مركز خريد روغن سوخته و تصفيه روغن سوخته در سراسر كشور ايران مركز خريد روغن سوخته و تصفيه روغن سوخته در سراسر كشور ايران .

مركز خريد روغن سوخته و تصفيه روغن سوخته در سراسر كشور ايران

نحوه برخورد والدين با كودكان لوس

كودكان‌ موجودات‌ در حال‌ رشدي‌ هستند و براساس‌ اين‌ كه‌ در سال‌هاي‌ اوليه‌ زندگي‌ چگونه‌ تربيت‌ شوند و آموزش‌ ببينند، سبك‌ خاص‌ رفتاري‌ پيدا مي‌ كنند. اين‌ سبك‌ رفتاري‌ الگويي‌ تقريباً ثابت‌ و دائمي‌ براي‌ آنها به‌ وجود مي‌آورد، و تعيين‌ كنندهِ نحوه‌ ارتباطات‌ و برخوردهاي‌ آنان‌ نيز مي ‌باشد. هر خانواده‌ در ارتباط‌ با فرزندان‌ شيوه‌ خاص‌ خود را دارد؛ و اين‌ نحوه‌ برخورد، در تلاقي‌ با ساختار ژنتيكي‌ هر فرد، باعث‌ مي‌ شود كه‌ شخصيت‌هايي‌ بسيار متفاوت‌ و متمايز شكل‌ بگيرند.

 

رشد اجتماعي‌ كودكان‌ يكي‌ از حيطه‌ هاي‌ رشدي‌ است‌ كه‌ دقيقاً به‌ ما نشان‌ مي ‌دهد آيا فرزند مطابق‌ با سن‌ تقويمي‌ يا شناسنامه ‌اي‌ خود رفتار مي ‌كند يا خير؟ و اگر مطابق‌ با سن‌ شناسنامه‌ اي‌ رفتار نمي‌ كند چه‌ دلايلي‌ براي‌ اين‌ مسئله‌ وجود دارد و رفتارهاي‌ او چگونه‌ شكل‌ گرفته‌ است؟ يكي‌ از سبك‌هاي‌ غلط‌ رفتاري‌ كودكان، ناتواني‌ در ايجاد و برقراري‌ رابطه‌ سالم‌ با همسالان‌ است؛ يعني‌ كودكاني‌ وجود دارند كه‌ راه‌هاي‌ برقراري‌ ارتباط‌ سالم‌ را نمي‌ دانند. اين‌ گروه‌ از كودكان‌ بعضاً تحت‌ عنوان‌ «كودكان‌ لوس» نامگذاري‌ مي‌شوند. آن‌ چه‌ در اين‌ نوشتار مورد بحث‌ قرار مي ‌گيرد عوامل‌ مؤثر در شكل‌ گيري‌ اين‌ گونه‌ رفتارهاست.

 

چرا كودكان‌ لوس‌ مي ‌شوند؟

يكي‌ از دلايل‌ لوس‌ شدن‌ كودكان‌ روش ‌هاي‌ غيرقابل‌ قبول‌ والدين‌ به‌ لحاظ‌ تربيتي‌ است؛ والدين‌ محبت‌ كنندهِ افراطي‌ كه‌ معيارهاي‌ تربيتي‌ و روش‌هاي‌ يادگيري‌ را در نظر نمي‌ گيرند و صرفاً با محبت‌هاي‌ بي‌ حد و حساب‌ مانع‌ اجتماعي ‌شدن‌ رفتارهاي‌ كودكان‌ مي‌ شوند. چنين‌ كودكاني‌ معناي‌ صبر و تحمل‌ را در زندگي‌ نمي‌آموزند و انسان‌هايي‌ عجول‌ و شخصيت‌هايي‌ متزلزل‌ بار خواهند آمد.

 

آيا مي ‌توان‌ كودكان‌ لوس‌ را اصلاح‌ كرد؟

بله؛ چنانچه‌ والدين‌ از روش‌هاي‌ غير قابل‌ قبول‌ دست‌ بردارند و در مورد فرزندان‌ خود قوانين‌ تربيتي‌ درستي‌ را اعمال‌ كنند، و به‌ شرط‌ آن‌ كه‌ روش‌هاي‌ جديد ثابت‌ و مستمر باشد، مي‌ توان‌ اميد داشت‌ كه‌ اين‌ روش‌ها به تدريج‌ مؤثر واقع‌ شوند.

 

نقش‌ تشويق‌ و تنبيه‌ در تربيت‌ كودك‌

تشويق‌ و تنبيه‌ دو روش‌ متفاوت‌ تربيتي‌ هستند و بايستي‌ ويژگي‌هايي‌ داشته‌ باشند تا مؤثر واقع‌ شوند. اين‌ دو روش‌ چنانچه‌ به‌ موقع‌ و با اصول‌ درست‌ اعمال‌ گردند، مي ‌توانند از لوس‌ شدن‌ كودكان‌ جلوگيري‌ كنند. معمولاً كودكان‌ لوس، والدين‌ تسليم‌ شونده‌ دارند. آنها در مقابل‌ خواسته‌ هاي‌ كودك‌ فوراً تسليم‌ مي‌شوند و هر آن‌ چه‌ كه‌ او طلب‌ كند، برايش‌ فراهم‌ مي‌كنند. در خانواده‌اي‌ كه‌ كودك‌ لوس‌ پرورش‌ داده‌ مي‌شود، اثري‌ از روش‌هاي‌ تنبيهي‌ مناسب‌ ديده‌ نمي ‌شود. يعني‌ چنانچه‌ كودك‌ كار اشتباهي‌ مرتكب‌ شود يا اين‌ كه‌ بخواهد تعيين ‌كننده‌ باشد و به‌ والدين‌ خود دستور دهد يا اين‌ كه‌ با داد و فرياد و عصبانيت‌ حرف‌ خود را به‌ كرسي‌ بنشاند، در اين‌ خانواده‌ هيچ‌ گونه‌ روش‌ مناسبي‌ براي‌ جلوگيري‌ از اين‌ رفتارها و جهت ‌دهي‌ به‌ آنها وجود ندارد. اين‌ نوع‌ خانواده‌ها از لحاظ‌ روان شناسي به‌ خانواده‌هاي‌ محبت‌ كنندهِ افراطيِ آزاد گذارنده‌ معروف اند؛ خانواده‌هايي‌ كه‌ بي ‌نهايت‌ توجه، محبت‌ و محافظت‌ در مورد فرزندان‌ خود دارند و در عين‌ حال‌ آنها را براي‌ انجام‌ هرگونه‌ عملي‌ آزاد مي ‌گذارند.

 

اين‌ مسئله‌ بسيار اهميت‌ دارد كه‌ ميزان‌ مقاومت، ايستادگي‌ و انعطاف‌ خود را در برابر فرزندانمان‌ مورد بررسي‌ قرار دهيم. بعضي‌ از والدين‌ پس‌ از مقاومتي‌ كوتاه‌ در مقابل‌ تقاضاهاي‌ فرزند، تسليم‌ مي‌ شوند و خواسته‌ هاي‌ كودك‌ را به‌ همان‌ شكلي‌ كه‌ او مي‌ خواهد برآورده‌ مي‌ كنند. محبت‌ در حد متعادل، توجه‌ به‌ نيازها و برآوردن‌ آن‌ها در حد معقول‌ و داشتن‌ روش‌ هاي‌ مناسب‌ و علمي‌ براي‌ تشويق‌ و تنبيه‌ كودكان‌ از جمله‌ مواردي‌ است‌ كه‌ بايستي‌ در خانواده‌ وجود داشته‌ باشد.

 

والديني‌ محبت‌ كننده‌ و در عين‌ حال‌ قاطع‌ باشيم‌

وقتي‌ صحبت‌ از قاطع ‌بودن‌ به‌ ميان‌ مي ‌آيد، برخي‌ از والدين‌ تصور مي‌كنند كه‌ جدي‌ و قاطع‌ بودن‌ به‌ اين‌ معناست‌ كه‌ مثلاً پرخاشگر هم‌ باشيم‌ و يا اين‌ كه‌ چنانچه‌ فرزندمان‌ از ما پيروي‌ نكرد، با زور و خشونت‌ مواردي‌ را به‌ او تحميل‌ كنيم. حال‌ آن‌ كه‌ در مقوله‌ هاي‌ تربيتي، قاطع‌ و جدي‌ بودن‌ به‌ اين‌ معناست‌ كه‌ از اصولي‌ پيروي‌ كنيم‌ و قوانيني‌ براي‌ فرزندانمان‌ داشته‌ باشيم، به‌ علاوه، اصرار به‌ اجراي‌ آن‌ قوانين‌ در خانواده‌ وجود داشته‌ باشد. ثبات‌ خُلق‌ و ثبات‌ انديشه‌ و رفتار در والدين‌ ضروري‌ است. چنانچه‌ اصول‌ تربيتي‌ خود را تغيير دهيم‌ و به‌ گفته‌ هاي‌ خود چندان‌ اعتقادي‌ نداشته‌ باشيم، فرزندان‌ به‌ اصول‌ و قوانين‌ خانواده‌ پايبند نخواهند شد. پس‌ جدي‌ و قاطع‌ بودن‌ به‌ معناي‌ آن‌ است‌ كه‌ در اجراي‌ اصول‌ و قوانين‌ خانواده‌ باري‌ به‌ هر جهت‌ رفتار نكنيم.

 

همه‌ چيز به‌ موقع‌ و در زمان‌ خود بايستي‌ انجام‌ پذيرد

چنانچه‌ كودكان‌ از قوانين‌ خانواده‌ پيروي‌ نكنند و حتي‌ خلاف‌ آن‌ عمل‌ كنند، براي‌ مثال‌ در جمع‌ فاميل‌ رفتاري‌ از آنها سر بزند كه‌ مطابق‌ با موازين‌ تربيتي‌ نباشد، آيا لازم‌ است‌ كه‌ مثلاً در جمع‌ مورد تنبيه‌ يا سرزنش‌ قرار گيرند؟ مسلماً نه؛ يادآوري‌ نكات‌ تربيتي‌ و قوانين‌ مورد نظر به‌ كودك‌ بايستي‌ در منزل‌ و به‌ طور خصوصي‌ صورت‌ گيرد. كودكان‌ براي‌ قضاوت‌ ديگران‌ راجع‌ به‌ خودشان‌ اهميت‌ فراواني‌ قائلند و چنانچه‌ در حضور ديگران‌ مورد توبيخ‌ قرار گيرند رنجيده‌ خاطر مي‌ شوند و در پاره‌اي‌ موارد رفتارهاي‌ تلافي ‌جويانه‌ از آنها سر خواهد زد. چنانچه‌ حريم‌ خانواده‌ امنيت‌ و اطمينان‌ لازم‌ را براي‌ كودك‌ فراهم‌ كند، او به‌ راحتي‌ مي ‌تواند اشتباهات‌ خود را بپذيرد و هر موردي‌ را كه‌ به‌ او تذكر داده‌ شود تغيير دهد.

 

مي‌ توانيم‌ به‌ جاي‌ نااميدكردن‌ مكرر و پي‌ در پي‌ كودكان، آنها را به‌ داشتن‌ رفتارها و انديشه ‌هاي‌ خوب‌ و مثبت‌ تشويق‌ كنيم. به‌ علاوه، لازم‌ است‌ از شتابزدگي‌ بپرهيزيم. در واقع‌ بايستي‌ به‌ مراحل رشد كودك دقت‌ داشته‌ باشيم؛ و به‌ اين‌ نكته‌ مهم‌ توجه‌ كنيم‌ كه‌ آيا كودك‌ براي‌ انتظاري‌ كه‌ از او داريم‌ آمادگي‌ لازم‌ را دارد؛ يا خواسته‌ و انتظار ما بالاتر از سن‌ و توان‌ اوست؟ رفتارهاي‌ كودكان‌ و همين‌ طور يادگيري‌ بسياري‌ از رفتارها به‌ رشد سيستم‌ عصبي‌ - مركزي‌ مربوط‌ مي‌شود. پختگي‌ سيستم‌ عصبي‌- مركزي‌ بايستي‌ انجام‌ شود تا كودكي‌ قادر باشد صحبت‌ كند، حركت‌ كند، راه‌ برود، معناي‌ بسياري‌ از مطالب‌ را درك‌ كند و خود قادر به‌ انجام‌ عمل‌ باشد. پس‌ انتظار پيش‌ از موقع‌ و در واقع‌ انتظارات‌ زودرس‌ از كودكان‌ باعث‌ فشارها و استرس‌هاي‌ روحي‌ براي‌ آنان‌ مي‌ شود و چنانچه‌ كودكان‌ نيز با كلام‌ و زبان‌ خود، والدين‌ را از اين‌ وضعيت‌ آگاه‌ نكنند، اين‌ فشارها به‌ گونه‌ اي‌ ديگر خود را نشان‌ مي ‌دهند. مثلاً ممكن‌ است‌ به‌ صورت‌ علائم‌ و نشانه‌هاي‌ جسماني‌ يا حركت‌ها و پرش‌هايي‌ كه‌ به‌ تيك عصبي‌ شناخته‌ مي‌شوند ظاهر گردند.

 

والدين‌ محبت‌ كنندهِ افراطي‌ كه‌ معيارهاي‌ تربيتي‌ و روش‌هاي‌ يادگيري‌ را در نظر نمي‌ گيرند و صرفاً با محبت‌هاي‌ بي‌ حد و حساب‌ مانع‌ اجتماعي ‌شدن‌ رفتارهاي‌ كودكان‌ مي‌ شوند. چنين‌ كودكاني‌ معناي‌ صبر و تحمل‌ را در زندگي‌ نمي‌آموزند و انسان‌هايي‌ عجول‌ و شخصيت‌هايي‌ متزلزل‌ بار خواهند آمد. اهميت‌ و ضرورت‌ دانستن‌ مطالب‌ و نكات‌ مطرح‌ در مورد رشد كودكان‌ آن‌ است‌ كه‌ به‌ والدين‌ اين‌ شناخت‌ را مي دهد كه‌ به‌ انتظارات‌ خود نگاه‌ مجددي‌ داشته‌ باشند تا چنانچه‌ انتظارات‌ و خواسته ‌هاي‌ آنها بيش‌ از حد توان‌ فرزندان‌ است‌ و يا برعكس، خواسته‌هايشان‌ بسيار كمتر از توانمندي‌ كودكان‌ است، رفتارهاي‌ خود را اصلاح‌ كنند.

