كي
از مهم ترين خصوصيات انسان كه او را نسبت به ساير موجودات برتري مي دهد
قدرت تكلم و سخن گفتن اوست. او مي تواند با به كارگيري كلمات و جملات
احساسات و نيات دروني اش را بيان كند و ديگران را از آن آگاه نمايد.
از طرفي خواسته يا ناخواسته در فضايي كه آن را
سكوت و خاموشي مي ناميم و با زبان بي زباني تنها با آنچه «body language»
يا زبان حركات بدن و اجزاي آن خوانده مي شود، مي تواند به خوبي احساسي را
انتقال داده يا معناي كلامي را تغيير دهد. هرگز اظهار دوستي و علاقه شخصي
در حالي كه اخم كرده و ترشرويي نشان مي دهد، قابل قبول نيست. بنابراين به
كارگيري اين ۲ زبان در يك جهت و راستا مي تواند به خوبي در بيان هيجانات،
عواطف و احساسات به كار رود. اما در ميان دنياي خاموش و بي زباني، زبان
هاي گوياي ديگري هم هستند.
زبان بدن شامل دو قسمت است . يكي زبان حركات بدن و ديگري زبان آرايش و ظاهر بدن :
بازكردن دكمه هاي كت:
افرادي كه باشما بي ريا وصميمي هستند غالباٌ
دكمه هاي كت خود را باز كرده يا حتي آنرا از تن در مي آورند اما در يك
مذاكره رسمي اينچنين نيست . در اين شرايط افراد زماني كت خود را در مي
آورند كه امكان دسترسي به توافق وجود داشته باشد , به عبارت ديگر هرقدر
هواي اطاق گرم باشد اگر طرفين احساس دسترسي بهتوافق را نداشته باشند كتشان
را در نمي آورند.
انداختن پاروي پا:
در هنگام مذاكرات هر گاه يكي از طرفين يا هر دو
ي آنها پاهاي خودرا روي هم مي اندازند نشانه اين است كه وارد مرحله جديدي
از مذاكره مي شويد , مرحله ايي كه امكان تفاهم كمرنگ مي شود . اگر انداختن
پا روي پاي ديگر با گذاشتن دستها در زير بغل بصورت ضربدر همراه باشد اوضاع
وخيم تر است و بايد يك فكر جدي براي تغيير وضعيت انجام دهيد تا طرف مقابل
از حالت تدافعي خارج شود.
كشيدن دست به چانه :
اين علامتي از زبان رفتار است كه در هنگام تصميم
گيري بكار مي رود. كشيدن دست به روي چانه معمولا” با حالتي از چهره همراه
است كه در آن چشم ها كمي جمع مي شود. افرادي ديگر ممكن است در اين حالت لب
بالايي را لمس كنند وآنرا بكشند و بعضي مردها با سبيل يا ريش خود بازي
كنند كه همگي دليل بر تعمق و ارزيابي است. در بازي شطرنج نيز افرادي كه
قرار است حركت بعدي را انجام دهند در بسياري از موارد چنين اشاره ايي را
از خود نشان مي دهند كه پس از تصميم گيري متوقف مي شود .
برداشتن عينك:
برداشتن آهسته عينك جهت تميز كردن آن در شرايطي
كه نيازي به اين عمل نيست اشاره تعويقي است, اين عمل در طي يك مذاكره ممكن
است چندين بار انجام بگيرد. در چنين حالتي شخص مي خواهد با طفره رفتن از
پاسخ يك سؤال يا ايجاد تاخير در پاسخ مطالبي را در ذهن خود بررسي كرده
وموقعيت خود را مرور نمايد. در هر حال اين افراد مي خواهند زماني رابراي
پرسش يا پاسخخود در اختيار بگيرند. اشاره مشابه ديگر مي تواند برداشتن
عينك در كنار دهان باشد.
دست زدن به بيني:
اين علامت رفتاري ويا ماليدن با انگشت اشاره
نشانه شك وترديد در مورد مطالب گفته شده در يك گفتگـــو يا مذاكره ميباشد؛
به ويژه اگر اين اشاره همراه با متمايل شدن شخص به انتهاي صندلي باشد. اما
مراقب باشيد كه اين اشاره را با كسي كه بيني خود را مي خاراند اشتباه
نكنيد. اشاره ديگري در اين زمينه ماليدن پشت گوش يا كنـار آن است كه حاكي
از شك وترديد در ارائه يك پاسخ يا سبك وسنگين كردن آن است. در بسياري از
مواقع پس از اين عمل دست به سمت چشم رفته وعمـل ماليـدن چشـم انجام مي شود.
ضرب گـرفتـن روي مـيـز:
كسي كه با ريتمي يكنواخـت وكسل كننده به روي ميز
ضرب ميزند مي خواهد احساس بي قراري خود را بيان كند.اشارات مشابه ديگـر مي
تواند اين با شد كه فرد مرتباٌ دكمه خودكار خود را بالا وپايين مي زند
ويا باپاشنه پا به زمين ضربه ميزنـد. پيام مستقيم اين اشارات براي شما اين
است كه بايد دريابيد كه حرفهايتان كسل كننده يا بي روح است ويا اينكه براي
طرف مقابل تازگـي نــــدارد.
