما تطبيق پيدا  نمي كندو بيماران قلبي در برابر مشكلات ناشي از سرما بسيار خطرپذير هستند.

در مناطق معتدل ميزان مرگ و مير يا ابتلا به بيماري هاي قلبي عروقي در فصول سرد سال در بيشترين حد خود است. سرما باعث انقباض عروق محيطي، افزايش فشار خون ماكزيمم و در نهايت ، افزايش بارقلب مي شود و در كنار هم بودن سرما، ارتفاع و ورزش كردن به ميزان كار قلب بسيار  مي افزايد.

براي تحمل بيشتر سرما بهتر است موارد زير را رعايت كنيد: مدت زمان بون در هواي سرد بيرون را محدود كنيد، بدن خود را گرم و خشك نگه داريد، با پيچيدن شال يا پارچه اي دور دهان و بيني خود، هواي گرم تري را تنفس كنيد و به علائم قلبي خود كاملا" توجه كنيد. بيماران قلبي در صورت استفاده از هر وسيله نقليه به خصوص هواپيما بايد از نشستن طولاني مدت بپرهيزيد.

علائم خطرناك :

اگر در طول سفر هر كدام از نشانه ها و علائم زير را مشاهده كرديد حتما" به دنبال پيگيري و دريافت مراقبت هاي پزشكي باشيد:

نبض نامنظم يا نبض بسيار تند (بيش از 100 ضربان در دقيقه ) يا بسيار كند (پايين تر از 50 تا در دقيقه )، كوتاهي نفس، سبكي سر، خستگي مفرط و شديد، ايجاد ورم در اندام تحتاني، نشانه هاي كلاسيك حمله قلبي، درد قفسه سينه به صورت احساس فشار و سنگيني با انتشار به گردن يا فك و يا حتي بازوي چپ است و احساس تعريق و تهوع يا بدون سبكي سر نيز وجود دارد.

علائم غير معمول نيز مثل درد معده اي كه با داروهاي معده آرام نمي شود ولي با نشستن و استراحت بهتر مي شود، ديده مي شود . افراد ديابتي ممكن است درد قفسه سينه را تجربه نكنند، ولي ممكن است علائمي مثل سبكي سر، خستگي و يا كوتاهي نفس هم داشته باشند.

 

اگر مبتلا به فشار خون هستيد ممكن است فشار شما اندكي درارتفاعات افزايش يابد ولي در نهايت بدن شما با شرايط جديد تطبيق مي يابد.