 

مي‌آموزند

فرصت‌هايي‌ كه‌ به‌ كودكان‌ داده‌ مي ‌شود تا در جمع‌ همسالان‌ خود قرار بگيرند باعث‌ مي ‌شود كه‌ ضمن‌ بازي، با هم‌ ارتباط‌ برقرار كنند و بسياري‌ رفتارهاي‌ اجتماعي‌ را از يكديگر بياموزند. همكاري، تعاون، اشتراك‌ و نظاير آن‌ از مفاهيمي‌ است‌ كه‌ مي‌توان‌ با قرار دادن‌ كودكان‌ در گروه‌ همسن‌ به‌ آنها آموخت.

 

نتيجه‌ گيري‌

رفتارهايي‌ كه‌ از كودكان‌ سر مي ‌زند و در واقع‌ سبك‌ زندگي‌ آنان‌ را نشان‌ مي ‌دهد، آموختني‌ و اكتسابي‌ است. بنابراين‌ آن‌ چه‌ در مورد شخصيت، عادات، تجربيات‌ و يادگيري‌ كودكان‌ مشاهده‌ مي‌ كنيم، همه‌ نشأت ‌گرفته‌ و تأثيرپذير از محيط‌ زندگيشان‌ است. روش‌هايي‌ كه‌ والدين‌ در قبال‌ فرزندان‌ اعمال‌ مي‌كنند، از جمله‌ روش‌هاي‌ تشويقي‌ و تنبيهي، قوانين‌ و مقررات‌ در خانواده، نحوه‌ اجراي‌ قوانين‌ خانواده، انعطاف‌ داشتن، سختگير، قاطع‌ و يا تسليم‌ شونده‌ بودن‌ در ساخت‌ فكري‌ كودكان‌ و رفتارهاي‌ آنان‌ بسيار مؤثر است.

 



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۱۲:۵۸:۴۸ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

چه سئوالاتي در جلسه خواستگاري بپرسيم؟

چه سئوالاتي در جلسات آشنايي دختر و پسر جهت خواستگاري و ازدواج بايد مطرح شود: من بيشتر دوست دارم به جاي ماهي به شما  ماهيگيري را ياد بدهم. يعني نحوه سئوال ساختن را مي گويم، سئوال را خودتان طرح كنيد . نكاتي وجود دارد كه در طرح سئوالات جلسات خواستگاري ، شناسايي دختران و پسران در رابطه هايشان يا ....، كمك مي كند كه فرد شناخت عقلاني ( نه احساسي) نسبت به طرفش كسب كند بايد داراي شرايطي باشد كه بعضي از آنها به قرار ذيل است: 1 - فكر نكنيم كه سئوالات بايد استاندارد شده و از پيش تعيين شده  و با جوابهاي مشخص باشد، بايد هنگام گفتگو مانند آدم آهني خشك نباشيم و سعي كنيم سئوالات را در همان جلسه نسبت به هرچيزي كه مبهم هست، طرح كنيم. 2 -  سئوالات كلي براي شروع خوبست ولي فايده هاي آن اندك هستند. مثلا اين سئوالات: نظر شما در مورد حجاب چيست؟ -  شما چه توقعي از همسر آيند ه ات داري؟  - شما نظرت در مورد اخلاق و ايمان چيه؟ -  ميعارهاي شما براي ازدواج چيست؟ -  شما چه نقشي براي  زن در خانواده ، يا چه نقشي براي مرد در خانواده قائل هستيد؟ چون سئوالات اين چنين كلي، حتما جواب كلي دارد و جوابهاي كلي چون مبهم و ناشفاف هستند ، طرفين همانطور كه دوست دارند بر اساس ذهنيات خود تفسير مي كنند و اين مفهوم شناخت از يكديگر را با تحريف روبرو مي سازد 3 -  به جاي سئوالات كلي، سعي كنيد مفاهيم را به زودي به طرف مصداق ها و مثالهاي عيني بكشانيد، و با طرح مسئله فرد را در موقعيت قرار دهيد. موقعيت هايي كه هر روز در زندگي خانوادگي افراد پيش مي آيد و زوجين نسبت به آن واكنش احساس، فكري يا رفتاري نشان مي دهند. شما بهتر است به عنوان مثال به جاي اينكه اين سئوال كلي را بپرسيد كه نظرتان در مورد حجاب چيست؟ مي توانيد سئوالات جزئي زير را بپرسيد؟ آيا آقايان هم بايد حجاب داشته باشند؟ اگر بلي چند تا مثال بزنيد؟ آيا شما خانواده اي را ديده ايد كه به خاطر رعايت نكردن حجاب از طرف مرد گسسته شده است؟ آيا به نظر شما براي حجاب خانم حتما چادر ضروريست؟ آيا مانتو و مقنعه را حجاب مي دانيد؟ آيا روسري و لباس پوشيده مثل بلوز و شلوار حجاب هست؟ آيا خانم مي تواند بين افراد نزديك مثل پسر عمو، دوست ، پسر خاله، يا اقوام بدون روسري باشه؟ آيا تفاوتي بين پوششي كه خانم با شوهرش داره و پوششي كه با پسر خاله اش داره وجود داره، تفاوتش چيه؟ آيا به فرض پذيرش حجاب مورد نظر شما، كار خانم در محيط هايي كه كاملا مردانه هست ، مثل يك كارخانه يا معدن يا ...، اشكالي داره؟ آيا يك آقا يا يك خانم  پس از ازدواج مي تواند يك ارتباط عاطفي با جنس مخالف داشته باشه ؟ سطح اين ارتباط را مثال بزنيد؟ حدودش چقدر است؟ آيا براي يك خانم  دست دادن به يك اقوام نزديك مثل پسر عمه را مي پذيريد؟ آيا خنده ، شوخي، و سر به سر گذاشتن يك آقايي را كه ازدواج كرده با خانمهاي دوست و فاميل را قبول داريد، يا همين مورد را در مورد خانمها مي پذيريد؟ و صدها سئوال از اين دست كه تمركزشان بر جزئيات هست؟ يعني مثالهايي كه در زندگي هاي مختلف كم و بيش ممكن است پيش بيايد. (اين به شما بستگي دارد كه سئوالهاي را جزئي و با مثال و متناسب با حال و احوال خود طرح كنيد) 4-  حال كه در بند يك متوجه شديم سئوال كلي نباشه و قابل انعطاف باشه و از پاسخ سئوالات قبلي در بيايد و در سئوال دوم هم جزئي سازي و شفاف سازي را گفتيم نوبت به اين مي رسد كه اين سئوالات جزئي و دقيق و عمليات را حول چه محورهايي تهيه كنيم.   بعضي از مهمترين محورها اينها هستند:   الف) سئوالات در خصوص مسئوليت پذيري و انجام وظايف فرد مثلا شغلش، تحصيلاتش، وظايف دوستي و خانوادگي كه به گردن داشته و ..... يعني ما نمي پرسيم آيا شما مسئوليت پذيريد يا نه ، ما سئوالات دقيقي را نسبت به زندگي قبلي فرد طرح مي كنيم كه در صدديم كه آيا فرد مسئوليت پذير بوده است يا نه ؟ مثلا: شما در چه تاريخي سرباز شديد، كي به سربازي رفتيد؟ آيا غيبت هم داشتيد؟ آيا در انجام كارها در خانواده با پدر و مادرتان مشاجراتي داشتيد، آيا آنها كارهايي را به زور از شما مي خواستند؟ رفتار همكارنتان با شما چگونه است؟ ( معمولا افرادي كه با خانواده و همكار و ...، ديگران مشاجره دارند و ناسازگارند كساني هستند كه نسبت به انجام وظايف و مسئوليت هاي خود كوتاهي مي كنند)   ب ) سئوالتي در مورد ثبات فكري و احساسي فرد مثلا: با سئوالتي متوجه شويد كه آيا او شغل عوض كرده است؟ رشته تحصيلي خود را جابجا كرده؟ آيا با دوستان هر چند وقت يكبار قطع رابطه مي كند؟ آيا به تناسب سنش چه چيزي اندوخته ؟ مثلا يك آقاي 27 ساله چه ميزان تحصيلات داره ، چه ميزان سرمايه داره ، چه ميزان تخصص داره و ....؟ چون اين فرد حداقل 7 سال از بهترين زمان جواني را در اختيار داشته در ازاي آن چه اندوخته است؟ ( اين سئوال با سئوالات سنتي والديني كه فقط به داشته هاي فرد توجه دارند متفاوت هست، مثلا ممكن است اين فرد 7 سال كار كرده و سرمايه خود را خرج درمان پدر بيمارش كرده و اكنون هيچ ندارد ، ولي اين فرد با ثبات هست. چون داشته هايش براي ما مهم نيست ، بلكه گذران عمرش و ثباتش در كار و زندگيش براي ما مهم هست) -  كسي كه معلوم نيست جواني خود را چه كرده ، نه تحصيلاتش مشخصه، نه سرمايه اش و نه هنر و تخصصش ، اين نقطه منفي در ثبات اوست. - همچنين سئوال از رابطه هاي عاطفي او به طور مشخص مهم هست. آيا او دوست پسر يا دختري داشته؟ چند تا؟ تا چه اندازه در اين رابطه ها پيش رفته است؟ و....،   ج ) انعطاف پذيري اين بند هم بسيار مهم هست، ما بايد با طرح سئوالاتي متوجه بشويم اين فرد تا چه ميزان خاصيت لاستيكي و كششي دارد و حاضر به انعطاف و تغيير در نظراتش هست. به اين سئوال توجه كنيد: اگر ما آماده شده ايم به يك مسافرت راس ساعت 18 برويم، ناگهان تلفن زنگ مي زند و يكي از اقوام كه از شهرستان آمده اند، خواهان آدرس دقيق منزل ما هستند كه به ميهماني ما بيايند، در اين هنگام شما چه كار مي كنيد؟ نحوه پاسخگويي به اين سئوال مهم هست نه خود جواب. اگر فرد بگويد به آنها مي گوييم برنامه مسافرت داريم و نمي توانيم در خدمت شما باشيم.( اين نشانه عدم انعطاف هست) اگر فرد بگويد به آنها مي گوييم قدمتان روي چشم بفرمائيد( اين هم نشانه عدم انعطاف هست) در حاليكه فرد منعطف به راههاي ديگري به غير از بلي يا خير نيز توجه دارد. مثلا مي گويد: بايد ببينم سفر ما چقدر اهميت داره؟ آن فاميل كيست؟ ضرورت ميهماني او چيست؟ تاثير رفتن به اين سفر روي ما چقدر هست؟ و ....، يعني بررسي همه جوانب  و جوابي شبيه اين: به او مي گوييم قصد سفر داريم، اما خيلي دوست داريم در خدمت شما باشيم ، لذا تا ساعت 18 كه وقت حركت ماست مي توانيم در خدمتتون باشيم. يا اينكه ما مي توانيم هفته آينده اين سفر را برويم لذا خوشحال مي شويم در خدمتتون باشيم. ( فراموش نكنيد اينها مثال هستند، شما مي توانيد مسائل ديگري را طرح كنيد ، حتي گذشته فرد هم نشان مي دهد كه او در برابر مشكلاتي كه در حوزه شغلي ، تحصيلي و خانوادگي داشته هست تا چه اندازه انعطاف پذير و سازگار بوده است) نكته مهم اينست كه از نشانه هاي عدم انعطاف پذيري، عدم رابطه صحيح فرد با خانواده ، دوستان، همكاران و ...هست. يعني كسي كه نتوانسته است نسبت به خواسته هاي خود در قبال والدينش انعطاف نشان دهد، حتما در برابر همسر هم داراي انعطاف نخواهد بود.   د) تقسيم وظايف و نقش زن و مرد شما مي توانيد با مثالهايي كارهايي را كه در خانواده هست را مطرح كنيد و از طرفتون بخواهيد بگويد چه كسي اين كارها را بايد انجام دهد. خريد، تصميم گيري، كارهاي منزل ، نگهداري بچه ، ادامه تحصيل، تفريحات و ....   هـ) مسائل اقتصادي خانواده اين بند هم بايد با سئوالات ريز و جزئي همراه باشد. مثلا ميزان خرجي كه براي جشن عروسي در نظر داريد و نوع تالار آن را مشخص كنيد؟ محل مسكوني چگونه است ، كجاست؟ مشترك هست ؟ شخصي هست؟ اجاره اي هست؟ موقعيت جغرافيايي آن ؟ درآمدهاي زن و مرد چگونه در خانواده هزينه مي شود؟ تصميم گيرنده كيست؟   و) ميزان استقلال يا وابستگي فرد مثالهايي فرضي بزنيد كه مثلا شما دوست داريد در شهر ديگري زندگي كنيد، نظر او را جويا شويد؟ سئوالهاي فرضي مطرح كنيد كه مادر و پدر شما يا مادر و پدر وي توصيه اي به شما دارند، شما بايد چگونه با آنها برخورد كنيد. يا سئوالهايي از اين قبيل: فكر مي كنيد هر چند روز يكبار بايد به خانواده هايمان يا اقوام خود سر بزنيم؟ يا سئوالهايي از اين دست كه آيا پس از ازدواج مسافرت يا تفريح يكي از همسران بدون طرف ديگر به همراه دوست را مي پذيريد؟ چند بار در سال يا ماه؟   ز) صفات شخصي و رواني: افسردگي، پرخاشگري، اضطراب، وسواس، سوء ظن، زودرنجي، كج خلقي، تنهايي، ترس ها، سابقه هاي بستري و درمان و .... جزء مهمترين مسائلي هست كه بايد بررسي شود،( شايد بررسي اين بند يكي از ضرورتهايي هست كه دختر و پسر بايد به روانشناس مراجعه كنند). اما اگر خودشان قصد بررسي داشتند بايد نشانه هاي اين اختلالات را بشناسند، و با سئوال و دقت در نشانه ها و علائم اين اختلالات پي به مشكل ببرند. همچنين صفاتي مثل خسيس بودن( حسابگر)، ولخرج بودن( دست و دلباز)، بي خيال (اجتماعي بودن )،  منزوي و بي علاقه به تفريح،  (اهل تفكر و مطالعه بودن)، پيگير بودن( سمج)، سهل انگار نبودن( سخت گير نبودن)و ....، جزء مسائلي هست كه مي تواند با مثالهاي عملياتي پرسيده شود. فراموش نكنيد در سئوالات بايد معادل مثبت صفات را كه در پرانتز قرار دادم بپرسيد، چون ممكن است فرد موضع بگيرد. مثلا شما به فرد بگوئيد شما بيشتر حسابگر هستيد يا دست و دلباز ؟ تا فرد هر كدام را انتخاب كرد احساس بدي نداشته باشد.   ح) مسائل اعتقادي و اخلاقي: اين سئوالات را بر اساس آنچه خود هستيد، بايد طراحي كنيد، اگر به مواردي اعتقاد نداريد، بايد با طرح سئوالهاي متناسب و ريز بررسي كنيد كه فرد مقابل در اين زمينه در تعارض با شما نباشد مثل مسئله حجاب كه توضيح دادم. اين سئوال را دقت كنيد: آيا وقتي ما در دورن و در دلمون خدا را قبول داريم و رفتار خوبي داريم ، حتما بايد دقيقا نمازمان را هم سروقت بخوانيم، حالا اگر نخوانديم مشكلي پيش مي آيد؟ آيا آرايش خانم بيرون از منزل مشكلي ايجاد مي كند؟ آيا شما هم با اين موافقيد كه  خانمها براي بيرون رفتن از منزل بايد از شوهرانشان اجازه بگيرند؟ چه وقت مي شود دروغ گفت؟ دروغ مصلحتي چيه؟ چند تا مثال از دروغهاي مصلحتي؟   ط) دوستان اگر بتوانيد از طريق سئوال يا تحقيق بر دوستان فرد احاطه پيدا كنيد و مورد شناسايي قرار دهيد ، مسائل زيادي در مورد همسر آينده خود متوجه خواهيد شد. سئوالاتي از اين قبيل چند تا دوست صميمي داريد؟ ( تعداد زياد آن نشانه برونگرا بودن و تعداد كم آن نشاندهنده حساسيت ، زودرنج بودن و درونگرا بودن هست) با كدام دوستت صميمي هستيد و او چه خصوصيت جالي داره؟( پيش بيني اينكه اگر بخواهي در آينده خيلي خوب در كنار آن طاقت بياوري بايد چنين باشي) با كدام دوستت ارتباط كمتري داري ، يا خوشت نمي آيد، چه صفاتي داره؟ ( مهم از اين نظر كه اگر چنين هستي، در زندگي با اين فرد مشكل دار خواهي شد)   ي) خانواده فرد سئوالات دقيق از خصيصه هاي مختلف خانواده و تعلقات آنها ، تحصيلات، فرهنگ، شغل ، و فرزندان ديگر خانواده كه ازدواج كرده اند و نحوه ارتباط عروسها و دامادههاي آنها با خانواده و ...، هم به شناسايي شما نسبت به اين خانواده بيشتر كمك مي كند. ك) بيماريهاي جسمي، معلوليت ها و .... در فرد و خانواده اشان اين مورد بايد مستقيم سئوال شود. خيلي ها در جلسات شناسايي دروغ نمي گويند، اما ملزم به اين نيست كه همه چيز را بگويند. مثلا اگر بپرسي شمابيماري مزمن يا حادي داشته اي؟ جواب صحيح مي دهند، اما اگر نپرسي ضرورتي براي توضيح اين موارد در خود نمي بينند. ( البته اگر سلامتي جسمي همسر آينده اتان در تصميم گيري اتان موثر هست)   ل) برنامه تفريحات، سرگرمي و برنامه ها براي ارتباطات درون خانواده شما بايد متوجه بشويد همسر آينده شما، خانواده را فداي كار مي كند، يا كار را فداي تفريحات و خوشگذارني مي كند يا .... سئوال در مورد تفريحات قبلي او نيز به شما نموداري از روش او را ارائه مي دهد.   م ) و سئوالات زيادي در مورد هر يك از معيارهاي ازدواج كه به صورت عيني و دقيق و انعطاف پذير و شفاف طرح شود را مي توان مطرح كرد. هماطور كه قبلا گفته بودم، بايد مفاهيم تئوري و زير بنايي معيارهاي ازدواج را خوب بشناسيد تا خوب بتوانيد بر اساس آن نسبت به فرد مقابل خود شناسايي حاصل كنيد، باز توصيه مي كنم كه مقالات بخش ازدواج سايت همدردي را به دقت مطالعه فرمائيد، مخصوصا مقاله « اگر چنين هستيد، صبر كنيد ازدواج نكنيد» اين بار اين مقاله را از ديدگاه ديگري بخوانيد. از اين ديدگاه بخوانيد كه بر اساس بندهاي آن سئوالات عيني در بياوريد و متوجه شويد ، آيا همسر شما زمان ازدواجش فرا رسيده است، يا فردي هست از نظر احساس و فكري كودك و از نظر سني بالغ)   در خاتمه توصيه ديگري هم دارم. از آنجا كه خيلي مسائل شناسايي در ازدواج مهم هستند، اگر بتوانيد به همراه هم به مشاور خانواده مراجعه كنيد، و نظر او را نيز بگيريد، كمك زيادي در تصميم گيري به شما مي شود.

برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۱۲:۵۸:۴۸ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

براي رفع كسالت چه كار كنيم؟

اگر از جمله افرادي هستيد كه دچار مشكل بزرگ كسالت شده‌ايد و دائما احساس بيهودگي مي‌كنيد سريعا براي درمان خود اقدام نماييد، اما اين باري نيازي نيست كه به پزشك و مشاور مراجعه كنيد چرا كه با رعايت برخي اصول ساده و گاها در دسترس مي‌توان بر اين معضل فردي و اجتماعي غلبه نمود.

 

راه‌هاي رفع كسالت:

1-دوست خودتان باشيد، سعي كنيد همان‌طور كه با صميمي‌ترين دوستانتان برخورد مي‌كنيد با خودتان نيز برخورد كنيد. در غم و شادي، گرفتاري و مشكل دوست خود باشيد و توصيه‌هايي مثمرثمر براي خود داشته باشيد.

2- احساس پرواز كنيد. ابتدا در مكان آرام و ساكتي قرار بگيريد و همچون پرنده‌اي كه در آسمان پرواز مي‌كند و از كنار ابرها مي‌گذرد، شما هم سعي كنيد مشكلات را از جلوي چشمان خود عبور دهيد و هيچ‌گاه فراموش نكنيد كه مشكلات قابل گذر هستند و هميشه در كنار ما نخواهند ماند.

3- استفاده از رنگ نارنجي، از ديدگاه روانشناسي استفاده از برخي رنگ‌ها براي كاهش استرس در بيماران و دادن آرامش به آنها بسيار مفيد مي‌باشند، آنها معتقدند رنگ نارنجي باعث افزايش حس خوش‌بيني، اشتياق و شانس آوردن است. لذا استفاده از وسايلي به اين رنگ و يا حتي كاربرد نارنجي در محيط منزل، باعث احساس شادي در شما مي‌شود.

4- خريدهاي ارزان، همه مردم وقتي موفق مي‌شوند هنگام خريد تخفيف بگيرند، شاد مي‌شوند. پس شما هم براي اينكه حس شادماني را در خود تقويت كنيد، ارزان‌تر خريد كنيد و پول‌هايتان را پس‌انداز كنيد.

5- شكلات بخوريد. خوردن شكلات، باعث تغيير حالات و روحيات افراد و برانگيخته شدن حس خوشحالي در آنها مي‌شود پس شما هم سعي كنيد گاهي شكلات بخوريد تا شاد بمانيد.

6 – مشكلات را دور بريزيد. بر روي تمامي مشكلات خود، خط قرمز بكشيد.

7 – خوش‌بين باشيد. به مشكلات به‌گونه‌اي ديگر نگاه كنيد و همواره اميد به زندگي داشته باشيد.

8 – از هم تعريف كنيد در مواقعي كه از كار روزانه خسته شده‌ايد، سعي كنيد لبخند بزنيد و با يادآوري صفات خوب اطرافيان خود، تغيير روحيه داده و شاد شويد..

9 – آنچه را كه دوست داريد، بنويسيد با نوشتن آنچه كه به آن علاقه داريد و به آن عشق مي‌ورزيد خاطرات خوش گذشته را مرور كرده و شادمان‌تر شويد.

10- حمام كنيد، بعد از هر بار شنا كردن مخصوصا در دريا احساس جواني به انسان دست مي‌دهد.

11- موسيقي گوش كنيد، موسيقي باعث مي‌شود كه به آرامش ذهني برسيد و مشكلات را فراموش كنيد.

12 – استراحت كنيد، وقتي كه از انجام كارهاي مختلف خسته شديد، بهترين اقدام براي رفع اين خستگي، دراز كشيدن و البته مطالعه كتاب جديد مي‌باشد.

13 – با رنگ‌ها بازي كنيد، با نقاشي كردن حالات دروني خود را بازگو كرده و احساس آرامش و شادي نمائيد.

14 – آزاد باشيد، سعي كنيد كارهايي كه تمايل به انجام آن داريد را به راحتي انجام دهيد.

15 – خدا را سپاس بگوييد با سپاسگزاري و شكرگزاري از خداوند، انرژي بيشتري ذخيره كنيد.

16 – بوهاي شادي‌آفرين، از خوشبو‌كننده‌ها، براي معطر كردن فضاي محل زندگي و كار خود استفاده نماييد.



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۱۲:۵۸:۴۷ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

هوش هيجاني

هوش هيجاني اولين بار در سال 1990 روانشناسي به نام «سالوي» ، اصطلاح هوش هيجاني را براي بيان كيفيت و درك احساسات افراد، همدردي با احساسات ديگران و توانايي اداره مطلوب خلق و خو به كار برد. هوش هيجاني اولين بار در سال 1990 روانشناسي به نام «سالوي» ، اصطلاح هوش هيجاني را براي بيان كيفيت و درك احساسات افراد، همدردي با احساسات ديگران و توانايي اداره مطلوب خلق و خو به كار برد. درحقيقت اين هوش مشتمل بر شناخت احساسات خويش و ديگران و استفاده از آن براي اتخاذ تصميمات مناسب در زندگي است. به عبارتي عاملي است كه به هنگام شكست، در شخص ايجاد انگيزه مي كند و به واسطه داشتن مهارتهاي اجتماعي بالا منجر به برقراري رابطه خوب با مردم مي شود.
تئوري هوش هيجاني ديدگاه جديدي درباره پيش بيني عوامل مؤثر بر موفقيت و همچنين پيشگيري اوليه از اختلالات رواني فراهم مي كند كه تكميل كننده علوم شناختي، علوم اعصاب و رشد كودك است. قابليتهاي هيجاني براي تدبير ماهرانه روابط با ديگران بسيار حائز اهميت است.
روانشناسي به نام «گلمن» اظهار مي دارد كه هوش شناختي در بهترين شرايط تنها 20درصد از موفقيتها را باعث مي شود و 80درصد از موفقيتها به عوامل ديگر وابسته است و سرنوشت افراد در بسياري از موقعيتها در گرو مهارتهايي است كه هوش هيجاني را تشكيل مي دهند. درواقع هوش هيجاني عدم موفقيت افراد با ضريب هوش بالا و همچنين موفقيت غيرمنتظره افراد داراي هوش متوسط را تعيين مي كند. يعني افرادي با داشتن هوش عمومي متوسط و هوش هيجاني بالا خيلي موفقتر از كساني هستند كه هوش عمومي بالا و هوش هيجاني پايين دارند. پس هوش هيجاني پيش بيني كننده موفقيت افراد در زندگي و نحوه برخورد مناسب با استرسها است.ا