قراردادن مچ يك پا به روي مچ پاي ديگر:
اين اشاره اشاره ايست كه در مواقع بسياري بروز
مي كند. مثلا”در جلسات دوستانه يا رسمي كه شخص تحت فشار رواني ؛ تنش يا
استرس قرار گرفته است.
مهمانداران هواپيما در اين زمينه تجربيات مفيدي
دارند ،آنها به راحتي مي تواننـد افرادي كه از مسافرت با هواپيما مي ترسند
را تشخيص دهنـد زيرا اين افراد با پاهاي گره خورده وقراردادن يك مچ به روي
مچ ديگر مي نشينند به خصوص در هنگـام برخواستن هواپيما.
همچنين بسياري از افراد در موقعيت هاي تنش زا
مانند شركت در مصاحبه يا آزموني براي استخدام ،مچ پاهاي خود راروي هم مي
اندازند. اصولاّ علائم زبان رفتار بيشتر با يكديگر ودر يك مجموعـه ظـاهر
مي شوند وبه همين ترتيب بايد با هـم تعبير شونـد.به عنوان مثال اگرفرد
مقابل شمـا پايش را از روي پا بردارد و كمـي به طرف شما خم شود شما مي
توانيد نتيجه بگيريد كه وي به سخنان شما علاقمند است و مايل است بيشتر
بداند.
پس توجه به زبان رفتار را در خود تقويت كنيد
وهمواره در هنگـام مواجـه شدن با واكنش منفي از طرف مقابل در صدد متعادل
كـردن اوضــاع برآييد. در اين مواقع بهتر است به جـاي ايـنكه شـيوه قـبلي
خود را ادامه دهيد و بر آن اصــرار ورزيد سياست جديدي را در پيش
گيريد،چراكه اگر فردي از رفتار يا گفتار شما ناراحت يا عصباني باشد علائم
رفتاري او پيشاپيش اين موضوع را به شما هشدار مي دهند .
علائم منفـي زبـان رفتـار:
- نوك پاهـا در جهت مخالـف شماست يا به سمت درب خـروجي است
-تمـاس چشمـي محدود
-تكان دادن سريع سـر به جهـت تائيـــد
- لمس كردن و ماليدن پشـت گـردن
- نگـاه كردن به سقـف وآسمـان
- چرخـيدن به دور واطــراف و سـاير اشـاراتي كه در بــالا به آنهــا اشاره شد.
چشمها
سطح چشمها:
در يك گـروه، مـعمـولا فـردي كـه سطح ديـد
چشمانش از سايرين بالاتر است رهبر محسوب ميگردد. هنگامي كه شما ايـستـاده
باشيد و ديگران نشسته قطعا شما را در موضع قدرت قرار ميدهد.
مالش چشم:
زماني كه فردي چشمش را با انگشت اشاره مالش مي
دهـد نـشـانـگر فريب و نيرنگ مي باشد. از آنجايي كه فرد ميـخواهد تماس
ديداري را قطع كند بهانه اي بدست مي آورد كه به اين طرف و آن طرف نگاه
كند. ايـن حـركت غير ارادي يـك افــشـاگر حسابي است كه فرد دارد دروغ مي
گويد.
چشم برگرداندن:
اين معمولا يك علامت مسلم از نيرنگ، گناه و دروغگويي است.
چشمان بسته:
هرگاه چشمان يك فرد براي لحظه اي طولاني تـر از
چـشم بر هم زدن متعارف بسته و ابروها نيز برخاسته شود پيـام چنـيـن اسـت:
“بـه حرف زدن خود خاتمه بده.”
حركت چشم به سمت بالا:
اين نشانه غضب و عصبانيت است.
نگاه مختصر به اطراف:
اين ژستي خـجـالت گـونه و عشوه گرانه است. فرد
جسورانه خيره ميشود در حاليكه سرش را پايين انداخته و به سمت مخالف كج
ميكند. اشـاره بـر كمرويي بي باكانه دارد.
نگاه ممتد:
اين بي ترديد يك نشانه گرايش جنسي است. شخصي كه
تماس چشمي برقرار مي كند، چشم برگردانده، سپس مجددا به چشمان شما نگاه مي
كند ميـگويـد: “مايلم با شما بيشتر آشنا شوم”
نگاه خيره شديد:
اين نشانه خلق تهاجمي، سلطه جويانه و تهديد آميز است.
نگاه به بالا و پايين:
هنگامي كه آقايي نگاهش را به سر تا پاي يك خانم مياندازد به او مي فهماند كه به اندام فيزيكي وي علاقه مند است.
چشمك:
چشمك يك علامت غـرض آلود است. نـشانـگر آن اسـت
كـه رمز و رازي ميـان فردي كه چشمك ميزند و فردي كه به او چشمك زده مي شود
برقرار است.
بالا انداختن همزمان دو ابرو:
در ميان يك اتاق شلوغ، مفهوم آن كاملا واضح و روشن است: مايلم با شما ملاقات كنم.
بالا انداختن يك ابرو:
زماني كه يك ابرو بالا انداخته ميشود در حالي كه ابرو ديگر پايين باقي ميماند مفهومش اين است: حرف شما را باور نميكنم.
ابروهاي گره خورده:
زماني كه هر دو ابرو به سمت همديگر كشيده ميشود
باعث پديد آمدن شيار بين آن دو مي شـود كه دلالت بر اضطـراب، درد، تـرس و
يـا آمـيـزه اي از ايــن هيجانات دارد.