برچسب: ،
ادامه مطلب

چرا استرس باعث هيپرتانسيون حاد مي شود؟
همان طوري كه قبلا بيان شد , فشارخون حاصل حجم ضربه اي , تعداد ضربان قلب و مقاومت محيطي( عروقي ) است كه استرس با اثر بر هرسه متغير, ميزان فشارخون را افزايش مي دهد.
الف) تعداد ضربان قلب : استرس باعث افزايش فعاليت سمپاتيك و افزايش ترشح نوراپي نفرين از انتهاي اين اعصاب مي شود. ثانيا اعصاب سمپاتيك قسمت مركزي غده ي فوق كليه را تحريك كرده و با افزايش ترشح اپي نفرين از اين قسمت نيز تعداد ضربان قلب را افزايش مي دهد.
ب) حجم ضربه اي : استرس ترشح هورمون محرك غده ي فوق كليه راافزايش مي دهد كه اين هورمون با اثر بر قسمت قشري غده ي فوق كليه وبا افزايش ترشح آلدوسترون باعث افزايش جذب سديم واحتساب مايع مي شود . همچنين افزايش فعاليت سمپاتيك باعث انقباض عروق كليه مي شود كه با كاهش پرفوزيون كليوي , هورمون هاي رنين - آنژيوتانسين ترشح مي شود كه انژيوتانسين 1به آنژيوتانسين 2 وآنژيوتانسين 2 به آلدوسترون تبديل مي شود و جذب آب و نمك افزايش مي يابد.
ج ) مقاومت عروقي: استرس با افزايش فعاليت سمپاتيك در جدار عروق و انقباض جدار عروق, مقاومت محيطي را افزايش مي دهد درنتيجه فشار خون افزايش مي يابد.
چرا استرس باعث هيپرتانسيون پايدار مي شود؟
به دو دليل زير استرس باعث هيپرتانسيون پايدار مي شود :
1- حساسيت زدايي با رورفلكس
2- افزايش ضخامت جدار سرخرگ ها
حساسيت زدايي با رورفلكس : در سرخرگ كاروتيد كه يكي از شاخه هاي آئورت است گيرنده هايي به نام بارورسپتور وجود دارد. اين گيرنده ها به حجم ضربه اي حساس بوده و در صورت افزايش يا كاهش حجم ضربه اي , با افزايش يا كاهش تعداد ضربان قلب , حجم ضربه اي  را اصلاح مي كنند . مثلا اگر حجم ضربه اي به جاي 50 سي سي 30 , سي سي باشد , بارورسپتور تشخيص داده و حالا با تحريك سمپاتيك و افزايش تعداد ضربان قلب , حجم ضربه اي را اصلاح مي كند و اگر حجم ضربه اي به جاي 50 سي سي 80 , سي سي باشد, بارور سپتور با ساپرس كردن , سمپاتيك باعث مي شود كه پاراسمپاتيك غالب شود و با كاهش تعداد ضربان قلب, حجم ضربه اي را اصلاح مي كند. استرس در دراز مدت , اين حساسيت بارورسپتورها را از بين مي برد.
افزايش ضخامت جدار سرخرگ ها: استرس در د راز مدت با افزايش انقباضات جدار عروق , باعث افزايش ضخامت مي شود. كه اين افزايش ضخامت جدا سرخرگ ها باعث تنگ شدن مجراي سرخرگ مي شود كه خود عامل فشار خون پايدار است.
سبك زندگي و فشار خون
تحقيقات زيادي ارتباط عوامل زير را با فشار خون به اثبات رسانيده اند كه اين عوامل شامل :
1- چاقي و اضافه وزن
2- نوشيدن الكل
3 -رژيم غذايي ناسالم
4 -عدم فعاليت فيزيكي و سبك نشستن
5- سيگار كشيدن
چاقي و اضافه وزن, بر اساس تعريف WHO فرد نرمال بايد شاخص توده ي بدني يا 9 , 5/BMI-18/24 داشته باشد و اگر 25 »BMI باشد شخص داراي اضافه وزن است و اگر 30»BMI باشد فرد چاق محسوب مي شود كه خود داراي سه طبقه مي باشد: طبقه اول چاقي  , 30»BMI طبقه دومي چاقي 35»BMI و طبقه سوم چاقي 40»BMI مي باشد . قابل ذكر است كه شاخص توده بدني از تقسيم وزن به كيلو گرم به مجذور قد به دست مي آيد . بر اساس اين تعريف تخمين شده كه 60 درصد مردان و 50 درصد زنان ايالات متحده اضافه وزن دارند و تعداد آن ها بيش از 97 ميليون بزرگسال برآورد شده است. شيوع بالاي چاقي يك مشكل عمومي سلامتي را نشان مي دهد كه زمينه ساز بيماري و مرگ و مير قلبي و عروقي است. اطلاعات همه گير شناختي هماهنگي ارتباط بين چاقي و فشار خون بالا را نشان مي دهد. مطالعه ي قلب فرامينگهام اظهار مي دارد كه 65 درصداز عوامل خطر آفرين فشار خون در زنان و 78 درصد در مردان مي تواند به چاقي مرتبط باشد . به علاوه چاقي بالاي بدن به خصوص درصورت وجود چربي در درون شكم نسبت به چاقي  قسمت پايين بدن ارتباط قوي تري با فشار خون دارد . همچنين در مطالعه اي كه در كشور تركيه بر روي 1761 نفر انجام شده است, شاخص توده ي بدني , نسبت كمر به باسن, جنس , چربي و كلسترول خون, فشار خون در خويشاوندان درجه ي يك و مصرف چربي اشباع شده, عوامل خطر آفرين فشار خون بالا معرفي شده اند. مطالعه اي كه توسط مركز تحقيق بيماري گوارشي , دانشگاه علوم پزشكي تهران انجام شده , دريافته است كه ميزان شيوع اضافه وزن و چاقي در جمعيت ايران به ترتيب 62 و 2دهم درصد و 28 درصد مي باشد كه هر دو در زنان نسبت به مردان رايج تر است . شيوع اضافه وزن در زنان ايراني در مقايسه با زنان آمريكايي بالاتر است ( 68 و 6 دهم درصد دربرابر 61 و 6 دهم درصد) . در