اين هوش بنا به نظر «بار-اون » 5 مولفه به شرح زير دارد كه 15 عامل در آن موثر هستند.افراد تعداد بيشتري از اين مولفه ها را در خود بيابند هوش هيجاني بالاتري دارند.
1-مهارتهاي درون فردي شامل:
خودآگاهي هيجاني (بازشناسي و فهم احساسات خود)
جرأت (ابراز احساسات، عقايد، تفكرات و دفاع از حقوق شخصي به شيوه اي سازنده)
خودتنظيمي (آگاهي، فهم، پذيرش و احترام به خويش)
خودشكوفايي (تحقق بخشيدن به استعدادهاي بالقوه خويشتن)
استقلال (خودفرماني و خودكنترلي در تفكر و عمل شخصي و رهايي از وابستگي هيجاني)
2-مهارتهاي ميان فردي شامل:
روابط ميان فردي (آگاهي، فهم و درك احساسات ديگران، ايجاد و حفظ روابط رضايت بخش دو جانبه كه به صورت نزديكي هيجاني و وابستگي مشخص مي شود)
تعهد اجتماعي(عضو مؤثر و سازنده گروه اجتماعي خود بودن، نشان دادن خود به عنوان يك شريك خوب)
همدلي(توان آگاهي از احساسات ديگران، درك احساسات و تحسين آنها)
3- سازگاري شامل:
مسأله گشايي(تشخيص و تعريف مسائل، همچنين ايجاد راه كارهاي مؤثر)
آزمون واقعيت(ارزيابي مطابقت ميان آنچه به طور ذهني و آنچه به طور عيني، تجربه مي شود)
انعطاف پذيري(تنظيم هيجان، تفكر و رفتار به هنگام تغيير موقعيت و شرايط)
4-كنترل استرس شامل:
توانايي تحمل استرس(مقاومت در برابر وقايع نامطلوب و موقعيت هاي استرس زا)
كنترل تكانه(ايستادگي در مقابل تكانه يا انكار تكانه)
5-خلق عمومي شامل:
شادي(احساس رضايت از خويشتن، شاد كردن خود و ديگران)
خوشبيني(نگاه به جنبه هاي روشن زندگي و حفظ نگرش مثبت حتي در مواجهه با ناملايمات)
چگونه مي توان در هوش هيجاني پيشرفت كرد؟
بايد گفت بيشتر مهارت ها در اثر تعليم و تربيت پيشرفته مي شود و احتمال دارد كه اين موضوع حداقل براي بعضي از مهارت هاي هوش هيجاني صحيح باشد.
مهارتهاي هوش هيجاني در منزل و با تعامل خوب والد و كودك شروع مي شود. والدين به كودكان ياد مي دهند كه هيجانهاي خود را تشخيص داده و آنها را نامگذاري كنند. به عنوان نمونه، من الان ناراحت هستم، خوشحالم، عصباني ام. پس وقتي از رفتار برادرش شكايت مي كند و مي گويد من از او متنفرم، مي توان جمله او را اين گونه بازگويي كرد: به نظر مي رسد رفتار برادرت خيلي تو را عصباني كرده، هم نشان داده ايد كه احساس كودك خود را درك كرده ايد و هم الگوي مناسبي براي بيان احساسات فراهم ساخته ايد.
يكي ديگر از راه هاي پيشنهادي براي پرورش هوش هيجاني، ايجاد يك محيط امن عاطفي است به گونه اي كه كودكان بتوانند با آزادي و امنيت خاطر درباره احساساتشان با والدين گفت وگو كنند. پس بايد به آنها نشان داد كه به احساسات آنها توجه شده و نظريات آنها با صبر و حوصله شنيده مي شود. حتي اگر نظريات كودكان مورد قبول والدين نيست بهتر است با استدلال خواهي آنها را توجيه كنند و در مواردي كه آسيب كودك را مورد حمله قرار مي دهد بهتر است به جاي اين كه بگويند «بالاخره خودت را به كشتن مي دهي» اين عبارت را بگوييد «من مي ترسم به خودت آسيب برساني» . و اگر اشتباهي از جانب والدين رخ داد بايد از كودكان عذرخواهي كنند تا عملاً آموخته باشند كه پذيرش اشتباهات و احساس تأسف امري طبيعي است.
عدم رعايت اين موارد و عدم ابراز ناراحتي و حتي خشم توسط والدين ممكن است باعث شود بعضي اوقات كودكان دچار اختلالاتي شوند كه در آن از احساسات خود دور شوند يا در درك احساسات با سوء تفاهم روبه رو شوند.
متخصصان باور دارند كه آموزش طبيعي هيجاني كه باهنرهاي آزاد و نظام هاي ارزشي نيز همراه است اهميت ويژه اي دارد. در درسهايي كه شامل داستانهاي مهيج است كودكان در مورد احساسات قهرمانان شروع به يادگيري مي كنند. پس آنها مي توانند ياد بگيرند كه چه چيزي باعث احساس شخصيت ها به صورت شادماني، خشم، ترس و... شده و چگونه اينها با احساسات خود كنار آمده و يا مقابله كنند.
آموزش مهارتهاي اجتماعي نيز يكي از راه هاي افزايش هوش هيجاني است. اين آموزش ها شامل برنامه هاي كنترل خشم و عصبانيت، همدلي، تشخيص و به رسميت شناختن تشابهات و تفاوت هاي مردم، اظهار ادب و صميميت و تعارف، اداره خود، برقراري ارتباط، ارزيابي خطرات، خودگفتاري مثبت، حل مسأله و مشكل، تصميم گيري، ايجاد هدف و مقاومت در مقابل فشار گروه هم سن است.
موضوع ديگر هوش هيجاني و مقابله با بحران است. ديده شده افرادي وجود دارند كه به طور مداوم در مقابله با نتايج منفي دچار مشكل هستند و به نظر مي رسد هيچ گاه از شر حوادث بد در زندگي خلاص نمي شوند. در مقابل افرادي وجود دارند كه حتي پس از غم انگيزترين تجارب به حال اوليه برمي گردند و حتي به جلو مي روند. اين موضوع مربوط به قابليت هاي هيجاني است كه اجزاي آن تركيب كننده هوش هيجاني هستند.
هوش هيجاني به اين صورت فرآيند مقابله را تشريح مي كند:
ابتدا لازم است آنچه را احساس مي كنيم درك كنيم و لذا براي ايجاد ارتباط با احساسات خود به دو طريق كلامي و غير كلامي عمل مي كنيم. از آن گذشته، لازم است احساسات ديگران را نيز درك كنيم و با آنها همدلي كنيم.
بايد بدانيم كه هيجانها در افكار اولويت ايجاد مي كنند(منجر به بوجود آمدن تفكرات خاص مي شوند)، حافظه را شكل مي دهند، ديدگاه هاي مختلف حل مسأله خلق مي كنند و خلاقيت را سهولت مي بخشند


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۱۲:۵۸:۴۶ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

ترك پا چيست؟

فيزيولوژيك
در مناطقي كه آب و هواي خشك دارند به دليل كمي رطوبت هوا و تابش نور خورشيد و باد به تدريج آب ميان بافتي پوست كاهش يافته و خشك مي گردد. افرادي كه به دليل شغل، سرگرمي و يا ورزش زمان هاي طولاني تري را در هواي باز مي گذرانند بيشتر با اين پديده ي پوستي بيشتر مواجه مي شوند.خشكي پا و خصوصاً كف پا در ناحيه پاشنه، بيشتر در بانوان خانه دار ديده مي شود كه روزها در منزل بدون جوراب و با پاي برهنه، تردد مي نمايند و به همين دليل خشكي پوست پا از شكايات عمده ي بانوان است. خانم هايي كه عادت به شستشوي مداوم پاها دارند، به طور كامل و با دقت پاها را خشك نمي كنند و از كرم هاي مرطوب كننده و چرب كننده بعد از هر شستشو استفاده نمي نمايند پاهايشان دچارخشكي شديدتري مي شود. مردان به دليل پوشيدن كفش در طي روز و اين كه اصولاً تعريق مردان بيش از زنان است كمتر دچار اين عارضه مي شوند.
بيماري هاي پوستي
گروهي از بيماري هاي پوستي با خشكي پوست همراه هستند. اين بيماري ها ممكن است فقط در پا ظاهر شوند و يا اين كه علاوه بر پا در ساير قسمت هاي پوست هم ديده شوند. مهمترين بيماري هاي پوستي، ضايعات قارچي پوست و بيماري پسوريازيس مي باشد كه توسط پزشك متخصص پوست تشخيص داده شده و با درمان هاي داروئي بهبود مي يابند.
بيماراني كه دچار ترك هاي ضعيف و خشكي پا به يكي از دلايل فوق شده اند مي توانند با تجويز پزشك از كِرم هاي حاوي "كورتيكوستروئيد" استفاده كنند. اين كرم در كوتاه مدت باعث بهبود نسبي مي شود ولي مصرف طولاني آن باعث كاهش الياف "كلاژن" و "وال ستيك" در پوست گرديده و به دليل نازك شدن اين لايه پوست دچار ترك هاي وسيعي مي شود كه درمان اينگونه بيماران مشكل تر است.

در آخر به تمام افرادي كه دچار خشكي پا خصوصاً در كف پا هستند توصيه مي شود:سعي كنند بعد از شستشوي پاها، بلافاصله و با دقت پاها را با حوله ي تميز خشك كنند، از كـِرم هاي معمولي مرطوب كننده و چرب كننده مانند گليسيرين و وازلين استفاده نمايند و در طي روز در منزل سعي كنند از كفش هاي روفرشي استفاده كنند. در صورت انجام اين دستورات اگر خشكي، ترك و احياناً خارش پوست پا ادامه يافت حتماً به پزشك متخصص پوست مراجعه نمايند.

پينه و ميخچه

پوست اولين بافت در جسم است كه وظيفه دفاع بدن را بر عليه عوامل خارجي گوناگون به عهده دارد. يكي از عواملي كه مي تواند صدمات جدي به بدن وارد كند ضربه و فشار مستمر و طولاني به پوست است. افرادي كه به دليل شغل، تفريح و ورزش مستمراً به كف پاي خود فشار وارد مي آورند خصوصاً آنها كه كمي انحراف در كف پا دارند دچار مشكل مي شوند زيرا فشار تنها بر قسمتي از پا وارد مي شود ، در نتيجه پوست در آن قسمت با ضخيم شدن و افزايش قطر سعي در مبارزه با اين فشارها دارد. به پديدهضخيم شدن پوست در يك ناحيه "پينه" مي گويد مانند پينه دست كارگران كه به علت كار مداوم و سنگين با دست ها دچار اين عارضه مي شوند.

گاهي نيز قسمت مركزي پينه متراكم تر شده و بافت سخت تري توليد مي كند در اين حالت فشارهاي وارد شده به اعصاب پوستي برخورد مي كند و باعث درد مي شود. به اين عارضه ميخچه مي گويند. در واقع مكانيسم ايجاد پينه و ميخچه مشابه است با اين فرق كه در ميخچه سلول هاي قسمت مركزي با ايجاد تراكم و سخت تر شدن ، مبارزه با فشارهاي وارده را به عهده مي گيرند ولي اين بافت سخت به دليل تماس با اعصاب پا موقع راه رفتن باعث درد مي شود.كساني كه كفش تنگ مي پوشند و يا ورزشكاران از قبيل فوتباليست ها، كوهنوردان و غيره حتي با مختصر انحراف كف پا(كه اكثريت مردم دچار آن هستند) بدون اين كه مشكلي از نظر راه رفتن داشته باشند استعداد ابتلا به ميخچه و پينه را دارند.

توصيه به اين گونه افراد انتخاب كفش هاي مناسب و غير تنگ است و در صورت ابتلا به ميخچه ، اطبا با تجويز داروهايي كه از تركيبات اسيدي و خورنده ميخچه تشكيل شده اند و همچنين جراحي ، به درمان آن مي پردازند. در صورت عود اين عارضه بايد وضعيت استخوان هاي پا توسط متخصص ارتوپدي بررسي شود و بهتر است بيمار از كفش هاي مخصوص طبي استفاده نمايند. جراحي ضايعات پوستي در انگشتان پا بسيار ظريف است و دقت خاص و تكنيك هاي علمي را مي طلبد. لذا اين گونه جراحي ها بايد توسط متخصين پوست و ارتوپدها انجام گيرد. هر چند در اكثر موارد با رعايت بهداشت پا، پوشيدن كفش مناسب و درمان هاي طبي بهبودي حاصل مي گردد

برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۱۲:۵۸:۴۶ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

چگونه چاقي ران را از بين ببريم؟

اما چگونه چربي اضافي ران ها را از بين ببريم؟
براي اين كار هيچ دارو و هيچ رژيم خاصي موثر نيست. پس راه حل چيست؟

هر يك از ما داراي ساختار بدني خاصي هستيم و در اثر اضافه شدن وزن، چربي در مناطق خاصي از بدن ما انباشته مي شود و

تنها راه تغيير حجم چربي در يك منطقه خاص مثل ران ها، تغيير عادات غذايي است. با رعايت يك « رژيم لاغري اصولي و علمي» چربي بدن مي سوزد . اين رژيم لاغري، يك رژيم كلي براي تمام بدن است نه فقط براي يك قسمت از آن. اگر چربي در منطقه ران جمع شده باشد با اجراي رژيم لاغري به مرور ران ها متناسب مي شوند.ولي انجام اين امر در يك شب امكان پذير نيست. پس فردي كه رژيم لاغري مي گيرد، بايد صبر و حوصله فراواني داشته باشد. يك رژيم متعادل ومناسب رژيمي است كه مقادير بالايي ميوه و سبزي و كربوهيدرات هاي پيچيده داشته باشد ومقدار چربي آن كم باشد و نياز پروتئين بدن را تامين كند.

تنها راه غير رژيمي بر طرف كردن چربي ران، ليپوساكشن(برداشتن چربي اضافي بدن با عمل جراحي) است كه علاوه بر مشكلات و هزينه فراوان، اثرش بسيار موقتي است و با پرخوري، ران ها مجدداً به حالت اوليه باز مي گردند.

در مورد ورزش هم بايد عرض كنم كه هيچ نوع ورزش خاصي وجود ندارد كه چربي منطقه خاصي از بدن را از بين ببرد، بلكه عضلات آن قسمت را قوي مي كند.

چرا ران هاي من چاق مي شوند؟
در زنان، چربي در اندام هاي تحتاني بدن ذخيره مي شود تا اندام هاي تناسلي را در برابر ضربات محافظت كند. پس از يائسگي، تراكم چربي در قسمت هاي بالاي بدن و كمر بيشتر شده و بدن حالت مردانه مي گيرد.

خصوصيات ژنيتيكي افراد بر محل ذخيره چربي اضافي بدن موثر است. براي مثال اگر خانم هاي خانواده ما در قسمت ران چاق مي شوند، ما نيز در معرض چاقي ران هستيم، درست همانطور كه خصوصيات اسكلتي را از خانواده به ارث مي بريم.

حتي اگر ژن چاقي ران در ما وجود داشته باشد، ولي خود چربي را كه به ارث نمي بريم! يعني بايستي با دريافت كافي و مناسب مواد غذايي و انجام فعايت بدني ، از بروز چاقي و تجمع چربي اضافي در بدن جلوگيري كنيم.

دليل اصلي چاق شدن ران ها چيست؟
دليل اصلي چاق شدن ران، شكم و هر جاي ديگر بدن، نحوه غذا خوردن ما است. به خاطر داشته باشيد با پرخوري و عدم فعاليت بدني، مواد غذايي اضافي به صورت چربي در بدن ما انباشته مي شوند و دچار چاقي و اضافه وزن مي شويم. پس تنها راه خلاص شدن از اين چربي ها اضافي، تغيير عادات غذايي غلط و كمتر خوردن است، مخصوصاًمصرف كمتر چربي . به اين صورت كه چربي هاي اشباع مثل روغن نباتي جامد، كره و چربي گوشت را به مقدار خيلي كم مصرف كنيد. از خوردن غذاهاي پرچرب و سرخ شده مثل انواع ساندويچ هاي سوسيس و كالباس سس دار، پيتزا ( مقدار زيادي پنير پيتزا دارد) خودداري كنيد.

همچنين از خوردن تنقلات و مواد غذايي كه داراي انرژي بالا و مواد مغذي كم هستند ، پرهيز كنيد. در عوض در برنامه غذايي روزانه خود از انواع ميوه ها و سبزي ها به مقدار فراوان ، لبنيات كم چرب و مقادير كافي نان، برنج ، غلات، حبوبات، تخم مرغ و گوشت ( اگر مرغ و ماهي باشد خيلي بهتر است) استفاده كنيد.

علاوه بر رعايت غذايي، بايستي به طور منظم و مداوم فعاليت بدني داشته باشيد. به طور مثال روزي نيم تا يك ساعت پياده روي كنيد. يا اينكه در يك كلاس ورزشي ثبت نام كرده و يا خودتان در منزل به تنهايي يا همراه با برنامه هاي ورزشي راديو و تلويزيون نرمش كنيد.

چگونه از شر اين چربي ها خلاص شويم؟
يك شروع خوب براي اين كار، دقت در ميزان مصرف چربي ها و قندهاست. خيلي از افراد بر اين عقيده اند كه ما خيلي كم چربي مصرف مي كنيم ولي حقيقت امر اين است كه بدون اينكه خودشان احساس كنند، خيلي بيشتر از نيازشان چربي مصرف مي كنند. چون بسياري از چربي هاي دريافتي ما در غذا مخفي است و ما متوجه نمي شويم كه مقدار زيادي چربي مصرف كرده ايم.

مثلاً سس موجود در ساندويچ حداقل 8 گرم چربي دارد يا يك مشت بادام زميني 26 گرم چربي دارد و يا يك فنجان شير معمولي 7 گرم چربي دارد. پس ما چربي را مصرف مي كنيم بدون آنكه خودمان متوجه شويم.