پوشاندن صورت:
زماني كه دست بر روي صورت مي آيد مـفـهومش چنين است: شوكه شده ام. اين ژست بين فرد و موقعيت مزاحم و مـتـجاوز فاصله مي اندازد.
دهان
خنده زوركي:
اين نيشخند كنترل شده تا چشمها گسترش نمي يابد.
دهان كجي:
گوشه لبها را مانند پوزخند به عقب برده و دندانها را نمايان ميگرداند.
تبسم با دهان گشوده:
دندانهاي بالا نمايان شده و بـه شـخـصـي كـه بـا شـما گفتگو ميكند مي فهماند كه مايل هستيد بيشتر با او آشنا شويد.
تبسم با لبان بسته:
اين لبخند تنها براي اداي احترام و ادب و نزاكت است.
در هم كشيدن لبها:
هرگاه فردي لبهايش را در هم كشيد به مفهوم آن است كه طرف مقابلش را جذاب و دلربا يافته.
لبهاي سفت و جمع شده:
دال برتنش و عدم پذيرش است.
جويدن لبها:
وقتي فردي لب پايين خود را جويده و سرش را تكان ميدهد نشانگر خشم فرد است.
تماس با لب ۱:
هرگاه انگشت اشاره بطور عمودي براي لحظه اي به طرف بالا آيد ميگويد: ساكت باش.
تماس با لب ۲:
ولي هرگاه انگشت اشاره به لب پايين تماس پيدا كند و دهـان انـدكـي باز شود مفهومش چنين است: “مي خواهم با شما صحبت كنم”
خميازه كشيدن:
خواب آلودگي تنها علت خميازه نمي باشد بلكه
“خميازه اجتماعي” نيز وجود دارد. خميازه اي كه در يك موقعيت استرس زاي
خفيف پديد مي آيد. هنگاميكه مردد هستيد چه كاري ميخواهيد انجام دهيد
خميازه روشي است براي خريدن زمان
دست ها (از مچ تا سر انگشتان)
دست دادن محكم:
فردي كه دستش را دراز كرده و سـپـس دسـتـانـش را
بـه طـريقي مي چرخاند كه دستش بالا و كف دستش پايين قرار مي گيـرد، سـعي
در توفق و برتري جويي دارد. اين نوع دست دادن اغـلب اوقـات در مـوقـعـيـت
هـاي سيـاسي و ديپلماتيك كاربرد دارد.
دست دادن بسيار محكم:
نشانگر شور و اشـتياق و سلطـه گـري اسـت. بـي تـرديــد ميتوان فهميد چه كسي اينجا فرمان ميدهد.
دست دادن شل:
فردي كه تـنـها انگشتان دستـش را دراز ميكند و
يا دستهايش مانند ماهي شل است، مي گويد: مايل نيستم به مـن دسـت بزنيد، من
صميميت را دوست ندارم. همچنين آن نشانه ضعف، انقياد و مطيع و تسليم بودن
نيز ميباشد. هر گاه آقايي در يك موقعيت كاري از اين دست دادن استفاده
ميكند امكان دارد چنين برساند كه قصد دارد مخفيانه اعمال نفوذ در موقعيت
نمايد.
دست دادن با هر دو دست:
هرگاه از دست چپ براي در برگرفتن و پوشاندن
دستهاي فشرده شده استفاده گردد، دست دادن دستكش وار ناميده شده و راستي و
صميميت زياد را مي رساند مانند يك در آغوش گرفتن كوچك و ظريف.
حركت انگشت:
ضربه آهسته، مضراب زدن و يا ريتم يكنواختي را با
انگشتان نواختن، دلالت بر بي تابي و ناشكيبايي دارد. يك حركت نمادين گريز
ميباشد. انگشتان عمل راه رفتن را گرچه بدن بي حركت است انجام ميدهند.
دستهاي پـنهان:
اين ژست مرموز و آب زير كاهانه است. فرد ميگويد:
مايل به گفتگو با شما نميباشم. خصوصا در مورد دستهايي كه عميقا در جيــب
ها فرو شده باشد جايي كه براي تماس و گرفتن دست و يا هر گونه رابطه
صميمانه وجود نخواهد داشت.
دستها به روي زانو:
وقتي كف دستها بـه طـرف بـالا بـاشـد، شـخص
گـشـاده رو و پـذيـرا مي باشد. وقتي كف دستها پايين باشـد مـمكـن اسـت
پـاي فـريبكاري و تعرض در ميان باشد.
مناره كردن انگشتان:
هنگامي كه فردي انگشتان خود را به هم فشرده و
چـانـه و دهان را روي سر انگشتان قرار ميدهد نـشانگر تفكر عـمـيق است.
مانند زماني كه شخص به اميد شنيدن جواب مي باشد. همچنين حايلي اسـت بـراي
مـحـافـظـت كـردن از قفسه سينه، پايين صورت و دهان.
مشت پوشيده شده با دست باز:
فـرد در ايـن حـالت خشـمگين است اما مي كوشد كه
آرام بماند. به اصطلاح خود را كنترل كند.اما مراقب اين فرد باشيد چون
امكان دارد هر موضوع كوچكي منجر به آن گردد كه كنترلش را از دست بدهد.