حاليكه شيوع چاقي در اين دو جمعيت به هم نزديك تر است ( 34 و 9 دهم درصد در برابر 33و 2 دهم درصد) . مردان ايراني در مقايسه با مردان آمريكايي شيوع كمتر اضافه وزن ( 53 و 7 دهم درصد در برابر 68 و 8 دهم درصد ) و چاقي 16 و 2 دهم درصد در برابر 30 و 5 دهم درصد ) . ديابت شيرين در 6و2 دهم درصد آزمودني ها گزارش شد. سيگار كشيدن در زنان و مران به ترتيب 2و2 دهم درصد و 33و2 دهم درصد مي باشد. همچنين نسبت كمر به باسن در ميان زنان ايراني 5 و 96 صدم مي باشد كه از 19 جمعيت ديگر بسياربالاتر است و پژوهشي كه توسط مركز تحقيق آندوكرين دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي انجام شده دريافته است كه براي هر واحد افزايش , BMI نسبت كمر به باسن يا مصرف اسيد چرب اشباع شده فشار خون دياستوليك به ترتيب 0/6 و0/9 و1 ميلي متر جيوه افزايش داشته است. در مطالعه اي مقطعي, برروي 8776 فرد شهري و 4719 فرد روستايي, ماده هاي زيست پزشكي , رژيم غذايي , جمعيت شناختي و اجتماعي اقتصادي بررسي گرديد . نتايج نشان داد كه 13 و 9 دهم مردان و 22و1دهم درصد از زنان در گروه هاي سني 45 تا 69 فشار خون سيستوليك بالا داشتند كه اين ميزان در بالاي 70 سالگي به 28و1دهم در مردان و42و3دهم درزنان رسيد. به علاوه 38و9دهم مردان و 46و4 دهم زنان در گروههاي سني 69-45 فشار خون دياستوليك بالا داشتند كه اين ميزان در بالاي 70 سالگي به  47 درصد در مردان  و57 و3 دهم درصد درزنان رسيده است .
براساس  مطالعه اي كه توسط مركز تحقيق آندوكرين دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي انجام شده15005 , آزمودني در تهران از نظر فشار خون, سيگار كشيدن, اختلال در ميزان ليپوپروتين خون , ديابت شيرين و چاقي بررسي شدند. بر اساس نتايج %78 مردان و % 80 زنان حداقل يكي از عوامل خطرآفرين بيماري قلبي عروقي را داشتند و درصد زنان با دو عامل خطر آفرين قلبي عروقي و بيشتر, بطور معناداري از مردان بالاتر بود. در صد ديابت, فشار خون بالا, چاقي, كلسترول كل بالا HDL , پايين , چربي بالا و سيگار كشيدن به ترتيب 9و8 دهم و 20 و 4 دهم و 14و4 دهم و 19و3دهم و 32 و 22و3 دهم درصد بوده است. و مطالعه اي كه توسط همين مركز برروي 1799 فرد بالاي 60 سال انجام شده دريافته است كه شيوع زنان با دو يا بيشتر عامل خطر آفرين قلبي عروقي نسبت به مردان بطور معنادار بيشتر است. ديابت در % 24 مردان و %29 زنان و چاقي در % 15 مردان و % 36 زنان ديده شد . %45 از مردان و % 94 از زنان نسبت كمر به باسن بالا داشتند. مطالعه ي ديگري توسط اين مركز در زمينه ي ارتباط چاقي و عوامل خطر آفرين قلبي عروقي بر روي 3622 مرد و 5025 زن 20 تا 70 سال انجام شده است. , BMI دور كمر,  نسبت به مردان غير چاق خطر بالاتري براي فشارخون بالا , كلسترول كل بالا , چربي بالا, ليپوپروتين با چگالي كم ( HDL ) كم دارند. مرداني كه چاقي مركزي داشتند بيشتر مستعد چربي, فشار خون و كلسترول بالا بودند و زنان چاق احتمال بيشتري براي داشتن فشار خون بالا, كلسترول كل بالا , چربي بالاLDL , بالا و HDL پايين نسبت به زنان غير چاق داشتند. زنان با چاقي مركزي, احتمال بيشتري براي چربي بالا و HDL پايين داشتند. همچنين مطالعه ي ديگري كه توسط همين مركز انجام شده دريافته است كه بين 3 اندازه ي نسبت كمر به باسن, دور كمر با باسن , دور كمر و نسبت كمر به قد, در مردان ايراني نسبت كمر به باسن مهم ترين پيش بين بيماري قلبي عروقي است.
رژيم غذايي ناسالم و فشار خون: مطالعات زيادي ارتباط مصرف چربي و سديم زياد و مصرف كم سبزيجات و ميوه جات تازه را با فشار خون نشان داده اند. مصرف 1100 تا 3300 ميلي گرم سديم روزانه كافي و بي خطر است  ( يك قاشق مربا خوري 2000 ميلي گرم سديم دارد) ولي افراد فشار خوني بايد مصرف سديم را بسيار محدود كنند. هم چنين كافئين كه از طريق قهوه, چاي , نوشابه كولا, و شكلات وارد بدن مي شود مي تواند برفشار خون اثر داشته  باشد. نتايج پژوهشي كه وضع سلامت بيش از1900 مرد را به مدت 19 سال پي گرفت نشان داد كه مرگ و مير ناشي از بيماريهاي قلبي و عروقي در كساني كه روزانه 6 فنجان يا بيشتر قهوه مي نوشيدند, بسيار بالاتر از كساني بود كه قهوه ي كمتري مي نوشيدند. مطالعه 12 ساله اي كه توسط دانشگاه هاروارد بر روي 19541 نفر انجام شده , دريافته است كه كافئين كه از طريق قهوه وارد بدن ميشود عامل خطرآفرين فشار خون بالا نمي باشد ولي مصرف نوشابه ي كولا مستقل از اين كه شكردار باشد يا رژيمي با افزايش خطر فشار خون بالا ارتباط دارد.