ولي منظور ما اين نيست كه شير و بادام زميني را كه داراي فوايد زيادي هستند، مصرف نكنيد. بلكه بايستي به مقدار كافي و لازم از اين دو ماده غذايي و ساير خوراكي ها دريافت كنيد. به اين صورت كه اگر در معرض چاقي هستيد از لبنيات كم چربي ( حداقل 3 ليوان در روز) و نيز آجيل به مقدار حساب شده استفاده كنيد.

و در نهايت؛

براي آنكه اندامي متناسب داشته باشيم، هميشه بايد مراقب آنچه كه مي خوريم باشيم و به طور منظم ورزش ونرمش كنيم.

پس بطور خلاصه مي توان گفت:
1) اجراي يك رژيم متعادل

2) انجام تمرينات ورزشي ملايم

3) داشتن صبر و حوصله فراوان،

به شما كمك مي كند كه ران هاي خوش فرم و متناسبي داشته باشيد

برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۱۲:۵۸:۴۵ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

شلوارتنگ زمينه‌ساز قارچ و عفون

دكتر فاطمه قائم مقامي ايران گفت: بيشتر دختر خانمهايي كه مشكلات زنانه دارند از نامرتبي عادت ماهانه و پرمويي رنج مي‌برند و بعضي دخترها كيست‌هايي در رحم خود دارند كه بيشتر زمينه‌هاي ژنتيكي دارند. اين فوق تخصص سرطان‌هاي زنان در رابطه با سرطان‌هاي رحم توضيح داد: سرطانهاي زنانه معمولا در سنين بالا ايجاد مي‌شود مثلا سرطان رحم در خانمها بيشتر در بالاتر از 50 سالگي رخ مي‌دهد و سرطان جسم رحم 35 سال به بالا شروع به رشد مي‌كند كه به علت عدم تخمك گذاري ايجاد مي‌شود. همچنين سرطان تخمدان هم در خانمهاي بالاتر از 35 سال رخ مي‌دهد و تنها 10 تا 15 درصد سرطانها در خانمهاي جوان مشكل ساز مي‌شود كه علائم آن بزرگ شدن سريع شكم است و خيلي زود تكثير مي‌شود مانند سرطان دهانه رحم كه بيشتر به علت روابط جنسي در سنين كم و تعدد شركاي جنسي و يا همسر وي است كه اين نوع سرطان‌ها نمي‌تواند در دخترها ايجاد شود. دكتر فاطمه قائم مقامي در مورد وجود كيست در دختران بيان كرد: كيستهاي كوچك نارس كه ژنتيك و وجود استرسهاي روحي زمينه ساز آنهاست با چند دوره قرص‌هاي مربوط به آنها قابل درمان است. بگزارش ايسنا وي همچنين گفت: استخرهايي كه با كلر ضد عفوني مي شوند عامل عفونت در بدن نمي‌شود بلكه ميكروبي را كه قارچ‌ها و عفونت‌ را در بدن از بين مي‌برد را دچار اختلال مي‌كند و به همين دليل خانمها با مشكل مواجه مي‌شوند البته اين مسئله معمولا در حد واژن ايجاد مي‌شود و در دختر خانمها كمتر مشكل ساز است زيرا نمي‌تواند به سيستم داخلي آنها نفوذ كند. اين متخصص زنان مشكلات ديگري را كه ممكن است براي دختران ايجاد شود خارش، قرمزي پوست و دفع ترشحات پنيري شكل دانست كه با مصرف داروهاي ضد بارداري و برخي داروها كه هورمونها را تنظيم مي‌كنند كه بايد 16 روز بعد از اولين عاد‌ت‌ها مصرف شود و موجب مي‌شود پروژستروني را كه در بدنش توليد نمي‌شود ايجاد كند

برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۱۲:۵۸:۴۵ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

براي لاغر شدن چه بايد كرد؟

حدود 5 تا 10 درصد كاهش وزن در نظر گرفته مي شود، يعني يك فرد 100 كيلويي در ابتدا بايد حدود 5 تا 10 كيلوگرم وزن خود را كاهش دهد. البته اين بدين معني نيست كه فرد در همين نقطه بايد موفق شود، بلكه همانطور كه گفته شد اين نقطه ي شروع است. كاهش وزن بايد به طور آهسته و با يك روند ثابت(هفته اي 5/0 تا 1 كيلوگرم ) ادامه يابد.

در بسياري از افراد، كاهش وزن با رعايت يك رژيم سالم، ورزش و تغييرات رفتاري قابل انجام است. البته در موارد خاص از دارو يا جراحي هم استفاده مي شود.

تغييرات رژيم غذايي براي لاغر شدن

براي كاهش وزني موفق، مصرف كالري كمتر، مهم ترين عامل مي باشد.

مقدار كالري مورد نياز بدن شما به چندين عامل، از جمله سن و مقدار تحرك شما در طول روز بستگي دارد. بايد با پزشك خود در مورد مقدار كالري مصرفي روزانه ( كه به كاهش وزن كمك مي كند)، مشورت كنيد. پزشك ممكن است در اين مورد شما را به يك متخصص تغذيه ارجاع دهد تا بتوانيد وعده هاي غذاي خود را تنظيم كنيد.

به ياد داشته باشيد رژيم هايي كه با كاهش شديد كالري همراه هستند، براي كاهش وزن توصيه نمي شوند، زيرا كاهش شديد كالري باعث كاهش مواد مغذي مورد نياز بدن شده و براي افراد مشكلاتي ايجاد مي كنند و گاهي باعث كمبود ويتامين ها در بدن مي شوند.

گرسنه ماندن نيز براي كاهش وزن توصيه نمي شود، زيرا بيشتر وزني كه شما ابتدا در طول روز از دست مي دهيد، در اثر از دست دادن آب بدن شما مي باشد و اين براي شما مطلوب نمي باشد كه مدت طولاني بدون غذا بمانيد.
رژيم هاي بسيار كم كالري (مثل رژيم مايعات) كه روزانه 800 كالري براي بدن تأمين مي كنند (به جاي 2000 كالري در روز)، باعث كاهش سريع وزن مي شوند، ولي در عوض بلافاصله پس از قطع رژيم، وزن فرد به ميزان قبلي برمي گردد.
براي كاهش وزن بايد به ميزان متوسط غذا خورد كه البته كم چربي و كم كالري باشد و دستورات زير را نيز به كار بست:
*به محتواي انرژي غذايي كه مي خوريد فكر كنيد:
محتواي انرژي، به مقدار انرژي موجود در آن حجم از غذاي مورد مصرف شما اطلاق مي شود.
بعضي غذاها حاوي انرژي زيادي هستند، مثل مواد غذايي چرب كه حتي مقدار كم آنها، انرژي زيادي را وارد بدن مي كند. ولي در مقابل، غذاهاي كم انرژي مثل سبزي ها و بعضي از ميوه ها را مي توانيد در حجم زياد مصرف كنيد، بدون اينكه انرژي زيادي وارد بدن شما شود.
براي مثال انرژي موجود در يك قاشق غذاخوري كره، معادل با انرژي 20 ليوان كاهو مي باشد. به نظر شما كداميك احساس سيري بيشتري در شما ايجاد مي كند؟ پس غذاي كم انرژي را براي رژيم غذاي خود انتخاب كنيد.
*غذاهاي طبيعي و سالم را انتخاب كنيد
غذاهاي طبيعي و سالم شامل : سبزي ها ،ميوه ها، غلات، حبوبات، ماهي، لبنيات كم چرب و گوشت بدون چربي مي باشند. پس سعي كنيد با مصرف متعادل اين مواد غذايي، خود را به طرف كاهش وزن سوق دهيد و از غذاهاي ناسالم و پر انرژي پرهيز كنيد.
*كربوهيدرات هاي سالم و خوب را مصرف كنيد
متخصصين تغذيه بر اين باورند كه به طور كلي 45 تا 65 درصد كالري مورد نياز فرد در طول روز، بايد از كربوهيدارت تأمين شود، ولي بايد از كربوهيدرات هاي ساده كه بدن براي مصرف آنها، انرژي زيادي نمي سوزاند؛ مثل شكر، قند و ساير شيرين كننده ها كمتر استفاده كرد و در عوض انواع كربوهيدارت هاي پيچيده و پُر فيبر مثل انواع نان و ماكاروني كه از آرد سبوس دار درست شده اند و يا ساير غلات مثل جو ، جوي دو سر و ... را مصرف كرد.
*مصرف شيريني ها را قطع كنيد
انواع شيريني، شكلات، آب نبات، ژله، نوشابه، كيك و كلوچه را از رژيم غذاي خود حذف كنيد، ولي مصرف كم بيسكويت هاي سبوس دار ايرادي ندارد.
*كاهش چربي در رژيم غذايي
چربي در مقايسه با پروتئين و كربوهيدارت(هر يك گرم پروتئين يا كربوهيدرات 4 كالري و هر يك گرم چربي 9 كالري انرژي توليد مي كند)، دو برابر انرژي توليد مي كند، پس براي كاهش مصرف انرژي كاهش چربي غذا يك گام اساسي است.
غذاهاي حاوي چربي زياد مثل كله پاچه، گوشت قرمز چربي دار، لبنيات پُر چرب، روغن هاي مايع، روغن جامد، روغن حيواني، مارگارين، كره، مايونز، خامه، انواع نان هاي روغني و غذاهاي آماده مثل پيتزا و ساندويچ ها بايد به مقدار كم مصرف شوند.
توصيه هاي تغذيه اي بر اين است كه 30 درصد انرژي مورد نياز شما بايد از چربي تأمين شود كه از اين مقدار هم بايد كمتر از 10 درصد آن از چربي اشباع شده باشد.
*واحدهاي تغذيه اي را بشناسيد
فرض كنيد متخصص تغذيه به شما گفته است كه بايد در روز 6 واحد كربوهيدرات، 4 واحد سبزي و ميوه، و 3 واحد گوشت مصرف كنيد. شما بايد بدانيد كه دقيقاً يك واحد گوشت معادل چه مقدار گوشت مي باشد. به ياد داشته باشيد كه واحدهاي هرم غذايي معمولاً كوچك تر از آن هستند كه شما فكر مي كنيد و براي يك رژيم غذاي صحيح بايد اين واحدها را بشناسيد.
*كالري غذايي را كه مي خوريد محاسبه كنيد
برچسب غذاهاي آماده را حتما بخوانيد. گاهي غذاها كم چرب، ولي پر انرژي هستند.
غذاهاي فرآوري شده در مقايسه با غذاهاي تازه حاوي مقادير زيادي انرژي به صورت چربي يا قند مي باشند. از نوشابه ها نيز دوري كنيد، زيرا مقادير زيادي قند دارند و هر نوشابه ي گازداري حدوداً 40 گرم قند دارد.

*مهارت تطابق با مشكل چاقي
يكي از دردناك ترين جنبه هاي چاقي، مشكلات عاطفي و احساسي در برخورد با اين قضيه مي باشد . در اكثر فرهنگ ها، لاغري معادل با زيبايي و شايستگي در همه ي زمينه هاست و افراد چاق، به طور غير منصفانه اي بر چسب انسان هاي تنبل، پُرخور و بي اراده را مي خورند. احساس شرم و حتي افسردگي در افراد چاق بسيار شايع است كه گاهي درمان اين افسردگي، نياز به پزشك دارد.
البته چاقي بيشتر نشان دهنده ي يك وضعيت مزمن در فرد است و دليل بر عدم كفايت اخلاقي يا يك انتخاب خود آگاه در فرد نمي باشد.
به اين افراد بايد راه درست را نشان داد. آنها بايد براي لاغر شدن از پزشك خود راهنمايي بخواهند و از دوستان و آشنايان خود براي كنار آمدن با مشكل چاقي درخواست كمك كنند.
در هر صورت، افراد چاق بايد ابتدا يك تصور روشن و مثبت از وضعيت خود داشته باشند و پس از كسب بينش و اطلاعات درست درباره ي چاقي خود، با يك برنامه ريزي صحيح به طرف هدف كه كاهش وزن است، حركت كنند.
با اين ديدگاه خواهند توانست به هدف خود، يعني كاهش وزن و رسيدن به وضعيت سلامت بهتر، دست پيدا كنند


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۱۲:۵۸:۴۴ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

خواب كافي به لاغري كمك مي‌كند

جزييات اين مطالعه در كنفرانس بين‌المللي "جامعه صدري آمريكا" در سن ‌ديه‌گو ارائه شد. دكتر "ايان كامپبل" گفت:واضح است كه قسمت اعظم شيوه زندگي ما بر سلامتمان تاثير مي‌گذارد. اين بزرگترين مطالعه‌اي است كه تاثير عادات خواب را در افزايش وزن در يك دوره طولاني بررسي كرده است. در اين مطالعه همچنين ديده شد، احتمال چاق شدن افرادي كه خواب سبكتري دارند ‪ ۱۵‬درصد بيشتر از زناني است كه در شب هفت ساعت مي‌خوابند. برخورداري از شاخص جرم بدني (‪ ۳۰ (BMI‬و يا بيشتر چاقي تعريف مي‌شود. محققان همچنين به اين نتيجه رسيدند كه يافته‌هاي آنان با پرخوري يا كم تحركي افرادي كه خواب كمي دارند، ارتباطي ندارد. بطورمتوسط، در آغاز اين مطالعه زناني كه درشب پنج ساعت و يا كمتر مي‌خوابيدند ‪ ۲/۴۵‬كيلوگرم سنگين ‌تر از افرادي بودند كه هفت ساعت مي‌خوابيدند و طي ‪ ۱۰‬سال بعد ‪ ۰/۷۲۶‬كيلوگرم ديگر به وزن آنها اضافه شد. برخي از زنان بسيار بيشتر از اين ميزان چاق مي‌شوند و حتي يك تفاوت كوچك در وزن مي‌تواند خطر بروز مشكلات سلامتي فرد را مانند ديابت و فشار خون بالا افزايش دهد. مطالعات قبلي نشان داده‌اند در پي چند روز خواب ناكافي ، هورمون‌هاي كنترل ‌كننده اشتها شخص را گرسنه‌تر مي‌كند. بنابراين تصور مي‌شد، زناني كه كمتر مي‌خوابند، بيشتر مي‌خورند. اما درحقيقت اينطور نبودو اين افراد كمتر غذا مي‌خوردند.اين موضوع نشان مي‌دهد كه اشتها و رژيم غذايي ربطي به افزايش وزن در زناني كه كمتر مي‌خوابند، ندارد. دكتر "پاتل گفت: خواب كم ممكن است، ميزان كالري كه بدن در زمان استراحت مي‌ -سوزاند را تغيير دهد. افرادي كه كمتر مي‌خوابند، بدن آنها براي انجام فعاليت‌هاي غير ارادي كه مي‌تواند به سوزاندن كالري‌هاي بدن كمك كند، تمايل كمتري نشان مي‌دهد. مطالعه موسسه ملي بهداشت رواني آمريكا كه در سال ‪ ،۲۰۰۴‬در مجله ‪Sleep‬ ‪ Journal‬منتشر شده نيز چنين نتايجي را اعلام كرده بود. دكتر "ايان كامپ بل" پزشك عمومي در ناتينگهام و مدير پزشكي موسسه خيريه "ويت كانسرن" گفت: احتمال دارد افرادي كه كمتر مي‌خوابند، خسته‌تر باشند و بنابراين فعاليت كمتري در طول روز انجام مي‌دهند. همچنين واكنش طبيعي هورموني به تنش ناشي از كم خوابي به ايجاد تغييراتي در ميزان سوخت و ساز و يا حتي عادات غذايي بينجامد. وي برخورداري از يك رژيم غذايي سالم، زندگي فعال و استراحت كافي در شب را از تدابيري خواند كه مي‌تواند از افزايش وزن جلوگيري كند.

برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۱۲:۵۸:۴۴ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

22 بهمن



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۱۲:۵۸:۴۳ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

آبشار ويكتوريا به ارتفاع 128 متر در كشور زيمباوه واقع در افريقا واقع شده

گروه اينترنتي پرشين استار | www.Persian-Star.org

گروه اينترنتي پرشين استار | www.Persian-Star.org



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۱۲:۵۸:۴۳ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

چطور با پرخوري مقابله كنيم

سرگرمي ديگري جز تلويزيون با چيپس پيدا كنيد براي كنار گذاشتن اين عادت، هنگامي كه حوصله تان سر رفته است و مشغول تماشاي تلويزيون هستيد، سعي كنيد كه خود را با سرگرمي ديگري غير از خوردن مشغول كنيد. خوردن براي شما ممكن است مثل يك سرگرمي باشد، ولي بايد بگويم اينقدر سرگرمي خوبي نيست كه در برنامه كارهاي روزانه تان از آن نام ببريد. سعي كنيد سرگرمي هايي مثل صخره نوردي، گلف يا گيتار ياد بگيريد، يا حتي اگر بتوانيد يك ساعت هم خود را روي حل جدول سرگرم نگاه داريد به هر حال بهتر از عادت قبليتان خواهد بود. دنبال يك سنگ صبور باشيد اگر براي اين پرخوري مي كنيد كه فكرتان را از فشارها و ناراحتي هاي عصبيتان دور كنيد، كار بسيار اشتباهي است. به جاي آن مي توانيد با دوستان يا خانواده تان صحبت كنيد و براي آنها از ناراحتي هايتان بگوييد. اين كار باعث مي شود كه بهتر و سريعتر با مشكل كنار بياييد. دستانتان را مشغول نگاه داريد اگر در حال ترك سيگار يا هر مواد اعتيادزاي خوردني ديگر هستيد، سعي كنيد كه دستانتان هميشه مشغول كاري باشد. ميتوانيد با آدامس جويدن هم كمي از اين پرخوري هايتان كم كنيد. به غذا خوردنتان نظم دهيد عادات غذايي و مواد غذايي مصرفيتان را بررسي كنيد. اگر مي بينيد كه بشقابتان هميشه از غذا لبريز است، بايد حتماً ميزان غذايتان را پايين بياوريد. سعي كنيد براي غذا خوردنتان يك برنامه دقيق روزانه يا هفتگي تنظيم كنيد. اين كار باعث مي شود كه از خوردن تنقلات زياد هم مابين وعده هاي غذايي جلوگيري كنيد. بهتر است به جاي اينكه در روز سه وعده بزرگ غذايي داشته باشيد، غذاي مصرفيتان را بين شش وعده تقسيم كنيد. به باشگاه هاي ورزشي برويد تمرينات ورزشي را شروع كنيد. همينطور كه سنتان بالاتر مي رود بدون اينكه مقدار غذاي مصرفيتان كم شود، فعاليت بدنيتان روز به روز كمتر مي شود. با بالا رفتن سن، سوخت و ساز بدنتان هم كندتر مي شود و بايد بيشتر مراقب غذا خوردنتان باشيد. مي توانيد اين مسئله را با انجام تمرينات ورزشي حل كنيد. اين كار باعث مي شود كه سوخت و ساز بدنتان سريعتر شود. آرامتر غذا بخوريد يادگرفتن نحوه آماده كردن و پختن غذاهاي مقوي به شما كمك مي كند كه ديدگاهتان در مورد غذا تغيير كند. اگر سرعت غذا خوردنتان را پايين تر بياوريد و سعي كنيد كه در حين غذا خوردن روي طعم و مزه غذا متمركز شويد، بسيار كمتر راغب خواهيد شد كه بيش از نيازتان غذا بخوريد. آرام غذا خوردن مزيت ديگري هم دارد و آن اين است كه مغزتان فرصت خواهد داشت كه محاسبه كند و شما بفهميد كه چه موقع سير شده ايد و دست از غذا خوردن برداريد. مصرف شكلاتتان را پايين بياوريد ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ براي مقابله با پرخوري، شما بايد به طور جدي انتخاب هاي غذاييتان را بررسي كنيد و ببينيد كه چه انتخاب هاي ناسالمي داشته ايد و آنها را كنار بگذلريد. بدن شما ميداند چه زماني گرسنه مي شويد و نياز به غذا داريد و چه زماني هم از غذا خوردن سير شده ايد، و زماني كه دلايل پرخوريتان را به دقت بررسي كنيد، راحت تر ميتوانيد بفهميد كه چه هنگام گرسنه و چه هنگام سير شده ايد. به غير از پايين آوردن خطرات ابتلا به بيماري هاي قلبي و ديابت، اصلاح عادات غذاييتان باعث مي شود كه بدنتان را تقويت كنيد، علايقتان را وسعت دهيد و غذا خوردن برايتان لذت بخش تر خواهد شد

برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۱۲:۵۸:۴۳ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

كم‌خوني

 نشانه‌ها

در بسياري از مردم كم‌خوني به گونه تشخيص داده نشده هست و نشانه‌ها بيماري خرد و مبهم است. در رايج ترين شكل، كسان مبنلا به كمخوني از احساس سستي و يا خستگي به گونه همگاني و يا حين ورزش، احساس كسالت همگاني و گهگاهي تمركز ناتوان شكايت دارند. كسان دچار به شكل‌هاي شديدتر كمخوني بيشتر تنگي نفس خود را در هنگام فعاليت بدني اعلام مي‌كنند. شكل خيلي شديد كم‌خوني بدن را وامي‌دارد عارضه موجود را با افزايش برون ده قلب جبران كند كه اين خود مايه تپش قلب و تعريق مي‌گردد و در پايان منجر به نارسايي قلبي مي‌شود. رنگ پريدگي، كمرنگ شدن بستر ناخن در كم‌خوني ميانه يا شديد نشانه خوبي براي تشخيص است ولي هميشه به گونه روشن نيست. سايرعلائم سودمند بر اين پايه‌اند: التهاب مخاط دهان(koilonychia) و ناخن قاشقي شكل(koilonychia). پايكا(ميل به خوردن موادغيرخوراكي): مانندخوردن خاك، كاغذ، موم، سبزه، ومو كه مي‌شود نشانه كمبود آهن باشد معذلك اين حالت در كساني هم مقدار طبيعي هموگلوبين دارند، ديده مي‌شود. كمخوني وابسته به بيماري مزمن مي‌شود در كودكان سبب اختلالات رفتاري شود كه نتيجه تكامل ناپسند سيستم سلسله اعصاب در دوران نوزادي است و در كودكان سنين مدرسه مايه كاهش استعداد تحصيلي مي‌شود.

 شناسايي

عموماً پزشك آزمايش شمارش كامل خون را جزو آزمايش‌هاي نخستين براي تشخيص كمخوني، درخواست مي‌كند. سواي گزارش شمار گلبولهاي قرمز و مقدار هموگلوبين، دستگاه خودكار شمارنده اندازه گلبولهاي قرمز را با فلوسيتومتري اندازه مي‌گيرد كه يك عامل مهم در فرق گذاشتن ميان علل گوناگون ايجاد كمخوني مي‌باشد. آزمايش گسترش(smear) رنگ شده خون در زير ميكروسكوپ نيز سودمند بوده و در پاره از نقاط جهان كه دستگاه شمارنده خودكار دردسترس نيست، جزو ضروريات نخستين بشمار مي‌رود. در كشورهاي پيشرفته ۴مؤلفه(شمارش گلبول قرمز، ميزان هموگلوبين، ميانگين حجم هرگلبول قرمز ياMCV، پهناي گستردگي گلبولهاي قرمز ياRDW) اندازه گيري مي‌شود و مايه مي‌گردد تا مؤلفه‌هاي هماتوكريت، ميانگين هموگلوبين هر گلبول قرمز و ميانگين غلظت هموگلوبين هر گلبول قرمز، از راه محاسبه بدست آيد و با مقادير طبيعي براي هر سن و جنسيتي مقابسه مي‌شود. برخي شمارنده‌ها هماتوكريت را آشكارا اندازه گيري مي‌كنند. براي مردان بالغ هموگلوبين كمتر ازgr/dl۱۳، نشانه كمخوني است و براي زنان بالغ اين مقدارgr/dl۱۲ مي‌باشد. شمارش رتيكولوسيت‌ها و روش كينتيك براي كمخوني در مراكز درماني بزرگ در ايالات متحده و برخي كشورهاي ثروتمند در قسمتي خيلي بيشتر از گذشته رايج گرديده زيرا دستگاههاي شمارنده نويني كه به بازار عرضه شده مي‌توانند رتيكولوسيت را هم بشمارند. شمارش رتيكولوسيت بمنزله سنجش گنجايش فرآوري خون بدست مغز استخوان با برپايي گلبولهاي قرمز جوان است. «شاخص فرآوري رتيكولوسيت» محاسبه نسبت ميان ميزان كمخوني با گستره افزايش رتيكولوسيت در پاسخ به بيماري است. اگر درجه كمخوني بالا باشد حتي يك شمارش طبيعي رتيكولوسيت مي‌شود منعكس كننده پاسخ ناكافي بدن به بيماري باشد. اگر شمارنده خودكار در دسترس نباشد، شمارش رتيكولوسيت با روش دستي و رنگ آميزي ويژه گسترش خون انجام مي‌شود. در روش دستي، فعاليت مغز استخوان نيز با دگرگوني‌هاي ظريف در شمار وشكل گلبولهاي قرمز جوان با آزمايش ميكروسكوپي قابل درجه بندي است. گلبولهاي قرمز جوان اندكي بزرگتر از گلبولهاي قرمز پير بوده و ويژگي پلي كرومازي(polychromasia) از خود بروز مي‌دهند. حتي اگر منبع ازدست رفتن خون مشخص باشد، ارزيابي خونسازي() مي‌تواند كمك كند بفهميم آيا مغز استخوان توانا است مابه ازاي خون ازدست رفته را جبران كند و اگر مي‌تواند، سرعت آن چقدر است. وقتي چرايي ازدست رفتن خون مشخص نباشد، پزشك معالج ديگر آزمايشها را درخواست مي‌كندمانند: سرعت ته نشست گلبولهاي قرمز(ESR)، اندازه گيري فريتين، ميزان آهن سرم، ترانسفرين، ميزان فولات سرم، ميزان ويتامين B۱۲سرم، الكتروفورز هموگلوبين، آزمايش عملكرد كليه(همانند اندازه گيري كراتينين سرم). چنانچه تشخيص دشواري باشد آزمايش مستقيم مغز استخوان چگونگي سلول‌هاي بنيادي مولد گلبول‌هاي قرمز را مشخص مي‌كند.

 دلايل كم‌خوني

سه دليل اصلي كم‌خوني شامل: هدر رفتن حجم فراواني از خون(به شكل حاد يا خونريزي شديد و بشكل مزمن به گونه كم كم و تدريجي ولي در مدت زمان طولاني)، ويراني بيش از حد گلبول‌هاي قرمز(هموليز)، و سستي و ناتواني سيستم خونساز(hematopoiesis). كمخوني شايعترين بيماري خوني است. گونه‌هاي گوناگوني از كم‌خوني به علل گوناگون ايجاد مي‌شوند. كمخوني را مي‌توان به چند روش دسته بندي نمود: بر پايه شكل گلبول‌هاي قرمز، مكانيسم‌هاي بيماريزاي مسئول كمخوني، و طيف باليني انگشت شمار قابل تشخيص.


 دسته بندي

دو روش اصلي براي دسته بندي كمخوني عبارتنداز: روش كينتيك كه برمحور فرآوري، ويراني و هدر شدن قرار دارد و روش مرفولوژيك كه كم‌خوني‌ها را بر پايه اندازه گلبول قرمز دسته بندي مي‌كند. در روش مرفولوژيك از تستهاي آزمايشگاهي تند، ارزان و دست يافتني به كار برده مي‌شود نمونه پسنديده تعيين MCV است. از سوي ديگر تمركز زودهنگام بر چگونگي فرآوري مي‌شود به پزشك معالج فرصت دهد در موارد وجود علل گوناگون براي بروز كمخوني، تندتر اقدام كند.

 فرآوري در برابر ويراني

روش كينتيك به نظربسياري از صاحب نظران، پسنديده ترين دسته بندي باليني براي كمخوني بشمار مي‌رود. اين دسته بندي برپايه ارزيابي چندين مؤلفه خون شناسي مخصوصاً شمارش رتيكولوسيت(گلبول قرمز نابالغ) قرار دارد. پس برآيند آن، دسته بندي دشواري با كاهش فرآوري گلبول قرمز در برابر افزايش ويراني يا ازدست رفتن آن همراه مي‌شود. نشانه‌ها باليني ازدست رفتن يا ويراني گلبولهاي قرمز دربرگيرنده گسترش(smear) غيرطبيعي خون محيطي با نشانه‌ها هموليز، افزايش لاكتات دهيدروژناز، حاكي از ويراني سلولي است، يا نشانه‌ها باليني خونريزي، همانند مثبت شدن آزمايش مدفوع با معرف گاياك، يافته‌هاي عكس برداري با اشعه ايكس، و يا خونريزي شديد.