پرتاب دست:
شـخصـي كـه مـي خـواهـد عـقايدش را به اجبار
تحميل كند ممكن است دستش را بطرف شنونده و جلو پرتاب كند. درحالت
پرخاشگرانه خفيفتر تنها از انگشتان استفاده ميگردد.
قلاب كردن دستها پشت سر:
اين يك ژست متكبرانه ميباشد. خصوصا زماني كه فرد
به عقب تكيه داده باشد. او ميگويد: من آنقدر بر شما سلطه دارم كه نياز به
دفاع كردن از خودم ندارم.
بازي كردن با حلقه ازدواج:
اين علامت عصبي بودن و نـشـانگر آن است كه مشكلي
در ارتباط وجود دارد. خصوصا زماني كه فرد همزمان در مـورد هـمسـرش در حـال
صحبت كردن ميباشد.
تكان بيقرار دستها:
اين تلاش بدن براي رهايي مي باشد. هـورمـون
آدرنـاليـن در حال ترشح شدن است اما فرد نمي داند چگونه رهايي يابد.
كلـنـجار رفـتـن بـا سـر آسـتـيـن پيراهن و يا جواهر آلات روي مچ به
ديگران ميـگويد كه: شما احتيـاج بـه تـوجـه داريـد. در كـافه ايـن عمل
جايز و مناسب است اما در جلسات كاري منحرف كننده و موجب حواس پرتي ميگردد.
دست زدن به كراوات:
اين رفتار مردانه مي گويد:مي خواهم تاثير خوبي
از خودم بجا بگذارم. اين روش اوست كه مي خواهـد بـه شـما بـفـهــماند
شديدا” در تـلاش اسـت تـا خوشنودتان سازد.
دست كشيدن در ميان موها:
وقتي افراد نمي دانـنـد چه چيز بايد بگويند اغلب
اوقات دستشان را ميان موها مي كشند. نـاظـري كه قـادر است زبان بدن را
متوجه شود آگاه است كه فرد در مورد كاري كه مي خواهد انجام دهد و يا چيزي
كه ميخواهد بگويد ترديد دارد
پا ها
تكان دادن پاها:
وقتي فردي طوري نشسته كه يك پا را روي پـاي
ديـگر انـداخته و يك پا را در هوا تكان مي دهد پيام اين است: من حوصله ام
سـر رفته. حـركات نـشـانـگر گـريز است اگرچه بدن فرد ساكن و بدون حركت مي
باشد.
انداختن پاها روي هم در ناحيه زانو:
اين حالت متداول بطور يـكسان در مردان و زنان رايج مي باشد. مفهومش اين است كه: من بـسـيار آسـوده خاطر هستم.
قوزك پا روي زانو:
اين معمولا عملي مردانه مي باشد. ميگويد: من
قاطعانه از حقوقم دفاع مي كنـم اما بـا آرامـش هسـتم. اين همان ژست اصيل
“پا روي پا اندازي كابويي” است.
انداختن پا روي هم در ناحيه قوزك:
اين ژسـت در مـردها بيش از زن ها مورد استفاده قرار مي گيرد. مي گويد: “من مودبانه در آرامش هستم.”
به هم پيچيدن پاها:
اين ژست در خانمها رايج مي باشد. زن پاهايش را
به هم مي پيچانـد طوري كه يك پايش را به پشت قوزك پاي ديگرش قلاب ميكند.
مردها انجام دادن اين كار را دشوار مي پندارند. بـه هم فشردگي اين حالت
برداشت ” در آغوشگيري” و نوعي تمايل جنسي را در ذهن تداعي مي سازد.
قفل كردن پاها:
اين نيز نمونه اي از ژست زنانه ميباشد. او در
حالي كه ايستاده يك پا را به پشت پاي ديگر قفل مي كند. اين عمل معمولا به
مفهوم آن است كه فرد عصبي و ناراحت مي باشد.
دست ها
خم كردن بازوها:
اين كار ميگويد: “من پر زور و نيـرومند هستم.”
بالا آوردن يـك بازو نيز راهي براي جلب توجه ميبـاشد. هر دو دسـت را بـجلو
دراز كردن ژست خوش آمد گويي ميباشد.
دستها به پشت:
وقتي دستها به پشت كمر قلاب ميگردند مفهومش اين
است كه فرد وضعيت را تحت كنترل خود دارد. ميگويد: “من راحت هستم” مشابه
حركتي كه سربازان زماني كه در حالت خبردار نيستند به خود ميگيرند.
دستها به جلو:
هنگامي كه ما مضطرب مي باشيم تمايل به نگاه داشتن دستهـاي خود در جلوي بدن خود داريم تا بتوانيم يك سد حفاظتي ايجاد گردانيم.
دستهاي قلاب شده:
بر خـلاف دسـت به سـينه بودن كه دستها بطور
متقاطع به روي سينه قرار ميگيرند، اين ژست در افرادي مشاهده ميشود كه در
شرايط اضـطراب آمـيزي قرار دارند. در واقع چنين به نظر مي آيد براي حفظ
جانشان به خودشان دست آويخته اند.
دستهاي تا شده:
زمانيكه دستها مقابل بدن همديگر را قطع ميكنند،
مـعـمـولا نشانگر وضعيت تدافعي ميباشد. فرد ميگويد: من تمايل ندارم به
هرچيزي كه با عقايدم در تضـاد مي باشد گـوش دهـم. اغـلب مردم از مانعي كه
اين طرز ايستادن پديد مي آورد آگاهي ندارند. اما بـي تـرديـد بـراي سـد
كـردن هـر گونه تعدي و مزاحـمت بكار گرفته مي شـود. خصوصا وقتي كه لبهاي
درهم و اخم نيز با آن همراه گردد.