برچسب: ،
ادامه مطلب

دكتر سيدضياءالدين مطهري- رئيس انجمن تغذيه ايران و دانشيار دانشگاه علوم پزشكي ايران-در اين باره توضيح مي دهند: 
* اجازه بدهيد قبل از پرداختن به پاسخ اين سؤال،به ذكر نكته‌اي بپردازم؛ نه‌تنها انواع نوشابه‌ها،بلكه اغلب تنقلات ديگر نيز در سطح وسيعي توليد و به مصرف رسانده مي‌شوند كه ضرر و زيان آنها كمتر از نوشابه‌ها نيست.
و اما در رابطه با پاسخ سؤال شما فرمول واقعي و حقيقي تهيه و توليد درصد مواد هر نوع نوشابه‌اي جزو اسرار توليدكنندگان بوده و غير از مواد اصلي و شناخته‌شده‌اي كه جنبه كلي دارد،مواد كاربردي ديگر اعلام نمي‌شود و حتي درصد واقعي آنها نيز به طور دقيق معلوم و مشخص نيست، ولي به طور كلي مي‌توان گفت تركيبات عمده يك ليتر نوشابه حدوداً 894 ميلي‌ليتر آب، 104گرم شكر، حدود 2گرم (به فراخور نوع نوشابه) مواد رنگي، نگهدارنده، طعم‌دهنده، احتمالاً كافئين يا كولا و اسانس‌هاي مختلف، اسيد فسفريك و دي‌اكسيدكربن است.

 در رابطه با نوشابه‌هاي بدون قند چطور؟ *  در مورد نوشابه‌هاي فاقد شكر نيز بيشتر از ماده‌اي به نام آسپارتام Aspartam كه يك شيرين‌كننده مصنوعي با قدرت شيرين‌كنندگي 200برابر قند است استفاده مي‌شود.در همين جا قابل ذكر است كه اين ماده در حرارت بيش از 100 درجه خاصيت خود را از دست مي‌دهد.