 اندازه گلبولهاي قرمز

از راه مرفولوژيك، كمخوني بر پايه اندازه گلبولهاي قرمز دسته بندي مي‌شود، اينكار با دستگاه خودكار و يا با آزمايش ميكروسكوپي گسترش خون محيطي انجام مي‌شود. اندازه گلبول قرمز بر پايه ميزان حجم ميانه گلبولي ياMCV بازگو مي‌شود. اگر گلبولها كوچكتر از اندازه طبيعي باشند(كمتراز ۸۰فمتوليتر)، كمخوني ميكروسيتيك و اگر اندازه طبيعي داشته باشند(۱۰۰-۸۰فمتوليتر)كمخوني نورموسيتيك، و چنانچه بزرگتر از طبيعي باشند(بيش از۱۰۰فمتوليتر)، كمخوني ماكروسيتيك ناميده مي‌شود. اين نما بسرعت برخي از علل رايج بروز كمخوني را نشان مي‌دهد براي نمونه يك كمخوني ميكروسيتيك حاصل كمبود آهن است. در كار باليني نخستين قسمت اطلاعات، سنجش مقدارMCV است پس حتي در ميان پزشكان پيرو روش كينتيك هستند، شكل سلولها همچنان بعنوان يك عنصر مهم در دسته بندي و تشخيص به جا مانده‌است.

 كمخوني ميكروسيتيك

كمخوني ميكروسيتيك نخست نتيجه نارسائي و يا ناشايستگي هموگلوبين است كه مي‌تواند چند چرايي داشته باشد: - دشواري در سنتز هِم - كمخوني كمبود آهن - كمخوني وابسته به بيماري مزمن(بيشتر بشكل يك كمخوني نورموسيتيك پديدار مي‌شود) - دشواري در سنتز گلوبين - دشواري زنجيره آلفا و بتا(تالاسمي) - بيماري هموگلوبينE - بيماري هموگلوبينC - بيماريهاي گوناگون ديگر بواسطه هموگلوبين ناپايدار - آسيب‌هاي سيدروبلاستيك - كمخوني سيدروبلاستيك ارثي - كمخوني سيدروبلاستيك اكتسابي دربرگيرنده مسموميت باسرب - كمخوني سيدروبلاستيك برگشت پذير كمخوني كمبود آهن شايعترين گونه كمخوني رويهمرفته بوده و علل فراواني دارد. گلبولهاي قرمز در زير ميكروسكوپ، بيشتر هيپوكروم(رنگ پريده) و ميكروسيت(كوچك) هستند. - كمخوني كمبود آهن بعلت مقدار ناچيز آهن در غذا و يا نبود جذب گوارشي آن براي جبران آهن ازدست رفته در عادت ماهانه و يا بيماري است. آهن يك قسمت بنيادي در تركيب هموگلوبين است و كمبود آن سبب كاهش ورود هموگلوبين بداخل گلبول قرمز مي‌شود. در ايالات متحده، ۲۰٪ زنان در سنين باروري در سنجش با ۲٪ مردان بالغ، به كمخوني كمبود آهن دچار هستند. چرايي اصلي كمخوني كمبود آهن در زنان يائسه نشده، هدر رفتن خون بدن در دوران عادت ماهانه مي‌باشد. تحقيقات نشان داده كمبود آهن بدون كمخوني در دختران نوجوان سبب پائين افتادن كيفيت تحصيلي و افت ضريب هوشي مي‌شود. كمبود آهن شايعترين حالت كمبود يك عنصر بايسته در سراسر جهان مي‌باشد. كمبود آهن گهگاهي سبب زخم غيرطبيعي گوشه لب مي‌شود. - كمخوني كمبود آهن همچنين مي‌تواند بعلت زخمهاي خونريزي دهنده دستگاه گوارش باشد. آزمايش خون پنهان در مدفوع(Fecal occult blood test)، آندوسكوپي قسمت بالايي دستگاه گوارش، آندوسكوپي قسمت زيرين دستگاه گوارش(كولونوسكوپي)بايد براي تشخيص زخمهاي خونريزي دهنده صورت گيرد. در زنان يائسه شده و مردان، احتمال اينكه خونريزي دستگاه گوارش بعلت پوليپ كولون ويا سرطان كولوركتال باشد، خيلي بيشتر است. - در سراسر جهان شايعترين چرايي كمخوني كمبود آهن، آلودگي با انگل كرم قلابدار، آميب، شيستوزومياز، و تريكوريس تريكيورا(كرم شلاقي) است.

 كمخوني نورموسيتيك

كمخوني نورموسيتيك وقتي است كه هموگلوبين رويهمرفته كاهش يافته ولي اندازه گلبولهاي قرمز طبيعي است(MCV طبيعي). علل آن عبارتنداز: - خونريزي شديد يا هدر شدن شديد خون - كمخوني وابسته به بيماري مزمن - كمخوني آپلاستيك(نارسائي مغز استخوان) - كمخوني هموليتيك

 كمخوني ماكروسيتيك

- كمخوني مگالوبلاستيك: شايعترين انگيزه كمخوني ماكروسيتيك است كه به كمبود ويتامين B۱۲ يا اسيدفوليك يا هردو مربوط مي‌شود. كمبود فولات يا ويتامينB۱۲ مي‌تواند به تهيدستي غذائي يا سوءهاضمه(بدي گوارش)مربوط باشد. كمبود فولات طبيعتاً عوارض عصبي ايجاد نمي‌كند ولي كمبود ويتامينB۱۲، چنين مي‌كند. - كمخوني پرنسيوز: يك چگونگي اتوايمون(سيستم دفاعي بدن برعليه سلولهاي خودي) برعليه سلولهاي ديواره معده مي‌باشد. سلولهاي ديواره عامل دروني را فرآوري مي‌كنند كه براي جذب ويتامين B۱۲ غذا وجود آن بايسته‌است. بنابراين ويراني سلولهاي ديواره سبب نبود عامل دروني و برآيند اينكه جذب ناچيز ويتامينB۱۲ مي‌شود. - كمخوني ماكروسيتيك: بعلت برداشتن قسمت عملياتي معده همانند عمل جراحي باي پاس معده و كاهش جذب فولات و ويتامينB۱۲ مي‌شود رخ دهد. بنابراين پزشك معالج بايد مراقبت بروز كمخوني بدنبال اينگونه اعمال جراحي باشد. - اعتياد به الكل كه سبب بزرگتر شدن گلبولهاي قرمز مي‌شود ولي لزوماً كمخوني بهمراه ندارد. - متوتركسات، ريدو ودين و ديگر داروهاي مهاركننده تكثيرD.N.A كمخوني ماكروسيتيك بعداً مي‌تواند به كمخوني مگالوبلاستيك و كمخوني ماكروسيتيك غيرمگالوبلاستيك تقسيم شود. چرايي كمخوني مگالوبلاستيك در درجه نخست، نارسائي در سنتزD.N.Aضمن نگهداري سنتزR.N.A مي‌باشد كه سبب محدوديت در تقسيم سلولهاي بنيادي خونساز مي‌گردد. كمخوني مگالوبلاستيك بيشتر با افزايش شمار لوبهاي هسته گلبول سفيد(hypersegmentation) نوتروفيل(۶تا۱۰لوب) همراه است. كمخوني‌هاي ماكروسيتيك غيرمگالوبلاستيك به علل متفاوتي ايجاد مي‌شوند(براي نمونه نبود توازن در سنتزD.N.Aگلوبين)كه بيشتر در الكليسم بوجود مي‌آيد. افزون بر نشانه‌ها غيراختصاصي كمخوني، شاخص‌هاي ويژه كمبود ويتامينB۱۲شامل نوروپاتي محيطي و ويراني مركب تحت حاد نخاع شوكي بهمراه دشواري‌هاي توازن قسمت خلفي ستون فقرات است. ديگر نشانه‌ها مشتمل بر زبان قرمز و نرم و التهاب زبان كوچك مي‌باشد. درمان كمخوني بعلت نقصان ويتامينB۱۲ براي نخستين بار ويليام مورفي ابداع شد. وي خون سگها را از بدنشان بيرون مي‌كرد تا حالت كمخوني در آنها ايجاد شود سپس مواد غذائي گوناگون به آنها مي‌خوراند تا ببيند كدام ماده غذائي دوباره سلامتي را به آنها بر مي‌گرداند. او كشف كرد خوردن مقدار بسيار جگر سبب بهبود بيماري مي‌شود. سپس جرج ريچارد مينوت و جرج ويپل كوشش كردند ماده شفابخش را به روش شيميائي از جگر استخراج كنند و بطرز مطلوبي توانستند ويتامينB۱۲ را بدست بياورند. اين سه تن به گونه مشترك پاداش پزشكي نوبل را در سال۱۹۳۴برنده شدند.

 كمخوني دوشكلي

وقتي دوعلت ايجاد كمخوني همزمان عمل كنند همانند ماكروسيتيك هيپوكروم كه بعلت عفونت انگلي با كرمهاي قلابدار بوجود مي‌آيد، اين آلودگي منجر به كمبود آهن و ويتامينB۱۲ يا اسيد فوليك مي‌شود يا بدنبال تزريق خون بيش از يك انديس غيرطبيعي گلبول قرمزديده شود. شواهد دال بر علل انبوه با يك گستره پخش گلبول قرمز(RDW) افزايش يافته پديدار مي‌شود كه دال بر وجود اندازه گلبول قرمز خيلي بيشتر از اندازه روشن است.

 كمخوني اجسام هينز

جسم هينز اجسام غيرطبيعي هستند كه در اينگونه بيماري در داخل گلبولهاي قرمز پايه ريزي مي‌شوند.. اين شكل كمخوني مي‌شود با مصرف برخي داروها ايجاد شود اين بيماري در گربه نيز با خوردن پيازويا استامينوفن ايجاد مي‌شود. محرك بروز اين بيماري در سگ، خوردن پياز يا روي و اسب با خوردن برگ افراي قرمز مي‌باشد.

 كمخوني‌هاي خاص

- كمخوني در كسان نارس كه در نوزادان نارس ۶-۲هفته پس از زايش ظاهر شده و نتايج بعلت سركوب شدن پاسخ اريتروپوئيتين به افت مقدار هماتوكريت است. - كمخوني فانكوني كه يك عارضه ارثي است كه كمخوني آپلاستيك و شمار موارد غيرطبيعي ديگر را سبب مي‌شود. - كمخوني هموليتيك يك دسته نشانه‌ها از آن ميان يرقان و افزايش ميزان لاكتات دهيدروژناز با علل نهفته انبوه را با خود بهمراه دارد. اين بيماري مي‌تواند اتوايمون، ايمون، دشواري ژنتيكي و يا دستكاري فيزيكي همانند جراحي قلب باشد. اين مي‌تواند بخاطر انشعابي شدن سلول به بروز كمخوني ميكروسيتيك، كمخوني نورموكروميك و يت بخاطر رهاسازي گلبولهاي قرمز نارس در جريان خون يك كمخوني ماكروسيتيك بيانجامد. - اسفروسيتوز ارثي يك آسيب ارثي است كه سبب آسيب ديدگي غشاء گلبولهاي قرمز مي‌شود كه برآيند اينكه سلول جدا شده و بدست طحال نابود مي‌شود. اين امر مايه كاهش شمار گلبولهاي قرمز درگردش خون شده و درنتيجه كمخوني ايجاد مي‌شود. - كمخوني داسي شكل يك بيماري ارثي است كه بعلت وجود ژن هموگلوبينSهموزيگوت ايجاد مي‌شود. - كمخوني هموليتيك اتوايمون گرم يك نوع كمخوني است كه بدن شخص به گلبولهاي قرمز خودش حمله مي‌كند كه در درجه نخست بوسيلهIgGانجام مي‌شود. - كمخوني هموليتيك بواسطه آگلوتينين سرد كه نخست با دخالت IgM پديدار مي‌شود - كمخوني پرنيسيوز يك شكل از كمخوني مگالوبلاستيك است كه به كمبود ويتامينB۱۲ بواسطه اختلال در جذب آن، مربوط مي‌باشد كمخوني ميلوفتيسيك يا ميلوفتسيز يك نوع شديد از كمخوني است كه بعلت جايگزين شدن مغز استخوان با مواد ديگر همانند تومورها يا گرانولوماهاي بدخيم بوجود مي‌آيد.

 پيامدهاي احتمالي

كمخوني قابليت فعاليت‌هاي بدني رادر كسان دچار، محدود مي‌كند. اين بخاطر تحميل شرايط بيهوازي(متابوليسم تخميري) به ماهيچه‌ها مي‌باشد. نبود آهن پيوسته با كمخوني مي‌تواند پيامدهاي گوناگوني داشته باشد همانند هيپوكسي يا هيپوكسمي(كم اكسيژني)، ناخن رنگ پريده يا ناخن سخت شده، نبود بردباري سرما و در كودكان احتمال بروزاختلالات رفتاري. كم اكسيژني برآمده از كمخوني مي‌تواند چگونگي باليني كساني كه به بيماري مزمن قلبي- عروقي دچار هستند، بدخيم تر كند. نبود بردباري سرما در يك تن ازهر۵بيمار دچار به كمخوني كمبود آهن ديده مي‌شود و با كرختي و خارش آشكار مي‌گردد.

 كمخوني در دوران بارداري

در ايالات متحده، ۲۰٪ زناني كه در سنين باروري هستند، دچار كمخوني مي‌باشند. بخاطر ظرافت نشانه‌ها بيماري، بانوان بيشتر از وجود بيماري در بدن خود آگاه نمي‌شوند زيرا نشانه‌ها بيماري را به فشارهاي زندگي روزمره ربط مي‌دهند. دشواري‌هاي احتمالي كه دامنگير جنين مي‌شود، زايش زودهنگام(نوزاد نارس)، مرگ داخل رحمي، پارگي كيسه آب و عفونت مي‌باشد. در دوران بارداري، بانوان بايد مخصوصاً از نشانه‌ها كمخوني باخبر باشند زيرا زنان بالغ به گونه ميانه روزي ۲ميليگرم آهن از دست مي‌دهند. بنابراين يك بانو باردار بايد مقدار همانندي آهن از راه غذا دريافت كند تا كمبود جبران شود. بعلاوه زنان در دوران بارداري حدود۵۰۰ميلي گرم آهن از دست مي‌دهند درحاليكه ميزان از دست رفتن آهن در عادت ماهانه۴تا۱۰۰ميلي گرم است. پيامدهاي احتمالي براي مادر دربرگيرنده نشانه‌ها قلبي – عروقي، كاهش قدرت بدني و نيروهاي عقلاني، كاهش عملكرد سيستم ايمني بدن، خستگي، كاهش اندوخته خون محيطي، و افزايش نياز به تزريق خون در دوران پس از زايمان است.