دراز كردن دست :
زماني كه يك مرد نشسته و دست خود را دراز كرده،
او ميـگويد: “من اينجا را تحت كنترل خود دارم”. اما اگر يك زن اين كا را
انجام دهد، مـردها معمولا اينگونه مي پندارند كه او از حد و حدود خود
تجاوز كرده است. هر چنـد زمـانـي كه تنها يك دست را روي صندلي مجاور قرار
ميدهد ميگويد: “ميخواهم مانند شما(مردها) باشم”
دست به كمر بودن:
دستها دو طرف كمر به طوري كه آرنج به طرف خارج
بدن قرار مـيـگيرد فرد ميگويد: از من فاصله بگير. اين يك عمل نا آگاهانه
مي باشد كه مـا هـرگاه احساس جامعه ستيزي داشته باشيم و يا در محل پر
ازدحامي قرار داريم و تـمايـل نداريم ديگران نزديك به ما شوند اعمال
ميكنيم.
شانه بالا انداختن:
شانه ها بر آمده گشته و كف دستها به سمت خارج
ميچرخنـد. پيام روشن و واضح مي باشد: من شما را نمي شناسم . و يا من نمي
تـوانم به شما كمك كنم. دلالت بر احساس درماندگي فردي است كه اين ژست را
به خود ميگيرد.
راست قامت ايستادن:
حالت ايستادن افراشته ميگويد شما انسان با
اعتماد به نفس، صادق و موفقي هستيد. حتـي اگـر كـوتـاه قـد باشيد، گرفتن
يك ژست مطمئن و بي پروا شما را پر ابهت نشان خواهد داد.
گامهاي كوتاه-بلند:
استفاده از تمام طول پا در هنگام راه رفتن،
گامهاي بلند برداشتن و كمر را راست و سر را بالا نگاه داشتن بيانگر يك
حالت مطمئن و با صراحت مي باشد. برعكس گام هاي ريز و با شانه هاي قوز كرده
فرد را ترسو و آسيب پذير مينمايد.
احوالپرسي دوستانه:
با اندك بالا آوردن ابرو زمانيكـه بـراي نـخستين بار شخصي را ملاقات مي كنيد، شما را علاقه مند، با نشاط و هوشيار مي نمايد.
رويارويي نزديك:
هر فردي مجاز و نيازمند مقدار معيني حـريـم
شـخـصـي در پـيـرامـون خودش ميباشد. معمولا آن حريم شخصي ۱۸۰-۹۰ سانتيمتري
شمـا امـتـداد مـي يـابد. محدوده صميمي و خودماني ۵۰ سانتيمتر امتداد
دارد. زمانيكه فردي خيلي نزديك به جلو مي آيد منجر به مزاحمت و ناراحتي مي
گـردد. اين يـك عـمل تـجاوز كارانه مي باشد كه مرزها و حدود ديگران را
رعايت نكرده و احترامي براي آنها قائل نمي باشد. اين طرز رفتار مي تواند
سبـب شود تا يـك فـرد مـنـفعـل و بي اراده، احساس آسيب پذيري كرده و حالت
تدافعي به خود گيرد. تا زماني كه از شما در خواست نشده عقب بمانيد.
بي رغبتي:
اگر ميخواهيد برتر از ديگران جلوه كنيد، پشت به ديوار تكيه زده و دست به سينه بايستيد. پيام روشن است: “مزاحم نشويد.”
گرفتن گردن:
هنگاميكـه دسـت بـه طرف بالا تاب خورده و خودش
را به پشت گردن قلاب مي كند نشانه خشم مي باشد. در دوران بدوي اين ژست به
ضربت سختي بر سر فرد مقابل منجر مي گشت. اما در جامعه متمدن ميبايد از اين
عمل اجتنـاب ورزيـد. افراديكه زبان بدن را متوجه ميشوند از توانمندي اين
عمل آگاه هستند.
بي قراري(وول خوردن):
در موقعيت اجـتمـاعي هرگاه با پول خرد داخل
جيبتان بازي كنيد و صداي جيرينگ جيرينگ آن را درآورده يا با موها و يا
لباستان كلنجار رويـد، علامت واضحي است كه شما عصبي، بي قرار و هيجان زده
مي بـاشـيـد. بـراي گـذاشتن تاثير خوب بر روي ديگران سعي كنيد اين حركات
تهييج آميز و بيتاب گونه را در خود فرو نشانيد.
كشيدن شلوار:
اين عمل در مردان بيش از زنان انجام ميشود. چون
مردها هستند كه اغلب اوقات شلوار به تن مي كنند. پارچه شلوار يك پا به
نشانه نـابـاوري بـه بــالا كشيده ميشود. مانند اين ميماند كه پايش را روي
يك چيز ناخوشايند گـذاشـته و ميكوشد آن را از روي شلوارش بتكاند.
به ديوار تكيه زدن:
زمانيكه شما به ديوار و يا درب ورودي با آرامش
خاطر بسيار، تـكيه مي دهيد، به ديگران مي گوييد كه بمانند. اين روشـي اسـت
براي طولاني كردن گفتگو خصوصا وقتي كه در موقعيتهاي اجتماعي قرار داريد.