* جزو تركيبات آن دو اسيد آمينه اسيد آسپارتيك و فنيل آلانين هستند و از اين جهت افرادي كه به بيماري فنيل كتون اوريا مبتلا هستند نبايستي از موادي كه حاوي آسپارتام هستند استفاده كنند، همچنين كودكان و جواناني كه بيش‌فعال هستند بايد از خوردن نوشابه‌هاي رنگي به‌ويژه آنهايي كه زردرنگ هستند خودداري كنند.
   مواد مضري كه در نوشابه‌ها وجود دارند چه موادي هستند؟
*  اصولاً باتوجه به گستردگي مصرف و ميزان استفاده روزانه مي‌توان گفت كليه تركيبات به كار برده شده از شكر تا آسپارتام وساير مواد نام برده شده مي‌توانند در طول زمان عوارضي را زمينه‌سازي و اتخاذ كنند به خصوص اگر از حد متعارف بيشتر مصرف شوند.
چه عوارضي را به اين مواد مي‌توان نسبت داد؟
* درصورت مصرف بيش از حد و دايمي مي‌توانيم موارد زير را در رابطه با اين موضوع برشماريم:
سنگ كليه و آلرژي‌هاي گوناگون پوستي مثل كهير و راش‌هاي پوستي،عوارض ريوي مثل آسم و خس خس سينه،آب‌ريزش بيني كه ناشي از مواد‌رنگي،نگهدارنده‌ها و طعم دهنده‌هاي به كار برده شده هستند.
* فشار خون،ضربان نامنظم قلب،بروز اضطراب كه ناشي از كافئين موجود در گروهي از نوشابه‌ها هستند.چاقي و افزايش وزن به علت دارا بودن حداقل بيش از صدكالري قند در هر ليوان مصرفي در مورد نوشابه‌هاي حاوي قند(زمينه‌سازي براي بروز بيماري‌هاي قلبي-ديابت) و پوسيدگي دندان‌ها به علت خاصيت اسيدي نوشابه‌هاي گازدار و در نهايت كاهش جذب كلسيم به علت وجود اسيد فسفريك و سوق يافتن به سمت پوكي استخوان و سستي دندان‌ها و اما در قبال نوشابه‌هايي كه به جاي قند از آسپار تام استفاده شده در صورت مصرف مداوم و بيش از اندازه عوارض گوناگوني در رابطه با خود ماده آسپارتام برشمرده مي‌شود كه بالغ بر دهها عارضه جانبي هستند.
در چه سنيني بايد از اين مواد استفاده كرد؟
- متأسفانه گستردگي مصرف نوشابه‌هاي گوناگون كه طيف وسيعي از افراد (نوزادان تا كهنسالان) را دربرگرفته به طور كلي صحيح نيست.  

برچسب: ،
ادامه مطلب

دانشمندان كشف كردند گوش چپ كه اطلاعات خود را به نيمكره راست مغز ارسال مي‌كند گوش "عشق" است و بنابراين عبارات احساسي را براي درك بهتر بايد در اين گوش نجوا كرد.
بخش چپ مغز منطق،توجه به جزئيات،زبان، علم و استراتژيها را نشان مي‌دهد و طرف راست تصورات،اشراق و سير و سلوك،ديد همزمان،تخيلات و احساسات را حاكميت مي‌كند.هر يك از اين بخشهاي مغز قسمت مخالف بدن را كنترل مي‌كنند.بنابراين منطقي است كه تصور شود يك جمله احساسي اگر مستقيما از طرف چپ بدن ارسال شود سريعتر به مراكز احساسي مي‌رسند.
به طور طبيعي چشم راست با ذكاوت بيشتري مي‌تواند رنگها را درك كند اين درحالي است كه بهتر است مادران گونه چپ كودك را ببوسند و يا با دست چپ كودك را در آغوش بگيرند.
در حقيقت دانشمندان انگليسي در تحقيقات خود نشان دادند كه 85 درصد از زنان چپ دست يا راست دست كودك خود را با دست چپ در آغوش مي‌گيرند.
به اين ترتيب واكنش‌هاي فيزيكي و احساسي كودك مستقيما به طرف راست مغز مادر مي‌رسند.به تازگي گروهي از محققان با آزمايش هزاران نفر مشاهده كردند كه گوش چپ در اين افراد "گوش عشق" است. به طوري كه 69 درصد از موارد خاطر نشان كردند تمام عبارات شيرين و عاطفي را هنگامي‌كه از راه گوش چپ مي‌شنوند بهتر درك مي‌كنند و تنها 56 درصد از موارد اگر اين عبارات را با گوش راست بشوند مي‌توانند عمق آنها را درك كنند.

برچسب: ،
ادامه مطلب

اين شكلات‌ها كه با مارك "ساي‌نت‌جمز" و ساخت كشور سوئيس است، از سوي مخالفين مسيحيت نيز پشتيباني مي‌شود چرا كه اين شكلات‌ها مشهور به شكلات عيساي مقدس است.

بسته‌هاي قهوه‌اي رنگ اين شكلات‌ها كه نمونه‌هايي از آن در بين تعدادي از مسافرين پروازهاي خارجي در فرودگاه هاي كشور ديده شده اين روزها به شدت مورد توجه نوجوانان بخصوص دانش‌آموزان قرار گرفته و با قيمت پاييني نسبت به ديگرشكلات ها بفروش مي رسد.