 درمان كمخوني

درمانهاي متفاوتي براي كم‌خوني هست كه بر پايه شدت بيماري و عامل ايجاد كننده آن قرار دارد. كمبود آهن بخاطر تهيدستي غذايي در بالغين فاقد عادت ماهانه(زنان يائسه و مردان)، گاهي ديده مي‌شود. درتشخيص كمبود آهن، لازم است يك جستجو براي علل احتمالي از دست رفتن آهن صورت گيرد همانند خونريزي دستگاه گوارش از زخم‌هاي گوارشي و يا از سرطان كولون. كمبود آهن ملايم تا ميانه با تجويز آهن بشكل فروس سولفات و يا فروس گلوكونات روي مي‌دهد. مصرف ويتامين ث مايه افزايش توان بدن براي جذب آهن مي‌شود.

تجويز ويتامين خوراكي(اسيد فوليك) و يا تزريقي زيرجلدي سيانو كوبالامين(ويتامينB۱۲)، كمبودهاي مربوطه را درمان مي‌نمايد. در كمخوني وابسته به بيماري مزمن، كمخوني مربوط به شيمي درماني، يا يك كمخوني مربوط به بيماري كليه، برخي پزشكان معالج با تجويز پروتئين اريتروپوئيتين نوتركيب كوشش در تحريك كردن فرآوري گلبول قرمز دارند. در موارد كمخوني شديد ويا خونريزي در حال پيشرفت، تزريق خون مي‌شود لازم باشد.

 تزريق خون براي درمان كمخوني

پزشكان عموماً مي‌كوشند حتي المقدور خون براي بيمار تجويز نكنند، زيرا بر پايه شواهد، با بودن راهكارهاي ويژه براي انتقال خون، عوارض پهلويي در بيماران رو به افزايش است. اصل فيزيولوژيك كاهش دريافت اكسيژن بواسطه كمخوني و عوارض پهلويي به دنبال آن، بااين يافته كه تزريق خون لزوماً سبب تخفيف عوارض پهلويي نمي‌شود، در تعادل قرار دارد. در خونريري حاد و شديد، تزريق خون بيشتر زندگي بخش است. بهبود در مبارزه براي نگهداري حيات دست كم در قسمتي، قابل انتساب به پيشرفتهاي نوين دانش انتقال خون و بانك خون است. تزريق خون به بيماران دچار به كمخوني بستري و داراي چگونگي تثبيت شده، موضوع چندين پژوهش بوده و تزريق خون بعنوان يك پادرمياني زيان بار شناسايي شده‌است. ۴بررسي باليني با گزينش بيمار به گونه قرعه(random) انجام شد تا راهكار افزايش تزريق خون را با راهكار محافظه كارانه تزريق خون در بيمار كمخون شديد سنجش كند. هر ۴ پژوهش نتوانستند دليلي پيدا كنند كه افزايش بسيار تزريق خون را توجيه كند. بعلاوه ۲ بررسي گذشته نگر افزايش عوارض پهلويي بدنبال تزريق گسترده خون را نشان داد



برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۱۲:۵۸:۴۲ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

بزرگي شكم و درمان آن

1- چربي شكم، چربي ذخيره‌اي بدن است، بنابراين مقاوم ترين چربي در برابر رژيم لاغري و ورزش مي باشد. براي درك بهتر اين موضوع به اين مثال دقت فرماييد:

اگر شخصي مبتلا به سرطان را در مراحل آخر زندگي او ديده باشيد، مي بينيد كه تمام چربي هاي بدن او از بين رفته است، ولي چربي شكم او همچنان وجود دارد.

پس بايد خيلي پشتكار داشته باشيد و با تلاش زياد منتظر نتيجه بمانيد.

2ـ تنها راه درمان چربي شكم، رژيم غذايي اصولي و ورزش است. فقط و فقط با اين دو روش است كه چربي ازبين مي‌رود، پس روش هاي ديگر فقط به اين دو كمك مي‌كنند.
3ـ ماساژ موضعي چربي هاي شكم، اگر همراه با رژيم و تحرك اصولي باشد، منجر به كاهش بيشتر چربي در اين منطقه مي‌شود.

4ـ به غير از چربي شكمي، يكي از بزرگ ترين مشكلات اين منطقه كه منجر به اختلال در زيبايي مي‌شود، از دست رفتن قوام عضلات شكم است كه منجر به جلو آمدگي شديد شكم، حتي با كوچك ترين نفخ گوارشي مي‌شود. علت شل شدن عضلات اين است كه فعاليت هاي روزمره هيچ كدام عضلات شكم را در گير نمي كنند، به خصوص در خانم ها معمولا عضلات شل تر هستند و در جريان حاملگي و زايمان اين عضلات دچار كشيدگي و حتي بريدگي(در سزارين) مي شوند، بنابراين قوام اين عضلات شديدا كاهش مي يابد.

پس اگر به دنبال خوش فرم شدن شكم هستيد، حتماً با ورزش هايي كه بر روي عضلات شكم تمركز دارند، عضلات شكم را تقويت كنيد، ولي بايد بدانيد ورزش مخصوص شكم به تنهايي و بدون رعايت رژيم غذايي و ورزش هوازي(مثلا پياده روي) ممكن است روي چربي شكم اثري نداشته باشد.

اگر همراه با رژيم غذايي و ورزش هوازي عضلات شكم را تقويت نكنيد، ممكن است اصلا از ظاهر شكم رضايت نداشته باشيد، چون به هر حال عضله ي شل و بدون قوام، به سمت جلو مي آيد يا پايين مي افتد و ظاهر شكم را زشت مي نمايد.

در نهايت باز هم تاكيد مي كنم كه حوصله داشته باشيد، منتظر نتيجه سريع نباشيد، پشتكار داشته باشيد و عجله نكنيد.


برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۱۲:۵۸:۴۱ توسط:123 موضوع: نظرات (0)

بوي زننده عرق بدن

آپوكرين نوع ويژه اي از ترشحات بدن است كه در محل هاي مخصوصي مثل زير بغل، كشاله هاي ران، دست ها، و پاها ايجاد مي شود. اين نوع عرق است كه دليل پيدايش آن بوي تند و زننده است ولي اين هم مثل اِكرين كاملاً بي بوست و حاوي چربي و پروتئين است.


اما چه چيز باعث مي شود كه عرق آپوكرين چنين بوي زننده اي از بدن ما ايجاد كند؟


باكتري هايي روي بدن ما وجود دارد كه از عرق آپوكرين تغذيه مي كنند. وقتي اين عرق را مصرف كرد، همان كاري كه ساير موجودات زنده پس از غذا خوردن انجام مي دهند، از او نيز سر مي زند. بله، غذا را دفع مي كند. و اين بوي زننده و منزجر كننده از اينجا ناشي مي شود.


در واقع، باكتري ها عمل دفع غذا را دقيقاً مثل ما انجام نمي دهند—آنها پيوندهاي شيميايي را مي شكنند. اما از عرق ما تغذيه مي كنند و همين باعث بوي بد و چندش آور مي شود.


عوامل پيدايش بوي بد بدن


حمام كردن: يكي از دلايل عمده در پيدايش اين بوي بد اين است كه به ميزان كافي حمام نمي كنيم. البته فقط شستشوي بدن كافي نيست، پاكي و نظافت لباسها نيز در اين مسئله موثر هستند. انواع بخصوصي از پارچه ها مثل پارچه هاي نخي، بوي بد را سريعتر جذب مي كنند.


عرق كردن: بدن برخي افراد بوي تندتري دارد، به اين دليل كه بيشتر عرق مي كنند. دليل آن مي تواند استرس يا فعاليت جسمي بيش از اندازه باشد. اين روزها استرس عامل رايج تري است. توقعات بالا، برنامه هاي فشرده ي كاري، و...همه و همه اضطرابي بيش از حد نرمال بر بدن وارد مي كنند، كه باعث عرق كردن بيشتر مي شود.


عرق كودكان معمولاً بوي بد نمي گيرد، به اين خاطر كه عرق آپوكرين ترشح نمي كنند. از اينرو باكتري ها نمي توانند با چيزي فعل و انفعال داشته باشند. با بالا رفتن ميزان تِستوسترون بدن در دوران بلوغ، آپوكرين نيز ترشح مي شود.


تغذيه: خوردن برخي از غذاها نيز مي تواند بر بوي بدن شما تاثيرگذار باشد. غذاهاي تند و تلخ، با بوهايي نافذ معمولاً تاثيري منفي بر بوي بدن دارند. سير، زيره، و كاري نمونه هايي از آن هستند.


كمبود روي نيز مي تواند در ايجاد بوي بد بدنتان موثر باشد. به اين دليل كه اين ماده به دفع سمومات بدن كمك مي كند. همچنين عدم توازن قند و كافئين بدن نيز عواملي تاثيرگذار در ميزان عرق بدن هستند.


مشكلات جسمي: برخي از بوهاي زننده بدن مي تواند ناشي از بيماري ها يا مشكلات جسمي باشد. ديابت، بيماري هاي كبدي و... انواعي از اين مشكلات جسمي هستند.


بوي بدن مردها تند تر است

يكي از دلايلي كه بعضي مردها عرق تندتري دارند، ممكن است ميزان بالاتر تِستوسترون بدنشان باشد، چون ميزان تِستوسترون در توليد عرق بدن بسيار تعيين كننده است. يكي ديگر از دلايل اين است كه برخي مردها به نظافت خود زياد اهميت نداده و به اندازه ي كافي استحمام نمي كنند. باتوجه به اينكه خانم ها معمولاً خيلي بيشتر به نظافت خود اهميت مي دهند، مي توان نتيجه گرفت كه چرا بوي بدن خانمها به تندي بوي بدن آقايون نيست.


در بدن مردان ميانسال ماده اي به نام نونيال توليد مي شود كه بوي بد بدن را شدت مي دهد، اما در خانم ها نيز دقيقاً به اندازه ي آقايون اين ماده توليد مي شود، پس باز هم به مسئله ي بهداشت آقايون برمي گرديم.


برخي مردها طبيعتاً نامرتب و ژوليده هستند. برايشان تفاوتي نمي كند كه لباسي را كه يك هفته مداوم پوشيده اند، دوباره بر تن كنند. بله، شستشو و پاكيزگي لباسها در خصوص بوي بد بدن بسيار مهم است. حتي اگر بدنتان نيز تميز باشد، اگر لباسهايتان تميز نباشند، باز هم بدنتان بوي بدي متصاعد خواهد كرد.


يكي ديگر از دلايلي كه بدن مردها بوي تندتري دارد مي تواند به فعاليت جسمي بيشتر آنها برگردد. زن ها معمولاً در مقايسه با مردان، زندگي آرامتر و كم فعاليت تري دارند. به علاوه زنان خيلي كمتر به ورزش و فعاليت هاي شديد جسمي مي پردازند. مردان ورزشكار طبيعتاً بسيار بيشتر از سايرين عرق مي كنند و به همين ترتيب احتمال اينكه بدنشان بوي تند از خود متصاعد كند، بيشتر است.



چه بايد كرد...؟

بيشتر حمام كنيد: حمام كردن مي تواند شروع خوبي باشد. شستشوي به موقع لباسهايتان نيز كمك كننده است. البته براي جلوگيري از بوي بد بدن، دوش گرفتن از حمام كردن بهتر است. چون فشار مستقيم آب بر روي بدن، در حين دوش گرفتن، چرك و باكتري ها را از بدن شسته و پاك مي كند.


دئودورانت ها/ضد تعرق ها: اكثر دئودورانت ها فقط بوي بد بدن را مي پوشانند، اما دئودورانت هايي هستند كه با اين باكتري ها مقابله مي كنند. موثرترين و بهترين دئودورانت ها حاوي آلومينيوم يا روي هستند، كه هر دو اين عناصر براي مقابله با باكتري هاي توليدكننده ي بوي بد كارآمد هستند.

ضد تعرق ها نيز غدد ترشح كننده ي عرق را مسدود مي كنند، و باكتري ها ديگر چيزي براي فعل و انفعال با آن ندارند. استفاده از صابون هاي آنتي باكتريال نيز در اين مورد مفيد است.

تغذيه ي مناسب: كم كردن مصرف كافئين از برنامه ي غذايي روزانه بسيار مفيد خواهد بود. قهوه، نوشابه، شكلات و ساير موادغذايي كافئين دار، با تحريك غدد ترشح كننده ي آپوكرين، در ايجاد بوي بد بدن تاثيرگذارند. نوشيدن ميزان كافي آب و مايعات، غدد ترشح كننده ي اِكرين را فعال مي سازد كه باعث رقيق تر شدن عرق آپوكرين ميشود.


اسيد بوريك: يكي از موثرترين و مفيدترين مواد براي مقابله با بوي بد بدن، اسيد بوريك است كه كمتر از موارد ديگر شناخته شده مي باشد. ماده اي نسبتاً ارزان و بسيار كارآمد مي باشد. در هر قسمت از بدن كه نمي خواهيد از آن بوي بد متصاعد شود، پس از حمام از اين ماده استفاده كنيد. اسيد بوريك انتشار باكتري ها را كندتر مي كند. البته استفاده ي بيش از حد آن نيز مي تواند براي پوست ايجاد مشكل كند.


درمان هاي ديگر: اگر بوي بد عرق بدنتان با هيچكدام از روش هاي بالا از بين نرفت، بدانيد كه راه هاي ديگري نيز براي رفع آن وجود دراد كه نيازمند تجويز پزشك است. موارد بسيار شديد احتمالاً از بيماري هايي خاص ناشي مي شوند كه بايد تحت درمان پزشكي قرار گيرند.



نگران نباشيد...

اگر بدنتان بويي زننده و انزجارآور از خود متصاعد مي كند، اصلاً نگران نباشيد. راه هاي بسياري براي رفع اين مشكل پيش روي شماست. اولين كاري كه بايد بكنيد اين است كه علت و سبب اين بوي بد را كشف كنيد و بعد مي توانيد برحسب آن از روش هاي درماني ويژه استفاده كنيد. اگر ديديد كه با روش هاي معمول مشكلتان برطرف نشد، ترديد نكنيد، حتماً به پزشك مراجعه كنيد تا به شما در اين زمينه كمك كند.

برچسب: ،
ادامه مطلب
امتیاز:
 
بازدید:

+ نوشته شده: ۶ مهر ۱۳۹۹ساعت: ۱۲:۵۸:۴۱ توسط:123 موضوع: نظرات (0)