ارتباط نزديك:
دو فرديكه با هم گفتگو كرده و همديگر را در يك
جايگاه و همسو مييابند، انس و علاقه متقابل را نمايان ميكند. افراديكه
براي مدت زمان مديدي با يكديگر بوده اند حركات يكديگر را تـقـلـيـد و
تـكرار كـرده و حـتـي كلمات و الفاظ يكساني را همزمان بيان ميكنند.
نزاع:
هنگامي است كه دو فرد رو در روي هم، اما برخـلاف
مـورد قـبلـي مي ايستند كه بيانگر خشونت و تند خويي شديد ميباشد. در شرايط
عادي هر دو فرد در هنگام صحبت كردن اندكي از يكديگر فاصله ميگرند. امـا
هرگاه بخواهند با يكديگر زورآزمايي و نزاع كنند خود را در حالت بيني به
بيني قرار ميدهند كه تقابل بسيار خطرناكي است.
تعظيم كردن:
اين ژست اداي احترام دنياي كهن، ديگر كاربردي
جـز در محافل ديپلماتيك و موقعيت هاي رسمي ندارد. هر چند كه در زمانهاي
گذشته بـه عنوان اداي احـترام و درود فرستاندن متعارف بكار مي رفته است،
اما اكنـون در اغـلـب اوقـات تـوسـط هـنرمـندان و مجريان بر روي سن مورد
استفاده قرار ميگيرد
زبان بدن (موي سر)
برخي از كارشناسان بر اين باورند كه مدل موي شخص
ميتواند نشانگر تصوير شخصي, كيفيت زندگي, ميزان عملگرايي, خودنمايي,
اثرگذاري و پايگاه اجتماعي و اقتصادي فرد باشد. برخي نيز بر اين باورند كه
موي شخص ميتواند نشانگر بالندگي عاطفي و ناحيهي زيستي باشد.
مفاهيم مختلف مدلهاي مختلف مو را در طول دهههاي گذشته از نظر بگذرانيد.
فرضاً, در دههي ۶۰ و ۷۰ قرن بيستم موي بلند شخص نشانهي عصيانگري و
شورشگري بود, اما امروزه در دههي ۹۰ يك رانندهي كاميون بيابان نيز
موهايش را بلند ميكند تا بسان سلطان موسيقي راك جلوه كند. بايد توجه داشت
كه موهاي بلند دخترك ۱۵ ساله تفسير متفاوتي با موهاي بلند يك زن ۵۵ ساله
دارد. در هر صورت, در اين قسمت حتيالمقدور اسرار شناخته شدهي انواع مدل
مو را در اختيار شما قرار ميدهيم. بايد توجه داشت كه نشانه خواني بايد
همراه با نشانههاي آشكار ساير ويژگيهاي فرد باشد تا بتواند فرد را به
سوي تشخيص درست رهنمون شود.
موي مردان
موي بلند و موي كوتاه _ باور غالب اين است كه موي كوتاه نشانهي محافظه
كاري و سازگاري و موي بلند نشانهي ماهيتي هنري و عصيانگري است. اين باور
گهگاه درست مينماياند؛ وليكن در همهي موارد اين گونه نيست, زيرا موهاي
بسيار كوتاه ميتواند نشانهي موارد زير باشد:
فرد احتمالاً اهل ورزش است؛
در حال طي كردن دورهي نظام بوده و يا اين كه در گذشته يك نظامي بوده است؛
شخص در سازمان و يا ادارهاي كار ميكند كه مجبور است مويش را كوتاه نگه
دارد؛ اين امر ميتواند نشانگر گرايشات هنري, عصيانگري و مدگرايي باشد
(در صورتي كه مو به طور غريبي رنگ شده باشد و يا اين كه بسيار كوتاه باشد)؛
ممكن است نشانهي محافظهكاري فرد باشد؛
احتمالاً شخص به نوعي مشغول درمان بوده و يا اين كه اين امر از ضرورت درماني ناشي شده است؛
احتمال دارد فرد اين گونه بپندارد كه جذابتر مينماياند؛
فرد به دليل راحتي و سهولت كاري, موي كوتاه را ترجيح ميدهد.
اگر چه تامل در خصوص موارد بالا ميتواند براي تشخيص ماهيت اشخاص راهگشا
باشد, ليكن بسندگي صرف به اين ذهنيات و كليشهها ميتواند بازدارنده باشد.
موي آراسته: مردي كه با موي آراسته, سشوار كرده و تافت زده ظاهر ميشود و
اين امر را با لباس و كفش گرانقيمت همراه ميكند, خواهان به رخ كشيدن
موقعيت و پايگاه غبطهبرانگيز اجتماعي و شغلي خود است.
اين حالت ميتواند نشانهي كاميابي اقتصادي, خودمهم پنداري و اثرگذاري بر
روي ديگران باشد. معمولاً مردان اين گونه براي موي سر خويش سرمايهگذاري
پولي و زماني نميكنند. در هر حال, استنباطي كه از اين حالت ميتوان كرد
اين است كه چنين مرداني بدين وسيله قدرت, توان مالي و برتري پايگاه
اجتماعي خويش را به رخ ديگران ميكشند.