با بررسي هاي به عمل آمده مشخص شد اين نوع از شكلات ها در فروشگاه هاي بزرگ تهران توزيع و به فروش مي رسد.

برچسب: ،
ادامه مطلب

اگر به نكات زير دقت كنيد هنر فن بيان و محاوره بسيار آسان مي شود و در موقعيت هاي اجتماعي  با اعتماد به نفس كامل مي توانيد ارتباط برقرار كنيد.

بيشتر افراد در موقعيت هاي اجتماعي در ابتدا احساس آشفتگي ، خجالت و غريبي مي كنند.  

در وضعيتي كه شما احساس مي كنيد راجع به موضوع مورد بحث چيزي نمي دانيد بايد با حرفي سكوت  و سردي

بين خود و نفر مقابل را بشكنيد و بحث را شروع كنيد. در اين حالت چه مي كنيد ؟!

اولين قانون براي شروع گفتگو :

1-     بخواهيد كه درباره ي موضوع  اصلي صحبت  كنيد نه حاشيه :

1-1 در محيط كاري :

اگر شما با يك بازارياب حرفه اي طرف هستيد ، او هر طور شده رشته كلام را به دست مي گيرد تا به هر صورت محصول خود را ارائه دهد ، به ياد داشته باشيد او هيچ وقت شما را در موقعيتي قرار نمي دهد كه كلمه بله يا خير را در مورد تاييد يا عدم تاييد جنس مورد نظر بگوييد .

 

به طور مثال شما هرگز از دهان آنها اين حرف را نمي شنويد كه : آيا مي خواهيد اين بيمه را بخريد ؟!حتي اگر با خريد مخالفت كنيد باز هم پافشاري او بيش ترشده و با با عباراتي مثل : شما اصلا" در مورد اين بيمه چيزي مي دانيد ؟!! و در اين وقت است كه او قاطعانه پاسخ شما را خودش مي دهد " نه هيچي نمي دانيد " و يك سري چيزهايي بيان مي كنند كه شايد در نهايت هيچ ربطي به موضوع اصلي نداشته باشد ، در اين حالت فروشنده  راحت مي تواند به هدف اصلي خود برسد و بحث را ببندد. اين بازارياب ها سوالاتي مي كنند تا شما را به اهداف و پيش بيني هاي ذهن خود نزديك كرده و چون شما در موقعيت يك فروشنده نيستيد ، بالاخره راضي به خريد مي شويد ! بنابراين موضوع اصلي بحث را فراموش نكنيد.

2-1- اين حالت در موقعيت هاي روزمزه اجتماعي چگونه مي شود ؟

فرض كنيد سر ميز شام هستيد با دوستانتان ، شما نبايد فقط بگوييد  " اين مرغ چقدر خوشمزه است !" بلكه با اضافه كردن كلماتي به سوال خود منتظر پاسخي مي مانيد !

بطور مثال " اين مرغ چقدر خوش مزه است بصورت دلمه در يك شب ديگر بسيار لذيد مي شود ! بگوييد كي و كجا آن را درست كنيم و بخوريم ؟1!

خوب ! سكوتي بين شما و آنها ايجاد مي شود كه در حين اينكه آنها از درون از دست شما عصبي هستند ولي تنها شما آنها را مجبور كرديد كه با خوشحال نشان دادن خود سعي  كنند تنها نظر شما را بپذيرند و موضوع گفتگو شروع مي شود!

مثال ديگر :

شما مي خواهيد در مورد لباس يك خانم نظر دهيد و آن را كامل تر كنيد  :

شما نبايد بگوييد :" چه لباس قشنگي " خوب ، مطمئنا" او تنها پاسخ مي دهد " متشكرم! "

بنابراين اين طور مي پرسيد :" چه لباس قشنگي ! از كجا خريده اي ؟ " ، در اين حالت پاسخ او كامل تر است و حداقل مي دانيد از كدام فروشگاه خريد كرده است ، پس اين طور ادامه مي دهيد و مي پرسيد : " آن فروشگاه كجاست ؟" و در ادامه مي گوييد" همسر من ( يا كس ديگر را مثال بزنيد ) از جاي ديگر خريد مي كند، من واقعا" لباسهاي سبك اصيل و رسمي را دوست دارم تقريبا" شبيه مدلهايي كه درتلويزيون است ، شما ديده ايد ؟! " و به اين ترتيب گفتگو ادامه مي يابد ...

2-     آرام و خونسرد باشيد :

يك فرد خونسرد باعث آرامش فردمقابل هم مي شود ، هميشه باادب باشيد و با روي خوش ، ديگران هميشه با چنين كسي دوستانه برخورد مي كنند.

3-     مي توانيد دقيقا" از جايي كه هستيد شروع كنيد :

به طور مثال اگر مورد اصلي بحث محيطي است كه در آن هستيد  اين طور مي گوييد :

" چه دكور جالبي !" " نظر شما درباره ي  رنگ آميزي آن چيست  ؟!"

نبايد دائم به آن چيزي كه خودتان علاقه داريد اشاره كنيد ، نظر ديگران را بخواهيد تا پاسخي هم از آنهاداشته باشيد واين چنين است كه ناخودآگاه  گفتگو شروع مي شود.

اگر در موقعيتي قرار بگيريد كه به عنوان نقد كننده خبري هستيد بازهم نظر ديگران را بپرسيد و آنها را در بحث سهيم كنيد.

در باره ي موضوعي  كه ممكن است كسي ناراحت شود بحث نكنيد چرا كه خيلي موضوعات عادي و عمومي هستند   كه افراد مي توانند بدون ايجاد دلخوري در مورد آنها گفتگو كنند.

در واقع مهم اين است كه به طريقي  آنها را درگير بحث كنيد و محاوره به خودي خود ادامه مي يابد.

به ياد داشته باشيد اگر بين افراد ،  سكوتي حاكم شود آنها چون هنر شروع كردن بحث را ندارند ، خيلي خوشحال مي شوند كه كسي مثل شما بتواند گفتگو را آغاز كند.

برچسب: ،
ادامه مطلب

قبلاً مقاله هاي زيادي درمورد تمرينات ران و باسن برايتان ارائه كرده ايم. به نظر مي رسد كه اين موضوع اين روزها محبوبيت زيادي پيدا كرده است. مخصوصاً خانم ها اين روزها خيلي نگران شكل باسن خود هستند و هر لباسي كه تن مي كنند نگرانند كه باسنشان در آن بزرگ جلوه نكند. در اين مقاله مي خواهيم چند راه بسيار موثر براي شكل دادن و لاغر كردن باسن هاي چاق عنوان كنيم.

نام علمي باسن، عضلات سريني بزرگ مي باشد. اين عضلات همان عضلات گرد بالاي مفصل ران است كه در همه حركات پاها شركت دارند.

عضلات باسن از عضلات مختلفي تشكيل شده است كه عضلات سريني خوانده مي شوند كه قوي ترين آنها عضله سريتي بزرگ است. همين عضله است كه براي ساختن يك باسن سفت و شكل گرفته بايد روي آن كار كنيم.

كار كردن روي عضله باسن

تمرين كردن روي عضله باسن آنقدرها هم كه فكر ميكنيد سخت نيست. تقريباً هر زماني كه از پاهايان استفاده مي كنيد روي اين عضله كار مي شود اما براي شكل دادن به عضله بايد همه آن كارها را كمي سخت تر و  شديدتر از معمول انجام دهيد.

حركات و تمرينات زير به خوبي روي عضلات باسن كار مي كنند:

·         پله نوردي

·         دويدن در كوه

·         دوچرخه سواري

·         دو سرعت

·         لانگز

·         اسكات

اما با انجام اسكات هاي ساده و معمولي نمي توانيم به عضلات باسن خود شكل بدهيم، با بالا رفتن عادي از چند پله هم همينطور. درمورد اين عضله هم درست مثل همه عضلات ديگر براي رشد بايد با اضافه كردن وزنه و شدت به تمرينات خود استقامت را بالا ببريد. يكي از بهترين نمونه ها حمل كردن يك ساك سنگين حيت پله نوردي به مدت نيم ساعت است. اين حركت به حدي روي عضلات باسنتان كار مي كند كه فرداي آن حتماً پا درد خواهيد داشت.

اما اينهم ككمي افراطي است. بهترين و قديمي ترين راه براي شكل دادن به عضلات باسن همان انجام تمرينات بدنسازي و كار با وزنه در باشگاه است.