بعلاوه, همين برداشت را ميتوان به ناخنهاي آراسته نيز تعميم داد.
نشانههاي مرتبط با ريزش, كم پشتي و طاسي سر
مرداني كه معدود تارهاي موي باقيمانده بر روي سر خود را با دقت و وسواس
محسوسي شانه ميكنند و به اصطلاح به آن حالت ميدهند, در واقع بدين وسيله
خودخواهي خود را نشان داده و در عين حال نسبت به قضاوت و داوري ديگران
غافل هستند. زماني كه من با چنين مرداني برخورد ميكنم, نخستين سوالي كه
به ذهنم خطور ميكند اين است كه آيا اين مرد نميداند كه ما چشم داريم و
همه چيز را ميبينيم. نكتهي قابل توجه اين كه اين برداشتها وحي منزل
نيست و در همهي حالات استثنا به چشم ميخورد.
استفاده از كلاه گيس و كاشتن و ترميم موي سر: مرداني كه با ترميم موي سر
خويش كم پشتي و يا ريزش آن را جبران ميكنند, بدين وسيله نخوت و فقدان
اعتماد به نفس خويش را نشان ميدهند. بعلاوه, بدين وسيله فرد با جذاب نشان
دادن خويش اعتماد به نفس از دست رفته را كسب ميكند. در هر صورت, از
نشانههاي اين نوع اقدامات ترميمي مردان ميتوان به مواردي چون برخورداري
از امكانات مادي, نقص زدايي و ظاهر گرايي اشاره كرد.
استفاده از انواع كلاهها:
مردان طاسي كه از كلاه بيسبال براي پوشش اين
نقيصهي خود استفاده ميكنند, در واقع در برابر پير شدن از خود مقاومت
نشان ميدهند. در اين ارتباط بايد به اين نكته توجه كرد كه بسياري از
مردان طاس براي حفاظت از فرق و كاسهي سر خويش در برابر آفتاب سوزان از
اين كلاهها استفاده ميكنند؛ ليكن اگر مردان طاس در منزل نيز از اين
كلاهها استفاده ميكنند, اين امر ميتواند نشانگر فقدان خودباوري و
اعتماد به نفس باشد.
موي رنگ شده:
مرداني كه موي سر خود را رنگ ميكنند, عمدتاً
خواهان پوشاندن موهاي سفيد خود هستند و بدين وسيله خود را جوان
مينمايانند. روشن است كه اين وسيله در همهي حالات و مقاطع سني نميتواند
راهگشا باشد. فرضاً چنان چه مرد ۷۵ سالهاي داراي موهاي مشكي يكدست
باشد, در آن صورت پنهانكاري كاملاً بيمورد است. در هر صورت, از
ويژگيهاي اين اشخاص ميتوان به خودخواهي, واقعيت گريزي و بسان كبك عمل
كردن اشاره كرد.
موي صورت مردان
ريش و سبيل: برخي از مردم بر اين باورند كه ريش و سبيل ميتواند نشانهي
راز آلودگي شخص باشد. بايد توجه داشت كه اين برداشت درست نبوده و مردان به
دلايل مختلف از موي صورت استفاده ميكنند.
در هر صورت, ريش و سبيل ميتواند به موارد زير دلالت كند:
مرد ميپندارد كه بدين شكل جذابتر مينماياند؛
مرد جوان بدين وسيله خود را سالدار مينماياند؛
با استفاده از ريش, فرد سن و سال و چروكهاي صورت خود را ميپوشاند؛
فرد بدين وسيله نقص صورت خود را ميپوشاند؛
مرد ريشو بدين شكل ماهيت عصيانگرانهي خويش را مينماياند؛
مرد در جايي شاغل است كه از اين بابت محدوديتي را به شخص تحميل نميكنند.
دقيقاً به طول و شكل و شمايل ريش و سبيل مردان
توجه كنيد, زيرا ريش و سبيلهاي بلند ميتواند گرايشات سياسي ليبراليستي
مردان را بنماياند. از سوي ديگر, ريش و سبيل نامرتب, كثيف و ناآراسته
ميتواند نشانهي ويژگيهايي چون كاهلي, دلمردگي, اختلالات و عوارض روحي و
فيزيكي, فقدان قدرت داوري و ساير كاستيها و نقايص بهداشتي باشد.
موهاي ساير قسمتها:
ابروان پرپشت و نامرتب و موهاي زياد دماغ و گوش
مردان, نشانهي اين است كه اين اشخاص به ظاهر خويش اهميتي نميدهند. برخي
از اين مردان بر اين باورند كه مرتب كردن و آراستن موهاي اين قسمتهاي
صورت عملي نادرست و نامردانه است.
مدل موي نامتعارف و نمايان:
مدل و يا رنگ موي غير عادي و نامتعارف ميتواند دلالت بر موارد زير داشته باشد:
ماهيت ناسازگار؛
فرد ماهيتي عصيانگرانه و شورشي دارد؛
فرد شيفتهي ماجراجويي است؛
فرد گرايشات مدپرستانه و هنري دارد؛
فرد داراي شغلي نامتعارف بوده و سبك زندگيش نامتعارف است؛
شخص بدين وسيله خواهان عضويت در يك گروه هم سال خاص است؛
سازگاري با مدلهاي غالب و حاكم در اجتماع؛
بيتوجهي به صورتهاي ظاهر؛
ميل به منحصر به فرد بودن و جلب توجه كردن؛
تاثيرات فرهنگي (سن و سال فرد, نژاد و گروههاي مختلف اجتماعي).