ساختن يك باسن شكل گرفته و زيبا كاري كاملاً احساسي است. مدت زمان زيادي مي برد و نتيجه هم خيلي كند عايدتان مي شود. اما، با اطلاعاتي كه در اين مقاله در اختيارتان قرار مي دهيم، آب كردن چربي هاي اضافه باسن و شكل دادن به عضلات آن بسيار ساده خواهد بود. براي از بين بردن چربي هاي باسن به سرعت هرچه تمامتر بايد به موارد زير دقت كنيد:

1. كاهش وزن عمومي بدن

بله، احتمالاً حدس مي زديد. اگر مي خواهيد باسني خوش فرم و زيبا داشته باشيد، بايد چربي هايي كه احاطه اش كرده است را از بين ببريد. اين هم مثل هر ماهيچه ديگر بدن است. اگر مي خواهيد تفكيك و شكل آن مشخص شود بايد لايه چربي روي آن را آب كنيد.

اينجا نمي خواهيم به بررسي اين بپردازيم كه اصلاً باسن بزرگ زيباست يا كوچك. هر دو آنها زيبايي خودشان را دارند. اين مقاله مربوط به خانم هايي است كه مي خواهند چربي باسنشان را آب كنند و ما فقط روي اين تمركز مي كنيم.

نكته اي كه بايد مثل هميشه متذكر شويم اين است كه شما نمي توانيد فقط چربي يك قسمت خاص از بدنتان را آب كنيد. اگر مي خواهيد باسني خوش فرم داشته باشيد بايد چربي همه بدنتان را پايين بياوريد.

براي كاهش سريع چربي به سه چيز نياز داريد:

1. رژيم غذايي

2. تمرينات بدنسازي

3. تمرينات ايروبيك يا هوازي

در اين مقاله هر سه آنها را به اختصار بررسي مي كنيم. براي كاهش وزن بايد ن بيشتر از آنچه كه مصرف مي كنيد، كالري بسوزانيد. اين را با بالا بردن متابوليسمتان با خوردن غذاهاي مناسب و انجام صحيح تمرينات هوازي مي توانيد تقويت كنيد.

2. تمرينات شديد كارديو (هوازي)

تا به حال يك فوتباليست يا دونده را ديده ايد كه باسن زشت و چاق داشته باشد؟ مطمئناً اينطور نيست. اين افراد آنقدر مي دوند و حركات مخصوص باسن انجام مي دهند كه ديگر چربي روي باسنشان نمي ماند. اگر شما هم مي خواهيد باسنتان را شكل دهيد بايد همان كارها را انجام دهيد.

بهترين نوع تمرينات هوازي مناسب براي باسن، نوع هوازي شديد است. دويدن روي كوه، حركات لانگز، اسكات با پرش و امثال آن. مي بينيد وقتي شيل سطح را افزايش مي دهيد يا ورزش هوازي مي كنيد كه باعث مي شود بيشتر از حد معمول خم شويد، از عضلات باسنتان استفاده بيشتري مي شود. پس اگر مي خواهيد باسنتان را شكل دهيد بايد سخت ترين نوع تمرينات هوازي را انتخاب كنيد.

3. تمرينات بدنسازي

تمرينات بدنسازي براي باسن آنقدرها هم سخت نيست اما ضروري است. تمرينات بدنسازي نه تنها به عضلات باسنتان فرم مي دهد بلكه متابوليسم بدنتان را هم بالا مي برد و درنتيجه كالري و چربي بيشتري مي سوزانيد و در طول روز كالري كمتري جذب مي كنيد. همه اينها براي شكل دادن به عضله مورد نظرتان عالي است.

بهترين تمرينات بدنسازي مخصوص باسن:

همانطور كه گفتيم، اضافه كردن استقامت به حركات عادي بهترين ايده ممكن است. در زير به بهترين تمرينات بدنسازي مخصوص باسن اشاره مي كنيم:

1. اسكات پرشي: اين حركت آنچنان روي پايين تنه تان كار مي كند كه حسابي به درد و سوزش مي افتد. اين حركت خيلي سريع نتيجه مي دهد.

2. لانگز با وزنه: اگر زانو درد داريد اين حركت را انجام ندهيد، در غير اينصورت حركتي بسيار عالي براي شكل دادن به عضلات باسن است.

3. استپ با وزنه: ابتدا با وزنه سبك شروع كرده و كم كم آنرا سنگين تر كنيد.

4. دويدن روي كوه: يكي از بهترين و محبوب ترين حركات است.

5. دستگاه پرس پا: اين دستگاه بدنسازي اغلب كمتر توسط خانم ها در باشگاه استفاده مي شود. با كمك اين دستگاه و با استفاده از وزنه هاي سنگين مي توانيد خيلي خوب روي عضلات باسنتان كار كنيد

برچسب: ،
ادامه مطلب