موي زنان
مدل موي زنان در قياس با چگونگي موي مردان محدوديت چنداني ندارد, زيرا
مردم آسانتر انواع مدل موي سر زنان را ميپذيرند, چون مدگرايي عمدتاً از
آن جنس مونث است. با اين وجود, موي سر نمايان و نامتعارف زنان نيز تعابير
و تفاسير خاص خود را دارا ميباشد.
موهاي كوتاه و بلند: بر اساس فرهنگ ما, جواني و جذابيت جسماني زنان با موي
بلند تعريف و تبيين ميشود. به همين دليل, بلندي و كوتاهي موي زنان تفاسير
خاص خود را دارا ميباشد. حال اگر عليرغم اين نگرش فرهنگي زني مويش را
كوتاه نگه دارد, بايد به موارد زير توجه كرد:
موي زيبا, كوتاه و آراسته اين حالت ميتواند نشانگر تمايلات هنري فرد
بوده و در عين حال از برخورداري مالي حكايت كند. باري, هزينه كردن مبلغ
قابل توجهي از درآمد براي آرايش مو ميتواند نشانهي اهميت دادن به ظاهر
شخصي, ميل به پذيرفته شدن, اهميت دادن به نظرات ديگران و احتمالاً عدم
ايمني باشد.
موي كوتاه معمولي زنان _ چون نگه داشتن موي بلند دشوار و هزينه بر است,
بسياري از زنان موي خود را كوتاه ميكنند تا از دنگ و فنگ نگهداري موي
بلند در امان باشند. در هر صورت, از نشانههاي بارز اين حالت ميتوان از
عملگرايي فرد نام برد, به ويژه اگر اين حالت با ساير ويژگيهاي عملگرايي
همراه شود.
موي بسيار كوتاه سبب توجه ديگران ميشود _ چنان چه لباس زني زرق و برق دار و زننده باشد, جلب توجه كردن اين حالت مو نمود مييابد.
احتمال دارد كه موي بسيار كوتاه دلالت بر ضرورتهاي درماني داشته باشد _
فرضاً, زناني كه شيمي درماني ميشوند, چارهاي جز اين ندارند.
در رابطه با موهاي بلند بايد موارد زير را از نظر گذراند:
چون فرهنگ ما موي بلند را نشانهي جذابيت و زيبايي ميداند, زني كه بيش از
چهل سال سن دارد و در عين حال موهايش را به طور نماياني بلند نگه ميدارد,
در برابر پير شدن از خودش مقاومت نشان ميدهد و ادا و اطوار جوانان و چشم
نوازان را در ميآورد. از ويژگيهاي اين زنان ميتوان به مواردي چون ذهنيت
گرايي, روياپردازي و واقعيتگريزي اشاره كرد.
موي بلند نمايان يك زن ممكن است حالت چشمنوازي نداشته باشد و اين كيفيت
سبب شود كه بپندارد كه بدين شكل جذابيت جنسي محسوسي كسب ميكند.
موي بلند نامتعارف ميتواند نشانهي عصيانگري و ماهيت شورشي بر عليه آداب
و سنن دست و پا گير و بازدارنده باشد, زيرا بسياري از زنان موي بلند
نمايان را نشانهي آزادي و فارغ بودن از هر گونه محدوديتي ميدانند. حال
اگر نوع لباس زن اين برداشت را تقويت كند, در آن صورت اين نشانه انكار
ناپذير ميشود.
موي بلند كثيف و ژوليده ميتواند نشانگر خصوصياتي چون فقدان قوهي تشخيص
و داوري, بيماري, كاهلي و تنبلي, تنآسايي, ماهيتي شورشي, دلزدگي و لاقيدي
شخص باشد. در صورت كثيف بودن موي سر, براي خواندن زنان لازم است كه به
ساير شاخصهاي بهداشتي نيز توجه شود.
موي پوش داده: پوش دادن مو ميتواند نشانگر سالمندي زن بوده و در عين حال
ميتواند نمايانگر ناحيهي زيستي زن باشد. فرهنگ حاكم بر مناطق مختلف سبب
ميشود كه اشخاص اولويت و ارجحيت فرهنگي را در ظاهر خويش دخالت دهند.
اين حالت تا حدي كم پشتي مو را جبران ميكند و هم اين كه سبب صرفهجويي در هزينههاي آرايشي ميشود.
رنگ مو:
رنگ
كردن مو در بين اين جنس طبيعي است. مگر آن كه زني مويش را به طور
نامتعارفي رنگ كرده باشد و اين رنگ كاملاً به چشم بخورد. از سوي ديگر,
چنان چه زني سفيدي مويش را با رنگ كردن بپوشاند, اين امر ميتواند گويا
باشد. براي مثال, اين اشخاص متوسل به تمارض و وانمود كردن نشده و واقعيت
سني خويش را به راحتي پذيرا ميشوند. در برابر اين گروه, اشخاصي هستند كه
به دلايل حساسيتهاي آلرژيكي اقدام به رنگ كردن نميكنند. در هر صورت, در
هنگام خواندن شخصيت زنان بايد ظرايفي از اين دست نيز لحاظ شود.